دولت افغانستان

تعطیلی سفارت افغانستان در انگلیس

تعطیلی سفارت افغانستان در انگلیس



خبرگزاری فرانسه از بسته شدن سفارت افغانستان در انگلیس خبر داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سفارت افغانستان در لندن پس از آن که مقامات طالبان روابط خود را با نمایندگی‌های دیپلماتیک دولت قبلی در کابل قطع و کارمندان انگلیسی خود را اخراج کردند، بسته شد.

خبرنگار خبرگزاری فرانسه اعلامیه را بر در سفارت افغانستان مشاهده کرد بدین مضمون که «سفارت جمهوری افغانستان بسته است» و کسی پاسخ گو نیست.

«زلمی رسول»، سفیر افغانستان در انگلیس در اوایل ماه جاری در شبکه های اجتماعی اعلام کرد که سفارت «به درخواست رسمی کشور میزبان» در ۲۷ سپتامبر (۶ مهر ۱۴۰۳) بسته خواهد شد.

خبرگزاری فرانسه درادامه افزود: دفتر توسعه و مشترک المنافع خارجی انگلیس (FCDO) نقش داشتن در بسته شدن سفارت افغانستان در انگلیس را رد کرد.

دفتر توسعه و مشترک المنافع خارجی انگلیس دراین خصوص در بیانیه ای اعلام کرد: این تصمیم از سوی دولت انگلیس گرفته نشده، دولت افغانستان خود تصمیم به بستن سفارت افغانستان در لندن و مرخص کردن کارکنان آن گرفته است، ما به حمایت از مردم افغانستان و تهیه کمک های بشردوستانه برای نیازمندان، ادامه می دهیم.

خبرگزاری فرانسه گزارش داد: دفتر توسعه و مشترک المنافع خارجی انگلیس مشخص نکرد که سفیر جدیدی از افغانستان خواهد پذیرفت یا خیر. انگلیس، طالبان را به رسمیت نمی شناسد و روابط رسمی دیپلماتیک با آنها ندارد.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تعطیلی سفارت افغانستان در انگلیس بیشتر بخوانید »

راز ماندگاری امام خمینی در عرصه تحولات بین‌الملل

بازخوانی بزرگ‌ترین فرار نظامی



فرار نظامیان آمریکایی از افغانستان، افق فرار آنان را از عراق تا خلیج‌فارس و کشورهای شبه‌جزیره و به‌طور کلی غرب آسیا ترسیم نمود.

سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: ۲۴ مردادماه سالگرد فرار مفتضحانه ارتش متجاوز آمریکا از افغانستان است. این کشور برای آنکه وانمود کند قدرت عملیاتی خود را در افغانستان حفظ کرده و هدف‌گذاری آن مقابله با گروه‌های شبه‌نظامی بدون مرز بوده است، در نزدیکی اولین سالگرد فرار خود با کمک سرویس اطلاعاتی پاکستان، اقدام به عملیات پهپادی علیه «ایمن الظواهری» رهبر مصری القاعده، در منزل «جلال‌الدین حقانی» از رهبران طالبان در کابل کرد.

در این میان طالبان که منکر حضور رهبران القاعده در افغانستان بود، نتوانست واکنش تندی علیه اقدام مشترک آمریکا و پاکستان علیه «میهمان ویژه» خود داشته باشد. درخصوص این موضوع نکاتی وجود دارد:

۱- اشغال نظامی افغانستان در سال ۲۰۰۱ به بهانه حمله به برج‌های دوقلوی منهتن صورت گرفت ولی هدف‌گذاری آن ایجاد سلطه نظامی درازمدت در افغانستان – که کیسینجر از ۱۰۰ سال سخن می‌گفت – با هدف کنترل ایران، روسیه، چین و هند بود.

آمریکا به همین منظور ائتلاف نظامی «ایساف» را پدید آورد و از کشورهای غربی خواست ولو به‌صورت نمادین و اعزام یک یگان کوچک در این ائتلاف شرکت نمایند. جمع این نیروها را بین ۳۶ تا ۵۰ هزار نفر ذکر کرده‌اند که با احتساب نیروهای آمریکا به حدود ۱۳۰ هزار نفر می‌رسید.

این نیروها به مرور کاهش یافتند و تقریباً پنج سال پس از اشغال این کشور و بروز اختلافات میان نیروهای آمریکایی با بقیه و به‌خصوص اختلاف بین انگلیس و آمریکا، عدد نیروهای نظامی غربی در افغانستان در سال‌های بعد به حدود ۷۰ هزار نفر رسید و در نهایت نیروهای دولت‌های غربی به کشورهای خود بازگشتند و عدد نیروهای نظامی آمریکا نیز به کمتر از ۵۰ هزار نفر رسید.

با به بن‌بست رسیدن روش اشغال کامل و درازمدت و فعال نظامی، آمریکا روی کار آوردن یک دولت افغانستانی وابسته را مدنظر قرار داد.

از این‌رو در نتیجه برگزاری انتخابات، «حامد کرزی» به ریاست‌جمهوری رسید. کرزی ابتدا حضور نظامیان آمریکایی در کشورش را به‌عنوان پادزهر حمله طالبان به دولت مرکزی در نظر داشت و از آن پشتیبانی می‌کرد، اما چندی نگذشت که او متوجه شد آمریکا اصولاً وجود یک دولت قدرتمند در کابل را نمی‌خواهد و آن را در جهت منافع خود نمی‌داند، به همین جهت شکافی میان دولت کرزی و ایساف به فرماندهی آمریکا پدید آمد.

پس از آن دولت به‌صورت ضعیف در کابل وجود داشت و اما در عمل این آمریکایی‌ها بودند که سررشته بسیاری از امور امنیتی و سیاسی افغانستان را در دست داشتند. این موضوع دامنه اختلافات کابل و آمریکا را دائماً فزونی بخشید.

همزمان با اختلافات میان آمریکا و دولت ضعیفی که در کابل سر کار آمده بود، طالبان در بخش‌های مختلف افغانستان مشغول پیشروی و به دست گرفتن کنترل امنیتی بسیاری از استان‌ها بود. این تحرک پس از پایان دوره ریاست‌جمهوری کرزی و آغاز دوره ریاست‌جمهوری اشرف غنی تشدید شد.

غنی برخلاف کرزی با تقلب علیه دکتر عبدالله عبدالله به ریاست‌جمهوری رسید، به همین جهت اختلافات درون دولت افغانستان در دوره غنی شدت گرفت و طالبان از این اختلافات بهره‌برداری می‌کرد و بر دایره کنترل خود در افغانستان می‌افزود.

۲- در حد فاصل ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۱، با قدرت گرفتن طالبان به مرور از اقتدار نیروهای اشغالگر و دولتی که در یک دموکراسی ضعیف سر کار آمده بود، کاست و در نهایت دولت کابل را تا سرحد انحلال پیش برد.

از آن طرف سیاست جمهوری اسلامی ایران که بر مبنای اخراج آمریکا از افغانستان استوار بود و متناسب با آن اقداماتی را طراحی و به اجرا گذاشت، عرصه را بر آمریکایی‌ها تنگ و افق تسلط درازمدت آمریکا را برای واشنگتن نومیدانه کرد.

آمریکایی‌ها در وضعیتی قرار گرفتند که ناگزیر شدند با قدرتمندترین گروه معارض افغان که طالبان بوده وارد مذاکره شده و راهی را برای حل مسئله پیدا نمایند. از این رو مذاکرات آمریکا و طالبان در دوحه آغاز گردید.

مذاکرات دوحه با دو نیت مجزا و در واقع با دو دستورکار جداگانه شروع شد. آمریکایی‌ها با این انگیزه که با طالبان بر سر بقای نیروهای نظامی خود در این کشور به توافق برسند و افغان‌ها با این هدف که آمریکا را وادار به پذیرش حکومت خود نمایند، مذاکرات را شروع کردند.

زلمای خلیل‌زاد و ملابرادر در اولین گفت‌وگوها قبول کردند که تحت هر شرایطی ارتباط میان آمریکا و طالبان برقرار باشد. در گام‌های بعدی، آمریکایی‌ها با طالبان برای زمانی یک‌ساله به توافق رسیدند و براساس آن مقرر شد در این یک سال، طالبان به نیروهای نظامی آمریکا کاری نداشته باشد و در مناطق تحت سیطره خود مانع حمله به نیروهای آمریکا نیز بشود و متقابلاً آمریکا در منازعه میان دولت و طالبان بی‌طرف بماند!

مذاکرات که تقریباً دو سال به درازا کشید، در نهایت به پذیرش خروج از افغانستان توسط آمریکا منجر گردید. در مقابل طالبان قبول کردند خروج امن آمریکا از افغانستان را تضمین نمایند.

جمهوری اسلامی به دقت مذاکرات دوحه میان طالبان و آمریکا را زیر نظر گرفت. مطلوب جمهوری اسلامی این بود که آمریکا بدون گرفتن امتیاز، خاک افغانستان را به‌طور کامل ترک نماید.

بر این اساس در وقت لازم نکاتی را به دوستان افغانستانی یادآوری می‌کرد. جمهوری اسلامی ایران، تجربه اخراج نظامیان آمریکا از عراق را داشت. ایران در این کشور، سیاستی را اتخاذ کرد که نتیجه آن در تنگنای شدید قرار گرفتن نیروهای آمریکایی و پذیرش خروج از این کشور بود. در این روند، ایران دوستان عراقی را مجاب کرد که روی خروج کامل و نه کاهش حضور تأکید داشته باشند و همزمان با آن در ساختار اجتماعی عراق، فشار بر نیروهای آمریکا را دنبال کرد. این فرمول برای افغانستان هم کارآیی لازم را داشت.

به همین جهت مذاکرات دوحه در ادامه و با راهنمایی ایران، به مذاکرات بیکر – همیلتون در عراق شبیه گردید.

۳- آمریکا چند سال پس از حضور نظامی به وضعیتی رسیده بود که سه رئیس‌جمهور آن – اوباما، ترامپ و بایدن – قادر نبودند از دلیل و روند حضور آمریکا در افغانستان دفاع نمایند.

از این‌رو لزوم خروج از افغانستان و اعتراض به هزینه‌های سرسام‌آور در این کشور، به ترجیع‌بند اظهارات مقامات سیاسی و نظامی آمریکا تبدیل شده بود.

این که فرمانده کل قوای آمریکا قادر نباشد از سیاست نظامی کشورش دفاع نماید، خیلی جالب است.

واقعیت هم این بود که افغانستان برای نیروهای آمریکایی از یک‌سو به گورستان و از سوی دیگر به زندان تبدیل شده بود. این موضوع بیش از آنکه به طالبان و قدرت آن برگردد، به روحیه ضدغربی مردم افغانستان بازمی‌گشت.

یکی از نظامیان آمریکا که سال‌ها به‌عنوان یک افسر اطلاعاتی در افغانستان حضور داشته، در آستانه اخراج آمریکا از افغانستان، کتابی منتشر کرد که در آن نوشته بود «ما از «حومه روستاها»ی افغانستان شکست خوردیم؛ روستائیان افغانستان اگرچه به‌دلیل دست و پنجه نرم کردن با فقر، کمک‌های غذایی ما را دریافت می‌کردند ولی به هیچ وجه دید خوبی نسبت به ما نداشتند.

آنان که به‌دلیل گرفتن پول، در روز به ما کمک می‌کردند، شب علیه ما و به نفع مجاهدین افغانی عمل می‌نمودند. از نظر آنان ما در نهایت «کافر متجاوز» و مجاهدان افغانی، «مجاهد آزادگر» به حساب می‌آمدند. ما هیچ شانسی در افغانستان نداشتیم و به هیچ وجه نمی‌توانستیم در این کشور بمانیم».

آنچه این افسر اطلاعاتی در کتاب مفصل خود شرح داده است، به خوبی دلیل اجتماعی شکست آمریکا را نشان می‌دهد اما باید گفت اخراج آمریکا از افغانستان سه ضلع داشت؛ یک ضلع راهبردی و استراتژیک که جمهوری اسلامی ایران بود، یک ضلع نظامی که طالبان بود و یک ضلع اجتماعی که توده‌های مردم مجاهد افغانستان بودند.

یک سال است آمریکا از افغانستان فرار کرده و تصویر و نتیجه این فرار، شکست و شکست‌پذیری آن بوده است. فرار نظامیان آمریکایی از افغانستان، افق فرار آنان را از عراق تا خلیج‌فارس و کشورهای شبه‌جزیره و به‌طور کلی غرب آسیا ترسیم نمود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بازخوانی بزرگ‌ترین فرار نظامی بیشتر بخوانید »

وزیر امورخارجه: ابعاد فاجعه مزارشریف روشن شود

وزیر امورخارجه: ابعاد فاجعه مزارشریف روشن شود



وزیر امور خارجه پیگیری روشن شدن ابعاد مختلف فاجعه مزارشریف با مسؤولان هیأت حاکمه سرپرستی افغانستان را خواستار شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مراسم بیست و چهارمین سالگرد شهادت دیپلمات‌ها و خبرنگار جمهوری اسلامی ایران در مزار شریف افغانستان، روز چهارشنبه ۱۹ مرداد ماه با حضور حسین امیرعبداللهیان و خانواده‌های شهدا در محل وزارت امور خارجه برگزار شد.

این مراسم با سرود جمهوری اسلامی ایران و قرائت آیاتی از قرآن مجید آغاز شد و پس از اظهاراتی توسط «مسعودیان» دستیار وزیر امورخارجه در امور ایثارگران، خانواده‌های شهدای مزارشریف به بیان نظرات، دیدگاه‌ها و برخی انتظارات خود از وزارت امور خارجه پرداختند.

درخواست نامگذاری یک روز به عنوان روز دیپلمات در تقویم جمهوری اسلامی ایران، از جمله درخواست‌های خانواده‌های شهدای مزارشریف بود. ضرورت مشخص‌تر شدن ابعاد مختلف این فاجعه و مسؤولیت آمران، عاملان و مسببان این حادثه ناگوار در دولت افغانستان درخواست دیگری بود که توسط خانواده‌ها مطرح شد.

حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان هم طی سخنانی، با اشاره به تقارن این مراسم با ایام سوگواری محرم و عاشورای حسینی و عرض تسلیت و تعزیت به این‌ مناسبت، بر اهمیت صیانت و پاسداشت پیام خون شهدای مزارشریف اعم از ۸ دیپلمات و نیز  یک خبرنگار کشورمان که مظلومانه در محل نمایندگی کشورمان در مزارشریف به شهادت رسیدند، تأکید کرد.

امیرعبداللهیان ضمن ابراز همدردی مجدد با خانواده شهدای حادثه مزارشریف، از خانواده شهید صارمی خبرنگار شهید ایرنا نیز که در مراسم حضور داشت، تکریم و طی اظهاراتی از جامعه خبرنگاران کشور تجلیل کرد.

وزیر امور خارجه کشورمان پیگیری روشن شدن ابعاد مختلف این حادثه با مسؤولان هیأت حاکمه سرپرستی افغانستان را مسؤولیت دستگاه دیپلماسی کشور اعلام و تاکید کرد که همواره در مذاکرات مختلف با مقامات مذکور، موضوع شهادت دیپلمات‌ها در مزارشریف مطرح شده و روشن شدن ابعاد این حادثه و مسؤولیت پذیری آنان به عنوان یک مطالبه جدی مطرح شده است.

وزیر امور خارجه با بیان این‌که همزمان با برگزاری این مراسم در تهران، وزیر نیروی کشورمان برای مذاکرات مربوط به حق‌آبه جمهوری اسلامی ایران از رودخانه هیرمند در کابل حضور دارد، اظهار داشت: این همزمانی، حاکی از جدیت و مداومت تلاش‌های دستگاه دیپلماسی در پیگیری‌ مطالبات و حقوق مردم و دولت جمهوری اسلامی ایران است و وزارت امور خارجه به نمایندگی از شما خانواده‌های شهدا، این موضوع را پیگیری خواهد کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وزیر امورخارجه: ابعاد فاجعه مزارشریف روشن شود بیشتر بخوانید »

نقش گسترده آمریکا در بحران انسانی افغانستان

نقش گسترده آمریکا در بحران انسانی افغانستان



نیویورک تایمز در گزارشی به وضعیت جاری در افغانستان پرداخته و می‌گوید آمریکا بزرگترین عامل بحران انسانی افغانستان است.

به گزارش مجاهدت از مشرق،   نود و پنج درصد از مردم افغانستان غذای کافی برای خوردن ندارند؛ نزدیک به ۹ میلیون نفر در این کشور در خطر گرسنگی هستند.

به گزارش مجاهدت از «تیویورک تایمز»، سازمان ملل با درخواست کمک اضطراری بیش از ۵ میلیارد دلاری، بزرگترین درخواستی را که تاکنون برای یک کشور ارائه کرده، مطرح کرده است.

«دیوید میلیبند»، رئیس کمیته بین المللی نجات، می‌گوید «بحران بشردوستانه کنونی می‌تواند بیشتر از جنگ ۲۰ ساله افغانستان، تلفات به بار آورد.»

آمریکا بزرگترین مقصر این موضوع است؛ آمریکا یک بحران را به یک فاجعه تبدیل کرده است.

خشکسالی حال حاضر در افغانستان بدترین خشکسالی در چند دهه اخیر است.

«گریم اسمیت»، کارشناس افغانستان در گروه بین المللی بحران، معتقد است «محدودیت‌های اقتصادی اعمال شده توسط غرب است که یک بحران اقتصادی در افغانستان ایجاد کرده که ده‌ها میلیون افغانستانی را به گرسنگی کشانده است.»

در ماه آگوست، «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا، نیروهای آمریکایی را از خاک افغانستان خارج کرد اما حتی زمانی که آمریکا سرزمین افغانستان را ترک کرد، حلقه اقتصاد این کشور را تنگ‌تر کرد.

تقریباً ۴۵ درصد از تولید ناخالص داخلی و ۷۵ درصد از هزینه‌های دولت افغانستان را کمک‌های خارجی تشکیل می‌داد.

وقتی آمریکا به طور ناگهانی کمک‌های مالی را قطع کرد، در واقع افغانستان را به لبه پرتگاه فرستاد.

این وضعیت حتی بدتر هم شد؛ آمریکا بیش از ۹ میلیارد دلار دارایی را که به دولت افغانستان تعلق داشت، مسدود کرده است.

این بیشترین میزان ذخایر خارجی افغانستان به شمار می‌رود؛ تحریم‌هایی که از مدت‌ها پیش توسط آمریکا بر طالبان اعمال می‌شد، ناگهان بر دولت افغانستان نیز اعمال شد.

آمریکا خود تلفاتی را در زمان خروج از افغانستان متحمل شد و بسیاری از افرادی را که به دلیل همکاری با آمریکا جان خود را به خطر انداخته بودند، رها کرد اما هسته اصلی فاجعه ناشی از شکست‌هایی بود که دولت‌های قبلی افغانستان بر آن‌ها سرپوش گذاشته بودند یا از مواجهه با آن‌ها امتناع می‌کردند.

منبع: میزان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نقش گسترده آمریکا در بحران انسانی افغانستان بیشتر بخوانید »

شب‌بیداری پدر شهید برای یک لقمه نان! +عکس


شهید محمد شریف سروری

با این شب بیداری، این یک سالی که ما رفتیم این درد پا پیدا شده. حالا نمی‌دانیم که این حساسیت است، نمی‌دانم که از بی‌خوابی است؟! اگر مسأله پای من نبود چندان اذیت نبودم.



منبع

شب‌بیداری پدر شهید برای یک لقمه نان! +عکس بیشتر بخوانید »