دنیای غرب

ورود جنگ یمن به هشتمین سال خود و رنگ باختن معیارهای دوگانه دنیای غرب

استاندارد دوگانه غربی‌ها در قبال جنگ یمن


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس – روزبه قمصری؛ کشور یمن از سال‌های قبل همواره به‌عنوان حیات خلوت عربستان سعودی محسوب می‌شد، اما به دنبال رویدادهایی که در یمن اتفاق افتاد و «منصور هادی» از این کشور فرار کرد. به همین دلیل بود که عربستان سعودی در راس ائتلافی با هدف بازگرداندن رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن به این کشور حمله کرد.

نبردی که از سال ۲۰۱۵ توسط ائتلاف متجاوز سعودی به فرماندهی عربستان سعودی و با حمایت آمریکا به مردم و ملت مظلوم و رنج کشیده یمن تحمیل شده است تا امروز بیش از ۷ سال از عمر آن می‌گذرد و هزاران کشته و زخمی برجای گذاشته است. در این سال‌ها میدان نبرد که میان نیرو‌های دولت «منصور هادی» و حراک جنوبی به مرکزیت عدن با نیرو‌های انصارالله و نیرو‌های طرفدار «علی عبدالله صالح» رئیس‌جمهور پیشین در جریان هست، دستخوش تغییر و تحولات بسیار فراوانی شده است.

ائتلاف متجاوز سعودی و در راس آن عربستان سعودی در روز‌های آغازین جنگ یمن بر اساس اطلاعات نادرست خود تصور می‌کردند که این نبرد در کمتر از چند ماه به پایان خواهد رسید و آن‌ها به اهداف و برنامه‌های از پیش تعیین شده خود دست پیدا می‌کنند؛ اما مردم و گروه‌های مقاومت یمن با حضور در میدان‌های نبرد با دشمنان ملت یمن و با ایثار و ازخودگذشتگی تاریخی و مثال زدنی تمامی محاسبات آن‌ها را برهم زدند و به آن‌ها نشان دادند این میدان نبرد درس عبرتی برای تمامی متجاوزان به یمن خواهد بود.

عربستان سعودی که به پشتوانه آمریکا و سلاح‌هایی که این کشور در اختیار او قرار داده بود جنگی تجاوزکارانه و ویرانگر را بر مردم بی‌گناه یمن تحمیل کرده بود و به رغم حمایت‌های فراوان دنیای غرب و آمریکا از او در ماه‌های اندک دستاورد‌هایی را به دست آورده بود خیلی زود با تغییر شرایط میدان نبرد علیه خود روبرو شد. شرایطی که به دنبال اتحاد و خودباوری مردم و نیرو‌های مقاومت یمنی حاصل شده بود.

تغییر و تحولات میدانی در میدان نبرد یمن آنقدر سریع و به ضرر ائتلاف متجاوز سعودی و عربستان بود که خیلی زود از موضع تهاجمی به موضع تدافعی تغییر وضعیت دادند. در این میان شکست‎ها و ناکامی‌های آن‌ها در جبهه‌های مختلف میدان نبرد یمن به قدری فراوان شد که شاهد به گوش رسیدن زمزمه‎هایی از مقامات مختلف عربستان سعودی و ائتلاف متجاوز سعودی مبنی بر یافتن راه حل برای صلح بودیم.

اما این پایان کار نبود و ائتلاف متجاوز سعودی زمانی که مشاهده کرد در میدان نبرد نه تنها دستاوردی نداشته بلکه شکست‌های پیاپی را متحمل می‌شود دست به تغییر رویکرد زد و اقدام به انجام حملات وحشیانه به مناطق مسکونی و غیرنظامیان کرد. حتی در روز‌های اخیر هم شاهد هستیم که این حملات وحشیانه به مردم تشدید هم شده است.

در این میان «حسین العزی» معاون وزیر خارجه یمن در صفحه توئیتر خود از برخورد‌های دوگانه برخی از کشور‌های عربی در رابطه با جنگ یمن انتقاد کرده بود و نوشته بود تاریخ این موضوع را فراموش نخواهد کرد که برخی از کشور‌های عربی با لغو ویزا برای اوکراینی‌ها با آن‌ها در این جنگ همدردی کردند، ولی جنگی نابرابری را که خودشان نزدیک به هشت سال است بر ملت مظلوم یمن تحمیل کردند را همچنان ادامه می‌دهند.

استاندارد دوگانه دنیای غرب و در راس آن آمریکا در برخورد و مواجهه با جنگ یمن و اوکراین تا آنجاست که در عین اینکه تمامی کشور‌های غربی در جنگ اوکراین پشت این کشور اروپایی قرار گرفته‌اند، اما این موضوع در جنگ یمن کاملا متفاوت است و تمامی این کشور‌های اروپایی در کنار آمریکا اقدام در طول ۸ سال جنگ یمن همواره اقدام به مسلح کردن و تامین تجهیزات عربستان سعودی می‌کنند.

تمامی این وقایع هفته‌های اخیر و کشتار بی‌رحمانه مردم بی‌گناه و غیرنظامیان در حالی انجام می‌شود که در روز‌های اخیر شاهد برپایی تظاهرات گسترده مردم مظلوم و ستمدیده یمن در شهر‌های مختلف این کشور در اعتراض به هدف قرار دادن مواضع و ساختمان‌ها و بیمارستان‌های یمن هستیم.

در پایان باید گفت چیزی کمتر از یک ماه دیگر وارد هشتمین سال جنگ یمن می‌شویم. جنگی تحمیلی و ویرانگر که حاصل آن تا امروز کشته شدن بیش از ۳۳۷ هزار انسان بی‌گناه است که از این تعداد نزدیک به ۱۰ هزار نفر از آن‌ها را کودکان تشکیل می‌دهند. نبردی که تا امروز موجب آواره شدن میلیون‌ها نفر از مردم یمن شده است. ضمن اینکه بخش قابل توجهی از زیرساخت‌های این کشور به صورت کامل از بین رفته است.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

استاندارد دوگانه غربی‌ها در قبال جنگ یمن بیشتر بخوانید »

معیار‌های دوگانه غرب در برخورد با دو جنگ یمن و اوکراین

معیار‌های دوگانه غرب در برخورد با دو جنگ یمن و اوکراین


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: با توجه به اینکه امروز وارد یازدهمین روز جنگ روسیه و اوکراین شدیم، اما آن چیزی که توسط رسانه‌های غربی پیرامون درگیری این دو کشور در سطح بین‌الملل مخابره می‌شود عمدتا بر روی محور کشته‌ها و زخمی‌های غیرنظامیان این نبرد بی‌حاصل، اما ویرانگر است.

اما در کمال تعجب و حیرت می‌بینیم با وجود اینکه چند سال از جنگ و تجاوز ائتلاف متجاوز سعودی برضد مردم مظلوم و بی‌دفاع یمن به سرکردگی عربستان سعودی و با حمایت آمریکا می‌گذرد و در این راستا همه روزه شاهد کشته و زخمی شدن مردان، زنان و کودکان بی‌گناه این کشور هستیم، اما رسانه‌های جهان کوچکترین توجهی به این موضوع نمی‌کنند.

این در حالی است که در طبیعت جنگ کشته و زخمی شدن افراد مختلف قرار دارد. زیرا وقتی که در زمان جنگ، مناطق مختلف توسط هواپیما‌ها و موشک‌ها هدف قرار گرفته و بمباران می‌شوند غیرنظامیان به خصوص زنان و کودکان جزو آسیب‌پذیرترین اقشاری هستند که همیشه زخمی و کشته می‌شوند.

ولی آن چیزی که مایه تعجب و اغلب ناراحتی مردم و کارشناسان میادین نبرد را موجب می‌شود معیار‌های دوگانه دنیای غرب در برخورد با جنگ‌های در حال انجام در سراسر دنیا است. زیرا آنجایی که این جنگ‌ها همراستا با منافع و اهداف آن‌ها باشد به سادگی از کنار اخباری که از تلفات نظامیان به خصوص غیرنظامیان حاضر در کشور‌های مورد مناقشه منتشر می‌شود می‌گذرند و آن‌ها را ندید می‌گیرند.

البته بر همه آشکار و روشن است که پدیده ویرانگر جنگ به هر صورت و شکل خود و در هر نقطه‌ای و با هر هدفی نامبارک و ناراحت کننده است. اما اینکه دنیای غرب به خصوص آمریکا با توجه به قدرت رسانه‌ای که از آن برخودار هستند بیایند و در برخورد با این پدیده زشت دنیای بشری متر و معیار‌های مختلف و بعضا متضادی را درپیش بگیرند بی‌انصافی و منفعت طلبی آن‌ها را نمایان می‌کند.

نکته مهم و قابل توجه دیگر این است که این معیار‌های دوگانه دنیای غرب و آمریکا در برخورد با وقوع جنگ در دو کشور یمن و اوکراین آنقدر متفاوت و تبعیض آمیز است که صدای اعتراض مردم، فعالان حقوق و بشر و حتی مقامات سایر کشور‌ها را نیز درآورده است. به خصوص آنجایی که غرب با بایکوت خبری که از روی هدف و برنامه انجام می‌دهد عملا بسیاری از جنایت‌ها را از دید مردم دنیا مخفی می‌کند.

اما این همه ماجرا نیست و حتی این معیار دوگانه نیز در میان سلبریتی‌ها و چهره‎های معروف بین‌المللی و حتی داخل کشور هم مشاهده می‌شود. با وجود اینکه چندسالی است ائتلاف متجاوز سعودی همه روزه غیرنظامیان و مردم بی‌گناه یمن را قتل عام می‌کنند، اما دریغ از اینکه شاهد انتشار یک پست تاسف آمیز و یا ابراز همدردی با این کشتار باشیم. این در حالی است که هنوز یک هفته از آغاز جنگ روسیه و اوکراین نگذشته که شاهد هستیم سلبریتی‌های خارجی و حتی داخلی با تمام توان به رویداد‌های مربوط به تلفات غیرنظامیان پرداخته و آن را برجسته می‌کنند.

در این میان خبر جالب و قابل توجه مربوط به سفر «شان پن» سینماگر معروف آمریکایی به اوکراین است. او با وجود تمامی مخاطرات و خطر‌های موجود در کشور درگیر جنگ اوکراین به این کشور سفر کرده تا مستندی پیرامون این جنگ بسازد. پر واضح است که در جنگ اوکراین بر خلاف جنگ یمن سیاست غرب و رسانه‌های زنجیره‌ای آن‌ها پرداختن و برجسته کردن تلفات غیرنظامیان آن است.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

معیار‌های دوگانه غرب در برخورد با دو جنگ یمن و اوکراین بیشتر بخوانید »

غرب با جاهلیت مدرن خود دنیا را به مکانی خطرناک تبدیل کرده است

غرب با جاهلیت مدرن خود دنیا را به مکانی خطرناک تبدیل کرده است


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس- روزبه قمصری؛ امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران روز سه شنبه ۱۰ اسفند به مناسبت عید سعید مبعث سخنانی را پیرامون این عید بزرگ مسلمانان و حوادث و وقایع روز‌های اخیر منطقه و درگیری روسیه و اوکراین بیان کردند و با اشاره به اینکه امروز شاهد شکل گیری جاهلیتی مدرن در دنیای غرب هستیم خواستار توقف جنگ در اوکراین شدند.

ایشان در سخنان خود به این نکته اشاره کردند که تزکیه نفس و توجه به مفاهیم اخلاقی و دینی یکی از بهترین و موثرترین راه ممکن برای غلبه و پیروز شدن بر جاهلیت مدرن است. جاهلیتی که متاسفانه شاهد هستیم به صورت مهندسی شده و سازمان یافته در دنیای غرب در حال رشد و گسترش بوده و در حال سایه انداختن و غلبه بر تمامی ابعاد و شوئون زندگی مردم و دولتمردان کشور‌های غربی بویژه آمریکا است.

امروز دنیای غرب و در راس آن آمریکا به صورت کاملا سازمان یافته و برنامه ریزی شده در تمامی ابعاد خود با جاهلیت مدرنی که برای خود و مردم کشور‌های خود ایجاد کرده و با اقدامات حساب نشده و خطرناکی که در برابر سایر کشور‌ها انجام می‌دهد دنیا را به مکانی خطرناک و ترسناک برای مردم تبدیل کرده است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در فرمایشات خود مردم جزیرةالعرب را به عنوان شاهدی خوب در این زمینه مثال زدند. زیرا همانطور که در منابع و کتب تاریخی هم آمده است مردم این منطقه از دنیا در دوران جاهلیت و در زمان پیش از ظهور اسلام با خصوصیاتی همچون گمراهی، نادانی، فتنه‌های بزرگ، تعصب‌های کور، خشونت و لجاجت، تکبر و حق‌ناپذیری و رذائل اخلاقی و ناهنجاری‌های جنسی دست به گریبان بودند و با این مسائل و مشکلات دست و پنجه نرم می‌کردند.

ایشان سپس جاهلیت دوران پیش از ظهور اسلام را با جاهلیت مدرن دنیای غرب مقایسه کردند و این جاهلیتی را که غرب و آمریکا در آن گرفتار شدند را بسیار شبیه به جاهلیت قبل از ظهور اسلام و چه بسا جدی‌تر و خطرناک‌تر از ارزیابی کردند که آسیب‌ها و خطرات و چالش‌های جدی‌تر و سهمگین‌تری را برای جامعه بشری به همراه دارد.

در واقع اینگونه می‌توان گفت امروز دنیای غرب و در راس آن آمریکا با درگیر بودن و اسیر شدن در چرخه‌ای نادرست و باطل که حرص و طمع، تبعیض، پول، ابتذال شدید اخلاقی، هرج و مرج جنسی و استفاده از فناوری برای کشتار انسان‌ها به قتل مردم کشور‌های مختلف دنیا از شاخصه‌های آن است دست به سلطه گری و غارت ثروت‌های کشور‌های مختلف دنیا می‌زنند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان خود نمونه واضح و کامل جاهلیت مدرن در نیای امروز را رژیم آمریکا دانستند و بر این موضوع بسیار مهم و اساسی تاکید کردند که میوه و حاصل جاهلیت مدرنی که از آمریکا به سایر کشور‌های دنیا صادر می‌شود «بحران سازی» است. در واقع اینگونه می‌توانیم از سخنان ایشان نتیجه بگیریم که از آنجایی که آمریکا «رژیمی مافیایی» است پس پر واضح است که حیات و زندگی آن نیز از طریق ایجاد و گسترش بحران در سراسر جهان است.

اگر بخواهیم خیلی دقیق‌تر و موشکافانه‌تر این «رژیم مافیایی» که «بحران سازی» یگانه راه و مسیر حیات و ارتزاق آن است را مورد بررسی و تحلیل وجودی قرار بدهیم با این واقعیت گریزناپذیر روبرو می‌شویم که آنقدر شبکه‌های بزرگ و قدرتمند مافیایی همانند کارخانه‌های اسلحه سازی و شرکت‌ها و سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی در حوزه‌های سیاست و اقتصاد در این کشور وجود دارند و هر روز در حال رشد و توسعه هستند که راهی جز ایجاد و شکل گیری بحران برای ادامه حیات آن‌ها وجود ندارد.

یکی از دستاورد‌های این «رژیم مافیایی» و بحران ساز ایجاد و شکل دهی گروه تروریستی «داعش» بود. گروه تروریستی که به ناگاه در میان نابسامانی‌های سیاسی و اقتصادی برخی از کشور‌های منطقه خاورمیانه ازجمله سوریه و عراق سر بلند کرد و تا مرز سیطره و تسلط بر این دو کشور پیش رفت که البته اگر مجاهدت‌های رزمندگان اسلام و سپاهیان سرافراز ایران اسلامی نبود بدون شک حاکم بی، چون و چرای این دو کشور بود.

حال نیز حاصل دخالت‌ها و مهندسی‌های این «رژیم مافیایی» در طول چند سال اخیر در اوکراین که حاصل آن «انقلاب مخملی» در این کشور و روی کار آوردن دولتی همسو با غرب بود به بحران و جنگ اخیر روسیه و اوکراین منجرب شده است که با توجه به وضعیت بسیار نامشخص و تیره و تاری که بر این میدان نبرد حاکم است پیش بینی از فرجام این نبرد را تقریبا غیرممکن کرده است.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

غرب با جاهلیت مدرن خود دنیا را به مکانی خطرناک تبدیل کرده است بیشتر بخوانید »

اوکراین به طعمه‌ای جهت شکار روسیه تبدیل شده است

علت اصلی «حمله» روسیه به اوکراین/ طولانی شدن درگیری به ضرر «کی‌یف» است


«امیرعلی ابوالفتح» کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌‎پرس اظهار داشت: روسیه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوری نسبت به گسترش «ناتو» به سمت شرق بسیار حساس بود. در دهه اول و در زمان «بوریس یلتسین» نخستین رئیس‌جمهور منتخب روسیه به شیوه دموکراتیک که دهه نخست سقوط قدرت روسیه بود، روند گسترش ناتو شروع شد و حتی تعدادی از جمهوری‌های استقلال یافته از شوروی در حوزه بالتیک هم عضو «ناتو» شدند و در این زمینه روس‌ها نمی‌توانستند کاری انجام دهند؛ زیرا در کنار اینکه قدرت و نفوذ لازم را نداشتتند دنیای غرب هم یک دست و یکپارچه بود و کشور‌هایی که عضو پیمان «ورشو» بودند ازجمله لهستان، مجارستان و چک و اسلواکی را عضو «ناتو» کرد.

وی افزود: در دهه اول قرن جاری بعد از اینکه روس‌ها آرام آرام قدرت خود را بازیابی کردند، مخالفت خود با نفوذ «ناتو» در میان کشور‌های تازه استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی را شدیدتر نشان دادند. در همین راستا در سال ۲۰۰۸ که گرجستان قصد پیوستن به «ناتو» را داشت با روسیه درگیر شد و روسیه دو منطقه آن را از این کشور جدا کرد.

کارشناس مسائل بین‌الملل ادامه داد: روسیه به همین دلیل در سال ۲۰۱۴ درگیری نظامی با اوکراین پیدا کرد و به دنبال آن شبه جزیره «کریمه» را از آن جدا کرد. این ماجرا همچنان ادامه پیدا کرد؛ به صورتی که غربی‌ها هم اصرار داشتند اوکراین عضو «ناتو» شود؛ البته زمانی را برای آن تعیین نکرده بودند، ولی همین‌قدر که به‌عنوان نامزد پیوستن به «ناتو» مطرح بود، برای غربی‌ها کافی بود.

ابوالفتح خاطرنشان کرد: نکته دیگر اینکه مقامات کشور اوکراین نیز برای پیوستن به پیمان «ناتو» اصرار فراوانی داشتند تا جایی که در سال ۲۰۱۹ متممی را در قانون اساسی خود تصویب کردند که عضویت در «ناتو» بخشی از قانون اساسی آن‌ها شد. البته بر اساس سابقه تاریخی باید یک جایی این برخورد بین روسیه و اوکراین صورت می‌گرفت؛ زیرا غرب در حال طی کردن روندی بود که به‌هیچ عنوان حاضر نبود در این ماجرا کوتاه بیاید و با روسیه مصالحه کند. از آن طرف هم روسیه عضویت اوکراین در «ناتو» را یک خطر جدی قلمداد می‌کرد که موجودیت و حیات او را تهدید می‌کند.

وی اضافه کرد: در نهایت هم مواضع دو طرف به سمت و سویی رفت که قابل مصالحه نبود. در نهایت نیز با اقدام حمله «ولادیمیر پوتین» به اوکراین روبرو شدیم. البته این درگیری یک مقدماتی داشت که به رسمیت شناختن دو جمهوری شرقی اوکراین از جمله آن‌ها بود. در واقع اصل و اساس آغاز این درگیری این بود که روسیه و غرب نتوانستند در یک نقطه با هم به توافق برسند و آن نقطه هم «اوکراین» بود.

غربی‌ها استراتژی اکراینی کردن نبرد را در پیش گرفته‌اند

کارشناس مسائل بین‌الملل در پاسخ به این سوال که دلیل عدم حمایت غرب و آمریکا از اوکراین چیست؟ گفت: مشخص بود که «ناتو» وارد اوکراین نمی‌شود؛ زیرا در وهله اول اوکراین عضوی از پیمان «ناتو» نیست و دوم اینکه روسیه قدرتی بزرگی و با توان آتش بالا و مجهز به سلاح اتمی است. این درحالی است که غربی‌ها در این درگیری، استراتژی اوکراینی کردن نبرد را درپیش گرفته‌اند.

ابوالفتح افزود: شرایط درگیری‌های بین روسیه و اوکراین امروز به صورتی شده است که به جای اینکه غربی‌ها خودشان وارد میدان نبرد شوند، تصمیم گرفته‌اند، تسلیحات فراوانی را در اختیار اوکراین قرار بدهند تا اوکراینی‌ها با روس‌ها بجنگند.

وی ادامه داد: در حال حاضر شاهد هستیم که غربی‌ها در بالاترین سطح ممکن از اوکراین حمایت سیاسی می‌کنند. ضمن اینکه در کنار این موضوع شاهد جنگ بزرگ اقتصادی علیه روسیه هم هستیم که شامل سوئیفت و توقیف دارایی‌های روسیه در کشور‌های اروپایی و آمریکایی است. در حوزه تسلیحات هم بنا به گفته آن‌ها هر اندازه که نیاز باشد به صورت نامحدود از اوکراین حمایت می‌کنند.

فرسایشی و طولانی شدن درگیری روسیه و اوکراین به ضرر کی یف است

کارشناس مسائل بین‌الملل به فرسایشی شدن این نبرد اشاره و خاطرنشان کرد: با توجه به موارد گفته شده و وضعیت موجود باید انتظار طولانی و فرسایشی شدن جنگ روسیه و اوکراین را داشته باشیم. جنگی که با نابودی زیرساخت‌های اوکراین و تلفات فراوان انسانی همراه خواهد بود؛ البته در نگاه اول به نظر می‌رسید که روس‌ها دارای برتری مطلقی هستند می‌توانند بسیار سریع اوکراین را بگیرند، اما اگر این اتفاق رخ ندهد و این جنگ طولانی‌تر شود بیشترین ضرر را اوکراین خواهد کرد و تمامی زیرساخت‌های آن نابود می‌شود.

ابوالفتح با بیان اینکه چشم انداز شرایط و وضعیت روسیه در خلال این حمله در حال حاضر مشخص نیست، اضافه کرد: در این جنگ همه چیز به تاب‌آوری اقتصاد روسیه بستگی دارد که آیا می‌تواند زیر این فشار سنگین اقتصادی دوام بیاورد یا نه. البته این فشار شدید اقتصادی فقط بر روی روسیه نیست و اروپا هم درحال حاضر زیر این فشار قرار دارد.

وی با اشاره به میزان بالای آوارگان اوکراینی در این چند روز درگیری یادآور شد: از طرف دیگر هم تا امروز گویا در حدود ۸۰۰ هزار نفر از مردم اوکراین آواره شده و به اروپا رفته‌اند. ضمن اینکه قیمت‌های انرژی در این قاره در حال افزایش است. همچنین معمولا کالا‌هایی از روسیه به اروپا می‌آمده که اگر متوقف شود انبار‌های کالا در اروپا از گندم گرفته تا ذغال سنگ، نفت و گاز خالی می‌شوند.

چشم انداز روشنی پیرامون درگیری روسیه و اوکراین متصور نیست

این کارشناس مسائل سیاسی عنوان کرد: در واقع نمی‌توان هیچ چشم انداز روشنی را پیرامون این درگیری متصور بود و اینکه در نهایت وضعیت روسیه در این جنگ چه می‎شود. نکته دیگر اینکه مشخص نیست روسیه این اندازه انسجامی که در غرب ایجاد شد را پیش بینی کرده بود که مهم یکدست و یکصدا در پشت سر اوکراین قرار بگیرند یا خیر. از آن طرف هم مشخص نیست که اوکراینی‌ها تا چه زمانی در برابر عملیات روسیه دوام می‌آورند. زیرا تازه حدود شش روز از جنگ گذشته و اگر شش ماه بگذرد بازهم اوکراینی‌ها می‌توانند به همین صورت مقاومت کنند؟

ابوالفتح به خط و نشان‌های اتمی دو طرف برای یکدیگر اشاره کرد و اظهار داشت: نکته دیگر اینکه در یکی دو روز اخیر با خط و نشان‌های اتمی دو طرف برای یکدیگر روبرو شدیم. در واقع این اولین جنگ در کشوری است که نیروگاه‌های اتمی دارد. امروز اخباری مبنی بر حمله به مرکز پسماند‌های اتمی منتشر شده است که اگر اتفاقی برای یکی از نیروگاه‌های اتمی و یا یکی از تاسیسات اتمی اوکراین رخ بدهد با یک فاجعه انسانی روبرو خواهیم بود.

اوکراین را به یک طعمه‌ای برای شکار روسیه تبدیل کردند

وی با بیان اینکه اوکراین را به یک طعمه‌ای برای شکار روسیه تبدیل کردند، تصریح کرد: شاید در نگاه اول عملیات نظامی روسیه در اوکراین درست نبوده باشد، اما آغاز و شکل‌گیری این درگیری سناریویی بوده که برای کشور روسیه چیده شده بود. معتقد هستم که اوکراین را به یک طعمه‌ای برای شکار روسیه تبدیل کردند.

کارشناس مسائل بین‌الملل اضافه کرد: بالاخره غرب یک زمانی باید تکلیف خود را با روسیه روشن می‌کرد، زیرا روسیه از او تمکین نمی‌کرد و روز به روز قدرتش نیز افزایش پیدا می‌کرد. در واقع این‌ها در جایی باهم برخورد می‌کردند همانگونه که این رویداد برای چین در قبال تایوان نیز متصور است.

ابوالفتح در پایان صحبت‌های خود گفت: در واقع اوکراین قربانی اختلافات روسیه و غرب شده است، زیرا اگر «ناتو» زودتر اوکراین را به عضویت خود درآورده بود تانک‌های روسی الان در جاده‎های این کشور رفت و آمد نمی‌کردند. آن‌ها مخصوصا اوکراین را وارد «ناتو» نکردند که روسیه برای حمله به اوکراین تحریک شود و این اجماع جهانی را علیه او راه بیاندازند و به سمت کاهش قدرت ملی روسیه حرکت کنند.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

علت اصلی «حمله» روسیه به اوکراین/ طولانی شدن درگیری به ضرر «کی‌یف» است بیشتر بخوانید »

پیروزی انقلاب اسلامی در برابر بلوک شرق و غرب

پیروزی انقلاب اسلامی و فروریختن بلوک شرق و غرب


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس – روزبه قمصری؛ پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تقسیم‌بندی واضح و مشخصی بین اسلام و کفر وجود نداشت و در واقع اینگونه می‌توان برداشت کرد که با یک جبهه بزرگ و باعظمتی از دنیای کفر روبرو هستیم، اما بعد از به ثمر نشستن انقلاب اسلامی در ایران ضمن اینکه مرزی مشخص بین دنیای اسلام و دنیای کفر شکل گرفت به نوعی هم شاهد فروریختن بلوک شرق و غرب نیز بودیم.

پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، بلوک شرق با توجه به پیشینه و سابقه طولانی مدت خود ادعای جامعه گرایی (سوسیالیستی) را داشت و بلوک غرب هم که نظامی سرمایه‌داری و وابسته به پول و سرمایه بود، اما درست بعد از اینکه جریان انقلاب در ایران به راه افتاد و در نهایت نیز به پیروزی رسید شاهد تولد جریانی بودیم که موجب متولد شدن مکتب احیای تفکر و اندیشه اسلام ناب محمدی در این گوشه از دنیا بودیم.

درست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود که در کنار جریان بلوک شرق و غرب شاهد تولد مکتب اسلام ناب محمدی در این نقطه از ایران و خاورمیانه بودیم. این جریان به سرعت جهان آن روز را تغییر داد به صورتی که اگر امروز به صحنه عرصه بین‌المللی نگاه کنیم دیگر چیزی به عنوان بلوک شرق و غرب وجود خارجی ندارد بلکه با جبهه و میدان نبردی روبرو هستیم که در یک طرف آن دنیای اسلام و در طرف دیگر جهان کفر قرار گرفته است.

در واقع می‌توان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران را به عنوان پدیده‌ای در جهان دانست که به بلوک‌بندی جهان پایان داد. بلوک‌بندی که بعد از جنگ جهانی دوم بین دو قطب شرق و غرب دنیا با رهبریت آمریکا و شوروی آغاز شده بود.

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران موجب توفیق اسلام در ایفای نقش ایدئولوژیک برای آن شد به صورتی که مذهب و دین به عنوان عامل جدیدی در نظام بین‌المللی مطرح شد. از این روی این انقلاب با این ایدئولوژی فراملی که در ذات خود از آن برخوردار بود به سادگی و روشنی ادعای دنیای غرب مبنی بر فرماندهی و ریاست بر جوامع بشری را به چالش کشید.

در این راستا امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی در ایران با رهبری و پیروزی این انقلاب سمت و سویی دین خواهی را برای ساختن جامعه مطرح کرد. سمت و سویی که نظام سلطه غرب از اساس و در پایه با آن مشکل اساسی دارد و بر همین اساس هم بلافاصله پیس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران با فریب و حمایت از صدام جنگی ویرانگر و هشت ساله را به ایران تحمیل کرد.

اما انقلاب اسلامی ایران که برآمده از مکتب اسلام ناب محمدی بود با روحیه ایثار و شهادتی که بین مردم ایران و جوانان این مرز و بوم بسط و گسترش داد توانست برای نخستین بار از آب و خاک این کشور در برابر متجاوزان دفاع کرده و مانع از این شود که خاکی از این کشور جدا شود.

حالا امروز با گذشت بیش از ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران این نظام مردمی به حامی اصلی مستضعفان عالم تبدیل شد. حامی و پشتیبانی که امروز دفاع از آرمان‌های فلسطین و مردم مظلوم و رنجکشیده آن در اولویت سیاست‌های آن قرار داشته و دارد. از این روی رژیم صهیونیستی و دنیای غرب و در راس آن آمریکا به عنوان دشمن درجه یک این نظام اسلامی و الهی تبدیل شده است.

در واقع انقلاب اسلامی و پیروزی آن در ایران از پتانسیل و توان بسیار بالایی برای مقابله با دنیای غرب برخوردار بود و در این راه به خوبی توانست با سربلندی و کامیابی جهان غرب را از حالت اعتماد به نفسی که همیشه و در طول سالیان طولانی اخیر که از آن برخوردار بود را وارد یک وضعیت منفعل و عاری از اعتماد به نفس و ضربه پذیر کند به صورتی که دیگر از آینده خود اطمینان خاطری ندارند.

در انتها باید به این نکته اشاره کنیم که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، کشور ما را از کشوری که حامی غرب و دنیای استعمار بود که کشور حامی مظلومان و مستضعفان عالم تبدیل کرد که صورتی که امروز به عنوان امید اول و اصلی ملل مظلوم جهان شناخته می‌شود.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیروزی انقلاب اسلامی و فروریختن بلوک شرق و غرب بیشتر بخوانید »