بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای استان تهران در محل برگزاری این کنگره در حرم مطهر امام خمینی (ره) منتشر شد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای استان تهران که در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ برگزار شده بود، عصر روز چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۳ در محل برگزاری این کنگره در حرم مطهر امام خمینی (ره) منتشر شد.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، از جمله برکات مجاهدتهای دوران دفاع مقدس را انتقال پیام ایستادگی و مقاومت در داخل و همچنین به خارج از مرزها دانستند و گفتند: بسیاری از صاحبنظران به صراحت اعلام میکنند حرکتهایی که این روزها در دنیا به نفع فلسطین انجام میگیرد ناشی از روح انقلاب اسلامی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: شعارها و مواضعی که امروز در حمایت از فلسطین در سراسر دنیا شاهد آن هستیم همان مواضع امام (ره) و شعارهایی است که از دل مردم ایران جوشید و بر زبانها جاری شد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به حرکت دانشگاهیان آمریکا در حمایت از مردم فلسطین آن را یک نمونه از برکات حرکت ملت ایران و نفَس گرم امام بزرگوار که یک پدیده بینظیر در تاریخ معاصر است، دانستند و خاطر نشان کردند: گسترش جریان حمایت دانشگاهیان آمریکا از فلسطین به گونهای شده است که دولت آمریکا همه ادعاها و شعارهای خود را نقض میکند و پلیس این کشور در مقابل چشم مردم و دوربینها، دانشجو و استاد را لگدکوب میکند و به آنها دستبند میزند.
ایشان تاکید کردند: کاری که آنها میخواستند در ایران انجام دهند، اکنون برای خودشان پیش آمده است.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین روحیه و انگیزه جوانان کشور در سالهای اخیر برای حضور در میدانهای مقابله با داعش و یا رژیم صهیونیستی را ناشی از همان روحیه دوران دفاع مقدس برشمردند و گفتند: در حوادث و فتنههای سالهای گذشته از جمله فتنه ۸۸ در تهران نیز جوانانی که نه امام و نه دوران دفاع مقدس را دیده بودند، با انگیزه و روحیه آن دوران وارد میدان شدند و طراحی دشمن بهمنظور ایجاد مشکل برای کشور و مردم را خنثی کردند.
حضرت آیتالله خامنهای با تجلیل از نقش یگانها و جوانان استان تهران در دوران دفاع مقدس به ویژه لشکر حضرت سیدالشهدا (ع) افزودند: نقشآفرینی جوانان تهران با همان روحیه همچنان نیز ادامه دارد و در قضایای سال ۱۴۰۱ جوانانی از تهران و اطراف تهران نام خود را ماندگار کردند.
ایشان ثبت و ضبط و تبیین هنرمندانه کارهای بزرگ و اسناد مربوط به دفاع مقدس را کاری مهم و ضروری خواندند و تأکید کردند: تجربه ثابت کرده است یک حقیقت، هرچند که برجسته و روشن باشد، اگر تبیین و تکرار نشود بدخواهان ضد آن پدیده و یا تحریف آن را ترویج خواهند کرد.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
اظهارات برخی حاضران در نشست «واکاوی گفتمان دولت چهاردهم»، حکایت نواختن شیپور از سر گشاد آن است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: محمدجواد ظریف در این همایش گفت: «ما دوگانه «نگرش تهدیدمحور» و «نگرش فرصتمحور» را داریم. تحریم بسیار بد است، اما این مردم بودند که تحریم را تحمل کردند، نه ما و من فکر میکنم، دکتر پزشکیان، شما مردم را تهدید نمیبینید و این شروع مهمی است که ما مردم، جوانان و بانوانمان را فرصت ببینیم. اگر پزشکیان این دید فرصت نسبت به مردم را نداشت افزایش مشارکت در دور دوم اتفاق نمیافتاد. مردم با حضور و عدم حضورشان در دور اول این پیام را به ما دادند که از ما راضی نیستند و در برابر این پیام باید سه مرحله را پیش ببریم. اول؛ با مردم آشتی کنیم. دوم؛ باید از مردم پوزش بخواهیم. سوم؛ باید با مردم همدل شویم.
در حوزه بینالمللی هم نیاز نداریم تهدیدها را فراموش کنیم اما بدانیم که همه آنها را میتوانیم به فرصت تبدیل کنیم. درست است که ما در دنیا اختلافاتی داریم اما دنیا میتواند برای ما فرصت باشد و میتوانیم از امکانات دنیا استفاده کنیم. ما نیاز داریم سرمایه دنیا وارد کشورمان شود و جوانان ما از بهترین تکنولوژی دنیا بهرهمند شوند. نگاه تهدیدمحور ناشی از عدم خودباوری است. کسی که خود را باور دارد معتقد است که میتواند تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. قدرت معنایی ایران که مهمترین عامل قدرت ماست، همین خودباوری است که با آن با غرور و افتخار با دنیا مذاکره کند و راه را پیش ببرد و سدها را بشکند. سد هستهای، سد FATF و همه سدها را میتوانیم بشکنیم به شرط آنکه خود را باور کنیم و بپذیریم که میتوانیم فرصت داشته باشیم. لذا معتقدم دولت پزشکیان دولت فرصتمحور است نه دولت تهدید».
همچنین در این نشست، عباس عبدی گفته است: «انتخابات روز ۸ یا ۱۵ تیر رخ نداد. این رخداد فرآیندی قدیمی دارد. در حقیقت از سال ۱۴۰۰ که انتخابات برگزار شد، این ذهنیت به وجود آمد که دیر یا زود سیستم سیاسی به بنبست میرسد که رسید و به دموکراسی تن داده شد تا اصلاح صورت گیرد. حدود اواسط سال گذشته سیستم به این نتیجه مشخص رسید که حکومت نه توانست یکدست شود و نه کارآمد. بنیاد این اتفاق دو شکاف عمیق در ساختار سیاسی ایران است. یکی شکاف درون ساختار قدرت و شکاف دیگر به مرور ایجاد و تشدید شده بین ساختار قدرت و مردم. صحبتهای رهبری دقیق و روشن و با ادبیات دیگری ساختار اول را توضیح میدهد. تا وقتی که با شکاف درون ساختار قدرت مواجه هستیم امکان ندارد که پروژهها پیش رود. اما شکاف بدتر بین دولت و مردم است… از سال ۱۳۹۶ رابطه مردم با این فرآیند قطع شد و تنها یک راه مانده بود، اینکه آیا سیستم سیاسی کشور حاضر میشود انتخاباتی را آگاهانه بپذیرد؟ سیستم سیاسی در سال ۷۶ و ۹۲ انتظار روی کار آمدن خاتمی و روحانی را نداشت، اما آنها روی کار آمدند. بنابراین آن نوع انتخابات فایدهای نداشت. انتخابات ۱۴۰۳ مبنایی برای برطرف کردن این شکافها است. صحبتها درباره انتخابات و اجرای آن معرف این اراده بود که سیستم سیاسی به نتیجه رسیده که باید این مسیر را برود اما اینبار آگاهانه. از ابتدا گفتم که سیستم سیاسی ایران تن داده که آگاهانه پزشکیان رئیسجمهور شود، آنهم برخلاف ۷۶ و ۹۲. بارها هم در جلسات علنی و غیرعلنی گفتم اگر میخواهید زیر این انتخابات بزنید، از الان این اقدام را انجام دهید. صحبتهای رهبری کاملاً مرحله بعدی را نشان داد که مجلس نمیتواند چوب لای چرخ دولت بگذارد. ایده کلی انتخابات ۱۴۰۳ بازگشت به جامعه و مردم و همچنین حذف شکاف درون قدرت و یکدست شدن قوا برای پیشبرد پروژه توسعه و آرامش مردم، حذف شکاف بین دولت و ملت و اعتماد مردم به اقدامات دولت است».
درباره اظهارات ظریف و عبدی گفتنی است هر دو نفر به تناسب اعوجاجات شخصیتی روایتی تحریف شده به دست میدهند. آقای ظریف در حالی ادعا میکند گفتمان دولت پزشکیان فرصت محور است و جریان تهدید محور را تخطئه میکند که شخصاً مجسمه فرصت سوزی و جلب بیسابقهترین تهدیدهاست. مواضع او و دیگرانی مانند آقای روحانی در همان سال ابتدائی تشکیل دولت یازدهم، ارسال پیام ضعف به دشمنان تاریخی ملت ایران بود و روشن است که باب مذاکره متوازن با همین ادبیات اظهار ضعف بسته شد و باب تهدید و طلبکاری تروئیکای اروپایی قبل و بعد از برجام گشوده شد تا آن تحقیرهای تاریخی در پایمال کردن حقوق برجامی ایران و افزایش سیستماتیک تحریمها در سه دولت اوباما و ترامپ و بایدن، تحقیر ظریف در مونیخ، تحقیر حمید ابوطالبی از سوی آمریکا، ممانعت انگلیس از افتتاح حساب بانکی و…. سپس توسعه تهدید داعش در پشت مرزهای ایران و نهایتاً ترور سردار سلیمانی در اثر پیامهای ضعف پیاپیای که از سوی تیم روحانی و ظریف ارسال شد و موجب شد دولت روحانی چهار سال دوم کاملاً به توپ فوتبال میان آمریکا و اروپا تبدیل شود و با بدترین کارنامه اقتصادی و امنیتی و دیپلماتیک، در حالی به پایان برسد که ناتوان از فروش نفت و واردات واکسن است و قادر به تأمین حداقل درآمد ارزی نیست و بایدن به واسطه خروج ترامپ از برجام از این دولت باج مضاعف میخواهد و فشار حداکثری را ابزار طلبکاری خویش قرار داده است. در چنین فرآیندی، محبوبیت روحانی تکرقمی شده و به زیر شش درصد رسیده بود.
عباس عبدی محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان هم در خلاف گویی و «خودگویی و خودشگفتی»، دست کمی از ظریف ندارد. آقای پزشکیان در انتخابات اخیر چیزی حدود دو میلیون کمتر از آقای رئیسی (انتخابات ۱۴۰۰) کسب کرد (۲۵ درصد کل واجدان حق رأی) و طبق ادبیات خود همین افراطیون رئیسجمهور و دولت حداقلی محسوب میشود. اما با این وجود متهم پرونده فروش اطلاعات، انتخابات ۱۴۰۰ را موجب شکاف ملت و حاکمیت و انتخابات اخیر را موجب پر کردن آن شکاف میداند! مضحک نیست؟ یقیناً امثال عبدی سر سوزنی ارادت و احترام برای رئیسجمهور محترم و منتخب قائل نیستند همانگونه که برای خاتمی و هاشمی و روحانی قائل نبودند و هر بار که خرشان از پل گذشت، از خجالت یکایک آن سیاسیون درآمدند.
اما افراطیون همانهایی هستند که قریب بیست سال است ادعا کردهاند انتخابات مهندسی شده است، رئیسجمهور تدارکاتچی نظام و فاقد اختیار است و فلان یا بهمان نامزد، نامزد نظام در انتخابات است و نظام نمیخواهد نامزد رقیب انتخاب شود و تقلب اتفاق افتاده و انبوهی از خزعبلاتی مانند این. اما هربار هم با هیجان تمام – و با بیصداقتی مطلق- آویزان یکی از نامزدها شدهاند تا اگر پیروز شد، به دوگانگی و تقابل و ناکارآمدی در نظام دامن بزنند و مردم را طبق نقشه خارجی ناراضی کنند، و اگر رأی نیاورد دم از مهندسی و تقلب در انتخاب بزنند و مردم را بیاعتماد کنند. در همین انتخابات اخیر ادعا میشد قالیباف یا جلیلی نامزد نظام است و نمیگذارند پزشکیان انتخاب شود. برخی هم در همین حیص و بیص مدعی شدند نظام، پزشکیان را به بازی گرفته و میخواهد رئیسجمهور کند تا مشکلات را گردن او و حامیان سیاسی وی بیندازد!
این همه دروغ و دغل در حالی است که یکی از نشانههای سلامت انتخابات در اغلب دورهها غیر قابل پیشبینی نبودن نتیجه آن و انتخاب افرادی از طیفهای رقیب هم بوده است. که اگر غیر از این بود، بر خلاف ادعای دروغین عبدی، خاتمی و کروبی و مجمع روحانیون و ۱۶ حزب از ۳۱ حزب اصلاحطلب در انتخابات ۱۴۰۰، پشت آقای عبدالناصر همتی صف نمیبستند و آقای مهرعلیزاده را هم یار کمکی و تخریبی وی قرار نمیدادند. و یا در انتخابات مجلس ۱۳۹۸ به جای یک لیست با سه لیست اصلاحطلبان مواجه نمیشدیم.
نکته مهم این است که بر خلاف تحریفات متهم پرونده فروش اطلاعات، شکاف عمیق دولت و ملت در دولت روحانی، با همت شهید رئیسی تا حدود زیادی کاهش یافت و اگر آن روند خدمتگزاری و معبرگشایی در دو عرصه سیاست خارجی و داخلی با حضور شهید رئیسی تداوم پیدا میکرد، قطعاً امید و اعتماد و همدلی تار و مار شده در دولت اشرافی غربگرا بیش از آنچه اتفاق افتاد، تقویت میشد.
نهایتاً این که مسئولیت بررسی صلاحیت وزیران پیشنهادی طبق قانون اساسی با مجلس شورای اسلامی است و کسانی که دزدکی سوار قطار مردم سالاری شدهاند (و بعضاً سابقه آشوب در برابر رأی اکثریت و کارشکنی در مقابل دولتهای ناهمسو به شکل حداکثری را دارند) مطلقاً در جایگاهی نیستند که برای لوث کردن مسئولیت مجلس تعیین تکلیف کنند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
پدر ابوزینب میخواست جلوی او را بگیرد و اجازه ندهد که به سوریه برود. حس پدر و فرزندی در میان بود. با پدر من صحبت کردند و گفتند با جعفر صحبت کن، شاید به حساب پدرخانمی و رودربایستی و… نرود.
گروه جهاد و مقاومت مشرق- کتاب «راه سفید» نوشته سرکار خانم فاطمهسادات کیایی توسط انتشارات روایت فتح منتشر و روانه بازار نشر شده است.این کتاب زندگینامه داستانی شهید محمدجعفر حسینی(ابوزینب) مدافع حرم لشکر فاطمیون از زبان همسرش (سرکار خانم فاطمه صفدری) است.
شهید محمدجعفر حسینی اصالتا افغانستانی بود اما هرجا پای انقلاب و رهبری و اهلبیت به میان میآمد، حضور فعال داشت. سوریه که شلوغ شد به مدافعان حرم پیوست. در بوکمال۲۰۰ترکش به جانش نشست تا آخرین پایگاه داعش فتح شود.۲۰۰ ترکشی که دو سال تمام وجودش را گرفت تا با توفیق جانبازی، در خانهاش به فیض شهادت نائل آمد.در کافهکتاب زیتون همراه با نویسنده کتاب، راوی کتاب و نمایندهای ازسوی انتشارات روایت فتح، سرکار خانم مهدیه زکیزاده، این کتاب رابه بررسی نشستیم.
ازمیان حدود ۳۴۰ قسمت گفتوگو با خانواده مدافعان حرم، یکی از لحظات سختی که در ذهن من مانده، روایت خانم صفدری از آن شبی است که ابوزینب به رحمت خدا میروند و در منزل به شهادت میرسند. مدیریت این لحظهها سخت است ولی ایشان از عهدهاش برآمدند و خانم کیایی نیز از عهده گزارش آن برآمدند و خانم زکیزاده بهعنوان کارشناسی سختگیر مورد تایید قرار دادند.
چه شد که در اولین کارتان به سراغ این سوژه آمدید که هم سخت است و هم حواشی به همراه دارد؟
کیایی: سخت بود ولی از یک جهت برای من که این همه سال در حوزه مدافعان حرم کار کردهام، سوژه راحتی بود. افت و خیزها کاملا واضح بود و قرار نبود من چیزی را بیرون بکشم. فعالیتهای ابوزینب عیان بود و لازم نبود بروید و ببینید چه کارهایی کرده است و چطور آدمی بوده. ارتباطات ایشان بسیار گسترده بود و با آدمهای گستردهای ارتباط داشتند. این ارتباطات دسترسی به راویان را آسان میکرد و باعث میشد شمایل کلی سوژه بهراحتی بهدست بیاید. این ارتباطات و فعالیتهای ابوزینب به من کمک کرد.
شاید شما تنها نویسنده کتاب مدافعان حرم باشید که با خود شهید گفتوگو داشتید.
کیایی: من به سراغ سوژه نرفته بودم و اتفاقا سوژه به سراغ من آمده بود. وقتی ابوزینب از سوریه برگشت با ایشان مصاحبه داشتم. در همان مصاحبه به من گفتند این گفتوگو را قبل از شهادت من منتشر نکنید. متن این مصاحبه در کتاب نیست و با توجه به ابعاد گستردهای که ابوزینب داشت، میشود کتاب دیگری منتشر کرد.خانم صفدری روایت بسیار خوبی داشتند و کامل توضیح دادهاند بهطوریکه اگر کسی کتاب را بخواند، متوجه شخصیت ابوزینب میشود. اینطور نیست که جای ابهام داشته باشد. ولی انتشار کتابی دیگر میتواند کاملکننده این اثر باشد؛ با وجود اینکه راه سفید و راویاش بهخوبی توانسته شهید را روایت کنند.
تدبیر شما برای فرم کتاب چه بود؟ چگونه وارد داستان شدید؟
کیایی: ورودی روایت اززمانی است که خانم صفدری درگیر جانبازی ابوزینب است.ایشان خود ازابتدای زندگیشان شروع به روایت میکنند. در واقع فلاشبک میزنند و به خطرات ابتدای آشنایی و زندگیشان میپردازند.
صفدری (همسر شهید): پدر ابوزینب میخواست جلوی او را بگیرد و اجازه ندهد که به سوریه برود. حس پدر و فرزندی در میان بود. با پدر من صحبت کردند و گفتند با جعفر صحبت کن، شاید به حساب پدرخانمی و رودربایستی و… بیاید و در مغازه شما کار کند. چون پدر من مغازه قصابی دارند و قبول کردند. همه نگران شهادت ابوزینب بودند و میخواستند او را به هر طریقی که هست، نگه دارند. آقاجعفر با پدر من صحبت کردند و گفتند از صبح تا ساعت ۳ در مغازه هستم و بعد اجازه بدهید بروم و به تدریس زبانم مشغول شوم.پدر من علاقه زیادی به درس و پیشرفت علمی دارد و قبول کرد.شاید فقط تا یک ماه از ساعت ۸ تا ۱۵ درمغازه بودو با من تماس میگرفت و میگفت میشود با پدرت صحبت کنی تا من به جلسه بروم؟!
این اتفاق چندینبار تکرار شد. از طرفی چون در فضای مغازه روی آقاجعفر حساب شده بود، فکر کردیم شاید این غیبتهای پیدرپی رابطه داماد و پدرزن را شکرآب کند. خودم وارد عمل شدم و گفتم دیگر نمیخواهد به قصابی بروی؛ نه به تو میخورد و نه میتوانی و شاید اتفاقاتی بیفتد که دیگر نتوانید جمعش کنید. دست به گوشت هم شده بود. دوعکس ازاودارم؛ درعید قربان سال۱۳۹۳بودکه گوشت خرد میکرد.این کاربا ویژگیهای روحی و نخبگانیاش همخوان نبود و نمیتوانست خودش را از فضایی که به آن تعلق داشت، دور کند. وقتی دوستانش با او تماس میگرفتند، دیگر فضای مغازه برایشان مناسب نبود.یک روز خیلی نگران بود که شاگردانش او را در مغازه در حال خرد کردن گوشت ببینند و به من گفت کار قصابی سخت است و من نمیتوانم بروم. بسیار عصبی بود. گفتم هر کدام از شاگردانت آمد، بگو من دوقلوی جعفر هستم. میخواستم با شوخی تمام شود.
کیایی: نکته ویژه ابوزینب این بود که ایشان با فاطمیون نرفتند.قبل از اینکه فاطمیونی شکل بگیرد یا همزمان با شکلگیری این گروه و با فاصلهای مکانی این اعزام انجام شد، چون فاطمیون ازمشهد شکل گرفت.ایشان خود با جمعی ایرانی وبا بچههای بسیجی که با حاجحسین همدانی ارتباط داشتند به سوریه رفتند. جمعی که گویی منتظر بودند چنین اتفاقی بیفتد.آنها میدانستند که این راه سختیهایی دارد. ایشان افغانستانی و مهاجر بودند و در خود ایران هم مشکلات اقامتی داشتند، چه برسد که از ایران به سوریه بروند.ولی رفتند و ماجراهایی برایشان پیش آمد که این ظرفیت را ایجادکردتا ابوزینب به شخصیتی خاص وویژه تبدیل شود.باعلاقهای که ایشان به ایران و شخص آقا داشتند، شاید ایرانیترین افغانستانی محسوب میشوند.شاید لازم باشد هرایرانی این کتاب رابخواند وببیند که چگونه فردی مهاجر که اصالتش متعلق به کشوری دیگر است با وجود همه سختیهایی که دارد، چقدر میتواند وطن دومش را دوست داشته باشد.
صفدری: زبان افغانستانی ما زبان دری است. من و همسرم هر دو متولد تهران هستیم ولی با هم و در خانواده دری صحبت میکنیم. این زبان از پدر و مادرها و از خانوادهها به ما رسیده و در حال حاضر هم ما اصرار داریم که این زبان و لهجه باید حفظ شود؛ هرچند در جاهایی با فارسی ایرانی مخلوط شده است. بسیاری از ما افغانیهای متولد ایران هرگز به افغانستان نرفتهایم و اگر این زبان را از دست بدهیم برای ما یک آسیب خواهد بود.این خواسته ابوزینب هم بود. ما هموطنانی داریم که گویش خود را کنار گذاشتهاند ولی ما نمیتوانیم. وقتی همولایتیهای ما برای ثبتنام اربعین میآمدند تا فارسی ایرانی صحبت میکردند، میگفت شما چطور افغانستانی هستید که به زبان خودتان صحبت نمیکنید؟! بندههای خدا ساکت میشدند. ابوزینب قدرت و سیاستی داشت و همانجا با آن لحن باعث میشد بندههای خدا آن چند کلمه را هم کنار بگذارند.
کیایی: من در ابتدای کار به آقای مدقق یکی از نویسندههای خوب افغانستانی رجوع کردم. وقتی ایشان اعلام کردند وقت ندارند با خانم اکبری صاحب رستوران خانه کابل صحبت کردم. ایشان قبول کردند کار را انجام بدهند ولی اعلام کردند که نمیتوانند بنویسند و باید من همراه ایشان باشم. ما در رستوران خانه کابل کنار هم مینشستیم و من جملات را میگفتم و از ایشان میخواستم ترجمهها را به من بگویند و همانجا تایپ میکردم. به همین دلیل کار این همه طول کشید.
پس این کار در ردیف ترجمه است؟
کیایی: بله ترجمه است و در مورد برخی از کلمات که بسیار متفاوت بود، پانویس هم آمده است.
مهدیه زکیزاده: این موارد دستانداز بود ولی برای چنین کتابی دستانداز محسوب نمیشود.من این کتاب را در آمار سال ۱۴۰۰ میگذارم. همین که میفهمم این کتاب باید به سال ۱۴۰۲ برود برای من یک ضربه است. باید ببینیم ارزشش را دارد یا نه و در مورد این کتاب واقعا ارزشش را داشت و کتابی غنیتر شد.این کتاب در زمان خوبی به دست من رسید. برخی اوقات کتابها در اوج شلوغی میرسند و حداقل در بار اول من نمیتوانم کتاب را بخوانم ولی در انتها تمام کتابهای نشر باید توسط من خوانده شوند. ولی راه سفید را از ب بسما… تا پایانش خواندم و فقط برای گرفتن تاییدیه زبان آن را به کارشناس سپردم.
در اولین مواجهه با کتاب چه چیزی برای شما مهم و برجسته بود؟
مهدیه زکیزاده: اول این که کار مرحله به مرحله به دست ما میرسید. در کتابهایی که از ب بسما… با نویسنده شروع کردهایم ابتدا ۲۰درصد کتاب به نشر میرسد و خوانده میشود و در مورد این اثر هم به همین صورت بود. ایشان طبق قاعده نشر پیش آمدند و در هر مرحله تاییدیه گرفتند و ادامه دادند. ابتدا ۲۰ درصد اول کتاب با همین جذابیت امروز به دست ما رسید و نشان داد کار خوبی پیش رو است.وقتی با نویسندهای که برای بار اول با نگارش کتاب روبهروست برخورد میکنیم، کار ما سخت است. تاکید ما روی ارائه مرحله به مرحله کتاب به همین دلیل است. ولی ما با خانم کیایی مشکلی نداشتیم.
کیایی: سابقه کار خبرنگاری کمک زیادی میکند. شاید اگر نویسندهای خبرنگار شود باید دورهای ببیند. ولی خبرنگاری که میخواهد به کار نویسندگی مشغول شود در این فضا کار کرده است. کار در حوزه ایثار و شهادت مثل نوشتن کتاب است. اتفاقا کار خبر در این حوزه سختتر است چون باید کار جمع و جور مثل داستان کوتاه ارائه کرد.من پیشنهاد کتاب را به خانم مردی دادم و ایشان به سرعت قبول کردند و بدون هیچ انقلتی گفتند سوژه بسیار خوبی است. من دلم میخواست فضای واقعی را به تصویر بکشم. واقعیت جانبازی بسیار باارزش است. استنباط خواننده از واقعیت با ارزشتر از آن است که بخواهیم مرتبا فانتزی اراده بدهیم. به نظر من تاریخ مصرف روایتهای صورتی دیگر تمام شده است. صنعت نشر هم دیگر تمایلی به انتشار این نوع روایتهای شبیه به هم ندارد.
کسی که مجرد است میتواند از زندگی مشترک بنویسد؟
کیایی: روایت از زبان همسر شهید بود از این نظر میتوان خود را به جای طرف مقابل گذاشت. اگر راوی یک آقا بود شاید کار سختتر میشد. من امروز میتوانم خودم را به جای ایشان تصور کنم و درکی از فضا داشته باشم.راوی به خوبی شرح میداد و کار من را راحت میکرد. زمانی باید روایت را از زیر زبان راوی بیرون بکشید و این کار را بسیار سخت میکند. حتی من فکر میکنم خود ایشان هم میتوانستند کتاب را بنویسند. خانم صفدری در صفحه اینستاگرامش خیلی خوب مینویسد. شاید با وجود زندگی و داشتن فرزند این کار برایشان سخت میشد. ایشان امروز هم میتوانند داستان خودشان را بنویسند.
*** احراز شهادت ابوزینب در چه مرحلهای است؟ ***
صفدری (همسر شهید): تا به حال هیچ اتفاقی نیفتاده است. یک سالی است که موضوع را پیگیری نکردهام. بعد از اربعین و از شهریور به دوستان ایشان اطلاع دادم که دیگر پیگیری نمیکنم. اگر قرار به انجام تکلیف باشد که من بدون احراز شهادت هم میتوانم کارم را انجام بدهم و اگر نه، احراز شهادت بشود هم چه بهتر.کار را پیچیده کردهاند، پرونده هنوز باز است و شاید نوع رفتارها و گویشها آنقدر برای آدم اذیتکننده میشود که با خودش میگویداگر آن را کنار بگذارم برای من بهتر است. در مورد بچهها با خودم این طور فکر کردم که ما در این چند سال چطور زندگی کردهایم؟ اگر بحث مدارک است که با همین مدارکی که داریم ادامه تحصیل میدهیم و اگر بحث امرار معاش یا زندگی روزمره است که خدا روزیرسان است.ولی ماجرا بسیار خستهکننده شده بود. تا جایی که وقتی من شهادت ابوزینب را به دوستانش اطلاع دادم برای من بسیار راحتتر بود. یکسالونیم قبل از یکی از مسئولان چیزی شنیدم که برای من بسیار ناراحتکننده بود و بهسرعت موضوع را پیگیری کردم و الحمدلله خیلی زود تمام شد. همانجا اعلام کردم که نه احراز شهادت و نه جانبازی میخواهم، هیچ توقعی ندارم و فقط خواهش میکنم با آبروی همسرم بازی نکنید! اراده به سمتوسوی احراز است ولی گویا کسانی هستند که اجازه نمیدهند و نمیخواهند چنین اتفاقی بیفتد. نمیدانم چه کسانی هستند و نمیتوانم قضاوتی بکنم. پرونده همچنان باز است و پرونده را نمیبندند.آن زمان حال ایشان بسیار بد بود و قطعا نمیتوانست برود و پیگیری کند. میرفت و کمیسیون تشکیل میشد و میگفتند دوباره باید طول درمان بگذرد و کمیسیونی دیگر تشکیل شود. احراز جانبازیها بسیار طول میکشد و اگردراین بین کسی شهید شودواتفاقی برایش بیفتد چون درصد تعلق نگرفته مشکلاتی ایجاد میگردد. در جانبازی بعد از دو سال ابتدا ۱۵درصد دادند. اول فکر میکردیم پروسه همین است و من ۱۵درصد را قبول کرده بودم اما ته دلم هنوز شک داشتم. وقتی با دوستانابوزینب مطرح کردم تعجب کردند که چرا برای او ۱۵درصد تعیین شده است. با پیگیری من بعد از چند ماه درصد جانبازی به ۳۰ درصدرسید. بعد ازمدتی دوباره تشکیل جلسه داشتیم واین رقم شد ۳۵درصد.ولی کسانی از دوستان ایشان دستشان در کار بود و اطلاعاتی داشتند. از طرف آنها گفته میشد که این درصد درست نیست. من دو سهبار اعتراض کردم و دیگر قبول نکردند.
***
*** لهجه افغانستانی، کتاب را زیبا و زنده کرد ***
مهدیه زکیزاده، نماینده انتشارات روایت فتح: انتشار این کتاب طولانی شد؛ البته مشکل از انتشارات نبود و کتاب کار داشت. چون در وهله اول کتابی که خانم کیایی به ما داده بود لهجهای نداشت و کاملا فارسی بود، ولی درمواردی گویی از دستشان در رفته بود و در کلام میشد لهجه افغانستانی را دید و میدیدیم چقدر کار را زیبا و زنده میکند.از این رو با اینکه میدانستیم زحمتی دوباره است و باید مکالمهها تبدیل میشد که تعداد آنها هم بالا بود اما این را خواستیم. قبل از شروع صحبتهایمان این را خواستیم. کتاب خوبی بود و این تغییر کار را قشنگتر، خاصتر و ماندنیترمیکرد.برخی موارد شاید درسالهای ابتدایی که باکتاب سروکارداریم نشان ندهد ولی این کتاب ۱۰سال بعد بیشتر از امروز دیده خواهد شد. این ویژگی را نمیتوان در مورد تمام کتابها رصد کرد.خانم کیایی پیشنهاد ماراپذیرفتند وکتاب برای تغییر زبان مکالماتش رفت.این کاربرای نویسنده در اجرا و برای ما در بخش ویراستاری بسیار سخت بود. در حقیقت کتاب دوزبانه شده بود و به ویراستاری عمیقی احتیاج داشت. مدت زمانی که«راه سَفید»درویراستاری ماند، بالا بود. قبل از آن مدت زمانی حدودیکسالونیم زمان بردتاکتاب بااعمال تغییرات به دست مابرسدوپیش ازآن هم کتاب یکسالونیم زماننگارش داشت. بچههایی که از حوزه خبرنگاری وارد نویسندگی میشوند باید هنر قصابی داشته باشند. باید کاررابکشندوآنچه را نوشتهاند قصابی کنند. این مسأله درمورداین بچههاپررنگ است چون کارهایشان زیبا نوشته شده وحشو و چیزی اضافه نیست، ولی باید حذف شود.باید موقعیتسنجی و زمانسنجی کرد. ما برای خواندن زندگینامه شهدایی که موازی هم هستندزمانی نداریم.این شهدا در موازات همدیگر قرار دارند و میتوان این کتاب را کنار گذاشت و کتاب بعدی رادر دست گرفت ونمیتوان هر کتابی را خیلی خاص کرد. از این رو نمیتوان برای هر کتاب سراغ ۵۰۰صفحه رفت،چون این میزان برای جوان امروزی خستهکننده است و نمیطلبد. وقتی میتوان آن شیرینی و لذت را در حجمیکمتر رساند چرا نباید این کار را انجام داد؟!
میثم رشیدی مهرآبادی
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، سردار سرلشکر پاسدار سیدیحی صفوی دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا در مراسم عزاداری آستان مقدس امامزادگان عینعلی و زینعلی علیهماالسلام در منطقه پونک تهران با بیان اینکه از حماسه و رخداد کربلا و روز عاشورا در سال ۶۱ هجری قمری، ۱۳۸۵ سال قمری میگذرد، اظهار داشت: باید تحلیل کنیم که این حماسه و رخداد چه تاثیری در جهان و چه تاثیری در کشور خودمان داشته است، روی عبرتها و بصیرتهای محرم فکر کنیم.
مشاور عالی فرمانده کل قوا به ۵ رابطه محرم با پیروزی انقلاب اسلامی، پیروزی دفاع مقدس، پیروزی جبهه مقاومت و آزادی قدس شریف، رابطه محرم حسینی با قیام حضرت مهدی علیه السلام و رابطه امام حسین(ع) با خود و خانواده خودمان اشاره کرد و گفت: تاسوعا و عاشورای محرم سال ۵۷ مصادف با نوزدهم یا بیستم آذرماه سال ۱۳۵۷ بود که راهپیمایی چند میلیونی در تهران و سراسر کشور برگزار شد. در آن راهپیمایی چند میلیون نفری اعلامیهای صادر و توسط آیت الله شهید بهشتی قرائت شد که ۱۷ بند داشت بعد هم حضرت امام خمینی در رابطه با محرم سال ۵۷ اعلامیه دادند.
سرلشکر رحیمصفوی در ادامه به تشریح رابطه محرم با دفاع مقدس پرداخت و خاطرنشان کرد: به عنوان کسی که از روز اول تا آخر جنگ حضور داشتم میگویم بدون عنایات خداوند متعال و توجهات حضرات ۱۴ معصوم سلام الله علیهم اجمعین و فرماندهی و رهنمودهای حضرت امام خمینی (ره) و حضور مردم، جنگ به پیروزی نمیرسید.
این فرمانده عالی دوران دفاع مقدس با تأکید بر اینکه ما در جنگ، فکر، عقلانیت و قدرت هم داشتیم تصریح کرد: اگرچه ما فکر و طرحریزی میکردیم، نقشه میریختیم و نقاط ضعف و قوت دشمن را شناسایی میکردیم و نقاط قوت خودمان را به ضعف دشمن میزدیم، ولی آنجا که گیر میافتادیم ۱۴ معصوم به کمکمان میآمدند.
سرلشکر رحیمصفوی ادامه داد: بعد از عملیات والفجر ۸ خدمت آیت الله العظمی بهاءالدینی رحمت الله علیه رسیدیم، به ایشان عرض کردیم رمز عملیات فاو را «یا فاطمه الزهرا» گذاشتیم، ایشان فرمودند بله اگر حضرت زهرا سلام الله بیایند کمک شما پدرشان را هم کمک شما میآورند، همسرشان امیرالمومنین (ع) را هم میآورند و فرزندانشان را و حضرت بقیه الله را هم کمک شما میآورند. از همه مهمتر خداوند هم به کمک شما میآید، چون هر کس حضرت زهرا را دوست داشته باشد خدا هم او را دوست دارد، پیروزی دفاع مقدس بدون عقلانیت، تدبیر و بدون عنایت خداوند متعال و ۱۴ معصوم شدنی نبود.
مشاور عالی فرمانده کل قوا با بیان اینکه محصول ۸ سال دفاع مقدس، جبهه مقاومت را تشکیل داد گفت: محصول فداکاری ایران به لبنان منتقل شد و حزب الله لبنان و بعد انصارالله یمن را تشکیل داد. داعشیها را چه کسی براندازی کرد؟ داعش را رهبری ایران و حاج قاسم سلیمانی به کمک ارتشهای سوریه و عراق شکست دادند. حاج قاسم سلیمانی نیروهای حشدالشعبی را مانند بسیج خودمان با استفاده از ۷۰ هزار نفر نیروی مردمی تشکیل داد، در سوریه هم بسیج مردمی را شکل داد.
سرلشکر رحیمصفوی با اشاره به جنایت و نسل کشی رژیم صهیونیستی در جنگ غزه اظهار کرد: تا روز گذشته مردم مظلوم فلسطین در غزه ۳۸ هزار نفر شهید و بیش از ۸۰ هزار نفر مجروح دادهاند، شهر غزه یک قطعه زمین محدود با وسعت ۳۶۰ کیلومتر مربع است و این تعداد شهید و مجروح برای این سرزمین کوچک بسیار زیاد است.
مشاور عالی فرمانده کل قوا افزود: حدود ۱۵ هزار نفر هنوز زیر آوارها در غزه هستند و آنها را بیرون نیاوردهاند. از این ۳۸ هزار نفر شهید، ۲۰ هزار نفر کودکان و زنان هستند. خیلی عجیب است، اما عقب نشینی نکردند و ایستادگی کردند. این مردم مقاومت را از چه کسی غیر از مقاومت هشت ساله زنان و مردان ایران آموختند؟
رئیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس با طرح این سؤال که آیا آزادی فلسطین از مسیر امام حسین (ع) میگذرد؟ به جمله تاریخی امام خمینی (ره) اشاره کرد که فرمودند: «راه قدس از کربلا میگذرد».
سرلشکر رحیمصفوی ادامه داد: یک ماه دیگر اربعین شهدای کربلاست و ۱۰ تا ۲۰ میلیون نفر از کشورهای مختلف و حتی اهل تسنن و مسیحیها از نجف به کربلا راهپیمایی میکنند، اگر این ۲۰ میلیون نفر یک مقداری مسیر خود را تغییر دهند و به سمت قدس بروند برای آزادی فلسطین، چه کسی میتواند در برابرشان مقاومت کند؟ واقعاً فکر کنید آیا اسرائیلیها میتوانند در برابر ۲۰ میلیون نفر جمعیت مقاومت کنند؟
مشاور عالی فرمانده کل قوا با اشاره به شکست رژیم صهیونیستی در عملیات وعده صادق خاطرنشان کرد: ایران پس از شهادت سردار زاهدی و همراهانشان بین ۲۰۰ الی ۳۰۰ موشک و پهپاد به سمت اسرائیل شلیک کرد و آنها نتوانستند کاری کنند، حتی آمریکاییها به کمک آمدند، کل ظرفیت سنتکام و بخشی از توان یوروکام و ۲۰۰ فروند هواپیما وسامانههای پدافندی را پای کار آوردند، از کشورهای عربی از جمله اردن کمک گرفتند، ناتو را آوردند، اما شکست خوردند.
سرلشکر رحیمصفوی وی با تأکید بر اراده و قدرت تصمیم گیری فرمانده معظم کل قوا در این عملیات گفت: مقام معظم رهبری تصمیمی گرفتند که در طول حیات ننگین و منحوس رژیم صهیونیستی طی ۷۸ سال گذشته از سال ۱۹۴۸ تاکنون بی سابقه بود و هیچ رهبری و هیچ کشوری جرئت آن را نداشتند. نه یک عدد و نه دو عدد بلکه ۲۰۰ تا ۳۰۰ موشک و پهپاد به اسرائیل شلیک کردن شوخی نیست، اسرائیل یعنی آمریکا و ناتو.
مشاور عالی فرمانده کل قوا در تحلیل رابطه محرم با آزادی فلسطین خاطرنشان کرد: من قبل از انقلاب از ایران فراری بودم و در جبهه سوریه، لبنان و در میان مبارزان فلسطینی بودم. برخی از آنها آن زمان نماز نمیخواندند و عقاید غیر اسلامی داشتند. ما میگفتیم راه آزادی قدس از مسیر اسلام و قرآن میگذرد آن موقع از اهل بیت با آنها صحبت نمیکردیم. میگفتیم اگر نماز بخوانید میتوانید راه قدس را باز کنید. میگفتند قدس را که آزاد کردیم نماز میخوانیم. ما هم میگفتیم باید نماز بخوانید تا بشود قدس را آزاد کنیم.
سرلشکر رحیمصفوی با بیان اینکه به حول و قوه الهی مسیر آزادی قدس شریف احتمالاً همین مسیر ایران، عراق، سوریه و لبنان است گفت: ما زمان آن را نمیدانیم، ولی حضرت آقا دو پیغام دادند، یکی فرمودند رژیم صهیونیستی تا ۲۵ سال آینده را نمیبیند و یکی هم به سازمان اوقاف سوریه گفتند انشالله نماز جماعت را در قدس با هم میخوانیم.
مشاور عالی فرمانده کل قوا با بیان اینکه رهبر انقلاب یک رهبر سیاسی و یک رهبر معنوی هستند ادامه داد: ایشان مثل حضرت امام که فرمودند صدای شکسته شدن استخوانهای مارکسیسم لنینیسم شنیده میشود این جملات را فرمودند. حضرت امام در نامهای که به گورباچف نوشتند فروپاشی شوروی را پیش بینی کرده بودند در حالی که هیچ کسی غیر از امام نه آمریکاییها و نه هیچکس دیگر این پیشبینی را نکرده بود، اما محقق شد.
سرلشکر رحیمصفوی در بیان رابطه میان قیام امام حسین علیه السلام با قیام حضرت مهدی (عج) یادآور شد: ما از علمای بزرگوار شنیدهایم که حضرت مهدی وقتی در کنار خانه کعبه اعلام حضور میکنند میفرمایند: «أَلا یَا أَهلَ الْعالَم إِنَّ جَدِّیَ الْحُسَین قتل عَطشاناً و یا اهل العالم انا ابن الحسین»، من فرزند حسین هستم، پس قبل از ظهور حضرت مهدی مردم عالم باید امام حسین را بشناسند.
مشاور عالی فرمانده کل قوا با طرح این سوال که چگونه مردم جهان امام حسین را خواهند شناخت به راهپیمایی عظیم اربعین اشاره کرد و گفت: ۲۰ میلیون نفر در این راهپیمایی شرکت میکنند و این مردم دنیا را متعجب کرده است. اربعین رخداد عجیبی است. همه میآیند، حتی اهل تسنن، مسیحیها و اروپاییها میآیند و این باعث میشود که مردم جهان امام حسین را بشناسند تا وقتی حضرت حجت فرمود: «انا ابن الحسین» همه فرزندش را بشناسند.
سرلشکر رحیمصفوی با تأکید بر اینکه ما باید رابطه خودمان را با امام حسین روشن کنیم گفت: باید ببینیم اندیشه و تفکرمان، اخلاق و رفتارمان و عملکرد و کارهایمان چقدر به امام حسین علیه السلام نزدیک است، ما چقدر به امام حسین (ع) و حضرات معصومین معرفت داریم؟ آیا ما شیعیان کم معرفت یا بیمعرفتی هستیم؟ روی آن فکر کنید.
مشاور عالی فرمانده کل قوا در پایان سخنان خود گفت: در این روزها و شبهای محرم برای تعجیل در ظهور حضرت مهدی و سلامتی و شادابی مقام معظم رهبری و برای موفقیت دولت جدید در این شرایط پیچیده داخلی، منطقهای و بین المللی دعا کنیم.
انتهای پیام/ 231
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، سردار سرلشکر پاسدار سیدیحی صفوی دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا در مراسم عزاداری آستان مقدس امامزادگان عینعلی و زینعلی علیهماالسلام در منطقه پونک تهران با بیان اینکه از حماسه و رخداد کربلا و روز عاشورا در سال ۶۱ هجری قمری، ۱۳۸۵ سال قمری میگذرد، اظهار داشت: باید تحلیل کنیم که این حماسه و رخداد چه تاثیری در جهان و چه تاثیری در کشور خودمان داشته است، روی عبرتها و بصیرتهای محرم فکر کنیم.
مشاور عالی فرمانده کل قوا به ۵ رابطه محرم با پیروزی انقلاب اسلامی، پیروزی دفاع مقدس، پیروزی جبهه مقاومت و آزادی قدس شریف، رابطه محرم حسینی با قیام حضرت مهدی علیه السلام و رابطه امام حسین(ع) با خود و خانواده خودمان اشاره کرد و گفت: تاسوعا و عاشورای محرم سال ۵۷ مصادف با نوزدهم یا بیستم آذرماه سال ۱۳۵۷ بود که راهپیمایی چند میلیونی در تهران و سراسر کشور برگزار شد. در آن راهپیمایی چند میلیون نفری اعلامیهای صادر و توسط آیت الله شهید بهشتی قرائت شد که ۱۷ بند داشت بعد هم حضرت امام خمینی در رابطه با محرم سال ۵۷ اعلامیه دادند.
سرلشکر رحیمصفوی در ادامه به تشریح رابطه محرم با دفاع مقدس پرداخت و خاطرنشان کرد: به عنوان کسی که از روز اول تا آخر جنگ حضور داشتم میگویم بدون عنایات خداوند متعال و توجهات حضرات ۱۴ معصوم سلام الله علیهم اجمعین و فرماندهی و رهنمودهای حضرت امام خمینی (ره) و حضور مردم، جنگ به پیروزی نمیرسید.
این فرمانده عالی دوران دفاع مقدس با تأکید بر اینکه ما در جنگ، فکر، عقلانیت و قدرت هم داشتیم تصریح کرد: اگرچه ما فکر و طرحریزی میکردیم، نقشه میریختیم و نقاط ضعف و قوت دشمن را شناسایی میکردیم و نقاط قوت خودمان را به ضعف دشمن میزدیم، ولی آنجا که گیر میافتادیم ۱۴ معصوم به کمکمان میآمدند.
سرلشکر رحیمصفوی ادامه داد: بعد از عملیات والفجر ۸ خدمت آیت الله العظمی بهاءالدینی رحمت الله علیه رسیدیم، به ایشان عرض کردیم رمز عملیات فاو را «یا فاطمه الزهرا» گذاشتیم، ایشان فرمودند بله اگر حضرت زهرا سلام الله بیایند کمک شما پدرشان را هم کمک شما میآورند، همسرشان امیرالمومنین (ع) را هم میآورند و فرزندانشان را و حضرت بقیه الله را هم کمک شما میآورند. از همه مهمتر خداوند هم به کمک شما میآید، چون هر کس حضرت زهرا را دوست داشته باشد خدا هم او را دوست دارد، پیروزی دفاع مقدس بدون عقلانیت، تدبیر و بدون عنایت خداوند متعال و ۱۴ معصوم شدنی نبود.
مشاور عالی فرمانده کل قوا با بیان اینکه محصول ۸ سال دفاع مقدس، جبهه مقاومت را تشکیل داد گفت: محصول فداکاری ایران به لبنان منتقل شد و حزب الله لبنان و بعد انصارالله یمن را تشکیل داد. داعشیها را چه کسی براندازی کرد؟ داعش را رهبری ایران و حاج قاسم سلیمانی به کمک ارتشهای سوریه و عراق شکست دادند. حاج قاسم سلیمانی نیروهای حشدالشعبی را مانند بسیج خودمان با استفاده از ۷۰ هزار نفر نیروی مردمی تشکیل داد، در سوریه هم بسیج مردمی را شکل داد.
سرلشکر رحیمصفوی با اشاره به جنایت و نسل کشی رژیم صهیونیستی در جنگ غزه اظهار کرد: تا روز گذشته مردم مظلوم فلسطین در غزه ۳۸ هزار نفر شهید و بیش از ۸۰ هزار نفر مجروح دادهاند، شهر غزه یک قطعه زمین محدود با وسعت ۳۶۰ کیلومتر مربع است و این تعداد شهید و مجروح برای این سرزمین کوچک بسیار زیاد است.
مشاور عالی فرمانده کل قوا افزود: حدود ۱۵ هزار نفر هنوز زیر آوارها در غزه هستند و آنها را بیرون نیاوردهاند. از این ۳۸ هزار نفر شهید، ۲۰ هزار نفر کودکان و زنان هستند. خیلی عجیب است، اما عقب نشینی نکردند و ایستادگی کردند. این مردم مقاومت را از چه کسی غیر از مقاومت هشت ساله زنان و مردان ایران آموختند؟
رئیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس با طرح این سؤال که آیا آزادی فلسطین از مسیر امام حسین (ع) میگذرد؟ به جمله تاریخی امام خمینی (ره) اشاره کرد که فرمودند: «راه قدس از کربلا میگذرد».
سرلشکر رحیمصفوی ادامه داد: یک ماه دیگر اربعین شهدای کربلاست و ۱۰ تا ۲۰ میلیون نفر از کشورهای مختلف و حتی اهل تسنن و مسیحیها از نجف به کربلا راهپیمایی میکنند، اگر این ۲۰ میلیون نفر یک مقداری مسیر خود را تغییر دهند و به سمت قدس بروند برای آزادی فلسطین، چه کسی میتواند در برابرشان مقاومت کند؟ واقعاً فکر کنید آیا اسرائیلیها میتوانند در برابر ۲۰ میلیون نفر جمعیت مقاومت کنند؟
مشاور عالی فرمانده کل قوا با اشاره به شکست رژیم صهیونیستی در عملیات وعده صادق خاطرنشان کرد: ایران پس از شهادت سردار زاهدی و همراهانشان بین ۲۰۰ الی ۳۰۰ موشک و پهپاد به سمت اسرائیل شلیک کرد و آنها نتوانستند کاری کنند، حتی آمریکاییها به کمک آمدند، کل ظرفیت سنتکام و بخشی از توان یوروکام و ۲۰۰ فروند هواپیما وسامانههای پدافندی را پای کار آوردند، از کشورهای عربی از جمله اردن کمک گرفتند، ناتو را آوردند، اما شکست خوردند.
سرلشکر رحیمصفوی وی با تأکید بر اراده و قدرت تصمیم گیری فرمانده معظم کل قوا در این عملیات گفت: مقام معظم رهبری تصمیمی گرفتند که در طول حیات ننگین و منحوس رژیم صهیونیستی طی ۷۸ سال گذشته از سال ۱۹۴۸ تاکنون بی سابقه بود و هیچ رهبری و هیچ کشوری جرئت آن را نداشتند. نه یک عدد و نه دو عدد بلکه ۲۰۰ تا ۳۰۰ موشک و پهپاد به اسرائیل شلیک کردن شوخی نیست، اسرائیل یعنی آمریکا و ناتو.
مشاور عالی فرمانده کل قوا در تحلیل رابطه محرم با آزادی فلسطین خاطرنشان کرد: من قبل از انقلاب از ایران فراری بودم و در جبهه سوریه، لبنان و در میان مبارزان فلسطینی بودم. برخی از آنها آن زمان نماز نمیخواندند و عقاید غیر اسلامی داشتند. ما میگفتیم راه آزادی قدس از مسیر اسلام و قرآن میگذرد آن موقع از اهل بیت با آنها صحبت نمیکردیم. میگفتیم اگر نماز بخوانید میتوانید راه قدس را باز کنید. میگفتند قدس را که آزاد کردیم نماز میخوانیم. ما هم میگفتیم باید نماز بخوانید تا بشود قدس را آزاد کنیم.
سرلشکر رحیمصفوی با بیان اینکه به حول و قوه الهی مسیر آزادی قدس شریف احتمالاً همین مسیر ایران، عراق، سوریه و لبنان است گفت: ما زمان آن را نمیدانیم، ولی حضرت آقا دو پیغام دادند، یکی فرمودند رژیم صهیونیستی تا ۲۵ سال آینده را نمیبیند و یکی هم به سازمان اوقاف سوریه گفتند انشالله نماز جماعت را در قدس با هم میخوانیم.
مشاور عالی فرمانده کل قوا با بیان اینکه رهبر انقلاب یک رهبر سیاسی و یک رهبر معنوی هستند ادامه داد: ایشان مثل حضرت امام که فرمودند صدای شکسته شدن استخوانهای مارکسیسم لنینیسم شنیده میشود این جملات را فرمودند. حضرت امام در نامهای که به گورباچف نوشتند فروپاشی شوروی را پیش بینی کرده بودند در حالی که هیچ کسی غیر از امام نه آمریکاییها و نه هیچکس دیگر این پیشبینی را نکرده بود، اما محقق شد.
سرلشکر رحیمصفوی در بیان رابطه میان قیام امام حسین علیه السلام با قیام حضرت مهدی (عج) یادآور شد: ما از علمای بزرگوار شنیدهایم که حضرت مهدی وقتی در کنار خانه کعبه اعلام حضور میکنند میفرمایند: «أَلا یَا أَهلَ الْعالَم إِنَّ جَدِّیَ الْحُسَین قتل عَطشاناً و یا اهل العالم انا ابن الحسین»، من فرزند حسین هستم، پس قبل از ظهور حضرت مهدی مردم عالم باید امام حسین را بشناسند.
مشاور عالی فرمانده کل قوا با طرح این سوال که چگونه مردم جهان امام حسین را خواهند شناخت به راهپیمایی عظیم اربعین اشاره کرد و گفت: ۲۰ میلیون نفر در این راهپیمایی شرکت میکنند و این مردم دنیا را متعجب کرده است. اربعین رخداد عجیبی است. همه میآیند، حتی اهل تسنن، مسیحیها و اروپاییها میآیند و این باعث میشود که مردم جهان امام حسین را بشناسند تا وقتی حضرت حجت فرمود: «انا ابن الحسین» همه فرزندش را بشناسند.
سرلشکر رحیمصفوی با تأکید بر اینکه ما باید رابطه خودمان را با امام حسین روشن کنیم گفت: باید ببینیم اندیشه و تفکرمان، اخلاق و رفتارمان و عملکرد و کارهایمان چقدر به امام حسین علیه السلام نزدیک است، ما چقدر به امام حسین (ع) و حضرات معصومین معرفت داریم؟ آیا ما شیعیان کم معرفت یا بیمعرفتی هستیم؟ روی آن فکر کنید.
مشاور عالی فرمانده کل قوا در پایان سخنان خود گفت: در این روزها و شبهای محرم برای تعجیل در ظهور حضرت مهدی و سلامتی و شادابی مقام معظم رهبری و برای موفقیت دولت جدید در این شرایط پیچیده داخلی، منطقهای و بین المللی دعا کنیم.
انتهای پیام/ 231
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است