دمشق

پیام تحرکات دیپلماتیک ایران؛ آغوش باز تهران به روی «منطق» در منطقه

پیام تحرکات دیپلماتیک ایران؛ آغوش باز تهران به روی «منطق» در منطقه


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، میدان دمشق و خیابان‌های اطراف وزارت خارجه این روز‌ها ناظر عبور اتومبیل‌هایی با پلاک‌های دیپلماتیک هستند. فرودگاه مهرآباد هم در یک ماه گذشته شاهد نشست و برخاست‌های هواپیمای مسئولان ایرانی برای سفر به کشور‌های منطقه است.

این دو صحنه در کنار گفتگو‌های تلفنی تابستان داغی در مناسبات ایران با جهان رقم زده است و نشان می‌دهد جمهوری اسلامی مصمم‌تر از همیشه در پی تثبیت روابط گرم خود از یک سو و احیای روابط سرد با برخی از کشور‌های منطقه از سوی دیگر است تا نقش خود را در معادلات منطقه‌ای پررنگ‌تر از همیشه کند.

قطر؛ میانجی قابل اعتنا

دوحه در ۲ سال گذشته و به دلایل بسیاری تلاش کرده، وزن سیاسی خود را در تحولات منطقه افزایش دهد و در همین راستا سیاست میانجیگرانه‌ای بین ایران و غرب در پیش گرفته است. برگزاری دور جدید مذاکرات هسته‌ای ایران-اروپا-آمریکا در تاریخ هفتم و هشتم تیر ماه، سفر‌های متعدد مقامات قطری به ایران، استقبال گرم امیر قطر از آیت‌الله «سید ابراهیم رئیسی» رئیس جمهور ایران، همگی حکایت از یک گزاره مشخص دارد؛ دوحه در پی نقش‌آفرینی گسترده است و ایران هم در پی میانجی قابل اعتنا و اعتماد. در راستای این نیاز دوطرفه شیخ «محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» معاون نخست وزیر و وزیر خارجه قطر، چهارشنبه ۱۵ تیرماه به ایران سفر کرد. ۲۲ اردیبهشت ماه سال جاری هم شیخ «تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر مهمان آیت‌الله رئیسی بود.

وزیر خارجه قطر در دیدار با «حسین امیرعبداللهیان» همتای ایرانی خود، از اعتماد ایران به میانجیگری دوحه، قدردانی کرد و از حمایت دوحه برای به نتیجه رسیدن گفتگو‌های منطقه‌ای هم سخن گفت.

پیام ایران به جهان، طرف‌های مذاکره کننده برجامی و دیگر کشور‌های منطقه‌ای هم در نشست خبری از زبان امیرعبداللهیان اعلام شد که سه محور مشخص داشت: وزیر امورخارجه به طرف‌های مذاکره کننده یادآور شد که ایران خواسته‌های فرابرجامی ندارد، تا تاکید کند که از خواسته‌های برجامی و منطقی خود کوتاه نخواهد آمد.

امیرعبداللهیان تصریح کرد: ایران خواسته و مطالبه زیاده‌خواهانه ندارد، اما در مسیر اخذ تضمین‌ها مصمم است، آمریکا باید متعهد باشد که جمهوری اسلامی ایران از مزایای کامل توافق سال ۲۰۱۵ برخوردار خواهد شد. این چیزی است که تاکنون طرف آمریکایی نتوانسته ما را نسبت به تحقق آن مطمئن کند.

امیرعبداللهیان همچنین از لزوم تقویت ساز و کار‌های منطقه‌ای و همکاری‌های درون‌منطقه‌ای هم سخن گفت تا بر این مهم تاکید کند که سیاست منطقه‌گرایی ایران در دستور کار سیاست خارجی است. روابط دو جانبه دوحه-تهران هم در این نشست خبری مورد توجه وزاری خارجه ایران و قطر بود و بر گسترش روابط سیاسی و اقتصادی تاکید ویژه شد.

سوریه و آغاز همکاری‌های پساجنگ

روابط تهران-دمشق، از استراتژیک‌ترین روابط دو پایتخت در چهل سال گذشته بوده و دو کشور همراه روز‌های سخت هم. در مبارزه دمشق با داعشی‌های و تروریست‌ها، جمهوری اسلامی را کنار خود داشت و از این رو می‌توان نقش ایران را در آینده سوریه، مهم ارزیابی کرد. در سفر اخیر امیرعبداللهیان به دمشق هم این روابط راهبردی مورد توجه قرار گرفت. ایران برای حل معضل ایجاد شده بین سوریه و دمشق، در حال تلاش است و می‌توان سفر امیرعبداللهیان به ترکیه و بعد سوریه را در این راستا ارزیابی کرد. ایران تلاش می‌کند در اقتصاد سوریه‌ی پس از جنگ جای پای خود را محکم کرده و با ماجراجویی‌های رژیم صهیونیستی در این سرزمین مقابله کند.

چشم‌انداز روابط با عربستان

رفع سوتفاهم در سیاست منطقه‌ای را می‌توان توصیف ساده‌ای از انگیزه آغاز و تداوم گفتگو‌ها با عربستان سعودی در دولت سیزدهم دانست. مذاکراتی که شواهد از نتیجه‌بخشی روزافزون آن حکایت دارد و ارتقا سطح آن حتی به وزرای خارجه دو کشور. میزبان این دور از گفتگو‌ها عراق است و بغداد به خوبی از ثمرات نتیجه‌بخشی این مذاکرات برای منطقه و عراق آگاه است. روابط حسنه یا حتی قابل قبول تهران-ریاض، بسیاری از چالش‌های خاورمیانه را قابل حل می‌سازد و این برای کشور‌های غرب آسیا، عامل رضایت است.

به همین دلیل است که فواد حسین وزیر خارجه عراق از تمایل بغداد برای آشکار شدن و ارتقای سطح گفتگو‌های بین ایران و عربستان سخن گفته و حتی خواستار گسترش آن به دیگر کشور‌ها هم شده است و «مصطفی الکاظمی» نخست وزیر عراق در روز‌های ۲۵ و ۲۶ ژوئن به عربستان و سپس ایران سفر و در این دو سفر، برای آرامش و ثبات در منطقه” گفتگو کرده است.

سیگنال‌های مثبت از مصر

نزدیک به چهار دهه تنش یا سردی در روابط تهران و قاهره، تعطیلی سفارتخانه‌ها و ارتقا روابط دیپلماتیک به سطح دفتر حافظ منافع، دو کشور مسلمان را چنان از هم دور کرده است که برای نزدیکی مجدد، نیازمند همراهی بیشتر و صبوری هستند. با این همه سیگنال‌های مثبتی از سوی دو طرف در این زمینه به ویژه در یک هفته گذشته مشاهده شده است.

پس از اینکه فواد حسین وزیرخارجه عراق از آغاز گفتگو‌هایی میان اردن-ایران و قاهره در تهران سخن گفت؛ گمانه‌زنی‌های بسیاری در این زمینه آغاز شد. در واکنش به این گمانه‌ها امیرعبداللهیان، گرچه از عدم مذاکره مستقیمی با طرف مصری، تاکنون سخن گفت، اما بر این موضوع هم تاکید کرد که روابط تهران-قاهره به نفع دو کشور و دو ملت است. بیانیه تسلیت و همدردی «احمد حافظ» سخنگوی وزارت خارجه مصر، با خانواده قربانیان زمین‌لرزه استان هرمزگان و آرزوی شفای عاجل برای آن‌ها، شاید در عرف بین‌الملل مرسوم باشد، اما از ارسال آن از سوی قاهره در شرایط کنونی می‌تواند همان سیگنال مثبت توصیف شده قلمداد شود.

ترکیه، همسایه‌ای که ترک شدنی نیست

بهم ریختن روابط میان تهران و آنکارا، نقشه مشترک رژیم صهیونیستی و برخی کشور‌های فرامنطقه‌ای است تا دو کشور قدرتمند منطقه را برابر یکدیگر قرار دهد. این نقشه شوم، اما تاکنون با هوشیاری دو طرف ناکام مانده است و جمهوری اسلامی ایران، همچنان همسایه شمال غربی خود را به عنوان شریک استراتژیک تجارت و سیاست خود می‌داند و حجم ۲ میلیارد و ۷۴۲ میلیون دلاری مبادلات بین دو کشور گویای واضح این آگاهی درک متقابل است. هوشیاری آنکارا در برابر ماجراجویی‌های رژیم صهیونیستی در منطقه، مهم‌ترین خواسته تهران از همسایه خود است تا نبض امنیت منطقه در دست کشور‌های منطقه قرار گیرد و تامین شود. در این مسیر سفر آینده «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه به تهران هم می‌تواند راهگشا باشد.

جمهوری آذربایجان؛ فصل عبور از سوءتفاهم

آغاز دولت سیزدهم در پاییز سال گذشته، همزمان بود با درگیری‌های جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر مناطقی از مرز‌های مشترک. مناقشه‌ای که برخی دخالت‌ها، آن را به روابط تهران و باکو هم تسری داد و دو کشور روز‌های پرتنشی را گذراندند.

تدبیر وزارت خارجه در آن زمان، نقشه‌های تل‌آویو علیه تهران را در باکو ناکام گذاشت، به گونه‌ای که روسای جمهور دو کشور در حاشیه نشست‌هایی در گفتگو با یکدیگر در مسیر رفع سوتفاهم‌های موجود گام برداشتند. نتیجه این تدبیر ایران به گفته «جیحون بایراموف»، وزیرخارجه جمهوری آذربایجان رفع سوتفاهم‌های میان دو کشور بود و بایراموف از سفر قریب‌الوقوع «الهام علی‌اف» رئیس‌جمهور آذربایجان به ایران خبر داد.

همکاری‌های منطقه‌ای با اجرای پروژه‌های مشترک، ورود شرکت‌های ایرانی در شهرک‌های صنعتی و مناطق آزاد تجاری جمهوری آذربایجان، همکاری در حوزه انرژی و ترانزیت از برنامه‌هایی است که باکو و تهران برای ارتقا روابط اقتصادی خود آن‌ها را در دستور کار دارند.

برجام؛ چشم انتظار نگاه منطقی غرب

بخش دیگری از رفت‌وآمد‌های دیپلماتیک مردان دیپلماسی ایران، در یک ماه گذشته در حوزه برجام و مذاکرات هسته‌ای بود. مذاکراتی که دور جدید آن کوتاه بود و در دوحه قطر برگزار شد.

جمهوری اسلامی ایران در این دور از گفتگو‌ها تلاش کرد تا در چارچوب مشخص، خواسته‌های خود را به نماینده تروییکای اروپا و آمریکا منتقل کند. خواسته‌هایی که نه فراتر از برجام و نه فروتر از آن هستند. اینکه جمهوری اسلامی از طرف‌های ناقض برجام، قول‌هایی شفاهی و غیرقابل راستی‌آزمایی نخواهد یا در پی ایجاد و تثبیت سازوکار مشخصی برای برداشتن تحریم‌ها علیه اقتصاد خود نباشد یا نخواهد درباره توان دفاعی خود به خواسته‌های خارج از قاعده و منطق توجه کند، زیاده‌خواهی نیست و این موضوع باید به صورت مشخص برای غرب تبیین شود.

همانگونه که «علی باقری» مذاکره‌کننده ارشد ایران در مذاکرات هسته‌ای و نیز امیرعبداللهیان، بر آن تاکید می‌کنند، جمهوری اسلامی هرگز میز مذاکره را ترک نمی‌کند، اما تن به خواسته‌های فراتر از منافع خود هم نخواهد داد. از این رو آغوش خود را به هر نوع استدلال منطقی که از سوی طرف‌های مذاکره اعلام و اعمال شود، گشوده است. این روی باز هم تنها محدود به مذاکرات هسته‌ای و غرب نیست، بلکه هر کشور مستقلی در صورتی که خواهان رابطه‌ای بر پایه احترام متقابل و منطق باشد، می‌تواند طرف مذاکره و روابط جمهوری اسلامی قرار گیرد. ایران از جهان جز منطق و انصاف نمی‌خواهد و این خواسته را هم غیرمنطقی نمی‌داند. از این روست که از هر ابتکاری در این زمینه استقبال کرده و آماده تفاهمی است که بتواند تامین کننده منافع‌اش باشد.

منبع: ایرنا

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیام تحرکات دیپلماتیک ایران؛ آغوش باز تهران به روی «منطق» در منطقه بیشتر بخوانید »

آرزو دارم فیلم خاکسپاری برادرم را ببینم!

آرزو دارم فیلم خاکسپاری برادرم را ببینم!



خیلی التماس کردم به سپاه که یک لحظه ثانیه ای فیلم بگیرید در خاک گذاشتید فقط چهره اش را ببینیم. بعضی گفتند فیلم را نمی‌دهیم، بعضی گفت نمی‌دانیم دست کیست…

گروه جهاد و مقاومت مشرق – تیپ فاطمیون که بعدها به لشکر تبدیل شد، متشکل از نیروهای داوطلب بود که همزمان با نبردهای داخلی در سوریه، عازم این کشور شدند. این لشکر متشکل از «داوطلبان» افغانستانی است که به عشق پاسداری از حرم حضرت زینب سلام‌الله علیها عازم دمشق شدند. این گروه در ۲۲ اردیبهشت سال ۱۳۹۲ شمسی با ۲۲ نفر در منطقه زینبیه سوریه حاضر شد و اعلام موجودیت کرده و امروز با نام لشکر فاطمیون شناخته می‌شود. بنیانگذار این گروه علیرضا توسلی ملقب به ابوحامد بود که در ۹ اسفند سال ۱۳۹۳ در منطقه تل قرین در نزدیکی مرزهای فلسطین اشغالی همراه با معاونش رضا بخشی (فاتح) توسط موشکی که از هواپیمای بدون سرنشین اسرائیلی شلیک شد، به شهادت رسیدند.

قسمت قبلی را اینجا بخوانید؛

یکی از پسرانم آمد پسر دیگرم رفت سوریه

پسرم ۴۵ روز در سردخانه بود! +‌ عکس

اذان صبح که تمام شد، برادرم به شهادت رسید!

خون شهیدان ابوحامد و فاتح، جان دوباره‌ای به این لشکر داد به نحوی که مجاهدان و جوانان افغان از سرتاسر دنیا، خصوصا از شهرها و روستاهای ایران، تمام تلاششان را می‌کردند تا به سوریه بروند. شجاعت و جنگ‌آوری این مبارزان در نبرد سوریه بی‌بدیل بود. سایت خبری تحلیلی مشرق افتخار دارد در سال ۱۴۰۱ نیز گفتگو با خانواده شهدای مدافع حرم، خصوصا شهدای فاطمیون را ادامه دهد تا این سرشناسان در آسمان و گمنامان در زمین را بیشتر به نسل جوان بشناساند. دوست خوبمان سید ابراهیم در اصفهان، با پدر و مادر شهید مدافع حرم فاطمیون، حاجی‌حسین معصومی گفتگویی ترتیب داده است که متن آن را بی کم و کاست در چهار قسمت، ‌ تقدیم می‌کنیم.

آرزو دارم فیلم خاکسپاری برادرم را ببینم!

**: وقتی به ایران آمدید، رفتید سر مزارش؟

خواهر شهید: آره سر مزارش رفتیم؛ اصلا باور نمی‌کردم؛ سر خاکش نشستم؛ باورم نمی‌شد؛ هنوز هم باور نمی‌کنم شهید شده؛ هنوز می‌گویم یک روزی می‌آید، چون واقعا خیلی سخت است؛ برادرت در سن جوانی باشد و بعد از شش سال بیایی سر مزارش بنشینی و گریه کنی؛ خیلی سخت است.

بعضی اتفاق‌ها برای برادر شهیدم یک طوری افتاد، که مثلا یک نفری نمی‌گوید فلانی مُرد، فلانی اینطوری شد؛ چون قبل از این، ده روز پیش، همین امسال مادربزرگم فوت کرد. وقتی خبر رسید که مادربزرگم فوت کرد، به نظرم هیچ گپی نشد. اصلا هیچ تصوری وجود نداشت. اصلا می‌گویم وقتی داداشم در سن جوانی شهید شد، فهمیدیم مرگ اینها که مرگ نیست، اصلا هیچ تصوری از رفتن داداشم نداشتم. هر مرگی که می‌شنوم که فلانی مرده یا فلانی به رحمت خدا رفته، اصلا هیچ تاثیری بر من نمی‌گذارد و می‌گویم رفت که رفت.

**: فکر نمی‌کنید به خاطر صبری است که حضرت زینب بهتان داده؟

خواهر شهید: شاید هم همینطور است. ما واقعا اول سعی می‌کردیم خودمان را جای حضرت زینب قرار بدهیم چون صبر زیادی که حضرت زینب داشت را ما نداریم، اما باز هم بعضی وقت‌ها فکر می‌کنیم حتما لیاقتش بوده چون لیاقت داشته چون واقعا آدمی بود که در شهادت خودش ساخته شده بود؛ چون بعضی وقت‌ها مادر صحبت می‌کند و خاطراتش را و گپ‌هایش را که مرور می کنیم، می‌گوییم که همه‌اش ببین این چه رقمی بود؛ هیچ وقت قانع نبود، همیشه از بچگی که ما باهاش آشنا بودیم و از سن ۱۷ **: ۱۸ سالگی که ما خیلی باهاش صمیمی بودیم اصلا به هیچی قانع نبود؛ وقتی یک چیزی را به دست می‌آورد می‌گفت ما باید از این زیادتر به دست بیاورم. مثلا وقتی می‌گفت فلان چیز است، فلان چیز است یعنی از این زیادتر ان‌شاالله می‌گیرم. همه‌ش می‌گفت یک چیز در رویای خودم ساخته‌ام؛ ببین یک روز من به جایی می‌رسم که هیچ کس تصورش را نمی‌کند، یک روز همگی شما را غافل‌گیر می کنم…

جوان هدفمندی بود، خیلی آرزو داشت، هدف داشت، همه‌اش به مامانم می‌گفت مامان برای تو یک خانه می‌گیرم، خانه ای بگیرم برای تو شش طبقه باشد از بالا همگی را نگاه کنی. همیشه همین بود. چند روز پیش که از سپاه زنگ زدند که قرار است به شما خانه بدهیم، یادم آمد گفتم ببین حاجی‌حسین همیشه می‌گفت یک خانه شش طبقه برایت می‌گیرم… همیشه هر چی بگوییم باز هم کم است، تاریخ و روزها و ساعت‌ها و ثانیه‌ها گذشت ولی باز هم هیچ وقت حرف اصلی‌اش را متوجه نشدیم… با اینکه شش سال از شهادتش گذشته با اینکه رویش را ندیدیم اما یک طوری تصورم می‌کنم زنده است، امیدوارم شاید روزی بیاید.

**: گفتید تماس می‌گرفت و طولانی صحبت می‌کرد؛ با شما درباره چی صحبت می‌کرد؟

خواهر شهید: بیشتر یک روز، همین روز جمعه بود فکر کنم؛ سر ظهر بود؛ ما بُرانی پخته کرده بودیم؛ زنگ زد از آنجا، چون خانه برادرم یک پسر شده بود و پسرش سه شنبه به دنیا آمده بود؛ سال ۹۴ بود؛ سه شنبه برج ۳ بود؛ چون تماسش قطع شده بود جمعه به ما زنگ زد، یعنی تک‌تک ما را گپ می‌زد می‌گفت در جایی هستیم یک نفر آمده، همه اش همین را می‌گفت در جایی هستم یک پسر دیگر آمده، گفت ببین اسم این را محمد مصطفی بگذارید، یا الیاس بگذارید یا مصطفی که در جای من بیاید. گفتیم حتما چون دور است این حرف‌ها را می‌زند… اصلا فکری نداشتیم، چون احساس می‌کنیم خودش از شهادت خبر داشته می‌گوید یک نفری از عضو خانواده کم شود یک نفر دیگر به جای من آمده.

آرزو دارم فیلم خاکسپاری برادرم را ببینم!

همان روزی که خبر شد خانه برادرم پسر شده، همان روز سوریه یک گوسفند کشته بود، عکس‌هایش را برای ما راهی کرده بود؛ گفته بود من این را نذر کردم، خیلی آدم مرتبی بود. بعضی از دوستانش می‌گفتند همه اش لبش به خنده بود، می‌گفتیم حاج حسین این کارها را که می‌گفته همه اش یعنی در ماه روزه می‌گرفت با اینکه خودش روزه می‌گرفت؛ می‌گفت همیشه ماه روزه را برای بچه‌ها فقط او افطاری آماده می‌کرد. افطاری را فقط او آماده می‌کرد. می‌گفت یعنی ما یک روز ندیدیم که حاج حسین بیکار بنشید. یک دایی‌ام اینجا است. دایی‌ام خیلی او را اذیت می‌کرد؛ دایی‌ام می‌گفت من همه چیز را می‌زدم و اذیت می‌کردم، فقط اندازه دو ثانیه قهر می‌کرد بعد می‌گفت دایی جان بیا آشتی.

وقتی خبر شهادتش به من رسید در ماشین بودم؛ طرف خانه می‌رفتم در کابل، گفتم بروم ببینم واقعا راست است؟ چه خبر است؟ به پسرخاله ام زنگ زدم، پسرخاله ام گفت خبر خاصی ما نشنیدیم؛ می‌گویند که زخمی شده؛ زخمش خیلی عمیق نیست.

ما یک چند روز چون دلم خیلی گواهی بد می‌داد؛ حالم خیلی بد بود، به دلم شک افتاده بود چرا اینطور شده؛ اگر اینطور بود باید خبرش زودتر می‌آمد، در اتوبوس بودم که پسرخاله ام زنگ زدم گفتم تو را خدا راستش را بگو چه خبر است؟ گفت حاج حسین شهید شده؛ در اتوبوس افتادم؛ گوشیم را خبر نداشتم، یک وقتی به حال آمدم که مامانم بالای سرم بود؛ اصلا آن صدا از گوشم نمی‌رود، اصلا آن صدای پسرخاله ام در گوش من هست که داداشت شهید شده.

وقتی خبر شهادتش را شنیدم دیگه گفتم حتما خدا خواسته باید هر رقمی شده باید من خودم را باید دلداری بدهم خواهرهای خودم را برادرهای خودم را دلداری بدهم. کارهای مادرم جور نمی‌شد، از صبح می‌گشتم تا ظهر، افغانستان هم می‌دانید کارهای اداری‌اش چه رقمی است؛ شعبه به شعبه می‌گشتیم تا کارهای اداری‌اش جور شد، تا ویزایش جور شد، پشت ویزایش دنبالش گشتیم، تا مادرم اینها آمدند تقریبا ۱۷ برج ۷ خاکسپاری‌اش بود، دو ماه قشنگ داداشم در سردخانه ماند تا کارهایش ردیف شد تا آمدند، با اینکه دنبال کارهایش می‌گشتیم از صبح می‌گشتیم تا ظهر، می‌گفتیم تا زودتر جور شود که عزیزان اذیت نشوند، اما خودمان که ۹۷ آمدیم، باز هم وسایلش را که آوردند، احساس می‌کنیم وسایلش که اینطوری است خودش چه رقمی است.

مادر شهید: کلاه نظامی‌اش هست. ساکش هست، انگشترش که در جیبش بود، هست.

خواهر شهید: ساکش را پر از خون آورده بودند؛ انگشترش پر خون بود؛ انگشترش را شستیم به خاطر مادرم که دست می‌گرفت گریه می‌کرد، ساعتش را هم شستیم، لکش روی انگشترش قشنگ مانده که داداشم در افغانستان گفت مثل نشانه برای من بفرستید. ساعتش را تقریبا شش سال است همین طوری کار میکند؛ باطری‌اش خلاص نمی‌شود. همین طوری خودش می‌چرخد.

مادر شهید: ساعت به ساعت زنگ می‌زند. مثل آن گوشی‌اش است.

خواهر شهید: زنگ گوشی‌اش می‌خورد.

مادر شهید: روزی چند دفعه زنگ می‌خورد. پیش تعمیرکار بردیم اما باز هم زنگ می‌خورد!

خواهر شهید: مثل پشت خطی صدای لرزه دارد.

**: یعنی کسی با شما تماس می‌گیرد؟

خواهر شهید: آره، یک صدای لرزه دارد، گاهی اوقات که خانه تنها باشیم آرامش باشد، سکوت باشد، قشنگ پیداست که گوشی‌اش دارد زنگ می‌خورد با صدای لرزه؛ اما تصویرش نه، وقتی فضای آرام باشی، فقط گوشی‌اش زنگ می‌خورد و لرزه می‌خورد.

**: جایی بردید که ببینید علتش چیست؟

مادر شهید: بله.

آرزو دارم فیلم خاکسپاری برادرم را ببینم!
وسائل به جا مانده از شهید معصومی

خواهر شهید: سه چهار جا بردیم چون گوشی‌اش خیلی ضربه خورده، عکس‌هایش همه داخلش بود، ما ازش عکس خیلی زیادی نداریم، چند تا عکسی که دوره ۱۵ روزه شهید بود هست و دیگر عکسی نداریم. خودم سه سال است که طراحی می‌روم، یک روزی چون خیلی سفارش‌هایم زیاد بود، یک روز تصمیم گرفتم اولین سالگردش عکس از داداشم بکشم. وقتی عکس را از کار گرفتیم، دیگه عکس‌ها را ما حدودا یک ساعت دو ساعت سه ساعت شاید یک روز ما رفتیم، می‌گفتیم عکس داداشم را چرا هر دفعه که می‌کشیدم دو سه جاییش هم لکه شده، یعنی ما تنها در کلاس گریه نمی‌کردم، با اینکه عکس داداشم تمیز نبود، قشنگ پیدا نبود صورتش، اما یک طوری عکس از این طراحی شد که همان استادمان همان کسانی که دیده اند می‌گفتند شهید دارد عکس خودش را خودش با دست خودش می‌کشد. یعنی حدودا ۴۵ تا عکس از او تمام کردیم، ما خودمان هم نفهمیدیم چه رقمی تمام شد.

**: الان که یاد حاج حسین می‌افتید بیشتر کدام خاطره در ذهنتان هست؟

خواهر شهید: اینکه همیشه با هم بودیم. صحنه‌هایی که با هم بودیم، سر سفره می‌نشستیم، صحنه‌های دعوا، صحنه‌های سخنرانی‌اش، لحظه به لحظه اش در یادم هست.

**: وقت‌هایی که دلتنگ می‌شوید چه کار می‌کنید؟

خواهر شهید: فقط سر خاکش گریه می‌کنیم. سر مزارش می‌رویم همین طور اشکم می‌آید. هر مشکلی پیش می‌آید، هر دلتنگی که دارم فقط سر مزارش گریه می‌کنم و با او حرف می زنم.

**: تا حالا شده بهشان توسل کنید و جواب هم بگیرید؟

خواهر شهید: آره؛ خیلی زیاد. خیلی هم مامانم که مریض بود عمل شد، در اتاق عمل بود خیلی بی‌تابی کردم، چون دکترها گفتند عملش خیلی سخت است، کیسه صفرایش خیلی سنگش عمیق است؛ چون مامانم به مشکلات زیادی برخورده بود. فقط همه اش می‌گفتیم که مامانم را از ما نگیر و… وقتی شب‌ها می‌خوابیم یعنی عکسش مثل یک نوری می‌افتاد، عکسش که من طراحی کردم، لامپ‌ها همه خاموش باشند قشنگ خودش یک نوری می‌دهد، خیلی جالب است عکسش. با اینکه من خیلی طراحی کردم، تقریبا ده بیست تا سفارش داشتیم که فیلم‌ها و عکس‌هایش همه بودند حتی در یک حیاط هست که ایرانی‌ها هستند حیاط صاحب الزمان است؛ خیابان کمال؛ چهار دانه عکس امام علی است که آوردیم طراحی کردیم که یک دانه اش را خودم طراحی کردم؛ یک طوری است که عکسش نورانی‌تر است. مثلا همه در کلاس می‌گفتند چرا همه تابلوها که می‌کشی اینقدر خوب است. همه کارهایی که می‌کنی متفاوت است؟ چون من خیلی در کار خود دقت می‌کنم که می‌گویم باید دقت شود، مثل عکس داداشم هیچ عکسی که تابلوها و عکس‌هاش را دارم که به شما نشان بدهم فیلم‌هایش را دارم به شما نشان بدهم، اما هیچ عکسی مثل این نورانی و سریعتر که تمام شده باشد من هنوز هیج تابلویی ندارم؛ در این مدت سه سالی که من طراحی می‌کنم اولین تابلویی است که برایم جذاب است و سریعتر تمام شده است.

**: تابلویتان عشق بین خواهر و برادری را قشنگ نشان می‌دهد.

خواهر شهید: آره؛ چون من خیلی آرزویش را داشتم؛ برادر شهیدم را خیلی دوست داشتم چون خودش هم خیلی خواهردوست بود؛ خیلی با هم حرف می‌زدیم؛ صحبت می‌کردیم. هر چه بگویم هر ثانیه و هر لحظه‌اش کم است.

در نانوایی کار می‌کرد؛ شبانه ده تا نان می‌آورد، دو تا یا سه تایش را برای خودمان می‌گذاشت بعد همه اش را پخش می‌کرد، بین مردم. فقط محرم که می‌شد یک ماه محرم خود را از کار می‌گرفت و فقط چایخانه می‌زد، یعنی همه هزینه‌هایش را از جیب خودش می‌داد؛ همه کارهایش را می‌کرد، در ماه محرم که می‌شد اینقدر عزاداری محکم می‌گرفت، می‌گفتم شاید هم آن عزاداری‌اش برای امام حسین بود که راه شهادت رفته؛ خدا شهادتش را انتخاب کرده.

واقعا خیلی سخت است آدم داغ عزیز خود را به خصوص برادر را ببیند. داغ همه چی می‌شود تحمل کرد؛ داغ برادر نمی‌شود، داغ برادر یک داغی است که تا زنده ای در وجودت هست. اگر مردی هم در وجودت می ماند. بعضی وقت‌ها می‌گویم کاش می‌آمدیم فقط یک دفعه می‌دیدیمش. خیلی التماس کردم به سپاه که یک لحظه ثانیه ای فیلم بگیرید در خاک گذاشتید فقط چهره اش را ببینیم. بعضی گفتند فیلم را نمی‌دهیم، بعضی گفت نمی‌دانیم دست کیست؛ خیلی این سو آن سو رفتیم خواستم فیلمش را ببینم آن ثانیه ای که در خاک گذاشتند…

ادامه دارد…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آرزو دارم فیلم خاکسپاری برادرم را ببینم! بیشتر بخوانید »

امیرعبداللهیان با بشار اسد دیدار کرد

امیرعبداللهیان با بشار اسد دیدار کرد


به گزارش مجاهدت از گروه اخبار داخلی دفاع‌پرس، «حسین امیرعبداللهیان» که به منظور دیدار و گفتگو با مقامات عالی سوریه به دمشق سفر کرده، بعدازظهر امروز با بشار اسد رئیس جمهور این کشور دیدار و گفتگو کرد.

وی امروز در این سفر که چهارمین سفر او پس از تصدی وزارت خارجه است، در بدو ورود مورد استقبال فیصل المقداد همتای سوری خود قرار گرفت.

وزیر امور خارجه در بدو ورود به دمشق گفت: نگرانی‌های کشور همسایه خود ترکیه را درک می‌کنیم و قویا مخالف هرگونه اقدام نظامی با هر توجیهی هستیم.

وی افزود: سفر اخیر آقای بشار اسد به تهران نقطه عطف جدیدی در روابط دو کشور به شمار می‌رود. در طی این سفر وارد مرحله جدیدی از همکاری‌های همه جانبه دو کشور از جمله در حوزه‌های متنوع اقتصادی و تجاری شدیم.

وزیر خارجه ادامه داد: امروز فرصت خیلی خوبی است که با همکارم آقای فیصل المقداد آخرین وضعیت مناسبات دو کشور را مورد بررسی قرار دهیم. اقدام روز جاری رژیم صهیونیستی و تجاوز آن به تمامیت ارضی سوریه را قویا محکوم می‌کنیم. در کنار تحریم‌هایی که علیه مردم مقاوم سوریه اعمال می‌شود، صهیونیست‌ها به دنبال بی ثبات سازی و افزایش مشکلات مردم در سوریه هستند.

انتهای پیام/341

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امیرعبداللهیان با بشار اسد دیدار کرد بیشتر بخوانید »

دمشق: اردوغان در پی صدور بحران‌های سیاسی خود به خارج است

دمشق: اردوغان در پی صدور بحران‌های سیاسی خود به خارج است



معاون وزیر خارجه سوریه تأکید کرد که رئیس جمهور ترکیه، با بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی روبروست که قصد دارد این بحرانها را به خارج صادر کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ایمن سوسان معاون وزیر خارجه سوریه تأکید کرد که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در پی صدور مشکلات سیاسی و اجتماعی خود است.

سوسان در مصاحبه با خبرگزاری اسپوتنیک گفت: رئیس جمهوری ترکیه تلاش می‌کند که از رهگذر عملیاتی که قصد دارد در شمال سوریه آغاز کند، ابتدا و پیش از هر چیز، نابودی قاطع محبوبیت خود در داخل ترکیه را متوقف کند.

وی با اشاره به تلاش اردوغان برای موفقیت در انتخابات سال بعد، تصریح کرد، رئیس جمهور ترکیه، با بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی روبروست که قصد دارد این بحرانها را به خارج صادر کند.

این مقام سوری با بیان اینکه مرزها در حقوق بین‌الملل، مسئولیت مشترک کشورهای همسایه است، تأکید کرد که تضمین امنیت مرزها با همکاری صورت می‌گیرد، نه تجاوز.

سوسان با تأکید بر اینکه سوریه از وجب به وجب خاک خود دفاع خواهد کرد، به ترکیه هشدار داد که به هیچ کس اجازه نخواهند داد که خاک سوریه را اشغال کنند.

وی در پایان خاطر نشان کرد، اردوغان و مسئولان ترکیه به خوبی می‌دانند دلایل و بهانه‌هایی که درباره عملیات نظامی در شمال سوریه ذکر می‌شود، واهی است و صحت ندارد.

اخیراً رئیس جمهور ترکیه اعلام کرده بود که کشورش تصمیم دارد در عمق ۳۰کیلومتری شمال سوریه یک منطقه امن ایجاد کند و مناطقی همچون تل‌رفعت را از وجود تروریست‌ها پاک کند؛ اردوغان مدعی شده است که آنکارا با این گام، وارد مرحله جدیدی خواهد شد.

این در حالی است که کشورهای عراق و سوریه به شدت درباره عملیات‌های هوایی ارتش ترکیه معترض‌اند و آن را نقض حقوق حاکمیتی و تمامیت ارضی خود می‌دانند؛ وزارت خارجه بغداد هم در این باره اعلام کرد که شکایت‌ رسمی خود از حملات هوایی ترکیه را به سازمان ملل ارجاع داده است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دمشق: اردوغان در پی صدور بحران‌های سیاسی خود به خارج است بیشتر بخوانید »

افشای تجاوز تل آویو علیه دمشق با چراغ سبز واشنگتن

افشای تجاوز تل آویو علیه دمشق با چراغ سبز واشنگتن



منابع آمریکایی اعلام کرده اند که اسرائیل برخی از حملات علیه سوریه را با هماهنگی پنتاگون انجام داده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از اسپوتنیک، وال استریت ژورنال به نقل از چندین مقام ناشناس فعلی و سابق واشنگتن گزارش داد که نیروهای اسرائیلی در چندین سال گذشته حملات هوایی در سوریه را با ایالات متحده هماهنگ کرده اند.

گزارش شده است که جزئیات این حملات از قبل به فرماندهی مرکزی ایالات متحده موسوم به سنتکام و سپس به وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا اعلام شده است تا قبل از حمله چراغ سبز دریافت کند.

منابع رسانه‌ای گفتند که با این حال همه عملیات‌های علیه روسیه با ایالات متحده هماهنگ نشده است.

بنا بر گزارش‌ها، این هماهنگی برای جلوگیری از عملیات در موقعیت‌هایی بوده که در آن ائتلاف آمریکایی علیه داعش فعال بوده است.

یکی از منابع به وال استریت ژورنال گفته است که این یک فرآیند کاملاً برنامه ریزی شده بوده است و در بیشتر موارد، سنتکام و پنتاگون، عملیات هوایی اسرائیل در نزدیکی پایگاه التنف واقع در جنوب سوریه را بررسی کرده اند و ارتش اسرائیل گاهی از این پایگاه برای ورود به حریم هوایی سوریه استفاده کرده است، گرچه این حملات هوایی برخلاف قوانین بین المللی بود.

در عین حال در مواردی واشنگتن از تل آویو خواسته است تا برخی از ویژگی‌ها و نحوه اجرای این عملیات‌ها را تغییر دهد.

با آغاز بحران سوریه بازیگران بسیاری بدون اینکه مجوز رسمی دولت قانونی سوریه را داشته باشند اقدام به انجام عملیات نظامی و یا حتی تأسیس پایگاه‌های نظامی کرده اند. در این میان رژیم صهیونیستی عملیات هوایی گسترده‌ای را طی سالیان گذشته در قلمرو سوریه علیه مواضع دولت، گروه‌های مقاومت و جمهوری اسلامی ایران انجام داده است.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

افشای تجاوز تل آویو علیه دمشق با چراغ سبز واشنگتن بیشتر بخوانید »