دریای سرخ

تجاوز نظامی جدید آمریکا و انگلیس به الحدیده یمن

تجاوز نظامی جدید آمریکا و انگلیس به الحدیده یمن



آمریکا و انگلیس منطقه «الجبانه» را در استان الحدیده یمن دو بار هدف حمله هوایی قرار دادند.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از شبکه تلویزیونی المسیره، جنگنده‌های متجاوز آمریکایی و انگلیسی منطقه «الجبانه» در غرب استان الحدیده را در غرب یمن در دو نوبت هدف قرار دادند.

هنوز درباره تلفات احتمالی و خسارت‌های مادی این حمله گزارشی منتشر نشده است.

این تجاوز جدید در حالی صورت می‌گیرد که سخنگوی نیروهای مسلح یمن روز گذشته از هدف قرار دادن دو ناوشکن آمریکایی و یک کشتی قانون‌شکن در دریای سرخ در چارچوب پشتیبانی از ملت و مقاومت فلسطین در نوار غزه خبر داد.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تجاوز نظامی جدید آمریکا و انگلیس به الحدیده یمن بیشتر بخوانید »

تا وقت هست فرار کنید

تا وقت هست فرار کنید



حالا فصل حلواخوری صهیونیست‌ها پیش‌روست. محور مقاومت تصمیم گرفته با سرعتی بالاتر از عملیات وعده صادق ۱- که در شامگاه ۲۵ و بامداد ۲۶ فروردین‌ماه به اجرا درآمد- پاسخی عظیم‌تر به رژیم بدهد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، صهیونیست‌ها پس از شهادت اسماعیل هنیه، برجسته‌ترین رهبر فلسطینی در حرارت خوشحالی در شهرک‌های خود شیرینی پخش کردند بدون آنکه متوجه شوند باید چند روز بعد حلوا بپزند.

حالا فصل حلواخوری صهیونیست‌ها پیش‌روست. محور مقاومت تصمیم گرفته با سرعتی بالاتر از عملیات وعده صادق ۱- که در شامگاه ۲۵ و بامداد ۲۶ فروردین‌ماه به اجرا درآمد- پاسخی عظیم‌تر به رژیم بدهد.

اهداف اساسی پاسخ

محور مقاومت در پاسخ سنگین خود که چند روز به طول خواهد انجامید، اهداف مهمی دارد. این اهداف با توجه به مخمصه‌ای که رژیم را وادار به ترورهای هوشمند کرده است، انتخاب شده‌اند.

رژیم‌صهیونیستی به دلیل وقوع بحران مهمات و تسلیحات، برای پوشش ضعف‌ها و به زعم خود نشان دادن چنگ و دندان، تصمیم به ترورهای هوشمند گرفت. در ذهن مقامات رژیم، احتمال داشت دشمنان با درک ابعاد تجهیزات نابودشده و مهمات مصرفی در طول ۱۰ ماه نبرد به فکر استفاده از این فضا علیه تل‌آویو بیفتند.

از این رو آنان با ترور فرماندهان و دست زدن به جنایت تلاش کردند به طرف مقابل تاکید کنند استفاده از فرصت ضعف نظامی‌شان چه تبعاتی دارد.

هرچه که بود، نقشه صهیونیست‌ها درست از آب درنیامده است. اقدام صهیونیست‌ها تنها مجوز مشروع بهره‌برداری از ضعف‌های رژیم را در اختیار محور مقاومت قرار داد، بدون آنکه این محور را از بیم ترورها و جنایت‌های بیشتر باز دارد.

بر همین اساس هدف محور مقاومت به‌طور ویژه‌ای وارد آوردن فشار بیشتر بر پاشنه‌آشیل صهیونیست‌ها در بحران مهمات-سلاح است. هدف‌های احتمالی به شرح ذیلند.

۱- زنجیره تولیدات نظامی

در این حوزه مراکز، تاسیسات و کارخانه‌های طراحی، توسعه، آزمایش و تولید سلاح و مهمات هدف قرار می‌گیرند. در این صورت رژیم نه‌تنها توانایی خود برای دفاع از سرزمین‌های اشغالی را از دست می‌دهد، بلکه ابزار کارآمد خود برای اقدامات و نفوذ فراسرزمینی که در قالب قراردادهای فروش سلاح صورت می‌گیرد را نیز از دست می‌دهد.

۲- ذخایر سلاح

محل‌های انبار و ذخیره مهمات از هرنوع به همراه کلیه تدارکات نظامی از جمله منابع سوخت اضطراری نظامی از اهداف اصلی هستند. با این ضربات صهیونیست‌ها حتی در صورت ارسال فوری مهمات توسط متحدان‌شان قادر به انبار آنها نیستند؛ چه اینکه در این وضعیت انباشت غیرایمن مهمات ارسالی، خود به بلای جان تل‌آویو تبدیل می‌شود.

۳- چشم‌های نظارتی

پایگاه‌های اطلاعاتی-امنیتی رژیم در نقاط حساس که شامل تجهیزات گران‌قیمت جاسوسی و کنترلی هستند از بین می‌روند. این مساله باعث دشواری رژیم در استفاده از تسلیحات باقی‌مانده در دستانش می‌شود.

نقاط ثقل ضربه

نیروی زمینی رژیم در ابعاد سه‌گانه سلاح، مهمات و نفرات آسیب‌دیده است. ۱۲۰۰ تانک خارج‌شده از وضعیت عملیاتی، مهمات اندک و هزاران نفر تلفات، نفسی برای نیروی زمینی باقی نگذاشته است. نیروی دریایی رژیم نیز تقریبا از معادلات خارج است.

در این میان تنها نیروی هوایی جان در بدن دارد. نیروی هوایی در بعد مهمات آسیب دیده اما در ابعاد سلاح و نفرات سالم مانده است. برای کشیدن نیش نیروی هوایی، آسیب به استعداد تسلیحاتی و انسانی مدنظر است.

در وعده صادق زمان چندساعته حملات باعث شد جنگنده‌ها بتوانند با پرواز در آسمان از مهلکه بگریزند اما قرار است در حملات آتی، موج تهاجمات چندروزه باشد که امکان در آسمان ماندن را از جنگنده‌ها می‌گیرد.

جنگنده‌های رژیم یا در فرودگاه‌ها فرود آمده و هدف قرار می‌گیرند یا مجبور می‌شوند به‌طور موقت از فلسطین اشغالی خارج شوند. بااین وجود، نیروی زمینی هم شامل ضربه‌ها خواهد شد. در نیروی زمینی جنایت‌کارترین یگان‌ها، نیروهای نخبه هستند.

آنها بار اصلی جنگ غزه را بر دوش کشیده و امید تل‌آویو برای ادامه نبرد هستند.
تعداد یگان‌های نخبه رژیم چندان زیاد نیست و در مقرهای محدودی مستقرند. ضربه به این نیروها که زخم‌خورده جنگ غزه هستند، کار تل‌آویو برای بازیابی توانش را چند سال دیگر به تعویق می‌اندازد.

مختصات و ویژگی‌های حمله

حملات آتی محور مقاومت ویژگی‌های خاصی دارد؛ به‌گونه‌ای که شاید از نظر ابعاد چند برابر وعده صادق-۱ باشد.

۱- جغرافیای پرتاب و عملیات

جغرافیای پرتاب سلاح‌ها و عملیات شامل فلسطین اشغالی به شمول نوار غزه، کرانه باختری و سرزمین‌های ۱۹۴۸، لبنان، سوریه، عراق، یمن و ایران خواهد شد. بر این اساس سرزمین‌هایی به وسعت ۲ میلیون کیلومتر مربع مبدا حملات به منافع رژیم خواهد بود. آنچه مشخص است، رژیم و متحدانش نه برای رهگیری پرتابه‌ها، بلکه تنها برای مشخص کردن منشا حملات ۲ میلیون کیلومتر مربع را تحت نظر داشته باشند.

۲- جغرافیای اصابت

با توجه به عملیات‌های رژیم از بیروت تا تهران و از پاراچنار در پاکستان تا یمن و سودان، وسعت جغرافیایی پاسخ محور مقاومت محدود به فلسطین اشغالی نخواهد شد. بر این اساس منابع صهیونیست‌ها در جغرافیای گسترده‌ای زیر ضربه می‌رود.

۳- محتویات انتقام

رژیم در مدت اخیر جنایت‌های گسترده‌ای مرتکب شد که شامل قتل‌عام غیرنظامیان در پاراچنار پاکستان و ضاحیه بیروت و همچنین ترور رهبران در لبنان، ایران و سودان می‌شود.

رژیم‌صهیونیستی باید بداند انتقام از عملیات پهپادی علیه سران این دولت نیز در دستورکار قرار دارد و بخشی از برنامه است. با توجه به هدف‌گیری سودان توسط رژیم در روزهای گذشته و سابقه حمله هوایی آمریکا به این کشور، سودان باید از برخی قابلیت‌های حملات دوربرد برخوردار شود. محور مقاومت متحدان خود را فراموش نکرده و خونخواه آنان است.

۴- تسلیحات

به لحاظ سلاح، طیف وسیعی از تسلیحات از تفنگ‌های انفرادی و راکت‌های ضدزره گرفته تا موشک‌های بالستیک به کار گرفته می‌شوند. حملات همه‌جانبه و از هرسو و در زوایای مختلف خواهد بود.

۵- حجم

حجم عملیات پیش رو نسبت به عملیات وعده صادق-۱ از دو سو گسترش یافته است. از یک سو هدف عملیات رسیدن سطح تهاجم به میزانی است که خارج از توان پدافندی غرب و رژیم در منطقه باشد.

این مساله مستلزم به‌کارگیری حجم بالایی از تسلیحات است. از سوی دیگر در عملیات باید اهداف متعددی نابود شوند که این مساله خود باعث افزایش بیشتر حجم سلاح‌های به کاررفته می‌شود.

۶- زمان

باتوجه به اهداف، جغرافیای وسیع تهاجمات و تسلیحات به کار رفته، زمان بسیار بیشتری نسبت به عملیات وعده صادق-۱ نیاز است. این عملیات ۶ تا ۷ ساعت طول کشید اما وعده صادق-۲ چندروزه خواهد بود.

در وعده صادق-۱ تنها صرف اصابت پرتاب‌ها کفایت می‌کرد اما در وعده صادق-۲ قرار است برخی اهداف به‌طور موثری نابود شوند. بر این اساس وعده صادق-۲ دارای چند مرحله است که هریک از آنها می‌تواند معادل یک وعده صادق-۱ باشد.

به‌عنوان مثال در اولین مراحل وعده صادق-۲ باید پدافند هوایی رژیم اشباع شده و از دور خارج شود. در مراحل بعدی نیز مراکز متعددی باید تخریب شده و تلفات قابل توجهی در تقاص خون‌های ریخته‌شده‌ غیرنظامیان در پاراچنار و بیروت گرفته شود.

۷- دستورکار ویژه

سرکوب پدافند هوایی غرب در منطقه در دستورکار است. این مساله شامل پدافند زمین‌پایه، دریاپایه و هواپایه می‌شود. بر این اساس هرکدام از پایگاه‌ها، شناورها و جنگنده‌هایی که تلاش داشته باشند پرتابه‌های محور مقاومت را رهگیری کنند، مورد حمله واقع می‌شوند. این مساله لزوما با مسئولیت‌پذیری همراه نخواهد بود.

برخی از تسلیحات مبتنی‌بر هوش مصنوعی بوده و به‌طور مستقل تصمیم خواهند گرفت به نقاط اختلال حمله کنند. همچنین احتمال دارد بهانه اصابت موشک به برخی پایگاه‌ها، نقص فنی در آنها اعلام شود. راه عاقلانه عدم اختلال در پرواز پرتابه‌هاست.

۸- تعیین‌تکلیف انحصار کنترل دریاهای مجاور

در درگیری پیش‌رو انحصار دریایی غرب بر منطقه به چالش کشیده خواهد شد. دریاها شامل شرق مدیترانه، دریای سرخ، خلیج عدن، شرق آفریقا و اقیانوس هند است. برد سلاح‌های محور مقاومت در این پهنه به همگان اثبات خواهد کرد دیگر انحصار کنترل دریای منطقه در دستان پیشینیان نیست.

۹- قیمت

در حملات پیش‌رو به هرقیمتی توان تهاجمی رژیم از بین می‌رود. خط قرمز باقی مانده موجودیت رژیم است که اگر خطای مجدد سربزند، آن نیز از بین می‌رود. خط قرمزی که رژیم از آن عبور کرد، توان تهاجمی‌اش بود.

۱۰- تحول‌زایی

پس از پایان عملیات خونخواهی محور مقاومت به‌طور کلی حملات در چهارچوب غزه نیز با تحول کمی- کیفی مواجه می‌شود. از این رو در فردای عملیات خونخواهی، عملیات‌هایی که برای پایان جنگ غزه صورت می‌گیرند، به‌شدت افزایش خواهند یافت.

یمن با حمله به تل‌آویو به‌وسیله پهپاد یافا مسیر تشدید بر مبنای غزه را آغاز کرده بود و این راه با ارتقای مجددی از سرگرفته می‌شود.

آمادگی محور

محور مقاومت برای زنجیره زد و خوردها آماده است. بالاتر از آن محور برای ورود به جنگ بزرگ و فراگیر آماده شده است. بر این اساس اعضای محور با اعتمادبه‌نفس و بدون رعایت خطوط قرمز پیشین دست به حمله می‌زنند. این مساله به معنای آمادگی و تمهید محور مقاومت برای کشیدن جنگ به سناریوهای آخرالزمانی توسط محور مقابل است. درصورت ورود زد و خوردها به سناریوهای سنگین‌تر، جنگ همه هست و نیست دشمن را بر باد می‌دهد.

مجوز ترور در هرجا

ترور برجسته‌ترین رهبر فلسطین در خاک یک کشور دیگر به فلسطینی‌ها اجازه می‌دهد برای دفاع از حیثیت و شرف خود، کشورها و افراد دخیل در این ترور را مجازات کنند.

تا وقت هست فرار کنید

احتمال دارد در آینده‌ای نزدیک گروه‌های فلسطینی دست به ترور مقامات صهیونیست در کشورهای دیگر بزنند.

این احتمال بسیار قوی بوده و با شکسته شدن خطوط قرمز در دسترس قرار گرفته است. دامنه و تعداد این ترورها قابل توسعه هستند.

ترور نتانیاهو؛ منافع و زیان‌ها

احتمال ترور نتانیاهو چندان بالا نیست. در تل‌آویو بدون نتانیاهو تصمیماتی تا این میزان احمقانه اتخاذ نمی‌شوند. برای آشکار شدن این موضوع باید چند سوال پرسید.

آیا فردی غیر از نتانیاهو می‌توانست ۱۲۰۰ تانک رژیم در نوار غزه را از چرخه عملیاتی خارج کند؟ اگر کسی غیر از نتانیاهو بر سر کار بود بالاخره در جایی انصراف می‌داد.

نتانیاهو یک تهدید قابل توجه اما همزمان یک فرصت غیرقابل تکرار است. او بود که فرصت تضعیف ارتش رژیم، تخریب اقتصاد، آواره کردن صهیونیست‌ها و حمله مستقیم به فلسطین اشغالی را در اختیار محور مقاومت قرار دارد.

نتانیاهو به‌دلیل غرور و قدرت‌طلبی به جنگ ادامه می‌دهد و رژیم را با سرعت بالایی به فروپاشی نزدیک می‌کند. بدون او تل‌آویو خیلی زودتر به آتش‌بس تن می‌داد. نتانیاهو با نخست‌وزیری طولانی‌مدتش و تغییر ویژگی‌های سیاسی رژیم، این موجودیت را در خود خلاصه و به شیشه عمر تل‌آویو تبدیل شده است.

او شیشه عمری آماده است تا در زمان مناسب بشکند. او بود که پایه‌های اخلاقی در سیاست‌خارجی رژیم را شکسته و در داخل بذر انشقاق و بی‌اعتمادی را کاشت. اگر نتانیاهو ترور شود یک دستاورد است، اما اگر برود با خود دستاوردهای زیادی را می‌برد.

تناقض ناکارآمد

حوزه اطلاعاتی- امنیتی، مزیت رژیم است‌ و به همین دلیل صهیونیست‌ها با ناکامی در میدان نظامی آن را به دستورکار اصلی تبدیل کرده‌اند. جالب آنکه تل‌آویو قصد دارد محور مقاومت را با تهدید به جنگ گسترده از آن برای کسب آزادی عمل در حوزه اطلاعاتی- امنیتی استفاده کند.

در معنایی دقیق‌تر رژیم در میدان نظامی شکست خورده است و برای جبران آن به مزیت خود در حوزه اطلاعاتی- امنیتی کوچ کرده است.

با این حال تلاش دارد برای جلوگیری از روبه رو شدن با تبعاتش اقداماتش در حوزه اطلاعاتی- امنیتی مانند ترور رهبران مقاومت به توان نظامی خود اتکا کرده و محور مقاومت را از میدان جنگ نظامی بترساند؛ نقطه حماقت سران رژیم دقیقا اینجاست.

اگر مقامات رژیم گوشه‌چشمی به قابلیت‌های نامتعارف خود دارند نیز بهتر است نگاهی به نقشه خود و توانمندی‌های نامتعارف طرف مقابل بیندازند.

خانه‌نشینی کاتص
یسرائیل کاتص، وزیر خارجه رژیم است اما امروزه بیشتر شبیه به پیرمردی خانه‌نشین شده است.

تا وقت هست فرار کنید
یسرائیل کاتص، وزیر خارجه رژیم

او به‌جای سفر، تنها وزیرخارجه‌ای است که توئیت می‌کند و شاید به آمریکا نیز سفری داشته باشد تا در اطراف نشست‌هایی مانند ناتو، التماس کند. تحرکات او پس از حمله ایران آزمونی برای اثبات این خواهد بود که کاتص وزیر خارجه است یا وزیری در داخل.

نکات

۱- رژیم در ترور هنیه، همانند بسیاری از حوزه‌ها به‌تنهایی دست به اقدام نزده است. این رژیم به‌دلیل ابعاد کم و مشکلات بسیار بدون حمایت قادر به حیات نیست، چه رسد به آنکه قادر به اقدامات بزرگ باشد.

توسعه فناوری، سلاح و ساخت سلاح هسته‌ای و ساختارهای اطلاعاتی عظیم همه با کمک حامیان غربی صورت گرفته است. مشکلات رژیم به‌اندازه‌ای زیاد است که با وجود در اختیار داشتن سیستم اطلاعاتی قوی که در آن یهودیان مهارتی تاریخی دارند، همچنان برای عملیات‌ها از کمک متحدان بهره می‌گیرد. صهیونیست‌ها نه‌تنها قادر به اجرای مستقل عملیات ترور هنیه نبوده‌اند، بلکه در زمینه دفع پیامدهای زیانبار ترور نیز بر توانمندی متحدان‌شان حساب بازکرده‌اند.

۲- ایران در شهادت رئیس‌جمهور سابق و تحلیف رئیس‌جمهور فعلی شاهد ترافیک دیپلماتیک بود. ترور هنیه یک روز پس از تحلیف رئیس‌جمهور ایران انفجار خشم غرب و حسادت رژیم منزوی نسبت به این ترافیک دیپلماتیک فشرده در زمانی کوتاه را نشان داد.

این ترور همچنین از جهاتی ضربه غرب و رژیم، حیثیت ایران در رخدادهای بین‌المللی را هدف گرفت. این مساله خود زاویه‌ای مستقل نسبت به نقض حاکمیت و تمامیت ارضی ایران و همچنین ترور متحدان تهران است.

۳- رژیم نقطه اتکای مهمی برای غرب است و با از بین رفتنش، دیگر دولتی برای حملات گسترده و منعطف در غرب آسیا وجود نخواهد داشت. دیگر متحدان غرب در منطقه قادر به جایگزینی با رژیم نیستند.

۴- غرب درصدد به آشوب کشیدن تمام مناطق رقیب در شرق اروپا، شرق آسیا و غرب آسیاست. محور مقاومت باید امکانات و زمینه‌ها را از بین ببرد.

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تا وقت هست فرار کنید بیشتر بخوانید »

داستان جنگ کریدورها/ چه سیاست‌هایی می‌تواند موازنه جدید کریدور شمال - جنوب را تقویت کند؟

داستان جنگ کریدورها/ چه سیاست‌هایی می‌تواند موازنه جدید کریدور شمال – جنوب را تقویت کند؟



تا زمانی که هندی‌ها نسبت به آینده رژیم صهیونیستی در منطقه امیدوار باشند، سرمایه‌گذاری و فعالیت جدی آنها روی کریدور شمال – جنوب دور از ذهن به نظر می‌رسد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، کریدور بین‌المللی حمل‌ونقل شمال – جنوب (INSTC) مسیری است که اروپا و آسیا را از طریق مسیرهای دریایی و زمینی به هم متصل می‌کند. این مسیر از سمت شمال ایران به‌سمت جنوب ایران و سپس به کشورهایی مانند هند و روسیه امتداد می‌یابد و از طریق دریای عمان و خلیج‌فارس نیز به کشورهای حاشیه خلیج فارس دسترسی دارد که در سال‌های اخیر بویژه پس از جنگ روسیه و اوکراین در کشور ما با نام «ایران راه» از سوی وزارت راه و شهرسازی دنبال و تا حد زیادی عملیاتی شد.

در برابر این پروژه عظیم چند ملیتی، پروژه دیگری هم وجود دارد که نام آن دالان اقتصادی هند – خاورمیانه – اروپا یا کریدور آی‌مک (IMEC) است، این کریدور یک دالان اقتصادی آینده‌نگر است که هدف آن تقویت توسعه اقتصادی از طریق تقویت اتصال و یکپارچه‌سازی اقتصادی بین جنوب آسیا، خلیج‌ فارس و اروپا است. مسیر پیشنهادی این کریدور ترانزیتی مسیری از میان هند و اروپا است که از کشورهای امارات، عربستان سعودی، اردن، اسرائیل و یونان می‌گذرد.

کریدور اقتصادی هند – خاورمیانه – اروپا (آی‌مک) سعی دارد با ایجاد بسترهای اقتصادی، امنیتی و لجستیکی، موجب تمایل بیشتر کشورهای عربی به پروژه عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی ‌شود و از این جهت مورد حمایت ویژه هند و ایالات متحده قرار دارد.

در برابر سیاست پیگیری کریدور آی‌مک، کشورهایی نظیر روسیه و چین و در بعضی محورها کشور هند مایلند با توجه به همپیمان بودن در شانگهای و بریکس به واسطه امنیت و سایر خصوصیات جغرافیایی ایران از کریدور شمال – جنوب ایران برای ترانزیت بار و مسافر خود استفاده کنند و وزارت راه و شهرسازی ایران هم در سال‌های اخیر با به‌کارگیری توان و ظرفیت داخلی سعی کرد در این پروژه کشورهای دیگر را نیز شریک کند.

شریک کردن سایر کشورها برای تشویق به استفاده از مسیر ترانزیتی شمال – جنوب

روسیه در احداث و بهره‌برداری از مسیر ریلی رشت به آستارا، هند را در گسترش بندرهای جنوبی در منطقه مکران شریک کرد تا انگیزه این کشورها برای استفاده از کریدور شمال – جنوب بیشتر شود و در نهایت اقتصاد کشور از منافع این طرح اقتصادی بهره ببرد.

این در حالی است که کریدور حمل‌ونقلی شمال – جنوب چه از منظر شرایط تحریمی ایران و چه از نظر مختل شدن دسترسی به اروپا بعد از جنگ اوکراین، جذابیت کمتری برای هندی‌ها داشته و نگاه هند به این کریدور، بیشتر معطوف به دسترسی به افغانستان و آسیای مرکزی است.

عملیات‌ ۷ اکتبر (توفان الاقصی) و تأثیر آن بر کریدور آی‌مک

با وقوع عملیات‌ ۷ اکتبر، امنیت مرزها و بنادر سرزمین‌های اشغالی و در سطح کلان‌تر موجودیت رژیم صهیونیستی با چالش جدی مواجه و اتصال آی‌مک به اروپا نیز دست کم تا زمان مشخص‌شدن اوضاع منطقه مختل شد.

داستان جنگ کریدورها/ چه سیاست‌هایی می‌تواند موازنه جدید کریدور شمال - جنوب را تقویت کند؟

براساس این تحولات، به نظر می‌رسد هند در وضعیت عدم قطعیت نسبت به ۲ گزینه آی‌مک و کریدور شمال- جنوب برای ایجاد اتصال چندشیوه‌ای به اروپا قرار گرفته و در این شرایط، تصمیم به بازی همزمان در ۲ زمین ایران و رژیم صهیونیستی گرفته است.

انجام عملیات «وعده صادق» اگر چه توانست در نگاه هندی‌ها، کفه آی‌مک را پایین‌تر و کفه کریدور شمال- جنوب را نسبت به قبل بالاتر بیاورد اما اینکه انتظار برود به صرف این اقدام، هند تصمیم به استفاده از کریدور ایران بگیرد هم ساده‌اندیشی است.

از دیدگاه کارشناسان اقتصادی، توصیه‌هایی برای تقویت کریدور شمال – جنوب در مقابل آی‌مک مطرح شده است؛ از جمله این پیشنهادات اصلاح موافقتنامه «کریدور حمل و نقل شمال- جنوب» و ارتقای آن به «کمربند اقتصادی شمال- جنوب» است که شامل ابتکارعمل‌هایی برای ایجاد یکپارچگی اقتصادی بین کشورهای منطقه نیز می‌شود.

با آغاز عملیات توفان الاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ میلادی و ضربه اساسی به هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی، رژیم اشغالگر در پاسخ به این عملیات، دست به کشتار بی‌رحمانه و نسل‌کشی زنان و کودکان در نوار غزه ‌زده است.

در پاسخ به جنایات وحشیانه این رژیم، کشورهای مختلف و در صدر آنها ایران، یمن، لبنان، عراق و سوریه اقدامات متقابلی را در پیش گرفتند.

یکی از این اقدامات جلوگیری از عبور کشتی‌ها به مقصد فلسطین اشغالی تحت پرچم هر کشوری از مسیر دریای سرخ توسط گروه مقاومت انصارالله یمن است. با توجه به وضعیت جدید، هزینه بیمه کشتی‌هایی که از دریای سرخ و کانال سوئز عبور می‌کنند، افزایش یافته و کشتی‌های مرتبط با رژیم صهیونیستی که عمدتاً حامل نفت هستند نیز مجبور به تغییر مسیر و دور زدن قاره آفریقا شده‌اند.

ناامن و گران شدن مسیر دریای سرخ در کریدور آی‌مک

با ناامن و گران شدن مسیر دریای سرخ توجه به کریدور اقتصادی چندشیوه‌ای هند – خاورمیانه – اروپا (به طور رایج، آی‌مک یا هند – عرب – مد) که سال ۲۰۲۳ در نشست سران گروه ۲۰ در دهلی نو مطرح شده بود، بیشتر مورد توجه قرار گرفت.

داستان جنگ کریدورها/ چه سیاست‌هایی می‌تواند موازنه جدید کریدور شمال - جنوب را تقویت کند؟

این کریدور به رغم چالش‌های مختلف همچون عبور از مرزهای چندین کشور، سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی مورد نیاز، موقعیت بیابانی بخش‌هایی از مسیر عبوری، تنش‌ها و تحولات موجود در منطقه و حساسیت در روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی می‌تواند یک اتصال و پیوند اقتصادی از حاشیه جنوبی اوراسیا در ساحل غربی هند تا سواحل مدیترانه شرقی در یونان تشکیل دهد. بر این اساس آی‌مک این ظرفیت را دارد که ضمن کاهش ۴۰ درصدی زمان حمل کالاهای هندی به اروپا نسبت به مسیر کانال سوئز، معماری اتصال اوراسیا و نقش هند در نظم اقتصادی جهانی را دوباره پیکربندی کند.

گزینه قدیمی‌تر حمل‌ونقل چند شیوه‌ای هند به اروپا، کریدور شمال – جنوب عبوری از ایران است که یک شبکه از مسیرهای جاده‌ای ریلی و دریایی، مقرون به صرفه از نظر زمان سفر و هزینه برای اتصال هند تا اروپای شمالی و غربی است.

ایده ایجاد این کریدور حمل‌ونقلی نخستین بار توسط هند، روسیه و جمهوری اسلامی ایران با امضای توافقنامه بین‌دولتی در ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۰ میلادی به منظور تقویت تجارت و ارتباطات حمل‌ونقل بین کشورهای در مسیر خود اتخاذ شد.

کریدور شمال – جنوب از چه زمانی مطرح شد؟

سال ۲۰۰۲ میلادی ۳ کشور قراردادهای مقدماتی را برای توسعه کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال – جنوب به طول ۷۲۰۰ کیلومتر امضا کردند که طی سالیان اخیر این قرارداد به تصویب ۱۳ کشور رسیده است.

مسیر اصلی این کریدور از هلسینکی فنلاند شروع شده و از روسیه تا دریای خزر ادامه می‌یابد و در آنجا به ۳ شاخه تقسیم می‌شود؛ شاخه غربی از طریق آذربایجان یا ارمنستان به غرب ایران، شاخه مرکزی از طریق دریای خزر به مرکز ایران و شاخه شرقی از طریق قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان به شرق ایران می‌رسد. بر این اساس مسیرها در تهران به هم می‌رسد و تا بندر عباس ادامه می‌یابد و سپس از طریق دریا به بنادر غربی هند خواهد رسید.

با در نظر گرفتن اهمیت ژئواستراتژیک و اقتصادی همه کشورهای درگیر در کریدور شمال – جنوب، این کریدور ظرفیت ارتقای ارتباط هند با آسیای مرکزی و منطقه اوراسیا را دارد اما کریدور بالقوه دیگری که امکان ایجاد اتصال و یکپارچگی اقتصادی بین خلیج ‌فارس و دریای مدیترانه را دارد کریدور ایران – عراق – سوریه است که از ساحل بندر امام خمینی آغاز شده و با عبور از بصره، گذرگاه البوکمال در مرز سوریه و عراق، در نهایت به بندر لاذقیه سوریه در ساحل مدیترانه متصل می‌شود.

ایران به‌ دلیل مشارکت راهبردی که در عراق و سوریه تعریف کرده، از حامیان اصلی این کریدور است. بر اساس گزارش بنیاد دفاع از دموکراسی، یکی از توجیه‌های باقی ماندن نیروهای آمریکا در سوریه در منطقه التنف، جلوگیری از شکل‌گیری «پل سوزان» – عنوان گزارش مذکور برای این کریدور به منظور خطرناک نشان دادن آن و کاهش همبستگی اقتصادی بین عراق و ایران – است.

با عملیات «وعده صادق» توان آمریکا در تضعیف روابط ایران و کشورهای محور مقاومت و ارتباط گروه‌های مقاومت با یکدیگر از طریق نیروهای نیابتی صهیونیستی کاهش یافته و راه‌اندازی کریدور ایران – عراق – سوریه امکان‌پذیرتر شده است.

البته این به معنای پایان ریسک‌های این مسیر نیست و بازیگران عراقی و سوری هنوز قادر به بهره‌برداری از این معادله جدید نیستند. در عین حال با توجه به جذابیت روابط تجاری و اقتصادی با روسیه برای هندی‌ها از یک سو و راهبرد آمریکا برای مقابله جدی با کریدور ایران – عراق – سوریه از سوی دیگر، انتظار می‌رود اولویت هند برای همکاری اقتصادی با ایران روی کریدور شمال – جنوب متمرکز باشد و کریدور ایران – عراق – سوریه برای هند جذابیتی نداشته باشد.

بسترهای اقتصادی و امنیتی شکل‌گیری آی‌مک

توان هند برای ادغام شدن در یک کریدور از هند به اروپا که از کشورهای عربی و مدیترانه عبور می‌کند (مانند آی‌مک)، اساسا به این بستگی دارد که این کشور چگونه مجموعه شرکای خارجی خود را برای مشارکت در زنجیره‌های ارزش صنایع تولیدی مدیریت می‌کند.

به طور کلی این مشارکت‌های اقتصادی ذیل ۳ بستر شامل کریدور غذایی هند که معماری تجاری عرب – مد را ارتقا می‌دهد، کریدور نوآوری زنجیره‌های ارزش صنایع تولیدی انرژی سبز و فناوری نوآورانه و صنایع تولیدی پتروشیمی یکپارچه‌کننده زنجیره ارزش هیدروکربن هند شکل می‌گیرد.

به‌ عنوان مثال در حوزه کشاورزی و امنیت غذایی به دلیل همزیستی بین نیاز استراتژیک کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس به تضمین امنیت غذایی و نیاز استراتژیک هند برای افزایش ارزش تولیدات غذایی، فرآوری مواد غذایی به عنوان محور مرکزی یکپارچه‌سازی زنجیره ارزش هند در آی‌مک مطرح شده است.

در این راستا، امارات قصد دارد دانه‌های غذایی میوه‌ها و سبزیجات را مستقیما از کشاورزان هندی خریداری کرده و به ۸ کارخانه فرآوری که با تأمین مالی خود در هند می‌سازد، تحویل دهد. همچنین مرکز مبادلات چندکالایی دوبی یک پلتفرم تجارت کشاورزی به نام «آگر یوتا» ایجاد کرده تا کشاورزان هندی را با شرکت‌های مواد غذایی در امارات مرتبط کند و واسطه‌ها را دور بزند.

از طرف دیگر شرکت بنادر جهانی دوبی (DP World) به‌ منظور عملیاتی شدن کریدور غذایی، تلاش‌هایی را که در زمینه ایجاد راه‌حل‌های زنجیره تأمین یکپارچه برای حمل‌ونقل و ذخیره‌سازی مواد غذایی صورت می‌پذیرد، راهبری می‌کند.

در عربستان سعودی نیز برای تقویت و کارآمدتر کردن زنجیره تأمین برنج در این کشور، شرکت سرمایه‌گذاری کشاورزی و دام عربستان سعودی که تحت مالکیت کامل صندوق سرمایه‌گذاری عمومی پادشاهی سعودی است با خرید بخشی از سهام شرکت مواد غذایی داوت از صندوق تجارت کشاورزی هند در بخش کشاورزی این کشور سرمایه‌گذاری کرده است.

رژیم صهیونیستی نیز بین سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ میلادی با تأسیس ۳۰ مرکز عالی کشاورزی در سراسر هند، بستری برای انتقال سریع فناوری و بهترین شیوه‌ها به کشاورزان هندی ایجاد کرده است که تنها در سال ۲۰۱۹ میلادی حدود ۱۵۰ هزار کشاورز در این مراکز آموزش دیده‌اند.

در زمینه بهره‌وری آب نیز سرمایه‌گذاری‌های مشترکی بین رژیم صهیونیستی و هند برای تولید اجزای سیستم آبیاری قطره‌ای انجام شده است.

عادی‌سازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عرب به کمک آی‌مک

مهم‌ترین پایه و بستر امنیتی آی‌مک به تلاش‌های ایالات متحده و رژیم اشغالگر صهیونیستی در پروژه عادی‌سازی روابط با کشورهای عرب منطقه بازمی‌گردد. در حقیقت آی‌مک با ایجاد یک شبکه راه‌آهن از امارات و از طریق عربستان سعودی و اردن به بندر حیفا در دریای مدیترانه، موجب تمایل بیشتر کشورهای عربی به پروژه عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی (برای انتفاع از مزایای اقتصادی و سیاسی قرارگیری در این کریدور) می‌شود.

با توجه به آنچه بیان شد، هر ۲ گزینه آی‌مک و کریدور شمال – جنوب مسیری برای اتصال هند به اروپا محسوب می‌شوند و از این جهت این ۲ گزینه را می‌توان جایگزین و حتی رقیب یکدیگر در نظر گرفت.

با این حال، مشاهده می‌شود به‌رغم عضویت هند در کریدور شمال – جنوب تاکنون اقدامی جدی از سوی این کشور برای راه‌اندازی این کریدور انجام نشده است.

به نظر می‌رسد یکی از مشکلات بزرگ این کریدور از منظر هندی‌ها وجود تحریم‌های ایالات متحده آمریکا علیه ایران است. با وقوع جنگ اوکراین و روسیه در سال ۲۰۲۲ میلادی و در پی آن مختل شدن امکان دسترسی هند به اروپا از طریق کریدور شمال – جنوب، جذابیت این کریدور برای هند بیش از پیش کاهش یافت و نگاه هند به کریدور شمال – جنوب معطوف به دسترسی به روسیه و کشورهای آسیای مرکزی، افغانستان و قفقاز شد.

در مقابل آی‌مک به دلیل ایجاد بسترهای اقتصادی و امنیتی یادشده و همچنین توسعه لجستیکی در سال‌های گذشته پیشرفت قابل توجهی داشته و مطلوبیت نسبی آن برای هند به مراتب بیشتر از کریدور شمال – جنوب شد.

در این شرایط با وقوع عملیات ۷ اکتبر و پس از آن انجام عملیات «وعده صادق» توسط ایران، امنیت مرزها و بنادر سرزمین‌های اشغالی و در سطحی کلان‌تر موجودیت رژیم صهیونیستی با چالش جدی مواجه و اتصال آی‌مک به اروپا نیز دست کم تا زمان تعیین اوضاع منطقه مختل شد.

با توجه به نامشخص بودن سرنوشت رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی و همچنین جنگ روسیه و اوکراین، به نظر می‌رسد هند در وضعیت عدم قطعیت نسبت به ۲ گزینه آی‌مک و کریدور شمال – جنوب به منظور ایجاد اتصال چند شیوه‌ای به اروپا قرار گرفته و در این شرایط تصمیم به فعال نشان دادن خود در هر ۲ کریدور و بازی در ۲ زمین ایران و رژیم صهیونیستی به صورت موازی گرفته است. با این حال ایجاد تعادل بین این ۲ گزینه ممکن است برای هند چالش‌برانگیز باشد.

مشارکت هند در توسعه بندر چابهار نشان‌دهنده اهمیت کریدور شمال – جنوب است

چابهار اگر چه در حال حاضر جزئی از موافقتنامه کریدور شمال – جنوب محسوب نمی‌شود اما به نظر می‌رسد مشارکت هند در توسعه بندر چابهار می‌تواند معیاری جهت بررسی میزان جدیت این کشور نسبت به فعالیت در کریدور شمال – جنوب باشد.

امضای قرارداد بلندمدت دوجانبه بین شرکت پورت گلوبال لیمیتد هندوستان و سازمان بنادر و دریانوردی جمهوری اسلامی ایران در ۱۳ مه ۲۰۲۴ میلادی و تعهد هند برای توسعه و راه‌اندازی پایانه بندر شهید بهشتی چابهار می‌تواند نخستین بستر لجستیکی این مشارکت را فراهم آورد.

اما برای تحقق ظرفیت‌های تجاری و راهبردی قرارداد جدید لازم است این مشارکت لجستیکی با یک پروژه کریدوری بزرگ‌تر یعنی موافقتنامه کریدور شمال – جنوب با محوریت بندرعباس و با هدف حمل کالا از هند به روسیه و سایر نقاط اروپا ادغام شود. در غیر این صورت منافع این قرارداد دست‌کم از لحاظ اقتصادی برای ایران بسیار محدود خواهد بود و چه بسا ممکن است این قرارداد در میان‌مدت و بلندمدت منافع کلان اقتصادی ایران را تأمین نکند؛ توضیح اینکه پهنه مکران، نقطه تلاقی و تقاطع سیاست بین‌المللی کنشگران متعددی در جهان است که به صورت متناقض ذی‌نفع توسعه یا عدم توسعه آن هستند.

مسیر اتصال و پیوند تجاری و اقتصادی بین هند و اروپا را می‌توان یکی از مؤلفه‌های مهم نظم اقتصادی آینده در منطقه غرب آسیا در نظر گرفت و این موضوع وابسته به تصمیم هند در انتخاب بین آی‌مک و کریدور شمال – جنوب است.

شکی نیست عملیات ۷ اکتبر و پس از آن «وعده صادق» توانسته در نگاه هندی‌ها کفه آی‌مک را پایین‌تر و کفه کریدور حمل‌ونقل شمال – جنوب را نسبت به قبل بالاتر بیاورد اما اینکه انتظار برود به صرف این اقدام، وزن کریدور شمال – جنوب از آی‌مک بیشتر شده باشد، دور از ذهن است.

چه سیاست‌هایی می‌تواند موازنه جدید کریدور شمال – جنوب را تقویت کند؟

۱- ممانعت از عبور کشتی‌ها به مقصد فلسطین اشغالی از مسیر دریای سرخ اگر چه تا حدودی هزینه لجستیک رژیم صهیونیستی را افزایش می‌دهد اما باید توجه داشت در صورتی که با اقدامات مکمل و توصیه‌های سیاستی همراه نباشد، موجب توجیه‌پذیری بیشتر و تقویت آی‌مک می‌شود.

۲- اصلاح سند کریدور حمل‌ونقل شمال – جنوب و ارتقای آن به «کمربند اقتصادی شمال – جنوب» شامل ابتکارعمل‌های متنوع برای ایجاد یکپارچگی اقتصادی بین کشورهای منطقه از جمله هند عراق، امارات، عربستان و حتی کشورهای آفریقایی به سمت نظم اقتصادی جدید منطقه بر مدار کمربند اقتصادی شمال – جنوب در قالب تهیه سند برنامه ملی گذر موضوع بند «الف» ماده «۵۷» قانون برنامه هفتم پیشرفت مکمل تلاش‌هایی است که در جهت تغییر نظم امنیتی منطقه انجام می‌شود.

۳- تا زمانی که هندی‌ها نسبت به آینده رژیم صهیونیستی در منطقه امیدوار باشند، سرمایه‌گذاری و فعالیت جدی آنها روی کریدور شمال – جنوب دور از ذهن به نظر می‌رسد.

در این راستا با توجه به امضای قرارداد توسعه و واگذاری ۱۰ ساله خدمات اپراتوری بندر شهید بهشتی چابهار به هندی‌ها، عملکرد هند در توسعه زیرساخت‌ها و اتصالات حمل‌ونقل بندر شهید بهشتی و رشد تناژ بارگیری (ترانزیتی) و همچنین میزان همکاری و علاقه هندی‌ها در ادغام این قرارداد با یک موافقتنامه جامع‌تر یعنی کمربند اقتصادی شمال – جنوب مورد پیگیری و راستی‌آزمایی مجدانه قرار گیرد.

با توجه به اهمیت و سرعت تحولات پیش رو در منطقه، در صورت مثبت ارزیابی نشدن عملکرد طرف هندی در کوتاه‌مدت، لازم است هر چه سریع‌تر ابتکارعمل‌های جایگزین برای فعال‌سازی مزیت‌های راهبردی چابهار در دستور کار قرار گیرد.

۴- در کنار پیگیری ابتکار کمربند اقتصادی شمال – جنوب با محوریت هند و روسیه با استفاده از فرصت‌های پیش‌آمده بعد از عملیات ۷ اکتبر، پیشبرد کریدور ایران – عراق – سوریه با بیرون راندن نیروهای آمریکایی از عراق و سوریه، مجدانه دنبال شود.

منبع:وطن امروز

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

داستان جنگ کریدورها/ چه سیاست‌هایی می‌تواند موازنه جدید کریدور شمال – جنوب را تقویت کند؟ بیشتر بخوانید »

وقوع حادثه جدید دریایی در سواحل یمن 

وقوع حادثه جدید دریایی در سواحل یمن 



آژانس تجارت دریایی انگلیس از وقوع یک حادثه دریایی جدید در سواحل  یمن خبر داد. 

به گزارش مجاهدت از مشرق و به نقل از پایگاه خبری المیادین، آژانس تجارت دریایی انگلیس از وقوع یک حادثه در فاصله ۹۷ مایلی شمال غرب بندر الحدیده یمن خبر داد.

از جزئیات این خبر هنوز اطلاع دقیقی نیست، اما به نظر می‌رسد نیروهای مردمی یمن یک کشتی آمریکایی یا انگلیسی یا کشتی که به سمت بنادر رژیم صهیونیستی در حرکت بوده است را در چهارچوب محاصره دریایی رژیم صهیونیستی هدف قرار داده‌اند.

صبح امروز نیز آژانس تجارت دریایی انگلیس از وقوع حادثه دریایی در فاصله ۷۰ مایلی سواحل جنوب غربی الحدیده (واقع در جنوب یمن) خبر داده بود.

در همین رابطه شامگاه گذشته یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن از هدف قرار دادن یک کشتی وابسته به رژیم صهیونیستی در سواحل یمن خبر داده بود. وی بر ادامه عملیات نیروهای مسلح یمن علیه کشتی های وابسته به رژیم صهیونیستی تا زمان توقف حملات این رژیم علیه غزه تاکید کرده بود.

ائتلاف متجاوز آمریکایی- انگلیسی دیروز نیز بار دیگر بخشی از خاک یمن را هدف قرار داد. جنگنده‌های ائتلاف متجاوز آمریکایی- انگلیسی فرودگاه الحدیده در غرب یمن را در دو نوبت هدف حملات هوایی قرار داده‌اند. المیادین اعلام کرد که جنگنده های آمریکایی و انگلیسی منطقه البحیسی در بخش اللحیه در الحدیده یمن را نیز در یک نوبت بمباران کردند.همچنین خبرنگار المسیره در استان حجه یمن گزارش داد که جنگنده های انگلیسی و آمریکایی در یک نوبت نیز منطقه بحیص در را بمباران کردند.

گفتنی است یمن اعلام کرده که در راستای حمایت از مردم و مقاومت فلسطین اجازه نخواهد داد کشتی‌های صهیونیست یا کشتی‌هایی که مقصد آن‌ها بندرهای اراضی اشغالی است از دریای عرب و دریای سرخ عبور کنند. ارتش یمن عملیات‌های موفقیت‌آمیزی را در این چارچوب به انجام رسانده و آسیب‌های اقتصادی فراوانی را به بندرهای جنوبی اراضی اشغالی وارد آورده است. اما در مقابل، ائتلاف متجاوز آمریکایی- انگلیسی در حمایت آشکار از جنایت‌های رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین در غزه، به بهانه حمایت از دریانوردی چندین بار اراضی یمن را مورد هجوم قرار داده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وقوع حادثه جدید دریایی در سواحل یمن  بیشتر بخوانید »

تامین امنیت ۱۰۰ درصدی شناور‌های غیرنظامی در خلیج عدن و دریای سرخ

تامین امنیت ۱۰۰ درصدی شناور‌های غیرنظامی در خلیج عدن و دریای سرخ


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، امیر دریادار ایرانی  با بیان اینکه نیروی دریایی ارتش در چند حوزه ماموریتی حضور جدی دارد، اظهار داشت: نخستین حوزه نمایش پرچم جمهوری اسلامی ایران در آب‌های آزاد و بین‌المللی است تا سیادت دریایی جمهوری اسلامی ایران نشان داده شود و تسهیل‌گر حوزه اقتصادی هم باشد.

به گفته فرمانده نیروی دریایی ارتش، دومین حوزه ماموریتی ایفای نقش موثر نیروی دریایی ارتش در زمینه دیپلماسی دریایی است و این نقش در دیدوبازدید‌های معمول میان نمایندگانی از نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیرو‌های دریایی کشور‌های دیگر درحال انجام است.

امیر دریادار ایرانی، اما عضویت نیروی دریایی ارتش در نشست فرماندهان نیرو‌های دریایی حاشیه اقیانوس هند را مهم‌تر از سایر حوزه‌های ماموریتی این نیرو عنوان کرد و گفت: محور این نشست معمولا اقتصاد و توسعه اقتصادی کشور‌های حاشیه اقیانوس هند است و می‌تواند نقش بسزایی برای توسعه همکاری‌های اقتصادی کشور‌های حاشیه اقیانوس هند باشد.

فرمانده نیروی دریایی ارتش در پایان اجرای فرمان فرمانده کل قوا را اصلی‌ترین ماموریت فعلی این نیرو دانست و گفت: این ماموریت، شامل تامین امنیت دریایی برای شناور‌های غیرنظامی، نفتکش‌ها، کشتی‌های تجاری در همه عرصه‌های اقیانوسی است و به طور ۱۰۰ درصدی در خلیج عدن و دریای سرخ درحال انجام است.

انتهای پیام/۹۵۵

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تامین امنیت ۱۰۰ درصدی شناور‌های غیرنظامی در خلیج عدن و دریای سرخ بیشتر بخوانید »