تصاویر/ بازدید رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از مرکز فرهنگی و موزه دفاع مقدس دزفول
تصاویر/ بازدید رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از مرکز فرهنگی و موزه دفاع مقدس دزفول بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، حجتالاسلام «عباس محمدحسنی» رییس سازمان عفیدتی سیاسی ارتش در بازدید از نمایشگاه هوایی دزفول، ضمن تبریک سال جدید و گرامیداشت یاد و خاطره شهدای انقلاب اسلامی با اشاره به استقبال مردم از این نمایشگاه، اظهار داشت: امسال شاهد حضور بسیار باشکوه و معنادار اقشار مختلف مردم در نقاط مختلف یادمانهای مربوط به دوران دفاع مقدس هستیم که نشان از میزان استقبال بسیار خوب از برنامههای راهیان نور داشته و امسال از هرسال دیگری در مقایسه با سالهای قبل حضور مردم با شکوهتر است و بخش قابل توجهی از این توفیق نتیجه کار دست اندرکاران یادمانها و نمایشگاهها است که نسبت به سالهای گذشته فضاآرائیهای بیشتری داشتهاند و این جذابیتهای نمایشگاهها و عشق مردم به شهدا چنین فضایی را شکل داده است.
وی تصریح کرد: نمایشگاه هوایی دزفول امسال با توجه به دو سال وقفه در برگزاری آن با قدرتی دوچندان و توانی مضاعف توسط مسئولین عزیز نیروی هوایی پایه ریزی و برگزار شد که نتیجه تلاش شبانه روزی تمامی عزیزان ما در پایگاه هوایی وحدتی است.
حجت الاسلام محمدحسنی با اشاره به منویات مقام معظم رهبری در خصوص جهاد تبیین افزود: رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) به عنوان دیدهبانی است که از مرتفعترین نقطه همه چیز را رصد میکنند و راه، هدف و شیوه حرکت از نقطه عزیمت تا سمت هدف را به ما نشان میدهند و این یک نعمت الهی است که ما از آن برخوردار هستیم و یکی از مهمترین این اهداف حرکت به سمت آرمانهای برتر همین «جهاد تبیین» است.
وی با اشاره به جهاد تبیین علمی خاطر نشان کرد: امروز ما در این نمایشگاه شاهد پرواز تیز پروازان نیروی هوایی الهی هستیم که با گذشت بیش از ۴۳ سال از پیروزی انقلاب اسلامی این هواپیماها هنوز سرپا هستند و این نتیجه بازآمدسازی تجهیزات توسط متخصصین و دانشمندان داخلی با بهره گیری از دانش فنی روز و دانش بومی است که نشان میدهد با وجود تحریمهای شدید استکبار جهانی، ما به مسیر خود ادامه داده ایم و هیچگاه در این مسیر نگاهی به بیرون نداشته ایم.
رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش افزود: نیروهای مسلح ما نیروهایی دانش پایه هستند که روی پای خود ایستاده اند و با اراده و عزم خود توانسته اند در مسیر پیشرفت و رشد روزافزون قرار گیرند و بحمدالله امروز با وجود چنین نیروهایی قدرت بازدارندگی خود را حفظ کرده ایم.
وی در ادامه با اشاره به توانمندیهای نیروی هوایی بیان داشت: نیروی هوایی ما مجموعهای عالم، معتقد و وفادار به ملت است که همواره از آغاز بیعت خود با امام (ره) و انقلاب پای آرمانهای انقلاب ایستاده است و شهدای این نیرو سند روشن وفاداری، ولایتمداری انقلابیگری و میهن دوستی هستند و این نمایشگاه جهادی ثمره خستگی ناپذیر کارکنان شریف این نیروی نیروی الهی است.
حجت الاسلام محمدحسنی تصریح کرد: چیزی به نام احساس خستگی در میان کارکنان شریف نیروهای مسلح از جمله نیروی هوایی وجود ندارد لذا چنین نیروهایی فعل کامل توانستن را صرف کرده اند و بی تردید زمانی که ما دستانمان را روی زانوهای خود بگذاریم و بلند شویم خداوند نیز کمک مان خواهند کرد و این چراغی امید بخش به ملت که همان هدف اصلی جهاد تبیین است، خواهد بود.
وی اضافه کرد: این همان هدفی است که به دوستان امید و به دشمنان نا امیدی و یاس را القا میکند لذا این نمایشگاه نیز یک جهاد تبیین عملی، تصویری، نوشتاری، کلامی، رفتاری است.
انتهای پیام/ 231
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
نیروی هوایی مجموعهای دانشپایه و معتقد است/ قدرت بازدارندگی خود را حفظ کردهایم بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از قم، شهید «یدالله فخارزاده بیدکی» فرزند رضا، از ستارههای پرفروغ آسمان ایثار و شهادت است که در لباس مقدس سربازی در ارتش، جان شیرین خویش را تقدیم آرمانهای اسلام کرد.
شهید فخارزاده دهم مهر سال ۱۳۴۱ در قم به دنیا آمد، بعد از پایان تحصیلات ابتدایی، در کنار پدر به شغل آهنگری روی آورد و با رسیدن به سن سربازی، لباس مقدس خدمت را در نیروی زمینی محوری ارتش جمهوری اسلامی ایران بر تن کرد.
این شهید عزیز، روز دوم فروردین ۱۳۶۱، در دزفول بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ به شهادت رسید و در گلزار شهدای شیخان قم به خاک سپرده شد.
در فرازی از وصیت نامه شهید فخارزاده بیدکی آمده است: «پس از شهادتم، امیدوارم که راهم ادامه دهید. هر وقت به یاد من بودید، به یاد شهیدان دیگر هم باشید و به یاد عزیزان کربلا.ای مادر که مرا با زحمت و رنج فراوان بزرگم کردی و به سن ۲۰ سالگی رساندی تا بتوانم این چنین برای مملکت و برای اسلام، راه حسین را در پیش بگیرم.»
به پاس رشادتهای شهید «یدالله فخارزاده بیدکی» و با پیگیریهای کارکنان نیروی زمینی محوری ارتش جمهوری اسلامی ایران، یکی از معابر شهر قم، واقع در خیابان آیت الله کاشانی به نام این شهید والامقام مزین شد.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
یاد شهیدان را فراموش نکنید بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، در پی پاکسازی و تأمین منطقه عملیاتی طریقالقدس، تنها دو منطقه «غرب رودخانه کرخه» و «غرب رودخانه کارون و خرمشهر» در اشغال متجاوزان باقی مانده بود. برای انتخاب منطقه عملیات بعدی و نکات مثبت و منفی هر منطقه، بحثهای فراوانی شد و سرانجام منطقه غرب رودخانه کرخه برای عملیات انتخاب شد.
منطقه عمومی عملیات فتحالمبین در غرب رودخانه کرخه قرار داشت که از شمال به ارتفاعات بلند و صعبالعبور «تیشهکن»، «دالپری»، «چاه نفت و تپه سیپتون» از جنوب به ارتفاعات بلند «میشداغ» تپههای رملی و چذابه (شیب) از شرق به رودخانه کرخه و از غرب به مرز بینالمللی در شمال و جنوب فکه محدود میشد.
جادههای آسفالته دزفول به دهلران، عینخوش به چمسری، امامزاده عباس به چاه نفت، جاده تنگه ابوغریب و پلهای احداث شده روی رودخانههای «چیخواب» و «دویرج» از مهمترین راههای مواصلاتی منطقه هستند.
موقعیت منطقه و عوارض حساس آن، به دشمن آرایش خاصی را تحمیل کرده بود که آگاهی نیروهای خودی از آن، زمینه وارد ساختن ضربات سهمگین را بر دشمن فراهم کرد.
عملیات فتحالمبین از نظر نظامی میتوانست چنین اهدافی را تأمین کند:
۱. انهدام نیروهای دشمن برای کاهش توان نظامی او
۲. دستیابی به خطوط پدافندی مطمئن برای برداشت نیرو (آزاد شدن نیروهای خودی از خطوط پدافندی و کسب آمادگی برای عملیات بعدی)
۳. خارج کردن شوش، اندیمشک، دزفول و پایگاه چهارم شکاری از برد توپخانه دشمن
۴. خارج کردن جاده اندیمشک _ اهواز از برد آتش مؤثر دشمن
۵. آزادسازی مناطق مهمی، چون سایت و رادار، جاده مهم اندیمشک _ دهلران و…
۶. تصرف جادههای نفتی منطقه ابوغریب
این عملیات ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوم فروردین ۱۳۶۱ با رمز مقدس «یا زهرا (س)» با چهار قرارگاه مشترک فتح، فجر، نصر و قدس آغاز و در سه مرحله انجام شد. پس از هشت روز درگیری، نیروهای خودی با تأمین تمام اهداف مورد نظر و استقرار بر روی ارتفاعات تینه، برقازه، رقابیه و میشداغ دشمن را تا رودخانه دویرج و تیههای ۱۸۲ در جنوب برقازه عقب راندند.
در این عملیات ۲۵ هزار تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی و ۱۷ هزار تن دیگر اسیر شدند. همچنین ۳۲۰ دستگاه تانک و نفربر، ۵۰۰ دستگاه خودرو و ۱۶۵ قبضه توپ به غنیمت نیروهای خودی درآمدند و نزدیک به ۳۵۰ دستگاه تانک و نفربر دشمن منهدم شده و ۱۸ فروند هواپیمای دشمن هم سرنگون شدند.
نوشته زیر بخشی از خاطرات علی مسرتی یکی از بچههای مسجد جزایری اهواز و همرزمان او از عملیات فتحالمبین از کتاب «دِین» خاطرات بچههای مسجد جزایری اهواز به کوشش «علی مسرتی» است که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است.
متن زیر روایت «صادق آهنگران» مداح اهل بیت (ع) از نحوه شهادت شهید «سعید درفشان» است:
«…شب عملیات فتحالمبین رو به روی سنگر فرماندهی با یکی از دوستانم به نام «سعید درفشان» صحبت میکردم. سعید یک فشنگ در دستش بود و موقع حرف زدن با آن بازی میکرد. داشتیم در مورد رفقایی که شهید شدند صحبت میکردیم. سعید ناگهان ساکت شد و رو به من کرد و گفت: «اگر این فشنگ به موضع سجده، به پیشانی آدم برخورد کند، این سعادت خیلی به آدم مزه میدهد.»
صبح فردا به من خبر دادند که سعید شهید شده است. به سردخانه شوش رفتم. پیکر سعید روی تخت بود. دیدم تنها یک زخم دارد؛ آن هم وسط پیشانیاش. شب آرزو کرد و صبح به وصال رسید…»
منابع
۱. کتاب جنگ؛ بازیابی ثبات/ محمد درودیان
۲. کتاب دِین، خاطرات بچههای مسجد جزایری اهواز/ علی مسرتی
انتهای پیام/ 118
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
برآورده شدن آرزوی شاعرانه شهید «سعید درفشان» در عملیات بیتالمقدس بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، در پی پاکسازی و تأمین منطقه عملیاتی طریقالقدس، تنها دو منطقه «غرب رودخانه کرخه» و «غرب رودخانه کارون و خرمشهر» در اشغال متجاوزان باقی مانده بود. برای انتخاب منطقه عملیات بعدی و نکات مثبت و منفی هر منطقه، بحثهای فراوانی شد و سرانجام منطقه غرب رودخانه کرخه برای عملیات انتخاب شد.
منطقه عمومی عملیات فتحالمبین در غرب رودخانه کرخه قرار داشت که از شمال به ارتفاعات بلند و صعبالعبور «تیشهکن»، «دالپری»، «چاه نفت و تپه سیپتون» از جنوب به ارتفاعات بلند «میشداغ» تپههای رملی و چزابه (شیب) از شرق به رودخانه کرخه و از غرب به مرز بینالمللی در شمال و جنوب فکه محدود میشد.
جادههای آسفالته دزفول به دهلران، عینخوش به چمسری، امامزاده عباس به چاه نفت، جاده تنگه ابوغریب و پلهای احداث شده روی رودخانههای «چیخواب» و «دویرج» از مهمترین راههای مواصلاتی منطقه هستند.
موقعیت منطقه و عوارض حساس آن، به دشمن آرایش خاصی را تحمیل کرده بود که آگاهی نیروهای خودی از آن، زمینه وارد ساختن ضربات سهمگین را بر دشمن فراهم کرد.
عملیات فتحالمبین از نظر نظامی میتوانست چنین اهدافی را تأمین کند:
۱. انهدام نیروهای دشمن برای کاهش توان نظامی او
۲. دستیابی به خطوط پدافندی مطمئن برای برداشت نیرو (آزاد شدن نیروهای خودی از خطوط پدافندی و کسب آمادگی برای عملیات بعدی)
۳. خارج کردن شوش، اندیمشک، دزفول و پایگاه چهارم شکاری از برد توپخانه دشمن
۴. خارج کردن جاده اندیمشک _ اهواز از برد آتش مؤثر دشمن
۵. آزادسازی مناطق مهمی، چون سایت و رادار، جاده مهم اندیمشک _ دهلران و…
۶. تصرف جادههای نفتی منطقه ابوغریب
عملیات ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوم فروردین ۱۳۶۱ با رمز مقدس «یا زهرا (س)» با چهار قرارگاه مشترک فتح، فجر، نصر و قدس آغاز شد. این عملیات در سه مرحله انجام شد. پس از هشت روز درگیری، نیروهای خودی با تأمین تمام اهداف مورد نظر و استقرار بر روی ارتفاعات تینه، برقازه، رقابیه و میشداغ دشمن را تا رودخانه دویرج و تپههای ۱۸۲ در جنوب برقازه عقب راندند.
در این عملیات ۲۵ هزار تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند و ۱۷ هزار تن دیگر اسیر شدند. همچنین ۳۲۰ دستگاه تانک و نفربر، ۵۰۰ دستگاه خودرو و ۱۶۵ قبضه توپ به غنیمت نیروهای خودی درآمدند و نزدیک به ۳۵۰ دستگاه تانک و نفربر دشمن منهدم شدند. در این عملیات ۱۸ فروند هواپیمای دشمن هم سرنگون شد.
نوشته زیر بخشی از خاطرات علی مسرتی یکی از بچههای مسجد جزایری اهواز و همرزمان او از عملیات فتحالمبین از کتاب «دِین» خاطرات بچههای مسجد جزایری اهواز به کوشش علی مسرتی است که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرد.
متن زیر خاطره برادر سوداگر از تسلیم شدن گروهی از نیروهای رژیم بعث عراق در عملیات فتحالمبین است.
«…. برادر سوداگر نقل میکند:
زمانی که گروه «چهل شاهد» (گروهی که متشکل از ۴۰ بسیجی عکاس و فیلمبردار اهل اهواز که لحظات غم و شادی دفاع مقدس را ثبت تصویری میکردند.) تشکیل شد، اوایل دو گروه ۲۰ نفره شدیم که مسئولیت یکی از این گروهها را من به عهده داشتم و «رضا عباباف» و «محمدعلی کمری» از اعضای گروه ما بودند.
در عملیات فتحالمبین ۱۰ نفر در قالب پنج گروه دو نفره فیلمبرداری با یک خودرو وانت لندکروز به لشکر محمد رسولالله (ص) رفتیم. آن چهار گروه را در گردانهای مختلف پیاده کردیم و من به همراه «سعید جولایی» با وانت به گردان عمار رفتم.
یک پیرمرد بسیجی پرانرژی به عنوان راننده و راهنما از گردان با ما آمد و به طرف خط مقدم یعنی رادار ۴ و ۵ حرکت کردیم. ایام نوروز بود بود و زمینهای تپهای آن منطقه بسیار سرسبز و خرم شده بود.
داشتیم از لابهلای تپهها به جلو میرفتیم که وارد یک دشت باز شدیم و با یک لشکر از تانک و نفربرهای دشمن که در آن مستقر شده بود، مواجه شدیم.
من و «سعید جولایی» از این مواجهه ناگهانی جا خوردیم و سست و شدیم، اما آن پیرمرد اصلاً توجه نداشت و با سرعت جلو میرفت و با صدای بلند میگفت: «ای لشکر صاحبزمان (عج)، آماده باش آماده باش» چند نفر از نیروهای خودی پیاده در حال رفتن بودند که به آنها هم میگفت: بپرید بالا.
یک نفربر عراقی به طرف مسیر راه ما آمد و جلوی ما را سد کرد. من آهسته به همگروه خود گفتم: «سعید، تمام شد، اسیر شدیم.» متوقف شدیم.
یک افسر بلندپایه عراقی از نفربر پیاده شد و به طرف ما آمد. من درب را باز کردم که پیاده شویم که آن افسر من را هل داد و کنارم نشست. من متعجب بودم که منظور او از این کار چیست که از جیب خود یک قرآن کوچک بیرون آورد و گفت: «أنا مسلم»
تازه متوجه شدیم که او و نیروهایش قصد تسلیم شدن دارند. من با مختصر عربی که میدانستم، به او گفتم: «لاتخف، أنت فی امانالاسلام»
به او فهماندیم که با لشکرش پشت سر ما بیاید. ما به سرعت به طرف نیروهای خودمان راه افتادیم و آنها هم به شکل منظم و ستونی به دنبال ما آمدند. از چند تپه که گذشتیم به نیروهای خودمان رسیدیم.
حسن باقری آنجا ایستاده بود. من پیاده شدم و موضوع را برای او توضیح دادم و او به نیروهایی که همراهش بودند دستوراتی داد. لحظاتی بعد آن لشکر با تمام نفربرها و تجهیزاتشان رسیدند و تسلیم شدند…»
منابع
۱. کتاب جنگ؛ بازیابی ثبات/ محمد درودیان
۲. کتاب دِین، خاطرات بچههای مسجد جزایری اهواز/ علی مسرتی
انتهای پیام/ 118
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
ماجرای نظامیان بعثی که خودشان را تسلیم رزمندگان اسلام کردند بیشتر بخوانید »