دفتر ادبیات و هنر مقاومت

ادبیات ما هنوز درباره جنگ ادبیات دهه ۶۰ بوده و این باورپذیر نیست

ادبیات ما هنوز درباره جنگ ادبیات دهه ۶۰ بوده و این باورپذیر نیست


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، «مرتضی سرهنگی» مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در گفت‌وگویی در پاسخ به این پرسش که اقتباس از چند کتاب برای نگارش فیلم سینمایی «دسته دختران» کار درستی بوده است یا نه، اظهار داشت: این تشخیص فیلمنامه‌نویس و کارگردان و کشف آن‌هاست. عوامل اصلی سازنده این اثر شاید حداقل ۱۰ عنوان کتاب دیده و خوانده باشند تا دستشان برای انتخاب صحنه‌هایی که به کار می‌آید و می‌تواند داستان را جلو ببرد، باز باشد.

سرهنگی افزود: اقتباس از چند کتاب از نظر من ایرادی ندارد چراکه یک نویسنده و یا کارگردان باید در نهایت به آنچه مدنظرش است، برسد و شاید بتوان گفت این مساله با مطالعه کتاب بیشتر اتفاق می‌افتد.

مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در جواب به این سوال که «دسته دختران» چه قدر به واقعیت نزدیک و برای مخاطبان ملموس است، مطرح کرد: اگر این اثر اقتباس باشد که از متن واقعی آمده است. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که با خیال نمی‌توان به مساله جنگ پرداخت. به عنوان مثال خانم آباد خاطره‌ای را از دوران اسارت خود به همراه ۴ دختر دیگر نقل می‌کند که برای رعایت بهداشت و عدم جلب توجه نکنند با ناخن‌گیری که از سرباز عراقی می‌گیرند، موهایشان را کوتاه می‌کنند. سپس از آن طناب درست و در سلول با آن بازی می‌کنند.

وی افزود: این قصه را نمی‌توان با خیال نوشت. قطعا هرچه زمان می‌گذرد نیاز ما به منابع مکتوب درباره جنگ بیشتر می‌شود چراکه در خوشبین‌ترین شرایط موجود، ۲۰ سال دیگر می‌توان سرباز جنگ را دید. بعدش سرباز جنگ مانند هر انسان دیگری پیر می‌شود و از دنیا می‌رود، اما آنچه که می‌ماند و می‌تواند سینمای جنگ را سرپا نگه دارد، همین منابع مکتوب است که به نظر من در این فیلم از این منابع خوب استفاده شده است.

وی با اشاره به اینکه ما در جنگ دو دستور زبان داریم، اظهار کرد: یک، دستور زبان تبلیغی است که برای اصل جنگ است. این دستور زبان در حقیقت حماسی، شورانگیز و هیجان‌انگیز است و باید مردم را به گونه‌ای متقاعد کند که ناملایمات زمان جنگ را دریابند. دستور زبان عصر بعد از جنگ یک دستور زبان تعقلی است. هنوز نظام رسانه‌ای ما از دستور زبان تبلیغی به دستور زبان تعقلی نچرخیده است و ما هنوز داریم درباره جنگ تبلیغ می‌کنیم.

مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در پایان خاطرنشان کرد: ادبیات ما درباره جنگ ادبیات دهه ۶۰ است و این باورپذیر نیست، چون در آن مبالغه هست. مبالغه نه بیننده را در فیلم قانع می‌کند و نه خواننده را به کتاب؛ بنابراین باید به اصل و اندازه مشخص برسیم و هیچ چیز به اندازه واقعیت عجیب و مهم نیست. ما باید با مطالعه به شناخت اصلی خود جنگ برسیم و آن زمان با این واقعیت‌ها هر کاری دوست داریم انجام دهیم.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ادبیات ما هنوز درباره جنگ ادبیات دهه ۶۰ بوده و این باورپذیر نیست بیشتر بخوانید »

حیف است لحظات اسارت بی خواننده بماند

حیف است لحظات اسارت بی‌خواننده بماند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، کتاب «تابستان ۱۳۶۹»  عنوان تازه‌ترین تالیف مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری است که از لحظه اسارت رزمنده‌های ایرانی در ۳۲۳ صفحه توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار نشر شده است. 

یک ساک دستی کوچک، یک تن نحیف و یک روح آزرده، همه سوغاتی بود که اسیران ایرانی از اردوگاه‌های عراق آورده بودند. آنها را دیده بودم همان تابستان گرم ۱۳۶۹ در مرز خسروی… دیده بودم چطور خودشان را به این طرف مرز می‌رسانند، سر روی شانه این خاک می‌گذارند و آرام می‌گیرند!

بعدها وقتی پا به دنیای خاطرات این اسیران گذاشتم، فهمیدم بذر رنجی که از لحظه اسارت در بطن آن نطفه می‌بندد، در سال‌های سخت اسارت جان می‌گیرد و بزرگ‌تر می‌شود. برای زنده ماندن راهی ندارند جز اینکه روی زخم روحشان مرهم بگذارند و تاب بیاورند.

یک روز با خودم گفتم حیف است این لحظه‌های اسارت که تنوع زیادی هم دارد، بی خواننده بماند؛ وقتی فهرست کتاب‌های خاطراتشان را دیدم کمی جا خوردم. در یک چشم به‌هم‌زدن با حدود ۳۶۰ عنوان کتاب روبه‌رو شدم؛ اما قرار داشتم به متن این خاطرات سفر کنم، سفری که دوست داشتم مرا به دنیایی ببرد که هنوز همه درهایش به رویم باز نشده بود، این سفر را مثل یک بافتنی باید سر می‌انداختم!

از تابستان ۱۳۹۸ کتاب‌ها را یکی‌یکی از «کتابخانه تخصصی جنگ» حوزه هنری گرفتم. با حوصله لحظه‌های اسارتش را پیدا کردم و با مداد علامت زدم.

بعد از سه سال دستم به چهل خاطره رسید، لحظه اسارت این خاطره‌ها از قله‌های پربرف غرب تا نیزارهای دم کرده هور در جنوب پیش رویم بود.

حیف است لحظات اسارت بی خواننده بماند

برای هر خاطر یک «درباره» نوشتم، از متن کتاب هم اگر به خاطره‌ای که قصه تلخ یا شیرینی داشت برمی‌خوردم، آن را هم به متن درباره اضافه می‌کردم تا شما هم بخوانید.

پس از چهل سال کار در ادبیات جنگ، این‌ها انتخاب من است. گمان نمی‌کردم در آن تابستان گرم وقتی این تن‌های نحیف را با آن ساک‌های کوچک می‌بینم بتوانم چند کلمه‌ای بنویسم تا روح آزرده اما بزرگ‌شان را نشان دهم؛ به آنان بگویم ادبیات اسارت هم یکی از سوغاتی‌هایی است که همراه دارید. ادبیاتی که هزینه آن را پای صندوق‌ اردوگا‌ه‌های عراق به قیمت جوانی و سلامتتان حساب کرده و به خانه آورده‌اید؛ خانه‌ای به بزرگی ایران!

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حیف است لحظات اسارت بی‌خواننده بماند بیشتر بخوانید »