دوران قاجار

نیاز جامعه به گروه‌های مرجع جدید برای انتخابات

نیاز جامعه به گروه‌های مرجع جدید برای انتخابات



گروه‌های مرجع و نخبگان، نقش مهمی  در تعالی و انحطاط جامعه دارند. حوزه و دانشگاه به‌عنوان دو نهاد عظیمی که بخش عمده‌ای از نخبگان را در خود جای‌داده‌اند نقش محوری در پیشرفت یا عقب‌گرد جامعه دارند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت:

۱- گروه‌های مرجع و نخبگان، نقش مهمی در تعالی و انحطاط جامعه دارند. حوزه و دانشگاه به‌عنوان دو نهاد عظیمی که بخش عمده‌ای از نخبگان را در خود جای‌داده‌اند نقش محوری در پیشرفت یا عقب‌گرد جامعه دارند.

۲- مسئولیت‌پذیری نخبگان ، در قبال تعالی یا انحطاط جامعه فوق‌العاده مهم است که امام (ره) همواره انگشت اشاره به آن داشتند و یک وقتی فرمودند : «مسئولیت بزرگ سعادت ملت را شما و ما باید بیمه کنیم قشر روحانی و قشر دانشگاهی ! سعادت ملت را شما باید بیمه کنید.»

عالمان صالح حوزه و دانشگاه در برابر «دین» و «جامعه» مسئولیت مستقیم دارند. روحانیون ازنظر امام، امین و خادم مردم و ناصح و مشفق اند و پشتوانه استقلال کشور و مسئولیت آن‌ها فقر ستیزی و حمایت از محرومان است.

دانشگاهیان ازنظر امام (ره) مغز متفکر ملت، موجب اعتلای جامعه و ایجاد تحول و تربیت انسان‌ها و اصلاح فرهنگ جامعه هستند.

۳- «انحطاط» به معنای فرو فرستادن چیزی از بالا به پایین، کج‌روی فرد و جامعه است که نتیجه ‌آن سقوط است. انحطاط به معنای عقب‌ماندگی و انحراف از مسیر تعالی است.

«تعالی» نقطه مقابل انحطاط است. تعالی، انسان را در رسیدن به سعادت و کمال مطلوب موفق می‌کند. مرز بین انحطاط و تعالی، صراط مستقیم است.

راهی که انسان وجامعه ذره‌ای از آن منحرف شود به انحطاط و گمراهی سقوط می‌کند.

۴- ایران طی ۲۰۰ ، ۳۰۰ سال گذشته به‌ویژه در دوران قاجار و پهلوی همواره در سراشیبی «انحطاط» حرکت می‌کرده است. درست زمانی که دشمنان اسلام در غرب نقشه تجزیه کشورهای اسلامی را طراحی و عملیاتی می‌کردند.

انقلاب اسلامی به رهبری امام (ره) نقطه پایانی بر این انحطاط روزافزون بود. ما گرفتار حاکمانی بودیم که شب‌ها به می‌خوارگی و هرزگی در حرم‌سراهای خود مشغول بودند و روزها برای حفظ تاج‌وتخت خود به وطن‌فروشی و خاک فروشی می‌پرداختند.آن‌ها غم ملت و فقر مردم را نداشتند فقط به جمع کردن مال‌ومنال و ثروت مشغول بودند.

۵- ما قدر نعمت انقلاب و رهبری الهی آن را باید بدانیم. بیش از چهار دهه است که حکومت دو رهبر الهی را تجربه کرده‌ایم. رهبرانی که تن به ذلت و تسلیم در برابر دشمن ندادند. وجبی از خاک ایران را به دشمن ندادند. دارایی و ثروت آنان حتی از متوسط جامعه پایین‌تر بود و به مال دنیا به‌اندازه همان سجاده‌ای که بر آن نماز می‌گزارند اکتفا کردند.

پیروزی‌های شگرف این چهاردهه اخیر نشان می‌دهد ملت ایران مسیر تعالی را به‌سرعت طی می‌کند. کافی است به این اعتراف دو رسانه رژیم اشغالگر قدس دقت کنیم.

هاآرتص: توازن قوا در منطقه به‌سرعت در حال تغییر است.

تایمز اسرائیل : ایران در حال ساخت خاورمیانه جدید است.

رژیم اشغالگر قدس که در سال ۱۹۶۸ در جنگ ۶ روزه ارتش‌های مصر، سوریه، اردن و لبنان را در هم شکست و سرزمین‌های وسیعی را به اشغال درآورد امروز در محاصره نیروهای مقاومت در درون و بیرون مثل بید می‌لرزد. ایران امروز ضمن حفظ مرزهای کشور، عمق استراتژیک خود را تا پشت مرزها و درون مرزهای رژیم اشغالگر قدس توسعه داده است.

۶- برگردیم به مقوله انحطاط و تعالی ، ببینیم ما در کجای تاریخ اسلام و ایران ایستاده‌ایم. وظیفه و مسئولیت نخبگان و گروه‌های مرجع چیست؟ حرکت به کدامین سو، رسیدن به تعالی را تضمین می‌کند.

مهم‌ترین و بزرگ‌ترین امتیاز انقلاب اسلامی این است که ریشه در قیام انبیا و اولیای الهی در طول تاریخ داشته است. نقطه پرگار دایره قدرت در ایران مردم هستند که فقط به اراده خدا تکیه کرده‌اند. مردم موفق شده‌اند سازه‌ای از حکمرانی را طراحی کنند که با نظام‌های متعارف جهانی متفاوت است.

۷- سلامت انتخابات آینده و امنیت آن بستگی به اخلاق رقابت اضلاع آن دارد . صورت‌مسئله رقابت این انتخابات بستگی به درک آن‌ها از مسائل جامعه در حوزه اقتصاد، سیاست و فرهنگ دارد. اگر اخلاق رقابت رعایت شود و مسائل مبتلا به جامعه به‌درستی ادراک شود شاهد مشارکت وسیع مردم خواهیم بود. میزان مشارکت ربط مستقیم به اقتدار ملی و ناامید شدن دشمن به فشار بیشتر به کشور دارد.

مردم برای انتخاب احسن نیاز به قاب جدیدی از گروه‌های مرجع دارند که حرف برای گفتن، فکر برای حل مشکلات و عزمی برای ساخت ایران قوی داشته باشند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نیاز جامعه به گروه‌های مرجع جدید برای انتخابات بیشتر بخوانید »

آن سوی فتنه مسموم‌سازی مأموریت ترور شخصیت نظام

آن سوی فتنه مسموم‌سازی مأموریت ترور شخصیت نظام



اقدام هماهنگ رسانه‌های زنجیره‌ای غربگرا در متهم کردن نظام و تبرئه دشمنان از دخالت در فتنه «مسموم‌سازی»، این گمانه‌ را که سرویس‌های جاسوسی بیگانه پشت سر سناریوی اخیر قرار داشته‌اند،تقویت کرده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اخیراً عناصر متعددی مانند عباس عبدی در اعتماد و عباس آخوندی در شرق تلاش کردند تا کاملاً دشمنان ملت ایران را در ماجرای «مسموم‌سازی مدارس» تبرئه کنند و در عوض بدون کمترین سند و مدرک و دلیل، نیروهای مذهبی و نظام را متهم نمایند. بعد از آن هم صادق زیباکلام در مهمل‌بافی مشابهی نوشت: اگر کسی در سال ۱۳۵۷ که در اوج مبارزه علیه رژیم شاه بودیم و می‌خواستیم یک نظام جدیدی را جایگزین نظام شاهنشاهی نماییم از ما می‌پرسید که نظام شما چگونه نظامی است به او پاسخ می‌دادیم این نظام برتر از اومانیسم غربی و سوسیالیسم شرقی خواهد بود. این نظام تمام خوبی‌های نظام‌های مطرح دنیا را داراست اما معایب آن نظام‌هـا را همراه نخواهد داشت. نظامی که شرق و غرب، ملتهای دیگر و تمدن‌های دیگر باید بیایند و از آن الگو بگیرند ما واقعا به اینها اعتقاد داشتیم و برای آن مبارزه کردیم اگر کسی به ما می‌گفت که سال‌ها بعد برخی پیدا خواهند شـد که همچون زمان قاجار که عده‌ای مدارس را خراب می‌کردند و نمی‌خواهند دانش‌آموزان بـا احساس آرامش در مدارس حاضر شوند، به او جواب می‌دادیم که تو مشـاعر خود را از دست داده‌ای.

در دوران قاجار عـده‌ای علنی با درس خواندن دختران و پسران مخالف بودند. اما گویا در قرن ۲۱ در ایران افرادی پیدا شـده‌اند که می‌خواهنـد برای دانش‌آموزان دختر ترس و وحشت ایجاد کننـد و در دل والدین تـــرس بیندازند که شاید نباید اجازه داد که بچه‌ها به مدرسه بروند. جمهوری اسلامی که از نظر اطلاعاتی و امنیتی آن‌قدر توانمند است که اگر کسی در هرجای دنیا حرکتی علیه ایران انجام دهد بلافاصله شناسایی می‌شود اما خیلی عجیب است که یک دو جین مدرسـه با این مشکل روبه رو شده‌اند و رئیس نیروی انتظامی می‌گوید باید رسیدگی کنیم؛ آموزش و پرورش می‌گوید باید رسیدگی کنیم، اما از تنها چیزی که خبری نیست رسیدگی است.»

همچنین عبدالصمد خرمشاهی از دیگر عناصر مرتبط با گروهک‌ها به روزنامه آرمان گفت: این موضوع که اتفاقات اخیر بر اساس برخی عقاید مذهبی منحرف انجام می‌شود، توسط آقای میبدی یزدی عنوان شده بود که گروهی موسوم به«هزاره گرا» در پشت پرده این ماجرا هستند. با این وجود تا زمانی که دلیل اصلی این ماجرا مشخص نشود چنین اظهارنظرهایی بیشتر براساس حدس و گمان است. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که مسببان اصلی این ماجرا باید هرچه سریع‌تر شناسایی و دستگیر می‌شدند تا کار به اینجا نرسد.

اگر پشت پرده این مسائل یک تفکر زن‌ستیز قرار دارد باید هرچه زودتر جنبه‌های مختلف آن افشا شود. به هر حال وجود چنین تفکراتی در جامعه می‌تواند در زمینه‌های مختلف چالش ایجاد کند. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که برخی از مسئولان پشت پرده این ماجرا را به دشمن و توطئه خارجی ارتباط داده‌اند. اما باید عنوان کرد که ما با دشمن داخلی نیز مواجه هستیم. دشمن داخلی به مراتب از دشمن خارجی خطرناک‌تر است. کسانی که پشت پرده این ماجرا هستند یا کسانی هستند که دارای افکار متحجر و زن‌ستیز هستند و یا کسانی هستند که افکاری مانند این گروه دارند و به تعبیر من دوستان نادان هستند. براساس حدس و گمان نمی‌توان در این زمینه اظهار نظر کرد و باید هرچه زودتر پشت پرده این ماجرا مشخص شود.

در همین حال روزنامه هم میهن در تحلیل مشابهی نوشت: «مسمومیت‌های سریالی دانش‌آموزان دختر بیش از سه ماه است که ادامه دارد و بالاخره عمدی بودن آن با انگیزه جلوگیری از مدرسه رفتن دختران از سوی یکی از معاونان وزارت بهداشت و درمان مورد تایید قرار گرفت. همزمان شدن این موضوع با بسته شدن درهای مراکز آموزشی به روی دختران افغان توسط طالبان از یک‌سو و حرکت سراسری با محوریت گسترش آزادی‌ها و حقوق و نقش اجتماعی سیاسی زنان در ایران از سوی دیگر، حکایت از خیز بلند متعصبان واپسگرا برای تداوم سلطه و گسترش حضور خود به هر قیمت در صحنه قدرت دارد. ریشه این اقدامات به بازگشت پیروزمندانه طالبان به قدرت با فرار و فروپاشی مفتضحانه نیروی نظامی یک ابرقدرت و حکومت برساخته آنها پس از بیست سال درگیری صبورانه طالبان برمی‌گردد. صاحبان دیدگاه آخرالزمانی هزاره‌گرا ایمان یافتند.

باور کردنی نیست که به مدت ۳ ماه افرادی می‌توانند با امکاناتی که قطعاً از دسترس عموم به دور است چنین مخفیانه و در میان روز به مدرسه‌های دخترانه با ممنوعیت ورود آقایان برسد و بی‌صدا منفجر شود و فاجعه بیآفریند و هیچ‌کس چیزی ندیده یا به کسی مشکوک نشده باشد و در این همه دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی و سیاسی و عقیدتی کسی باخبر نباشد. این‌جاست که مشابهت حرکت اجتماعی اخیر و استقرار طالبان در افغانستان روشن می‌شود…

اگر اینجا افغانستان بود سخنگوی مربوط به رسانه می‌آمد و با صراحت می‌گفت ما کردیم و خوب کردیم و باز هم می‌کنیم ولی اینجا افغانستان نیست. در دوره صفویه علمای بزرگ اعلام کردند که سلطنت صفوی متصل به ظهور خواهد شد و این دروغ را آن‌قدر گفتند که سازندگان آن هم باور کردند و در نهایت بر شاه سلطان حسین آن رفت که رفت. شرایط امروز ایران، عقلا را از تکرار تاریخ نگران می‌کند مخصوصاً که آنجا پای محمود و اشرف افغان در میان بود و امروز روح طالبان».

به نظر می‌رسد مراجع قضایی و امنیتی با احضار و بازجویی از منتشرکنندگان این اتهام پراکنی‌های مشابه بتوانند سرنخ‌هایی از اتاق عملیات فتنه اخیر به دست آورند؛ فتنه‌ای که مأموریت قانونی آن، ترور شخصیت نظام توسط یگان رسانه‌ای فتنه اخیر است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آن سوی فتنه مسموم‌سازی مأموریت ترور شخصیت نظام بیشتر بخوانید »