دانش آموز

حماسه مقاومت مردم آبادان


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس،سیزدهمین قسمت برنامه «جبهه» به موضوع حماسه مقاومت مردمی در آبادان اختصاص داشت و مهمانان این قسمت از ایستادگی مردم در برابر دشمن؛ مقاومت کوچه به کوچه در شهر‌های اشغال‌شده تا حمایت‌های مردمی از جبهه‌ها، و داستان‌هایی از افرادی که بدون آموزش نظامی، سلاح به دست گرفتند و از خاکشان دفاع کردند، روایت کردند.

اجازه ندارید تسلیم شوید!
در بخش نخست این برنامه طیبه اشتری، از راویان ایام محاصره آبادان بود. او در ابتدا گفت: «همیشه آرزو می‌کنم نه این نسل و نه نسل‌های آینده جنگی را تجربه نکنند. امیدوارم هیچ جای دنیا جنگی صورت نگیرد. در آن زمان من شهروند آبادان و امدادگر بودم و در بیمارستانی شرکت نفت آبادان کار می‌کردیم که نزدیک‌ترین مرز آبی بین ایران و عراق بود و مرتب بمباران می‌شد. شهامت می‌خواست که زن و دختر باشی و در آنجا حضور داشته باشی. گاهی به ما می‌گفتند غواص‌های عراقی کمین کرده‌اند، اما دختران انجا نمی‌ترسیدند و شجاع و دلیر بودند.»

حماسه مقاومت مردم آبادان

اشتری در ادامه گفت: «۱۵ ساله بودم که جنگ شروع شد. ساختمان آموزش و پرورش آبادان بمباران شد و بیشتر کارمندان آن اداره و بسیاری از دبیران و به شهادت رسیدند. ما ۲۰ دختر دانش‌آموز بودیم که به جای مدارس وارد سه بیمارستان فعال در آبادان شدیم. در آن زمان ما امدادگر بودیم. البته امدادگر آقا هم داشتیم ولی نقشی که زنان در آن زمان داشتند نقش روحیه دادن به رزمندگان بود. در آن فضای خشن پر از خون و خشم و وحشت، حضور ما دختران و زنان فضا را تلطیف می‌کرد. گویا رزمندگان و مجروحان که ما را می‌دیدند با نگاهمان به آنها می‌گفتیم اجازه ندارید تسلیم شوید؛ به خاطر ما هم که شده تسلیم نشوید.»

وی ادامه داد: «گاهی به مزار شهدای آبادان می‌رفتیم و برای شهدایی که خانواده‌ای نداشتند فاتحه می‌خواندیم. روزی تصمیم گرفتیم به خانواده‌های شهیدان سری بزنیم تا اگر از لحاظ درمانی خواسته‌ای داشتند بگویند. تسلیت گفتیم و ابراز همدردی کردیم و به بیمارستان برگشتیم. ساعتی بعد متوجه شدیم بمب به خانه این خانواده اصابت کرده و تمام اعضای آن شهید شدند و تنها دو نفر از آنها زنده مانده بودند که به شدت مجروح شده بودند.»

اشتری گفت: «آن زمان مسئول ما که خانمی به نام فاطمه جوشی بود که بهترین تخریب‌چی آبادان محسوب می‌شد؛ او مرا مسئول تحقیقات پرسنلی انتخاب کردند و آن زمان سن مطرح نبود. میانگین سنی رزمندگان ما بین ۱۷ تا ۲۵ سال بود. بسیاری از فرماندهان ۲۰ ساله بودند و من و یکی از دوستانم هم کوچکترین امدادگران بودیم. متولد ۴۴ بودیم. 

وی در ادامه گفت: «یکی دیگر از اموری که ما انجام می‌دادیم این بود که از طرف بنیاد رسیدگی به امور مهاجرین جنگ باید آمار خانواده‌های آبادانی که در شهر مانده بودند را درمی‌آوردیم تا برای خدمات رسانی و آذوقه اطلاعات داشته باشم. آدرس‌ها را داده بودند که سه نفر شویم در مناطق شهر آمار صحیحی را دربیاوریم. به یاد دارم من و معصومه رامهرمزی و سهیلا افتخارزاده با هم می‌رفتیم. قرار شد پراکنده شویم تا زودتر تمام شود. بعد از مدتی سهیلا گفت من باید به بیمارستان برگردم و من و معصومه ماندیم. یکی از آدرس‌ها جزو منطقه ممنوعه بود. در را زدم دیدیم دو سرباز جوان به سمت ما اسلحه گرفتند. به آنها گفتیم امدادگریم و برای جمع آوری آمار آمده‌ایم. آنها به ما گفتند بروید، هر چند دیدبانان عراقی دیده‌اند و شلیک می‌کنند. با تمام توان دویدیدم. یک دفعه گلوله توپی از جلوی صورت ما رد شد و، چون ترکش‌های آن آبشاری بود به ما نخورد ولی نیم متر بالا رفتیم و به زمین کوبده شدیم. در یکی از این فرعی‌ها رفتیم؛ نفسم بند آمده بود؛ که یک باره معصومه گفت کیف پول من آنجا که گلوله خورد جا ماند. هر کاری کردم نتوانستم منصرفش کنم نتوانستم. دیدم معصومه نیست. اما چند دقیقه گذشت دیدم با کیفش برگشت و من بسیار خوشحال شدم.»

حماسه مقاومت مردم آبادان

سعید ابوطالب، یکی از میزبانان گفت: «بسیاری از خاطراتی که شما تعریف می‌کنید در کتاب‌ها و خاطرات زمان جنگ نیامده هست. یکی از ثمرات این برنامه شناخته شدن شما به عنوان راوی هست و امیدوارم که فرصتی پیش بیاید همه حرف‌های شما را بشنویم.»

علی خلیلی، دیگر میزبان برنامه نیز گفت: «در این خاطره به مدرسه و تحصیل اشاره کردید و همه اینها وسط جنگ بود. این نشان می‌داد مردم ایران مانند مردم فلسطین و آزادگان دنیا زندگی را دوست دارند. شما دنبال جنگ نرفتید جنگ به کشور شما آمد. در حال جنگ مردم هم نمی‌توانند دست روی دست بگذارند و باید زندگی خود را ادامه دهند. شما امدادگر بودید، سختی‌های زیادی کشیدید و جانتان را به خطر انداختید. گاهی ممکن هست کسی بوده که نمی‌توانستید کمک کنید و این بسار سخت هست.» 

علیرضا دلبریان، دیگر میزبان برنامه گفت: «زمان جنگ تخریب‌چی مرد دیده بودم، اما تخریب‌چی زن ندیده بودم. انجام عملیات تخریب بسیار خطرناک هست و شجاعت زیادی می‌خواهد که در زنان سرزمین ما وجود دارد. شما وظیفه چند بعدی داشتید و در چند رشته عمل می‌کردید که برای ما جالب بود. غصه می‌خوردم‌ای کاش بتوانیم این سختی‌ها بیدار ماندن‌ها در زمان جنگ سرا به پرستاران و پزشکان خود بگوییم. شما و همکارانتان شیرزنانی بودید که انجام وظیفه می‌کردید.»

حماسه مقاومت مردم آبادان

مریم تجلایی، از میزبانان برنامه نیز گفت: «به مهمانان دیگر برنامه همیشه می‌گفتم باید از بانوان و مادران شما و تشکر کنیم. اما امروز جو این گونه بود که باید به عنوان یک زن از شجاعت شما تقدیر کرد و به وجود شما افتخار می‌کنم.»

تیر اشتباهی که رزمندگان را مطلع کرد
در بخش دوم این برنامه، ناصر روستایی، از رزمندگان مقاومت آبادان به روایت خاطرات خود پرداخت. 

وی در این برنامه گفت: «داستان درباره یک پسر ۱۶ ساله هست که در کنار پدر و مادرش زندگی می‌کند. یک شب ساعت ۱۰ شهرش زیر بمباران عراقی‌ها قرار می‌گیرد و شهر از حالت طبیعی خارج می‌شود. از طریق رادیو اعلام می‌کنند گروه‌های سپاه، بسیج و مقاومت سر پست بروند و خود را معرفی کنند. من هم آنجا رفتم و خود ار معرفی کردم و به من یک اسلحه دادند که روی ان نوشته بود شماره ۹۸ و ما را به فرودگاه بین‌المللی آبادان فرستادند. در فرودگاه پست نگهبانی با دوربین‌های دو چشمی روی پدافند‌های فرودگاه انجام می‌دادیم.»

روستایی در ادامه گفت: «پیش از آن، پسرخاله‌ام عضو نیروی دریایی ارتش بود و کتاب‌هایی به نام پیک دریا داشت. در آن کتاب‌ها اطلاعات نظامی زیادی بود و من هم به این کتاب‌ها علاقه پیدا کرده بودم. از طریق آن اطلاعاتی که داشتم هواپیما‌های خودی و غیر خودی را می‌شناختم. ناگهان دیدم دو شئ مانند هواپیما نزدیک می‌شوند. این هواپیما‌ها اف ۵ بودند. ناگهان در بیسیم اعلام شد که پدافند‌ها آماده باشند تا ببینند هواپیما‌ها از کدام زاویه وارد می‌شوند. پدافند رو به هواپیما‌ها چرخید. اما من متوجه شده بودم که هواپیماها، خودی هست و بلند داد زدم «هواپیما خودی هست.» برای آنها عجیب بود نوجوانی که تجربه‌ای نداشت به فرمانده می‌گوید هواپیما خودی هست. آنها هم از بس در آسمان ایران دشمن و خودی دیده بودند تشخیص سخت شده بود. در بیسیم اعلام کردند هواپیما دشمن هست. اما من التماس کردم که نزنید.. هواپیما خودی هست. تا اینکه هواپیما نزدیک شد و خیلی پایین بود. پدافند توپ اول را شلیک کرد، اما خدا رو شکر به هواپیما نخورد. تا اینکه فرمانده در بیسیم گفت هواپیما ایرانی هست. هواپیما بسیار نزدیک بود و از بالای سر ما به آرامی رد شد و دیدیم بین دو بالش پرچم جمهوری اسلامی ایران هست. شهید یاسینی خود بچه آبادان بود و افتخار ماست، اما تا آن زمان او را از نزدیک ندیده بودم و فقط عکسش را دیده بودم. آن لحظه شهید یاسینی در همان هواپیمایی بود که از بالای سر ما رد شدند.»

حماسه مقاومت مردم آبادان

وی ادامه داد: «بعد از آن ارتش آمد و ما را برای دیدبانی به پشت بام فرودگاه آبادان بردند. آنقدر خسته بودیم خواب برای ما مثل جایزه بود. هنگام تحویل شیفت با خستگی اسلحه را تحویل دادم و تیری به اشتباه شلیک شد. پدافند هم به دنبال شلیک من شروع به شلیک کرد. من میگفتم شلیک نکنید… اشتباه شده هست. اما آنها ادامه دادند. بعد از آن فهمیدم واقعا ۱۴ هواپیما سمت ما می‌آمد، اما بقیه هم مثل من خسته بودند و ندیده بودند. کار خداوند بود که آن لحظه تیر اشتباهی شلیک شود و بقیه متوجه هواپیما‌های دشمن شوند. اگر این احساسات در یک جوان بروز پیدا می‌کند جز کار خدا نیست. یک نوجوان بی‌تجربه ولی این طور عمل می‌کند خداوند عمل می‌کند.»

علیرضا دلبریان، از میزبانان برنامه نیز در ادامه گفت: «درود بر شما که نوجوان بودید ولی احساس تکلیف کردید. این روحیه شما کار جنگ ما را پیش برد و دیدیم که گره‌ها باز شد. نوجوانان با جثه کوچک ولی شجاع بودند و کار‌های بزرگی کردند.»

انتهای پیام/ ۱۲۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

حماسه مقاومت مردم آبادان بیشتر بخوانید »

سید محمدرضا طالبی معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری خراسان جنوبی

موفقیت در جنگ شناختی دشمنان، نیازمند جهاد تبیین است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع پرس از بیرجند، سید محمدرضا طالبی معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری خراسان جنوبی امروز (پنجشنبه) در آیین افتتاح دوره تبیینی روا در مدرسه شبانه‌روزی شهید فهمیده شوکت آباد، اظهار داشت: دانش آموزان را باید نسبت به مسائل روز جامعه و بخصوص دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب از جمله جهاد تبیین بیشتر آشنا کنیم.

وی با تأکید براینکه شما دانش آموزان مأموریت سخت و سنگینی دارید، بیان کرد: باید به صورت مداوم اطلاعات در اختیار دانش آموزان قرار گیرد تا آگاهی درستی نسبت به اهداف دشمنان و مسائل جامعه داشته باشند. 

طالبی با بیان اینکه اطلاعات دانش آموزان در زمینه دشمن شناسی و اهداف آنان باید ارتقاء یابد، متذکر شد: کار شما دانش آموزان در طرح تبیینی روا بسیار ارزشمند هست.

معاون سیاسی استاندار با اشاره به اینکه دشمنان از همان بدو پیروزی انقلاب اسلامی برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در تلاش و تکاپو بوده‌اند، بیان کرد: دشمن طی این سال‌ها برای رسیدن به اهدافش از روش‌های مختلف مانند تحمیلی هشت ساله، کودتا، ایجاد جنگ‌های طایفی، ترور و … بهره گرفته، اما باز هم به نتیجه‌ای نرسیده هست.

وی عنوان کرد: زمانی که دشمنان از طریق جنگ سخت به اهداف خود نرسیدند، علیه ما جنگ نرم را طراحی کردند که مقام معظم رهبری در دهه ۷۰ درخصوص اهداف دشمنان در جنگ نرم و فرهنگی تذکر دادند.

طالبی با اشاره به اینکه دشمن در دهه ۹۰ به سمت جنگ ترکیبی تمام عیاری علیه نظام اسلامی آمده که عمده مؤلفه‌های آن بهره برداری از امپراطوری رسانه‌ای، موضوعات فرهنگی و جنگ نرم هست، تصریح کرد: جبهه استکبار در هر حوزه‌ای، ایران اسلامی را محدود و تحریم کرده، اما در حوزه اینترنت محدودیتی قائل نشدند، چون از این طریق می‌توانستند بر ذهن و اندیشه مردم به ویژه نسل جوان اثرگذاری داشته باشند.

معاون سیاسی استاندار متذکر شد: در جنگ نرم و ترکیبی، سنگر‌های دشمنان همانند جنگ سخت مشخص نیست، حرکت دشمن رونده و خزنده هست و تغییر در شناخت، باور‌های دینی و اعتقادی، ارزش‌ها و رفتار و کردار مردم از اهداف دشمنان در جنگ شناختی هست.

وی بیان کرد: مقام معظم رهبری جهاد تبیین را به عنوان فریضه قطعی و فوری در برابر اهدافش دشمنان در جنگ ترکیبی و همه جانبه عنوان کردند.

طالبی اظهار کرد: تا زمانی که نظام جمهوری اسلامی پابرجا باشد دشمن دست از دشمنی بر نخواهد داشت البته باید در این موضوعات خیلی مراقب و بیدار باشیم و هرکسی در جای خود به تکلیف خودش عمل کند.

انتهای‌پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

موفقیت در جنگ شناختی دشمنان، نیازمند جهاد تبیین است بیشتر بخوانید »

"شهیدشناسی" بعنوان پیش نیاز تمدن شناسی شناخته می شود


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از هرمزگان،یادواره شهدای دانش آموزی به مناسبت سالروز شهادت نوجوان دانش آموز بسیجی محمدحسین فهمیده باحضور پر رنگ دانش آموزان “دختر” مقطع متوسطه اول آموزشگاه حضرت ام البنین (س) شهر سندرک ،مدیران اجرایی با سخنرانی امام جمعه شهرستان رودان برگزار شد. 

حجت السلام بارانی ضمن برشمردن فضیلت برپایی یادواره های دانش آموزی در مدارس گفت: امروز در جامعه اسلامی با تقدیم ۳۶هزار شهید دانش آموز و بیش از ۲۲هزار شهید برای این انقلاب و نظام مقدس ریخته شده تا به یک هدف و یک قله ای برسد. امروز  برای اینکه مقدمه سازی بکنیم تا این نظام به قله برسد  از خون این شهدا؛  قدر شناسی کنیم.

امام جمعه شهرستان رودان تصریح کرد؛  نیاز داریم به اینکه هرکسی دلسوز انقلاب هست، هرکسی دغدغه ایی برای ایران عزیز دارد، ارق و تعصبی برای وطن خود دارد بداند و توجه کند، دقت کند، مهمترین نیاز امروز جامعه شهید شناسی هست. اگر جامعه ما، دختران و پسران ما با شهید و فرهنگ شهادت آشنا بشود و با این فرهنگ ناب و متعالی اسلامی و قرآنی انس بگیرند، این کشور به سر منزل مقصود خودش خواهد رسید.

حجت السلام بارانی خطاب به دانش آموزان گفت:  شهیدشناسی دوره های متعددی دارد که از ابتدایی، متوسطه و تا سطوح عالی ادامه دارد. اگر میخواهیم شهید شناس باشیم و به برکت شهدا رشد کنیم و به آن قله انسانی برسیم باید قله رفیع شهادت را برای تمدن سازی و جامعه سازی قبل از ظهور توجه کنیم. 
 وی در پایان یادآور شد؛  انسان در قرب الهی برای وقتی نگاه میکند آن کسی که در آن درجه اعلی هست و درآن قله بالا و درجه رفیع هست، مساله شهید هست. آنکه بر قله نشسته هست شهدای عزیز ما هستند. مساله انس و رفاقت با شهدا، فهم سیره شهدا مساله مهمی برای جامعه ماست.

انتهای پیام

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

"شهیدشناسی" بعنوان پیش نیاز تمدن شناسی شناخته می شود بیشتر بخوانید »

۴۶۰۰ دانش آموز تا پایان آذرماه به مناطق عملیاتی جنوب کشور عازم می شوند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از قزوین، سرهنگ «عطا باجلان» مسوول اردویی، راهیان نور و گردشگری سپاه حضرت صاحب الامر(عج) استان قزوین با اشاره به آغاز سفرهای کاروان راهیان نور استان قزوین بیان کرد: به فضل الهی سال ۱۴۰۳ را با قوت در بحث اردویی راهیان نور و گردشگری شروع کرده‌ایم؛ سازمان اردویی، راهیان نور و گردشگری بیانگر سه اسم در یک معاونت هست که هر کدام وظایفی دارند.

وی ادامه داد: اردویی، شامل ورزشی، تفریحی، زیارتی، سیاحتی، راهیان نور و غیره می‌شود که مباحث آن با سازمان اردویی، راهیان نور و گردشگری هست و راهیان نور هم شامل چندین بخش هست که بیشترین بحث آن مربوط به راهیان جنوب و راهیان غرب و شمال غرب هست.

وی تبیین کرد: بحث گردشگری بیانگر مظاهر پیشرفت جمهوری اسلامی بعد از انقلاب اسلامی هست که عموم مردم به ویژه نسل جوان از آن بازدید می‌کنند. همچون پالایشگاه‌هایی که بعد از انقلاب راه اندازی شده و یا کارخانه‌هایی که تولیداتشان در سطح ملی و فراملی در حال انجام می‌باشد و یا برگزاری نمایشگاه‌هایی مثل هوا و فضا که همه آنها نشان دهنده قدرت و توانمندی انقلاب اسلامی هست و باعث احساس غرور و خودباوری در میان مردم به ویژه نسل جوان می‌شود.

سرهنگ عطا باجلان بیان کرد: در بحث راهیان غرب و شمال غرب تعداد ۶ هزار نفر به این مناطق اعزام شدند و برنامه‌های مفصلی مانند بازدید از باغ موزه دفاع مقدس همدان، مجموعه طاق بستان، یادمان‌های دفاع مقدس کرمانشاه، سر پل ذهاب، گیلان غرب، تنگه مرصاد و غیر را به مدت سه روز تدارک دیدیم.

مسوول اردویی، راهیان نور و گردشگری سپاه صاحب الامر (عج) استان قزوین تصریح کرد: از یک آبان‌ ماه اردوی راهیان نور جنوب را به مدت ۴ روز در برنامه کاری خود قرار دادیم که اعزام دختران دانش آموز از یک آبان الی ۲۸ آبان ماه و دانش آموزان پسر از ۷ آذر ماه تا ۲۸ آذر ماه در ۲ بازه زمانی به این مناطق اعزام خواهند شد.

وی تشریح کرد: دختران در هفت مرحله و پسران در پنج مرحله به اردوی راهیان نور جنوب اعزام خواهند شد و پیش بینی شده که ۲هزار و ۶۰۸نفر دانش آموز دختر با ۵۶ اتوبوس در آبان ماه و هزار و ۹۷۱ دانش آموز پسر در آذر ماه با ۴۳ اتوبوس به این مناطق اعزام خواهند شد که مجموع اعزام ها ۴هزار و ۶۰۰ دانش آموز میباشد و بعد از اعزام دانش آموزان دختر و پسر در اواخر آذر و اوایل دی ماه بحث راهیان نور خانوادگی و محلات را در دستور کار داریم و برنامه‌ریزی شده که اعزام‌ها قبل از ماه رمضان تمام شود.

سرهنگ عطا باجلان اذعان کرد: در راهیان نور جنوب بازدید از شهر اندیمشک (پادگان دوکوهه) شروع و از مناطق عملیاتی فتح المبین، اروند رود، کربلای ۴، شلمچه و غیره بازدید خواهد شد و برنامه‌های متنوعی را در دستور کار خود داریم.

وی یادآور شد: همچنین در بدو حرکت همراه اتوبوس‌ها راوی، روحانی و یک مسوول فرهنگی به این مناطق اعزام خواهند شد تا به شبهات دانش آموزان در مورد دفاع مقدس و پیشرفت‌های انقلاب پاسخ داده شود و در یادمان‌های دفاع مقدس هم از راویان کشوری و هم استانی استفاده می‌شود.

متولیان امر پای کار اردوهای راهیان نور باشند 

وی ابراز کرد: راهیان نور قرارگاهی متشکل از چند معاونت هست و برای برنامه‌هایی مثل اعزام به مرقد امام راحل، راهیان نور جنوب، غرب و شمال غرب متولی اصلی آن در سطح کلان با وزارت کشور هست و سپاه دبیری آن را بر عهده دارد در استان هم استاندار مسوول این کار و سپاه دبیری آن را بر عهده دارد.

 مسوول اردویی، راهیان نور و گردشگری سپاه صاحب الامر (عج) استان قزوین افزود: در سطح شهرستان، فرماندار مسوول اصلی و سپاه شهرستان هم دبیری آن را بر عهده دارد و ما توقع حمایت‌های بیشتر از جمله در بحث خودرویی و ترابری را داریم و شهرداری متولی پشتیبانی فرهنگی و ترابری این امر هست.

وی در پایان خاطرنشان کرد: اعزام به مناطق عملیاتی جنوب، غرب و شمال غرب علاوه بر آشنایی نسل جوان با موضوعات دفاع مقدس، اردویی تفریحی هست که باعث امید به زندگی، افزایش بهره‌وری، آشنایی خانواده‌ها بویژه نسل جوان با فرهنگ‌های مختلف در میان خانواده ها می شود.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

۴۶۰۰ دانش آموز تا پایان آذرماه به مناطق عملیاتی جنوب کشور عازم می شوند بیشتر بخوانید »

گفتم دیگر روضه حضرت قاسم (س) نخوانید حضرت آقا اذن جهادم داد!

گفتم دیگر روضه حضرت قاسم (س) نخوانید حضرت آقا اذن جهادم داد!


گفتم دیگر روضه حضرت قاسم (س) نخوانید حضرت آقا اذن جهادم داد!

 

به گزارش خبرنگار نوید شاهد هجدهم خرداد ماه ۱۳۴۹، در یکی از روستاهای شهرستان گرمی در دامان سرسبز دامغان و در خانواده ای متدین و محروم، دیده به جهان گشود.

پدرش از مهاجرین طالش بود که پس از مهاجرت به این روستا، به شغل مغازه داری و خواربارفروشی اشتغال داشت. مرحمت دوران کودکی را در دشت و کوه و مناظر سرسبز روستا، با بچه های هم سن و سال خود گذراند و تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواند. مرحمت هشت ساله بود که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید.

سال ۱۳۵۹ هنگام تشکیل اولین هسته مقاومت بسیج، به همراه عده ای از نوجوان و جوانان روستا، پایگاه مقاومت بسیج را در روستا، راه اندازی می کنند. مرحمت به همراه جمعی دیگر از جوانان پر شور و فعال انقلابی، در شورای مرکزی این پایگاه عضویت می یابند و شروع به فعالیت می نمایند.

گفتم دیگر روضه حضرت قاسم (س) نخوانید حضرت آقا اذن جهادم داد!

مرحمت بالازاده فقط ۱۳ سال داشت؛ به پدر و مادرش گفته بود کار مهمی پیش آمده که باید به تهران برود، اما نگفته بود چه کاری. وقتی با اصرار از پدر و مادر اجازه گرفت، بی درنگ راهی تهران شد؛ شنیده بود باید به خیابان پاستور برود و رفت. هر طور بود وارد ساختمان ریاست جمهوری شد؛ می گفت باید حتما رییس جمهور را ببیند. کار آسانی نبود؛ با پا درمیانی این و آن بیرون ساختمان ریاست جمهوری منتظر ماند؛ آن روزها «آقا» رییس جمهور بود.

وقتی آیت الله خامنه ای برای رفتن به مراسمی از ساختمان بیرون آمدند، مرحمت بالازاده خودش را به ایشان رساند، تلاش محافظان نتیجه ای نداشت، چون آقا به اشاره اجازه داده بودند تا این نوجوان را ملاقات کنند؛ مرحمت ۱۳ ساله با لهجه شیرین آذری و شاید هم به زبان آذری گفت:«آقا یک خواهش داشتم». آقا با مهربانی حالش را پرسیدند و نامش را و بعد گفتند:«خب چه خواهشی پسرم؟». مرحمت که هیجان زده بود، نفس عمیقی کشید و گفت:« آقا خواهش می کنم به آقایان روحانی و مداحان دستور دهید دیگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!».

آقا پرسیدند:«چرا فرزندم؟» و مرحمت که حالا دیگر بغضش ترکیده بود و هق هق گریه امانش نمی داد با کلمات بریده بریده گفت:«آقا حضرت قاسم (ع) هم مثل من ۱۳ ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه میدان داد، اما فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی دهد به جبهه بروم، می گوید ۱۳ ساله ها را نمی فرستیم».

گفتم دیگر روضه حضرت قاسم (س) نخوانید حضرت آقا اذن جهادم داد!

مرحمت به اردبیل بازگشت، اما بر خلاف دیروز دلگرفته و غمزده نبود؛ از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید، دلش برای اینکه زودتر برسد، پر می کشید. کاش اتوبوس هم پر داشت. مرحمت بالازاده با نشان دادن مجوز آقا، وارد تیپ عاشورا شد.

شجاعت و درایت را با هم داشت و همه در حیرت که این همه در یک نوجوان ۱۳ ساله چگونه جمع شده است؛ بچه های تیپ عاشورا چهره مهربان و جدی مرحمت را از یاد نمی برند؛ بیشتر اوقات کنار فرمانده اش شهید «مهدی باکری» دیده می شد.

مرحمت بالازاده، روز ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات «بدر» در جزیره مجنون به شهادت رسید.

گفتم دیگر روضه حضرت قاسم (س) نخوانید حضرت آقا اذن جهادم داد!

وصیت نامه شهید

به نام خداوند بخشنده مهربان

از اینجا وصیت نامه ام را شروع می کنم. با سلام بیکران به پیشگاه منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) و با سلام بیکران به رهبر مستضعفان، ابراهیم زمان، خمینی بت شکن و با سلام بیکران به مردم ایثارگر و شهیدپرور ایران، که همچون امام حسین (ع) و لیلا پسرشان را به دین اسلام قربانی می دهند.

آری ای ملت غیور شهیدپرور ایران درود بر شما، درود بر شما که همیشه در مقابل کفر ایستاده اید و می ایستید تا آخرین قطره خونتان. درود بر شما ای ملت ایران، ای مشعل داران امام حسین تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحو احسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید.

و ای پدر و مادر عزیزم اگر این پسرتان در راه اسلام به شهادت برسد، افتخار کنید که شما هم از خانواده شهدا برشمرده می شوید. ای پدر و مادر عزیزم از شما تقاضایی دارم اگر من شهید بشوم، گریه نکنید. اگر گریه بکنید به شهدای کربلا و شهدای کربلای ایران گریه بکنید تا چشم منافقان کور بشود و بفهمند که ما برای چه می جنگیم. حالا معلوم است که راه، تنها یک راه است که آن هم راه اسلام و قرآن است.

و آخر وصیت می کنم راه شهیدان را ادامه بدهید و اسلحه شان را نگذارید در زمین بماند. و مادرم و پدرم چنانچه من می دانم لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر خداوند بخواهد که شهید بشوم مرا حلال کنید و من هم شهادت را جز سعادت نمی دانم. یعنی هر کسی که شهید می شود خوش به حالش که با شهدا همنشین می شود. و از تمام همسایگان و از هم روستایی هایمان می خواهم که اگر از من سخن بدی شنیده اید و کارهای بدی دیده اید، حلال بکنید. و برادرانم اسلحه ام را نگذارند در جا بماند و خواهرانم با حجاب با دشمنان جنگ کنند. خدایا تو را قسم می دهم که اگر گناهانم را نبخشی از این دنیا به آن دنیا نبر.

خدایا، خدایا تو را قسم می دهم به من توفیق سربازی امام زمان (عج) و نائب بر حق او خمینی بت شکن را قرار دهی تا در راه آنها اگر هزار جان داشته باشم، قربانی دهم.

برگرفته از کتاب «جاودانه ها»؛ نشر شاهد

انتهای پیام/ع



منبع خبر

گفتم دیگر روضه حضرت قاسم (س) نخوانید حضرت آقا اذن جهادم داد! بیشتر بخوانید »