دهلران

روزشمار دفاع مقدس (۲۷ بهمن)


روزشمار دفاع مقدس (۲۷ بهمن)رویداد‌های مهم این روز در تقویم خورشیدی (۲۷ بهمن)

** مهم‌ترین مناسبت‌های ملی و مذهبی در بهمن **

۶- سالروز حماسه مردم آمل /*/ ۸- سالروز وفات حضرت ام‌البنین (س) ـ روز تکریم مادران و همسران شهدا /*/ ۱۲- بازگشت امام خمینی (ره) به میهن اسلامی و آغاز دهه مبارک فجر /*/ ۱۴- روز فناوری فضایی /*/ ۱۵- ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) و روز زن ـ ولادت امام خمینی (ره) /*/ ۱۹- روز نیروی هوایی /*/ ۲۲- سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران (تعطیل) /*/ ۲۵- ولادت امام محمدباقر (ع) /*/ ۲۷- شهادت امام هادی (ع) /*/ ۲۹-قیام مردم تبریز به مناسبت چهلمین روز شهادت شهدای قم ـ روز اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی

• ولادت شهید یوسف سجودی (استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۳۷ ه.ش)

• ولادت شهید حمید شمایلی (استان خوزستان، شهرستان بهبهان) (۱۳۴۲ ه.ش)

• ولادت شهید سعید اسکندری (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۳ ه.ش)

• شهادت شهید حبیب‌الله قنبری (استان مازندران، شهرستان بهشهر) (۱۳۴۵ ه.ش)

• ولادت شهید مصطفی نمازی‌فرد (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۷ ه.ش)

• شهادت شهید ناصر فلاح (ارومیه) (۱۳۵۷ ه.ش)

• شهادت شهید بیژن جواد سلمانی آرمیده (منطقه ۱۳ تهران) (۱۳۶۰ ه.ش)

• شهادت شهید حسینعلی سلطانی نگاه (استان خوزستان، آبادان) (۱۳۶۰ ه.ش)

• شهادت شهید عزت الله احمدی (سقز) (۱۳۶۱ ه.ش)

• شهادت شهید علیرضا ناهیدی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۱ ه.ش)

• شهادت شهید احمد اسکندری (استان مرکزی، شهرستان خمین) (۱۳۶۱ ه.ش)

• اجرای عملیات والفجر ۵ در حد فاصل مهران و دهلران، چنگوله (۱۳۶۲ ه.ش)

• شهادت شهید محمدحسین نعیم آبادی (پایگاه چاتراوین) (۱۳۶۲ ه.ش)

• شهادت شهید امیر ابوالفضل سپهری (استان همدان، شهرستان همدان) (۱۳۶۲ ه.ش)

• شهادت شهید محمداسماعیل قریب بلوک (استان سمنان، شهرستان دامغان، روستای زردوان) (۱۳۶۲ ه.ش)

• شهادت شهید محمدحسن نعیم آبادی (استان سمنان، شهرستان شاهرود) (۱۳۶۲ ه.ش)

• شهادت شهید محمد شیرزادی (استان ایلام، شهرستان ملکشاهی) (۱۳۶۲ ه.ش)

• شهادت شهید محمود طغیانی ریزی (استان اصفهان، شهرستان لنجان) (۱۳۶۲ ه.ش)

• شهادت شهید عبدالعلی محمدخانی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۳ ه.ش)

• شهادت شهید جعفر جنگروی (استان اصفهان، شهرستان فریدن) (۱۳۶۴ ه.ش)

• شهادت شهید احمدعلی نیری (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۴ ه.ش)

• شهادت شهید داود ابوالحسنی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۴ ه.ش)

• شهادت شهید رحمت‌الله محبی تبار (استان قزوین، شهرستان آبیک، روستای قشلاق) (۱۳۶۴ ه.ش)

• شهادت شهید موسی موسی‌نژاد کارمزدی (استان مازندران، شهرستان سوادکوه) (۱۳۶۴ ه.ش)

• شهادت شهید سیدکمال هاشمی عربی (استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۴ ه.ش)

• شهادت شهید اسدالله ناصحی (استان مازندران، شهرستان نکا) (۱۳۶۴ ه.ش)

• شهادت شهید سیدامید سیدموسوی (۱۳۶۴ ه.ش)

• شهادت شهید محمد عرب حجی (استان گلستان، شهرستان گرگان) (۱۳۶۵ ه‌.ش)

• شهادت شهید یوسف موسی‌زاده (استان گیلان، شهرستان آستانه اشرفیه) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید حسین نائیجی (استان مازندران، شهرستان آمل) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید موسی رجبی برزگر (استان قزوین، شهرستان بویین زهرا) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید سیداحمد ذاکریان‌زاده (استان کهگیلویه و بویراحمد، شهرستان بویراحمد، روستای ماشمی) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید عزیزالله باباخانی (استان کرمانشاه، شهرستان اسلام آباد غرب) (۱۳۶۷ ه.ش)

• شهادت شهید اسماعیل بابوریان (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۷۵ ه.ش)

• شهادت شهید محسن بامری (۱۳۹۴ ه.ش)



منبع خبر

روزشمار دفاع مقدس (۲۷ بهمن) بیشتر بخوانید »

جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس به یاران شهیدش پیوست


جانباز گرانقدر ۷۰ درصد «علی‌محمد عباسی» به یاران شهیدش پیوستبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «علی‌محمد عباسی» جانباز نخاعی ۷۰ درصد از استان فارس پس از تحمل ۳۸ سال رنج ناشی از جانبازی در سن ۶۰ سالگی دعوت حق را لبیک گفت و به یاران شهیدش پیوست.

پیکر این شهید گرانقدر فردا (یکشنبه) در زادگاهش بخش کنارتخته و کمارج تشییع و به خاک سپرده می‌شود.

شهید «حاج علی‌محمد عباسی» از رزمندگان لشکر ۷۷ خراسان بود که سال ۶۱ در عملیات فتح‌المبین در منطقه عین‌خوش دهلران دچار ضایعه نخاعی شد.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس به یاران شهیدش پیوست بیشتر بخوانید »

سرکوب بعثی‌ها در دهلران ـ عین‌خوش با عملیات «محرم»


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، دشمن با در اختیار داشتن ارتفاعات مهم در منطقه عمومی شرهانی و زبیدات علاوه بر محفوظ نگه داشتن یک خط پدافندی مطمئن، جاده دهلران ـ عین‌خوش را که نزدیک‌ترین معبر وصولی جبهه‌های میانی و جنوبی بود، زیر دید و تیر خود داشت. مضافاً این که مواضع پدافندی دشمن به گونه‌ای بود که می‌توانست به اشغال چندین حوزه نفتی و تأسیسات آن در منطقه بیات ادامه دهد. به همین لحاظ و نیز با هدف تصرف ارتفاعات سرکوب منطقه و قرار گرفتن در موضع برتر تاکتیکی با راندن دشمن به سوی دشت، طرح عملیات محرم در دستور کار قرار گرفت.

برای تحقق هدفی که در فوق ذکر شد، دست‌یابی به اهداف زیر در دستور کار قرار داشت:

– تصرف ارتفاعات ۲۹۸ و ۴۰۰ (بلندترین ارتفاع منطقه)، آزادسازی جاده عین خوش – دهلران از زیر دید و تیر دشمن (این جاده نزدیک‌ترین راه ارتباطی غرب به جنوب می‌باشد)، آزادسازی قسمتی از زمین‌هایی که در اشغال دشمن است، زیر آتش قرار دادن جاده مهم بصره _ العماره (در صورت ادامه عملیات)، زیر آتش قرار دادن شهرک طیب و تصرف شهرک زبیدات، آزادسازی چند حوزه نفتی خودی و تصرف چند حوزه نفتی دشمن.

سرکوب استیلای بعثی‌ها بر دهلران ـ عین‌خوش در عملیات «محرم»
خلاصه توفیقات رزمندگان اسلام در عملیات «محرم»

لازم به ذکر است در صورت موفقیت این عملیات، بازگشت مردم آواره دهلران و موسیان امکان‌پذیر بود. (۱)

موقعیت منطقه

ویژگی مهم این منطقه وجود ارتفاعات جبال حمرین است که به‌عنوان خط مرزی قراردادی دو کشور قبل از تجاوز عراق به ایران مطرح می‌باشد. بلندترین قله آن به ارتفاع ۴۰۰ متر در خاک ایران قرار دارد. علاوه بر تپه ۲۹۸ که در خاک ایران قرار دارد، تپه ۱۷۵ در خاک عراق واقع شده است و بر محور وصولی و با اهمیت عین خوش، چم سری، شرهانی و زبیدات مشرف می‌باشد، چنان که می‌توان از روی آن، جاده آسفالته شرهانی – زبیدات را، که به لحاظ ارتباطی و تدارکاتی مهم است، مورد تهدید قرار داد. بر همین اساس و با توجه به تسلط دشمن بر معابر و منطقه مواصلاتی خودی، کلیه تردد‌ها در شب و با چراغ خاموش انجام می‌شد.

از دیگر عوارض طبیعی منطقه، رودخانه‌های چیخواب، دویریج و میمه است که فصلی بوده و به هنگام طغیان، ارتفاع آب آن به ۱۰ برابر حد معمول، که حدود ۳۰ سانتی‌متر می‌باشد، می‌رسد. (۲)

استعداد دشمن

– لشکر ۱۰ زرهی متشکل از تیپ‌های ۶۰ زرهی، ۴۲ زرهی و ۲۴ مکانیزه؛ تیپ‌های ۶۰۶، ۴۲۳ و ۵۰۵ و ۷۰۴ پیاده؛ تیپ‌های ۱۰۸ و ۷۰۳ گارد مرزی؛ تیپ‌های حله و ۳۲ جیش الشعبی؛ تیپ‌های ۱۶ و ۱۷ زرهی؛ دو گردان نیروی مخصوص. (۳)

سازمان رزم خودی

نیرو‌های شرکت کننده در عملیات به تفکیک عبارت بودند از:

الف- سپاه پاسداران:

نیرو‌های تک‌ور: تیپ ۱۴ امام حسین (ع) با دوازده گردان، تیپ ۸ نجف اشرف با یازده گردان، تیپ ۲۵ کربلا با ده گردان، تیپ ۱۷ علی‌ابن‌ابیطالب (ع) با هشت گردان:

نیرو‌های احتیاط: تیپ ۴۴ قمر بنی‌هاشم (ع) با سه گردان، تیپ امام سجاد (ع) با پنج گردان.

جمع نیروها: ۴۹ گردان پیاده و لشکر ۳۰ زرهی مجهز به ۱۵۰ تانک و نفربر.

ب ارتش جمهوری اسلامی:

نیرو‌های تک‌ور: تیپ ۱ از لشکر ۲۱ حمزه با سه گردان، تیپ ۸۴ خرم آباد با چهار گردان.

نیرو‌های احتیاط: تیپ ۵۸ ذوالفقار با یک گردان.

جمع نیروها: هشت گردان پیاده و ۵۰ دستگاه تانک و نفربر.

هدایت مستقیم عملیات بر عهده قرارگاه مشترک قائم متشکل از لشکر ۳ صاحب‌الزمان سپاه پاسداران (با شش تیپ) و دو تیپ از ارتش جمهوری اسلامی بود، قرارگاه‌های فرعی نیز عبارت بودند از:

قائم ۱، شامل: تیپ ۸ نجف اشرف

قائم ۲، شامل: تیپ ۲۵ کربلا

قائم ۳، شامل: تیپ ۱۷ علی‌ابن‌ابیطالب (ع) و تیپ ۱ لشکر ۲۱ حمزه

قائم ۴، شامل: تیپ ۱۴ امام حسین (ع) و تیپ ۸۴ خرم‌آباد

مابقی یگان‌ها در احتیاط بودند. (۴)

سرکوب بعثی‌ها در دهلران ـ عین‌خوش با عملیات «محرم»

طرح عملیات

طرح عملیات به گونه‌ای بود که بر مبنای آن تصرف ارتفاعات ۲۹۸ و ۴۰۰ از یک‌سو و حمله به سایر ارتفاعات سرکوب منطقه – از سمت چم سری و چم هندی – از سوی دیگر، مورد تدبیر قرار گرفت.

قائم ۱ باید از سمت شمال تا جنوب ارتفاعات ۲۹۸ وارد عمل می‌شد و علاوه بر گرفتن سرپل در غرب رودخانه میمه، مسئولیت محاصره این ارتفاعات و پدافند به سمت غرب را بر عهده داشت.

قائم ۲ در جنوب ارتفاعات ۲۹۸ و شمال ارتفاعات ۴۰۰ وارد عمل شده و مسئولیت الحاق قائم ۱ با قائم ۳ را بر عهده داشت.

قائم ۳ از شمال و جنوب ارتفاعات ۳۰۰ و ۴۰۰ به سمت غرب وارد علم شده و علاوه بر تصرف قلل این ارتفاعات، می‌بایست با قائم ۲ و ۴ الحاق کند.

قائم ۴ از سمت چم سری به طرف غرب، از مقابل پاسگاه ربوط به طرف غرب و از شمال چم هندی به طرف غرب حرکت کرده و ضمن تصرف ارتفاعات سرکوب منطقه، به طرف جنوب پدافند کند. (۵)

شرح عملیات

مرحله اول عملیات: عملیات از ساعت ۲۲:۰۷ تاریخ ۱۳۶۱/۸/۱۰ با رمز مبارک “یا زینب (س) ” آغاز شد. نیرو‌های عمل‌کننده در محور‌های قائم ۱ و ۲ و قسمتی از محور قائم ۳ تا صبح موفق شدند به اهداف تعیین شده خود دست یابند، ولی محور قائم ۴ و قسمتی از محور قائم ۳ به علت طغیان آب رودخانه دویریج با مشکلاتی مواجه شدند که با وجود نصب پل چیفتن و انتقال مهمات و نیرو به وسیله هلی‌کوپتر این مشکلات حل نشد و به همین خاطر محدودة ۸ کیلومتری ارتفاعات ۴۰۰ تا جاده چم سری در دست دشمن باقی ماند که از طریق آن‌ها جاده عقبه محور‌های دیگر تهدید می‌شد.

مرحله دوم عملیات: پوشاندن رخنه موجود در منطقه تصرف شده، هدف مرحله دوم عملیات بود. برای حل این معضل قرار شد چهار گردان سپاه از جناحین وارد عمل شده و ضمن انهدام دشمن با یکدیگر الحاق کنند. این مرحله از عملیات در ساعت ۰۳:۱۵ بامداد روز ۱۳۶۱/۸/۱۲ آغاز شد که حدود ساعت ۶ صبح دو محور با یکدیگر به طور نسبی الحاق کردند و تا عصر همان روز الحاق به طور کامل انجام شد.

مرحله سوم عملیات: پس از این که رخنه موجود در منطقه در مرحله دوم عملیات برطرف شد، نیرو‌های خودی متوجه شدند که نیرو‌های عراق در ارتفاعات مقابل آن‌ها مستقر شده‌اند. در نتیجه، هدف عمده عملیات که تحمیل خطوط گسترده پدافندی به دشمن بود، حاصل نشده است؛ لذا مقرر شد کلیه یگان‌های موجود در منطقه با نیرو‌های تحت امر خود پنج کیلومتر به سمت غرب پیشروی کرده و جاده آسفالته چم سری، شرهانی، زبیدات و جاده شنی زبیدات – طیب را تأمین کنند. عملیات در ساعت ۲۲ روز ۱۳۶۱/۸/۱۵ آغاز شد و با وارد آمدن تلفات به دشمن و تأمین اهداف مورد نظر، در فردای آن روز پایان یافت.

دشمن از بیم محاصره و انهدام، از محور ربوط و چم هندی عقب‌نشینی کرده و امکانات بسیاری را از خود بر جای گذارد. (۶)

نتایج عملیات

در پی موفقیت عملیات محرم، علاوه بر شکست تبلیغات نسبتاً وسیع عراق مبنی بر متوقف کردن نیرو‌های ایرانی پس از عملیات رمضان، فرماندهان نظامی ایران به توانایی خود برای انجام عملیات سرنوشت‌ساز در منطقه عملیاتی محرم اعتقاد و اطمینان یافته و تصرف شهر العماره عراق را امکان‌پذیر دانستند. انجام عملیات والفجر مقدماتی بر اساس چنین دیدگاه و اطمینانی بود که طراحی شده و به مرحله اجرا درآمد. همچنین در نتیجه عملیات محرم علاوه بر آزاد شدن ۷۰۰ کیلومترمربع از خاک ایران، از جمله ارتفاعات ۴۰۰ و ۲۹۸، پل چم سری، حوزه نفتی بیات، نهر عنبر، چم سری و موسیان، جاده عین خوش ـ دهلران از دید و تیر دشمن خارج شد. در مقابل، شهرک طیب عراق به زیر دید نیرو‌های خودی درآمد.

آزادسازی ۳۰۰ کیلومترمربع از خاک عراق از جمله پاسگاه‌های زبیدات، شرهانی، ابوغریب و … و تأسیسات نفتی منطقه (۳۰ تا ۳۵ حلقه چاه نفت) نیز از دیگر نتایج این عملیات بود.

آمار تلفات و ضایعات دشمن هم به قرار زیر است:

انهدام ۲۷۰ تانک و نفربر، ۲۵۰ خودروی نظامی و ۳۰ تفنگ ۱۰۶،
سرنگون شدن ۱۲ هواپیما،
به غنیمت درآمدن ۱۴۹ تانک و نفربر، ۲۷۰ خودروی نظامی و ۳۵ تفنگ ۱۰۶،
کشته و مجروح شدن حدود ۶۰۰۰ تن،
به اسارت درآمدن ۲۳۵۰ تن.

گفتنی است که در این عملیات به ۹ تیپ عراق از ۲۰ تا ۱۰۰ درصد خسارت وارد شد. (۷)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فهرست منابع

۱- گزارش ۷۲ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، گزارش عملیات محرم، شهید تقی رضوانی، ص ۲.

۲- مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، درودیان – محمد “از خرمشهر تا فا و”، ص ۴۲.

۳- منبع شماره ۱، ص ۳.

۴- منبع شماره ۱، ص ۲ و ۳.

۵- منبع شماره ۱، صص ۱۰- ۸؛ و: گزارش ۸۸۷ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، “عملیات محرم”، ص ۶ و ۵.

۶- منبع شماره ۲، ص ۴۶ – ۴۳؛ و: منبع شماره ۱، صص ۱۷-۱۱؛ و: گزارش ۸۸۷ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، “عملیات محرم”، صص ۷ و ۶.

۷- منبع شماره ۲، ص ۴۶ – ۴۳؛ و: منبع شماره ۱، ص ۲۱، ۴۱ و ۴۲.

۸- منبع: اطلس راهنما ۱- کتاب آبادان در جنگ صفحه ۱۷.

۹- منبع: اطلس راهنما ۳- کتاب ایلام در جنگ صفحه ۷۰.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

سرکوب بعثی‌ها در دهلران ـ عین‌خوش با عملیات «محرم» بیشتر بخوانید »

شهیدی که با فروش منزلش تعمیرگاه تانک راه اندازی کرد

شهیدی که با فروش منزلش تعمیرگاه تانک راه اندازی کرد


خبرگزاری فارس، معصومه درخشان – حاج کاظم جعفرزاده، فرزند تبریز و یکی از دلاوران گمنام دوران دفاع مقدس است، مردی که با وجود تعلق نظامی‌اش به ارتش جمهوری اسلامی ایران‌، خدمات شایانی در بدنه سپاه داشته و از بنیانگذاران زرهی سپاه به شمار می‌رود.

با شروع جنگ تحمیلی هم حاج کاظم راهی مناطق جنوبی می‌شود و همکاری وی با فرماندهان وقت ارتش و سپاه نیز از همین دوران آغاز می‌گردد، به فاصله‌ای کوتاه وارد کارگروه‌های نظامی آن دوران که زیر نظر مقام معظم رهبری هدایت می‌گردید می‌شود.
 

حاج کاظم سلام

حاج کاظم من هم دختری هستم از دختران این سرزمین که می‌خواهم از تو بنویسم. از راه و رسم مردانگی و شهادتت که شهادت هنر مردان خداست.

می‌خواهم بگویم آن موقع که لباس مقدس سربازی وطن را پوشیدی من هنوز به دنیا نیامده بودم، آن زمان که دشمن بعثی چشم طمع به این خاک پاک کرد، تو و همرزمانت لباس رزم به تن کردید تا حافظ جان و مال مردم این سرزمین باشید من دختربچه‌ای بودم که تنها فکرم بازی با عروسک‌هایم بود.

شما دلاورمردان با دست خالی ولی دلی سرشار از عشق و ایمان به وطن  در صحنه نبرد می‌جنگیدید تا اجازه ندهید دشمن بعثی به داخل شهرها پیشروی کند.

سردار رشید اسلام، من دیگر آن دختربچه دیروز نیستم. می‌خواهم بیشتر بشناسمت.

سردار گمنام دفاع مقدس که نشان در بی‌نشانی گرفتی برای شناختنت با فرزندت ( جمال جعفرزاده) همکلام شدم تا خاطرات با تو بودن را ورق زده و برایم سخن بگوید.

نامت را جبهه‌های جنوب فراموش نمی‌کنند، آبادان، خرمشهر، اهواز، دهلران، طلائیه، جفیر و سراسر مناطق عملیاتی جنوب گواهی هستند بر رشادت‌ها و فداکاری‌هایت.

راه‌اندازی تعمیرگاه مجهز تعمیر تانک‌ با فروش منزل مسکونی

 در عملیات بیت‌المقدس به عنوان رئیس رکن لشکر 30 زرهی سپاه و فرمانده پشتیبانی واحدهای پیاده سپاه شجاعت‌های فراوانی از خود نشان دادی، نشان به آن نشان که دستت نیز در این عملیات مجروح شد.

در عملیات فتح‌المبین نیز فتح‌الفتوح کردی و به عنوان  مأموری از ارتش، فرماندهی و معاونت همزمان گردان کربلای سپاه را بر عهده داشتی موفق شدی با پیش‌روی به طول 57 کیلومتر از شوش تا چنانه و پس از وارد آوردن ضربات سنگین بر پیکر ارتش عراق، 25 دستگاه نفربر و 105 دستگاه تانک عراقی را به غنیمت گرفته و به نیروی زمینی سپاه  تحویل دهی.

حاج کاظم، برای شناخت بهتر تو باید تاریخ هشت سال دفاع مقدس را ورق بزنم و نامت را در عملیات طریق‌القدس بازخوانی کنم آنجا که می‌گویند در عملیات طریق‌القدس اوج شجاعت‌های حاج‌کاظم جعفرزاده را می‌توان به چشم دید و به گوش جان شنید.

زمانی که در صف نخست مجبور به نبرد رو در رو با دشمن شدی و تعداد زیادی از بعثیان را از پای در آوردی و تعدادی تانک و نفربر را به غنیمت گرفتی شادی و امید را به رزمندگان اسلام هدیه آوردی.

 فرزندت، برگ دیگری از زندگیت را ورق زد از روزهایی گفت که بر علیه رژیم پهلوی قیام کرده بودی و زیر شکنجه‌های سخت و طاقت‌فرسای ساواک چگونه سخت می‌گذراندی و چه روزهای استرس‌زا و فراز و نشیبی داشتی وقتی در کنار آیت‌الله شهید مدنی و سایر مبارزین بر علیه حکومت طاغوت شورش کرده  و هیات سینه‌زنی ایجاد کردی تا در دل این هیات و با کمک‌ها و همراهی مردم  مبارزه طاغوتی خود را ادامه دهید.

بعد از اینکه خون‌های پاک جوانان انقلابی به ثمر نشست و انقلاب پیروز شد در تهران در کنار مقام معظم رهبری که در آن زمان رئیس شورای عالی دفاع بودند، حضور داشتی  و  به شکل‌گیری و  مستحکم‌تر شدن پایه‌های انقلاب کمک می‌کردی.
 

پدری  با روحیه قوی و ایدئولوژی‌ساز

چهره‌ای که فرزندت از تو به یاد دارد، پدری با روحیه قوی و ایدئولوژی‌ساز است.

حاج کاظم، چه خون‌دل‌ها خوردی  وقتی با کارشکنی‌های بنی‌صدر روبه رو شدی زمانی که به جای مهمات جنگی کنسرو لوبیا به جبهه می‌فرستاد و با این کارهایش به کشور خیانت می‌کرد. با این حال از  مبارزه دست نکشیدی و در مقابل خیانت‌های  بنی‌صدر، همرزمان خود را از تبریز، مشهد و همدان و حتی اعضای فامیل را فراخوان دادی و گردان المهدی ( عج)  را ایجاد کردی و  و در نهایت تبدیل آن به گردان 1954 قدس که در ابتدا متشکل از نیروهای تربیت معلم تبریز و آذربایجان، مردم عادی و بسیجیان بود یادگار زیبایی از خود بر جای گذاشتی.

حاج کاظم، برای تو و همرزمانت دفاع از خاک وطن از همه چیز مهم‌تر بود و این را می‌شود از جوابی که به تماس تلفنی همسرت دادی فهمید، آنجا که همسرت گفت” فرزندمان به شدت مریض است به خانه برگرد” و تو گفتی ” اگر من برگردم چند نفر از بچه‌های اینجا به خاک می‌افتند”.

فرزندت از زحمت‌های همسرت ( خانم فرامرزی) نیز برایم این‌گونه گفت که مادرم در مبارزات پدرم علیه رژیم پهلوی دوشادوش پدرم مبارزه می‌کرد و بعد از پیروزی انقلاب همپای پدرم هشت سال دفاع مقدس  حضور داشت، لباس‌های رزمندگان را می‌شست، پدرم جنگ می‌کرد و مادرم در پشتیبانی از جبهه‌ها فعال بود.

حکایت تانک‌های غنیمتی و پناهنده‌های عراقی نیز حکایت جالبی است که من و هم‌سن و سالان من وقتی می‌خوانیم، می‌بینیم چگونه از جان و مال خود برای پشتیبانی جبهه‌ها از هیچ چیزی دریغ نکردی.

سردار رشید اسلام، فداکاری‌هایت برای این مرز و بوم تمام شدنی نبود و این را می‌شود از لابه لای اسناد و مدارکی که برایمان مانده است به خوبی دریافت.

وقتی تانک‌های عراقی را با رشادت تمام به غنیمت گرفتی مصمم شدی برای پشتیبانی از جبهه‌ها تعمیرگاه تانک راه‌اندازی کنی ولی اعتباری که برای احداث تعمیرگاه تانک تخصیص یافته بود کفاف هزینه‌های آن را نداد مجبور شدی منزل خود را نیز برای تکمیل و تجهیز تعمیرگاه تانک فروختی و برای آن پروژه خرج کردی.

و ما چگونه می‌توانیم این همه از خودگذشتگی را تفسیر کنیم. چگونه می‌شود، آوازه رشادت‌ها و فداکاری‌هایت را آن‌گونه که هستی توصیف کرد، هر قدر هم که بنویسم باز هم زبانم قاصر است که  بتوانم حق مطلب را ادا کنم.

پناهنده‌های عراقی را نیز به اسم اسرا می‌نوشتی تا صدام این جنایتکار جنگی خانواده‌های آنها را به قتل نرساند و آنها خودشان را اسیر کرده بودند تا علیه کشورمان جنگ نکنند و چه خوب پدری برای فرزندان آنها بودی تا غم نداشتن پدر و مادر را احساس نکنند.

حاج کاظم، هشت سال در جبهه‌های نبرد جنگیدی و بعد از آن نیز آرام و قرار نداشتی، ما را منت‌دار خود کردی وقتی فرزندت تعریف کرد و گفت که در زمان بازنشستگی از طرف ارتش مبلغی پاداش به پدرم دادند ولی پدرم قبول نکرد و گفت” من سرباز وطن هستم و برای دفاع از وطن رفته‌ام”.
 

دلمان برای صداقت‌ها تنگ شده است

حاج کاظم این روزها دلمان برای صداقت‌ها تنگ شده است، این روزها برخی ها رنگ و لعاب عوض کرده‌اند. برخی از آنها معتقدند دیگر تاریخ مصرف شهدا تمام شده است.

برخی حرمت لاله‌های شهید را می‌شکنند، حتی تعدادی از آنها به همسر و فرزندان شهدا بی‌مهری می‌کنند، وعده و وعیدهایشان گوش فلک را کر می‌کند ولی به خانواده‌های شهدا، جانبازان و ایثارگران که می‌رسند به جای آنکه یار و غمخوارشان باشند، نمک به زخم خانواده‌های شهدا می‌پاشند.

حاج کاظم، این را از من نشنیده بگیر، فرزندت دلتنگت شده است، دلتنگ روزهایی که بودی و برایشان پدری می‌کردی. روزهایی که خاطرات نبرد مقدس را برایشان تعریف می‌کردی، از همرزمان شهیدت قصه می‌گفتی و به خاک افتادن آلاله‌های سرخ  را  به تصویر می‌کشیدی.

این دلتنگی را می‌شود در صدای لرزان و چشمان به اشک نشسته پسرت به راحتی فهمید که چقدر دلتنگ بودنت شده است.

حاج کاظم، سلام همه ما را به همرزمان شهیدت برسان.
 

 

انتهای پیام/60020/س/ر





منبع خبر

شهیدی که با فروش منزلش تعمیرگاه تانک راه اندازی کرد بیشتر بخوانید »

شهیدی که با فروش منزلش تعمیرگاه تانک راه‌اندازی کرد

شهیدی که با فروش منزلش تعمیرگاه تانک راه‌اندازی کرد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حاج کاظم جعفرزاده، فرزند تبریز و یکی از دلاوران گمنام دوران دفاع مقدس است، مردی که با وجود تعلق نظامی‌اش به ارتش جمهوری اسلامی ایران‌، خدمات شایانی در بدنه سپاه داشته و از بنیانگذاران زرهی سپاه به شمار می‌رود.

با شروع جنگ تحمیلی هم حاج کاظم راهی مناطق جنوبی می‌شود و همکاری وی با فرماندهان وقت ارتش و سپاه نیز از همین دوران آغاز می‌گردد، به فاصله‌ای کوتاه وارد کارگروه‌های نظامی آن دوران که زیر نظر مقام معظم رهبری هدایت می‌گردید می‌شود.

حاج کاظم سلام

حاج کاظم من هم دختری هستم از دختران این سرزمین که می‌خواهم از تو بنویسم. از راه و رسم مردانگی و شهادتت که شهادت هنر مردان خداست.

می‌خواهم بگویم آن موقع که لباس مقدس سربازی وطن را پوشیدی من هنوز به دنیا نیامده بودم، آن زمان که دشمن بعثی چشم طمع به این خاک پاک کرد، تو و همرزمانت لباس رزم به تن کردید تا حافظ جان و مال مردم این سرزمین باشید من دختربچه‌ای بودم که تنها فکرم بازی با عروسک‌هایم بود.

شما دلاورمردان با دست خالی ولی دلی سرشار از عشق و ایمان به وطن  در صحنه نبرد می‌جنگیدید تا اجازه ندهید دشمن بعثی به داخل شهرها پیشروی کند.

سردار رشید اسلام، من دیگر آن دختربچه دیروز نیستم. می‌خواهم بیشتر بشناسمت.

سردار گمنام دفاع مقدس که نشان در بی‌نشانی گرفتی برای شناختنت با فرزندت ( جمال جعفرزاده) همکلام شدم تا خاطرات با تو بودن را ورق زده و برایم سخن بگوید.

نامت را جبهه‌های جنوب فراموش نمی‌کنند، آبادان، خرمشهر، اهواز، دهلران، طلائیه، جفیر و سراسر مناطق عملیاتی جنوب گواهی هستند بر رشادت‌ها و فداکاری‌هایت.

راه‌اندازی تعمیرگاه مجهز تعمیر تانک‌ با فروش منزل مسکونی

 در عملیات بیت‌المقدس به عنوان رئیس رکن لشکر 30 زرهی سپاه و فرمانده پشتیبانی واحدهای پیاده سپاه شجاعت‌های فراوانی از خود نشان دادی، نشان به آن نشان که دستت نیز در این عملیات مجروح شد.

در عملیات فتح‌المبین نیز فتح‌الفتوح کردی و به عنوان  مأموری از ارتش، فرماندهی و معاونت همزمان گردان کربلای سپاه را بر عهده داشتی موفق شدی با پیش‌روی به طول 57 کیلومتر از شوش تا چنانچه و پس از وارد آوردن ضربات سنگین بر پیکر ارتش عراق، 25 دستگاه نفربر و 105 دستگاه تانک عراقی را به غنیمت گرفته و به نیروی زمینی سپاه  تحویل دهی.

حاج کاظم، برای شناخت بهتر تو باید تاریخ هشت سال دفاع مقدس را ورق بزنم و نامت را در عملیات طریق‌القدس بازخوانی کنم آنجا که می‌گویند در عملیات طریق‌القدس اوج شجاعت‌های حاج‌کاظم جعفرزاده را می‌توان به چشم دید و به گوش جان شنید.

زمانی که در صف نخست مجبور به نبرد رو در رو با دشمن شدی و تعداد زیادی از بعثیان را از پای در آوردی و تعدادی تانک و نفربر را به غنیمت گرفتی شادی و امید را به رزمندگان اسلام هدیه آوردی.

 فرزندت، برگ دیگری از زندگیت را ورق زد از روزهایی گفت که بر علیه رژیم پهلوی قیام کرده بودی و زیر شکنجه‌های سخت و طاقت‌فرسای ساواک چگونه سخت می‌گذراندی و چه روزهای استرس‌زا و فراز و نشیبی داشتی وقتی در کنار آیت‌الله شهید مدنی و سایر مبارزین بر علیه حکومت طاغوت شورش کرده  و هیات سینه‌زنی ایجاد کردی تا در دل این هیات و با کمک‌ها و همراهی مردم  مبارزه طاغوتی خود را ادامه دهید.

بعد از اینکه خون‌های پاک جوانان انقلابی به ثمر نشست و انقلاب پیروز شد در تهران در کنار مقام معظم رهبری که در آن زمان رئیس شورای عالی دفاع بودند، حضور داشتی  و  به شکل‌گیری و  مستحکم‌تر شدن پایه‌های انقلاب کمک می‌کردی.

پدری  با روحیه قوی و ایدئولوژی‌ساز

چهره‌ای که فرزندت از تو به یاد دارد، پدری با روحیه قوی و ایدئولوژی‌ساز است.

حاج کاظم، چه خون‌دل‌ها خوردی  وقتی با کارشکنی‌های بنی‌صدر روبه رو شدی زمانی که به جای مهمات جنگی کنسرو لوبیا به جبهه می‌فرستاد و با این کارهایش به کشور خیانت می‌کرد. با این حال از  مبارزه دست نکشیدی و در مقابل خیانت‌های  بنی‌صدر، همرزمان خود را از تبریز، مشهد و همدان و حتی اعضای فامیل را فراخوان دادی و گردان المهدی ( عج)  را ایجاد کردی و  و در نهایت تبدیل آن به گردان 1954 قدس که در ابتدا متشکل از نیروهای تربیت معلم تبریز و آذربایجان، مردم عادی و بسیجیان بود یادگار زیبایی از خود بر جای گذاشتی.

حاج کاظم، برای تو و همرزمانت دفاع از خاک وطن از همه چیز مهم‌تر بود و این را می‌شود از جوابی که به تماس تلفنی همسرت دادی فهمید، آنجا که همسرت گفت” فرزندمان به شدت مریض است به خانه برگرد” و تو گفتی ” اگر من برگردم چند نفر از بچه‌های اینجا به خاک می‌افتند”.

فرزندت از زحمت‌های همسرت ( خانم فرامرزی) نیز برایم این‌گونه گفت که مادرم در مبارزات پدرم علیه رژیم پهلوی دوشادوش پدرم مبارزه می‌کرد و بعد از پیروزی انقلاب همپای پدرم هشت سال دفاع مقدس  حضور داشت، لباس‌های رزمندگان را می‌شست، پدرم جنگ می‌کرد و مادرم در پشتیبانی از جبهه‌ها فعال بود.

حکایت تانک‌های غنیمتی و پناهنده‌های عراقی نیز حکایت جالبی است که من و هم‌سن و سالان من وقتی می‌خوانیم، می‌بینیم چگونه از جان و مال خود برای پشتیبانی جبهه‌ها از هیچ چیزی دریغ نکردی.

سردار رشید اسلام، فداکاری‌هایت برای این مرز و بوم تمام شدنی نبود و این را می‌شود از لابه لای اسناد و مدارکی که برایمان مانده است به خوبی دریافت.

وقتی تانک‌های عراقی را با رشادت تمام به غنیمت گرفتی مصمم شدی برای پشتیبانی از جبهه‌ها تعمیرگاه تانک راه‌اندازی کنی ولی اعتباری که برای احداث تعمیرگاه تانک تخصیص یافته بود کفاف هزینه‌های آن را نداد مجبور شدی منزل خود را نیز برای تکمیل و تجهیز تعمیرگاه تانک فروختی و برای آن پروژه خرج کردی.

و ما چگونه می‌توانیم این همه از خودگذشتگی را تفسیر کنیم. چگونه می‌شود، آوازه رشادت‌ها و فداکاری‌هایت را آن‌گونه که هستی توصیف کرد، هر قدر هم که بنویسم باز هم زبانم قاصر است که  بتوانم حق مطلب را ادا کنم.

پناهنده‌های عراقی را نیز به اسم اسرا می‌نوشتی تا صدام این جنایتکار جنگی خانواده‌های آنها را به قتل نرساند و آنها خودشان را اسیر کرده بودند تا علیه کشورمان جنگ نکنند و چه خوب پدری برای فرزندان آنها بودی تا غم نداشتن پدر و مادر را احساس نکنند.

حاج کاظم، هشت سال در جبهه‌های نبرد جنگیدی و بعد از آن نیز آرام و قرار نداشتی، ما را منت‌دار خود کردی وقتی فرزندت تعریف کرد و گفت که در زمان بازنشستگی از طرف ارتش مبلغی پاداش به پدرم دادند ولی پدرم قبول نکرد و گفت” من سرباز وطن هستم و برای دفاع از وطن رفته‌ام”.

دلمان برای صداقت‌ها تنگ شده است

حاج کاظم این روزها دلمان برای صداقت‌ها تنگ شده است، این روزها برخی ها رنگ و لعاب عوض کرده‌اند. برخی از آنها معتقدند دیگر تاریخ مصرف شهدا تمام شده است.

برخی حرمت لاله‌های شهید را می‌شکنند، حتی تعدادی از آنها به همسر و فرزندان شهدا بی‌مهری می‌کنند، وعده و وعیدهایشان گوش فلک را کر می‌کند ولی به خانواده‌های شهدا، جانبازان و ایثارگران که می‌رسند به جای آنکه یار و غمخوارشان باشند، نمک به زخم خانواده‌های شهدا می‌پاشند.

حاج کاظم، این را از من نشنیده بگیر، فرزندت دلتنگت شده است، دلتنگ روزهایی که بودی و برایشان پدری می‌کردی. روزهایی که خاطرات نبرد مقدس را برایشان تعریف می‌کردی، از همرزمان شهیدت قصه می‌گفتی و به خاک افتادن آلاله‌های سرخ  را  به تصویر می‌کشیدی.

این دلتنگی را می‌شود در صدای لرزان و چشمان به اشک نشسته پسرت به راحتی فهمید که چقدر دلتنگ بودنت شده است.

حاج کاظم، سلام همه ما را به همرزمان شهیدت برسان.



منبع خبر

شهیدی که با فروش منزلش تعمیرگاه تانک راه‌اندازی کرد بیشتر بخوانید »