دانشگاه شریف

واقعیت بازگشت شریفی زارچی به دانشگاه

واقعیت بازگشت شریفی زارچی به دانشگاه



علی شریفی زارچی روز گذشته در توئیتی از بازگشت خود به دانشگاه خبر داد؛ خبری که گمانه زنی‌های رسانه‌ای متعددی را در خصوص زمان و نحوه‌ی بازگشت او در پی داشت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اما واقعیت ماجرا چیست؟ طبق آخرین اطلاع این استاد دانشگاه صنعتی شریف در اسفندماه 1402 طی نامه‌ای به مقامات کشور ضمن تشریح وضعیت خود، به موضوع بدنه‌ی دانشگاهی منتقد اما علاقمند به ایران اشاره می‌کند؛ جوانانی که دوستدار وطن و انقلابند و تلاش می‌کنند جلوی مهاجرت دانشجویان و نخبگان را بگیرند اما به دلایلی برای ادامه حضورشان در دانشگاه‌های کشور موانعی ایجاد شده است.

در پاسخ به این نامه ضمن انجام بررسی‌ها، دستوری راهبردی و بزرگوارانه صادر می‌شود و در فروردین 1403 با بازگشت این استاد دانشگاه شریف به دانشگاه موافقت می‌شود و از همان روز فرآیند اداری این کار در دولت گذشته کلید می‌خورد. بدین ترتیب شریفی زارچی در آغاز سال تحصیلی جدید امکان حضور دوباره در دانشگاه را پیدا می‌کند.

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

واقعیت بازگشت شریفی زارچی به دانشگاه بیشتر بخوانید »

فیلم/ اعترافات دانشجویان دانشگاه شریف که قصد عملیات تروریستی داشتند

فیلم/ اعترافات دانشجویان دانشگاه شریف که قصد عملیات تروریستی داشتند



برای نخستین بار اعترافات دانشجویان دانشگاه شریف که قصد عملیات تروریستی داشتند را در این فیلم مشاهده می‌کنید.


دریافت
14 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ اعترافات دانشجویان دانشگاه شریف که قصد عملیات تروریستی داشتند بیشتر بخوانید »

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان



شبکه‌های ماهواره‌ای در اتاق فکر اولیه خود، این مسمومیت‌ها را به خود جمهوری اسلامی ربط دادند و همان ترفند «کار خودشونه» را داغ کردند. اما این ادعا، با عدم استقبال در فضای رسانه‌ای داخای روبرو شد.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز دوشنبه ۱۵ اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که ادامه گمانه‌زنی درباره سرنخ‌های جنایت مسمومیت دانش‌اموزان، تحلیل و پیش‌بینی سرنوشت برجام و خوش‌بینی در بازار ارز در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

ماجرای اعلام برخی اخبار مبنی بر مسمومیت دانش‌آموزان از نخستین هفته‌های آذر از شهر قم آغاز و پس از آن به بروجرد و اکنون به برخی دیگر از نقاط کشور رسیده است. اگر چه هنوز عامل اصلی مسمومیت‌ها مشخص نیست اما در بیانیه اخیر وزارت کشور تأکید شد که از همان لحظات نخست، دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی، نهایت تلاش خود را برای کشف ابعاد این ماجرا و شناسایی عوامل مؤثر در این حوادث به‌کار گرفته‌اند که به‌محض نتایج قطعی، مراتب در اختیار افکار عمومی قرار خواهد گرفت؛ مسمومیت مدارس و جنایت بزرگ علیه مردم سوژه روز بیشتر روزنامه‌ها بوده است.

روزنامه هم‌میهن با جمع‌آوری یک گزارش میدانی نوشته است:

ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان، درگیری روانی برای خانواده‌ها ایجاد کرده. آنها نمی‌دانند منشأ این اتفاقات چیست و چرا مدارس اقدام عملی صورت نمی‌دهند. هر روز تعداد بیشتری از دانش‌آموزان به دایره بزرگ غایبان مدارس اضافه می‌شوند. از روز چهارشنبه هفته گذشته که مسمومیت‌ با گاز ناشناخته، تعدادی از مدارس دخترانه شرق و غرب تهران را درگیر کرده بود، بسیاری از خانواده ها تصمیم گرفتند تا پایان سال فرزندان‌شان را به مدرسه نفرستند. بررسی‌های هم‌میهن نشان می‌دهد که در دو روز گذشته، نیمکت‌های زیادی از کلاس‌های درس خالی مانده‌اند. آنطور که معلمان و مدیران مدارس اعلام می‌کنند، در روز شنبه از مدرسه ۳۰۰ نفری، فقط ۲۶ دانش‌آموز حاضر بودند و مدرسه ۱۶۰ نفری، ۶۰ غایب داشت؛ میزان غیبت‌هایی که گفته می‌شود بی‌سابقه بوده. نگرانی از تکرار مسمومیت‌ها در مدارس دیگر، سبب شد تا از روز شنبه، والدین تعدادی از دانش‌آموزان، اطراف برخی از مدارس به صورت نوبتی، نگهبانی دهند و حتی در راهرو مدارس حاضر شوند.

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان

روزنامه اعتماد نیز از اوضاع‌دانش‌آموزان درگیر با مسمومیت‌های سریالی گزارشی تهیه کرده و می‌نویسد:

دیروز یک مدرسه پسرانه دیگر هم درگیر مسمومیت‌ها شد و ابوالحسن معظمی، مدیر آموزش و پرورش شهرستان فردیس از مسمومیت هفت دانش‌آموز در دو مدرسه فردیس و انتقال آنان به بیمارستان خبر داد. نمایندگان مجلس هم این روزها درگیر تصویب بودجه سال آینده هستند. به گفته ملک فاضلی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، جلسات کمیسیون از یک ماه پیش تشکیل نشده است و گزارش در این باره ندارند. سرانجام اما محمد باقر قالیباف، رییس مجلس کارگروهی برای پیگیری و شناسایی عوامل پشت پرده مسمومیت‌ها تشکیل داد و چهار رییس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری، کمیسیون امنیت ملی، کمیسیون امور داخلی و شوراها و کمیسیون بهداشت و درمان به منظور انتخاب اعضای این کارگروه، به زودی جلسه تشکیل خواهند داد.

اعتماد نوشته است:

اواخر هفته گذشته نیز در کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس جلسه‌ای با حضور ماموران امنیتی برگزار شد که هنوز خروجی آن مشخص نیست. در قم مدارس برای روزهای دوشنبه و سه‌شنبه غیر حضوری شده و علیرضا رحیمی، مدیرکل آموزش و پرورش استان قم دلیل آن را جشن‌های نیمه شعبان و حضور گسترده زائران و میهمانان در این شهر اعلام کرده است.

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان

روزنامه کیهان نیز نگاهی به آثار عملیات روانی روزهای اخیر بر روی دانش‌آموزان و والدین انداخته و نوشته است:

رسانه‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان در اتاق فکر اولیه خود، این مسمومیت‌ها را به خود جمهوری اسلامی ربط دادند و همان ترفند «کار خودشونه» را داغ کردند. اما این ادعا، با عدم استقبال در فضای رسانه‌ای داخلی روبه‌رو شد و بسیاری این سؤالات را مطرح کردند که مگر می‌شود جمهوری اسلامی که خودش
۸ سال درگیر جنگ تحمیلی بود و هرگز حملات شیمیایی علیه دشمنانش انجام نداده حالا دست به چنین اقدامی علیه دانش‌آموزان خودش بزند؟ مگر فرزندان خود و نزدیکان‌شان در این مدارس تحصیل نمی‌کنند؟ جمهوری اسلامی که آمار سواد زنان را از ۲۴ درصد به نزدیک نود درصد رسانده و بیشتر کرسی‌های دانشگاه‌ها هم به بانوان اختصاص داده چرا باید دست به چنین کاری بزنند؟
اتفاقاً نوک پیکان انتقادات به سمت رسانه‌هایی است که بودجه و حمایت خود را از کشورهایی می‌گیرند که در زمان جنگ تحمیلی، علیه مردم ایران حملات شیمیایی انجام دادند. در این میان تکلیف رسانه‌های معاند از طرح چنین ادعایی مشخص است اما تعجب برانگیز رفتار رسانه‌های داخلی است که خوب می‌دانند چنین اقدامی عملاً نشدنی است درست مانند شبهه تقلب در سال ۸۸ که تاجزاده چندی بعد اعتراف کرد تقلب گسترده در انتخابات شدنی نیست.

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان

روزنامه فرهیختگان در گزارشی با عنوان پای القائات روانی در میان است؟ نوشته است:

برخی کارشناسان علائم بروز کرده در عده‌ای از آنها را علائم روانی ناشی از قرار گرفتن در شرایط استرس‌زای فعلی حاکم بر کشور عنوان کرده‌اند. شرایط پراسترسی که طی ماه‌های گذشته و به‌ویژه هفته‌های اخیر نسبت به مسمومیت‌های پیاپی در مدارس گزارش شده، به خودی‌خود می‌تواند زمینه‌ساز بروز این قبیل علائم روانی در دانش‌آموزان باشد. این نظریه درحالی قوت گرفته که پروفسور سم‌شناسی محیطی دانشگاه «لیدز» عنوان کرده بررسی نتایج آزمایش خون‌های گرفته‌شده از دانش‌آموزان دختر ردپایی از سم را نشان نداده است. با وجود این، او معتقد است که با توجه به نتایج به‌دست آمده، بعید به‌نظر می‌رسد یک عامل عصبی یا سم ارگانوفسفات که در آفت‌کش‌ها به کار می‌رود، مسئول بروز این مسمومیت باشد.

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان

غربی‌ها در امتداد جنگ ترکیبی خود علیه ملت ایران این بار خانواده را آماج تهاجمات خود قرار داده‌اند و در راستای بی‌اعتمادسازی به حاکمیت، طراحی آشوب‌ها را به سوی مسمومیت دختران این مرز و بوم سوق داده‌اند. این عنوان آغاز گزارش روزنامه جام‌جم است، در بخشی از این گزارش آمده است:

اگر بخواهیم بررسی کنیم چه اتفاقی آنها را به این فاز کشانده قطعا شکست فراخوان‌های سریالی توسط گروهک‌های ضدانقلاب و بازتاب بسیار منفی آن در کنار وابستگی عجیب و فزاینده براندازان به کشورهای غربی و عربی سبب شد خط عملیاتی تولید نارضایتی تغییر کند. بنابراین در حال حاضر پروژه مسموم‌سازی قطعا در ردیف خرابکاری‌های امنیتی طبقه‌بندی می‌شود که نقطه اشتراک آن با وقایع پاییز حجم فراگیر دروغ‌ها و شایعات است و اینبار هم پوشش آن دختران هستند. ‌ فرآیندی که اتفاقی نیست و بخشی از جنگ شناختی است و نشان می‌دهد آغاز استراتژی فشار حداکثری چگونه در طول زمان استمرار دارد.

این روزنامه نوشته است:

برای بررسی عمیق‌تر این نوع جنگ و طراحی سناریو جدید که باهدف ایجاد مسمومیت در مدارس و بالابردن ضریب نگرانی خانواده‌ها برای ایجاد نارضایتی میان عناصر اجتماعی شکل گرفته سراغ یک مقام سابق آمریکایی که به نوعی لیدر جنگ هیبریدی علیه ایران بوده، رفته‌ایم.
مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا یکی از مهره‌های کلیدی برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران بوده و به نوعی می‌توان گفت که مسئول اصلی سیاست خارجی دولت ترامپ شخص پمپئو بود. او اکنون کتابی با عنوان حتی «یک اینچ هم عقب نکش جنگیدن برای آمریکایی که دوستش دارم» منتشر کرده که در این کتاب نشان می‌دهد چگونه این کار را انجام داده و حتی اقرار می‌کند که چگونه قرار است این سیاست تداوم پیدا کند.

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان

تو المپیادی بودی چطور دشمن وطن شدی!

روزنامه جوان در ستون اخبار ویژه خود مواضع یک استاد جنجالی در دانشگاه شریف را مورد بررسی قرار داده و نوشته است:

علی شریفی زارچی، عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف که با پشتوانه اصلاح‌طلبان به یک چهره توئیتری فعال تبدیل شده، در توئیتی در واکنش به اظهار نظر چند روز پیش وزیر کشور که دستگیری عوامل مسمومیت دانش آموزان را کذب عنوان کرده و گفته بود فعلاً سرنخی از این حوادث پیدا نکرده‌ایم، نوشته است: «بیش از ۹۰ روز از اولین حمله جنایتکارانه به مدارس دخترانه می‌گذرد، فقط امروز چندین مدرسه در چند شهر مورد حمله با گازهای سمی قرار گرفته‌اند و شما می‌گویید حتی سرنخ هم ندارید؟ کلمه‌ای برای شدت خشمم پیدا نمی‌کنم.»
علی علیزاده، فعال سیاسی، اما زارچی را به دلیل طرح ادعاهای بدون سند و غیر علمی مورد خطاب و نقد قرار داده و گفته: «تو المپیادی بودی، تو ریاضی خوانده‌ای، تو در دانشگاه شریف تدریس می‌کنی، بگذارید مؤدبانه بگویم، خاک بر سر شما که ذهنت این‌قدر غیر علمی است! که حتی از یک جست‌وجوی ساده انگلیسی عاجز بودی که بفهمی این پدیده، پدیده حمله با گازهای سمی نبوده است؛ و شرم بر تو که با قدرت اصلاح‌طلبان به یک شخصیت توئیتری برجسته شدی. چرا که شخصیت‌های قبلی آن‌ها در دفاع از روحانی سوخته شده بودند.

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان

جوان در ادامه این روایت آورده است:

تو را بزرگ کردند و از تو یک چهره رسانه‌ای ساختند؛ و اکنون تو این قدرت کوچک تأثیرگذاری اجتماعی را این‌قدر ناصالحانه و با بی تقوایی و بی اخلاقی اینگونه هزینه می‌کنی! آدم چقدر باید بی وطن، ضد ملی، ضد اخلاق و تبهکار باشد که این‌قدر ساده بگوید که دانش آموزان مورد حمله با گازهای سمی قرار گرفته‌اند، در حالی که با یک جست‌وجوی ساده می‌توانستید بفهمید که قضیه چیست.»علیزاده سپس نقدی هم به قوه قضائیه وارد کرده که چرا افرادی مانند علی شریفی زارچی که به زعم او سرمایه اجتماعی دارد و پشتش به اصلاح طلبان و کارگزاران سازندگی گرم است، به دلیل این ادعاهای غیر علمی که دل خانواده‌ها و مادران ایرانی را خالی می‌کند، دستگیر و بازداشت نمی‌کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان بیشتر بخوانید »

از اپوزیسیون شانس نیاوردیم‌!

دانشجویان این خاطره را بخوانند!



حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشتی به بیان خاطره‌ای از شهید آیت‌الله سعیدی و مجاهد عظیم‌الشأن مرحوم آیت‌الله طالقانی پرداخت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: خدای مهربان بر درجات شهید بزرگوار، آیت‌الله سعیدی و مجاهد عظیم‌الشأن مرحوم آیت‌الله طالقانی بیفزاید.

در این روزها که تابلوی روز دانشجو را بر تارک خود دارد اشاره به خاطره‌ای از آن دو عزیز بزرگوار -که چندین سال قبل در یک نشست دانشجویی مطرح شده بود- را بی‌مناسبت نمی‌دانیم. مخصوصاً آن که پیامی حکیمانه برای امروز و همه روزهای جنبش دانشجویی در خود دارد و می‌تواند درس‌آموز و عبرت‌انگیز باشد بخوانید!

اواخر شهریورماه سال ۱۳۴۸ بود. آیت‌الله سعیدی برای نگارنده و آقای مرتضی الویری پیام فرستاد که برای کار مهمی به دیدنش برویم. من دانشجوی دانشگاه تهران و الویری دانشجوی دانشگاه شریف (آریامهر آن روز) بود. فردای آن روز به‌اتفاق آقای مرتضی الویری به منزل ایشان در نزدیکی مسجد موسی‌بن جعفر علیه‌السلام و در انتهای خیابان غیاثی (آیت‌الله سعیدی امروز) که آن شهید بزرگوار امام جماعت آن بود، رفتیم.

حضرت آیت‌الله سعیدی، روحانی برجسته و شجاع و نماینده حضرت امام -رضوان‌الله تعالی علیه- بود. بعد از اینکه به محضرشان رسیدیم فرمودند، ایشان و حضرت آیت‌الله طالقانی درباره جنبش دانشجویی پیشنهاد مهمی دارند که لازم است در تظاهرات دانشجویی با جدیت دنبال شود و از ما خواستند که مقدمات آن را فراهم کنیم و گفتند آیت‌الله طالقانی هم منتظرتان است تا نکات مهمی را در این زمینه مطرح بفرمایند.

آیت‌الله سعیدی درباره نظر مشترک خود و آیت‌الله طالقانی، گفتند؛ شما در تظاهرات دانشجویی شعارهایی نظیر «من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟ و من اگر برخیزم تو اگر برخیزی، همه برمی‌خیزند» را سر می‌دهید که البته برخاسته از شور و دغدغه انقلابی دانشجویان است ولی کامل نیست و پرسیدند؛ همه برخیزیم که چه بکنیم؟ برخاستن مقدمه کار است و اگر معلوم نباشد که برای چه برمی‌خیزیم، برخاستنمان اگرچه اعتراض به رژیم سفاک و خونریز پهلوی است و نباید دست‌کم گرفته شود ولی با نتیجه مطلوب فاصله زیادی دارد.

ایشان تاکید کردند که جنبش دانشجویی باید شناسنامه داشته باشد و اگر هدف و مقصود از برخاستن مشخص نباشد و اعلام نشود، دشمن و جریانات منحرف سیاسی آن را به نفع خود مصادره می‌کنند. آیت‌الله سعیدی در ادامه فرمودند: «راه نجات از شرّ آمریکا و رژیم شاه، پیوستن به نهضت حضرت آیت‌الله خمینی است» و فرمودند؛ «پیشنهاد من و آیت‌الله طالقانی این است که در تظاهرات دانشجویی نام حضرت آقا (امام خمینی‌) را مطرح کنید تا خیزش دانشجویی شناسنامه و سمت و سوی مشخص و قابل قبولی داشته باشد در غیر این‌صورت طعمه دشمنان می‌شود و دیگران جنبش را مصادره می‌کنند»…

دو هفته بعد در دانشگاه تهران تظاهرات باشکوهی برپا شد و شعار «‌درود بر خمینی بت‌شکن‌» با صلابتی مثال‌زدنی در تمامی طول تظاهرات طنین‌انداز بود و حمله نیروهای گارد نیز نتوانست مانع آن شود.

آیت‌الله سعیدی یک سال بعد در شکنجه‌گاه ساواک (موسوم به کمیته مشترک ضد خرابکاری(!) – موزه عبرت کنونی‌) به شهادت رسید.

ساواک بعد از شهادت ایشان، حضرت آیت‌الله شهید مطهری را به بهانه‌ای احضار کرده بود.

شهید مطهری می‌فرمودند: احضار من بهانه بود و می‌خواستند این پیام را بدهند که رژیم پیروی از حضرت آقا [‌امام خمینی‌] را تحمل نمی‌کند! و می‌فرمودند ساواک آیت‌الله خمینی و پیروانش را نشناخته است.

این نکته نیز گفتنی و درس‌آموز است، در حالی که دولت اصلاحات از دانشجویان برای اهداف سیاسی و حزبی خود بهره می‌گرفت (مصادره جنبش دانشجویی به نفع اهداف سیاسی‌) روز ۱۶ آذر ۸۳ آقای خاتمی در دانشکده فنی دانشگاه تهران وقتی با اعتراض دانشجویان مواجه شد، به شدت برآشفت و خطاب به معترضان گفت؛ کاری نکنید که بگویم بیرونتان کنند! و نهایتاً پس از بهره‌گیری چند ساله مدعیان اصلاحات از دانشجویان، آقای سعید حجاریان به صراحت اعلام کرد که جنبش دانشجویی حرف مفت‌(!) است و خطاب به آنان گفت؛ حالا به دانشگاه‌ها برگردید و استراحت کنید(!).

همان هنگام آقای زیباکلام در پاسخ آقای حجاریان گفته بود؛ مگر دانشگاه پادگان است که دانشجویان به دستور شما داخل یا خارج شوند؟!‌… ولی دیگر دیر شده بود و آب رفته به جوی باز نمی‌گردید!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دانشجویان این خاطره را بخوانند! بیشتر بخوانید »

چرا حضور زاکانی در دانشگاه شریف مهم بود؟

چرا حضور زاکانی در دانشگاه شریف مهم بود؟



گزینه انتخابی شهردار تهران برای روز دانشجو، دانشگاه شریف بود. رفتن زاکانی به دانشگاه شریف شاید بخش عمده‌ای از آن به سوابق سیاسی و کاری و روحیات شخصی‌اش بر می‌گردد

به گزارش مجاهدت از مشرق، مهدی جهان تیغ طی یادداشتی نوشت: دیروز شهردار تهران در حالی به دانشگاه شریف رفت که در هفته‌های گذشته در میان دانشگاه‌های پایتخت بیشتر خبرساز شده بود. خبرسازی شریف البته همانند گذشته برای کسب موفقیت‌های علمی دانشجویان و یا اساتیدش نبود بلکه برگزاری چند تجمع با شعارهای رکیک، محور این جریان‌سازی خبری بود! با این وجود برخی جریانات و عوامل خارج از محیط دانشگاه با سواستفاده از اعتراضات و اغتشاشات اخیر، توانستند فضای سیاسی و فرهنگی دانشگاه شریف را رادیکال و ملتهب کنند. شاید به همین دلیل رفتن به این دانشگاه به صورت خواسته یا ناخواسته مقصد خیلی از مسئولین به مناسبت روز دانشجو نشد.

این موضوع البته از دو طرف قابل تامل است، یعنی از یکسو یک اقلیت سیاست زده و افراطی کار یک دانشگاه را به نقطه‌ای می‌رسانند که برخی مسئولین محافظه‌کار که باید در این روزها پاسخگو عملکرد خودشان باشند، عطای حضور در این دانشگاه را به لقایش ببخشند و از سوی دیگر اکثریت دانشجویان از فرصت پاسخگو کردن مدیران ارشد و بیان حرف‌ها و مطالباتشان از مسئولین کشوری باز بمانند.

با این وجود گزینه انتخابی شهردار تهران برای روز دانشجو، دانشگاه شریف بود. رفتن زاکانی به دانشگاه شریف شاید بخش عمده‌ای از آن به سوابق سیاسی و کاری و روحیات شخصی‌اش بر می‌گردد. زاکانی خودش عضو هیات علمی دانشگاه است، سال ها فعال دانشجویی بوده، مسئول یکی از مهمترین تشکل‌های دانشجویی یعنی بسیج دانشجویی هم بوده است، اهل برگزاری و حضور در مناظرات سیاسی و شاید از همه مهمتر اینکه در تمام این سالها خودش بخش مهمی از جریان مطالبه‌گری در سطح کشور بوده است. آدمی از این جنس سوابق هم گزینه مناسبی برای رفتن به دانشگاه ملتهب شده‌ای مثل شریف بود و هم گزینه‌ای بود که توانایی رفتن به این دانشگاه را داشت.

اما زاکانی اینبار در شرایطی به مراسم روز دانشجو رفت که بیش از یکسال از دوران مسئولیتش در شهرداری تهران می‌گذرد و در کنار سوابق مطالبه‌گری خود اینک در جایگاه یک مسئول اجرایی باید پاسخگو به دانشجویان درباره عملکردش می‌بود.

زاکانی هم در دانشگاه شریف از عملکردش در شهرداری گفت، او از تلاشش برای خانه‌دارشدن اساتید دانشگاه‌های تهران تا کمک به ساخت ۱۸۰ هزار واحد مسکن برای عموم مردم تهران سخن گفت. از بازگشت میلیاردها تومان به مردم و تلاش برای ساخت کامل مترو تهران در شش سال، رساندن اتوبوس‌های پایتخت به پنج هزار عدد در سالهای پیش رو، برنامه بزرگ برای پسماند شهر، تحقق کامل بودجه، کمک به جهش علم و فناوری و نهایتا از برنامه‌های شهرداری برای ارزان کردن پایتخت سخن گفت.

بیان این اقدامات و خدمات که برخی از آنها هم در نوع خود رکورد محسوب می‌شود و هم برخی از موارد آن فراتر از وظایف معمول شهرداری در پایتخت بوده، البته مانع از بیان اظهارات صریح او در دفاع از انقلاب و تخطئه جریان آشوب و اغتشاش در دانشگاه شریف نشد.

این روزها جمهوری اسلامی به مدیرانی بیشتر نیاز دارد که از یک طرف باید صراحت در دفاع از انقلاب و مواضع شفاف در برابر مخالفان داخلی و خارجی آن داشته باشند و از طرف دیگر باید خدمت کارآمد به مردم را هم بلد باشند. امروز سطح و نوع تقابل با دنیای غرب در جمهوری اسلامی به نقاطی رسیده که فقط مدیران که این دو ویژگی را تواما داشته باشند، می توانند به معنای واقعی برای مردم و آینده کشور و انقلاب موثر و مفید باشند.خلاصه مطلب آنکه مدیر تکنوکرات سکولار و مدیر انقلابی ناکارآمد هر دوتا گزینه مناسبی برای ایران قوی نیستند و در شرایط فعلی کشور بیش از گذشته نامفیدند!

دو معیار صراحت در انقلابی‌گری و کارآمدی در خدمتگذاری به مردم به نظر می‌رسد برای جریان دانشجویی و جامعه دانشگاهی نیز می‌تواند محور اصلی باشد.

در جبهه انقلاب البته تاکید بر این دو محور باید بیشتر از قبل باشد، زیرا فرمول تولید مقبولیت بیشتر و کسب رضایت مردم و نخبگان جامعه و بازسازی سرمایه اجتماعی انقلاب از نحوه مواجه با این دو معیار و کارنامه‌ای است که برای این دو موضوع از خود باقی می‌گذاریم، خواهد بود. به همین دلیل باید جبهه انقلاب و مسئولین جمهوری اسلامی اتفاقا هم برای گفتن کارنامه خود در اینباره و غیریت سازی خود با دیگران و هم برای در معرض قضاوت قرار دادن خود و به دست آوردن ارزیابی برای دو موضوع گفته شده، اصرار به رفتن به جوامع دانشگاهی و مخصوصا دانشگاه‌های مانند شریف داشته باشند.

تجربه سالهای گذشته نیز نشان داده در دل همین به ظاهر التهابات دانشگاه‌ها است که اتفاقا گفتمان برتر انقلابی و فرمول واقعی و معیارهای متناسب با شرایط فعلی برای کمک به جمهوری اسلامی تولید می‌شود. همچنانکه هر زمان دانشگاه‌ها به ظاهر سیاسی‌تر و ملتهب‌تر بودند، نه تنها تربیت کادر موثر برای جبهه انقلاب و جمهوری اسلامی موفق‌تر و بادوام‌تر بوده بلکه خروجی این تنش‌ها منجر به دست یافتن راهکارهای بهتر برای حل مشکلات کشور شده است .

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا حضور زاکانی در دانشگاه شریف مهم بود؟ بیشتر بخوانید »