بحران اوکراین؛ سندی دیگر بر نقش تنش زای اتحادیه اروپا و ناتو
گروه بینالملل دفاعپرس- محمدجواد مهدی زاده؛ با وجود این که اکنون دقیقا هشت سال از پیروزی غربگرایان در سلسله حوادث منتهی به انقلاب «میدان استقلال کی یف» و سرنگونی دولت قانونی «ویکتور یانوکوویچ» و «حزب مناطق» و متعاقب آن جدایی شبه جزیره «کریمه» و منطقه «دونباس» (ناحیه روس نشین شرق اوکراین) با حمایت روسیه میگذرد، وضعیت نه تنها به همان حالت پرتنش روزهای اول انقلاب و جنگ برگشته بلکه حتی میتوان گفت که در مرحلهای بسیار پرتنشتر به سر میبرد.
استقرار بیش از ۱۵۰ هزار نفر از عناصر نیروی زمینی ارتش روسیه با تمام تجهیزات و ادوات رزمی در نوار مرزی میان جنوب غرب این کشور و شرق اوکراین و آمادگی کامل ارتش بلاروس برای همراهی با نیروهای مسلح روسیه جهت اجرای حمله از جبهه شمال کی یف در صورت هر نوع اقدام احتمالی از سوی کی یف علیه دولتهای خودمختار مناطق دانیستک و لوگانسک، شرایط را حتی بسیار پیچیدهتر از ماههای پرحادثه زمستان و بهار ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) کرده است.
دولت غربگرای اوکراین با اطمینان خاطر از این که اتحادیه اروپا و ناتو کی یف را در صورت هر نوع درگیری با مسکو پشتیبانی خواهند کرد، به صورت یکجانبه طی درگیریهای متعدد خصوصا روزهای اخیر، بندهای مختلفی از «توافقنامه مینسک»، خصوصا موضوع منع استفاده از ادوات نظامی علیه اهداف غیرنظامی در منطقه دونباس (خصوصا شهرهای دانیِتسک و لوگانسک)، را به دفعات متعدد نقض کرده است.
در این میان دولت روسیه برای جلوگیری از هر نوع اقدام غافلگیرانه علیه غیرنظامیان روس تبار منطقه دونباس از سوی ارتش اوکراین، روند انتقال آنان به شهر «روستوف» (مهمترین شهر روسیه در نزدیکی مرزهای شرق اوکراین) و مناطقی دیگر در بخشهای مرکزی روسیه را آغاز کرده است. اگرچه این اتفاق همزمان با آغاز گلوله باران توپخانهای ارتش اوکراین علیه مناطق غیرنظامی دونباس انجام میشود، اما رسانههای غربی و مخصوصا بخشهای فارسی زبان آنها ادعا میکنند دولتهای روس تبار و جدایی طلب خلق دانیتسک و لوگانسک با ترساندن مردم دونباس، آنان را وادار به فرار به سمت روسیه کرده اند.
از سوی دیگر اقدامات تحریک آمیز طرفهای غربی یکی از دلایل اتخاذ راهبرد سیاسی تهاجمی از سوی کی یف در چنین شرایط نگران کنندهای است. بوریس جانسون نخست وزیر انگلیس در سفر اخیر خود به کی یف، به جای تلاش برای جلوگیری از وقوع هر نوع درگیری میان اوکراین و روسیه، به صراحت روسیه را تهدید به یک جنگ همه جانبه کرد. با این حال دقیقا در گیر و دار همین اظهار نظرها و تنشهای دیپلماتیک، آلمان دست به حرکتی زد که مایه تمسخر اوکراینیها شد.
مقامات آلمانی در پاسخ درخواست کمک از طرف کی یف، صرفا به فرستادن پنج هزار کلاه جنگی برای نظامیان اوکراین اکتفا و هر نوع درخواست ارسال تسلیحات راهبردی برای مقابله به مثل با روسیه را رد کردند. این موضوع باعث خشم شهردار کی یف، که پیش از قدرت پیدا کردن در شورش سال ۲۰۱۴ یک بوکسور بود، و نارضایتی او از حرکت آلمانیها شد.
با این وجود، روسیه در طرف مقابل با به رسمیت شناختن رسمی پیوستن دونتسک و لوگانسک به عنوان دو جمهوری مستقل، اما شریک و همکار فدراسیون روسیه، پاسخ سنگینی به طرف اوکراینی داد. واکنش انفعالی کی یف نسبت به این اقدام تند روسیه را به وضوح باید نشان از غافلگیری سیاستمداران غربگرای اوکراینی دانست که تا آخرین لحظه امید به مداخله نظامی ناتو داشتند.
در این میان بعضی بازیگران منطقهای حاشیه دریای سیاه مانند ترکیه هم به دنبال کسب منفعت از این حادثه بودند. ترکیه سعی کرد با فروش پهپادهای معروف «بیرقدار» خود به اوکراین، توان نظامیان اوکراینی در نبرد با نیروهای مسلح جمهوریهای خلق دانیتسک و لوگانسک را بالا ببرد. از سوی دیگر، ادعاهای تاریخی ترکیه نسبت به شبه جزیره کریمه و حمایت سیاسی از تاتارهای ضد روس در این منطقه راهبردی، به خوبی نشان میدهد که ترکها هم در صورت فراهم شدن شرایط، به دنبال بهره برداری از فضای درگیری میان روسها و اوکراینیها برای ادامه طرحهای نوعثمانی گرایانه خود هستند. به رغم این اقدامات و مواضع، تلاش اردوغان برای واسطه گری میان مقامات روسیه و آمریکا و اوکراین در هفتههای اخیر با شکست مواجه شد و این پیام را به سیاستمداران و نظامیان آنکارا رساند که هیچکدام از طرفهای درگیر مایل به فراهم شدن فضا برای مداخله ترکیه در این ناحیه از اروپای شرقی نیستند.
با این حال، شرایط بسیار ویژه در مورد اوکراین، فضای تحولات را بسیار مهمتر از دوران جنگ اوستیای جنوبی و آبخازیا و نبرد بین روسیه و گرجستان در تابستان سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۷) کرده است. گستردگی مناطق با جمعیت قابل توجه روس زبانان اوکراینی، از خارکف تا اودسا که بخش قابل توجهی از مساحت اوکراین را در بر میگیرد، راه را برای اعمال فشار هرچه بیشتر بر کی یف در صورت تمایل نیروهای سیاسی و نظامی اوکراین برای استفاده از گزینههای نظامی پیش روی مسکو گذاشته است.
بسیار بعید به نظر میرسد که غرب توان رویارویی سنگین نظامی با روسیه را در اوکراین و از آن مهم تر، آمادگی برای پذیرش تبعات چنین جنگی در شرق اروپا، را داشته باشد. به همین دلیل حتی در صورت گسترش درگیری نظامی بین روسیه و اوکراین، تمرکز غربیها بیشتر بر روی تحریمهای اقتصادی و سیاسی، نظیر اقدام اخیر آلمانیها در توقف روند پروژه مهم انرژی «نورد استریم ۲»، خواهد بود. این موضوع البته باعث خواهش شد روسها هزینهها و تعرفههای بسیار سنگین تری در بحث حاملهای انرژی پیش پای دولتهای اروپایی قرار دهند که همین اقدام در آینده نزدیک منجر به یک سلسله کنش و واکنش میان طرفهای درگیری در زمینه تأمین انرژی خواهد شد.
شکست ارتش اوکراین از شبه نظامیان روس تبار مورد حمایت مسکو با وجود ۸ سال درگیری مسلحانه برای بازپس گیری دانیتسک و لوگانسک را باید حادثهای مهم در عرصه سیاست بین المللی قلمداد کرد. در نظر گرفتن این موضوع در کنار عقب نشینی آمریکا از افغانستان، که کمتر از یک سال پیش رخ داد، به خوبی نشان میدهد که «نظم نوین جهانی» که جرج بوش پدر ۲۲ سال پیش و پس از پیروزی در جنگ کویت از آن سخن گفته بود، تا چه اندازه ضربه خورده و رو به اضمحلال است.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
بحران اوکراین؛ سندی دیگر بر نقش تنش زای اتحادیه اروپا و ناتو بیشتر بخوانید »