دعا

تقویت ایمان نتیجه دعا است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، دعا به تعبیر امام خمینی (ره) یکی از نعمت‌های خداوند بر انسان هست، دعا کردن نیز شکرانه این نعمت هست، نکته مهم در این میان آن هست که علاوه بر شناخت و درک این نعمت زوایای آن را بشناسیم. امام خامنه‌ای در بسیاری از بیانات خود همواره بر التزام به دعا کردن تاکید دارند. ایشان توصیه دارند چه در امور جزئی و چه در امر کلی نباید از دعا کردن غافل شد. 

مجموعه بیانات امام خامنه‌ای در خصوص مفهوم و معنای دعا در کتاب «دعا از منظر حضرت آیه الله العظمی سید علی خامنه‌ای مدظله‌العالی رهبر معظم انقلاب اسلامی» گدآوری و تدوین شده که قسمت سوم آن را در ادامه می‌خوانید:

دستاورد دعا تقویت ایمان در دل هست

رابطه درخواست کردن و گرفتن از خدا، مایه تعالی روح انسان هست و همان تقویت‌کننده روح عبودیت هست. «و هُو رحِیمٌ کرِیمٌ لم یجعل بینک و بینهُ من یحجُبک عنهُ»؛ خدای متعال بین خودش و تو، واسطه‌ای، فاصله‌ای و حجابی قرار نداده هست. هر وقت با خدا شروع کنید به سخن گفتن و عرض نیاز کردن، خدای متعال صدا و درخواست شما را می‌شنود. با خدا همیشه می‌شود هم‌زبان شد، می‌شود گفتگو کرد، می‌شود مأنوس شد و می‌شود از او درخواست کرد. این برای بشر، فرصت و نعمت خیلی بزرگی هست.

این حالت تضرّع هست که دل را از عشق خدا پر می‌کند؛ انسان را با خدا آشنا می‌کند؛ انسان را از خودبینی و خودنگریِ فسادانگیز تهی می‌کند و او را از نورِ مقدّس پروردگار و لطفِ الهی، سرشار می‌سازد. قدرِ این را بدانید که از همه‌چیز بالاتر هست. روح دعا و نماز عبارت هست از ارتباط با خدا، آشنا شدن با خدا. دعا انسان را به خدا نزدیک می‌کند.

دستاوردهای دعا چیست؟ وقتی ما با خدا سخن می‌گوییم، او را نزدیک خود احساس می‌کنیم، مخاطب خود می‌دانیم و با او حرف می‌زنیم، این دستاوردها ازجمله فواید و عواید دعاست. زنده نگه‌داشتن یاد خدا در دل، غفلت را ـ که مادر همه انحراف‌ها و کجی‌ها و فسادهای انسان، غفلت از خداست ـ می‌زداید. دعا غفلت را از دل انسان می‌زداید؛ انسان را به یاد خدا می‌اندازد و یاد خدا را در دل زنده نگه می‌دارد.

بزرگ‌ترین خسارتی که افراد محروم از دعا مبتلای به آن می‌شوند، این هست که یاد خدا از دل آن‌ها می‌رود. نسیان و غفلت از خدای متعال برای بشر بسیار خسارت‌بار هست. در قرآن چند آیه در این باره ذکر شده و بحث مفصّلی دارد. یکی از وظایف ما در ماه رمضان، دعا کردن هست. دعا انسان را به خدا نزدیک می‌کند؛ معارف را در دل انسان ماندگار و مؤثّر می‌کند؛ ایمان را قوی می‌کند.

دستاورد دوّم دعا، تقویت و استقرار ایمان در دل هست. خصوصیت دعا این هست که ایمان را در دل پایدار و مستقر می‌کند. ایمانِ قابل زوال در مواجهه با حوادث عالم و سختی‌ها، خوشی‌ها، تنعم‌ها و حالات گوناگون انسان، در خطر از بین رفتن هست. می‌شناسید کسانی را که ایمان داشتند؛ اما در مواجهه با مال دنیا، با قدرت دنیا، با لذات جسمی و شهوات قلبی، ایمان از دست آن‌ها رفت. این، ایمان متزلزل و غیر مستقر هست. خصوصیت دعا این هست که ایمان را در دل انسان مستقر و ثابت می‌کند و خطر زوال ایمان با دعا و استمرار توجّه به خدای متعال از بین می‌رود.

دستاورد پنجم دعا، ایجاد محبت به خدای متعال هست. دعا عشق به خدای متعال را در دل زنده می‌کند. مظهر همه زیبایی‌ها و خوبی‌ها ذات اقدس پروردگار هست. دعا و انس و تکلم با خدای متعال، این محبت را در دل به وجود می‌آورد. این انس با خدای متعال و ذکر خدای متعال و استغفار و دعا خیلی تأثیرات معجزآسایی بر روی دل انسان دارد؛ دل‌های مرده را زنده می‌کند. در قرآن، به ما گفته شده هست: «أُدعُونی أستجِب لکُم»؛ مرا بخوانید تا به شما پاسخ دهم. یکجا دارد: «و سئلُوا اللّه مِن فضلِهِ»؛ از فضل خدا طلب کنید و بخواهید. این‌ها وعده‌های الهی هست و وعده‌های الهی، صادق‌ترین وعده‌هاست و حتماً چنانچه از خدا بخواهید، خدا به شما پاسخ خواهد داد. 

اگر انس پیدا کنید، خواهید دید که خیلی از پاسخ‌ها همانی هست که در همان لحظه به شما داده می‌شود؛ یعنی آدم نباید خیال کند که پاسخ دعا حتماً همان پولی هست که از خدا خواسته هست و باید برسد! گاهی اوقات پاسخ، همانی هست که در آن لحظه به شما می‌دهند. آن‌چنان نورانیتی در دل شما به وجود می‌آید که می‌بینید اصلاً پاسختان را همان ساعت گرفته‌اید. آن حالتی را که انسان در دعا پیدا می‌کند، گاهی احساس می‌کند که دیگر غیر از آن، هیچ‌چیز نمی‌خواهد.

دعا در عین اینکه دلِ انسان را با خدا متّصل و جان آدمی را سرشار از صفا و معنویت می‌کند، فکر و ذهن او را هم هدایت می‌نماید. اگر کسی خیال کند که می‌توان دل و روح را بدون این‌ها صاف کرد، سخت در اشتباه هست. از راه گریه نیمه‌شب، از راه خواندن قرآن با تدبّر و با دقّت، از راه خواندن ادعیه صحیفه سجادیه، دل انسان صاف می‌شود؛ و الّا این‌طوری نیست که بگوییم آقا برو دلت را صاف کن؛ هر کاری هم کردی، کردی.

تأثیرات آن علاوه بر تأثیرات فردی و ملی، تأثیرات بین‌المللی خواهد بود. ما دیگر کدام واجب را داریم که این‌طور باشد. این عمل و فریضه، هم دل و روح و باطن خود انسانِ حج‌گزار را تصفیه می‌کند، نورانی می‌کند و به خدا نزدیک می‌کند؛ با استغفار و با تضرّع و مناجات الهی آشنا و معنوی می‌کند. انسان ناامید که چیزی طلب نمی‌کند. پس دعا یعنی امید که ملازمِ با امید به اجابت هست. این امید به اجابت، دل‌ها را مُشعل می‌کند و منوّر نگه می‌دارد.

انتهای پیام/ ۱۶۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

تقویت ایمان نتیجه دعا است بیشتر بخوانید »

دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان

دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان


دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان

نوید شاهد: در دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان می‌خوانیم: اَللّـهُمَّ افْتَحْ لى فیهِ اَبْوابَ فَضْلِکَ وَاَنْزِلْ عَلَى فیهِ بَرَکاتِکَ وَوَفِّقْنى فیهِ لِمُوجِباتِ مَرْضاتِکَ وَاَسْکِنّى فیهِ بُحْبُوحاتِ جَنّاتِکَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ خداوندا در این روز در‌های فضل وکرمت را به روی من بگشا و برمن برکاتت را نازل فرما وبر موجبات رضا وخشنودیت موفقم بدار ودر وسط بهشتهایت مرا مسکن ده،‌ای پذیرنده دعای پریشانان. ای خدا در این روز به روی من درهای فضل و کرمت بگشا و بر من برکاتت را نازل فرما و بر موجبات رضا و خوشنودیت موفقم بدار و در وسط بهشت هایت مرا مسکن ده ای پذیرنده دعای مضطر پریشان.

 اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِک خدایا درهای فضلت را بروی من باز کن؛ الان خداوند با فضل خود با ما معامله می کند واگر بخواهد با عدلش با ما برخورد کند کار همه ما خراب است. در دعا می خوانیم « اللهم عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک» در قرآن آمده است که: « ما أَصابَک مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَک مِنْ سَیئَةٍ فَمِنْ نَفْسِک »هر پیش آمدی که بر سر شما می آید بخاطر اعمال بد خودتان هست « و یعفوا عن الکثیر» تازه خیلی از اور بد شما را خدا ندیده می گیرد.

 و این ندیده گرفتن خیلی از کارهای بد ما تسط خدا فضل اوست و اگر بخواهد مو به مو محاسبه کند عدل اوست. از خدا بخواهیم که با فضل خودش با ما برخورد کند. فَضْلِک وَ أَنْزِلْ عَلَی فِیهِ بَرَکاتِک خدایا برکاتت را بر ما نازل کن، برکات چیست؟ بعضی ها عمر با برکت دارند، طلبه و غیر طلبه فرقی نمی کند، اگر پول داری کار خیر بکنی، و اگر طلبه و عالم هستی برکت داشته باشی، مثل شیخ محمد حسین زاهد که می گفت: من پنج هزار شاگرد تربیت کرده ام. مثل شیخ عباس قمی بشوی ایشان چقدر عمر با برکتی داشته است! این همه کتاب نوشته است. وَ أَنْزِلْ عَلَی فِیهِ بَرَکاتِک خدایا برکاتت را بر من نازل کن، علامه مجلسی چه عمر با برکتی داشت؛ فقط صد و ده جلد بحار الانوار نوشت و…طلبه ها کاری کنید که عمر با برکت داشته باشید؛ به پیش نمازی قناعت نکنید؛ اهل کار باشید ملا بشوید.

 وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِک خدایا من را به اموری که مورد رضای توست موفق بدار، اهل دعا و دستگیری از دیگران باشم. کاری بکنم که خدا از من راضی بشود. وَ أَسْکنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِک خدایا من را در وسط بهشت ساکن کن، شاید وسط بهشت محل سکونت اولیاء الهی است که آن زا از خدا درخواست می کنیم یا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّین ای خدایی که دعای مضطرین را اجابت می کنی، دعاهای امروز را در حق من مستجاب کن. انتهای پیام/



منبع خبر

دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان بیشتر بخوانید »

دعا یعنی ارتباط و اتّکال انسان با خدا


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، دعا به تعبیر امام خمینی (ره) یکی از نعمت‌های خداوند بر انسان هست، دعا کردن نیز شکرانه این نعمت هست، نکته مهم در این میان آن هست که علاوه بر شناخت و درک این نعمت زوایای آن را بشناسیم. امام خامنه‌ای در بسیاری از بیانات خود همواره بر التزام به دعا کردن تاکید دارند. ایشان توصیه دارند چه در امور جزئی و چه در امر کلی نباید از دعا کردن غافل شد. 

مجموعه بیانات امام خامنه‌ای در خصوص مفهوم و معنای دعا در کتاب «دعا از منظر حضرت آیه الله العظمی سید علی خامنه‌ای مدظله‌العالی رهبر معظم انقلاب اسلامی» گدآوری و تدوین شده که قسمت سوم آن را در ادامه می‌خوانید:

دعا روشنایی راه هست

ذکر، فواید عجیبی دارد که حالا من آنچه را که در اینجا یادداشت کرده‌ام، عرض می‌کنم: «دفع انگیزه‌های مادّه گرایانه و هوسرانی‌های گمراه‌کننده» ذکر، مثل مدافعی هست که در مقابل هجوم این هوس‌ها، ما را و دل ما را محافظت می‌کند. دل خیلی آسیب‌پذیر هست. ما دلمان، روحمان خیلی آسیب‌پذیر هست. در مقابل چیز‌هایی تحت تأثیر قرار می‌گیریم؛ دل مجذوب به جاذبه‌های گوناگونی می‌شود. اگر بخواهیم دل ـ که جای خداست، جایگاه خداست. 

رفیع‌ترین مرتبه در وجود انسان، دل انسان هست؛ یعنی همان باطن و حقیقت وجودی انسان ـ سالم و پاکیزه بماند، مدافعی لازم هست؛ این مدافع ذکر هست. ذکر نمی‌گذارد که دل دستخوش تهاجم بی‌امان هوس‌های گوناگون شود و از دست برود. ذکر دل را نگه می‌دارد که در فساد و در جاذبه‌های گمراه‌کننده غرق نشود. در همین رابطه من روایتی را دیدم که خیلی پرمعناست؛ می‌فرماید: «ألذّاکِرُ فِی الغافِلِین کالمُقاتِلِ فِی الفارِّین».

در میدان جنگ، یک رزمنده را می‌بینید که دفاع می‌کند، ایستادگی می‌کند و از همه امکاناتش برای ضربه زدن به دشمن و جلوی تهاجم دشمن را گرفتن، استفاده می‌کند؛ اما رزمنده دیگر هم ممکن هست باشد که بگریزد؛ طاقت تحمل از دست بدهد و از مقابل دشمن بگریزد. می‌فرماید: ذاکر در میان جمعِ غافل مثل همان سرباز رزمنده ایستادگی کننده هست در میان کسانی که دارند فرار می‌کنند. ببینید این تشبیه و تنظیر به همین لحاظ هست؛ چون او دارد در مقابل تهاجم بیگانه دفاع و ایستادگی می‌کند، ذکر شما هم دارد ایستادگی می‌کند. موانع درونی را باید با تضرّع به درگاه پروردگار، با دعا، با توجّه، با تربیت و تهذیب نفس، با تقویت اخلاق، با عبادت و با توسّل، از پیش پا بردارید.

دستاورد‌های دعا چیست؟ وقتی ما با خدا سخن می‌گوییم، او را نزدیک خود احساس می‌کنیم، مخاطب خود می‌دانیم و با او حرف می‌زنیم، این دستاورد‌ها ازجمله فواید و عواید دعاست. زنده نگه‌داشتن یاد خدا در دل، غفلت را ـ که مادر همه انحراف‌ها و کجی‌ها و فساد‌های انسان، غفلت از خداست ـ می‌زداید. دعا غفلت را از دل انسان می‌زداید؛ انسان را به یاد خدا می‌اندازد و یاد خدا را در دل زنده نگه می‌دارد. بزرگ‌ترین خسارتی که افراد محروم از دعا مبتلای به آن می‌شوند، این هست که یاد خدا از دل آنها می‌رود. نسیان و غفلت از خدای متعال برای بشر بسیار خسارت‌بار هست.

دعا، وسیله مؤمن و ملجأ مضطر و رابطه انسان ضعیف و جاهل با منبع فیّاض علم و قدرت هست و بشر بی رابطه روحی با خدا و بدون عرض نیاز به غنی بالذات، در عرصه زندگی سرگشته و درمانده و هدر رفته هست؛ «قُل ما یعبؤُا بِکُم ربِّی لو لا دُعاؤُکُم»

دعا برای انسان راه را روشن می‌کند، انسان را از سردرگمی و حیرت نجات می‌دهد، علاوه بر اینها دعا محتوای ذهن دعاکننده را برای مستمع و مخاطب واضح و آشکار می‌کند. وقتی شما دعای کسی را گوش می‌دهید که با خدا حرف می‌زند می‌توانید از دعای او، از خواهش او کشف کنید که این چگونه انسانی هست، حقیر هست یا عظیم هست، کوتاه بین هست یا بلندنظر و بلندهمت هست، مؤمن هست یا مردد هست. 

دعا چیز عجیبی هست؛ لذا در طول تاریخ صدر اوّل اسلام همه‌جا دعا هست. پیغمبر در جنگ بدر هم دعا کرد، در جنگ احد هم دعا کرد؛ یعنی دعا پیروزی و شکست نمی‌شناسد. دعا یعنی ارتباط و اتّکال انسان با خدا، آن‌وقتی هم که انسان در اوج قدرت و پیروزی هست بازهم محتاج دعا هست؛ باید با خدا حرف بزند، باید از خدا بخواهد. 

قرآن به پیغمبر ما دستور داد که «إِذا جاء نصرُ اللّهِ و الفتح» وقتی یاری خدا رسید و پیروزی نصیب شد «و رأیت النّاس یدخُلُون فِی دِینِ اللّهِ أفواجاً» و دیدی که مردم دسته‌دسته و فوج فوج به اسلام وارد می‌شوند، تازه «فسبِّح بِحمدِ ربِّک و استغفِرهُ» تازه اوّل انابه تو هست، اوّل عرض نیاز تو به درگاه قادر متعال هست. ملت ما از وقتی پیروزی را به دست آورد آستانه دعا را رها نکرد. ببینید امروز در جامعه ما چقدر دعا و توجّه به خدا زیاد هست؛ راز پیروزی ما هم همین‌هاست؛ بنابراین ذکر موجب می‌شود که ما بتوانیم در آن صراط مستقیم سلوک کنیم؛ پیش برویم. آن هدفی که ترسیم کردیم برای خودمان به‌عنوان مؤمن، به‌عنوان مسلمان، به‌عنوان پیرو یک مکتب مترقی، به‌عنوان کسانی که انگیزه داریم برای برپا داشتن این بنای رفیعی که خبر از شکوفایی تمدن اسلامی در آینده و در قرون آینده می‌دهد، احتیاج داریم به ذکر خدا تا بتوانیم در این جادّه حرکت کنیم.

به مجرّد اینکه کسی از خدا غفلت کند، قلب، زندگی خود را از دست می‌دهد و روح، میرا می‌شود. اگر دوباره ذکر و توجّه به سراغش بیاید، جان می‌گیرد و الّا خواهد مرد. اگر رویکرد مجدّدش به خدا و معنویات، به طول انجامد، تبدیل به جماد خواهد شد. این را اسلام و آیات قرآن به ما می‌گوید: «أ لم یأنِ لِلّذِین آمنُوا أن تخشع قُلُوبُهُم لِذِکرِ اللّه.»

و یا: «ألا بِذِکرِ اللّهِ تطمئِنُّ القُلُوب.» اینها در اسلام هست؛ یعنی همان اسلامی که می‌گوید «به سراغ کشف منابع طبیعی و ساختن این دنیا بروید؛ ابزار مادّی را به دست بگیرید؛ ذهن را مجهّز به علم کنید؛ دنیا را طبیعت را مادّه را و منابع را بشناسید و کشف کنید و پرورش دهید، چون از آنِ شماست»؛ یادآور می‌شود که «این‌همه را برای خدا بکنید؛ به یاد خدا باشید؛ ذکر خدا را از دل بیرون نکنید و همه این حرکات را به‌صورت عبادت انجام دهید.»‌

می‌گوید که باید به درِ خانه خدا بروید: «قُل ما یعبؤُا بِکُم ربِّی لو لا دُعاؤُکُم» باید دعا کنید. «و قال ربُّکُمُ ادعُونی أستجِب لکُم» باید دعا کنید تا از خدا جواب بشنوید. حیات انسان، جز در رابطه با خدا، معنا ندارد. مهمی‌ترین خاصیت دعا ـ که من قبلاً هم درباره آن قدری صحبت کرده‌ام. همین ارتباط با خدا و احساس عبودیت در مقابل خداوند، بزرگ‌ترین اثر و خاصیت خداست؛ از خدا خواستن که آن‌وقت خدای متعال هم اجابت خواهد کرد.

انتهای پیام/ ۱۶۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

دعا یعنی ارتباط و اتّکال انسان با خدا بیشتر بخوانید »

دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان+ تفسیر

دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان+ تفسیر


دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان+ تفسیر

در دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان آمده است: «همان‌طور که دکتر صلاح مریض را هر چه باشد، می‌داند، خدای تبارک و تعالی هم هر چه صلاح ما باشد را می‌دهد. به یکی کمتر و به یکی بیشتر می‌دهد و ما نباید اعتراضی کنیم. اگر این روحیه را پیدا کردیم که هر چه خدا به ما دهد به همان راضی باشیم، خدا هم از ما راضی می‌شود؛ اما اگر در دلمان شکایت داشته باشیم که خدا به ما کم داده، به این معنی است که خدا هم از ما راضی نیست. »
 

نوید شاهد: شرح دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان به شرح ذیل است :

بسم الله الرحمن الرحیم

«اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الی مَرْضاتِکَ دلیلاً ولا تَجْعَل للشّیطان فیهِ علی سَبیلاً واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین»

«خدایا قرار بده برایم در آن به سوی خوشنودی‌هایت راهنمایی و قرار مده شیطان را در آن بر من راهی و قرار بده بهشت را برایم منزل وآسایـشگاه، ای برآورنده حاجت‌های جویندگان. »

دعای روز بیست و یکم ماه رمضان

جایگاه بهشت و جهنم

مضمون این دعا همان چیزهایى است که در خطبه‌معروف حضرت رسول – صلى‌الله علیه و آله و سلم – که‌در آخر ماه شعبان انشا فرمودند، به آن اشاره شده‌است. خطبه مزبور خطبه مفصلى است و معمولاً همه‌گویندگان در ماه رمضان به آن اشاره مى‌کنند. من هم‌شاید در یکى از دعاها اشاره کرده باشم. پس از این که‌حضرت رسول – صلى‌الله علیه و آله و سلم – در ضمن‌آن خطبه، فضیلت‌هاى ماه رمضان را بر مى‌شمارد، ازجمله این که ماه رمضان چه ماهى است، چگونه درهاى‌رحمت الهى در این ماه باز است، خداوند چقدر بندگان‌را در این ماه مى‌آمرزد، ثواب یک رکعت نمازش مطابق‌هفتاد رکعت است، کسى که یک آیه قرآن تلاوت بکند،چه پاداشى براى او است، نفس کشیدن شما در این ماه‌به منزله تسبیح است و خواب شما در ماه رمضان‌عبادت است، این قدر برکت دارد، پس از این که این‌هارا مى‌گوید، در آخر مى‌فرماید:

«یاایها الناس ان ابواب الجنان فى‌هذا الشهر مفتحةعلیکم فاسئلوها ان لایغلقها علیکم»۱

خلاصه در این خطبه حضرت مى‌فرماید: «اى مردم!در این ماه، درهاى بهشت به روى شما باز است، پس‌بروید در خانه خدا و التماس کنید و مسألت کنید که خدا درهاى بهشت را بر روى شما نبندد» و سپس مى‌فرمایدکه: «اى مردم! در این ماه، درهاى جهنم به روى شمابسته است. بروید در خانه خدا و درخواست بکنید که‌این درها را بر روى شما باز نگرداند.» این همان چیزى‌است که حضرت رسول(ص) فرموده است که برویدمسألت و درخواست بکنید. در این دعا داریم این‌درخواست و سؤال را مى‌کنیم و مى‌گوییم:

خدایا! درهاى بهشت که در این ماه به روى ما باز است،آن درها را نبند و درهاى جهنم را که در این ماه بسته‌است، بر روى ما باز مکن. در همان روایت بازمى‌فرماید: در این ماه که شیاطین در غل و زنجیرند، ازخدا بخواهید که غل و زنجیرها را از آن‌ها برندارد.

مسأله بر سر این است که منظور از این که درِ بهشت بازاست و در جهنم بسته است، چیست؟ و این که‌فرموده‌اند از خدا بخواهید که در بهشت را که باز است،نبندد و در جهنم را که بسته است، باز نکند، چه مفهومى‌را مى‌رساند؟ آیا واقعاً جهنم جایى مخصوص است که‌خداوند در این ماه درهاى آن را بسته است و ما بگوییم‌باز نکن و او هم باز نکند، یا این که بهشت جایگاهى‌خاص است که ما بگوییم خدایا! در بهشت را نبند و اوهم در بهشت را نبندد؟ یا این که مطلب چیز دیگرى‌است.

اعضا و جوارح ما، درهاى بهشت یا جهنم

درهاى بهشت و جهنم کنایه است. جهنم و بهشت دروجود خودِ ما نهفته است. یعنى ما هستیم که مى‌توانیم‌درِ بهشت را به روى خودمان باز کنیم و یا درِ جهنم را به‌روى خودمان ببندیم یا به عکس، ماییم که مى‌توانیم درِبهشت را که به روى‌مان باز است، کارى بکنیم که به‌روى ما بسته بشود یا درِ جهنم را که بر روى ما بسته‌است، کارى کنیم که باز شود. دست و چشم و پا و گوش،قلب و همه اعضا و جوارح ممکن است براى ما، درهاى‌جهنم باشند. همچنان که ممکن است همین‌ها درهاى‌بهشت باشند. چشم‌تان را اگر متوجه به نامحرمى بکنى،اگر به جایى که نباید نگاه بکنى، مثلاً به منظره حرامى نگاه‌بکنى، این چشم شما حالا براى شما در جهنم شده است.یعنى از راه این چشم به جهنم مى‌روید. اما اگر با این‌چشم به روى خطّ قرآن نگاه بکنى، به صورت عالم نگاه‌بکنى، به چیزهایى که شما را به یاد خدا بیاورد نظر بکنى،همین چشم شما، درى شده است براى شما به روى‌بهشت و هکذا گوش و قلب شما.

اگر خداى ناکرده افکار شیطانى در دلتان بپرورانید واندیشه‌هاى شیطانى بکنید، قلب شما براى‌تان در جهنم‌شده است و اگر در دل‌تان افکار خوب و صالح داشته‌باشید و نقشه‌هایى بکشید براى این که به صلاح‌مسلمانان و به صلاح جامعه باشد، با این امر درِ بهشت‌به روى شما باز شده است. پس پیغمبر خدا(ص) که‌مى‌فرماید: «در این ماه درهاى جهنم بسته شده است»به این معنا است.

مراد از غل و زنجیر

در حالت روزه تا اندازه‌اى جلوى هواى نفس شما گرفته‌است و همین گرفته شدن جلوى هواهاى نفسانى‌معنایش این است که درِ جهنم بسته شده است یاشیاطین در این ماه در غل و زنجیرند. چون شیطان ازراه هواهاى نفسانى ما، از راه اعضا و جوارح ما واردمى‌شود و ما را به دوزخ مى‌کشاند. وقتى که ما در این ماه‌اعضا و جوارح‌مان را از وساوس شیطانى حفظ کنیم و به‌دنبال هواى نفس نرویم، معنایش این است که شیطان‌هادر غل و زنجیرند. بله! خدا واقعاً همیشه در بهشتش رابه روى همه باز گذاشته است، در جهنمش هم بسته‌است. خدا نمى‌خواهد کسى را به جهنم ببرد، خود بندگان‌هستند که به این راه مى‌روند. البته «آن که مى‌سوزد،خودش آتش ز دنیا مى‌برد» ما که دعا مى‌کنیم، بایددرصدد هم باشیم و متوجه باشیم که توفیق عبادت را ازخدا بخواهیم. ولى تلاش و کوشش هم باید بکنیم.

در ماه رمضان خدا درهاى بهشت را به روى ما باز کرده‌است؛ این که ما را به قرائت قرآن ترغیب کرده است،این در بهشت است که خدا به روى ما باز کرده است.،این که توفیق برخوردارى از شب‌هاى قدر را به ما داده،در بهشت را به روى ما بازکرده است. مهم این است که‌باید به سوى این درها برویم، باید اعمالى را که شب قدردارد، انجام بدهیم و عبادات را از روى اخلاص انجام‌بدهیم، از روى اخلاص روزه بگیریم، از روى اخلاص‌قرآن بخوانیم، از روى اخلاص شب‌هاى قدر را احیابداریم،کارهایى را که نباید بکنیم در ماه رمضان نکنیم،دروغ نگوییم، غیبت نکنیم، تهمت نزنیم، به ارحام‌وهمسایگانمان خوبى بکنیم، حق حقداران را پس بدهیم؛اینها درهاى بهشتى است که خداوند متعال در ماه‌رمضان به روى ما باز کرده است. حالا باید خودمان‌سعى نماییم که این کارها را بکنیم و از خدا هم بخواهیم‌که این درها را به روى ما نبندد؛ یعنى به ما توفیق بدهدکه در این راه برویم.

آدم روزه‌دار چیزهایى را که حرام شده است،نمى‌تواند بخورد؛ حرفى که حرام باشد (مانند دروغ‌نسبت دادن به خدا و معصومین علیهما السلام)نمى‌تواند بزند. این درهاى جهنمى است که خدا بسته‌است. باز کردن آن به این است که در روزى از روزهاى‌رمضان، زبان شروع کند به افترا و غیبت کردن، این درجهنم را براى خود باز کردن است. پس سعى کن که‌غیبت نکنى، تهمت نزنى، دروغ نگویى، معصیت نکنى واز خدا هم بخواهى که در جهنم را به رویت ببندد وبى‌گمان خدا در جهنم را به رویت مى‌بندد و در بهشت رابه رویت باز مى‌کند. در جمله مهم دیگرى که در این‌دعا آمده است، مى‌فرماید: مرا توفیق بده در این روزبراى تلاوت قرآن.

خواص و مراتب تلاوت قرآن

تلاوت قرآن به ویژه در ماه رمضان، خصوصیتى‌دارد. چون رمضان ماه نزول قرآن است و قرآن که‌عظمتش از همه چیز بالاتر است، تلاوتش مراتبى دارد.تلاوت با تأمل، تلاوت با تدبر و تلاوت همراه با توجه به‌خدا. ممکن است دو نفر تلاوت قرآن بکنند، اما چه بسا استفاده‌اى که یکى از آنها از قرآن کرده با بهره‌اى که‌دیگرى برده است زمین تا آسمان فرق داشته باشد، اگرچه تلاوت قرآن به هرگونه که باشد، خودش ثواب داردو روز قیامت هم از طرف خداوند خطاب مى‌شود: «اقرءوارق» یعنى این که قرآن بخوان و بالا برو. نتیجه این که‌بالا رفتن در درجات بهشت وابسته به مقدار قرائت‌قرآن است. البته قرائت قرآن توأم با عمل به قرآن این‌است که توفیق قرائت قرآن را هم در این ماه‌مى‌خواهیم. در آخر این دعا مى‌فرماید: «یا منزل‌السکینة فى قلوب المؤمنین» یعنى اى آرام بخش دل‌مؤمنین، این اشاره به آیه شریفه‌اى در سوره فتح است‌که خداوند متعال در آنجا مى‌فرماید:

«هو الذى انزل السکینة فى قلوب المؤمنین»۲

خداست که آرامش را در قلوب و دل‌هاى مؤمنان‌قرار مى‌دهد. «سکینه» یعنى وقار و آرامش و پابرجا وثابت قدم بودن، یعنى خدا به دل‌هاى انسان‌هاى باایمان، آرامش و وقار بخشیده است. در این جا ازخداوند مسألت داریم که به حق این صفت کریمه‌اش که‌فرو فرستادن وقار و آرامش است، آن حاجات ما رابرآورده سازد.

پی‌نویس‌ها:

۱- خطبه مبارکه شعبانیه حضرت رسول در استقبال‌از ماه مبارک رمضان

۲- سوره مبارکه فتح، آیه‌ ۴

در دعاى روز بیست و یکم از خدا درخواست‌مى‌کنیم که راه و راهنمایى براى من معین کن تا به‌مرضات تو برسم.

رضاى خدا به معناى خشنودى خدا است. در این‌بند از دعا مى‌گوییم خدایا! آن راهى و آن راهنمایى را که‌ما را به سرمنزل خشنودى تو برساند در پیش روى ماقرار بده؛ قرآن کریم راه به سوى مرضات خدا را معین‌فرموده است؛ این که انسان چه راهى را برود، موجب‌خشنودى خداست و به چه راهى برود موجب‌ناخشنودى خداست. خداوند در این آیه شریفه‌مى‌فرماید: «ان تکفروا فان الله غنى عنکم»

اى بندگان! شما اگر کفران نعمت خدا کنید، یعنى،شکر و اطاعت خدا نکنید، خدا غنى و بى‌نیاز از شما وعبادات شما است. یعنى با کفران شما نقصى بر خدا واردنمى‌آید. ولى چیزى که هست کفر ورزیدن براى خودشما پسندیده نیست. به عبارتى، اگر بنده‌اى کفران نعمت‌بکند، به خودش ضرر و صدمه زده است و هرگز نقصى‌العیاذ بالله بر خدا وارد نیاورده است که خدا بگوید چرااز من اطاعت نکردى؟ معمولا خشنودى مازمانى است‌که کسى نفعى به ما برساند و اگر به جاى نفع، ضرر به مابرساند، ناخشنود مى‌شویم. ولى خشنودى خدا براى خودماست؛ چنان که فرموده است: اگر شما کافر بشوید به‌ضرر خودتان اقدام کرده‌اید و در ادامه آیه شریفه‌مى‌فرماید: «وان تشکروا یرضه لکم»۲ و اگر شما شکرگزارى بکنید، خدا این شکر را مى‌پسندد و به نفع‌شماست؛ یعنى این شکر براى خود شماست وخدا که ازشکر شما راضى مى‌شود و آن را مى‌پسندد، نه این که‌براى خودش، بلکه شکر شما را براى نفع شما مى‌پسندد.بنابراین معلوم شد که شکر خدا موجب تحصیل رضاى‌خداست.

خداوند سبحان راه را معین کرده است؛ اگرمى‌خواهیم خدا ازما راضى و خشنود باشد باید خدا رااطاعت بکنیم و این اطاعت به نفع خود ما تمام مى‌شود.بنابر این راه شکر خدا، اطاعت خداست واین راه، راهى‌است که شیطان مخالف آن است، یعنى شیطان ما را به‌راه کفران نعمت مى‌کشاند وخدا ما را به سوى طاعت وشکر خودش مى‌خواند در قسمت بعدى دعا مى‌گوییم:

«ولا تجعل للشیطان فیه على سبیلا» (و براى شیطان‌تسلطى نسبت به من قرار نده.) طورى نباشد که شیطان‌بر من تسلط پیدا بکند و مرا به سوى راهى بخواند که‌برخلاف رضاى تو و موجب ناخشنودى توست. نتیجه‌این دعا این مى‌شود که ما آرزو داریم به بهشت برویم.براى اینکه اگر ما رضا و خشنودى خدا را تحصیل کردیم،یعنى کارى کردیم که خدا از ما خشنود باشد و از خداخواستیم که شیطان را بر ما مسلط نکند و شیطان هم برما مسلط نباشد، نتیجه‌اش این است که به بهشت‌مى‌رویم. مطمئنا در صورتى‌که رضا و خشنودى خدا راتحصیل کنیم و به حرف و اغواى شیطان گوش ندهیم،نتیجه‌اش این مى‌شود که در آخرت به بهشت برویم. لذادر بند بعدى دعا مى‌خوانیم: «واجعل الجنه لى منزلاومقیلا» (وقرار بده براى من بهشت را منزل و محل‌استراحت) این نتیجه دعاهاى قبلى است.

برترین منازل

منزل، مقیل، مسکن و مأوى، همگى یک معنا دارند،هر چند هر کدام از این‌ها داراى اعتبارات مختلفى است.منزل یعنى محل نزول، به اعتبار این که در جایى وارد مى‌شویم به آن منزل مى‌گوییم و به اعتبار این که درجایى سکنى مى‌گزینیم، آن جا مسکن ماست و به آن‌مسکن مى‌گوییم. به اعتبار این که این جا را پناه خود قرارمى‌دهیم، مى‌گوییم مأوى و به اعتبار این که در این جااستراحت مى‌کنیم، آن رامقیل مى‌گوییم. پس «مقیل»یعنى جاى استراحت. این است که مى‌گوییم: خدایابهشت را منزلگاه ما قرار بده، منزل ما ومحل استراحت‌ما قرار بده.

در پایان این دعا با تمسک و توسل به صفتى دیگر ازصفات حق تعالى مى‌گوییم: «یا قاضى حوائح الطالبین»اى کسى که حاجت حاجتمندان را ادا مى‌کنى و اى‌برآورنده حاجات طلب‌کنندگان، همه حوائجى را که‌برشمردیم برآورده ساز

انتهای پیام/



منبع خبر

دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان+ تفسیر بیشتر بخوانید »

ادب مخصوص دعا را باید به کار گرفت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، دعا به تعبیر امام خمینی (ره) یکی از نعمت‌های خداوند بر انسان هست، دعا کردن نیز شکرانه این نعمت هست، نکته مهم در این میان آن هست که علاوه بر شناخت و درک این نعمت زوایای آن را بشناسیم. امام خامنه‌ای در بسیاری از بیانات خود همواره بر التزام به دعا کردن تاکید دارند. ایشان توصیه دارند چه در امور جزئی و چه در امر کلی نباید از دعا کردن غافل شد. 

مجموعه بیانات امام خامنه‌ای در خصوص مفهوم و معنای دعا در کتاب «دعا از منظر حضرت آیه الله العظمی سید علی خامنه‌ای مدظله‌العالی رهبر معظم انقلاب اسلامی» گدآوری و تدوین شده که قسمت سوم آن را در ادامه می‌خوانید:

بشر، سر تا پا نیاز هست

وقتی ما به درگاه حقِّ متعال دعا می‌کنیم، در حقیقت وسیله‌ای برای رسیدن به حوائج خودمان می‌جوییم و راهی به‌سوی این حوائج می‌پیماییم و از آن استفاده می‌کنیم. این، یک‌گونه دعا کردن هست: دعا برای گرفتن مقصود. این‌طور نیست که کسی گمان کند همه مقاصد، به‌وسیله ابزار‌ها یا وسایل مادّی برای انسان‌ها قابل دسترسی هست. بلکه چیز‌هایی را انسان با دعا باید به دست آورد. 

البتّه نه دعای تنها و دعای بدون عمل. هیچ فایده‌ای ندارد که انسان درِ عمل را ببندد و به دعا اکتفا کند؛ اما در کنار عمل، در کنار اقدام، در کنار به کار انداختن همت و تلاش، خواستن از خدا را نیز باید قرار بدهیم. این دعا، حاجات را برای انسان برآورده می‌سازد؛ لذا ملاحظه می‌کنید که پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله، در میدان جنگ، بعدازآن‌که همه کار‌ها را انجام داده هست، دعا هم می‌کند؛ بنابراین، یکی از وظایف ماست که دعا کنیم تا از این راه به حاجات و اهداف و مقاصد خودمان نائل شویم.

دعا، وسیله‌ای در کنار وسایل دیگر هست. به قول بزرگان از محققین و متفکرین ما، همچنان که در عالم وجود، خدای متعال ده‌ها وسیله و سبب و علّت قرار داده هست، دعا هم یکی از سبب‌هاست. در بسیاری از دعاها، حاجت و مقصود خواستن مطرح می‌شود. مثلاً فرض بفرمائید در همین دعای سحر ماه مبارک رمضان که دعای بسیار عالی‌المضمونی هم هست، بعدازآن‌که خدای متعال را به اسما و صفات سوگند می‌دهد، می‌گوید: دعا کن به آنچه می‌خواهی و مقاصد خودت را از خدا بخواه. بعد از این‌همه قسم دادن خدای متعال، دعا مستجاب می‌شود؛ لذا در روایتی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام، نقل شده هست که فرمود: «إِدفعُوا أمواج البلاءِ عنکُم بِالدُّعاءِ قبل وُرُودِ البلاء».

پیش از آن‌که بلا بر شما وارد شود، با دعا، بلا را دفع کنید. اینها واقعیت هست. این، البتّه بدان معنا نیست که هرچه شما خواستید و هر طور آن را با خدای متعال در میان گذاشتید، برآورده خواهد شد؛ نه. شرایطی دارد، آدابی دارد؛ مثل همه اسباب عادی و مثل همه خواستن‌ها. اگر شما از دوستتان هم چیزی بخواهید، آداب و تشریفاتی دارد. ادب مخصوص دعا را باید به کار گرفت و عمده‌ترین آداب، این هست که انسان به خدای متعال توجّه کند و با همه دل، از خدا بخواهد.

هنگامی‌که قلب انسان رقیق می‌گردد و توجهی پیدا می‌شود، وقت دعاست. آن‌وقت اگر از خدا بخواهید، غالب این هست که مقصود برآورده می‌شود. مگر مواردی که در علم الهی، مصالحی وجود دارد که آن مصالح را ما نمی‌دانیم و خدای متعال، به خاطر دعای من و شما مصالح عمومی آفرینش، یا مصالح یک ملت را به هم نمی‌ریزد. آنجا که سر راه خواسته ما، مصلحت بزرگی مانع نباشد و آنجا که توجّهِ لازم را در حال دعا داشته باشیم، دعا مستجاب خواهد شد؛ یا زود و یا دیر.

اما بعضی دعاها، سه چیز علاوه بر این دو چیز دارند که این سه چیز، خیلی مهمی هست. یکی از این سه چیز، عبارت هست از آن مقصودِ عمومی از دعا؛ یعنی خواستن و گرفتن از خداوند متعال. ما انسان‌ها نیاز‌های زیادی داریم و وجودمان سرتاپا نیاز هست. اگر در وجود خودتان دقّت کنید، می‌بینید از تنفّس کردن و غذا خوردن گرفته تا راه رفتن و گوش کردن و دیدن، همه و همه حاکی از نیاز ما انسان‌هاست. 

یعنی خدای متعال، مجموعه‌ای از امکانات و نیرو‌ها را در اختیار من و شما قرار داده هست که با آنها می‌توانیم زندگی کنیم و همه نیز تحتِ اراده پروردگار هست. هرکدام از این نیرو‌ها و امکانات کمبود پیدا کند، انسان دچارِ مشکلِ اساسی در زندگی خود می‌شود. مثلاً یک رگ یا یک رشته عصب از کار بیفتد، یک عضله مشکل پیدا کند تا برسد به مسائلِ بیرون از وجودِ انسان یا مسائل روحی یا مسائل اجتماعی.

بشر، سر تا پا نیاز هست. رفع این مشکلات و تأمین این نیاز‌ها را از چه کسی باید بخواهیم؟ از خدای متعال که او حاجات ما را می‌داند. «و سئلُوا اللّه مِن فضلِهِ إِنّ اللّه کان بِکُلِّ شی ءٍ علیماً»
خدا می‌داند شما چه می‌خواهید، چه لازم دارید و چه چیز از او می‌طلبید و سؤال می‌کنید. پس از خدا بخواهید. در جای دیگر، می‌فرماید: «و قال ربُّکُمُ ادعُونی أستجِب لکُم» پروردگار شما فرموده هست: «دعا کنید مرا» یعنی «بخوانید مرا؛ من به شما جواب می‌دهم.» البتّه این جواب دادن، به معنای برآمدنِ حاجت نیست. می‌گوید: «جواب می‌دهم و لبیّک می‌گویم»؛ استجب لکم؛ اما این استجابت الهی، در بسیاری از موارد با دادنِ حاجت و آن چیزِ مورد درخواست شما همراه هست. پس این مطلب اوّل که انسان نیاز‌هایی دارد و رفع این نیاز‌ها را، باید از خدا بخواهد. باید درِ خانه خدا رفت تا از تضرّع پیش دیگران، بی‌نیاز شد.

مسئله بسیار مهمی هست. خداوند متعال، وسیله‌ای به انسان داده هست که انسان می‌تواند حوائج خود را ـ مگر در موارد استثنایی که به آن اشاره می‌کنم ـ با آن برآورده کند. آن وسیله چیست؟ خواستن از خدای متعال هست. یک روایت از حضرت سجاد علیه‌السلام هست که می‌فرماید: «ألدُّعاءُ یدفعُ البلاء النّازِل و ما لم ینزِل.» هم بلایی که به‌سوی شما آمده هست با دعا دفع می‌شود و هم بلایی که نیامده هست؛ یعنی اگر دعا نکنید، آن بلا متوجّه شما خواهد شد.

حدیث دیگر، حدیث نبوی هست. آن حضرت، به اصحابِ خود فرمود: «أ لا أدُلُّکُم علی سِلاحٍ یُنجِیکُم مِن أعدائِکُم و یُدِرُّ أرزاقکُم؟» «آیا می‌خواهید سلاحی را به شما نشان دهم که هم شما را از دشمن حفظ می‌کند و نجات می‌دهد و هم روزی‌تان را فراوان می‌کند؟» این، همان خواستن از خدا برای برآورده شدن حاجات هست. «قالُوا بلی یا رسول اللّه.» عرض کردند: بلی؛ بفرمائید. فرمود: «قال تدعُون ربّکُم.» «خدا را دعا کنید؛ خدا را بخوانید.» «بِاللّیلِ و النّهارِ.» «شب و روز.»

انتهای پیام/ ۱۶۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

ادب مخصوص دعا را باید به کار گرفت بیشتر بخوانید »