به گزارش مجاهدت از مشرق، متهم اصلی این پرونده مدعی است نمیدانسته ضربهای که وارد میکند کشنده است.
یکی از روزهای آبان سال ۱۴۰۰ به ماموران کلانتری ۱۲۰ سیدخندان خبر رسید، درگیری پنج جوان در خیابان بنیهاشم بالا گرفته و یکی از آنها به نام کیومرث زخمی شده است.
کیومرث که به بیمارستان منتقل شده بود تحت درمان قرار گرفت اما به خاطر شکستگی جمجمه و خونریزی ناشی از آن به کما رفت. برادر کیومرث که شاهد درگیری خونین بود به ماموران گفت: من مقابل مغازه برادرم ایستاده بودم که راننده پرایدی را دیدم که قصد داشت ماشینش را پارک کند. او هنگام پارک خودرو با موتوری که در گوشهای متوقف شده بود برخورد کرد و من با آنکه نمیدانستم صاحب موتورسیکلت چه کسی است به او اعتراض کردم. آن فرد و دو پسر دیگر که همراهش بودند به سمتم حملهور شدند. همین موضوع باعث درگیری میان ما شد. برادرم که از داخل مغازه سروصدای ما را شنیده بود بیرون آمد. راننده پراید با میلهای که از صندوق عقب ماشینش بیرون آورده بود ضربهای به سر برادرم زد و گریخت.
با توجه به اطلاعاتی که به ماموران داده شد آنها تحقیقات را آغاز کرد.
ردیابی با دوربینهای مداربسته
ماموران با بازبینی فیلم دوربین مداربسته متوجه شدند عامل قتل، مرد ۳۰ سالهای به نام ساسان است. در بررسیهای بعدی مشخص شد ساسان فرار کرده است.
دو ماه از درگیری خونین گذشته بود که کیومرث به خاطر شدت جراحات روی تخت بیمارستان فوت کرد.
با مرگ این مرد، تحقیقات پلیسی وارد فاز تازهای شد و در حالی که نزدیک به پنج ماه از درگیری خیابانی گذشته بود ماموران رد ساسان را در یکی از شهرهای غربی کشور یافتند و او را بازداشت کردند .
اعترافات عامل قتل
ساسان به درگیری خیابانی اعتراف کرد و مدعی شد قصد داشته چند روز دیگر خودش را تسلیم پلیس کند.
برادر ساسان و دوستش نیز به اتهام شرکت در نزاعِ منجر به قتل ردیابی و بازداشت شدند.
ساسان در بازجوییها گفت: من و برادرم کاشیکار هستیم. آن روز همراه دوستمان سوار ماشین به خیابان بنیهاشم رفته بودیم. قرار بود آنجا کاشی تهیه کنیم و به سرکار برویم. میخواستم پرایدم را در خیابان پارک کنم اما ناخواسته پراید با یک موتورسیکلت برخورد کرد. برادر کیومرث که شاهد ماجرا بود با لحن بدی به من اعتراض کرد و با برادرش به سمت من حملهور شدند و من از صندوق عقب ماشینم میلهای را که مربوط به کاشیکاری بود بیرون آوردم و ضربهای به سر کیومرث زدم؛ اما هرگز فکر نمیکردم ضربه کشنده باشد.
متهم در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت: من واقعاً پشیمان هستم و هنوز باور ندارم بهخاطر درگیری بچگانه قاتل شدهام. من زن و یک فرزند دارم که حالا زندگی آنها هم خراب شده است.
بعد از بازسازی صحنه جرم، پرونده متهم و برادر و دوستش به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به زودی به اتهام آنها رسیدگی شود. این در حالی است که اولیای دم برای ساسان قصاص خواستهاند.