دانشگاه تهران

طرح/ نخبگان ایران؛ آبروی ایران

طرح/ نخبگان ایران؛ آبروی ایران


انتهای پیام/ 801

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

طرح/ نخبگان ایران؛ آبروی ایران بیشتر بخوانید »

اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه از زبان شهید مفتح

اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه از زبان شهید مفتح


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، امروز (۲۷ آذر) سالروز ترور و شهادت آیت‌الله شهید «محمد مفتح» رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران و روز وحدت حوزه و دانشگاه است. به همین مناسبت گزارشی کوتاه از بخشی از زندگی شهید مفتح منتشر می‌شود که شما را به مطالعه آن فرا می‎خوانیم:

تولد و کودکی

آیت‌الله شهید «محمد مفتح» فرزند آیت‌الله «محمود مفتح» روز ۲۸ خرداد ۱۳۰۷ در روستای «کله‌سر» در شهرستان فامنین (یکی از شهر‌های استان همدان) به دنیا آمد و روز ۲۷ آذر ۱۳۵۸ در تهران توسط عوامل گروهک تروریستی فرقان (کمال یاسینی) به شهادت رسید.

وی را فردای آن روز (۲۸ آذر) در صحن حرم حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپردند. سالروز شهادت وی در تقویم به روز «وحدت حوزه و دانشگاه» معروف است.

تحصیل همزمان در «حوزه» و «دانشگاه»

شهید مفتح دروس اولیه فقه را در همدان نزد «ملا علی معصومی همدانی» فراگرفت و دروس حوزه را در قم نزد اساتیدی مانند امام خمینی (ره)، آیت‌الله العظمی حسین طباطبایی بروجردی، آیت‌الله العظمی سید محمدرضا گلپایگانی، علامه سید محمدحسین طباطبایی، آیت‌الله سید محمد محقق داماد، آیت‌الله علامه رحیم ارباب آموخت.

علاقه شهید مفتح باعث شد تا به تحصیلات جدید نیز بپردازد. با گذشت زمان، علاوه بر این که یکی از مدرسین معروف حوزه علمیه شد، موفق به اخذ درجه دکتری در رشته فلسفه شد.

بعد از انقلاب عضو شورای انقلاب بود و سرپرستی دانشکده الهیات دانشگاه تهران را برعهده داشت. وی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و مدتی دبیر جامعه روحانیت مبارز تهران بود.

شهید مفتح به‌طور همزمان در دانشگاه در رشته فلسفه مشغول به تحصیل بود و در حوزه علمیه قم هم حضور پیدا می‌کرد.

تبعید به زاهدان برای جلوگیری از فعالیت‌های سیاسی

شهید مفتح علاوه بر درس و بحث، در مساجد علیه حکومت پهلوی به سخنرانی پرداخت و با سفر به شهر‌های مختلف ایران مانند آبادان، اهواز، خرمشهر، کرمان، اصفهان، یزد و شیراز به آگاهی مردم کمک کرد، اما حکومت پهلوی وی را به‌دلیل سخنرانی و فعالیت علیه این رژیم دستگیر کرد و به زاهدان تبعید کرد.

سال ۱۳۴۸، پس از آنکه از تبعید آزاد شد، همگام با آیت‌الله شهید «مرتضی مطهری» به تدریس در دانشکده الهیات دانشگاه تهران پرداخت.

پس از آنکه حسینیه ارشاد تعطیل شد، در مسجد جاوید کلاس‌های فلسفه، تفسیر قرآن و نهج‌البلاغه تشکیل داد، اما در سال ۱۳۵۴ بار دیگر رژیم وی را دستگیر کرد.

اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه از زبان شهید مفتح

درگیری سیاسی با گروه فرقان

اعضای گروه فرقان به‌مناسبت‌های مختلف در مسجد قبا برنامه‌هایشان را برگزار می‌کردند، اما آیت‌الله مفتح از آنجا که با تفکرات آن‌ها مخالف بود، مانع از فعالیت آن‌ها می‌شد.

شهید مفتح ضمن پیگیری به‌وجود آوردن تحول در دانشگاه، از نظر خط فکری در زمینه مسائل عقیدتی با خطوط التقاطی سخت مخالفت داشت و در برابر احزاب و گروهک‌هایی که تفکر انحرافی داشتند، لحظه‌ای آرام نمی‌گرفت و در مواردی با آنان درگیر می‌شد و به سبب همین موضع‌گیری صریح بود که گروه فرقان اقدام به ترور وی کرد. (۱)

اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه از زبان شهید مفتح

ترور

روز ۲۷ آذر ۱۳۵۸ چهار نفر از اعضای گروه فرقان مأمور ترور آیت‌الله مفتح می‌شوند. در میان این چهار نفر، «کمال یاسینی» مأمور ترور آیت‌الله مفتح می‌شود.

اعضای گروهک فرقان به‌دلیل رفت و آمد‌های مخفیانه در دانشکده الهیات و مسجد قبا و زیر نظر گرفتن تحرکات آیت‌الله مفتح، متوجه شده بودند که وی بر خلاف سایر مقامات کشور با خود اسلحه حمل نمی‌کند و می‌دانستند که اگر بتوانند محافظین را بزنند، مفتح اسلحه‌ای برای دفاع از خود ندارد.

در جریان عملیات، دو نفر از اعضای فرقان در ورودی دانشکده الهیات به محافظین آیت‌الله مفتح تیراندازی می‌کنند و آن‌ها را به شهادت می‌رسانند و در این میان، دست، شانه و پای آیت‌الله مفتح مجروح می‌شود.

اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه از زبان شهید مفتح

اولیای خدا، شهادت را یکی پس از دیگری به ارث می‌بردند

بخشی از پیام امام خمینی (ره) به‌مناسبت شهادت شهید مفتح بدین شرح است:

«.. منطق قرآن، آن است که ما از خداییم و به‌سوی او می‌رویم و مسیر اسلام، بر شهادت در راه هدف است و اولیای خدا (علیهم‌السلام) شهادت را یکی از دیگری به ارث می‌بردند و جوانان متعهد ما برای نیل شهادت در راه خدا درخواست و دعا می‌کرده و می‌کنند. بدخواهان ما که از همه جا وامانده دست به ترور وحشیانه می‌زنند، ما را از چه می‌ترسانند؟…» (۲)

اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه از زبان شهید مفتح

اهمیت وحدت دو قشر «حوزه» و «دانشگاه»

شهید مفتح در مصاحبه‌ای تلویزیونی که در سال ۱۳۵۸ انجام داد، به موضوع «وحدت حوزه و دانشگاه» و اهمیت آن اشاره کرده است که بخشی از آن را در زیر می‌خوانید:

«… امام مرتب وحدت تمام اقشار مختلف مد نظرشان بود. مخصوصا روی دو قشر دانشگاهی و روحانی تأکید خاصی داشتند و آن را مطرح می‌کردند.

آیت‌الله مفتح به این اظهار مجری، چنین پاسخ داد: بنده معتقدم این مسأله ضروری است و حتما این دو قشر باید با هم متحد و مرتبط باشند. ما می‌دانیم جهت هر دو یکی است. یعنی جهت فکری، علمی و مشی اجتماعی و سیاسی دانشگاه به‌سمت سعادت بخشیدن به ملت ایران است که تبعاً روحانیت هم همین هدف را دارد؛ بنابراین وقتی هدف روحانیت و دانشگاه و دانشگاهی، یکی است تبعاً باید با هم مرتبط باشند.

ما می‌دانیم که ارتباط این دو قشر علمی و تحصیل کرده، چه ثمرات فراوانی برای ملت دارد و چگونه به ملت در پیشرفت در جهت‌های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کمک می‌کند.

اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه از زبان شهید مفتح

به نظر شما نزدیک شدن این دو قشر چه تأثیری در تداوم انقلاب و رهبری دارد و چرا امام بر آن تأکید دارند؟

وی افزود: پیروزی انقلاب ما در سایه وحدت این دو قشر و سایر اقشار بود. در دانشگاه، اجتماعات عظیمی که در دانشگاه‌ها تشکیل می‌شد، اکثر روحانیون هم حضور داشتند و در محافل روحانی، دانشگاهیان هم بودند؛ یعنی وحدت و هماهنگی میان دانشجوی دانشگاه و طلاب علوم دینیه، میان آیات و مراجع و شخصیت‌های دانشگاهی بوجود آمد که در سایه این وحدت و ارتباط و وحدت سایر قشر‌ها توانستیم بزرگترین قدرت منطقه را که همان قدرت طاغوت بود، به زانو درآوریم. روشن است که این شکست قدرت طاغوت در سایه وحدت این دو قشر بود.

همانگونه که اتحاد این دو قشر «حوزه» و «دانشگاه» در به ثمر رسیدن انقلاب تا این مرحله نقش مؤثری داشت، طبیعی است که در تداوم انقلاب و در مراحل بعدی پیروزی هم همین اتحاد نقش مؤثری خواهد داشت؛ یعنی اگر خدای ناکرده این اتحاد برهم بخورد، ما درجا خواهیم زد و به احتمال زیاد، شکست خواهیم خورد و از این جهت و در تداوم انقلاب و در ادامه جنبش ملت ایران تا رسیدن به پیروزی نهایی ضرورت دارد که این دو قشر با هم متحد باشند…» (۳)

اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه از زبان شهید مفتح

شهید مفتح، حلقه اتصال «روحانیون» و «دانشجویان»

رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد شهید مفتح فرمودند:

«مرحوم شهید مفتح، علاوه بر اینکه یک روحانی برجسته، فداکار، روشن‌فکر و آشنا به نیاز زمان بود. خصوصیتی داشت که این خصوصیت در تعداد معدودی از فضلای آن زمان وجود داشت و آن، قدرت ارتباط گیری با نسل جوان و دانشجویان و کسانی (بود) که مایل بودند پیام دین را با زبان روز از یک روحانی و یک عالم به دین بشنوند…

تصادفی هم نیست که روز اتحاد دانشجو و روحانی، یا حوزه و دانشگاه، روز شهادت ایشان قرار داده شده است؛ چون انصافاً حلقه وصلی بود متناسب با چنین خصوصیتی.

خدای متعال پاداش این شهید عزیز را داد و آن، شهادت بود. شهادت پاداش بزرگ و اجر عظیمی است و خدای تعالی بندگان ساحل خود را از این اجر محروم نکرد.» (۴)

منابع

۱. https://wiki.ahlolbait.com/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D9%85%D9%81%D8%AA%D8%AD

۲. http://www.imam-khomeini.ir/fa/n13968/%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B3_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9_%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA_%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D9%81%D8%AA%D8%AD_%D8%A2%D8%AA%D8%B4_%D9%86%D9%87%D8%B6%D8%AA_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%B1%D8%A7_%D8%A7%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%AE%D8%AA%D9%87_%D8%AA%D8%B1_%D9%88_%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4_%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%84%D8%AA_%D8%B1%D8%A7_%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DA%A9_%D8%AA%D8%B1_%DA%A9%D8%B1%D8%AF

۳. https://www.aparat.com/v/vcu3f/%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF_%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81_%D9%82%D8%A7%D8%AA%D9%84_%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D9%85%D9%81%D8%AA%D8%AD_%D9%88_%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87_%D8%AA%D9%84%D9%88%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C_%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D9%85%D9%81%D8%AA%D8%AD

۴. https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3282/5772/58096/%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D9%81%D8%AA%D8%AD

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه از زبان شهید مفتح بیشتر بخوانید »

توضیح رئیس دانشگاه تهران درباره اقدام به خودکشی  ۲ دانشجو این دانشگاه

توضیح رئیس دانشگاه تهران درباره اقدام به خودکشی ۲ دانشجو این دانشگاه



رئیس دانشگاه تهران درباره اقدام به خودکشی ۲ دانشجو در کمتر از یک هفته توضیحاتی ارائه کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، دکتر سید محمد مقیمی رییس دانشگاه تهران در مورد نقش مراکز مشاوره دانشگاه‌ها در پیشگیری از بروز اتفاقاتی مثل خودکشی‌های دانشجویی گفت: در مراکز مشاوره باید به ریشه‌ها بپردازیم و صرفاً گفتار درمانی دردی را دوا نمی‌کند و ما نیز با این رویکرد جلو می‌رویم. این یکی از کارهای مهمی است که اگر غفلت کنیم و یک نفر صدمه ببیند، جبران‌ناپذیر است.

دکتر مقیمی در خصوص نقش مراکز مشاوره دانشگاه‌ها در پیشگیری از آسیب‌ها گفت: این مراکز نقش ویژه‌ای دارند و مرکز مشاوره دانشگاه تهران نیز در این زمینه عملکرد موفقی داشته است. البته من همیشه توصیه می‌کنم که ما نباید منتظر باشیم که الزاماً دانشجو به ما مراجعه کند، ما باید به خوابگاه‌ها و محیط‌های دانشجویی مراجعه و موارد نیازمند پیگیری را پیدا کنیم.

وی افزود: من تاکید کردم که حتی برخی دانشجویانی که مشکلات خاص دارند را شخصاً ببینم و چند روز گذشته نیز در مورد یکی از دانشجویان شخصاً ورود کردم.

رییس دانشگاه تهران در مورد اهمیت پیگیری نتایج مشاوره اظهار کرد: گاهی ما در مراکز مشاوره درد دل دانشجو را می‌شنویم ولی مشکل را ریشه‌یابی نمی‌کنیم و با مشکل برخورد نمی‌کنیم. بر همین اساس باید یک ضمانت اجرایی نیز در مراکز مشاوره ایجاد شود که اگر دانشجو مشکل آموزشی، مشکل پژوهشی، پایان‌نامه، مالی یا خوابگاهی دارد، در این زمینه به او کمک کنیم. گاهی اوقات یک کمک مالی اندک می‌تواند خیلی از دغدغه‌های دانشجویان را رفع کند.

مقیمی با بیان این‌که متاسفانه در حال حاضر ما با موارد متعددی ار آسیب‌ها مواجه هستیم و امکانات هم محدود است، گفت: البته حل بخشی از مسائل همکاری دانشجو و خانواده را می‌طلبد. اما آنها گاهی مایل به همکاری نیستند. ما به سهم خودمان تلاش می‌کنیم مشکلات را حل کنیم. بخشی دیگر نیز مسائل اجتماعی و خانوادگی است و در کنترل ما نیست. ولی بخش‌هایی که در کنترل ما باشد را حتما پیگیری می‌کنیم.

رییس دانشگاه تهران در مورد نتایج بررسی‌های کمیته حقیقت‌یاب پیگیری خودکشی دانشجوی دکتری این دانشگاه گفت: بخشی از حقایق مشخص شده ولی ما به دنبال پیدا کردن مقصر نیستیم و می‌خواهیم آسیب‌شناسی انجام دهیم که چگونه می‌توانیم از این موضوعات پیشگیری کنیم. به بخشی از این نتایج رسیدیم و در حال عملیاتی کردن آن هستیم، بخش دیگری نیز مسائل انضباطی است که حتماً آن را پیگیری می‌کنیم.

گفتنی است در دو هفته گذشته ۲ دانشجوی دانشگاه تهران به فاصله یک هفته خودکشی کردند. یکی از دانشجویان، دختری ۳۰ ساله و مشغول تحصیل در مقطع دکتری رشته برق بوده و و به دلیل اختلافاتی که با استادش داشته، دست به این اقدام زد و با آنکه به بیمارستان منتقل شد، اما به علت شدت صدمات واردشده یک روز بعد جان باخت. به فاصله کوتاهی در ۱۹ آذر خبر دیگری از اقدام به خودکشی دانشجوی دیگری از دانشکده متالوژی این دانشگاه به گوش رسید که خوشبختانه اقدام به موقع مدیریت دانشگاه از مرگ این دانشجو جلوگیری کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توضیح رئیس دانشگاه تهران درباره اقدام به خودکشی ۲ دانشجو این دانشگاه بیشتر بخوانید »

از اپوزیسیون شانس نیاوردیم‌!

دانشجویان این خاطره را بخوانند!



حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشتی به بیان خاطره‌ای از شهید آیت‌الله سعیدی و مجاهد عظیم‌الشأن مرحوم آیت‌الله طالقانی پرداخت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: خدای مهربان بر درجات شهید بزرگوار، آیت‌الله سعیدی و مجاهد عظیم‌الشأن مرحوم آیت‌الله طالقانی بیفزاید.

در این روزها که تابلوی روز دانشجو را بر تارک خود دارد اشاره به خاطره‌ای از آن دو عزیز بزرگوار -که چندین سال قبل در یک نشست دانشجویی مطرح شده بود- را بی‌مناسبت نمی‌دانیم. مخصوصاً آن که پیامی حکیمانه برای امروز و همه روزهای جنبش دانشجویی در خود دارد و می‌تواند درس‌آموز و عبرت‌انگیز باشد بخوانید!

اواخر شهریورماه سال ۱۳۴۸ بود. آیت‌الله سعیدی برای نگارنده و آقای مرتضی الویری پیام فرستاد که برای کار مهمی به دیدنش برویم. من دانشجوی دانشگاه تهران و الویری دانشجوی دانشگاه شریف (آریامهر آن روز) بود. فردای آن روز به‌اتفاق آقای مرتضی الویری به منزل ایشان در نزدیکی مسجد موسی‌بن جعفر علیه‌السلام و در انتهای خیابان غیاثی (آیت‌الله سعیدی امروز) که آن شهید بزرگوار امام جماعت آن بود، رفتیم.

حضرت آیت‌الله سعیدی، روحانی برجسته و شجاع و نماینده حضرت امام -رضوان‌الله تعالی علیه- بود. بعد از اینکه به محضرشان رسیدیم فرمودند، ایشان و حضرت آیت‌الله طالقانی درباره جنبش دانشجویی پیشنهاد مهمی دارند که لازم است در تظاهرات دانشجویی با جدیت دنبال شود و از ما خواستند که مقدمات آن را فراهم کنیم و گفتند آیت‌الله طالقانی هم منتظرتان است تا نکات مهمی را در این زمینه مطرح بفرمایند.

آیت‌الله سعیدی درباره نظر مشترک خود و آیت‌الله طالقانی، گفتند؛ شما در تظاهرات دانشجویی شعارهایی نظیر «من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟ و من اگر برخیزم تو اگر برخیزی، همه برمی‌خیزند» را سر می‌دهید که البته برخاسته از شور و دغدغه انقلابی دانشجویان است ولی کامل نیست و پرسیدند؛ همه برخیزیم که چه بکنیم؟ برخاستن مقدمه کار است و اگر معلوم نباشد که برای چه برمی‌خیزیم، برخاستنمان اگرچه اعتراض به رژیم سفاک و خونریز پهلوی است و نباید دست‌کم گرفته شود ولی با نتیجه مطلوب فاصله زیادی دارد.

ایشان تاکید کردند که جنبش دانشجویی باید شناسنامه داشته باشد و اگر هدف و مقصود از برخاستن مشخص نباشد و اعلام نشود، دشمن و جریانات منحرف سیاسی آن را به نفع خود مصادره می‌کنند. آیت‌الله سعیدی در ادامه فرمودند: «راه نجات از شرّ آمریکا و رژیم شاه، پیوستن به نهضت حضرت آیت‌الله خمینی است» و فرمودند؛ «پیشنهاد من و آیت‌الله طالقانی این است که در تظاهرات دانشجویی نام حضرت آقا (امام خمینی‌) را مطرح کنید تا خیزش دانشجویی شناسنامه و سمت و سوی مشخص و قابل قبولی داشته باشد در غیر این‌صورت طعمه دشمنان می‌شود و دیگران جنبش را مصادره می‌کنند»…

دو هفته بعد در دانشگاه تهران تظاهرات باشکوهی برپا شد و شعار «‌درود بر خمینی بت‌شکن‌» با صلابتی مثال‌زدنی در تمامی طول تظاهرات طنین‌انداز بود و حمله نیروهای گارد نیز نتوانست مانع آن شود.

آیت‌الله سعیدی یک سال بعد در شکنجه‌گاه ساواک (موسوم به کمیته مشترک ضد خرابکاری(!) – موزه عبرت کنونی‌) به شهادت رسید.

ساواک بعد از شهادت ایشان، حضرت آیت‌الله شهید مطهری را به بهانه‌ای احضار کرده بود.

شهید مطهری می‌فرمودند: احضار من بهانه بود و می‌خواستند این پیام را بدهند که رژیم پیروی از حضرت آقا [‌امام خمینی‌] را تحمل نمی‌کند! و می‌فرمودند ساواک آیت‌الله خمینی و پیروانش را نشناخته است.

این نکته نیز گفتنی و درس‌آموز است، در حالی که دولت اصلاحات از دانشجویان برای اهداف سیاسی و حزبی خود بهره می‌گرفت (مصادره جنبش دانشجویی به نفع اهداف سیاسی‌) روز ۱۶ آذر ۸۳ آقای خاتمی در دانشکده فنی دانشگاه تهران وقتی با اعتراض دانشجویان مواجه شد، به شدت برآشفت و خطاب به معترضان گفت؛ کاری نکنید که بگویم بیرونتان کنند! و نهایتاً پس از بهره‌گیری چند ساله مدعیان اصلاحات از دانشجویان، آقای سعید حجاریان به صراحت اعلام کرد که جنبش دانشجویی حرف مفت‌(!) است و خطاب به آنان گفت؛ حالا به دانشگاه‌ها برگردید و استراحت کنید(!).

همان هنگام آقای زیباکلام در پاسخ آقای حجاریان گفته بود؛ مگر دانشگاه پادگان است که دانشجویان به دستور شما داخل یا خارج شوند؟!‌… ولی دیگر دیر شده بود و آب رفته به جوی باز نمی‌گردید!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دانشجویان این خاطره را بخوانند! بیشتر بخوانید »

استقلال دانشگاه!

استقلال دانشگاه!



آیا دانشگاه می‌خواهد مستقل از نظام مقدس جمهوری اسلامی باشد یا مستقل از نظام و نظم آمریکایی؟! اگر پاسخ دوم صحیح است، چرا «شهدای» 16 آذر را «کشته» و پیام ضداستبدادی و ضداستعماری آن‌ها را به «استقلال دانشگاه» ترجمه کرده‌اید؟!

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: ۱- نیکسون، معاون رئیس‌جمهور وقت آمریکا ۴ ماه پس از کودتای ننگین آمریکا و سقوط دولت مصدق درحالی‌که رژیم سفاک پهلوی، دارها را برچیده و خون‌ها را شسته بود، به تهران آمد تا مقدمات یک دوره جدید از دیکتاتوری را در سرزمین مقدس ما رقم زند.

اختناق و خفقان شدیدی که با داغ و درفش در زندان‌ها علیه مبارزان و مجاهدان برقرار بود باعث نشد، فریاد آزادیخواهی، استقلال‌طلبی و عزت‌خواهی خاموش شود. لذا دانشجویان در ۱۶ آذر با تظاهرات و فریادهای شجاعانه خود فضای سیاه استبداد را شکافتند و با تقدیم سه شهید در سنگ‌فرش دانشگاه تهران مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی را تداوم بخشیدند. فریاد مرگ بر آمریکا برای اولین‌بار در فضای دانشگاه پیچید و دانشجویان تبری و بیزاری خود را از امپریالیسم اعلام کردند. همان فریادی که در دهه ۴۰ و ۵۰ در کشور همه‌گیر شد و بساط ستم و تباهی را در کشور جمع کرد و آمریکایی‌ها با خفت و خواری از ایران فرار کردند.

۱۶ آذر ۱۳۳۲ در تاریخ ایران یک نقطه عطف در تاریخ مبارزات ضداستعماری کشور و به‌ویژه علیه آمریکا و انگلیس است.

۱۶ آذر یک روز تاریخی است و از دانشجوی فرهیخته و بصیر در صف اول مبارزه با آمریکا رونمایی کرد. همان دانشجویانی که ۲۶ سال بعد در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ لانه جاسوسی آمریکا را تسخیر کردند و جاسوسان آن را به زباله‌دان تاریخ انداختند.

به تعبیر مقام معظم رهبری ۱۶ آذر نشان داد، دانشجو ضدسلطه و ضد آمریکا است.

***

۲- از شیرین‌کاری‌های این روزها این است که ارتش رسانه‌ای آمریکا و نوکران داخلی و خارجی آنها از مناسبت تاریخی ۱۶ آذر می‌خواهند با روایت‌گری جعلی، از روزی که با مختصات ضداستبدادی و ضدآمریکایی شناخته می‌شود، علیه آزادترین و دمکراتیک‌ترین حکومت روی زمین و ضدآمریکایی‌ترین دولت در جهان، یعنی جمهوری اسلامی بهره‌برداری کنند. این شیرین‌کاری آنقدر مضحک ، رسوا و مفتضح است، وقتی می‌بینیم سلطنت‌طلبان هم باور کرده‌اند می‌توانند در این بهره‌برداری مشارکت کنند. ربع پهلوی که در جنایت ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ که توسط پدرش رقم خورد و خون دانشجویان شهید این روز از چنگال خون‌آلود پدرش چکه‌چکه می‌کند هم به این جماعت پیوسته است.

آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها که این‌روزها در رسانه‌های دروغ‌پرداز خود مدام از ۱۶ آذر و فراخوان‌ها دم می‌زنند به شعور ملت ایران و شعور دانشجویان با پاک کردن حافظه تاریخی آنها اهانت می‌کنند و ملت ایران و دانشجویان عزیز بارها با فریاد مرگ بر آمریکا و مرگ بر انگلیس پاسخ این اهانت‌ها را داده‌اند.

***

۳- آنچه باعث شد با دو مقدمه فوق یادداشت «استقلال دانشگاه» را بنویسم، مقاله سرکار خانم سارا شریعتی دختر مرحوم دکتر علی شریعتی در سایت جماران تحت همین عنوان بود.(۱) بنده برای دکتر علی شریعتی احترام زیادی قائل هستم او را جزء متفکران بزرگ ضدآمریکایی و ضداستعماری می‌دانم که به نسل جوان دهه ۴۰ و ۵۰ از باب روشنگری سیاسی خدمات زیادی ‌کرد. برای خانم سارا شریعتی و برادرش هم به عنوان یک متفکر احترام قائل هستم اما اجازه می‌خواهم سه پاراگراف از مقاله وی را پس از نقل قول ، نقد مشفقانه کنم.

خانم سارا شریعتی می‌گوید :

الف- در آستانه ۱۶ آذر روز دانشجو از استقلال دانشگاه به عنوان یک دستاورد تاریخ مبارزاتی دفاع کنیم.

ب- جامعه دانشگاهی نسبت به استقلال دانشگاه تعصب ورزد و در برابر مداخلات وسیع سیاسی و امنیتی هشدار دهد و هرگونه سیاست سرکوب را محکوم کند.

ج- با واقعه ۱۶ آذر ۱۳۳۲ و تعرض پلیس به دانشگاه و کشته شدن سه دانشجو، مطالبه استقلال دانشگاه وارد مرحله جدیدی شد. از آن تاریخ به بعد استقلال دانشگاه به عنوان دستاورد جنبش دانشجویی ایران شناخته شد.

پاسخ به خانم سارا شریعتی روشن است و ذکر آن از بدیهیات است. چرا باید این بدیهیات را انکار کرد؟

اولا : آن سه دانشجو کشته نشدند ، بلکه شهید شدند و نامشان در تارک تاریخ مبارزات ملت ایران و دانشجویان مبارز به عنوان «شهید» ثبت است .

ثانیا : آنها سینه خود را آماج گلوله‌های گارد رژیم ستم‌شاهی قرار دادند و هدفشان مبارزه با «استبداد» سیاه ستم‌شاهی و امپریالیسم آمریکا بود.

ثالثا: مناسبت اعتراض ۱۶ ‌آذر ورود نیکسون معاون رئیس‌جمهور آمریکا و استقبال شاه از او بود که با فریادهای «مرگ بر آمریکا» در صحنه سرای دانشگاه پیچید .

رابعا: یکی از شهدای این روز نسبت فامیلی با شما دارند! اگر هیچ‌کس نداند شما که در دامن پدر و مادر مبارزتان بزرگ شدید نباید فعل و قول شهدای آن روز و دانشجویان مبارز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ را انکار و روایت وارونه از این روز تاریخی بدهید.

این «استقلال دانشگاه» که در ذهن مبارک خانم سارا شریعتی است در آن غوغای سرکوب و خونریزی رژیم شاه در دانشگاه و آن فریادهای آزادیخواهانه و استقلال‌طلبانه دانشجویان کجا بوده که در هیچ یک از شعارهای دانشجویان آن‌روز واتاب نداشته است.

۴- دکتر علی شریعتی در کتاب حسین وارث آدم ، دو چهره برای شیعه قائل است «شیعه ابوسفیانی» و «شیعه ابوذری». او معتقد به پیوستگی تاریخی است. نگاه بریده از حوادث گذشته و آینده را موجب فلج شدن بینش شیعی می داند.

اکنون که این یادداشت را می‌نویسم هنوز جملات دکترعلی شریعتی در حسینیه ارشاد آن‌هم ۵۰ سال پیش در گوشم زنده است خوب است با خانم سارا شریعتی این جملات را مرور کنیم.

– ولایت ابوسفیانی ریشه پریشانی‌ها و دشمن اصل شیعه و ولایت علوی است.

– آنهایی که حسین (ع) را تنها گذاشتند همه با هم برابر هستند.چه کسانی که ابزار دست یزید و مزدور باشند.

چه کسانی که در هوای بهشت، کنج خلوت گزیدند. چه کسانی که مرعوب زور شدند و خاموش ماندند.

– هر کس که مسئولیت پذیرش حق را انتخاب کرده باید بداند در نبرد همیشه تاریخ همه صحنه‌ها کربلاست همه ماه‌ها محرم و همه روزها عاشورا است باید انتخاب کند آنچنان مردن را یا این‌چنین حسینی ماندن را.

– آنها که رفتند کار حسینی کردند، آنها که ماندند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدی هستند.

می‌خواهم خانم سارا شریعتی را در برابر این پرسش‌ها و پاسخ‌های تاریخی که پدرش درسال‌های اختناق رژیم شاه مطرح کرده قرار دهم . امروز همه جبهه کفر ، نفاق ، شرک و همه تبهکاران تاریخ معاصر در برابر ملت مظلوم ایران و نظام جمهوری اسلامی صف‌آرایی کردند. ۴۰ سال جنگ داخلی ، جنگ خارجی و سه نبرد نرم ، شناختی و ادراکی را به ملت تحمیل کردند. یک طرف آمریکا و اذنابش قرار دارند یک طرف ملت مظلوم ایران با صدها هزار شهید و مجروح. خانم شریعتی در کجای این معرکه ایستاده است ؟! مقوله « استقلال دانشگاه» در کجای معرکه این معادله قرار دارد؟!

آیا دانشگاه می‌خواهد مستقل از نظام مقدس جمهوری اسلامی باشد یا مستقل از نظام و نظم آمریکایی؟!

اگر پاسخ دوم صحیح است، چرا «شهدای» ۱۶ آذر را «کشته» و پیام ضداستبدادی و ضداستعماری آنها را به «استقلال دانشگاه» ترجمه کرده‌اید؟!

پی‌نوشت:

۱- سایت جماران – مقاله سارا شریعتی – ستون یادداشت‌ها – دفاع از استقلال دانشگاه – ۱۴/۹/۱۴۰۱ کد خبر ۱۵۷۶۴۹۵

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

استقلال دانشگاه! بیشتر بخوانید »