به عقیده کارشناسان صهیونیست، روند فعلی اجرای آتشبس در غزه، منجر به ایجاد ابهاماتی شده است که در صورت حل نشدن آنها، میتواند منجر به اختلاف گسترده میان تلآویو و واشنگتن شود.
سرویس جهان مشرق – الداد شاویت، سرهنگ بازنشسته ارتش رژیم صهیونیستی، با سابقه خدمت در سازمان اطلاعات نظامی (آمان) و دفتر نخستوزیری رژیم صهیونیستی، در رابطه با نقاط اختلاف و چالش میان رژیم صهیونیستی و آمریکا در رابطه با توافق آتشبس غزه نوشت:
سلسله بازدیدهای مقامات ارشد دولت آمریکا از اسرائیل، همراه با آمادگیهای ارتش آمریکا در مقر پیشرو در کریات گات، جایی که نظارت بر توافق آتشبس در آن انجام میشود، نشاندهنده اهمیت زیادی است که رئیسجمهور ترامپ برای تضمین موفقیت این توافق قائل است.
این توافق، از دیدگاه او، قرار است پایهای برای معماری منطقهای جدید در غرب آسیا باشد که در مرکز آن گسترش توافقات صلح ابراهیمی قرار دارد.
شاویت در رابطه با فشار آمریکا بر رژیم صهیونیستی به منظور جلوگیری از به خطر اندختن آتشبس نوشت:
دولت، به رهبری ترامپ و مشاوران ارشدش، خط سفت و سختی در برابر حماس اتخاذ کرده است، از جمله تهدید به اقدام نظامی در صورت نقض توافق و عدم خلع سلاح، اما در عین حال فشار فزایندهای بر اسرائیل وارد میکند تا از گامهایی که ممکن است اجرای طرح را به خطر بیندازد، خودداری کند.
وزیر امور خارجه مارکو روبیو بارها تکرار کرده که «هیچ طرح جایگزینی وجود ندارد» و این توافق تنها مسیر به سوی ثبات است خود ترامپ بارها تأکید میکند که اسرائیل تنها «در صورتی که او تأیید کند» دست به اقدام خواهد زد، که به طور ضمنی یعنی اوست که تعیین میکند آیا حماس توافق را نقض کرده یا نه. همچنین رئیسجمهور قول داده که «اسرائیل بر هیچ منطقهای در کرانه باختری اعمال حاکمیت نخواهد کرد».
وی در ادامه به مسائلی اشاره کرد که میتوانند به منجر به اختلاف میان تلآویو و واشنگتن در رابطه با توافق آتشبس شود:
با وجود توافقهای اصولی بین تلآویو و واشنگتن، عزم آمریکا برای شتاببخشی به اجرای روند آتشبس ممکن است شکافهای قابل توجهی بین دو طرف ایجاد کند، به ویژه اگر دولت آمریکا بخواهد «حرکت رو به جلوی سریعی داشته باشد» پیش از آنکه مسائل پیچیده روی میز را حلوفصل کند. برجستهترین موارد در این زمینه عبارتند از:
نیروی چندملیتی: انتظار میرود دولت آمریکا برای استقرار سریع این نیرو در غزه فشار بیاورد، شاید حتی پیش از رسیدن به توافق کامل درباره اختیارات آن و هویت کشورهای شرکتکننده (از جمله مسئله مشارکت ترکیه و یا قطر). اسرائیل از سوی خود، کنترل شدید بر ترکیب این نیروی چند ملیتی، نوع فعالیت نیرو و هماهنگی با عوامل امنیتی و کمکهای بشردوستانه را مطالبه میکند که باید مورد توجه قرار بگیرد.
خلع سلاح: آمریکا به دنبال مکانیسمی بینالمللی تحت نظارت خود است که فرآیند خلع سلاح مرحلهای را همراه با عقبنشینی تدریجی تضمین کند. اسرائیل بر خلع سلاح کامل نیروهای مقاومت فلسطینی به عنوان پیششرط هرگونه تغییر در استقرار نیروهای خود در غزه پافشاری میکند و طرح موازی را رد میکند. تا جایی که معلوم است، هنوز بر سر جدول زمانی و معیارهای ارزیابی پیشرفت طرح، توافق نشده است.
جایگزین حکومتی: واشنگتن، با حمایت کشورهای عربی، تمایل دارد شرط جدایی کامل دولت موقت غزه از تشکیلات خودگردان فلسطینی را تعدیل کند، در حالی که اسرائیل با حضور و ادغام چهرههای مرتبط با تشکیلات خود گردان یا حماس مخالفت میکند و پیش از کاهش حضور ارتش اسرائیل، ضمانتهای امنیتی الزامآور میخواهد.
بازسازی غزه: آمریکا میخواهد از مرحله دوم، برنامه بازسازی مدنی گستردهای با بودجه ائتلاف عربی-غربی را به اجرا درآورد، به عنوان پایهای برای ثبات مدنی و اقتصادی. اسرائیل اما هر قدمی در بازسازی غزه را به تکمیل خلع سلاح و نظارت امنیتی شدید مشروط میکند و پیش از «حذف کامل تهدید نظامی»، با تزریق پول به غزه مخالفت میکند.
این کارشناس صهیونیست در پایان نوشت:
در نهایت – مرحله دوم توافق آتشبس در غزه، روابط آمریکا-اسرائیل را در آزمونی ظریف میان چشمانداز سیاسی آمریکایی و حفظ کنترل امنیتی اسرائیلی [بر غزه] قرار میدهد. در حالی که ترامپ این توافق را اهرمی برای ساخت نظم منطقهای جدید میبیند، اسرائیل بر تضمین امنیت خود و حفظ استقلال عمل خود تمرکز دارد. توانایی غلبه بر شکافها تعیین خواهد کرد که آیا این توافق به یک حرکت منطقهای پایدار تبدیل میشود یا زیر بار اختلافات استراتژیک میان نزدیکترین متحدان فرو میپاشد.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
قیمت هر اونس طلا امروز با ۰.۹۲ درصد افزایش به ۳۹۲۱ دلار و ۴۷ سنت رسید.
به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از رویترز، قیمت طلا برای اولینبار در اولین ساعات معاملات در روز دوشنبه از مرز ۳۹۰۰ دلار گذاشت. افزایش تقاضا برای طلا بهعنوان یک پشتوانه ایمن بهدنبال تعطیلی دولت آمریکا و همچنین انتظار کاهش بیشتر نرخ بهره فدرال رزرو از عوامل روند صعودی قیمت نفت طلا بوده است.
قیمت هر اونس طلا امروز با ۰.۹۲ درصد افزایش به ۳۹۲۱ دلار و ۴۷ سنت رسید. قیمت معاملات آتی طلا در بازار کامکس نیویورک هم با یک افزایش ۰.۹۳ درصدی به ۳۹۴۵ دلار و ۳۰ سنت رسیده است.
تضعیف ارزش ین در پی انتخابات حزب لیبرال دموکرات در ژاپن باعث شد سرمایهگذاران یکی از داراییهای امن خود را از دست بدهند و طلا توانست از این وضعیت سود ببرد.
ادامه تعطیلی دولت آمریکا بدین معناست که همچنان سایهای از بیثباتی بر اقتصاد این کشور سنگینی میکند و احتمال تأثیر آن بر تولید ناخالص داخلی وجود دارد.
در چنین شرایطی، طلا یک دارایی ایمن برای سرمایهگذاران به حساب میآید، مخصوصاً با توجه به اینکه انتظار میرود فدرال رزرو نرخ بهره را در ماه جاری میلادی بازهم پایین بیاورد.
ارزش ین در برابر دلار آمریکا بیشترین کاهش خود را در ۵ ماه گذشته تجربه کرده است.
طبق گفته یکی از مقامات ارشد کاخ سفید در روز گذشته، اگر رئیس جمهوری آمریکا تصمیم بگیرد مذاکرات با دموکراتها برای پایان دادن به تعطیلی دولت بینتیجه است، اخراجهای گسترده کارکنان فدرال آغاز خواهد شد.
طلا ۴۹ درصد از ابتدای سال جاری میلادی افزایش قیمت داشته است. این رقم در سال گذشته برابر با ۲۷ درصد بود. خرید بالای بانکهای مرکزی، افزایش تقاضا برای صندوقهای قابل معامله در بورس با پشتوانه طلا، ضعف دلار و بالا رفتن تمایل سرمایهگذاران به پشتوانه های ایمن در بحبوحه تشدید تنشهای تجاری و ژئوپلیتیکی، از عوامل افزایش قیمت طلا بودهاست.
تصمیم فدرال رزرو آمریکا برای کاهش ۲۵ درصدی نرخ بهره در ماه گذشته میلادی و اعلام ادامه این روند در ادامه سال جاری، از قیمت طلا حمایت کردهاست. طلا بهعنوان یک سرمایه غیرسودده، همواره عملکرد خوبی در فضای نرخ پایین بهره و بیثباتیهای اقتصادی داشته است.
قیمت طلا برای اولینبار در ماه مارس از مرز ۳۰۰۰ دلار گذشت و در اواسط سپتامبر هم رکورد ۳۷۰۰ دلار را شکست. بسیاری خب به ادامه این روند صعودی خوشبین هستند.
در میان سایر فلزات گرانبها، قیمت نقره با ۰.۴۵ درصد افزایش به ۴۸ دلار و ۱۹ سنت رسید و پلاتین با ۱ افزایش ۱.۳۷ درصدی ۱۶۲۷ دلار معامله میشود.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
در پی تعطیلی دولت آمریکا به دلیل شکست در دستیابی به توافق بر سر لایحه بودجه، دونالد ترامپ تهدید کرد که پاکسازی نیروی کار فدرال را تمدید خواهد کرد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، همزمان با آغاز سال مالی جدید و در پی تعطیلی دولت آمریکا به دلیل شکست در دستیابی به توافق بر سر لایحه بودجه، دونالد ترامپ تهدید کرد که پاکسازی نیروی کار فدرال را تمدید خواهد کرد.
دولت آمریکا امروز به طور رسمی پس از حدود ۷ سال و پس از آنکه کنگره و کاخ سفید نتوانستند در مورد نحوه تمدید بودجه فدرال به توافق برسند، تعطیل شد.
دفتر بودجه کاخ سفید به آژانس های فدرال دستور آغاز اجرای طرح های تعطیلی دولت را داد.
این اولین تعطیلی دولت از سال ۲۰۱۸، در دوره اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ است که با ۳۴ روز طولانیترین تعطیلی دولت بود و تا اوایل سال ۲۰۱۹ ادامه داشت.
براساس این گزارش، کارمندان فدرال در طول مدت تعطیلی دولت بدون حقوق خواهند بود، در حالی که اعضای کنگره و ترامپ همچنان حقوق خود را دریافت خواهند کرد.
همچنین دفتر بودجه کنگره اعلام کرد که حدود ۷۵۰ هزار کارمند هر روز به مرخصی اجباری بدون حقوق فرستاده میشوند، در حالی که سایر افرادی که مشاغل ضروری دارند، مانند ماموران اداره امنیت حمل و نقل، کنترلکنندگان ترافیک هوایی، ماموران اجرای قانون فدرال و اعضای ارتش، مجبور به کار بدون حقوق خواهند شد.
طبق اعلام این دفتر، جبران خسارت کارکنانی که به مرخصی اجباری فرستاده شدهاند، ۴۰۰ میلیون دلار برای مالیاتدهندگان هزینه خواهد داشت.
براساس این گزارش، تعطیلی این بار دولت، متفاوت از تعطیلیهای قبلی است زیرا دولت تهدید به اخراج گسترده کارکنان فدرال کرده و می تواند از وقفه در تامین بودجه استفاده کند تا دولت را کوچک کند.
در این بین، دونالد ترامپ آتش این بحران را بیشتر کرد و تهدید کرد بودجه برخی نهادهای حیاتی برای دموکرات ها را قطع و طرح هایی را که مخالفانش به آن وابسته هستند، حذف می کند.
وی در جمع خبرنگاران افزود: ما افراد بیشتری را اخراج می کنیم. آنها دموکرات خواهند بود.
کنگره آمریکا لایحه موقتی برای برای جلوگیری از تعطیلی بخشهای مختلف دولت تا پیش از ۳۰ سپتامبر و تامین بودجه نهادهای مختلف دولت را تا تاریخ ۲۱ نوامبر تصویب کرد اما مجلس سنا ، این لایحه موقتی بودجه را رد کرد.
این لایحه برای جلوگیری از تعطیلی نهادهای مختلف فدرال و ادامه فعالیت آنها با سطح بودجه فعلی تا تاریخ ۲۱ نوامبر ارائه شده بود. این لایحه با مخالفت گسترده دموکراتها مواجه شد که خواستار بودجه بیشتر برای یارانه بخش بهداشت و درمان تحت قانون مراقبتهای درمانی مقرون به صرفه موسوم به «اوباماکر» و بازگرداندن بودجه قطعشده از برنامه درمانی مدیکید برای افراد کمدرآمد هستند، در حالی که جمهوری خواهان بر این موضوع پافشاری می کنند که باید به بودجه های دولتی و درمانی به عنوان موضوعاتی جداگانه رسیدگی شود.
روز گذشته جی دی ونس معاون دونالد ترامپ نیز اعلام کرد دموکرات ها مقصر هستند و امیدوارم آنها نظر خود را تغییر دهند.
دموکرات ها و جمهوری خواهان هر یک تلاش کردند، تعطیلی احتمالی دولت به دلیل تصویب نشدن بودجه، را به گردن یکدیگر انداخته و حزب دیگر را مقصر جلوه دهند. اقدامی که به تعطیلی بخشی از خدمات فدرال و برخی کارکنان فدرال منجر شد.
چند روز پیش نیز رهبران جمهوری خواه کنگره از دموکرات ها خواستند تا با یک لایحه کوتاه مدت موافقت کنند تا زمان بیشتری خریده و مانع از تعطیلی دولت شوند. اما این درخواست نیز از سوی دموکرات ها رد شد و سرانجام دولت تعطیل شد.
بی نتیجه ماندن گفتگوها دربار لایحه بودجه در آمریکا طی ۱۵ سال اخیر تبدیل به امری متداول شده و اغلب در لحظات پایانی موضوع حل شده است. اما تمایل ترامپ برای نادیده گرفتن قوانین مصوب کنگره، ابعاد جدیدی از عدم اطمینان را ایجاد کرده است.
در حال حاضر هیچ چشم اندازی درباره مدت زمان تعطیل ماندن دولت وجود ندارد اما سناتور جان تون رهبر جمهوری خواهان سنا اعلام کرد سنا بار دیگر در روز چهارشنبه، لایحه بودجه موقتی تصویب شده توسط کنگره را به رای خواهد گذاشت.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
با فیلمی مثل سوپرمن توهم مربوط به تولد استعماری اسرائیل و ساختار آپارتایدی آن، با افشای خشونتهای گسترده و آنچه بسیاری آن را نسلکشی در غزه میدانند، شکسته شده است.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق – پس از اکران فیلم جدید «سوپرمن» به کارگردانی «جیمز گان» در سینماهای سراسر جهان، کاربران شبکههای اجتماعی به شدت درباره پیامهای سیاسی این اثر بحثبرانگیز صحبت میکنند. بسیاری از مخاطبان، عناصر نمایشی فیلم را با تهاجم اسرائیل به سرزمینهای اشغالی و غزه مقایسه کردهاند و باورشان نمیشود که فیلمی با این سطح تولید و متعلق به یک کمپانی بزرگ مانند وارنر برادرز، چنین موضعی اتخاذ کرده باشد.
این واکنشها در حالی است که سوپرمن همیشه به عنوان نمادی از “عدالت و همدلی آمریکایی” شناخته شده، اما در این نسخه به مهاجری تبدیل شده که طرف مردم مظلومی را میگیرد که توسط کشوری قدرتمند و مورد حمایت ایالات متحده (منظور همان اسرائیل است) تحت فشار و تهدید قرار دارند. بسیاری از مخاطبان از این انتخاب داستانی غافلگیر شدهاند.
این تحول در شخصیت سوپرمن و پرداختن به مسائل سیاسی حساس، بحثهای گستردهای را در فضای عمومی به راه انداخته و بار دیگر قدرت سینما را در بازتاب و نقد موضوعات اجتماعی و سیاسی نشان داده است.
بخشی از واکنشها در شبکههای اجتماعی :
بسیاری از مخاطبان فیلم و حتی چهرههای سیاسی از جناحهای مختلف، بهسرعت در شبکههای اجتماعی فعال شدهاند و هر یک به تفسیر معنای پشت این فیلم پرداختهاند؛ بهویژه در پاسخ به این پرسش که آیا مضمون فیلم به جنگ غزه اشاره دارد یا خیر.
«حسن پایکر»، استریمر چپگرای محبوب در “تیکتاک” و چهره شناختهشده در شبکههای اجتماعی، در ویدیویی که در یوتیوب منتشر کرده، اظهار داشت: «خیلی واضح است که منظور از فیلم، اسرائیل و فلسطین است.»
در همین حال، یکی از کاربران شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) در پستی که بیش از ۴.۵ میلیون بار مشاهده شده، نوشت:
«شما واقعاً شوخی نمیکردید وقتی گفتید فیلم سوپرمن موضعی ضد اسرائیلی و در حمایت از فلسطین دارد؛ آنها حتی تلاشی برای پنهان کردنش نکردهاند.»
تقریباً همه اتفاق نظر دارند که این فیلم علیه اسرائیل است.چراکه فیلم حتی تلاشی برای پنهانکاری در اینباره نکرده است.
برخی از آن بهعنوان «یک لحظهی فرهنگی مهم» یاد کردهاند.
بسیاری از مخاطبان شباهتهای زیادی میان کشورهای خیالی بوراویا و جرهانپور در فیلم «سوپرمن» با اسرائیل و فلسطین مشاهده کردهاند.
برخی از مخاطبان داستان فیلم را «واضحترین محتوای حامی فلسطین» دانستند که تاکنون در یک بلاکباستر استودیویی دیدهاند.
برخی کاربران ابراز امیدواری کردند که این فیلم بتواند آگاهی عمومی را افزایش دهد و افراد بیشتری را نسبت به واقعیتهای جاری بیدار کند.
عدهای دیگر تنها از اینکه چنین فیلمی ساخته شده و به نمایش درآمده، ابراز خوشحالی کردند.
و اینکه این فیلم توانسته چنین احساس و رویکردی را منتقل کند، برایشان ارزشمند بود.
بسیاری نیز یادآور شدند که هرکدام از ما میتوانیم نسخهای واقعی از سوپرمن باشیم، با ایستادگی و حمایت از کودکان غزه.
«سوپرمن» علیه سیاستهای یکجانبه آمریکا در خاورمیانه
در گذشته، حتی در دورهای نه چندان دور، غیرقابل تصور بود که یک فیلم پرفروش تابستانی آمریکایی، اسرائیل را — حتی به صورت استعاری — به عنوان کشوری متجاوز و فاسد به تصویر بکشد؛ کشوری که همسایگانش در ترس و وحشت به سر میبرند و مجبورند برای نجات خود به یک ابرقهرمان پناه ببرند، وگرنه همه امیدها از دست خواهد رفت.«سوپرمن» بسیاری از مخاطبان را شگفتزده و خوشحال کرده است. این فیلم، بیپردهتر از هر اثر جریانساز دیگری در سالهای اخیر، روایتی نمادین از تقابل با سیاستهای یکجانبه آمریکا در قبال خاورمیانه ارائه میدهد، بهویژه حمایت بیچونوچرای ایالات متحده از اسرائیل، حتی در شرایطی که این کشور متهم به ارتکاب جنایتهای جنگی و کشتار روزانه غیرنظامیان فلسطینی است.
به نظر میرسد «سوپرمن» نهتنها یک فیلم ابرقهرمانی، بلکه ضربهای فرهنگی و جسورانه به وضعیت موجود است؛ ضربهای که تا مدتها دربارهاش بحث خواهد شد.
روایتی نمادین از اشغال، تبعیض و مقاومت
داستان اصلی فیلم حول مداخله سوپرمن در بحران میان دو کشور خیالی شکل میگیرد: بوراویا کشوری در اروپای شرقی که در روایت فیلم و منابع کمیکیِ الهامبخش آن، بهعنوان یک قدرت متجاوز معرفی شده و جارهنپور، کشوری ضعیفشده از نظر اقتصادی و اجتماعی، که جمعیت آن عمدتاً از رنگینپوستان و مسلمانان تشکیل شده است. این تصویرسازی، چه در جغرافیا و چه در ترکیب نمادین قربانی و مهاجم، بهسختی میتواند تصادفی باشد و بهسختی میتوان آن را بدون یادآوری وضعیت فلسطین، بهویژه در میانه جنگ غزه، تماشا کرد.
آیا حمایت از انسانیت، نشانهی «بیداری» است؟
یکی از رایجترین انتقادهایی که از سوی مخالفان فیلم مطرح شده، استفاده از عبارت «سوپرمن بیدار شده» (Superman has gone woke) است. این جمله بیش از هر چیز به پیام صریح و نمادین فیلم در حمایت از حقوق فلسطینیان بازمیگردد؛ پیامی که برای بسیاری از منتقدان محافظهکار، نشانهای از «سیاسی شدن بیش از حد» سینمای ابرقهرمانی تلقی شده است.
هر کسی که با شخصیت سوپرمن آشنا باشد، به سادگی دلیل واکنش او در فیلم را درک میکند؛ جایی که او بهخاطر جلوگیری از کشتار غیرنظامیان بیگناه توسط نماینده اسرائیل در داستان (بوراویا) مورد انتقاد قرار میگیرد و پاسخ میدهد: «مردم قرار بود بمیرند!» این جمله، تعارض اخلاقی پیچیدهای را نشان میدهد که فیلم به آن پرداخته است. سوپرمن همواره نمادی از مهربانی و حمایت از همه بوده و در عین حال، نمایندهای از ارزشهای انسانی نیز محسوب میشود.
استعارهسازی محتاطانه، تأثیر سیاسی قاطع
در فیلم «سوپرمن» به طور مستقیم نام اسرائیل، فلسطین یا هیچ کشور دیگری — به جز ایالات متحده — برده نمیشود. از این رو، استعاره بوراویا میتواند بسته به دیدگاه بیننده تعبیر یا حتی انکار شود. با این حال، برای چنین نادیدهگرفتن این موضوع، باید شواهد واضح و غیرقابل تردید موجود در فیلم را نادیده گرفت.
جیمز گان، نویسنده و کارگردان فیلم «سوپرمن»، تأکید دارد که «بوراویا» و کشور همسایهاش «جرهانپور»، ارجاعات مستقیمی به اسرائیل و فلسطین نیستند. اما توضیح او خود گویای نکات قابل توجهی است:
«وقتی داشتم این فیلم را مینوشتم، درگیری خاورمیانه هنوز آغاز نشده بود. پس سعی کردم جزئیاتی اضافه کنم که فیلم را از آن موضوع دور نگه دارد، اما اساساً این داستان درباره حملهای از سوی کشوری بسیار قدرتمند تحت حکومت یک دیکتاتور به کشوری است که در تاریخ سیاسیاش مشکلاتی دارد، اما هیچ دفاعی در برابر کشور مهاجم ندارد.» گان میگوید این داستان «کاملاً خیالی» است.
تنها از این جمله که «درگیری خاورمیانه هنوز اتفاق نیفتاده بود»، میتوان دریافت که گان شناخت عمیقی از مسئله اسرائیل و فلسطین ندارد، اگرچه احتمالاً منظور او این است که حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ هنوز رخ نداده بود (چون او از اواخر ۲۰۲۲ نوشتن فیلم را آغاز کرده بود) و نسلکشی آشکار در غزه نیز هنوز اتفاق نیفتاده بود. بنابراین شاید منطقی باشد که این اظهارنظر او را در چارچوب یک ایده کلیتر در نظر گرفت.
نتانیاهو با نقاب دیکتاتور خیالی بوراویا؟
گان احتمالاً قصد ندارد استعارهاش درباره اسرائیل و فلسطین خیلی آشکار باشد، هرچند که واضح است در این تلاش موفق نبوده است. نکته مهمتر این است او و حامیانش در وارن برادر و دیسکاوری، امیدوارند به یک فرنچایز چند میلیارد دلاری تبدیل شوند و بتواند با دنیای سینمایی مارول رقابت کند. گان میخواهد بحثهای سیاسی به فیلم و میراث آن کمک کند، نه اینکه آن را تحتالشعاع قرار دهد؛ بنابراین حفظ مقداری ابهام در زمینه مسائل سیاسی کاملاً منطقی به نظر میرسد.
با این حال، واقعیتی غیرقابل اجتناب باقی میماند: تصویری که از «کشوری قدرتمند در برابر مردمی بیدفاع» ارائه شده، یادآور وضعیت اسرائیل و فلسطینیها، بهویژه در غزه است.
رابطه عمیق میان دیکتاتور بوراویا که با لهجه غلیظ روسی یا اروپای شرقی صحبت میکند و ظاهری کاریکاتوری دارد ترکیبی از ویژگیهای بنیامین نتانیاهو است و شرکتهای آمریکایی شبیه به گروههای نزدیک به نتانیاهو، توجهبرانگیز است. استعاره اسرائیل-فلسطین در فیلم کاملاً مشهود است. ممکن است این تنها یکی از چند نمونه دینامیک سیاسی باشد که در ذهن جیمز گان وجود داشته ، اما آنچه در فیلم به تصویر کشیده شده، به وضوح تحت تأثیر وضعیت اسرائیل است، اگرچه محدود به آن نمیشود.
خط قرمزی که سینما از آن عبور کرد: اسرائیل دیگر در آمریکا مقدس نیست
در گذشته، حتی در دورهای نه چندان دور، غیرقابل تصور بود که یک فیلم پرفروش تابستانی آمریکایی، اسرائیل را — حتی به صورت استعاری — به عنوان کشوری متجاوز و فاسد به تصویر بکشد؛ کشوری که همسایگانش در ترس و وحشت به سر میبرند و مجبورند برای نجات خود به یک ابرقهرمان پناه ببرند، وگرنه همه امیدها از دست خواهد رفت.
نویسندهای که چنین فیلمنامهای مینوشت، حتی اگر اشاره به اسرائیل بسیار مبهم بود، احتمالاً با مخالفت استودیو مواجه میشد و اثرش کنار گذاشته میشد. ترس از واکنشهای منفی یا سختپسندی مخاطبانی که همچنان به تصویر افسانهای اسرائیل چه به عنوان قربانی مظلوم در برابر عربها و مسلمانان مهاجم، و چه به عنوان کشوری کوچک اما قدرتمند و متحد کلیدی آمریکا پایبند بودند، مانع این کار میشد. اما این بار، چنین اتفاقی رخ نداد.
فیلمی مانند «سوپرمن» دیدگاهی فرهنگی را تثبیت میکند که باعث واکنشهای هیستریک افرادی مانند بن شاپیرو، مفسر محافظهکار و حامی اسرائیل و همچنین هواداران متعصب این کشور شده است.
شباهت لکس لوتر به ترامپ و ایلان ماسک
لکس لوتر دشمن همیشگی سوپرمن است. از دهه ۱۹۸۰، شخصیت «لکس لوتر» در مجموعههای «سوپرمن» بهطور مستقیم با الهام از دونالد ترامپ طراحی شده است.
«جان بیرن»، نویسنده مشهور کامیکهای سوپرمن، در سال ۲۰۱۶ به دیلی بیست (Daily Beast )گفته بود: « دونالد ترامپ الگوی ما برای خلق لکس لوتر بود.» سالها بعد، دیسی کامیک حتی زندگینامهای غیررسمی از این شخصیت منتشر کرد که جلد آن بهوضوح از طراحی کتاب معروف ترامپ، هنر معامله ( The Art of the Deal ) اقتباس شده بود.
در دنیای واقعی، این تصویرسازی به طرز نگرانکنندهای با رفتار ایالات متحده در قبال اسرائیل و فلسطین تطبیق دارد؛ جایی که آمریکا نهتنها همدست، بلکه شریک فعال در تأمین مالی، تسلیحاتی و سیاسیِ اشغالگری و نقض حقوق بشر توسط اسرائیل است.در فیلم جدید، «لکس لوتر» بهعنوان یک میلیاردر خودکامه و منفعتطلب، نقش تأمینکننده اصلی سلاح برای کشور مهاجم بوراویا (کشوری معادل اسرائیل ) را ایفا میکند و در ازای آن، بخش وسیعی از خاک «جرهانپور» را تصاحب میکند.
در دنیای واقعی، این تصویرسازی به طرز نگرانکنندهای با رفتار ایالات متحده در قبال اسرائیل و فلسطین تطبیق دارد؛ جایی که آمریکا نهتنها همدست، بلکه شریک فعال در تأمین مالی، تسلیحاتی و سیاسیِ اشغالگری و نقض حقوق بشر توسط اسرائیل است.
نکته قابل تأمل دیگر این است که در فوریه گذشته، دونالد ترامپ پیشنهاد تصرف نوار غزه توسط ایالات متحده را مطرح کرده بود؛ پیشنهادی که پس از اخراج کامل فلسطینیان از منطقه مطرح شد و واکنشهای گستردهای را به همراه داشت.
لکس لوتر در فیلم، نماد یک سرمایهدار بیرحم است؛ کسی که با دسترسی به ساختار قدرت و قراردادهای تسلیحاتی، نفوذ در برنامههای فضایی و ائتلاف با دولت، ثروت و سلطه را تنها هدف خود میبیند. او نمایندهی واضحی از میلیاردرهای امروزی است که سیاست را در خدمت منافع شخصی خود میگیرند چهرههایی مانند ترامپ یا ایلان ماسک.
در مجموع، جهان داستانی فیلم با سیاست خارجی فعلی آمریکا همپوشانیهایی دارد. مقابله با بوراویا حسی شبیه به ایستادگی در برابر ولادیمیر پوتین و تهاجم نظامیاش به اوکراین دارد، اما مداخله سوپرمن در دفاع از «جرهانپور» بیشتر یادآور سیاستهای تهاجمی ترامپ در خاورمیانه، بهویژه در قبال ایران است.
داخله سوپرمن در دفاع از «جرهانپور» بیشتر یادآور سیاستهای تهاجمی ترامپ در خاورمیانه، بهویژه در قبال ایران است.این شباهتها کامل و یکبهیک نیستند، اما بهوضوح قصد دارند رگههایی از واقعیت سیاسی امروز را به نمایش بگذارند.
سوپرمن که با نامهای کال-ال و کلارک کنت شناخته میشود، از منظر روایت، یک موجود بیگانه است؛ مهاجری که بدون ویزا یا مدرک قانونی به زمین آمده است.
در چشماندازی فاشیستی و از دیدگاه امثال دونالد ترامپ، او دقیقاً نمونهای از یک «مهاجر غیرقانونی» محسوب میشود. اما ما داستان این بیگانه را میدانیم: او چگونه با ارزشهای انسانی خو گرفت، تبدیل به قهرمانی جهانی شد و نهایتاً در هیئت یک خبرنگار فروتن در روزنامه دیلی پلنت، در جامعه انسانی ادغام شد.
در این فیلم، آمریکا به سوپرمن خیانت میکند و او را به دشمن دیرینهاش، لکس لوثر، تحویل میدهد؛ کسی که او را زندانی میکند. به سوپرمن گفته میشود که هیچ حقوقی ندارد، زیرا یک بیگانه — یعنی مهاجر — است.
در طول داستان، آمریکا همچنان به حمایت از بوراویا ادامه میدهد و زمانی که سوپرمن بدون مجوز رسمی در عملیات قتلعام این کشور مداخله میکند، با انتقاد مواجه میشود. با آشکار شدن ابعاد یک توطئه شوم، دولت آمریکا بیتفاوت باقی میماند و هیچگاه مسئولیت اقدامات خود را نمیپذیرد. در نهایت، تنها ابرقهرمانان هستند که برای نجات کشوری شبیه به فلسطین دست به کار میشوند.
«سوپرمن» نهتنها تصویر قدیمی و سادهانگارانه اسرائیل بهعنوان کشوری بیگناه را به چالش میکشد، بلکه ضعف ایالات متحده، سهولت تغییر تصمیمات تحت نفوذ برخی چهرههای دولتی و خودبرتربینی حریصانه و خودخواهانهاش را نیز مورد نقد قرار میدهد.
Exodus فیلم خروج ۱۹۶۰ اتوپرمینجر
البته این مضامین به شکلی ملایم مطرح شدهاند؛ چرا که جیمز گان، کارگردان فیلم، نخواسته فیلم بیش از حد درگیر سیاست شود. با این حال، «سوپرمن» در قالب یک اثر فانتزی، این پیام را منتقل میکند که دیگر نمیتوان به تصویر ایدهآلسازیشده از اسرائیل بازگشت؛ تصویری که از دهه ۱۹۶۰ با فیلم «خروج» ساخته «اتو پرمینجر» و با بازی «پل نیومن» شکل گرفت و پس از جنگ شش روزه در ۱۹۶۷ تثبیت شد.
اکنون، توهم مربوط به تولد استعماری اسرائیل و ساختار آپارتایدی آن، با افشای خشونتهای گسترده و آنچه بسیاری آن را نسلکشی در غزه میدانند، شکسته شده است. فیلمهایی مانند «سوپرمن» این تصویر فروپاشیده را در فرهنگ عمومی ثبت و تقویت میکنند.
***مهدی قاسمی
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
کوین اسپیسی، بازیگر جنجالی هالیوود، خواستار انتشار کامل اسناد مرتبط با پرونده جفری اپستین شد؛ اسنادی که به گفته او ممکن است بیگناهی خودش و دیگر نامبردگان را اثبات کند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، کوین اسپیسی خواستار انتشار اسنادی شده که گفته میشود نام شرکای جفری اپستین، سرمایهدار بدنام و متهم به جرائم جنسی را فاش میکنند. او در این باره گفت: «حقیقت هرچه زودتر فاش شود، بهتر است.»
سال گذشته، نام این بازیگر در کنار چهرههایی چون لئوناردو دیکاپریو و کیت بلانشت در اسناد دادگاهی غیرمحرمانهشدهای که به جرائم اپستین مربوط میشدند، ذکر شد.
گرچه این اسناد دلیلی بر دخالت هیچکدام از این افراد در شبکه قاچاق جنسی اپستین نیست، اما حضور نام اسپیسی در میان آنها موجب شده در فضای مجازی، او نیز بهنوعی گناهکار در نظر گرفته شود؛ بهویژه با توجه به اتهامات سوءرفتار جنسی که پیشتر علیه او مطرح شده بود و در دادگاهی در بریتانیا بیگناه شناخته شد.
در واکنش به تأخیر در انتشار کامل این اسناد، اسپیسی که معتقد است ممکن است این اسناد موجب رفع اتهام از او و دیگر نامبردگان شوند، موضع تندتری اتخاذ کرده است. او در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) نوشت: «اسناد اپستین را منتشر کنید. همهشان را.»
او ادامه داد: «برای کسانی مثل ما که چیزی برای پنهانکردن نداریم، حقیقت نمیتواند زودتر از این آشکار شود.»
اسپیسی همچنین افزود: «نمیخواهم این موضوع را به خودم ربط دهم، اما رسانهها قبلاً این کار را کردهاند».
با وجود تمام این گمانهزنیها، اسپیسی همواره بر بیگناهی خود در ارتباط با پرونده اپستین و نیز اتهامات سوءرفتار جنسی شخصیاش تأکید داشته است؛ اتهاماتی که در سال ۲۰۲۲ از سوی هیئت منصفه بریتانیایی رد شد و او تبرئه شد.
در روزهای اخیر، اسناد مربوط به اپستین بار دیگر در مرکز توجه افکار عمومی قرار گرفتهاند؛ چرا که دولت آمریکا در دوره دونالد ترامپ و نیز افبیآی اعلام کردهاند که هیچ سند طبقهبندیشدهای در این زمینه وجود ندارد، ادعایی که در تضاد با وعده سال گذشته ترامپ در کارزار انتخاباتیاش برای انتشار این اسناد است.
کوین اسپیسی از سال ۲۰۱۷، یعنی زمانی که نخستین اتهامات سوءرفتار جنسی علیه او مطرح شد، تنها بهصورت پراکنده در پروژههای هنری ظاهر شده است. او در اوج این رسوایی، نقش خود در فیلم «تمام پولهای دنیا» را نیز از دست داد، فیلمی که هنگام افشای این اتهامات در آن ایفای نقش میکرد.
منبع: مجله Far out
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است