خاطره باهنر از مطالبات غیرممکن از دولتها/ لیدر اصلاحطلبان از میرحسین موسوی برائت نجست!
محمدرضا باهنر به تازگی با نقل یک خاطره؛ لزوم عقلانی شدن و ممکن بودن برخی خواسته ها و مطالبات نمایندگان مجلس را گوشزد کرد.
سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
لیدر اصلاحطلبان از میرحسین موسوی برائت نجست!
لیدر اصلاح طلبان که در مظان مطالبه بزرگ لزوم تعیین موضع نسبت به اظهارات اخیر میرحسین موسوی و جسارت های او به ساحت انقلاب اسلامی و مدافعان حرم قرار دارد؛ به تازگی بیانیه ای صادر کرد که در آن خبری از برائتجویی نیست!
خاتمی اخیرا در پیام خود به تشکل چپ مسلک انجمن اسلامی مهندسان نوشته است: یکی از عمده ترین عامل های نگونساری و فلاکت های بشری در تاریخ این بوده است که قدرت متمرکز از مدار خود خارج شده است و به جای اینکه ناشی از اراده و رضایت مردمان و نماینده آنان باشد، خود را ارباب مردم دانسته و مردم را فرمان بردار مطلق خود و خود را فرمانده مطلق دانسته است و منطق ویرانگر «الحق لمن غلب» برمنطق «فاعرف الحق تعرف أهله، غلبه یافته است. و درهنگام پرشور و شعورآفرین عاشورایی، توجه به فلسفه عاشورا و بینش و منش حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام که مظهرخداباوری، مردم خواهی، اخلاق محوری و ایثار بوده است اهمیت فراوان دارد.
به گزارش مجاهدت از جماران، او می افزاید: امام شهید، با فریاد بلندی که چون طوفان در رواق تاریخ پیچید، خطاب به مردمی که برای کشتن او آمده بودند فرمود: «اگر دین ندارید و از روز بازپسین بیمی به خود راه نمی دهید، در دنیایتان آزاده باشید. او، آزادی و آزادگی را منوط به دینداری نکرد، بلکه دینداری را پاسدار و تقویت کننده آزادگی که جوهر آدمی است دانست. این پیام بلند و آموزه درخشان عاشورایی برای ملت سرفراز ایران که آفریننده انقلاب بزرگی بوده است که جنبه سلبی آن عبارت است از نفی استبداد، نفی استعمار و نفی عقب ماندگی و عقب افتادگی و جنبه ایجابی آن در استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی مردم مدار و عدالت محور خودنمایی می کند. از اهمیت مضاعف برخوردار است.
این فرد همچنین تصریح می کند: عدالت آنگاه تحقق می یابد که حق هر صاحب حقی به او داده شود و کدام حق بالاتر از حق حاکمیت انسان بر سرنوشت خود که اگر بود فساد از میان برمی خیزد و فقر و محرومیت و تبعیض محو می شود و پیشرفت همه جانبه رو می نماید و مقاومت و مقابله در برابر کژتابی ها، بدرفتاری ها و توطئه هایی که از بیرون و درون بهروزی مردم و اعتلای میهن را هدف قرار می دهد پدید می آید و پایدار می شود. بکوشیم تا جمهوری اسلامی را چنین بدانیم و چنین بخواهیم و برای استقرار آن و درمان انحراف هایی که احیانا پدید آمده و می آید و اصلاح امور در جهت خواست تاریخی این ملت بزرگ و نومید و ناکام کردن آنان که عترت، برخورداری و سربلندی ملت ما را نمی خواهند تلاش و مجاهدت فکری و عملی کنیم! [1]
**همانطور که مشاهده می شود، خاتمی با بی تفاوتی از مطالبه بزرگی که نسبت به او وجود دارد عبور کرده و در پشت برخی مفاهیم مقدس، موضع طعنهوار گرفته است.
اینکه چرا لیدر اصلاح طلبان هیچ اهمیتی نسبت به افکار عمومی قائل نیست و چرا نمی فهمد که این سکوت او به علامت رضا تفسیر خواهد شد از تأملات عبرت آموز روزگار ماست.
میرحسین موسوی در بیانیه اخیر خود کاری کرده است که اصلاح طلبان دیگر نه راه پس دارند و نه راه پیش!
به این معنی که یا باید از او برائت بجویند و یا باید با او همراهی کنند.
این بزنگاه تاریخی همچون فتنه 88 و تحریم انتخابات 1400؛ منصه ای دیگر خواهد شد برای غربال شدن جریان اصلاحات و مشخص شدن بدخواه و خیرخواه آنها در پیشگاه نظام اسلامی و مردم.
بدیهیست که لیدر اصلاح طلبان تاکنون در این امتحان بزرگ مردود شده است.
***
خاطره باهنر درباره لزوم منطقی شدن برخی مطالبات نمایندگان مجلس
محمدرضا باهنر، رجل سیاسی اصولگرا و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون برخی شعارهای نمایندگان ادوار مجلس؛ خاطره ای جالب را مطرح کرده و گفته است:
“ما با رئیس مجلس یکی از دولتهای توسعهیافته آسیایی مذاکره میکردیم، بعد از صحبتهای دیپلماتیک، از او پرسیدیم وقتی مجلس شما تاسیس میشود مطالبات نمایندگان را چطور به دولت منتقل میکنید؟ ایشان گفت ما روز اول تشکیل مجلس، دو تا سه تا فراکسیون داریم، فراکسیون اقلیت، اکثریت و فراکسیون سوم. به اعضای فراکسیونها میگوییم شما مطالباتتان را از دولت لیست کنید و هر کدام مقداری مطالبه مینویسند آنها را جمع میکنیم، مثلا ۵۰ تا مطالبه میشود. بعد از آن جلسه پر کار و پرحجم با مسئولین کشور میگذاریم. بعد این مطالبات را ظرف دو ماه اینقدر چالش میکنیم که این مطالبات را در سه گروه جمعبندی میکنیم. یک سری مطالبات فوری، گروه دوم مطالبات ممکن اما درازمدت و گروه سوم مطالبات غیرممکن. این بخش سوم برای ما جالب بود و گفت مطالبات غیرممکن همان لیست سیاه میشود و هیچ مسئول، نماینده و رسانهای حق ندارد مطالبات غیرممکن را تبلیغ کند و اگر کسی مطالبات غیرممکن را تبلیغ کند، با او برخورد امنیتی میشود. نه اینکه بگویند تو نمایندهای و دوره آینده کاندیدا نمیشوی بلکه برخورد امنیتی با او میشود و میگویند تو مطالبات غیرممکن را تبلیغ میکنی. “
باهنر تصریح می کند: ما در مجلس از اول تا آخر هر چه دلتان بخواهد مطالبه غیرممکن داریم. مثلا ۸۰۰ هزار میلیارد پروژه نیمهتمام دولتی داریم و نمایندهها به دولت میگویند این پروژهها ظرف دو سالی که ما هستیم باید تمام شود. دولت میگوید پول آن را تصویب کردید؟ چطوری من آن را تمام کنم؟ شما تریبون مجلس را گوش دهید مرتبا دنبال مطالبات غیر ممکن هستند. [2]
*نکته و خاطره مهمی که مهندس باهنر در بحث “عقلانیت حکومتی” و حکمرانی مطلوب مطرح کرده اند بایستی نصب العین و مد نظر همه مقام داران و منصب داران کشور باشد.
در این وادی دقت شود که مخاطب این صحبت های دقیق مهندس باهنر لزوما مجلسیان نیستند و همه در هر سطوحی باید نسبت به رفتارهای معقول توجه داشته باشند.
***
گریم ناشیانه تاجزاده برای “فرار از زندان”
صبح ما: خانم الهه کولایی، از فعالان اصلاح طلب اخیرا در مصاحبه ای پیرامون “مصطفی تاجزاده” (که چندی قبل دستگیر و دادگاه وی به تازگی برگزار شد) گفته است:
“بیتردید تاجزاده یکی از اصولگراترین رهبران اصلاحطلبان است. او که به نسل انقلابیهای سال ۵۷ تعلق دارد، مانند بسیاری از همفکرانش شیوهها و ابزارهای اصلاحات را برای تحقق آرمانهای مردم ایران، کارسازتر از روشهای انقلابی یافته است؛ بنابراین او اصلاح نظام را، کمهزینهترین راه برای تحقق اهداف مردم ایران میداند که از انقلاب مشروطه مطرح شد و در انقلاب اسلامی تکرار شد. او بر این آرمانها پافشاری میکند. به این ترتیب تاجزاده در برابر روشها و هدفهای براندازان قرار میگیرد. “[3]
*اولا تاجزاده ای که بدون هیچ محکوم کردن یا هشداری می گفت “اغتشاشات آبان 98، وسیعتر و خشن تر تکرار می شود” و تاجزاده ای که می گفت “جامعه ایرانی لجن است” و تاجزاده ای که صراحتا دست به تحریم انتخابات 1400 زد؛ چگونه طرفدار روش های اصلاحی بوده است؟
اصلا آیا پذیرفته است چنین فرد تند و بدگویی را اصولگرا یا اصلاح طلب بدانیم؟
خانم کولایی که استاد دانشگاه هستند چگونه توانسته اند فردی که دست به تحریم انتخابات می زند را اصلاح طلب بدانند؟
ثانیا وقتی خود تاجزاده گفته بود “خیلی از حرفهای ما و براندازها یکی است و فقط در راه حل ها اختلاف داریم”؛ خانم کولایی چطور می توانند حرفهای او را اینطور تغییر مسیر داده و چیزی را به تاجزاده نسبت بدهند که خود او صراحتا خلاف آن را گرفته است.
***
1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1563310
2_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1257627
3_http://sobhema.news/?p=21964
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است