دولت امریکا

آمریکا ارسال موشک‌های کروز به اوکراین را بررسی می‌کند

آمریکا ارسال موشک‌های کروز به اوکراین را بررسی می‌کند



معاون رئیس جمهور آمریکا ارسال موشک‌های کروز تاماهاک برای اوکراین را در دست بررسی اعلام کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، دولت آمریکا اعلام کرد که برای اولین بار در حال بررسی تأمین موشک‌های کروز تاماهاک برای ناتو است که می‌تواند سپس آنها را به اوکراین منتقل کند.

جی. دی. ونس، معاون رئیس جمهور آمریکا، این موضوع را در مصاحبه‌ای با فاکس نیوز تأیید کرد. ونس در پاسخ به سؤال مجری این شبکه در این باره گفت: شما در مورد تاماهاک‌ها سؤال می‌کنید. این چیزی است که رئیس جمهور تصمیم نهایی را در مورد آن خواهد گرفت. ونس با این توضیح افزود: ما در حال حاضر در مورد همین موضوع در حال بحث هستیم.

ونس پیش از این از اینکه روسیه تاکنون هیچ علاقه‌ای به مذاکره صلح با اوکراین یا ایالات متحده نشان نداده است، ابراز ناامیدی کرده و اعلام کرده بود که این یکی از دلایلی است که گزینه تحویل روی میز است.

ونس گفت که این تحویل سپس با همکاری شرکای اروپایی انجام خواهد شد.

این موشک‌های کروز، با برد تا ۲۵۰۰ کیلومتر، تقویت چشمگیری برای دفاع اوکراین در جنگ روسیه علیه این کشور خواهند بود. دولت وقت جو بایدن در آمریکا از تحویل موشک‌های تاماهاوک به اوکراین یا ناتو خودداری کرده بود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آمریکا ارسال موشک‌های کروز به اوکراین را بررسی می‌کند

آمریکا ارسال موشک‌های کروز به اوکراین را بررسی می‌کند بیشتر بخوانید »

بیانیه حماس درباره شکست اسرائیل در ترور رهبران این جنبش

بیانیه حماس درباره شکست اسرائیل در ترور رهبران این جنبش



جنبش حماس با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد تلاش مذبوحانه رژیم صهیونیستی برای ترور هیأت مذاکره‌کننده حماس در پایتخت قطر، یک جنایت فجیع، تجاوز آشکار و نقض صریح همه قوانین بین‌المللی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد تلاش مذبوحانه رژیم صهیونیستی برای ترور هیأت مذاکره‌کننده حماس در پایتخت قطر، یک جنایت فجیع، تجاوز آشکار و نقض صریح همه قوانین بین‌المللی است.

در ادامه این بیانیه آمده است این جنایت، تعرضی به حاکمیت کشور قطر به شمار می‌آید؛ کشوری که به همراه مصر، نقش مهم و مسئولانه‌ای در پیشبرد میانجی‌گری و تلاش‌ها برای توقف تجاوز و دستیابی به توافق آتش‌بس و تبادل اسرا بر عهده دارد. این اقدام بار دیگر ماهیت جنایتکارانه اشغالگران و تمایل آن برای نابود کردن هر فرصتی جهت رسیدن به توافق را آشکار می‌کند.

حماس تصریح کرد ما تأکید می‌کنیم که دشمن در ترور برادرانمان در هیأت مذاکره‌کننده شکست خورده است، در حالی که شماری از برادران شهید به جایگاه والای عزت و افتخار پیوسته‌اند. آنان عبارتند از:

شهید جهاد لبد – مدیر دفتر خلیل الحیه

شهید همام الحیه – فرزند خلیل الحیه

•شهید عبدالله عبد الواحد – محافظ

شهید مؤمن حسونه – محافظ

•شهید احمد المملوک – محافظ

همچنین ما شهادت «بدر سعد محمد الحُمیدی» از نیروهای امنیت داخلی قطر را تسلیت می‌گوییم.

حماس خاطر نشان کرد هدف قرار دادن هیأت مذاکره‌کننده در لحظه‌ای که پیشنهاد اخیر رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، مورد بررسی قرار می‌گرفت، به روشنی و بدون هیچ تردیدی اثبات می‌کند که نتانیاهو و دولتش خواهان دستیابی به هیچ توافقی نیستند و عمداً در پی نابودی همه فرصت‌ها و ناکام گذاشتن تلاش‌های بین‌المللی هستند.

حماس خطاب به دولت آمریکا گفت ما دولت آمریکا را به دلیل حمایت دائمی از تجاوزات و جنایات اشغالگر علیه مردم‌مان، در این جنایت با رژیم اشغالگر شریک می‌دانیم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بیانیه حماس درباره شکست اسرائیل در ترور رهبران این جنبش

بیانیه حماس درباره شکست اسرائیل در ترور رهبران این جنبش بیشتر بخوانید »

نگاهی به اقدام ترامپ در تغییر نام "وزارت دفاع" آمریکا به "وزارت جنگ"/ پایان ریاکاری؛ پروژه تطهیر چهره آمریکا نقش بر آب شد

نگاهی به اقدام ترامپ در تغییر نام "وزارت دفاع" آمریکا به "وزارت جنگ"/ پایان ریاکاری؛ پروژه تطهیر چهره آمریکا نقش بر آب شد



دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، با امضای یک فرمان اجرایی، نام وزارت دفاع آمریکا را به‌صورت غیررسمی به «وزارت جنگ» تغییر داد. این اسم جدید البته از سال ۱۷۸۹ تا ۱۹۴۹ در امریکا استفاده می‌شد.

سرویس جهان مشرق – دونالد ترامپ با امضای یک فرمان اجرایی، نام وزارت دفاع آمریکا را به‌صورت غیررسمی به «وزارت جنگ» تغییر داد. این اقدام، که به‌عنوان یک تغییر عنوان ثانویه برای پنتاگون مطرح شده و نیاز به تأیید کنگره برای قانونی شدن دارد، واکنش‌های گسترده‌ای را در داخل و خارج از آمریکا به دنبال داشته است.

نگاهی به اقدام ترامپ در تغییر نام "وزارت دفاع" آمریکا به "وزارت جنگ"/ پایان ریاکاری؛ پروژه تطهیر چهره آمریکا نقش بر آب شد

این تصمیم نه‌تنها یک تغییر نمادین در نام‌گذاری است، بلکه به‌عنوان نمادی از رویکرد تهاجمی و زورگویانه‌ای تفسیر می‌شود که از دیرباز در سیاست خارجی آمریکا ریشه داشته است. تغییر نام وزارت دفاع به «وزارت جنگ» توسط شخصیتی مانند دونالد ترامپ، که به صراحت و جسارت در بیان دیدگاه‌های خود شهره است، حرکتی است که نقاب از چهره واقعی سیاست‌های ایالات متحده برمی‌دارد: چهره‌ای که نشان‌دهنده تمایل به سلطه، اشغالگری و اعمال قدرت نظامی در سراسر جهان است.

از وزارت جنگ تا وزارت دفاع

ایالات متحده از زمان تأسیس خود در سال ۱۷۸۹ تا پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۷، وزارتخانه‌ای به نام «وزارت جنگ» داشت که عمدتاً مسئول مدیریت ارتش بود. پس از جنگ جهانی دوم و با تصویب قانون امنیت ملی ۱۹۴۷، این وزارتخانه با ادغام دپارتمان‌های ارتش، نیروی دریایی و نیروی هوایی تازه‌تأسیس به «وزارت دفاع» تغییر نام یافت.

این تغییر نام در آن زمان به‌عنوان بخشی از تلاش برای بازسازی ساختار نظامی و حذف ارجاعات مستقیم به «جنگ» پس از فجایع دو جنگ جهانی انجام شد. هدف این بود که وجهه‌ای دفاعی و صلح‌طلبانه‌تر از نظامی‌گری آمریکا به جهان ارائه شود. با این حال، تاریخچه سیاست خارجی آمریکا نشان می‌دهد که این تغییر نام صرفاً یک تغییر ظاهری بود و رویکرد تهاجمی این کشور در مداخلات نظامی در سراسر جهان همچنان ادامه یافت.

نگاهی به اقدام ترامپ در تغییر نام "وزارت دفاع" آمریکا به "وزارت جنگ"/ پایان ریاکاری؛ پروژه تطهیر چهره آمریکا نقش بر آب شد

ترامپ با احیای نام «وزارت جنگ» به‌عنوان یک عنوان ثانویه، به صراحت اعلام کرده که این نام «پیام پیروزی» و «آمادگی برای جنگ» را به جهان ارسال می‌کند. او معتقد است که نام «وزارت دفاع» بیش از حد «دفاعی» و به تعبیر خودش «ووک» (woke) است و نمی‌تواند قدرت و قاطعیت نظامی آمریکا را به‌خوبی نشان دهد.

این اظهارات، همراه با حمایت وزیر دفاع، پیت هگسث، که از «روحیه جنگ‌طلبانه» و «حداکثر تخریب» سخن گفته، نشان‌دهنده بازگشت به گفتمانی است که صراحتاً از جنگ و سلطه نظامی حمایت می‌کند.

وجهه تهاجمی آمریکا

ممکن است عده‌ای مسئله تغییر نام وزارت دفاع آمریکا به وزارت جنگ را یک موضوع ساده و کلی قلمداد کنند، اما تغییر نام وزارت دفاع به وزارت جنگ تنها یک تغییر لفظی نیست و عمق ماجرا چیزی بیشتر از آن است که بتوان به آن به عنوان یک موضوع ساده نگاه کرد؛ در واقع این اتفاق نشانه‌ای از آشکار شدن همان رویکردی است که آمریکا در طول تاریخ خود بارها به نمایش گذاشته است. ایالات متحده از زمان تأسیس خود در قرن هجدهم، سابقه‌ای طولانی در مداخلات نظامی و اشغالگری دارد.

از جنگ‌های سرخ‌پوستان و الحاق سرزمین‌های بومیان آمریکا گرفته تا جنگ‌های استعماری در فیلیپین، مداخلات در آمریکای لاتین، ویتنام، عراق، افغانستان، لیبی و از جمله تجاوز غیر قانون به تاسیسات اتمی ایران، تاریخ آمریکا مملو از نمونه‌هایی است که نشان‌دهنده تمایل این کشور به استفاده از قدرت نظامی برای پیشبرد منافع خود در هر نقطه از جهان است.

نگاهی به اقدام ترامپ در تغییر نام "وزارت دفاع" آمریکا به "وزارت جنگ"/ پایان ریاکاری؛ پروژه تطهیر چهره آمریکا نقش بر آب شد

در قرن بیستم، ایالات متحده با ادعای «دفاع از دموکراسی» یا «مبارزه با کمونیسم» به بسیاری از کشورها حمله کرد یا در آن‌ها مداخله نظامی انجام داد. جنگ ویتنام (۱۹۵۵-۱۹۷۵) نمونه‌ای بارز از این رویکرد است، جایی که آمریکا با بهانه جلوگیری از گسترش کمونیسم، میلیون‌ها نفر را کشت و زیرساخت‌های ویتنام را ویران کرد.

در دوران مدرن‌تر، جنگ‌های عراق (۲۰۰۳) و افغانستان (۲۰۰۱-۲۰۲۱) نشان‌دهنده ادامه این سیاست تهاجمی بودند. این جنگ‌ها، که به بهانه «مبارزه با تروریسم» یا «جستجوی سلاح‌های کشتار جمعی» آغاز شدند، منجر به مرگ صدها هزار غیرنظامی، تخریب گسترده و بی‌ثباتی طولانی‌مدت در این مناطق شدند.

در رابطه با تاسیسات اتمی ایران نیز مسئله به همین ترتیب است. باوجود آنکه بازرسان سازمان آژانس اتمی بارها بی‌خطر بودن برنامه هسته‌‍ای ایران را تائید کرده و ایران در حال مذاکره با دولت آمریکا بود، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا مجوز حمله رژیم صهیونیستی به ایران را صادر کرده و خود در حمله به تاسیسات اتمی ایران به صورت مستقیم دخالت کرد.

نگاهی به اقدام ترامپ در تغییر نام "وزارت دفاع" آمریکا به "وزارت جنگ"/ پایان ریاکاری؛ پروژه تطهیر چهره آمریکا نقش بر آب شد

تغییر نام به «وزارت جنگ» تنها این واقعیت را آشکارتر می‌کند و نقاب از چهره سیاست خارجی به اصطلاح صلح طلبانه آمریکا برمی‌دارد. دونالد ترامپ، با سبک صریح و بی‌پروای خود، شخصیتی است که به‌جای پنهان کردن این حقیقت، آن را با افتخار به نمایش می‌گذارد.

او با این اقدام نشان داده که نیازی به تظاهر به صلح‌طلبی ندارد و ترجیح می‌دهد رویکرد واقعی آمریکا را با نامی که به گفته خودش «قوی‌تر» است، به جهان معرفی کند.

لازم به ذکر است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در یکی از سخنرانی‌های خود در رابطه با این ویژگی رفتار رئیس جمهور فعلی آمریکا فرمودند: «ما از این آقایی که آمده [ترامپ] متشکریم! تشکر به‌خاطر اینکه زحمت ما را کم کرد؛ چهره‌ی واقعی آمریکا را نشان داد. آنچه که ما در سی و چندسال می‌گفتیم -فساد سیاسی، اقتصادی و اخلاقی و اجتماعی در دستگاه حاکمه‌ی آمریکا- این آقا آمد در دوره‌ی انتخابات و بعد از انتخابات این را علنی و عریان کرد»

رهبر انقلاب: ما از این آقایی که آمده [ترامپ] متشکریم!

پیامدهای نمادین و عملی این تغییر

همانگونه که عنوان شد، تغییر نام وزارت دفاع آمریکا، یک تغییر ظاهری نبوده و تبعات ظاهری و عملی مشخصی دارد. تغییر نام وزارت دفاع به وزارت جنگ، حتی اگر به‌صورت غیررسمی و به‌عنوان یک عنوان ثانویه باشد، پیامدهای عمیقی در حوزه‌های نمادین و عملی دارد. از منظر نمادین، این تغییر پیامی روشن به جهان ارسال می‌کند: ایالات متحده به دنبال تهاجم و سلطه نظامی است.

این پیام می‌تواند روابط دیپلماتیک با کشورهای دیگر، به‌ویژه رقبای جهانی مانند چین و روسیه، را تحت تأثیر قرار دهد. در زمانی که تنش‌های جهانی به دلیل رقابت‌های ژئوپلیتیکی در اوج خود هستند، چنین حرکتی می‌تواند به‌عنوان یک اقدام تحریک‌آمیز تفسیر شود.از نظر عملی، این تغییر نیازمند هزینه‌های هنگفتی است.

نگاهی به اقدام ترامپ در تغییر نام "وزارت دفاع" آمریکا به "وزارت جنگ"/ پایان ریاکاری؛ پروژه تطهیر چهره آمریکا نقش بر آب شد

تغییر نام رسمی وزارتخانه، از جمله به‌روزرسانی اسناد، تابلوها، وب‌سایت‌ها، یونیفرم‌ها و سایر تجهیزات، ممکن است میلیاردها دلار هزینه داشته باشد. این هزینه‌ها در حالی مطرح می‌شوند که دولت ترامپ همزمان در تلاش برای کاهش هزینه‌های پنتاگون و حذف آنچه «هزینه‌های غیرضروری» می‌نامد، است.

این تناقض نشان‌دهنده اولویت‌بندی‌های بحث‌برانگیز دولت است که به‌جای تمرکز بر بهبود زیرساخت‌های داخلی یا حل مشکلات اقتصادی، بر تقویت وجهه نظامی و تهاجمی تمرکز دارد.

علاوه بر این، این تغییر نام می‌تواند تأثیرات فرهنگی و روانی عمیقی بر نیروهای مسلح آمریکا داشته باشد. پیت هگسث، وزیر دفاع، تأکید کرده که این تغییر به‌منظور تقویت «روحیه جنگ‌طلبانه» و «حداکثر تخریب» است. این گفتمان می‌تواند فرهنگ نظامی آمریکا را به سمتی سوق دهد که بیش از پیش بر خشونت و تهاجم تمرکز کند، به‌جای آنکه بر دفاع یا صلح‌سازی تأکید داشته باشد. این موضوع ممکن است تأثیرات منفی بر روحیه سربازان و ادراک عمومی از ارتش داشته باشد.

چرا این اقدام از دونالد ترامپ برمی‌آید؟

دونالد ترامپ به‌عنوان یک چهره سیاسی غیرمتعارف، همواره با اظهارات و اقدامات جنجالی خود شناخته شده است. او در طول دو دوره ریاست‌جمهوری‌اش (۲۰۱۷-۲۰۲۱ و ۲۰۲۵ به بعد) نشان داده که تمایلی به رعایت هنجارهای سیاسی سنتی ندارد و ترجیح می‌دهد با صراحت و بدون پرده‌پوشی عمل کند.

ترامپ در اظهارات خود هیچگونه ملاحظه‌ سیاسی به منظور رعایت عرف و یا آداب دیپلماتیک ندارد و مدام به دنبال اقداماتی است که افکار عمومی را به ‌وجد بیاورد و محور این اقدامات، تهدیدات و یاکنش‌های امنیتی – نظامی است.

نگاهی به اقدام ترامپ در تغییر نام "وزارت دفاع" آمریکا به "وزارت جنگ"/ پایان ریاکاری؛ پروژه تطهیر چهره آمریکا نقش بر آب شد

این ویژگی او را به شخصیتی تبدیل کرده که قادر است واقعیت‌های پنهان سیاست‌های آمریکا را به‌صورت علنی بیان کند. در حالی که رؤسای جمهور پیشین تلاش می‌کردند وجهه‌ای صلح‌طلبانه یا دفاعی از آمریکا ارائه دهند، ترامپ با افتخار از قدرت نظامی و رویکرد تهاجمی حمایت می‌کند.

او در اظهارات خود بارها به تاریخچه پیروزی‌های آمریکا در جنگ‌های جهانی اول و دوم اشاره کرده و معتقد است که نام «وزارت جنگ» یادآور این موفقیت‌هاست. این دیدگاه با شعار «اولویت آمریکا» (America First) او همخوانی دارد، که بر تقویت قدرت نظامی و اقتصادی آمریکا در برابر رقبای جهانی تأکید دارد. از این منظر، تغییر نام وزارت دفاع به وزارت جنگ نه‌تنها یک حرکت نمادین، بلکه بخشی از نگاه کلان وی در رابطه با نحوه تعامل و برخورد با جهان است، نگاهی که مبتنی بر یک نگاه از بالا به پایین است.

تأثیر بر وجهه جهانی آمریکا

علی‌رغم آنکه ایالات متحده با استفاده از پروپاگاندای رسانه‌ای در تلاش است تا از خود در افکار عمومی جهانی، کشوری با ماهیت صلح طلبی نشان دهد، اما ترامپ این پروژه رسانه‌های چندین ساله کاخ سفید را نقش بر آب کرد.

تغییر نام وزارت دفاع به وزارت جنگ تأثیرات منفی قابل‌توجهی بر وجهه جهانی آمریکا و آنچه روسای جمهور سابق این کشور تلاش کردند در رابطه با ماهیت صلح طلب بودن آمریکا جلوه دهند، خواهد داشت. در جهانی که بسیاری از کشورها از مداخلات نظامی آمریکا در گذشته انتقاد کرده‌اند و زخم آن بر پیکر بسیاری از ملل جهان همچنان باقی است، این اقدام به‌عنوان تأییدی بر مسئله اشغالگری و زورگویی تفسیر خواهد شد.

نگاهی به اقدام ترامپ در تغییر نام "وزارت دفاع" آمریکا به "وزارت جنگ"/ پایان ریاکاری؛ پروژه تطهیر چهره آمریکا نقش بر آب شد

کشورهای متحد آمریکا، به‌ویژه در اروپا و آسیا، این تغییر را نشانه‌ای از حرکت آمریکا به سمت سیاست خارجی تهاجمی‌تر تفسیر خواهند کرد، مسئله‌ای که می‌تواند در کشورهای سراسر جهان، در بازتعریف روابط دیپلماتیک با آمریکا منجر شود.

از سوی دیگر، این تغییر می‌تواند به‌عنوان یک ابزار تبلیغاتی برای رقبای آمریکا، مانند چین و روسیه، مورد استفاده قرار گیرد. این کشورها می‌توانند از این اقدام برای تقویت روایت خود مبنی بر اینکه آمریکا تهدیدی برای صلح جهانی است، استفاده کنند.

ترامپ و وزارت جنگ آمریکا

تغییر نام وزارت دفاع به «وزارت جنگ» توسط دونالد ترامپ حرکتی است که بیش از یک تغییر ساده در نام‌گذاری است و نباید به سادگی در کنار آن و تبعان آن گذشت.

این اقدام پرده از چهره واقعی سیاست خارجی آمریکا برمی‌دارد: چهره‌ای که از ابتدا با اشغالگری، مداخله نظامی و اعمال زور تعریف شده است.

در حالی که نام «وزارت دفاع» تلاشی برای پنهان کردن این واقعیت زیر نقاب صلح‌طلبی بود و رسانه‌های آمریکایی و سینه‌چاکان غرب در سراسر دنیا تلاش می‌کردند تا چهرهای مثبت از نظامی‌گری ایالات متحده نشان دهند، تصمیم ترامپ برای احیای نام «وزارت جنگ» این حقیقت را با صراحت به نمایش می‌گذارد و تیر خلاص را به پروژه‌های رسانه‌ای در زمینه تطهیر چهره آمریکا وارد می‌کند.

نگاهی به اقدام ترامپ در تغییر نام "وزارت دفاع" آمریکا به "وزارت جنگ"/ پایان ریاکاری؛ پروژه تطهیر چهره آمریکا نقش بر آب شد

این اقدام، که با شخصیت جسور و بی‌پروای ترامپ همخوانی دارد، نه‌تنها وجهه تهاجمی آمریکا را آشکار می‌کند، بلکه پیامدهای عمیقی برای روابط بین‌المللی، هزینه‌های مالی و فرهنگ نظامی این کشور خواهد داشت.

همچنین از این تغییر نام می‌توان به عنوان یک نقطه عطف در سیاست خارجی آمریکا نام برد که می‌تواند به تشدید تنش‌های جهانی و بازتعریف جایگاه آمریکا در جهان منجر شود.

این حرکت، تقویت روایت‌هایی را به همراه دارد که آمریکا را به‌عنوان یک نیروی زورگو و اشغالگر در جهان معرفی می‌کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نگاهی به اقدام ترامپ در تغییر نام "وزارت دفاع" آمریکا به "وزارت جنگ"/ پایان ریاکاری؛ پروژه تطهیر چهره آمریکا نقش بر آب شد

نگاهی به اقدام ترامپ در تغییر نام "وزارت دفاع" آمریکا به "وزارت جنگ"/ پایان ریاکاری؛ پروژه تطهیر چهره آمریکا نقش بر آب شد بیشتر بخوانید »

اروپا و حقی که در قبال مکانیسم ماشه ندارد

اروپا و حقی که در قبال مکانیسم ماشه ندارد



فعال‌سازی مکانیسم ماشه مقدماتی دارد که مهم‌ترین آن، طرح نقاط اختلافی در کمیته مشترک برجام (متشکل از ایران، چین، روسیه و تروییکای اروپایی) در سه مرحله 15 روزه (مجموعه 45 روز) می‌باشد.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، دولت‌ها و رسانه‌های غربی طی سه روز اخیر بر روی فعال‌سازی احتمالی مکانیسم ماشه از سوی تروییکای اروپایی (سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه) مانور ویژه‌ای داده و آن را مصداق عمل‌گرایی اتحادیه اروپا در تقابل با ایران هسته‌ای قلمداد کرده‌اند. در یکی از این موارد، روزنامه تلگراف مدعی شده در صورت فعال‌سازی «مکانیسم ماشه» توافق برجام از سوی قدرت‌های اروپایی و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران، به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی در حال حاضر ظرفیت مقابله با پیامدهای اقتصادی آن را ندارد.

در نقد این خبرسازی همین بس که بر اساس آنچه مقامات اروپایی اذعان نموده‌اند، ایران حدود سه هفته است که دیگر نه سراغی از تروییکای اروپایی گرفته و نه پاسخی به آنها در خصوص برگزاری نشست‌های بی‌فایده و تبلیغاتی غرب داده است! فراتر از آن، تهران از کشورهای اروپایی خواسته است تا به‌جای باج‌گیری از ایران پاسخگوی همراهی وقیحانه و غیرانسانی خود با واشنگتن و تل‌آویو در جریان تجاوز 12 روزه به خاک ایران باشند. در این خصوص دو نکته اساسی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:

نخست اینکه قطعاً بازگشت تحریم‌های چندجانبه شورای امنیت سازمان ملل متحد (البته اگر در عمل پیاده‌سازی و اجرا شوند) تهدیدساز اما قابل مدیریت است. بخش اعظمی از تحریم‌های یکجانبه اعمال شده از سوی دولت آمریکا با آثار عملیاتی تحریم‌های چندجانبه شورای امنیت سازمان ملل متحد هم‌پوشانی و هم‌افزایی دارد .حتی بسیاری از تحلیل‌گران مسائل اقتصادی دامنه تحریم‌های ثانویه واشنگتن علیه تهران را فراتر از موارد مطروحه در قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل متحد قلمداد می‌کنند.

بنابراین یکی از اصلی‌ترین دلایل پس زدن اروپاییان توسط تهران علاوه بر بی‌خاصیت بودن و عدم استقلال آنها در حوزه روابط بین الملل، قدرت مدیریت تحریم‌های چندجانبه شورای امنیت سازمان ملل متحد بر اساس تجارب سال‌های اخیر می‌باشد. همان‌گونه که اشاره شد، اعمال این مدیریت سخت اما ممکن خواهد بود. در چنین شرایطی “هزینه باج‌دهی ایران به اروپا” به مراتب بیشتر از “هزینه مواجهه با تحریم‌های چندجانبه شورای امنیت” است.

نکته پایانی اینکه اروپاییان به دو دلیل اساساً حق بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران را ندارند: نخست اینکه اروپاییان خود در عمل به تعهدات حداقلی خود در برجام دچار خبط و قصور “محرز” و “قطعی” گردیده‌اند. مهم‌تر اینکه فعال‌سازی مکانیسم ماشه مقدماتی دارد که مهم‌ترین آن، طرح نقاط اختلافی در کمیته مشترک برجام (متشکل از ایران، چین، روسیه و تروییکای اروپایی) در سه مرحله 15 روزه (مجموعه 45 روز) می‌باشد. در چنین شرایطی نامه اروپاییان خطاب به سازمان ملل متحد به لحاظ حقوقی باطل و خطا بوده و مخاطب آنها در این خصوص (حداقل در برهه کنونی) باید کمیته مشترک برجام باشد.

در نهایت اینکه حتی اگر اروپاییان موفق به فعال‌سازی کامل مکانیسم ماشه شوند، در کسوت یک “کنشگر جنگ اقتصادی-امنیتی علیه ایران” مورد شناسایی کشورمان قرار خواهند گرفت. در این میان اروپاییان نه‌تنها خود را از مزایای همکاری با تهران محروم می‌کنند، بلکه قطعاً با عواقب و آثار سلبی و قطعی رویکردشان نیز مواجه خواهند شد. بهتر است اروپا برای مشاهده این تجربه تلخ لحظه‌شماری نکند!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اروپا و حقی که در قبال مکانیسم ماشه ندارد

اروپا و حقی که در قبال مکانیسم ماشه ندارد بیشتر بخوانید »

فارن‌پالسی: برنامه هسته‌ای ایران نابود نشده؛ آمریکا عاقلانه رفتار کند

فارن‌پالسی: برنامه هسته‌ای ایران نابود نشده؛ آمریکا عاقلانه رفتار کند



نشریه آمریکایی با بیان اینکه «ایالات متحده تنها به‌طور جزئی و موقت قابلیت‌های هسته‌ای ایران را به عقب انداخته است»، نوشت: آنچه باقی مانده، دیپلماسی است که نویدبخش‌تر از اقدام نظامی است.

  • هتل تارا مشهد

به گزارش مجاهدت از مشرق، «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا بلافاصله پس از تجاوز نظامی این کشور به تأسیسات هسته‌ای ایران، این عملیات را یک «موفقیت نظامی چشمگیر» اعلام کرد. از آن زمان، دولت او به دنبال راه‌هایی برای پشتیبانی از این ادعا بوده است. دولت آمریکا بر سر این استدلال که ظاهراً با یک ارزیابی اطلاعاتی طبقه‌بندی‌شده جدید مبنی بر این مطرح شده که ایران برای بازسازی تأسیساتی که ماه گذشته مورد حمله قرار گرفت به «سال‌ها» زمان نیاز دارد، توافق کرده است.

نشریه فارن‌پالسی در گزارش خود به قلم «جیمز آکتون» مدیر مشترک برنامه سیاست هسته‌ای در «بنیاد کارنگی برای صلح بین‌المللی» با تاکید بر اینکه این ادعای واشنگتن ریاکارانه است، نوشت: هم ایالات متحده و هم اسرائیل به دلایل موجه معتقدند که بیشتر ذخایر اورانیوم غنی‌شده با خلوص بالا (HEU) در ایران از این حمله جان سالم به در برده است. تهران احتمالاً توانایی غنی‌سازی بیشتر و سپس تسلیحاتی کردن این ماده را برای تولید تعداد انگشت‌شماری سلاح هسته‌ای نیز حفظ کرده است. اگر تهران تصمیم بگیرد در این مسیر پیش برود، احتمالاً می‌تواند ظرف یک سال اولین بمب خود را بسازد، به‌رغم اینکه استدلال دولت ترامپ خلاف این را نشان می‌دهد.

فارن‌پالسی ادامه داد: پیش از آغاز حملات اسرائیل به ایران بیشتر ذخایر اورانیوم غنی‌شده با غنای بالا در این کشور که شامل حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده تا سطح ۶۰ درصد بود در تونل‌هایی زیر مجتمع هسته‌ای اصفهان ذخیره می‌شد. ظاهراً بین سازمان‌های اطلاعاتی در مورد اینکه آیا ایران بخشی یا تمام این مواد را قبل از حملات اسرائیل جابه‌جا کرده است، اختلاف نظر وجود دارد اما به نظر می‌رسد اسرائیل و ایالات متحده به‌طور فزاینده‌ای مطمئن هستند که این کار را نکرده است.

در این گزارش آمده که تونل‌های زیر مجتمع اصفهان عمیق هستند، آنقدر عمیق که ایالات متحده حتی سعی نکرد آن‌ها را با بمب‌های سنگرشکن خود از بین ببرد. ممکن است موشک‌های کروز را به سمت ورودی‌های تونل پرتاب کرده باشد تا آنها را مسدود کند. هرچند، ایران احتمالاً با پر کردن پیشگیرانه ورودی‌های تونل، مزایای اندک این روش را کاهش داده است.

رسانه آمریکایی خاطرنشان کرد: در نتیجه، ادعاهای مکرر مقامات آمریکایی و اسرائیلی مبنی بر اینکه اورانیوم غنی‌شده ایران «زیر آوار مدفون شده» گمراه‌کننده است. با فرض اینکه این مواد جابجا نشده باشند، اکنون در تونل‌های دست‌نخورده بدون آسیب قرار دارند. اشاره ضمنی گزارش اخیر روزنامه نیویورک‌تایمز نیز تقریباً خنده‌دار است که گفته، ایران ممکن است برای بازیابی آن با مشکل مواجه شود.

در این گزارش آمده که این استدلال که «ایران برای بازسازی برنامه هسته‌ای قبلی خود به سال‌ها زمان نیاز دارد»، اگرچه درست است، نکته اصلی را از قلم می‌اندازد. در واقع، نکته اصلی این است که ایالات متحده نمی‌داند که آیا ایران تصمیم سیاسی برای گسترش سلاح‌های هسته‌ای گرفته است، یا خیر. اما واشنگتن باید با این واقعیت دست و پنجه نرم کند که عملیات نظامی‌اش انگیزه‌های ایران را برای ساخت بمب افزایش داده، در حالی که تنها به طور جزئی و موقت قابلیت‌های آن را برای انجام این کار به عقب رانده است.

فارن‌پالسی در انتها نوشته است: در این میان، آنچه باقی مانده، دیپلماسی است که نویدبخش‌تر از اقدام نظامی است، هرچند که همچنان به طرز چشمگیری چالش‌برانگیز خواهد بود. ایران با اخراج بازرسان و تهدید به خروج از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای موفق شده اهرم فشار برای خود ایجاد کند. این، بدان معناست که دستیابی به یک توافق کامل امکان‌پذیر نخواهد بود و واشنگتن باید عاقلانه اولویت‌های روشنی تعیین کند. بازگرداندن دسترسی بازرسان به تمام تأسیسات هسته‌ای ایران، واقعاً حیاتی است. مشخص نیست که آیا واشنگتن در حال حاضر حتی می‌تواند به این حداقل دست یابد یا خیر – اما تنها یک راه برای فهمیدن این موضوع وجود دارد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فارن‌پالسی: برنامه هسته‌ای ایران نابود نشده؛ آمریکا عاقلانه رفتار کند

فارن‌پالسی: برنامه هسته‌ای ایران نابود نشده؛ آمریکا عاقلانه رفتار کند بیشتر بخوانید »