دهه هشتادی

فیلم/ بازخوانی سرود "ای ایران" در میدان آزادی

فیلم/ بازخوانی سرود "ای ایران" در میدان آزادی



بازخوانی سرود «ای ایران» در میدان آزادی با اجرای ۳۰۰ نفری دختران و پسران را مشاهده کنید.


دریافت
16 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ بازخوانی سرود "ای ایران" در میدان آزادی بیشتر بخوانید »

انکار "عقلانیت نسلی" برای مسخ دهه‌هشتادی‌ها/ سخنگوی اصلاح‌طلبان: مردم این حکمرانی را نمی‌خواهند!


محمدرضا تاجیک

پدیده “دانشجویان فحاش” در کدام مکتب رشد کردند و استادان آنها چه کسانی بوده‌اند؟!

سرویس سیاست مشرق«وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

 

انکار “عقلانیت نسلی” برای مسخ دهه‌هشتادی‌ها

انکار "عقلانیت نسلی" برای مسخ دهه‌هشتادی‌ها/ سخنگوی اصلاح‌طلبان: مردم این حکمرانی را نمی‌خواهند!

هادی خانیکی، از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب به تازگی در یک مصاحبه پیرامون اغتشاشات اخیر گفته است: به نظر می‌رسد، در سال‌های اخیر در کشورمان، دچار یک نوع مواجهه مخاطره‌آمیز نسلی شده‌ایم، چراکه این نسل جدیدی که از جامعه شبکه‌ای تغذیه کرده، زندگی‌اش را در یک پارادایم جدید تعریف کرده است. این انگاره یا مدل ذهنی امروز عوض شده ولی نسل قدیم به خوبی این تغییر را نپذیرفته است.

به گزارش مجاهدت از اعتمادآنلاین، او سپس می‌افزاید: این نسل در نمایش فرق می‌کند، در شعر، موسیقی، سینما، سبک زندگی، اوقات فراغت و…فرق می‌کند. او در جست‌وجوی آن است که این تفاوت‌هایش دیده شود.اما می‌بیند در عرصه‌های مختلف وقتی به رسمیت شناخته می‌شود که در هیئت و قیافه نسل قدیم قرار داشته باشد نه در هیئت و قیافه خودش. در جست‌وجوی آن است که هستی فرهنگی‌اش، اجتماعی‌اش، سیاسی‌اش و … دیده شود و ورود کند به مرکز تبادل امتیازات. همانجایی که امروز به صورت تبعیض‌آمیز و رانتی امتیازات توزیع می‌شوند. همانجایی که بعضی به حاشیه رانده می‌شوند و برخی دیگر به متن. این حس به حاشیه رانده شدن می‌تواند منشا اعتراضات اخیر تلقی شود. حسی که در بروکراسی اداری، دانشگاه‌ها، بازار، مدارس، سبک پوشش، حجاب و…وجود دارد. تداوم این نظام نابرابر توزیع امتیازات به نفع نسل قدیم، اعتراضات را تشدیده کرده است، باید توجه داشت، مساله شبکه‌ای شدن و تقاضاهای این نسل تنها خاص ایران نیست، اما بد مدیریت کردن این نسل است که مختص ایران است و مشکل به وجود می‌آورد.[1]

*یکی از رخدادهای تلخ تحلیلی که طی هفته‌های اخیر شنوای آن بودیم؛ “انکار عقلانیت نسلی” و قطبی‌سازی بین نسل جدید و قدیم بود.

به دیگر سخن اینکه دیدیم و شنیدیم که عده‌ای از افرادی که ذهن آنان دائما در اتمسفر خیابان و اغتشاش و القای ناکارآمدی نظام پرسه می‌زند؛ دائما از این گفتند که آنکه پا به خیابان گذاشته “اکثریت نسل جوان ایرانی” است که پارادایم نظام جمهوری اسلامی را قبول ندارد و در پی اثبات خویش است!

این در حالی است که به گواه تمام اسناد و مدارک و شواهد؛ آنها که به خیابان آمدند یک اقلیت کاملا محض و در برخی شهرها یک اقلیت انگشت‌شمار بودند که جمعیت آنان نیز شامل مخلوط اراذل و اوباش، منافقین و تعدادی جوان فریب خورده بود.

اکنون آیا رواست که عده‌ای عقلانیت اصیل مبنی بر محدود بودن تعداد و فریب خوردگی اینان را به کناری گذاشته و برنشسته بر مشتی اطلاعات غلط و القائات عجیب؛ شروع به بیان کلیات ابوالبقا پیرامون چیزی به نام خصلت‌های آنارشیک نسل جدید می‌کنند؟!

جدای از این چرا انکار می‌کنند که بخش زیادی از امنیت امروز ایران بر شانه‌های همین نسل‌های جدید حمل می‌شود؟!

چه کسی در خیابان‌ها مقابل جماعت اوباش و فریب خورده ایستاد و اجازه نداد اموال کشور و نوامیس مردم در آماج تاخت و تاز این عده قرار گیرد؟!

شهید عجمیان و شهید علی‌وردی و سایر شهدای جوان عرصه امنیت که همگی از نسل‌های جوان بودند در کجای تحلیل امثال آقای خانیکی قرار دارند؟!

بدیهیست که نسل جدید با توجه به ابزارهای جدید ارتباطی می‌تواند ظهور و بروزهای متفاوتی داشته باشد. اما این ظهور و بروز متفاوت هرگز به معنی الزام ذبح عقلانیت یا به رسمیت شناختن بی‌قانونی نیست و بیش از همه ریش سفیدان و رجال سیاسی هستند که بایستی متوجه این عقلانیت‌های بدیهی در حکمرانی پیشرفته باشند.

البته یک نظر بدبینانه هم در این میان وجود دارد و آن اینکه عده‌ای با به رسمیت شناختن آنارشیسم و حبذا گفتن به رفتارهای غلط؛ قصد سربازگیری برای فتنه‌های آینده را دارند…

پیش از این، محمدرضا تاجیک، دیگر چهره تئوریسین اصلاح‌طلب نیز در اظهاراتی عجیب، بدون اشاره به پیوست الزامی عقلانیت؛ از “حق کنش به هر قیمتی” برای انسان‌های جامعه سخن گفته بود![2]

***

“اراذل و اوباش” یا مردم؟

سخنگوی اصلاح‌طلبان: مردم این حکمرانی را نمی‌خواهند!

انکار "عقلانیت نسلی" برای مسخ دهه‌هشتادی‌ها/ سخنگوی اصلاح‌طلبان: مردم این حکمرانی را نمی‌خواهند!

علی شکوری‌راد، سخنگوی جبهه اصلاحات و عضو کادر حزب اتحاد ملت در بخشی از یک مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه اعتماد گفته است:

“برای اصلاح‌طلبان این موضوع که حکمرانی با شاکله و رویکردهای کنونی قابل قبول مردم نیست و باید اصلاح شود، اصلی اساسی است. این مجموعه در عین حالی که خواهان از میان رفتن اصل نظام نیست، وضعیت فعلی را منطبق بر خواست اکثریت مردم نمی‌داند. در واقع وضعیت امروز مورد قبول مردم نیست و مردم گونه‌ای دیگر از حکمرانی را طلب می‌کنند. افراد و جریاناتی که مدیریت کشور را به دست گرفته‌اند، برخلاف اهدافی عمل می‌کنند که مردم به خاطر آنها انقلاب اسلامی را شکل دادند.”[3]

*اگرچه واضح بود که اصلاح‌طلبان پس از تحریم انتخابات، رسما و علنا به سمت براندازی حرکت خواهند کرد اما مع‌الوصف بنا به دلائل آشکار و قابل اثباتی باید بیان کرد که منظور شکوری‌راد از “الزام تغییر در وضعیت فعلی و روی کار آمدن گونه‌ای دیگر از حکمرانی” همان تغییر اصل نظام است و شکوری‌راد در باب اینکه منظور اصلاح‌طلبان از میان رفتن اصل نظام نیست؛ حقیقت را نمی‌گوید!

چه اینکه در نظام جمهوری اسلامی ایران همه چیز قابل تغییر است به جز روح اسلامی قانون اساسی و اصل ولایت فقیه. آقای شکوری‌راد نیز بهتر از هر کس دیگری این اصول را می‌داند و باز هم خوب آگاه است که وضع عمومی کشور ثمره کارنامه دولت‌های مختلف است. دولت‌های مختلفی که اتفاقا شکوری راد و دوستانش سهم بسزایی در اکثریت آنها داشته‌اند.

اکنون اگر مراد او تغییر در اجرائیات دولت یا تقنین مجلس است که طبعا این تغییر همواره در حال انجام و رو به بهبودی است. پس چه نیازی است که شکوری راد اصرار کند منظورش تغییر همه چیز جز اصل نظام است؟!

این پارادوکس نشان می‌دهد که آقایان همان اصل نظام و ماهیت اسلامی نظام را هدف گرفته‌اند و از همین روست که یک بار حجاریان زبان به نعت لیبرالیسم می‌گشاید، یک بار فیاض زاهد از این می‌گوید که ما اصلاح‌طلبان خاطره خوبی از انقلاب 57 نداریم، یک بار عباس عبدی بین نظام جمهوری اسلامی و رژیم پهلوی این‌همانی ایجاد می‌کند، روز دیگر محمدرضا تاجیک از آفت‌زدگی نظام می‌گوید و فی‌الجمله نیز شاهدیم که در هر فتنه و اغتشاشی دست هدایتگر اصلاح‌طلبان آشکارا به چشم می خورد.

جالب است که شکوری‌راد در حالی از الزام تغییر حرف می‌زند که جبهه متبوع او صراحتا دست به تحریم انتخابات زده است و اکنون مردم باید از این آدم‌ها بپرسند جریانی که دست به تحریم انتخابات می‌زند؛ چگونه می‌تواند از تغییر سخن بگوید الّا اینکه در زیر لباس خود سلاح پنهان کرده باشد.

از همین روست که برخی معتقدند سیر کلی حرکت اصلاح‌طلبان به سمت ایجاد “فتنه کلان” است و مردم و خواص باید بدانند که در پس این لفاظی‌ها پیرامون لزوم تغییر، القای اکثریت بودن و زیبایی صدای خیابان که علی ربیعی به آن اشاره کرده است[4]؛ یک فتنه بزرگ، دامنگیر و خونبار قرار دارد که راه رفع آن در وهله اول “جهاد تبیین” و بیان دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه‌های مختلف سیاسی، دفاعی، اقتصادی، حکومتی و اجتماعی است.

دقت شود که جدای از نیت شکوری‌راد که احتمالات پیرامون آنرا بررسی کردیم اما بیان این نکته هم ضروری به نظر می‌رسد که آقایان در یک فضای تخیّلی به نقد حاکمیت و حکمرانی نشسته‌اند و نمی‌فهمند که وقتی اکثریت مردم در حال اجرای قوانین موضوعه کشور هستند، امنیت کشور در تعادل است و اغتشاش عده‌ای فریب‌خورده و اوباش نیز در هاضمه اتوریته کشور محو می‌شود؛ پس ادعای نخواستن حکمرانی از سوی مردم در واقع یک حرف عوامانه است که “اراذل و اوباش” را مردم معرفی می‌کند.

***

از مکتبی که “دانشجویان فحاش” را تربیت کرد…

انکار "عقلانیت نسلی" برای مسخ دهه‌هشتادی‌ها/ سخنگوی اصلاح‌طلبان: مردم این حکمرانی را نمی‌خواهند!

محمدرضا تاجیک، از تئوریسین‌های چپ، طی یادداشتی در شماره شنبه گذشته روزنامه اعتماد با تأکید بر درست سخن گفتن و سخن درست گفتن اما نوشته است:

“شاید در این شرایط، صلاح ملک و مملکت در آن باشد که بانیان وضع موجود، حداقل زبان در کام گیرند تا بوی نای زبان کپک‌زده و آفت‌زده آنان بیش از این بر عمق جان مردمان آتش نیفکند”![5]

*پارادوکس موجود بین تأکیدات تاجیک بر درست حرف زدن با ادبیات شداد و غلاظی که در پاراگراف آخر یادداشت او می‌خوانیم به راحتی روشن می‌کند که این یادداشت هم پرده دیگری از نمایش تاجیک در جریان اغتشاشات اخیر است.

نمایشی که یک روز مخالفان تحلیلی خود و آنها که حوادث خیابانی اخیر را اغتشاش می‌خواندند؛ “سگ مسلک” خطاب کرد، روز دیگر خواستار رواداری “حق کنش” برای جامعه بدون هرگونه عقلانیتی شد و در مقطعی دیگر نیز وعده “رخداد در راه” یا همان فتنه اقتصادی را داد.

تاجیک پیش از این و سال‌ها قبل نیز مدعی آفت زدگی حکومت ایران شده بود.[6]

نکته قابل تأمل دیگری نیز در این میان وجود دارد و آن اینکه انتظار بود تاجیک بعنوان بزرگتر و ریش سفید یک جریان خاص سیاسی به جوان‌ترهای پیرامون و هم‌مسلکان خود می‌گفت اگر نظام اسلامی در جریان حوادث اخیر بین فریب‌خوردگان و اراذل و اوباش تمایز قائل شد، اگر 90 درصد دستگیرشدگان آزاد شدند، اگر رهبری بر “جهاد تبیین” اصرار دارند و اگر پدیده “دانشجویان فحاش” از میان جامعه مخاطب امثال تاجیک برخاست نه از پیکره اکثریتی مردم؛ تمام اینها نشانه سخن درست و درستی سخن نظام اسلامی است اما می‌بینیم که او واژگان و مفاهیم را به مسلخ کشانده است تا درشت‌گویی خود علیه نظام اسلامی و حاکمیت معقول آن را توجیه کند.

همه باید بدانیم که سیاست‌ورزی عقلانی هرگز جای رذیلت نیست و در چنین سیاستی است که نمی‌توان نیات و اغراض زشت را در لفافه کلمات پنهان کرد…

***

1_ https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-582033

2_ mshrgh.ir/1434234

3_ https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/193269

4_ mshrgh.ir/1430662

5_ https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/193206

6_ 598.ir/001ptJ

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انکار "عقلانیت نسلی" برای مسخ دهه‌هشتادی‌ها/ سخنگوی اصلاح‌طلبان: مردم این حکمرانی را نمی‌خواهند! بیشتر بخوانید »

نگاهی به مفهوم اکثریت و اقلیت در ایران

فتح‌الفتوح لبنان و حزب‌الله



پیروزی لبنان در این صحنه حتماً از پیروزی بسیار درخشان حزب‌الله در جریان جنگ ۳۳ روزه – تابستان ۱۳۸۵ – بزرگ‌تر، برجسته‌تر، راهبردی‌تر و ماندگارتر است.

به گزارش مجاهدت از مشرق،سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

«لبنان به همه آنچه در منازعه گازی با رژیم صهیونیستی می‌خواست رسید.» این بخشی از سخنان روز شنبه آیت‌الله سیدحسن نصرالله است که با شرح آنچه در پرونده شناسایی و اکتشاف گاز در دو حوزه «کاریش» و «قانا» از سال ۱۳۹۰ گذشته، توأم بود.

مسئله گاز در مدیترانه با موضوع مرزهای جغرافیایی و به‌خصوص مرز آبی گره خورده بود. از این رو بحث گاز در این حوزه جنبه ژئوپلیتیکی و سرزمینی هم داشت و در این میان رژیم صهیونیستی به‌صورت موذیانه و با بهره‌گیری از کمک آمریکا و با استفاده از شرایط آشوب‌های سیاسی و درگیری حزب‌الله در پرونده امنیتی سوریه و با متهم‌سازی حزب‌الله در پرونده‌های امنیتی لبنان تلاش کرد تا سیاست سیطره مطلق بر گاز مدیترانه را به ثمر برساند.

دو منطقه «قانا» و «کاریش» در دریای مدیترانه، در آب‌های اختصاصی و بعضاً متداخل لبنان و فلسطین اشغالی قرار دارد و حجم عظیمی از گاز مدیترانه و شامات را در خود جای داده است.

حدود سه چهارم این دو حوزه گازی در آب‌های ساحلی لبنان و حدود یک چهارم در آب‌های ساحلی فلسطین اشغالی قرار گرفته است.

رژیم صهیونیستی به گمان اینکه می‌تواند با زور و با استفاده از اختلافات داخلی لبنان، این منطقه گازی را برای خود تبدیل به یک ‌هاب نماید و نقل و انتقال گاز از کشورهای آفریقایی و آسیایی از طریق مدیترانه را در کنترل خود درآورد و از این حیث بر روند اقتصادی کشورهای غرب سواحل جنوبی و شرقی مدیترانه از یک‌سو و اروپا از سوی دیگر تأثیر بگذارد و از این‌موضوع برای خود ضریب امنیتی دست و پا کند، وارد عمل شد.

اگر این اراده اسرائیلی به کرسی می‌نشست، امنیت و ثبات رژیم صهیونیستی با امنیت و ثبات اقتصادی کشورهای ساحلی مدیترانه و حتی فراتر از آن گره می‌خورد و همه لاجرم امنیت و ثبات رژیم جعلی اسرائیل را برای خود ضرورت ارزیابی کرده و با عوامل برهم‌زننده آن از جمله فلسطینی‌ها مخالفت می‌کردند.

ضمن آنکه سیطره رژیم اسرائیل بر این دو حوزه گازی، اقتصاد به شدت وابسته به کمک‌های خارجی آن را به اقتصادی خود اتکا تبدیل می‌کرد که این برای رژیم صهیونیستی اهمیت ویژه‌ای دارد، بنابراین بحث گاز، منطقه گازی و سیاست‌های مرتبط با آن برای رژیم صهیونیستی جنبه فوق راهبردی و حیاتی داشت و لذا برای رسیدن به آن تلاش ویژه‌ای به کار برد.

اما از آن طرف، حوزه‌های کاریش و قانا و موضوع گاز برای لبنان بیش از رژیم صهیونیستی اهمیت دارد چرا که از یک‌سو سیطره رژیم اسرائیل بر این دو حوزه سبب تثبیت موقعیت آن در مدیترانه و دست یافتن به «موقعیت ویژه» می‌شد و این منافع ملی، امنیت و افق حیات سیاسی لبنان را با تهدید فوق‌العاده مواجه می‌کرد و از سوی دیگر لبنان به دلیل فقدان بنیه اقتصادی در زمین و کاهش شدید موقعیت‌های سابق اقتصادی مثل توریزم و کاهش شدید حمایت‌های اقتصادی خارجی، با موقعیت شدید بحران مالی و اقتصادی مواجه گردید به گونه‌ای که هم‌اینک در شرایط نزدیک به ورشکستگی قرار گرفته و خدمات عمومی تا حد قابل توجهی مختل گردیده است.

بنابراین دو حوزه قانا و کاریش به‌صورت دو پنجره حیاتی نه فقط برای اقتصاد لبنان بلکه برای حل و فصل مسایل سیاسی؛ همگرایی داخلی و بهبود شرایط امنیتی درآمده است.

از این رو لبنانی‌ها به موازات تحمل شرایط سخت اقتصادی، چشم به عملیاتی شدن استخراج و فروش گاز این دو حوزه دوخته‌اند. اهمیت این موضوع برای لبنان در اندازه‌ای است که حدود یک سال پیش دبیرکل حزب‌الله لبنان اعلام کرد ولو با استقبال از جنگ، از این دو حوزه اقتصادی کشورش دفاع کرده و اجازه تعدی به دشمن نخواهد داد.

بحث گازی لبنان از اواسط۲۰۱۱ (۱۳۹۰) و در بحبوحه تحولات منطقه عربی و آغاز بحران امنیتی سوریه شروع شد. در آن مقطع رژیم اسرائیل اعلام کرد مشغول شناسایی و اکتشاف در دریای مدیترانه است و این موضوع را به‌صورت کلی بیان می‌کرد و به‌صورت محرمانه سرگرم مذاکره با شرکت‌های اروپایی برای اکتشاف نفت و گاز در این منطقه که در مجاورت رأس ناقوره قرار دارد، بود.

این فعالیت‌ها استمرار داشت و شرکت یونانی‌ – انگلیسی Energean در سال ۱۳۹۴ عملیات اکتشاف را شروع کرد و بنا به نقل محافل اسرائیلی‌ ۵ سال به درازا کشید و برای این رژیم مشخص شد که گاز این منطقه به‌طور تخمینی دارای چه وزنی است. اسرائیلی‌ها وزن را اعلام نکردند اما زمزمه اینکه در نظر دارند یک‌ هاب گازی در مدیترانه تشکیل دهند مشخص می‌کرد که حجم گاز این دو حوزه زیاد است.

برخی پژوهش‌ها از ۶۰ تریلیون‌ فوت مکعب گاز در این دو حوزه خبر داده‌اند و منابع آمریکایی به‌طور کلی گفته‌اند در مدیترانه حدود ۱۲۲ تریلیون فوت مکعب گاز و ۱/۷ تریلیون بشکه نفت خام وجود دارد ولی اکثر منابع تخصصی این اعداد را اغراق‌آمیز دانسته‌اند.

ماجرای گاز در عین حال در دولت‌های مستعجل و ضعیف لبنان در طول سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ به‌صورت کجدار و مریز مطرح بود ولی شرایط ناپایدار دولت‌ها، اختلافات داخلی، اشتغالات ذهنی آنان در حوزه امنیتی و چالش‌های سیاسی مانع پرداختن ویژه آنان به این موضوع مهم می‌گردید.

با این حال در سال ۱۳۹۱ نبیه‌بری رئیس‌ پارلمان پرونده گازی را تحت مدیریت خود قرار داد و براساس شرایط لبنان طرحی را تهیه کرد که بر مبنای آن خط ۲۳ به‌عنوان آغاز محدوده لبنانی قانا و کاریش مورد تأکید قرار داشت. به موازات آن دولت وقت لبنان به ریاست‌ سعد حریری هم درگیر پرونده شد ولی حدی که در دولت بحث می‌شد از حد کارشناسی‌شده توسط

تیم نبیه‌بری کمتر بود و روی خط ۲۹ قرار داشت که مورد تأکید و توصیه نماینده آمریکا به‌عنوان میانجی لبنان و رژیم صهیونیستی هم واقع شد. البته موضع رسمی لبنان در این میان آشکار نبود و پرونده هم به امضای رئیس‌جمهور نرسیده بود و از این‌رو بحث در لبنان فی مابین حداکثری بری و حداقلی دولت در رفت و آمد بود.

در این بین حزب‌الله تأکید می‌کرد که در زمینه ترسیم حدود مرزهای آبی و سهم لبنانی حوزه‌های کاریش و قانا ناگزیر منتظر موضع رسمی و قطعی لبنان است.

رژیم صهیونیستی روی خط ۲۹ تأکید داشت در حالی که پذیرش این خط از سوی لبنان نه فقط حق‌السهم این کشور را تحت تأثیر قرار می‌داد، بلکه مرزهای سرزمینی آن در مزارع شبعا را هم تحت تأثیر قرار می‌داد و این یک تهدید سرزمینی برای لبنان بود.

حزب‌الله منتظر اعلام نظر دولت بود در این میان پرونده گاز لبنان از پارلمان و دولت به رئیس‌جمهور منتقل گردید و اظهارنظر در این باره به او واگذار شد. عون بر این اساس مذاکرات خود را شروع کرد و روی خط ۲۳ جمع‌بندی نمود.

با اعلام موضع رسمی لبنان رژیم صهیونیستی دست به یک سلسله تحرکات نظامی در دریای مدیترانه زد و اعلام کرد به هیچ وجه فراتر از خط ۲۹ را برای لبنان قایل نیست. حزب‌الله متقابلاً آرایش نظامی گرفت و چند فروند پهپاد اطلاعاتی خود را به‌عنوان علامت هشدار وارد منطقه کرد و آسمان مدیترانه را تحت پوشش قرار داد.

رژیم صهیونیستی این پهپادها را مورد هدف قرار داد ولی این برای حزب‌الله اهمیت نداشت چرا که این پهپادها ضمن آنکه تصاویر خود را به لبنان فرستاده بودند، مأموریت اصلی خود که عملیات هشدار بود را انجام داده بودند.

کما اینکه رسانه‌ها و پژوهشکده‌های اسرائیلی اعلام کردند حزب‌الله جدی بودن خود را در تهدیدات نظامی نشان داد.

پس از این موضوع نماینده آمریکا به‌عنوان میانجی وارد شد و طبق معمول گفت نه حد و خط لبنان و نه حد و خط اسرائیل، مابین خطوط ۲۹ و ۲۳ که اگر طرف لبنانی این را می‌پذیرفت حدود ۲۵۰۰ کیلومتر مربع از دریای خود را واگذار می‌کرد و لذا حزب‌الله محکم ایستاد و گفت نظر میانجی را نمی‌پذیرد و دولت جرأت پیدا کرد روی حد و خط اعلامی خود بایستد و از منافع لبنان دفاع کند.

پس از آن دولت متزلزل «لاپید» شانس خود را امتحان کرد و اعلام نمود نیروهای اکتشافی خود را تا مرزهای خط ۲۹ وارد می‌کند و در صورت ورود یا دخالت حزب‌الله علیه آن وارد عمل می‌شود. پس از آن حزب‌الله آرایش نظامی گرفت و در نهایت رژیم اسرائیل عقب نشست و خط ۲۳ برای لبنان پذیرفت.

با بررسی اهمیت دو حوزه گازی کاریش و قانا و تأثیرات امنیتی، سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی آن می‌توان گفت پیروزی لبنان و حزب‌الله در این صحنه را فقط می‌توان با اتفاق سال ۲۰۰۰ که رژیم صهیونیستی پس از حدود ۱۸ سال، خاک لبنان را ترک کرد، مقایسه نمود. بنابراین پیروزی لبنان در این صحنه حتماً از پیروزی بسیار درخشان حزب‌الله در جریان جنگ ۳۳ روزه – تابستان ۱۳۸۵ – بزرگ‌تر، برجسته‌تر، راهبردی‌تر و ماندگارتر است.

به همین جهت همان‌طور که سیدحسن نصرالله در سخنرانی اخیر تلویزیونی خود بیان کرد این یک جشن بزرگ ملی است.

درخصوص دستاوردهای این رویداد تاریخی، نکات زیر اهمیت دارند:

۱- این رویداد نشان داد، آنچه منافع ملی یک کشور را تأمین و امنیت آن را فراهم می‌کند، مقاومت و ایستادگی بر حقوق و منافع و هویت خود است.

صحنه فعلی در بحث راهبردی گاز، نتیجه مقاومت ده ساله ملتی است که علی‌رغم تنگناهای زیاد اقتصادی، امنیتی و سیاسی که با آن مواجه بوده، روی حقوق خود ایستاده و به آن رسیده است.

در حالی که اگر قرار بود با روند حاکم بر بین‌الملل – که پذیرش سلطه قدرتمندان بر ضعفاست – لبنانی‌ها دنبال حقوق خود می‌رفتند، باید حد و خط نتانیاهو که خط ۲۹ بود را می‌پذیرفتند چرا که در آن زمان توصیه بان‌کی‌مون دبیرکل سازمان ملل و نماینده آمریکا که از سوی بان‌کی‌مون تحمیل گردید این بود که خط ۲۹ را بپذیرند و همه چیز هم حکایت از آن می‌کرد که لبنان چاره‌ای جز تمکین به خط ۲۹ ندارد چرا که در سطح بین‌الملل کسی از حد و خط واقعی لبنان حمایت نمی‌کند.

۲ـ لبنان با دسترسی به خط ۲۳ در واقع به یک پیروزی بزرگ رسیده که مخالفان حزب‌الله در لبنان هم با همه خصومتی که با مقاومت دارند، ناگزیر به تأیید و همراهی با آن و البته استفاده از آن هستند.

کمااینکه سمیر جعجع و ولید جنبلاط آن را صراحتاً یک پیروزی بزرگ برای لبنان و تحت تأثیر مقاومت حزب‌الله ارزیابی کردند. پیروزی حزب‌الله یک بار دیگر سبب وحدت جامعه لبنان می‌شود و این موضوع عبور لبنان از اختلافات و چالش‌های سیاسی را سرعت می‌بخشد.

سیدحسن نصرالله به این نکته توجه داشت و لذا عنوان سخنرانی اخیر خود را وحدت لبنان قرار داد و از همه طرف‌ها خواست از اختلافات عبور کنند و دولت را در تحقق عملی این پیروزی و برون بردن لبنان از بحران اقتصادی کمک نمایند.

۳ـ لبنان با سیطره بر دو منطقه گازی قانا و کاریش در واقع بر سه چهارم این منطقه غنی تسلط پیدا کرده است و می‌تواند به ‌هاب گازی مدیترانه تبدیل شود.

یعنی هدفی که اسرائیل در سرمی‌پروراند، لبنانی‌ها می‌توانند از آن خود کنند. تبدیل لبنان به‌هاب گازی، ارتباطات آن با کشورهای مسلمان شمال آفریقا و کشورهای مسیحی جنوب اروپا تنظیم می‌کند و این موضوع می‌تواند ضمن شکستن محاصره اقتصادی لبنان، این کشور را از انزوای منطقه‌ای خارج کرده و بار دیگر توجهات را به سوی آن جلب کند. و جالب این است که با توجه به موقعیت تثبیت‌شده حزب‌الله، همکاری‌های اقتصادی آفریقایی، آسیایی و اروپایی بر بستر مدیترانه می‌تواند باثبات، امن و کاملاً اقتصادی و به صرفه باشد.

۴ـ این پیروزی حداقل تا مدت‌ها بحث از سلاح حزب‌الله را از دور خارج می‌کند چرا که همه لبنانی‌ها دریافته‌اند این پیروزی مرهون مقاومت حزب‌الله و مقاومت حزب‌الله وابسته به سلاح آن است.

لبنانی‌ها یک بار دیگر حس کردند سلاح مقاومت نه وسیله‌ای برای حل و فصل مناقشات قومی یا سیاسی، بلکه وسیله‌ای برای تأمین منافع ملی می‌باشد آن هم درآوردن منافع لبنان از حلقوم کروکودیل تحت حمایت سازمان ملل و آمریکایی‌ها و اروپایی‌هاست.

بنابراین سلاح حزب‌الله یک بار دیگر تثبیت شد، هر چند خباثت دشمنان حزب‌الله و کسانی که سال‌ها تحت اداره رژیم اسرائیل قرار داشته‌اند، با این توافق از بین نمی‌رود ولی مطمئناً تا سال‌ها زمینه پذیرش مردمی ادعای مخاطره‌آمیز بودن سلاح مقاومت از بین رفته است.

۵ـ موضوع دیگر تأثیر ژئوپلیتیکی این رویداد برای لبنان، رژیم صهیونیستی و منطقه است.

در صحنه داخلی لبنان، قبول خط ۲۳ از سوی رژیم صهیونیستی، اعتراف به حقوق و موقعیت لبنان در زمین نیز هست. ضمن آنکه تمکین به حزب‌الله در دریا، تمکین در زمین هم هست کما اینکه پیروزی در دریا از پیروزی تاریخی حزب‌الله در زمین در سال‌های ۱۹۹۶، ۲۰۰۰، و ۲۰۰۶ تأثیر پذیرفته است.

تأثیر این رویداد برای رژیم صهیونیستی این است که به خواسته دشمن خود تمکین کرده و در نهایت به حداقل رسیده است و باید بپذیرد که توافق در زیر سایه سنگین سلاح حزب‌الله رخ داده و سازمان ملل و آمریکا و اروپا نتوانسته‌اند کمترین کمکی به او کرده و کمترین تأثیری در توافق داشته باشند.

بنابراین، این موضوع حداکثر مدارا را به رژیم اسرائیل دیکته می‌کند، در حالی که طرف مقابل این ملاحظه را ندارد. این پیروزی منطقه را در وضع تازه‌ای قرار می‌دهد.

وقتی جبهه اسرائیل در حوزه نظامی و سیاسی نتوانسته‌ اهداف خود را ولو با وجهه‌ای اقتصادی تأمین نماید، مخالفان اسرائیل در منطقه را در پیگیری اهداف خود مصمم‌تر می‌کند.

همه می‌دانند منطقه شامات در واقع منطقه مقاومت است. این پیروزی یک بار دیگر کفه عمل را به نفع حزب‌الله سنگین‌تر کرده و این روی بقیه روندها از جمله عادی‌سازی عربی ـ اسرائیلی به ضرر تل‌آویو اثر می‌گذارد.

کما اینکه این موضوع روی تهدیدات جاری رژیم صهیونیستی علیه سوریه اثر می‌گذارد و دمشق را در موقعیت بهتری قرار می‌دهد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فتح‌الفتوح لبنان و حزب‌الله بیشتر بخوانید »

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!



بچه‌های این هیئت هم، دهه هشتادی‌اند. اتفاقاً آن‌ها هم حرفشان زن ـ زندگی ـ آزادی است. معتقدند این شعار از همان اولش برای اسلام بوده و حرف به کرسی نشسته دین آسمانی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اواسط هفته بود و دلم حسابی از شلوغی های این روزهاگرفته بود. به لطف فضای مجازی و تبلیغاتی که مردم دست به دست هم  دیگر می‌رسانند از برپایی یک برنامه در حسینیه ای حوالی میدان شهدای تهران باخبر شدم .

یک هیئت هفتگی در حسینیه انصار. یک لیوان چای داغ و خرمایی شیرین خوشامدی بود  که حسابی چسبید! کفش ها را در یک کیسه گذاشتیم و ردیف دوم مقابل پرده نمایش نشستیم.جمعیت حسینیه لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر می شد.

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

*با یک حساب سرانگشتی حدود نیمی از جمعیت، دهه هشتادی بودند!

به دور و برم نگاهی انداختم چند نفر کتاب به دست مشغول مطالعه بودند. بادقت که نگاه کردم متوجه شدم کتاب های درسی است، آن هم دوره دبیرستان .کنجکاوی امانم نداد .بلند شدم و تا ته حسینیه چرخی زدم.

شاید بتوان گفت با یک حساب سرانگشتی حدود نیمی از جمعیت  محصل بودند! یا به ادبیات این روزهای کذایی، حدود نیمی از جمعیت دهه هشتادی ها بودند.

*بی انصافانه  تر و خشک را با هم نسوزانیم

دانش آموز دبیرستانی،وسط هفته ، کنار این همه درس و تکلیف و امتحان، در میان هیئت و این همه اشک و آه چه می‌کند؟ تازه همه این ها یک طرف، او یک دهه هشتادی است !همان هایی که این روزها حرف توی دهانشان می‌گذارند و می‌گویند حرفشان فقط و فقط #مهسا امینی است! می گویند # زن – زندگی – آزادی را می خواهند.

آنقدر گفته اندکه باورمان نمی شود در غوغای «الهی العفو»، « یاحسین»،  «یازهرا» و  میان  این همه بی قراری و انتظار فرج ! دهه هشتادی هم نشسته باشد.

انگار این روزها بی انصافانه همه را یکجا جمع کرده ایم و تر و خشکشان با هم می سوزانیم. 

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

عکس تزئینی است

*توی دهان کسانی می‌زنم که می‌گویند دهه هشتادی ها مخالف اسلام و انقلابند!

 سراغ ریحانه می‌روم از عشق به انقلاب می‌گوید.اینکه دشمن هیچ غلطی نمی‌تواند بکند و با آتش زدن دو تا پرچم و بی حرمتی به قرآن و مقدسات ما نمی‌توانند ایمان نوجوان ایرانی را از بین ببرند. برای او درس و مدرسه زمانی ارزش دارد که حرمت اسلام در کشورش حفظ شود او سال‌های مبارزه برای رسیدن به انقلاب را ندیده است و حاضر نیست این انقلاب به دست نااهلان بیفتد می‌گوید:« توی دهان کسانی می زنم که می‌گویند دهه هشتادی ها مخالف اسلام و انقلابند. ریحانه نسیمی ۱۷ سال دارد و یک دهه هشتادی است که ایران را اسلامی و سربلند می‌خواهد . می‌گوید : «من در کنار همه برنامه های روزمره ام هیئت و توسل به ائمه (ع) جایگاه ویژه ای دارد و و جود این بزرگان در خیلی از تصمیمات به من کمک کرده و راه مرا در زندگی مشخص کرده است.»

*مثل بانوی کربلا

اینجا هر طرف که سر بر می‌گردانی و پای صحبت هر دختر نوجوانی که می‌نشینی جرعه جرعه حرفهایشان همه وجودت را آرام می‌کند. دهه هشتادی ها ما هستیم .ما که اینجا در هیئت نشستیم و دستهایمان را بالا می‌گیریم و برای تعجیل در فرج منجی عالم دعا می کنیم.

دهه هشتادی ها مادخترانی هستیم که با افتخار به حجابمان اینجا آمدیم تا یاد بگیریم مثل بانوی کربلا، حضرت زینب (س) برای حجاب و ایمان و اعتقادمان فریاد بزنیم .

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

*چه فکر احمقانه ای ! سنگر اسلام یک روز خالی بماند!

حانیه فرخ نژاد هم یک دختر ۱۷ ساله و دانش آموز کلاس یازدهم است. او معتقد است این شلوغی‌ها و جوگیری های نوجوانان کم سن و سال ،ترفند دست‌های پشت پرده ای است که حضور او و هم سالانش می‌تواند این توطئه ها را خنثی کند.حانیه می‌گوید :«وظیفه خودم می‌دانم که در تجمعات و هیئات مذهبی حضور داشته باشم تا با این حضور چشم دشمن را کور کنم و این فکر احمقانه را از سر او بیرون کنم که خدای نکرده یک روز سنگر اسلام خالی بماند.»

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

عکس تزئینی است

*رجز خوانی نوجوان ۱۷ ساله/ سپنتا از بصیرت می گوید و پیروی از رهبرش

حرف های سپنتا هم که دیگر حسن ختامی شد برای رجز خوانی هاا.ا .یک پسر ۱۷ ساله که از بصیرت گفت و پیروی از رهبرش. حرفهایش مردانه بود و بوی ایمان می‌داد. بوی جهاد و مقاومت، بوی عشق و ایثار .مرا به یاد حرف‌های نوجوانان روزهای دفاع مقدس انداخت .

سپنتا ذاکرزاده کنار مادرش ایستاده بود .غرور در نگاه مادر موج می زد .معلوم بود که همچون مادران پرافتخار تاریخ ایثار،به مردانگی پسرش می بالد . و به حرف های پرصلابتش افتخار می کند .باید بصیرت داشته باشیم و میدان را خالی نکنیم .به هر شکلی که می توانیم باید پشت انقلاب باشیم و در این اوضاع و احوال رهبر عزیزمان را تنها نگذاریم.

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

«حسین طاهری» ،مداح اهل بیت(ع) که با شور پرشعور و رجزخوانی هایش می خواهد زمینه ساز ظهور باشد

*حرفهای مداح جوان هم شنیدنی بود

مداح جوان هم که خود از نسل پس از انقلاب است، در لابه لای مرثیه خوانی ها و نوحه خوانی هایش از زن_ زندگی _آزادی می گوید.  اینکه  از اولش برای اسلام بوده است  و حرف به کرسی نشسته این دین آسمانی. اسلامی که به برکت  آمدنش ظلمت  و تاریکی جهالت و حماقت کنار رفت و  دخترکان معصوم طعم حیات و  چشیدند . 

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

*اینها همگی دهه هشتادی های لشکر مهدی فاطمه اند

بچه های این هیئت هم دهه هشتادی اند. اتفاقاآنها هم حرفشان #زن _زندگی_ آزادی  است . چرا که مسلمانند و مرام دینشان آزادی و ارزش دادن به زن است .

اینها هم خون‌خواهند اما نه با شعار #مهسا امینی، بلکه اینها خونخواه انسانیتند؛ انسانیتی که قرنهاست دیگر رنگ و رویی ندارد.این بچه ها حتی مرگ بر دیکتاتور را هم بلندتر فریاد می زنند. دیکتاتوری همچون یزید و یزیدیان که بنای ناسازگاری گذاشتند و تاریخ بشریت را به خون آزادگانی چون سیدالشهدا (ع)  به سرخی نشاندند.

اینها همگی دهه هشتادی های لشکر منجی عالم هستند. همانهایی که قرار است به ندای “هَل مِن ناصِر” امامشان پاسخ دهند و با فریاد “هَیهات مِنَّ الذلَّة” ، شعار” زن _زندگی _آزادی” را جهانی کنند .

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

محمد رضا(سمت راست) و آرشام (سمت چپ) شهدای نوجوان اقدام تروریستی در شاهچراغ

*راستی اینها هم نوجوان بودند!/ اینجا سرزمین حسین فهمیده ها و بهنام محمدی هاست 

هشتم آبان است و روز نوجوان . در چنین روزی مگر می شود از محمدرضا،آرشام و علی اصغر نگفت؟مگر می شود از تنهایی نوجوانی های آرتین کوچک در آینده ای بدون پدر ، مادر و برادر حرفی نزد؟ اینجا سرزمین حسین فهمیده ها و بهنام محمدی هاست . شهدای نوجوانی که با خون سرخشان غیرت، مردانگی، شرف و آزادگی نوجوانان ایران اسلامی را به استکبار و نفاق جهانی فریاد زدند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند! بیشتر بخوانید »

جنگ تحمیلی، گفتمان مقاومت اسلامی را در کشور ایجاد کرد

جنگ تحمیلی، گفتمان مقاومت اسلامی را در کشور ایجاد کرد


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از یزد، «غلامعلی دهشیری» رئیس کل دادگستری استان یزد در همایش هشت سال مقاومت و پایداری به مناسبت هفته دفاع مقدس، اظهار داشت: ارتش بعث عراق، در حمله به ایران، نماینده بلوک شرق و غرب بود که آمده بود نظام نوپای اسلامی و این انقلاب مردمی را از پای درآوَرَد.

وی تصریح کرد: دفاع مقدس نشان داد با دست خالی و تنها با اعتقاد و ایمان و رهبری الهی و حمایت مردم غیور می‌توان در مقابل دشمن تا بن دندان مسلح ایستاد و به الگوی مقاومت و ایثار تبدیل شد.

این مقام قضایی، افزود: دفاع مقدس تمام شد، اما تهاجم دشمن با پایان جنگ تمام نشده و سالهاست این کشور مورد هجمه‌های مختلف جنگی در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و رسانه‌ای است لذا جنگ ترکیبی اقتضای دفاع ترکیبی را دارد.

وی با اشاره به موج سواری دشمن از موضوع فوت مهسا امینی، ابراز داشت: دشمن با استفاده از یک پروژه طراحی شده بر موج ایجاد شده سوار شد و با استفاده از ظرفیت سونامی رسانه ای، به دنبال ضربه به اصل نظام بود که با خروش ملت با بصیرت حسینی ایران، توطئه آن‌ها خنثی شد.

رئیس کل دادگستری استان به تفاوت فتنه اخیر با فتنه‌های قبل اشاره کرد و بیان داشت: در فتنه‌های قبلی ماهیت از فضای حقیقی آغاز و سپس در فضای مجازی رسانه‌ای دنبال می‌شد، اما در فتنه ۱۴۰۱ از موضوع از فضای مجازی و تصویرسازی شروع و دامنه آن به فضای حقیقی کشیده شد.

دهشیری، تقابل مردم در برابر هم و ایجاد انشقاق اجتماعی را حربه دشمنان ذکر کرد و گفت: با سونامی رسانه ای، هیجانات نسل جوان دهه هشتادی و برخی از نوجوانان را تحریک می‌کنند و با لیدری برخی از عناصر آشوب طلب سعی در ایجاد هرج و مرج با پیاده نظام برخی جوانان احساسی و هیجانی دارند.

وی گفت: آینده این سرزمین از آن جوانان و نوجوانانی است که باید امروز در سنگر حق شناسی و حقیقت طلبی باشند که دیروز هم سن و سال آن‌ها در ۸ سال دفاع مقدس با جانفشانی یک وجب خاک وطن را به دشمن نداند و جوانان امروز ما باید، فردایی روشن را برای این کشور بیافرینند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جنگ تحمیلی، گفتمان مقاومت اسلامی را در کشور ایجاد کرد بیشتر بخوانید »