دوران دفاع مقدس

ماجرای دعوای زرگری بروجردی و کاظمی

ماجرای دعوای زرگری بروجردی و کاظمی



شهید محمد بروجردی می‌گوید: یکی از خصوصیات بارز شهید کاظمی این است که بچه‌ها سریع به او علاقه‌مند می‌شوند. به‌خصوص در کردستان نشان داد که کردها چقدر به او علاقه داشتند و دارند.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، شهید «ناصر کاظمی» از فرماندهان سپاه در غرب کشور در ابتدای انقلاب و دوران دفاع مقدس بود که پیشینه و نحوه ورود او به عرصه فرماندهی خود یک درس تاریخی برای همه مریدان مکتب تشیع و مکتب انقلاب اسلامی دارد. چیزی که شاید بارها در تاریخ انبیاء، ائمه، زعما و انقلاب اسلامی تکرار شده و نشان دهنده مهماتی در این عرصه است.

ماجرای دعوای زرگری شهیدان بروجردی و کاظمی

گفته می‌شود که این شهید بزرگوار ورزشکار بوده و با تیپ خاصی که داشته پرونده او علی‌رغم داشتن سابقه مبارزاتی قبل از انقلاب در گزینش سپاه بعد از گذراندن دوره آموزشی به عنوان «تحت نظر» به رده‌های ستادی ارجاع شده است و در این میان شهید محمد بروجردی این جوان را جذب کرده و بعد از اینکه فرمانده سپاه غرب می‌شود او را به سپاه غرب کشور می‌برد و با کشف توانایی‌های او وی را یکی از فرماندهان زیر مجموعه خود قرار می‌دهد.

در ادامه به بهانه سالگرد شهادت این شهید بزرگوار به بررسی ابعاد مختلف زندگی‌اش می‌پردازیم.

زندگی‌نامه

سردار شهید ناصر کاظمی ۱۲ خرداد ۱۳۳۵ هجری شمسی در تهران متولد شد. از همان ابتدای زندگی با قشر محروم جامعه ابراز همدردی می‌کرد و سعی داشت با کودکان فقیر و محروم در پوشیدن لباس و کفش یکسان باشد. با وجود سن کم می‌گفت: من دوست ندارم لباس «نو» بپوشم در صورتی که بچه‌های دیگر از آن محرومند.

پس از اتمام مقطع تحصیلی ابتدایی و شروع دوره دبیرستان شور و شوق بیشتری نسبت به اسلام در وی ایجاد شد و توجه به دانش‌اندوزی و مطالعات مذهبی توأم با مطالعه علوم و معارف اسلامی در او اوج گرفت.

با اتمام دوره متوسطه تحصیلی به دلیل حاکمیت سیاه رژیم منحوس پهلوی، تمایلی به سربازی رفتن نداشت بنابراین برای ورود به دانشگاه نام‌نویسی کرد و در رشته‌های پیراپزشکی و تربیت‌بدنی پذیرفته شد. پس از ورود به دانشگاه، با وجود نیاز شدید جامعه به کار فرهنگی، تنها به درس خواندن اکتفا نکرد و شغل معلمی را در کنار تحصیل برگزید تا از این راه دینش را نسبت به جامعه ادا کند.

او به جهت علاقه‌ای که به قشر محروم داشت، فعالیت فرهنگی خود را متوجه مدارس جنوب شهر تهران کرد و با درآمد مختصری که از این راه به دست می‌آورد، کتب و جزوه‌های دینی برای شاگردانش تهیه می‌کرد و با این شیوه دانش‌آموزانش را در مباحث دینی، اجتماعی، سیاسی تشویق می‌کرد.

شهید کاظمی ضمن پی‌بردن به ماهیت آمریکایی رژیم شاه، از سال ۱۳۵۶ به مبارزات سیاسی خود شدت بخشید و در شمار جوانان فعال و انقلابی مسلمان قرار گرفت. در همین سال بود که به دلیل فعالیت‌های سیاسی در دانشگاه و به آتش کشیدن پرچم آمریکا در زمان ورود ورزشکاران آمریکایی به ورزشگاه آزادی از طرف ساواک شناسایی و بعد از دستگیری به ژاندارمری تحویل داده شد و از آنجا به دادگستری منتقل و در نهایت در زندان قصر محبوس شد.

ماجرای دعوای زرگری شهیدان بروجردی و کاظمی

فوتبالیست حرفه‌ای

خانواده شهید کاظمی در همین رابطه روایت کرده‌اند: ناصر علاقه زیادی به فوتبال داشت و جزو فوتبالیست‌های خوب تهران بود و در تیم ایرانا به مربیگری مرحوم پرویز دهداری عضویت داشت. پس از اینکه ناصر در رشته تربیت‌بدنی وارد دانشگاه شد در سال ۵۶ ورزشکاران آمریکایی به ایران آمده بودند تا در مسابقات کشتی شرکت کنند. وی به‌اتفاق تعداد دیگری از دانشجویان تصمیم گرفت در سالن مسابقات به دلیل اعتراض به حمایت‌های امریکا از رژیم منحوس شاهنشاهی، پرچم آن کشور را به آتش بکشند و پس از چندی فراری بودن توسط رژیم دستگیر و در زندان قصر زندانی شد.

پس از چندی با اوج‌گیری انقلاب اسلامی و فشار ملت مسلمان ایران بر رژیم جنایتکار پهلوی، ناچار او را به همراه جمعی از زندانیان سیاسی آزاد کردند؛ به این امید که دیگر در فعالیت‌های سیاسی شرکت نخواهد کرد، اما او نه‌تن‌ها از مبارزات سیاسی علیه رژیم کناره‌گیری نکرد، بلکه به‌صورت فعال‌تری به صحنه مبارزه وارد شد.

فعالیت‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی

شهید کاظمی بنا به وظیفه شرعی و انقلابی خود در حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی، از خردادماه سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و پس از طی دوران آموزش نظامی به پادگان ولیعصر معرفی شد.

سردار محمد آقامیر در این‌باره می‌گوید: «بچه‌هایی که از پادگان امام علی علیه السلام و امام حسین علیه السلام می‌آمدند، در پادگان ولیعصر ما فرم پر می‌کردند و سازماندهی‌شان می‌کردیم. در پادگان امام حسین نوشته بودند برای شهید ناصر کاظمی «تحت نظر»! من نگاه کردم؛ جوان ورزشی، خوشتیپ و خوش‌خنده‌ای بود.

رفتم پیش آقای بروجردی و گفتم اینها نوشته‌اند تحت نظر. گفت بیا یک صحبتی با او بکنم. پرسید نظر تو چیست؟ گفتم باید فرمانده گروهان شود. گفت با مسئولیت خود من این کار را انجام بده. هرکه خوشش نمی‌آید نیاید. ما یک گروهان دادیم دست او، رفت خرمشهر و با جهان‌آرا بود. آنجا جهان‌آرا دیگر او را رها نمی‌کرد، ایستاد و جنگید.

در روایتی دیگر در این‌باره آمده است: «ناصر کاظمی از بچه‌های گردان یک بود که شهید شد. ناصر با متوسلیان دوست بود و در یک زمان به پادگان ولی عصر (عج) آمدند. ناصر کاظمی ورزشکار و دانشجوی تربیت بدنی بود، تیپ روشنفکری داشت برای همین ابتدا که به سپاه آمد برخی تهمت جنبشی بودن را به او زدند.

همه نظر منفی روی ناصر کاظمی داشتند و فقط نظر بروجردی مثبت بود. محمد، ناصر را در کردستان خواست و گفت، می‌خواهم تو را فرماندار پاوه کنم، از او خواست تیپش را طوری کند که کسی متوجه نشود فرماندار سپاهی است. ناصر حکم وزارت کشور را از مهدوی کنی گرفت، کت و شلواری شیک پوشید، ریشش را پروفسوری زد و راهی پاوه شد. تمام ایستگاه‌های بازرسی انقلاب را با حکمی که داشت رد کرد و در طول فعالیتش تمام اطلاعات منطقه و اطلاعات ضد انقلاب را به بروجردی داد و خودش هم در برخی عملیات‌ها حضور پیدا کرد. بعدها خود مردم درخواست کردند که کاظمی فرمانده سپاه شهر هم بشود.»

در قامت یک فرمانده

در صحنه عمل از چنان تبحر و تجربه‌ای برخوردار شده بود که طرح‌هایش تحسین فرماندهان مجرب نظامی را برمی‌انگیخت. پس از گذراندن دوره مختصر نظامی، راهی دیار محروم سیستان و بلوچستان شد و حدود چهار ماه در شهرستان زابل فعالیت کرد و با توجه به محرومیت منطقه، در این مدت، تمام توانش را مصروف خدمت به مردم مستضعف آن منطقه کرد.

پدر شهید کاظمی نقل می‌کند: وقتی ناصر از سیستان و بلوچستان برمی‌گشت درباره وضع مردم آن منطقه با من درد دل می‌کرد. حتی یک بار در حالی که گریه می‌کرد، گفت: چرا رژیم طاغوت این مردم را در این وضع نگه داشته است؟

با اوج‌گیری توطئه‌های شیاطین شرق و غرب و ایادی داخلی آنان که با سوء‌استفاده از عنوان «خلق عرب» برای درهم شکستن اتحاد امت و به‌منظور خاموش کردن شعله‌های فروزان انقلاب اسلامی و جلوگیری از صدور آن، به احساسات ناسیونالیستی و قومیت‌گرایی دامن زدند، به‌اتفاق دیگر همرزمانش برای رویارویی با توطئه تجزیه خوزستان راهی خرمشهر شد و تا پایان این غائله در آنجا کنار شهید جهان‌آرا ماند.

حضور در کردستان و مقابله با ضدانقلاب

شهید کاظمی پس از خنثی شدن غائله خوزستان، به لحاظ موقعیت حساس کردستان و ایجاد آشوب و ناامنی توسط گروهک‌های مزدور آمریکایی (کومله و دموکرات) بنا به پیشنهاد شهید محمد بروجردی (فرمانده وقت سپاه کردستان) به همراه چند نفر در روز ۱۷ دی‌ماه ۱۳۵۸ به پاوه رفت. این شهر که در شهریورماه توسط شهید دکتر مصطفی چمران آزاد و پاکسازی شده بود، دوباره در اثر سازش و خیانت عوامل دولت موقت به دست ضدانقلاب افتاد و جاده‌های آن به‌کلی ناامن شد و ناچار برای ورود و خروج از شهر از بالگرد استفاده می‌شد.

وی فعالیت خود را در این شهر با سمت و پوشش فرماندار آغاز کرد، اما در واقع فرمانده سپاه این شهر هم بود. از آنجا که هنگام ورود، نیتی جز پاکسازی منطقه از لوث وجود اشرار و خدمت به مردم محروم آن دیار نداشت، برنامه‌هایش را با عزم راسخ و با فعالیت شبانه‌روزی آغاز کرد و آن را با اعتماد و اعتقاد به نقش مردم و شناختی که از منطقه داشت، مبتنی ساخت.

شهید کاظمی که شور حسینی در سر داشت با علاقه وافر نسبت به مستضعفین «کُرد»، هستی خود را وقف حفظ این خطه خون‌رنگ مهین اسلامی کرد و برای زدودن آلودگی‌ها و ایجاد امنیت و پاکسازی منطقه بی امن با ضدانقلاب مبارزه کرد. او از اینکه قسمت‌های قابل ملاحظه‌ای از سرزمین و جاده‌های کردستان در حاکمیت ضدانقلاب قرار داشت، به‌شدت رنج می‌برد تا اینکه تصمیم گرفت از طریق ایجاد وحدت بین ارتش و سپاه و به میدان کشیدن هرچه بیشتر نیروهای بسیجی و پی‌ریزی یک سلسله عملیات‌های دامنه‌دار، تمام مناطق تحت اشغال ضدانقلاب را از دست آنان خارج سازد که به توفیقات قابل ملاحظه‌ای نیز در این زمینه دست یافت.

شهید کاظمی معتقد بود مناطق کردنشین باید به‌وسیله خود مردم بومی آزاد و پاکسازی شود بنابراین به تشکیل و سازماندهی نیروهای بومی پرداخت و موفق به پاکسازی راه پاوه و سپس منطقه «نوربان و قشلاق» شد که این خبر در منطقه انعکاس وسیعی داشت.

در بهار ۱۳۵۹ با یک حمله بسیار متهورانه با همکاری مردم بومی، باینگان را پاکسازی کرد و به‌منظور پاکسازی منطقه نوسود در خرداد ۱۳۵۹ طی اطلاعیه‌ای از مردم منطقه درخواست کرد که خود را به پاوه برسانند. متعاقب آن، فرهنگیان، کارمندان و کسانی که اعتقاد راسخ به حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران داشتند، شبانه و به‌صورت مخفی خود را به پاوه رساندند.

در اوایل همان سال، پس از سازماندهی نیروها، عملیات موفقی را انجام داد، اما در بازگشت از منطقه عملیاتی مورد اصابت تیر قرار گرفت و مجروح شد و پس از دو ماه بستری و بازگشت مجدد به منطقه، اقدام به پاکسازی مناطق نودشه، نیسانه، نروی، نوسود، کله چنار و شمشی کرد و پس از یک سال و نیم تلاش بی‌وقفه در پاوه به سنندج اعزام و مسئولیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کردستان را عهده‌دار شد. در این سمت نیز فعالیت‌های درخشانی را انجام داد که پاکسازی مناطق حساس و استراتژیک مانند جاده بانه – سردشت، کامیاران، مریوان، تکاب، صائین‌دژ، آزادسازی بوکان، سد بوکان و عملیات‌های دیگر از آن جمله‌اند.‌

در همه این مدت به عنوان یک نیروی راسخ تحت فرماندهی شهید محمد بروجردی عمل می‌کرد و یارانش او را بروجردی دوم می‌دانستند. می‌توان گفت که تمامی سرزمین کردستان و جای جای مناطقی که به قدوم مبارک این دو شهید شیردل مزین شده است، خاطرات دلاوری‌ها و مجاهدات آن‌ها را گواهی می‌دهد.

شهادت

در اوایل سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد، ولی تأهل او تأثیری بر حضور فعالش در میادین نبرد نداشت. بلکه هر روز فعال‌تر و خالص‌تر از روز پیش، وظایف و مسئولیت‌های محوله را دنبال می‌کرد تا اینکه سرانجام پس از آخرین مأموریت خود به شمال کردستان در تاریخ ۱۳۶۱/۰۶/۰۶ در حین پاکسازی محور پیرانشهر – سردشت در یکی از روستاهای سردشت به آرزوی دیرینه‌اش نائل شد و شهد شیرین شهادت را نوشید و به‌سوی معشوق پرکشید.

شهید به روایت شهدا

شهید همت در سال‌های پس از شهادت ناصر گفته بود که من دروس فرماندهی‌ام را مدیون ناصر کاظمی هستم. به‌راستی نام شهید ناصر کاظمی با کردستان گره خورده است.

شهید محمد بروجردی در یک مصاحبه با راوی همراه خود (محسنی) درباره شهید ناصر کاظمی که ۱۳ آذر ۱۳۶۱ انجام شد، در زمانی که فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) بود، ضمن بیان تاریخ آشنایی و چگونگی آن با این شهید، به شرح خدمات وی در کردستان پرداخته است.

در ادامه متن این مصاحبه را می‌خوانید:

لطفاً نحوه و تاریخ آشنایی خودتان را با شهید کاظمی بفرمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم. آشنایی با برادر شهید کاظمی زمانی بود که ما در پادگان ولی‌عصر (عج)، مسئول گردان بودیم و این برادران در پادگان سعدآباد آموزش دیده بودند و از سعدآباد به اینجا آمدند و اولین آشنایی ما از همان‌جا، برای سازماندهی و تقسیم کار اوّل با پرونده‌اش و بعد هم با چهره ایشان بود.

لطفاً خدمات شهید کاظمی را در کردستان در طی مدتی که در اینجا بودند، بفرمایید.

رشد شهید کاظمی در سپاه به این ترتیب بود که در ابتدا فرمانده دسته بود. در مأموریتی که به جنوب و سیستان و بلوچستان رفته بود فرمانده گروهان بود و یکی از خصوصیات بارزش علاقه‌ای بود که رده‌های پایین او نسبت به او پیدا می‌کردند؛ حالا اعم از دسته، گروهان، سپاه و کلاً حجم بسیاری از نیرویی که بعداً زیر دستش آمدند، نشان داد که یکی از خصوصیات بارز شهید کاظمی این است که بچه‌ها سریع به او علاقه‌مند می‌شوند.

به‌خصوص در کردستان نشان داد که کردها چقدر به او علاقه داشتند و دارند. البته این دو عامل داشت؛ یکی اینکه ایشان از آن افرادی نبود که بی‌خودی سر کسی را گرم کند و وعده و وعید بدهد، لذا دلیل اینکه به او علاقه‌مند بود ناشی از این بود که شدیداً در رابطه با زیردستانش و کسانی که با آنها کار می‌کرد، احساس مسئولیت می‌کرد و واقعاً هم به حرف‌های آنها گوش می‌داد و به‌خصوص در عملیات‌ها شاید از معدود افرادی بود که کاملاً افراد خودش را در عملیات هدایت می‌کرد و تا آخرین نفر را جمع می‌کرد و بعد خودش می‌آمد؛ اکثراً هم مورد اعتراض قرار می‌گرفت.

در همان‌جایی هم که شهید شد، مهم‌ترین عاملش این بود که ایشان تا ساعت‌های آخر شب که داشت تاریک هم می‌شد، مشغول جمع‌آوری نفرات بود و این نشان می‌داد که ایشان کاملاً درمورد افراد احساس مسئولیت داشت و همین عامل هم باعث می‌شد که ایشان در جنگ عملیات‌هایی که انجام می‌دادند کاملاً موفق و پیروز باشند، برای اینکه نفرات خودش را کاملاً هدایت می‌کرد و کاملاً هم جمع می‌کرد.

راجع به خدماتشان در کردستان هم مطلب بسیار است که واقعاً نه من ازنظر روحی صلاحیتش را دارم که بیان کنم و نه اینکه ازلحاظ آماری قابل بیان است. ایشان از زمانی که وارد کردستان شد یعنی حدوداً بعد از مدتی که ما وارد غرب شدیم، (به‌همراه) یک اکیپ از برادران از پادگان ولی‌عصر (عج) اعزام شدند که در ابتدا، مسئولیتی که پذیرفت، فرمانداری بود.

با اینکه هیچ سابقه کاری در این زمینه نداشت، ولی با آن هوش و ذکاوتی که واقعاً داشت و با آن لیاقتی که داشت، (خیلی) سریع توانست یکی از فرمانداران موفق شاید ایران شود؛ یعنی با توجه به درگیری پاوه، ایشان با آن احساس مسئولیتی که داشت فقط به فرمانداری اکتفا نکرد و اولاً در آزادسازی پاوه از محاصره نقش بسیار زیادی داشت و بعد هم به‌تدریج در کمک، هدایت و بسیج مردم…؛ و بعدها، چون در سپاه ضعف‌هایی دیده می‌شد، ایشان هم مسئولیت فرمانداری و هم مسئولیت سپاه را به‌عهده گرفت و از عمده‌ترین چیزهایی که به ذهنم می‌آید و به حساب چیزهایی که خیلی ملموس بود و واقعاً در نوع خودش بی‌نظیر بود (این بود که) چندمنظوره بود.

ایشان دو بسیج عمده دیگر هم داشت که یکی مردم باینگان (بودند) که خوب با آنها برخورد کرد؛ (چون) مردم باینگان آواره شده بودند و بخشی از باینگان به دست ضدانقلاب افتاده بود. (لذا) مردم ناراحت به فرمانداری پاوه مراجعه کرده بودند که بعد با بسیج برادر کاظمی و موعظه‌ای که اینها را می‌کند، مدتی تحصّن کردند که ارتش و سپاه بیایند و بخش ما را بگیرند تا ما برویم، ولی بعد به‌دلیل اینکه نیروهای نظامی ما سازمانی نداشت و عمدتاً ناهماهنگی زیاد بود و برادرهای ارتشی و سپاهی زیاد … یعنی سپاه که زیاد نبود و ارتش هم که به آنجا نمی‌رفت. بعد ما دیدیم که شهید کاظمی به‌آرامی، با همان نیروهای بومی، با تعدادی اسلحه که خودش گرفت، شبانه از روی ارتفاعات رفتند و اینجا را ساقط کردند و از دست ضدانقلاب خارج کردند؛ و این واقعاً مسئله بسیار بزرگی بود که بعد هم نیروهای ژاندارمری در بخش باینگان مستقر شدند.

این کار توسط خود مردم صورت گرفت. وقتی مردم در صحنه قرار بگیرند و از انقلاب دفاع کنند، نشان‌دهنده این است که به‌هرحال دیگر ان‌شاالله آنجا را از دست نمی‌دهند. دیگر اینکه این، بهترین استفاده از موقعیت بود؛ یعنی با توجه به اینکه نیروی نظامی کم بود، ایشان بهترین استفاده و بهترین بهره‌برداری را از نیروی بومی می‌کرد. اصلاً ایشان اعتقاد داشت که ما تا زمانی‌که نیروهای بومی کردستان را فعال نکنیم تا مسئولیت به‌عهده نگیرند، کاری از دست نیروهای نظامی برنمی‌آید؛ یعنی انقلاب را حفظ می‌کنند ولی اینکه کار اساس از دستشان بربیاید، نمی‌کنند؛ لذا واقعاً در زنده‌کردن مردم بومی و احیای آنها بسیار مؤثر بود که یکی از آنها همین باینگان بود و یکی هم نودشه بود.

نودشه بخشی بود که در آن ضدانقلاب حاکمیت داشت و دو سال و خورده‌ای بود که دست ما نبود. ایشان تیپ تحصیل‌کرده آنجا یعنی آموزش و پروش را به پاوه احضار کرد؛ چون که فرماندار بودند و بعد راهنمایی‌شان کردند، موعظه‌اشان کردند.

بعد از موعظه این آموزش و پرورشی‌ها که شاید بسیاری از آنها با ضدانقلاب همکاری می‌کردند، بالاتفاق و اکثریتشان طرفدار انقلاب شدند و بچه‌هایی شدند که شاید کمتر سپاهی در کردستان باشد که افراد تحصیل‌کرده و خوب و بیداری مثل نودشه داشته باشند، ولی مردم نودشه بسیار خوب بودند و با آن بیداری که شهید کاظمی در آنها ایجاد کرد و زحمتی که ایشان کشید که البته خدا هم ایشان را زنده نگه داشت و لطف خدا شامل حالشان شد، خودشان از انقلاب دفاع کردند. (ضمناً) همین افراد نودشه به کمک ارتش و سپاه رفتند و نودشه که واقعاً ارتفاعات خیلی صعب‌العبوری (داشت)، را گرفتند و این از موفقیت‌هایی بود که ایشان زمینه‌ساز آن بودند.

در مورد عملیات‌ها هم همان‌طور که عرض کردم، یکی از مهم‌ترین مسائل ما این بود که ایشان پاوه‌ای که در محاصره بود به‌هرحال از عوامل بسیار مهمش همین شهید کاظمی بود که این را گسترش دادند، شاید مردم پاوه بیشتر از هرکس قدر شهید کاظمی را بدانند؛ البته ایشان هم همیشه با مردم خوب برخورد می‌کرد. مردم پاوه، مردمان بسیار خوبی هستند. (همچنین) نودشه و باینگان، کلاً (ایشان) به آن منطقه و مردمش علاقه‌مند بود.

به‌هرحال همان‌طور که عرض کردم گسترش عملیات بود که محاصره پاوه را شکستند و بعد گسترش دادند به باینگان تا نودشه و تقریباً تا تسلط بر مرز عراق که به‌هرحال این، با کوشش و تلاش پیگیر ایشان بود. شهید کاظمی واقعاً عنصر بسیار مؤثری در این عملیات‌ها و شاید در کل نظام جمهوری اسلامی بودند، یعنی در این رابطه یکی از بهترین عوامل پیشبرد انقلاب اسلامی در این منطقه بودند و برخورد صحیحش با مردم بومی (مثلاً) با سخنرانی، هم اخلاق اسلامی را گسترش می‌داد و هم عملیات و هم کمک‌رسانی را.

رفته‌رفته، ایشان به‌دلیل همان پختگی‌شان و کوشش که کرده بود و خدا هم لطف کرده بود و او را زنده نگه داشته بود (طوری که در چندین عملیات شرکت کرد و زخمی شد و شاید چندین بار جانش به خطر افتاد، واقعاً شاید از مدت‌ها پیش شهید زنده بود که بالاخره هم شهید شد)، بعد قرار شد که به کردستان بیاید و در کردستان فعالیت کند. مدتی بود که در سپاه کردستان مسئله زیاد بود؛ آن‌موقع فرماندهی انسجام لازم را نداشت، ایشان قرار شد که فرمانده استان شود و بعد با توجه به مشکلاتی که در کردستان بود و …

از خصوصیات ویژه ایشان، جذب بچه‌های خوب در اطرافش بود. یعنی در هرجایی که من از ایشان سراغ داشتم، تیپ بچه‌هایی که دور خودش جمع می‌کرد بچه‌های مخلص و کاری بودند و شاید کمتر به مسائل جنبی توجه داشتند؛ هدف را پیشبرد انقلاب اسلامی می‌گذاشتند و کمتر به این مسائل توجه می‌کردند. این است که ایشان واقعاً با این دید در کردستان هم بلافاصله با کمک و همکاری بعضی از برادران بسیار خوبمان مثل برادر ایزدی موفق شدند این سپاهی که خیلی وقت بود، انسجام نداشت تشکل خیلی خوبی به آن بدهند؛ لذا پیشبرد خیلی خوبی در سپاه‌های کردستان به وجود آمد و از عوامل حاکمیت جمهوری اسلامی در منطقه گشتند.

از زمانی که ایشان آمدند، عملیات بسیار خوبی را در کردستان انجام دادند و مهم‌ترین فعالیت ایشان در سپاه عمدتاً تشکل سپاه بود؛ یعنی از آن حالت تزلزل و عدم‌فرماندهی، به یک حالت متشکل درآوردند؛ طوری‌که به لطف خدا در منطقه یک، سپاه خیلی قوی شد. از عملیات‌هایی که در اینجا انجام شده، شاید مهم‌ترین آنها در محدوده تریور و بانه ـ سردشت بود و در زمان ایشان، عملیات محمد رسول‌الله (ص) بود که در مریوان و در محدوده تریور انجام شد؛ البته باز عملیات‌های زیادی انجام شد، ولی از مهم‌ترین آنها، اینها بود.

بعد با اصرار خود ایشان که «نمی‌خواهم فرمانده اینجا باشم»، قرار شد که فرمانده تیپ شهدا شوند که باز یکی از نقاط ویژه ایشان احساس مسئولیتشان در مقابل بچه‌ها بود. یعنی فرض کنم وقتی که ایشان از سپاه کردستان با مشکلاتش گفت که من به تیپ شهدا می‌روم، یعنی وقتی قرار شد به تیپ شهدا برود، همیشه این احساس را می‌کرد که برادر ایزدی که در سنندج مانده‌اند، چون مسئولیت ایشان را دیده بودند، همیشه ناراحتش بود، و می‌گفت سپاه باید او را تقویت کند و واقعاً شاید یکی از ناراحتی‌های روحی‌اش همین بود که چرا نیرو تربیت نشده است. ایشان از آنجا رفتند؛ (چون) احساس می‌کردند که باید حتماً به کمک برادر ایزدی کاری انجام دهند.

ایشان احساس مسئولیت بالایی داشت؛ مثلاً فرض کنید وقتی که به ایشان می‌گفتند به تهران برگرد یا هرجایی که فرض کنید احتمال آسایشی در آن بود، ایشان تا وقتی که یک راه‌حل اساسی برای منطقه کاری‌اش پیدا نمی‌کرد، هیچ‌وقت راضی نمی‌شد که فقط به اتکای اینکه نفسش راحت‌طلبی را (می‌خواهد)، مسئولیتش را رها کند و برود؛ و به همین دلیل بود که سه سال تمام یا شاید نزدیک به سه سال ایشان در کردستان دوام آورد و آخرین بار هم به این جاده آمد که حالا به برکت خونش …

این را فراموش کردم که بگویم؛ از عملیات‌های بسیار مؤثر ایشان، جاده صائین دژ- تکاب بود که این، بعد از دو تا سه سال باز شد و مردم آنجا ارتباطشان وصل شد و بعد با تیپ شهدا به پیرانشهر – سردشت آمدند که آن موقع، عملیات منطقه آذربایجان غربی بود یا شاید ضدانقلاب … اصلاً نفهمیده بود که چه کسی به این منطقه آمده؛ یعنی چه واحدی آمده است، فکر کرد یک واحد بی‌سازمان آمده است که مثلاً همین‌جوری دیمی می‌خواهد با آنها بجنگد؛ (لذا) سعی کرد در همان بادین‌آباد که یک عملیات جزئی، محدوده نسبتاً کوچکی را در برداشت، این تیپ را بشکند؛ که با فداکاری‌های بسیار زیاد بچه‌ها، با تلفات بسیار زیاد عقب‌نشینی کرد و تقریباً می‌شود گفت عملیات اوّل و آخرش بود. یعنی ازنظر روحی، ضدانقلاب کاملاً شکست خوردند و در آنجا متوجه شدند که دیگر نمی‌توانند با جمهوری اسلامی بجنگند.

به‌هرحال در آنجا چند بار برادرها به خطر می‌افتند؛ (طوری) که حتی برادرمان (محمود) کاوه محاصره می‌شوند، منتهی شهید کاظمی با فداکاری نجاتش می‌دهد که بعد در برگشت کمین می‌خورند و به درجه شهادت می‌رسند.

دیدگاه‌هایشان نسبت به کردستان و مردم کردستان چه طور بود؟

تقریباً در طول صحبتم گفتم؛ یکی اینکه اعتقاد شهید کاظمی این بود که مردم اینجا به‌هرحال خودشان از انقلاب دفاع می‌کنند، مسلمان هستند و این را قبول داشت که اگر مردم با آنها کار کنند و رویشان مایه بگذارند، دیگر احتیاجی به این کارها نیست و اصلاً مردم، این گروه‌ها را قبول ندارند؛ (چراکه) اینها توسط اسلحه بر مردم حاکمیت پیدا کرده بودند. منتهی نظرشان این بود که کار شود و بچه‌هایی که به اینجا می‌آیند با یک دیدی بیایند کار کنند که به مردم بها و رشد بدهند و سعی کنند که از عناصر بااعتقادشان یعنی از عناصر خوبشان، شناسایی کنند و روی کار بیاورند. به‌هرحال به بسیج مردم در اینجا اعتقاد شدید داشت.

خاطراتی که شما از ایشان دارید را بفرمائید.

به‌هرحال با ایشان زیاد برخورد داشتیم دو سال و خورده‌ای با هم کار کردیم. سعی می‌کنم آن چیزهایی که به ذهنم می‌آید بگویم. از خاطرات بسیار خوبی است که دارم… یکی اینکه یک روز (که ایشان در) فرمانداری پاوه بودند به دیدنش رفتم. (ایشان که به باختران آمدند، اولین بار بود که به غرب می‌آمدند، برای اینکه ایشان به پاوه برود، چون در آنجا پست را برایشان گرفتیم و برای خودش هم واقعاً یک مقدار مشکل بود که قبول کنند چراکه می‌گفت: من کاری نکرده‌ام و معلوم نیست بتوانم در این مباحث دوام بیاورم. ولی به امید خدا رفت) و خاطره این بود که ایشان ریش خود را به‌صورت پروفسوری تراشیده بود که ضدانقلاب نفهمد.

خودمان هم خیلی وحشت داشتیم؛ گفتیم اگر اینها کشف کنند …، چون ریش ایشان بور بود … بعد حرکت کرد و با همان ریش رفت و وقتی رفتیم و در پاوه ایشان را دیدیم، … فکر نمی‌کردیم که ایشان شهید می‌شوند شاید اولین‌بار بود که برادر کاظمی ریش پروفسوری گذاشته بود و حالا برای ما خاطره شناسایی خود را تعریف می‌کرد و خیلی جالب بود. جالب‌تر اینکه بعضی از روحانیون آنجا فکر می‌کردند که ایشان یک دمکرات است؛ یعنی فکرش، فکر دمکرات است؛ چون ایشان به نوسود که رفته بود (طی) مذاکراتی که با گروه‌ها کرده بود این گروه‌ها کاملاً نفهمیده بودند که روحیه ایشان چه هست؟ (البته) خودشان هم در مخفی‌کاری خیلی خوب بودند؛ یعنی رو نکرده بود.

ایشان از بچه‌های جاافتاده تهران بود که به این آسانی خودش را رو نمی‌کرد و علمای آنجا هم متوجه نبودند و می‌آمدند اعتراض می‌کردند که شاید ایشان آدم نفوذی باشد و فکرش دموکراتی باشد، خلاصه ممکن است یواش‌یواش با ضدانقلاب همکاری کند؛ که بعد وقتی ما به آنجا می‌رفتیم و مثلاً با آنها جلسه می‌گذاشتیم در پاوه آدم خیلی جالبی بود؛ مثلاً می‌آمدیم و به ایشان انتقاد می‌کردیم که مثلاً این حرکت چیست که با گروه‌ها صحبت کرده؟! چه صحبتی با گروه‌ها می‌کنید؟! بعد ایشان می‌گفت که مثلاً من نظرم این است؛ و نظر می‌داد و این‌طوری صحبت می‌کرد.

بعد ما در آنجا سعی می‌کردیم یک طوری که معلوم نشود ایشان سپاهی است، برخورد کنیم، (البته) ایشان هم توضیحات جالبی در مورد کارهایش می‌داد.

به‌هرحال این صحنه‌ها صحنه‌های خیلی جالبی برای ما بود که ایشان واقعاً خودشان را رو نکرد و سعی کرد که با همان فکر باز در آنجا برخورد کند. البته هیچ‌وقت دروغ هم نمی‌گفت، منتهی سعی می‌کرد یکسری مسائل را مطرح کند که برای آنها (قابل درک بود) … نه اینکه کسی بتواند از آن استفاده کند که حتماً با این حرفش ضدانقلاب (بهانه پیدا کند) … کما اینکه در نوسود هم که رفته بود تا مذاکره کند، در آنجا هم عمدتاً سعی کرده بود، انقلاب را معرفی کند و گفته بود که جمهوری اسلامی هدفش این است و این است و هیچ آزاری هم نمی‌خواهد به شما برساند و اگر شما به‌هرحال مشکلاتی دارید، بگویید و شاید اینهایی هم که به آن اشکالی داشتند، مدرک اساسی نداشتند، فقط همین‌که می‌گفتند چرا رفته و مذاکره کرده است؟ یا چرا فرض کن اساساً این فرد این تیپ فکر می‌کند که ضدانقلاب می‌توانند برگردند یا احتمالاً می‌توانند آدم‌های خوبی باشند.

به‌هرحال ایشان با همان اعتقادی که داشت، می‌گفت باید سعی کنیم ضدانقلاب‌هایی که نمی‌خواهند بجنگند، برگردند و این مطلب خیلی مهمی بود و البته از این طریق موفق بود. کما اینکه یکی از کسانی که توبه کرده و برگشته بود، با خود ایشان اولین شهید نودشه بود و ایشان به این اعتقاد بود که ضدانقلاب انگیزه ندارد. کار می‌کرد و برمی‌گشت و این مهم‌ترین و یکی از خاطرات خیلی خوب ما بود که ایشان با این نقش … کارهایش … و نه‌تنها ضدانقلاب بلکه دوستانش هم متوجه موضوع نشده بودند، یکی از خاطرات جالب بود که ایشان به سپاه اصرار و اعتراض داشت و می‌گفت که چرا سپاه (نمی‌آید) و مسئله کردستان را یکسره نمی‌کند و در کردستان مایه نمی‌گذارد. (لذا) در تهران و بعد آنجا به من گفت که دیگر به کردستان نمی‌رویم و از سپاه بیرون می‌آییم؛ هر کار که (سپاه) می‌خواهد بکند، بکند.

بعد ما به ایشان گفتیم که سپاه هیچ کاری نمی‌کند. شما نروید، استراحت کنید، تازه هم ازدواج کرده بودند، بعد وقتی‌که ایشان می‌رود، اصلاً برای خودش (هم) (توجه به) مشکلاتی که منطقه داشت، قابل‌قبول نبود که آنجا بماند، منظور احساس مسئولیت ایشان است که واقعاً ما با توجه به شرحی که از زحمات ایشان داشتیم جرأت نداشتیم که مثلاً به ایشان بگوییم که مثلاً تو حتماً باید این‌قدر زیادتر در کردستان بمانی، ولی وقتی ما می‌گفتیم که شاید بیایید، بعد از مدتی (که) فکر می‌کرد، با اینکه تازه هم ازدواج‌کرده بود و در آن شرایط ۱۵ روز مرخصی می‌خواست، ماه رمضان هم بود، یک ماه مرخصی می‌خواست و می‌گفت می‌خواهم بمانم و یک مقداری روی خودم کارکنم ولی بازهم نتوانست قبول کند و بلند شد و در همان ماه رمضان به منطقه رفت و این حاکی از آن مسئولیت ایشان بود. به‌هرحال این خاطرات جالبی بود که واقعاً وضع روحیه ایشان (را بیان می‌کرد.)

منبع: دفاع پرس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ماجرای دعوای زرگری بروجردی و کاظمی

ماجرای دعوای زرگری بروجردی و کاظمی بیشتر بخوانید »

از ظرفیت مردم نباید صرفا در زمان انتخابات استفاده کرد/ جنگ شناختی امروز نباید با دوران دفاع مقدس مقایسه شود/ صهیونیست‌ها از تفرقه مطمئن شود، دوباره حمله می‌کند

از ظرفیت مردم نباید صرفا در زمان انتخابات استفاده کرد/ جنگ شناختی امروز نباید با دوران دفاع مقدس مقایسه شود/ صهیونیست‌ها از تفرقه مطمئن شود، دوباره حمله می‌کند



رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه مردم در طول جنگ ۱۲ روزه به دهان نتانیاهوی جنایتکار و دشمنان ایران زدند، انسجام را عامل اصلی بازدارندگی مقابل دشمن توصیف کرد.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدباقر قالیباف صبح پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴ در همایش «روز جهانی مسجد» که به مناسبت پنجاه‌وششمین سالروز به آتش کشیدن مسجدالاقصی با شعار «مسجد؛ محور وحدت، سنگر مقاومت» و با حضور ائمه جماعات مساجد سراسر کشور در مجتمع آدینه تهران برگزار شد، با بیان اینکه یکی از وظایف ما مسئولان و روحانیون به عنوان نخبگان جامعه در مساجد این است که پیش از هر چیز درک صحیح و دقیقی از زمان و مکان خود داشته باشیم، گفت: ما باید بدانیم در کجا ایستاده ایم و قدر جایگاه خود را به تمام معنا بفهمیم و تحلیل دقیقی از محیطی که در آن قرار داریم، در همه ابعاد داشته باشیم؛ اعم از محله، خانواده، استان، کشور، منطقه و بین الملل که در هم تنیده، پیچیده و اثرگذار است.

امروز همه کفر در برابر همه اسلام ایستاده است

وی ر ادامه با بیان اینکه امام(ره) بی شک با احیای مجدد اسلام، عزت را به مسلمانان بازگرداند و ما توفیق حضور در این عصر را داریم گفت: با نگاهی به صدر اسلام می بینیم آن روزی که در جنگ احزاب همه کفر در مقابل همه اسلام قرار گرفت، یهودیان با توطئه ای به میدان آمدند تا کار اسلام را یکسره کنند. امروز نیز در نقطه ای ایستاده ایم که همه کفر و همه اسلام یعنی همه حق و باطل به تمام معنا مقابل یکدیگر ایستاده اند؛ از این رو باید بدانیم کجاییم و وظیفه ما چیست.

جنگ شناختی امروز نباید با دوران دفاع مقدس مقایسه شود

رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه نباید جنگ شناختی امروز را با جنگ دوران صدام و حزب بعث مقایسه کرد، اظهار داشت: عظمت دفاع مقدس قابل انکار نیست و اگر امروز رزمندگان ما در میدان هستند قطعا به برکت رزمندگان و شهدای آن دوره است اما قیاس این دو دوره با یکدیگر مع الفارق است چرا که ابعاد، شیوه ها، نوع توطئه ها، پیچیدگی ها و غیره متفاوت است.

قالیباف با اشاره به اهداف دشمن از راه اندازی جنگ امروز، بیان کرد: وقتی بایدن بعد ۷ اکتبر به تل آویو آمد و نتانیاهوی کثیف را در آغوش گرفت، گفت “اگر تاکنون اسرائیل را تأسیس نکرده بودیم، امروز قطعا باید این کار را می کردیم. آن روز رژیم صهیونیستی از هم پاشیده بود”. وزیر خارجه دولت بایدن به وزیر خارجه یکی از کشورهای عربی در همان ۱۰ روز ابتدایی بعد از عملیات ۷ اکتبر گفته بود که وقتی ما به تل آویو رسیدیم همه چیز و حتی نیروهای مسلح را سقوط کرده یافتیم و این ستاد ارتش آمریکا (سنتکام) بود که آنها را مدیریت می کرد.

همه امکانات نظامی آمریکا، ناتو، رژیم صهیونیستی و حتی برخی کشورهای منطقه مقابل ما صف‌آرایی کرده‌اند

رئیس نهاد قانونگذاری کشور با بیان اینکه باید بدانیم در جریان عملیات های وعده صادق ۱، ۲ و ۳ با چه کسانی جنگیدیم، گفت: امروز ایران اسلامی، فرهنگ اهل بیت(ع)، مکتب قرآن، اعتقاد به سنت های الهی و ایمان است که ما را به مبارزه با دشمن فرا می خواند. امروز آمریکا، رژیم صهیونیستی و ناتو و حتی بخشی از امکانات کشورهای منطقه در مقابل ما قراردارند.

وی اضافه کرد: ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوری خود به منطقه آمد و ۴ میلیارد دلار از کشورهای منطقه گرفت و سیستم پدافند هوایی تمام آنها را با هم یکپارچه کرد و امروز همه آن امکانات مستقیم و غیرمستقیم مقابل موشک های ما صف کشیده اند، همچنین پدافند آمریکا، ناتو و گنبد آهنین نیز در برابر ما صف آرایی کرده اند.

قالیباف با تأکید بر اینکه ما باید بدانیم در این جنگ مقابل چه کسانی ایستاده ایم و به این ایستادگی افتخار کنیم، یادآور شد: امروز همه آزادیخواهان جهان، ایرانیان و مسلمانان با هر گرایش و مذهبی به ایران اسلامی و شیعه افتخار می کنند. بسیاری از این افراد از نخبگان ارزشمند و برجسته هستند. یکی از این افراد که در یکی از کشورهای عربی زندگی می کرد ملاقاتی با من در تهران داشت و به من گفت که در جریان این جنگ، افرادی پای کار آمدند که نسبت به ایران نگاه دیگری داشتند اما بعد از این جنگ و عملکرد ایران، متحول شدند و به میدان آمده اند، منبر می روند، مصاحبه می کنند و قلم می زنند.

رئیس قوه مقننه ادامه داد: از این رو باید باور کنیم که شرایط ویژه است چرا ما را با همه باورهای اسلامی خود و آمریکا و رژیم صهیونیستی را با همه باورهای باطل خود مقابل یکدیگر قرار داده است.

رژیم صهیونیستی نازیسم قرن ۲۱ است

وی با بیان اینکه رژیم صهیونیستی هیچگاه مانند امروز تحت فشار نبوده، متذکر شد: این افراد بویی از انسانیت و شرف نبرده اند و از اسلامیت و انسانیت کینه دارند و واقعا نازیسم قرن ۲۱ هستند، از این رو شرایط امروز ویژه است.

قالیباف با بیان اینکه با این تفاسیر امروز اتحاد و انسجام ما باید حول محور ولایت فقیه باشد و باید به موضوعات توجه کنیم، اظهار کرد: در عملیات وعده صادق ۲ با قدرت و تأثیرگذاری بهتری عمل کرده و اکنون نیز نقطه ضعف های خودمان و آنها را بعد از حجم عملیات ها کشف کرده ایم.

رئیس مجلس با بیان اینکه روزهای اول حجم آتش زیادی داشتیم اما بعد از آن با استفاده از تجربه عملیات های وعده صادق ۱ و ۲ توانستیم موفق عمل کنیم، یادآور شد: باید بدانید که ما از زمان عملیات دشمن مطلع بودیم و همه فرماندهان ما در مرکز عملیات های خود حضور داشتند از این رو ما در شیوه عملیات آنها غافلگیر شدیم و نه زمان‌بندی عملیات. آنها آنقدر کثیف و خبیث هستند که در جنگ نیز از شیوه ترور استفاده می کنند.

قالیباف با بیان اینکه در دوران دفاع مقدس که در حال جنگ با صدام بودیم، حضرت آقا به عنوان نماینده حضرت امام(ره) به میدان جنگ آمدند تاکید کرد: در جنگ اخیر نیز باز هم ایشان را در قرارگاه فرماندهی دیدم که مجدد خودشان فرماندهان را جایگزین و برنامه ها را بررسی کردند و خودشان پای کار بودند.

متولدین دهه‌های ۶۰ و ۷۰ شجاعانه‌تر و مدبرانه‌تر از رزمندگان دوران دفاع مقدس جنگیدند

رئیس مجلس با یاد شهیدان سلیمانی، حاجی زاده و رشید، گفت: شهادت می‌دهم که متولدین دهه های ۶۰ و ۷۰ پای قبضه‌های موشکی از رزمندگان عملیات های دفاع مقدس شجاعانه تر و مدبرانه تر جنگیدند و پای کار بودند.

همه مسئولان باید به دنبال ایران قوی برای جنگی باشیم که ممکن است رخ بدهد

وی ادامه داد: اینکه ممکن است مجددا جنگی رخ دهد یا خیر شاید سؤال بسیاری از شما باشد؛ یک مؤمن انقلابی باید همیشه آماده دفاع باشد؛ چند سال است که حضرت آقا از ایران قوی می‌گویند لذا ما باید همواره آماده باشیم.

قالیباف بر همین اساس تصریح کرد: بله ممکن است جنگ رخ بدهد که باید برای آن قوی شویم. بخشی از این قوی شدن دست ما مسئولان از جمله رؤسای قوا، نیروهای مسلح، دولت، مجلس و قوه قضائیه به ویژه در حوزه معیشت و مسکن است که تاکنون کارنامه قابل قبولی نداشته ایم. این مسائل کاملا قابل حل است اما اشکال ما در مسیرهای مدیریتی است که طی کرده ایم. ما نیازمند تحولات در همه ابعاد هستیم.

رئیس نهاد قانونگذاری کشورمان در ادامه تأکید کرد: به عنوان رئیس یک قوه می‌گویم که امروز نسبت به همه دورانی که در آن قرار داشته ام، هماهنگ ترین دوره را میان سران قوا را داریم، اما برخی افراد مباحثی را دنبال می‌کنند که آب به آسیاب دشمن ریختن است درحالی که اساس کار ما باید انسجامی باشد که حرف ولی فقیه ماست.

دشمن صهیونیستی از به‌هم خوردن انسجام در کشور مطمئن شود، مجددا حمله می‌کند

قالیباف در ادامه با اشاره به اینکه حضرت آقا فرمودند ممکن است اطلاعات برخی از افرادی که تریبون دارند، دقیق نباشد، اظهار داشت: وقتی صحبت‌های آقا را بی واسطه می‌شنویم نباید آنها را به گونه دیگری تحلیل کنیم.

رئیس قوه مقننه در بخش دیگری ازسخنان خود گفت: البته دشمن صهیونیستی و سگ هار منطقه همان دشمنی است که اگر ضعف پدافندی خود را برطرف کرده و اطمینان پیدا کند، می تواند آتش ما را متوقف کند و آمریکا حمایت تام از او می کند و بداند که توانسته انسجام ما را در جامعه از بین ببرد، مجددا حمله می کند.

وی افزود: در طول جنگ اخیر، نتانیاهوی جنایتکار ویدئویی منتشر و خطاب به ایرانیان اعلام کرد ما کار خود را انجام داده ایم و اکنون نوبت شما مردم ایران است که به میدان بیایید اما مردم عزیز ایران به دهان او زدند.

قدرت ما به قلب مردم است

وی در ادامه با تأکید مجدد بر اینکه اگر صهیونیست ها مطمئن باشند می توانند شرایط کشور ما را به هم بریزند لحظه ای در حمله مجدد به ما تردید نخواهند کرد لذا حفظ انسجام و یکپارچگی اساس کار ماست، عنوان کرد: قدرت ما به موشک‌ها و پدافندمان نیست بلکه به قلب مردم است که اگر با ما باشد و برای ایران و اسلام بتپد، موشک‌ها نیز پرقدرت تر و اثربخش تر خواهند بود.

رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان اینکه ما برای قوی بودن دو وظیفه داریم، گفت: بخشی از آن بر عهده ما مسئولان است؛ ما ضعف های مدیریتی داریم که باید آنها را برطرف کنیم که با انسجام و تلاش در حال برطرف کردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت هستیم.

متأسفانه مردم را از اداره کشور حذف کرده‌ایم

قالیباف در ادامه با یادآوری این مطلب که مدیر اگر مدیر باشد اختیار و اعتبار را جذب می کند، اذعان کرد: ما باید کشور را با مردم اداره کنیم اما متأسفانه آنها را از اداره کشور حذف کرده ایم و این اشکال ماست. ۸۰ درصد اقتصاد کشور دولتی و بخشی از آن خصولتی است و ده‌ها میلیارد دلار در سال هدر می دهیم که همه اشکال کار ماست اما با همه وجود حل آن را پیگیری می کنیم.

رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه با اشاره به اینکه وظیفه بعدی به عنوان افراد انقلابی، پای کار آوردن مردم است، گفت: اگر زمان انتخابات هر حرف سیاسی و جناحی داشتیم اکنون باید آن را کنار بگذاریم و همه باید حول محور ولی فقیه بایستیم و اجازه ندهیم اختلاف ایجاد شود. مهم ترین کاری که دشمن امروز انجام می دهد این است که رابطه میان امام و امت را قطع کند و میان آنها شکاف ایجاد کند لذا ما باید آن را محکم حفظ کنیم.

انقلاب یعنی مسجد

وی با تأکید بر اینکه انقلاب همین مسجد است و شما باید در این میدان باشید، عنوان کرد: همه شما اقدامات مرا در هر حوزه ای بوده ام دیدید، زمانی که ناجا بودم سامانه ۱۱۰ را راه اندازی کردیم و از این طریق از ظرفیت مردم برای برقراری امنیت خود آنها استفاده کردیم تا صرفا از ظرفیت نیروهای نظامی استفاده نشود که ممکن بود آسیب های بیشتری داشته باشد از آن به بعد بود که ۶۰ میلیون نفر نیروی پلیس شدند و هر اتفاقی را خودشان گزارش می دادند و این همان مردمی سازی است.

قالیباف با بیان اینکه استفاده از مردم صرفا نباید محدود به زمان انتخابات شود، بلکه باید در اداره امور کشور و مباحث اقتصادی نیز حضور داشته باشند، ابراز کرد: اینکه می گوییم مردم در اداره امور باشند صرفا برای دوره بعد از جنگ ۱۲ روزه تحمیلی نیست بلکه از قبل برای آن برنامه داشتیم و اصل آن در برنامه هفتم آمده است که حتی به پیش از دوران ریاست جمهوری شهید رئیسی و به اندیشکده ها و جوانان متخصصی باز می گردد که آن را دنبال می کردند.

مساجد به عنوان حلقه‌های میانی در قانون برنامه هفتم مورد توجه قرار گرفته است

رئیس نهاد قانونگذاری کشورمان در ادامه با اشاره به اهمیتی که به حلقه های میانی و گروههای جهادی در جریان تدوین و تصویب قانون برنامه هفتم پیشرفت داده شده، عنوان کرد: مساجد نیز جزء آنها محسوب می شوند. از گذشته معتقد بودم ما باید کشور را با پنج «میم» اداره کنیم؛ مسجد، منزل، محله، مدرسه و مجازی که همه این ۵ حوزه باید با تفکر مسجدی اداره شود و این تفکر مسجدی است که تفکر انقلاب است.

مسجد باید صدای مردم باشد

قالیباف با تأکید بر اینکه مسجد ما باید مسجد تراز باشد، گفت: من به عنوان نماینده مجلس خود را مکلف به انجام وظایفم می دانم اما بسیاری از مشکلات حتی ناترازی انرژی و سوخت را می توان با استفاده از ظرفیت مساجد حل کرد. صرفه جویی یکی از این راهکارهاست که فرهنگ مردم باید برای آن ارتقا یابد و محل این ارتقای فرهنگ نیز مساجد است.

رئیس مجلس در ادامه با تأکید بر اینکه مساجد باید محل حضور و صدای مردم با هر سلیقه، میزان دینداری باشد، عنوان کرد: برخی مساجد در حوزه پیگیری آسیب های اجتماعی بسیار فعال هستند تا کار را پیش ببرند. شما باید مطالبه گری کرده و به ما منعکس کنید که ما پاسخگو خواهیم بود. مسجد باید صدای مردم باشد و اگر این اتفاق افتاد، دیگر شاهد اتفاقات ناگوار گذشته نخواهیم بود.

کشور نیازمند ایجاد قرارگاه مسجدی است

وی با اشاره به اینکه اعتبارات کشور کم نیست اما متأسفانه در جای نادرست استفاده می شود، گفت: ما قطعا باید یک قرارگاه مسجدی ایجاد کنیم تا پای همه مردم به مسجد باز شود. مشکلات صرفا با نامه نگاری حل نمی شود. همه چیز باید ساماندهی و سامانه‌ای شود.

رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: کار در مسجد باید با محوریت امام جماعت باشد و زعمای مردم باید در مسجد حضور داشته باشند و امور مختلف از همین مسیر پیگیری شود، مثلا اگر شما به عنوان ائمه جماعات تأیید کردید یارانه کسی قطع نشود، سیستم باید آن را بپذیرد.

قالیباف در ادامه با بیان اینکه تمام این موضوعات بر اساس قوانین برنامه هفتم است، گفت: حلقه های میانی یعنی رابط های مستقیم مردم با شبکه دولت در محلات که جز در بچه های مسجدی و جهادی جای دیگری نیست.

هویت‌بخشی به مساجد، وظیفه مسئولان است

رئیس قوه مقننه در ادامه با اشاره به دوران دفاع مقدس گفت: آن زمان افرادی به جبهه می آمدند که ممکن بود نماز یومیه هم نخوانند اما وقتی پای کار آمدند نمازشب‌خوان هم شدند.

وی با تاکید بر اینکه ما باید همه افراد محله را پای کار مساجد بیاوریم و نباید استثنا قائل شویم افزود: نگویید این کار شدنی نیست. اگر قصد دارید با رژیم صهیونیستی مبارزه کنید باید بدانید که اصل مبارزه این است. امام(ره) فرمودند از فانتوم ها نترسید اما از خالی بودن مساجد بترسید و همین تذکر، مسئله امروز ماست که باید به آن توجه کنیم.

قالیباف افزود: ما به عنوان مسئولان مکلف هستیم که هویت را به مسجد بدهیم. از شما خواهش می کنم مساجد را صرفا برای نماز باز نکنید.

شبکه مساجد برای پای کار آوردن مردم، راه‌اندازی شود

قالیباف در ادامه تصریح کرد: به عنوان یک نمازگزار و کسی که از زمان مدرسه مکبر بوده ام، می گویم که من شاگرد امثال شما در مسجد هستم. قوی بودن یعنی صدای مردم باشید و شبکه مساجد را راه اندازی کنید تا هر کسی حتی اگر خطاکار هم هست با تحولی که در او ایجاد می شود، به سمت مسجد بیاید.

رئیس دستگاه تقنینی کشور با تأکید بر اینکه مدیران کل استان ها و ائمه جمعه باید بعد از نماز در مسجد بمانند و مشکلات مردم را برطرف کنند، خاطرنشان ساخت: نیروهای مسلح شجاعانه و ایثارگرانه پای قبضه های موشک ها رفتند و اجازه ندادند نقشه های دشمن عملیاتی شود، ما و شما نیز باید ادامه دهنده راه آنها باشیم، ان‌شاءالله.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از ظرفیت مردم نباید صرفا در زمان انتخابات استفاده کرد/ جنگ شناختی امروز نباید با دوران دفاع مقدس مقایسه شود/ صهیونیست‌ها از تفرقه مطمئن شود، دوباره حمله می‌کند

از ظرفیت مردم نباید صرفا در زمان انتخابات استفاده کرد/ جنگ شناختی امروز نباید با دوران دفاع مقدس مقایسه شود/ صهیونیست‌ها از تفرقه مطمئن شود، دوباره حمله می‌کند بیشتر بخوانید »

ارسال بیش از ۲ هزار اثر به کنگره بین‌المللی شعر «از فصل به سر رسیدن»

ارسال بیش از ۲ هزار اثر به کنگره بین‌المللی شعر «از فصل به سر رسیدن»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از کهگیلویه و بویراحمد، حجت‌الاسلام والمسلمین «سید رضا افتخاری» مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد در نشست خبری به مناسبت سومین کنگره بین‌المللی شعر تحت عنوان «از فصل به سر رسیدن»، با شعار حسین قلب دوران هست اکنون این قلب در ایران می‌تپد به اهمیت آن در تقویت هویت ملی و انقلابی و خدمت به عرصه شعر متعهد اشاره و اظهار داشت: این رویداد بستری برای کشف و معرفی استعداد‌های درخشان ادبی و انعکاس مضامین عمیق عاشورایی و ارزش‌های دفاع مقدس در سطح بین‌المللی هست.
 
وی افزود: جنگ ۱۲ روزه غزه، ادامه راه دفاع مقدس و نمایش دیگری از رشادت‌های عاشورایی ملت‌های مستضعف در برابر ظلم هست و این کنگره می‌کوشد با زبان هنر و شعر، این حماسه‌ها را ثبت کند.
 
مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد تصریح کرد: این کنگره نه تنها به پاسداشت رشادت‌های فرماندهان شهید و وحدت اقوام ایرانی می‌پردازد، بلکه رسالت خود را محکومیت جنایات عصر حاضر، که به یزیدیان تشبیه شده‌اند، قرار داده هست.
 
حجت‌الاسلام افتخاری گفت: استقبال گسترده شاعرانی از پنج کشور ایران، افغانستان، پاکستان، هند و تاجیکستان، با ارسال ۲ هزار و ۷ اثر از ۸۷۳ شاعر، نشان‌دهنده عمق و گستره پیام این کنگره در سطح منطقه و جهان اسلام هست
 
وی بیان کرد: فرآیند داوری آثار در دو بخش اصلی «گویش لری» و «گویش قشقایی» در بخش گویشی ۸ برگزیده و ۴ شایسته تقدیر انتخاب شدند با دقت و ظرافت بالا توسط اساتید برجسته استانی و کشوری انجام شد.
 
حجت‌الاسلام افتخاری اضافه کرد: در نهایت، از میان آثار دریافت شده، ۲۳ شعر در بخش فارسی به عنوان آثار برگزیده و ۸ شعر شایسته تقدیر شناخته شدند که در میان آنها، حضور دو شاعر از کشور‌های افغانستان و پاکستان در لیست برگزیدگان، بر جنبه بین‌المللی این کنگره می‌افزاید.
 
مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد انتخاب پنج شاعر برتر نهایی، به رای مستقیم مردم واگذار شده که نشان از مردمی بودن این رویداد فرهنگی دارد. 
 
وی خاطرنشان کرد: آیین پایانی و اختتامیه سومین کنگره بین‌المللی شعر «از فصل به سر رسیدن» در تاریخ دوم شهریورماه ۱۴۰۳ برگزار خواهد شد و انتظار می‌رود با اجرای زنده و قرائت اشعار توسط شاعران برگزیده، شبی به یاد ماندنی برای علاقه‌مندان به شعر و ادب رقم بخورد.
 
انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

ارسال بیش از ۲ هزار اثر به کنگره بین‌المللی شعر «از فصل به سر رسیدن»

ارسال بیش از ۲ هزار اثر به کنگره بین‌المللی شعر «از فصل به سر رسیدن» بیشتر بخوانید »

معرفی کتاب/ «زندگی به وقت مردن»

معرفی کتاب/ «زندگی به وقت مردن»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از کهگیلویه و بویراحمد، کتاب «زندگی به وقت مردن» به نویسندگی «منوچهر نیاکان اصل» و با حمایت اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و مقاومت استان کهگیلویه و بویراحمد به چاپ رسیده هست. 
 
 
کتاب «زندگی به وقت مردن» خاطرات پیشکسوت و آزاده دفاع مقدس «رحمان دستمردی» هست که سال ۱۴۰۳ در ۲۲۸ صفحه و در ۱۰۰ جلد توسط انتشارات مارون و با مشارکت حوزه هنری استان کهگیلویه و بویراحمد، کنگره ملی شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد و اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس منتشر شده هست. 
 
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: 
 
بعد از پایان تنبیه خورشید دستور می‌دادند که هر کس به طرفی برود و کسی حق نداشت حتی برای یک لحظه کنار کسی بایستد و یا حتی یک کلمه حرف بزند تجمع و نگاه کردن به همدیگر و حتی کادر اردوگاه ممنوع بود.
 
بعضی وقت‌ها که سربازان یا افسران بعثی با خانواده یا مافوق خود مشکل داشتند ما قرص مسکنی می‌شدیم برای لحظات آنها با ایجاد بهانه‌ای ما را به باد کتک می‌گرفتند تا کمی آرام شوند. روز‌ها به همین منوال می‌گذشت و حساب همه چیز را از یاد برده بودیم فکر به خانه و خانواده خوشبختی و رؤیا تنها باید به یک چیز فکر می‌کردیم و آن زنده ماندن و امید به پیروزی و اشغال کامل سرزمین عراق توسط نیرو‌های خودی برای آزاد سازیمان بود، پس باید شرایط را تاب می‌آوردیم.
 
یکی از روز‌ها هلی کوپتری از بالای سرمان گذشت. من که کنجکاو دیدنش شدم سرم را به آسمان چرخاندم این عادتی بود که از کودکی با من همراه بود. هر وقت صدای آنها را در روستا می‌شنیدیم همه‌ی بچه‌های روستا بیرون می‌آمدیم و تا ناپدید شدن از نظر با نگاهمان آن را دنبال می‌کردیم. این لحظات مرا به روستا و گذشته‌ی شیرین می‌برد در همین حین یکی از افسران بالای سرم حاضر شد و با زبان فارسی گفت: داشتی به چی نگاه می‌کردی؟» برای یک لحظه اضطراب وجودم را فرا گرفت؛ شتابزده گفتم: گردنم دردمی کرد سرم رو چرخوندم گفت تو غلط کردی سرت رو چرخوندی بعد مرا به باد فحش و ناسزا گرفت و با شلاقی که توی دستش بود محکم زد توی سرم، سرم گیج رفت و بعد مرا با تمام توان زیر ضربات کابل گرفت. 
 
انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

معرفی کتاب/ «زندگی به وقت مردن»

معرفی کتاب/ «زندگی به وقت مردن» بیشتر بخوانید »

تولید ۶۰ هزار دقیقه برنامه در صداوسیمای کهگیلویه و بویراحمد جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت

تولید ۶۰ هزار دقیقه برنامه در صداوسیمای کهگیلویه و بویراحمد جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از کهگیلویه و بویراحمد، سید «سید شهریار گنجی» مدیرکل صداوسیمای استان کهگیلویه و بویراحمد در نشست کمیته فرهنگی، اجتماعی و رسانه‌ای دفاع مقدس، با شاره به جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، اظهار داشت: اقدامات رژیم غاصب صهیونیستی و تجاوز به حریم و خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران، ضرورت پرداخت جدی به موضوعات مقاومت و دفاع مقدس را مضاعف و بلکه صد چندان کرده هست.
 
 
وی افزود: دشمنی‌های استکبار جهانی، که در دوران دفاع مقدس صدام نیز بازیچه‌ای در دست آنها بود، ادامه دارد و اکنون در رأس این استکبار، آمریکای جهان‌خوار قرار دارد.
 
مدیرکل صدا و سیمای استان کهگیلویه و بویراحمد عنوان کرد: آمریکا و ابزار‌های آن، از جمله توطئه، تحریم، جنگ سخت و نرم، و استفاده از سرویس‌های اطلاعاتی جهان غرب و هر چیزی که مانع پیشرفت ملت ایران و سربلندی نظام جمهوری اسلامی باشد، را هدف قرار داده‌اند. 
 
گنجی تصریح کرد: هدف اصلی آمریکا و متحدانش، ناکامی ملت ایران در تعالی علمی، فرهنگی و تأثیرگذاری بر جهان هست. موضوع دانش هسته‌ای و انرژی اتمی نیز بهانه‌ای شده تا روش‌های ترکیبی خبیثانه خود را برجسته کنند.
 
وی ابراز داشت: صدا‌هایی که از دانشگاه‌های آمریکا و در میان جوانان اروپایی و آمریکایی در حمایت از ملت مظلوم فلسطین و غزه شنیده می‌شود، ادامه همان تشخیص و تدبیر مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم و نامه‌نگاری ایشان با جوامع غربی هست.
 
گنجی ادامه داد: این حرکت، در واقع ادامه مکتب عاشورا و نهضت نورانی امام خمینی (ره) و جهانی شدن آن هست که امروز در دانشگاه‌ها، خیابان‌های لندن، پاریس، واشنگتن و تجمع میلیونی اخیر در سیدنی استرالیا به وضوح دیده می‌شود.
 
 وی به پیاده روی میلیونی اربعین حسینی اشاره کرد و اضافه کرد: با وجود اینکه ابر رسانه‌های غربی، حرکت عظیم و میلیونی راهپیمایی اربعین را بازتاب نمی‌دهند، اما امروز هر موبایل یک رسانه هست و شهروندان نیز رسانه محسوب می‌شوند. این فریاد آزادی‌خواهی خاموش نخواهد شد و نور این نهضت در دنیا بازتاب خواهد یافت.
 
مدیرکل صداوسیمای استان کهگیلویه و بویراحمد  با اشاره به برگزاری موفق دومین کنگره ملی شهدای استان، از تولید و پخش ۶۰ هزار دقیقه برنامه در صدا و سیمای استان با هزینه‌ای بالغ بر ۱۳ میلیارد تومان خبر داد و گفت: سردار شهید «حسین سلامی» این رویداد را کم‌نظیر و خاص‌ترین اجلاسیه توصیف کرد.
 
گنجی اضافه کرد: صداوسیمای استان علاوه بر برنامه‌های رسمی و کنگره‌ها، در موارد کوچک‌تر مانند معرفی کتاب‌ها، برنامه‌های موضوعی، فصلی، مناسبتی و حتی تولیدات فضای مجازی در حوزه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت آمادگی لازم را دارد.
 
وی با اشاره به موفقیت کرسی‌های آزاداندیشی در سایر استان ها، خواستار الگوبرداری و همکاری با بسیج دانشجویی و دانش‌آموزی برای برگزاری مشابه این برنامه‌ها در استان شد و بر لزوم استفاده از ظرفیت جوانان در بیان مطالبات تأکید کرد.
 
این مسئول یادآور شد: این برنامه‌ها با حضور تعدادی جوان بدون مجری، مطالبات و سوالات خود را از مسئولین در استودیو مطرح می‌کنند و مسئولین به سوالات پاسخ می‌دهند. این رویکرد، از زبان خود جوانان مطالبات را بیان می‌کند.
 
گنجی خاطرنشان کرد: وظیفه ما این هست که توان یکدیگر را به خدمت بگیریم و با همکاری و همدلی تکالیف فرهنگی خود را به نحو احسن انجام دهیم و در پیشگاه شهدا و خداوند سربلند باشیم.
 
انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

تولید ۶۰ هزار دقیقه برنامه در صداوسیمای کهگیلویه و بویراحمد جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت

تولید ۶۰ هزار دقیقه برنامه در صداوسیمای کهگیلویه و بویراحمد جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت بیشتر بخوانید »