پشت پرده شب خونین حرم مطهر شاهچراغ / چه کسی عملیات سوریهسازی ایران با رمز مهسا را هدایت میکند؟
عملیات تروریستی در حرم شاهچراغ نمایی از جنگ هیبریدی در خود دارد؛ این اقدام شوم دارای یک بازوی اطلاعاتی(عامل بهائیت)؛ بازوی اجرایی(گروهک داعش) و شتاب دهنده روانی(رسانه ضد انقلاب) با هم بوده است.
سرویس سیاست مشرق- اجرای دو عملیات یکی با محوریت تروریستی و دیگری پخش روانی ترکشهای آن مسیر اغتشاشات در داخل کشور را وارد فاز جدیدی کرده است! این روزها سرویسهای اطلاعاتی چند کشور با رمز «مهسا» پروژه سوریهسازی در ایران را پیش میبرند.
هدف از این عملیات آن است که ایران مانند سوریه به کشوری جنگزده تبدیل شود که در آن تروریستها بهصورت علنی پایگاه دارند، ورود رسمی داعش به شهر شیراز و انجام یک عملیات تروریستی خونین مقدمه این توطئه شوم بوده و دامنه و بُرد آن بیشتر از یک اقدام ایذایی است.
چهارشنبه هفته گذشته همزمان با فراخوان ضدانقلاب برای ایجاد اغتشاشات محله محور در برخی از شهرها، یک عامل تروریستی با ورود به حرم مطهر شاهچراغ ۱۵ تن از زائران را به شهادت رسانده و نزدیک به ۲۰ نفر را مجروح میکند. این فرد باهدف حمله به نمازگزاران وارد حرم مطهر شده بود اما به دلیل بسته بودن درب شبستان به سمت ضریح حرکت کرده و با قساوت هرچهتمامتر تعدادی از زائران را به شهادت میرساند.
موتور کوچک ترور و چرخ بزرگ آشوب
در طی دو هفته گذشته تلاش برای فعالسازی گسلهای قومی در برخی استانها باهدف کشته سازی، اقدامات تروریستی و خرابکارانه، تشدید اختلافات مذهبی و تحریک اقوام از سوی رسانههای معاند و گروههای تجزیهطلب بهوضوح دنبال شده است، در کلان پروژه ضدانقلاب برای تداوم آشوبها، بر استفاده از شرایط قرمز امنیتی برای تحرک اقشار خاکستری به حضور در خیابان و آشوب سازی بهصورت ویژه سرمایهگذاری شده است.
در این پروژه از مدل «رژی دبره» برای روشن نگهداشتن آتش اغتشاش استفادهشده است؛ این نظریه تروریستی اعتقاد دارد که موتور کوچک اقدامات مسلحانه و تروریستی میتواند موتور بزرگ حرکت تودهای را به حرکت درآورد و موتور محرکه آن باشد. اجرای عملیات تروریستی از جانب داعش با هدایت یک سرویس اطلاعاتی منطقهای با همین هدف طراحیشده است.
به صحنه آمدن گروهکهای تروریستی چون جیش العدل (جیش الظلم) در شهر زاهدان؛ تحریک سه گروهک مسلح در مناطق کردنشین و حرکتهای کوچک با اثرگذاری جوهری از سوی داعش نشانهای از این پروژه سنگین اطلاعاتی و تروریستی است. قابلتوجه آنکه بخش بسیار بزرگی از این عملیات مسلحانه و تروریستی توسط نهادهای اطلاعاتی و انقلابی شناسایی و خنثی شده است، ماجرای پیشآمده در شهر شیراز توسط مزدوران وهابی و عوامل استکبار جهانی یکی از معدود مواردی است که گرگهای تنها به نقطه عملیاتی رسیده است.
تصویری از عامل تروریستی در حرم مطهر شاهچراغ
اما استفاده از عامل داعشی در حادثه تروریستی در شیراز اتفاقی نبوده است!
با شکست تروریستهای داعش در مناطق مختلف عراق و سوریه و نبود جایابی سرزمینی در این کشور، این گروه تمرکز جمعیتی در مناطق تحت اشغال خود را ازدستداده است. این در حالی است که مدلسازمانی داعش مبتنی بر تصرف جغرافیایی و حضور نیروها در آن سرزمین و نیز تلاش برای تشکیل دولت در آن بوده اما با از دست رفتن مناطق تحت سیطره خود، عملاً پیشنیاز جغرافیایی مدلسازمانی داعش ازمیانرفته است.
از سوی دیگر نگاهی به مجله تبلیغاتی داعش به نام «رومیه» که پس از تصرف دابق در سوریه توسط نیروهای تحت حمایت ترکیه نام خود را از «دابق» به «رومیه» تغییر داد، حاکی از یک چرخش گفتمانی در مدل عملیاتی و سازمانی داعش است. در مجله «رومیه» در مطالبی با عنوان مشترک «تاکتیکهای شوالیههای ترور» به آموزش ترور و کشتن افراد بهصورت انفرادی پرداختهشده است.
گزارش نشریه داعش از اقدام ترریستی در شیراز
این آموزشها مختص افرادی است که در قلمروی سرزمینی داعش تنها ماندهاند. به نظر میرسد با نابودی «سازمان داعش»، چنین توصیههایی از جانب سرویسهای اطلاعاتی بیشتر عملیاتی شده است. در حال حاضر شواهد موجود نشاندهنده تمایل بیشتر داعش به عملیات تروریستی در نقاط مختلف فرا سرزمینی است.
هدایت داعش با تأکید بر ایده ترور و الزام به کشتار آنان بهجای ایده خلافت – که نیازمند جغرافیای متمرکز حکمرانی است؛ سرویس اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی در حال حاضر داعش را اینگونه توجیه کرده است که میتواند از فرصت اغتشاشات در ایران بهرهبرداری کرده و با استفاده از زمانه ضمیمهای از الگوی گرگ تنها دوباره به سمت نقطهیابی سرزمینی حرکت کند.
در محاسبات گروهک تروریستی داعش اینگونه برآورد شده است که انجام عملیات تروریستی در داخل خاک ایران باعث جذب هوادار در نقاط مرزی شده و فرصت برای آزادسازی شهرها و ایجاد حاکمیت در آن فراهم میشود! داعش روی مناطقی در جنوب شرق و غرب کشور حساب ویژه بازکرده و آن را مستعد مکانیابی میداند.
البته در سناریوی سرویسهای اطلاعاتی دشمن استفاده از عامل داعشی تنها باهدف مکانیابی برای این گروهک در خاک ایران تعیین موقعیت نشده است؛ بلکه آمریکاییها استفاده از کارت داعش را فرصتی برای بالابردن حرارت اغتشاش دانسته تا آن را از فاز آشوب به شورش تغییر دهند.
این سناریو قابلتوجه در مرکز مطالعات مربوط به تروریسم و امنیت بینالملل، در دانشگاه جورج تاون ساختهوپرداخته شده است، بر این اساس که ایجاد و بهرهگیری عامدانه از ارعاب همراه با بهکارگیری خشونت یا تهدید به خشونت توسط یک فرد که پیگیر تغییر سیاسی در رابطه با یک ایدئولوژی (خواه ایدئولوژی فردی یا ایدئولوژی منصوب به یک سازمان بزرگتر) که دستور، رهنمود و یا حمایت مادی از منابع بیرونی دریافت نمیکند.
بنابراین تعریف، اگر عامل تروریستی یا تهدید به خشونت موجود نباشد، فرد ممکن است همچنان نظرهای رادیکال و حاد داشته باشد ولی یک تروریست بهحساب نمیآید. و اگر عامل انگیزه سیاسی در کار نباشد، یک حمله میتواند بیشتر به شکلهای سنتی جرم و جنایت و یا خشونت سازمانیافته نزدیک شود! به عبارت سادهتر استفاده از قوه تروریستی سنتی در یک کشور میتواند نیروهای بالقوه معترض را به ماشین ترور بالفعل تبدیل کند، انجام یک عملیات تروریستی در شهر آمل پس از واقعه خونین در شاهچراغ نشانهای روشن بر این طراحی خبیثانه از سوی دشمن است.
ایجاد خط عملیاتی روانی برای عملیات تروریستی شیراز توسط مهره سوخته موساد
تمرکز این مدل از عملیات تروریستی بر نکات زیر است:
۱-پرسنل نظامی هدف درجهیک در عملیات هستند.
۲-درحالیکه در اغلب کشورها آدم دزدی، گروگانگیری و بمبگذاری شیوه مرسومتری است، در این مدل استفاده از اسلحه رواج بیشتری دارد.
۳-در فرآیند رادیکال شدن و افراطیگری به نحو فزایندهای از اینترنت، رسانههای افراطی و اماکن غیرنظامی استفادهشده است.
۴- عامل تروریستی فاقد ایدئولوژی بوده (عامل تهی) و کمتر بهعنوان عامل گروههای سازمانیافته عمل میکند.
البته در حادثه تروریستی در شهر شیراز داعش تنها عامل میدانی نبوده و دستهایی آلوده در پشت پرده آن را هدایت کردهاند!
در حادثه خونینشهر شیراز یکی از عوامل فرقه ضاله بهاییت که مدتی در شورای شهر شیراز عضویت داشته نقشه شهری و مشخصات مکانی شبکه حرم مطهر شاهچراغ را در اختیار آمریکاییها قرار داده است. سازمان سیا نیز با استفاده از ظرفیت گروهک داعش این جنایت را رقمزده و آن را به نام خرابکاری باشگاه چرچیل ثبت کرده است.
پسازاین واقعه این مهره بهایی در شبکه بیبیسی فارسی به تحلیل این جنایت پرداخته و با پاک کردن رد پای عامل تروریستی سعی کرد عملیات روانی روی آن انجام دهد. پیشازاین در حادثه تروریستی رژه در اهواز نیز عامل اصلی جنایت به شبکه تروریستی و تلویزیونی سعودی آمده و مسئولیت آن را برعهدهگرفته بود.
طراحی عملیات تروریستی در شیراز توسط عامل فرقه ضاله بهاییت
این مدل عملیاتی بانام خرابکاری غیر شرافتمندانه (مدل باشگاه چرچیل) توسط عوامل تروریستی در اینترنت و شبکههای اجتماعی تئوریزه و تبلیغ میشود، نکته قابلتوجه آنکه حادثه رویداده در شهر شیراز یک اتود ابتدایی از این مدل عملیاتی و تروریستی بوده است.
عملیات تروریستی در حرم شاهچراغ نمایی از جنگ هیبریدی در خود دارد؛ این اقدام شوم دارای یک بازوی اطلاعاتی (عامل بهاییت)؛ بازوی اجرایی (گروهک داعش) و شتابدهنده روانی (رسانه ضدانقلاب) باهم بوده و پس از اجرا سعی شد رد پای عوامل اصلی پاک شود. در ماههای اخیر تعداد گروهکهای تروریستی در اطراف مرزهای کشورمان به طرز چشمگیری افزایشیافته است؛ بر اساس آمارهای سازمانهای بینالمللی حدود شانزده گروه تروریستی در تنها افغانستان فعالیت دارند که بیشتر آنها در ولایات شمالی و مرزهای کشورهای آسیای میانه اسکان دادهشدهاند. اخیراً روسلان میرزایف، رئیس کمیته اجرایی ساختار منطقهای ضد تروریسم سازمان همکاری شانگهای (SCO) گفته است که تعداد «اعضای گروههای تکفیری که در امتداد مرز تاجیکستان در افغانستان جمع شدهاند، به بیشتر از ۱۳ هزار و ۵۰۰ نفر میرسند. این کلونیهای تروریستی در جنگ اوکراین مورداستفاده ناتو نیز قرارگرفته است.
تشویق به خشونت توسط باشگاه چرچیل!
بر اساس اعلام وزارت خارجه دولت طالبان پیش از خروج آمریکاییها از افغانستان ۳۵۰۰ تروریست بینالمللی پاسپورت افغانی گرفتهاند؛ هدف ناتو از این اقدام حفظ سازمان ترور پس از خروج و نیز استفاده از ظرفیتهای رادیکال در منطقه بوده است.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است