دولت ایران

شکست مذاکرات، هدف بایدن!


دست بالای ایران در مذاکرات وین/ نتیجه ملموس به معنی لغو تمامی تحریم‌هاست

تیم بایدن به این نتیجه رسیده که تهران به‌دلیل بی‌اثر کردن تهدید گزینه نظامی و خنثی‌سازی تحریم‌ها، از تحریم‌های ترامپ جان سالم به در برده و توان خنثی‌سازی تحریم‌های بایدن را هم دارد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، «دکتر محمدحسین محترم» طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- تیم بایدن به این نتیجه رسیده که تهران به‌دلیل بی‌اثر کردن تهدید گزینه نظامی و خنثی‌سازی تحریم‌ها و با توجه به شرایط مناسب داخلی و قرار گرفتن در موقعیت قدرتمند بازدارندگی چه از لحاظ دیپلماتیک و سیاسی و چه از نظر قدرت دفاعی، از تحریم‌های ترامپ جان سالم به در برده و توان خنثی‌سازی تحریم‌های بایدن را هم دارد.

لذا بایدن تمام تلاش خود را به‌کار گرفته تا با به شکست کشاندن مذاکرات، تحریم‌های ترامپ را ادامه دهد. این نشان می‌دهد در آمریکا سیاست‌های مصوب کنگره و سنا ثابت است، هرچند رئیس‌جمهورها تغییر کنند! تعبیر پایگاه امریکن کانسروتیو در این خصوص نیز گویای عمق سیاست‌های آمریکاست.

این پایگاه خبری به این نتیجه رسیده که «آنچه آمریکا به آن نیاز دارد شامل یک بحث کینه‌توزانه علیه جمهوری اسلامی در مورد موضوعی حاشیه‌ای و عمیقاً احساسی است که آن موضوع هسته‌ای ایران است»! بر این اساس رابرت مالی که یک یهودی آمریکایی است، اما زمانی که بایدن به قدرت رسید، او را ضداسرائیلی! خوانده بود، اکنون قبل از مذاکرات وین سیاست‌های بایدن را در اسرائیل با صهیونیست‌ها هماهنگ کرده و وزارت خزانه‌داری آمریکا بعد از تحریم‌های پهپادی‌، بر اساس فرمان اجرایی شماره ۱۳۸۴۸ شش فرد و یک نهاد ایرانی را در آستانه مذاکرات وین، در فهرست تحریم‌های خود قرارداده است.

این تحریم‌های نمایشی اولاً؛ نشانه استیصال بایدن و اصرار بر ادامه سیاست ترامپ است و نشان می‌دهد که بایدن اراده‌ای برای لغو تحریم‌ها ندارد و برعکس انگیزه لازم برای تشدید آنها را هم دارد، چراکه در صورت صداقت داشتن به جای صدور فرمان تشدید تحریم‌ها، با یک فرمان اجرایی تحریم‌ها را لغو می‌کرد.

ثانیاً؛ این نهاد و شش ایرانی قبلاً نیز در سال ۲۰۱۹ بر اساس فرمان اجرایی ۱۳۶۰۶ رئیس‌جمهور آمریکا در فهرست تحریم‌های آمریکا قرار گرفته بودند و این نشان می‌دهد که کفگیر تحریمی آمریکا به ته دیگ خورده و فقط برای فضاسازی و فریب افکار عمومی، همان نهادها و افراد را مجدداً تحریم کرده است.

ثالثاً؛ ‌ادعا شده این نهاد و شش فرد ایرانی به‌دلیل نفوذ در فضای سایبری و جنگ الکترونیک علیه نهادهای مدیریت رسانه‌ای آمریکا و تلاش برای تأثیرگذاری بر انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا تحریم شده‌اند و برای شناسایی دو نفر از آنها جایزه تعیین شده است. این یعنی اذعان به‌ظاهری بودن قدرت آمریکا و آسیب‌پذیری آمریکایی که ادعای ابرقدرتی با تبلیغات ‌هالیوودی دارد! و این همان سخن عمیق و نافذ بنیان‌گذار جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب است که بارها تأکید داشته و دارند که «قدرت آمریکا پوشالی است و از هیاهوهای آنها نترسید»!

۲-هرچند بایدن ادعا کرده سیاست او دیپلماسی برای احیای برجام است اما اکنون که به شکست خود پیشاپیش واقف شده‌، در تلاشی مزورانه‌، به گفته رویترز و به نقل از دیپلمات‌های آمریکایی‌، ناچار شده برای فشار علیه جمهوری اسلامی دست به دامن روسیه و چینی که مشمول تحریم‌های گسترده آمریکا و دوست ایران هستند، شود! بر اساس گزارش رویترز و به گفته دیپلمات‌های اروپایی «بایدن تلاش دارد چین و روسیه را ترغیب کند که قبول کنند دولت ایران و نه دولت آمریکا، مانع احیای برجام است»! رابرت اینهورن عضو ‌اندیشکده بروکینگز نیز که به دولت بایدن مشاوره می‌دهد آشکارا ادعا کرده «باید اطمینان حاصل کنیم که جهان‌، ایران را دلیل شکست مذاکرات بداند نه آمریکا را»!

این اولاً؛ نشان می‌دهد بایدن به‌عنوان رئیس‌جمهور یک کشور مدعی ابرقدرتی چه قدر ضعیف است که برای مقابله با ایران دست به دامن کشورهایی شده که آنها را دشمن و تهدید برای خود می‌داند.

ثانیاً؛ نشان می‌دهد بایدن که در ابتدای کارزار انتخاباتی با مقصر دانستن دولت ترامپ در خروج از برجام‌، رأی آورد، اکنون فریبکارانه تلاش دارد با مقصرنمایی ایران‌، توپ را از زمین کاخ سفید به زمین تهران پرتاب و مذاکرات را در بن‌بست وین نگه دارد.

ثالثاً؛ نکته مهم در گزارش رویترز این است که دیپلمات‌های طرف گفت وگو با این خبرگزاری تأکید دارند «ممکن است زمانی به نتیجه برسیم که حفظ برجام دیگر ارزشی ندارد».

این سخن در فضای دیپلماتیک یعنی در عین ادعای فریبکارانه احیای برجام، در بطن سخنان خود تهدید به خروج مجدد از برجام را نیز چاشنی کار خود کرده‌اند! حال برخی با ادعای احیای برجام به هر قیمتی، مثل امضای آن باز معترض‌اند چرا ایران تضمین می‌خواهد!

۳- آن‌گونه که پایگاه خبری آکسیوس خبر داده جیک سالیوان مشاور امنیت ملی بایدن و رابرت مالی نماینده آمریکا در امور ایران در سفرهای خود به تل‌آویو و گفت‌وگوهای متعدد تلفنی با مقامات رژیم صهیونیستی، طرح «توافق موقت» را برای میز مذاکرات وین نهایی کرده‌اند.

هدف از این طرح که در فضای سیاسی و رسانه‌ای نشانه دیگری از سردرگمی بایدن و نداشتن اراده لازم برای لغو تحریم‌ها تلقی می‌شود «فرصت نداشتن بایدن و خرید زمان بیش‌تر او برای ایجاد فضای لازم در مسیر اجماع ‌سازی و تشدید فشارها علیه ایران» تحلیل شده است.

مجله آمریکایی نیوزویک نیز با ‌اشاره به اینکه «عدم وجود سیاست منسجم در کاخ سفید موجب فروپاشی آشکار اعتبار آمریکا در جهان و دگرگونی نظم جهانی شده است»‌، در گزارشی تحت عنوان «برجام بالقوه مردهِ و تهدیدات توخالی با ابزارهای بدلکاری سیاسی»‌، از قول منابع خبری در کاخ سفید، اذعان می‌کند «طرح بایدن برای اجرای برجام حتی با آغاز مذاکرات، واقعی به نظر نمی‌رسد و هدف بایدن از دیپلماسی با تهران، نوعی برجام نه چندان جدی است»! این نشان می‌دهد اولاً؛ برخلاف اتهام‌زنی‌ها به ایران مبنی بر وقت‌کشی، خود آنها از اراده و آمادگی لازم برخوردار نیستند.

این موضوع را می‌توان از تماس مجازی بایدن با رئیس‌جمهور چین به‌خوبی دریافت تا جایی که مذاکرات را قطع کرد و بیش از بیست دقیقه استراحت و مشورت کرد و برخلاف عرف دیپلماتیکِ چنین دیدارهایی، مجدداً گفت وگو را از سر گرفت.

علاوه‌بر این، سردرگمی در تیم بایدن تا بدان حد است که جنیفر ساکی سخنگوی کاخ سفید در پاسخ به سؤال خبرنگاران از تغییر مواضع کشورش در جهت «یک توافق موقت» اظهار بی‌اطلاعی می‌کند! رابرت مالی هم با امیدوار نبودن به «طرح موقت»، با بیان اینکه «بگذارید منتظر بمانیم تا ببینیم چه اتفاقی می‌افتد»، آشکارا نشان داد که کاخ سفید چقدر در مواجهه با سیاست و تیم جدید ایران مستأصل و سردرگم است.

۴- به دلیل پیشرفت‌های هسته‌ای و غنی‌سازی ۶۰ درصد بایدن فهمیده است که فضا و شرایط برای تحمیل سیاست‌هایش مهیا نیست و با توجه به دست برتر ایران در وین و مواضع محکم و مستدل دولت سیزدهم‌، جمهوری اسلامی در دوره جدید حاضر به کوتاه آمدن از حقوق ملت خود نیست. لذا با «توهم اجماع ‌سازی» علیه ایران که بیش‌تر از سوی‌ اندیشکده‌های وابسته به سیا و وزارت خارجه آمریکا به‌خصوص ‌هادسون و شورای آتلانتیک و مرکز واشنگتن و بروکینگز دیکته و توسط رسانه‌های غربی به‌ویژه فارسی‌زبان القا می‌شود، تلاش دارد تا شاید تهران را مجبور به عقب‌نشینی کند که این موضوع نیز هدف بایدن از مذاکرات را به‌خوبی آشکار می‌کند.

تلاش برای وارد کردن رافائل گروسی و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به این بازی و برگزاری نشست امنیتی منامه و ادعای تشکیل کارگروه ویژه آمریکا و شورای همکاری خلیج‌فارس مستقر در ریاض هم در جهت فراهم کردن همین فضاست که ایران این موارد را ساختگی و نمایشی خواند و شایسته پاسخ ندانست.

هرچند نشست و برخاست آمریکا با چند کشور غربی و عربی و اسرائیل در مقابل ۲۰۰ کشور جهان که بر حقانیت مواضع ایران تأکید دارند، اجماع جهانی را القا نمی‌کند، اما خبرهایی که از درون نشست کارگروه ویژه آمریکا و کشورهای عربی منتشر شده‌، نشان می‌دهد آمریکا به دلیل قدرت بازدارندگی بالای جمهوری اسلامی‌، در ائتلاف و اجماع ‌سازی علیه ایران نیز بیش از پیش با شکست مواجه شده تا جایی که اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس برخلاف فضاسازی‌های رسانه‌های صهیونیستی – آمریکایی، با اطلاع از عواقب دشمنی با ایران، فقط بر ایجاد راه‌های ارتباطی دیپلماتیک مبتنی بر تاریخ طولانی مبادلات اقتصادی – فرهنگی با ایران و لغو تحریم‌های آمریکا تأکید داشتند، نه بر تشدید آنها! کنایه میخائیل اولیانف نماینده روسیه در سازمان‌های بین‌المللی در وین در واکنش به تشکیل این کارگروه ویژه و مواضع عرب‌ها در نشست آن هم بسیار جالب بود که توئیت کرد: «چندی پیش برخی از این کشورها مخالف برجام بودند و از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای استقبال کردند و خوشحال بودند، اما اکنون در پرتو تجربه‌ای که به دست آورده‌اند، توانایی درس‌آموزی و تجدیدنظر در موقعیت خود را ابراز می‌کنند!».

۵- با توجه به مواضع آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها به نظر می‌رسد دور سختی از مذاکرات در وین در پیش است و در سال ۲۰۲۱ اتفاق خاصی نخواهد افتاد و همه چشم‌ها به سال ۲۰۲۲ دوخته شده‌، درحالی‌که برجامی که به دنبال احیای آن هستند، یک سال تا زمان نخستین بند غروبش یعنی پایان محدودیت‌های موشکی در قطعنامه ۲۲۳۱ باقی مانده است.

لذا از یک‌سو هارولد هیمن تحلیلگر فرانسوی اذعان می‌کند «اروپایی‌ها موضع تندی گرفتند اما برخلاف گذشته مشکل این است که ایران نیز از حالت انفعال خارج و مواضع خود را تثبیت کرده و این شبیه بازی پوکر است که روند بازی بر وفق مراد اروپایی‌ها نیست»! از سوی دیگر وزیر امور خارجه ایران نیز هشدار داده که «اقدامات و اظهارات التهاب‌آفرین» ممکن است «تلاش‌های موجود را به خطر ‌اندازد»!



منبع

شکست مذاکرات، هدف بایدن! بیشتر بخوانید »

جهان مستعد استقبال از جهان پساآمریکا است

جهان مستعد استقبال از جهان پساآمریکا است


معاون سیاسی وزیر کشور با بیان اینکه زمان آن فرا رسیده است که آمریکایی‌ها جرات کنند هم انقلاب اسلامی و هم جمهوری اسلامی را به مثابه قدرت منطقه‌ای به رسمیت بشناسد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، محمدباقر خرمشاد معاون سیاسی وزیر کشور و دبیر علمی همایش بین المللی افول آمریکا با رویکرد جهان پسا آمریکا که در محل لانه جاسوسی آمریکا برگزار شد، با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای جنگ تحمیلی، مدافع حرم و سلامت گفت: اگر امروز امنیت وجود دارد و در این مکان گرد هم جمع شدیم، مدیون از خودگذشتگی شهدا هستیم.

معاون سیاسی وزیر کشور سخنان خود را با طرح این سوالات آغاز کرد که چرا امروز از جهان پسا آمریکا سخن گفته می‌شود؟ چرا بیست سال قبل از چنین ادبیاتی استفاده نمی‌شد؟ آیا واژه پساآمریکا ناظر بر افول قدرت آمریکا در عرصه بین‌الملل، یا عرصه داخلی خود یا هر دو است؟ رواج این واژه تا چه حد ناشی از ضعف و افول قدرت آمریکا و تا چه حد ناشی از ظهور قدرت‌های جدید مانند چین است؟ بحران‌های داخلی یا بحران کرونا یا بحران سیاسی در انتخابات ایالات متحده آمریکا یا خروج (بخوانیم اخراج) آمریکا از افغانستان و عراق و سوریه تا چه میزان به ترویج واژه پُست‌ آمریکا کمک کرده است؟

وی در این خصوص گفت: ظلم و ستم آمریکا در چند سال اخیر فراگیر، عمیق و غیرقابل تحمل بوده و آمریکا در مسیر ستمگری و ظلم روند صعودی طی کرده و تعداد زیادی از کشورهای جهان را تحقیر کرده است و استقبال از واژه پساآمریکا پاسخ جهان به این ستم‌هاست.

معاون سیاسی وزارت کشور افزود: از جمله ستم‌هایی که امروز شاهد هستیم این است که اقتصاد چندین کشور با چند صد میلیون نفر جمعیت تحت فشارهای خرد کننده قرار گرفته است.

خرمشاد به شرایط امروز افغانستان، یمن، عراق، سوریه، لبنان، کوبا، ونزوئلا و ایران اشاره کرد و گفت: چرا باید اقتصاد این کشورها با چند صد میلیون جمعیت تحت تاثیر فشار و تحریم آمریکا باشد. کثرت این ستم و شدت تحقیرشدگی این ملت‌ها است که جهان را مستعد استقبال از جهان پساآمریکا می‌کند.

وی با بیان اینکه تحریم ظالمانه چند ده ساله بر ملت ایران یک ستم تاریخی بزرگ است، اضافه کرد: در حال حاضر در آحاد ملت ایران این سوال نهادینه شده است که چرا در شرایطی که دولت ایران به حق یا ناحق، پای میز مذاکره‌ای نشست و تعهداتی داد و طرف مقابل هم تعهداتی داد ولی آمریکا یکطرفه زیر میز مذاکره زد و بعد شروع به تحریم‌های بیشتر کرد. مگر نه اینکه گفته شد مساله را حل کنیم و هردو طرف به تعهدات خود عمل کنند.

معاون سیاسی وزیر کشور گفت: در ادبیات ایرانیان این اقدام چیزی جز ستم نیست و همان ستمی است که آمریکایی‌ها در براندازی مرحوم مصدق انجام دادند و الان هم در حال تکرار همان هستند. این ستم اخیر ستم بزرگتری است که از حافظه ملت ایران و ملت‌های دیگر بیرون نخواهد رفت.

خرمشاد با بیان اینکه رجال آمریکایی باید از طوفان برخاسته از تحقیر ملت‌ها بترسند، تاکید کرد: اگر روند جهان پساآمریکا اندکی دیگر پیش برود شورش ملت‌ها به دلیل فشار سخت و ناجوانمردانه آمریکا، شورشی سخت خواهد بود.

وی گفت: شهادت سردار بزرگ حاج قاسم سلیمانی را به این ستم‌ها اضافه کنید. چرا و به چه دلیل؟ باید اذعان و تاکید کرد که هم آه ملت ایران و هم مقاومت و هم دست انتقام آنها تعیین کننده پایان نبرد چند دهه‌ای خواهد بود که امریکا خود را گرفتار آن کرده است.

معاون سیاسی وزیر کشور اضافه کرد: با گذشت ۴۳ سال زمان آن فرارسیده است که آمریکایی‌ها جرات کنند و با یک تصمیم گیری  سخت و عاقلانه هم انقلاب اسلامی و هم جمهوری اسلامی را به مثابه قدرت منطقه‌ای به رسمیت بشناسند. آنها  باید بر تردیدهای خود غلبه کرده و تصمیم‌هایی نظیر تصمیم خروج از افغانستان را بگیرند. زمان آن رسیده است که  بی چون و چرا به تعهدات خود عمل کنند. همانطور که طرف‌هایشان خصوصا جمهوری اسلامی ایران به تعهدات خود عمل می‌کنند.

منبع: ایسنا



منبع

جهان مستعد استقبال از جهان پساآمریکا است بیشتر بخوانید »

پرونده صادرات گاز به عراق، سیاسی نیست

پرونده صادرات گاز به عراق، سیاسی نیست


سفیر جمهوری اسلامی ایران در بغداد با حضور در یک شبکه تلویزیونی درباره مواضع تهران در قبال مسائل مختلف، از جمله مذاکرات تهران با عربستان، پرونده صادرات گاز به عراق، وضعیت افغانستان و.. توضیح داد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، «ایرج مسجدی» سفیر جمهوری اسلامی ایران در بغداد در یک گفت‌وگوی تلویزیونی درباره روابط میان تهران و بغداد در دوران نخست‌وزیر «مصطفی الکاظمی»، نقش بغداد در مذاکرات تهران و ریاض و پرونده صادرات گاز از ایران به عراق توضیح داد.

ابراز رضایت از نقش بغداد در روند مذاکرات تهران و ریاض

وی در گفت‌وگو با تلویزیون «الشرقیه»،  ضمن ابراز رضایت از نقش عراق در مدیریت مذاکرات ایران و عربستان در بغداد گفت: «ما و عربستان سعودی، دو کشور مسلمان هستیم و باید همه مشکلات بین ما، از طریق مذاکره و برگزاری نشست‌ها حل و فصل شود. ما سه دور مذاکره را در بغداد انجام دادیم و این نشست‌ها در یک محیط و بستر بسیار دوستانه و برادرانه انجام شد».

تقدیر تهران از الکاظمی برای ایجاد فضای مناسب برای مذاکره با ریاض

مسجدی با حضور در برنامه تلویزونی «لعبه الکراسی» تصریح کرد: «من معتقدم مشکلی در مذاکرات جاری با عربستان وجود ندارد، ما فشار می آوریم تا با ادامه مذاکرات، کم کم به نتایجی دست یابیم. نقش نخست وزیر «مصطفی الکاظمی» در این میانجیگری مهم بود، و ما از او برای این کار تشکر کردیم. عراق فضایی را برای انجام این مذاکرات فراهم کرد».

هنوز زمان و مکان دو رچهارم مذاکرات مشخص نیست

وی افزود: «هنوز زمان و مکان دور چهارم مذاکرات میان ایران و عربستان مشخص نشده و ما با توافقی دوجانبه، این زمان و مکان را مشخص خواهیم کرد».

سفیر ایران در بغداد گفت که کشورش به دنبال دوستی و برادری با عربستان سعودی در تمام زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. مذاکرات سه دور قبل میان ما، همچنان ادامه دارد اما هنوز به نتایجی قطعی نرسیده، زمانی که به نتایجی قطعی رسید، آن‌ را اعلام خواهیم کرد.

روزنامه «فایننشال تایمز» ۱۸ آوریل گذشته در گزارشی به نقل از «سه مقام» از مذاکره مقام‌های ارشد عربستان سعودی و ایران در راستای تلاش برای بهبود روابط بین این دو کشور رقیب در منطقه، خبر داد که مقامات سعودی، عراقی و ایرانی در واکنش به این گزارش آن را  تأیید کردند.

 پس از قطع رابطه دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی از دی ماه ۱۳۹۴ تاکنون، چندی است که مذاکرات بین ایران و عربستان در سطوح امنیتی در جریان است. از سوی دیگر شاهد اظهاراتی از سوی رئیس جمهور منتخب ایران در نخستین نشست مطبوعاتی بعد از پیروزی در انتخابات و اعلام آمادگی مجدد برای برقراری رابطه و گفت‌وگو با عربستان سعودی و توقف هر چه سریع‌تر جنگ یمن بودیم.

ارزیابی مثبت از روابط تهران و بغداد در دوره الکاظمی

ایرج مسجدی روابط تهران و بغداد، در دوره نخست‌وزیری الکاظمی را مثبت ارزیابی کرد و گفت که این روابط در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی گسترش یافت.

وی تصریح کرد: « الکاظمی روابط نزدیک و عمیقی با جمهوری اسلامی ایران برقرار کرده و ایران هم همین نگاه را به دولت و ملت عراق دارد».

دلیل عدم حضور رئیس‌جمهور ایران در اجلاس بغداد

مسجدی در پاسخ به سوالی درباره دلیل عدم حضور «سیدابراهیم رئیسی» رئیس‌جمهور ایران در اجلاس اخیر بغداد گفت که در زمان دعوت به مشارکت در این نشست دولت جدید ایران هنوز رأی اعتماد نگرفته بود و درست در روز برگزاری اجلاس بغداد، اولین جلسه هیأت دولت ایران با رهبری این کشور برگزار شد.لذا شرایط برای حضور آقای رئیسی در این اجلاس فراهم نبود».

سفیر ایران در بغداد تصریح کرد اگر این نشست در زمان و شرایط مناسب‌تری برگزار می‌شد، شاید رئیس‌جمهور ایران در این نشست شرکت می‌کرد.

پرونده صادرات گاز ایران به عراق سیاسی نیست

وی افزود: «همکاری خوبی درباره انرژی در فصل تابستان وجود داشت و ما صادرات گاز را افزایش دادیم اما با برخی شرایط مربوط به جنبه فنی و نقص در نیروگاه‌های ایران مواجه شدیم. ما نمی‌خواهیم که این پرونده با فشارهایی مواجه شوند و نمی‌توان از آن برای فشار سیاسی استفاده کرد زیرا اساسا مشکل سیاسی وجود ندارد».  

مسجدی تصریح کرد: «شما می‌دانید که ایران برای تأسیس بزرگترین نیروگاه در “الرمیله” در بصره به شدت کار می‌کند.ما سه هزار مگاوات تولید خواهیم کرد. ساخت نیروگاه ها با سرعت کامل پیش می‌رود و تهران امنیت عراق را، امنیت خود می‌داند و ما از هیچ تلاشی در قبال عراق دریغ نمی‌کنیم. لذا در صورت بروز مشکلات فنی، برای حل آنها تلاش خواهیم کرد».

آمریکا برای مذاکره با ایران، باید اعتمادسازی کند

وی در خصوص مذاکره با آمریکا نیز گفت: «تهران امیدوار است که دولت جدید آمریکا، دارای سازوکار جدیدی باشد و آن بازگشت به توافق و رفع تحریم‌ها از ایران است. این امر می‌تواند به نوعی اعتمادسازی کند».

کمک‌های ایران به عراق در زمان جنگ با داعش رایگان نبود

سفیر جمهوری اسلامی ایران در این برنامه تاکید کرد که در دوران جنگ با داعش، امکاناتی که جمهوری اسلامی ایران در اختیار دولت عراق قرار داد، رایگان نبود. اما در عین حال، ایران به دولت عراق فشاری برای پرداخت این مبلغ فشاری نیاورد، اما دولت عراق به تدریج این مبلغ را پرداخت کرد.

اشتباه در برافراشته شدن پرچم منطقه کردستان در سفر بارزانی به تهران

مسجدی در خصوص برافراشته شدن پرچم منطقه کردستان در مراسم استقبال از رئیس این منطقه در تهران گفت: «مسلم است که عراق پرچم مشخصی دارد و منطقه کردستان نیز پرچمی برای خود دارد. در روابط دیپلماتیک دو کشور تردیدی نیست که ایران پرچم عراق را به رسمیت می‌شناسد و اگر احیانا پرچمی غیر از پرچم عراق برافراشته شود، ممکن است یک مشکل پروتکلی به وجود آمده باشد».

ایران نقشی در حملات علیه آمریکایی‌ها در عراق ندارد

سفیر ایران در بغداد با تاکید بر ضرورت اخراج کلیه نیروهای خارجی از منطقه تصریح کرد که حملاتی که علیه این نیروها در منطقه صورت می‌گیرد، نتیجه اعتراض نیروهای محلی است و نباید این حملات را به ایران نسبت داد و این تنها یک اتهام‌زنی و فرافکنی‌ آمریکایی است. زیرا ایران نیاز ندارد که به گروهی سلاح دهد تا به سفارت‌خانه در عراق حمله کند زیرا تهران اساسا اعتقادی به چنین کارهایی نداردو هرگز با حمله به سفارت‌خانه‌ها موافق نبوده است.

وی تصریح کردکه امنیت عراق با حضور نیروهای آمریکایی محقق نخواهد شد و اخراج این نیروها یک ضرورت برای تحقق ثبات و امنیت در عراق و منطقه است.

مسجدی تاکنون بارها اعلام کرده که کشورهای منطقه باید خود را برای پذیرش مسئولیت‌هایشان در قبال تامین حمایت لازم از امنیت منطقه‌ای خود پس از خروج آمریکا آماده کنند. تهران به صراحت، هرگونه حضور آمریکا در منطقه بویژه عراق را رد می‌کند.

وی ضمن محکوم کردن هرگونه اقدام متجاوزانه علیه هیأت‌های دیپلماتیک در عراق، می‌گوید که این اقدام، تنها طولانی شدن حضور بیگانه در این کشور را توجیه می‌کند.

برقراری روابط مبتنی بر احترام متقابل با افغانستان 

سفیر جمهوری اسلامی ایران در بغداد درباره به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان گفت که به قدرت رسیدن طالبان، یک واقعیت عملی است و همه آن‌چه که تهران می‌خواهد، برقراری روابط با افغانستان مبتنی بر احترام متقابل است.



منبع

پرونده صادرات گاز به عراق، سیاسی نیست بیشتر بخوانید »

دو عملیات ناکام و تله‌گذاری سوم برای ایران

دو عملیات ناکام و تله‌گذاری سوم برای ایران


در این میان از همه عجیب‌تر، فضاسازی غربگرایان است. آنها مطابق آرزوی آمریکا، اصرار داشتند ایران پا در تله‌ای بگذارد که آمریکا برای شوروی چید و خودش گرفتار آن شد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: آمریکا و غرب در ٢٠ سال گذشته، یک نقشه کلیدی را در دو فاز علیه ایران به اجرا گذاشتند؛ اما در هر دو، با وجود پیچیدگی عملیات ناکام ماندند: نخست، راه‌اندازی حجم بی‌سابقه‌ای از فشار و تهدید خارجی، و دوم، زمینه‌سازی برای فراز آمدن «جریان منفعل در برابر غرب» در داخل، برای به تحلیل بردن قدرت جمهوری اسلامی در تمام ابعاد.

آمریکا و صهیونیسم مسیحی از ماجرای حمله نیابتی صدام به ایران، تا عَلَم کردن طالبان در افغانستان در دو دهه قبل، و از زمان حمله به افغانستان تا اشغال عراق، هیچ سالی را از تدارک تهدید علیه ایران غافل نبودند. تهدید ناشی از اشغال دو همسایه شرقی و غربی ایران در دو دهه قبل، بهانه‌ای بود تا طیف غربگرا در دولت و مجلس وقت، تسلیم‌طلبی پیشه کنند. دولت اصلاحات حتی به‌ اشغال افغانستان کمک کرد؛ اما بعدها رئیس دولت و وزیر خارجه از آمریکا گلایه کردند که با وجود این همراهی، عنوان محور شرارت را از دولت بوش گرفته و ایران تهدید به حمله اتمی ‌شده است. شماری از نمایندگان مجلس ششم نیز نامه سرگشاده‌ای منتشر کردند مبنی بر اینکه درباره برنامه هسته‌ای، باید جام زهر را سر کشید و تسلیم آمریکا شد. جالب اینکه چندی قبل‌تر، سازمان مجاهدین انقلاب و برخی اعضای مجمع روحانیون، خواستار جنگیدن در کنار صدام و طالبان مقابل آمریکا شده بودند! اما جمهوری اسلامی ایران به واسطه رویکرد حکیمانه و عزتمندانه رهبر انقلاب، وارد هیچ‌یک از بازی‌های مطلوب آمریکا نشد و میدان را به نوعی مدیریت کرد که برآیند آن، هزیمت آمریکا و متحدانش در غرب آسیا بود.

تشکیل دولت نهم در ایران با رای قاطع مردم، زنجیره نقشه‌های غرب و غربگرایان را قطع کرد. و از آن‌سو یاران سردار سلیمانی در عراق و لبنان و فلسطین، جنگ‌های مستقیم آمریکا و اسرائیل را مغلوبه کردند. تقویت ساخت درونی قدرت در جمهوری اسلامی و پیروزی متحدانش در منطقه که در قالب تشکیل دولت مردمی در عراق و ارتقای جایگاه حزب‌الله و مقاومت فلسطین نمود پیدا کرد، ضمن تهدیدزدایی، موجب بالا رفتن قیمت نفت، افزایش درآمدهای ایران و رونق تجارت خارجی با کشورهای مختلف (از شرق آسیا تا اروپا و آمریکای لاتین) شد. در ارزیابی راهبردی غرب، باید ‌ترمز این حرکت شتابان کشیده می‌شد. تدارک فتنه سبز در سال ۸۸ که سرمایه ۴۰ میلیونی مشارکت را ابزار دوقطبی و جنگ خیابانی می‌خواست، سرمایه‌گذاری روی اختلاف در درون حاکمیت به‌ویژه به واسطه بازی حلقه انحرافی، ایجاد انحراف در برخی رویکردهای کلان دولت دهم و سرانجام تدارک تحریم‌های فلج‌کننده (با گرایی که برخی دست‌اندرکاران فتنه ۸۸ دادند)، مجموعه عملیات سنگینی بود که به روی کار آمدن دولتی منفعل در برابر غرب در سال ۹۲ و ۹۶ منتهی شد.

این، اولین فاز از نقشه عملیاتی غرب در دوره جدید بود؛ همان که روح‌الله زم، مدیر شبکه ضدامنیتی آمدنیوز، سال ۹۷ (یک سال پس از آشوب دی‌ماه ۹۶) در پاریس و در گفت‌وگو با یکی از فعالان ضدانقلاب لو داد: «ما در انتخابات ۹۶ تحلیل داشتیم. این‌جور نبود که راه بیفتیم و بگوییم اصلاح‌طلبیم یا عاشق روحانی هستیم. مجموعه ما، تحلیل امنیتی داشت. می‌خواهم بازش نکنم تا قضایای دیگر اتفاق بیفتد تا بنشینیم و مفصل‌تر با هم صحبت بکنیم. آیا اگر رئیسی یا قالیباف سر کار بود، این مشکلاتی که در کشور وجود دارد، الان بود؟ این تظاهراتی که ایجاد شد، آیا بود؟ ما بر اساس تحلیل امنیتی… (مجری: می‌شود این‌طور تعبیر کرد که شما خواستید روحانی بیاید، تضاد درونی حاکمیت و عدم تدبیر و مدیریت روحانی، سبب این بشود که مردم معترض شوند؟ تدبیر شما این بود؟) می‌شود این‌جوری هم تعبیر کرد و یک‌سری سناریوها را کنارش گذاشت. با توجه به شرایط سیاسی داخلی و خارجی، ما به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت‌سر فردی مثل روحانی. کشور باید به نقطه جوش می‌رسید و اگر آدمی‌ مثل رئیسی یا قالیباف سر کار می‌آمد، کار به نقطه جوش نمی‌رسید».

فاز موازی و همزمان این عملیات، با گستراندن سرطان گروه‌های ‌تروریستی به عراق و سوریه کلید خورد. این ارتش چندملیتی سازمان‌یافته توسط آمریکا و ارتجاع عربی، علناً داعیه تشکیل دولت در عراق و سوریه و دست‌درازی به ایران و لبنان را داشت. آنها در این جنگ نیابتی، از یک سو پایتخت سوریه را محاصره کرده و به مرزهای لبنان و فلسطین رسیده بودند و با اسرائیل همپوشانی می‌کردند، و از طرف دیگر، ضمن‌ اشغال شمال و غرب عراق، سودای بغداد را داشتند و مرز ایران را تهدید می‌کردند. این اتفاقات در اواخر سال ۹۳ و اوایل ۹۴ درست در زمانی رخ می‌داد که آمریکا، دولت ایران را برای پذیرش هرچه سریع‌تر توافق (برجام بعدی) تحت فشار گذاشته بود و دولت وقت نیز تحت فشار وعده‌های نادرست خود داشت…

اما ۶ سال پس از آن طوفان اتفاقات، آمریکا و غرب در هر دو مصاف راهبردی، متحمل ناکامی ‌سنگین شده‌اند. هم، سر افعی داعش در عراق و سوریه کوبیده شد – چنانکه نیوزویک با انتشار تصویر تمام صفحه سردار سلیمانی تیتر زد «او نخست با آمریکا جنگید و سپس داعش را خورد کرد»-

و هم در ایران، دولتی انقلابی سر کار آمده که بنا ندارد به بازی منفعلانه در زمین دشمن ادامه دهد و می‌خواهد فرصت‌های بزرگ کار و گره‌گشایی و پیشرفت و اقتدارافزایی را مغتنم شمارد. این دو ضربه، برای آمریکا بسیار گران آمده. آنها بالغ بر هفت هزار میلیارد دلار هزینه کردند، اما ایران با همه این تلاطم‌های بزرگ، به سلامت از طوفان‌ها عبور کرد و آب دیده‌تر، با تجربه‌تر و قدرتمندتر شد و حالا هم می‌خواهد مرحله تازه‌ای از ابتکار عمل و پویایی و پیشرفت را با تقویت ساخت درونی قدرت و دیپلماسی موثر جهانی آغاز کند.

این برای آمریکا بسیار سنگین آمده و باید پاتک دیگری در برابرش‌ترتیب دهد. اما نقشه او، تکراری و لو رفته است. فعال‌سازی تهدیدهای نیابتی در منطقه و به صف کردن محافل مأمور یا منفعل در داخل برای «ایجاد خطای محاسباتی، سوق دادن کشور در درگیری‌های زیانبار داخلی یا خارجی، به‌هم زدن تمرکز روی اولویت‌ها، و غافل کردن خواص و عوام از نقشه دشمن». دولت‌های ‌ترامپ و بایدن – مثل دولت اوباما و بوش- به اسرائیل برای حمله به غزه و عملیات خرابکاری مخفی علیه ایران چراغ سبز نشان دادند، اما اسرائیل در ماه‌های اخیر، بدترین و تحقیرآمیزترین ضربات را در اثر ارتکاب این خبط بزرگ خورد. همزمان ظرف دو سال اخیر، وارد فاز فشار اقتصادی و آشوب افکنی در لبنان و عراق و ایران شدند. اما حزب‌الله لبنان از عهده فتنه‌های بزرگ بر آمد و این مزدوران غرب بودند که زیر علامت سؤال رفتند. ایران با ارسال سه نفتکش بزرگ سوخت، هم تحریم‌های آمریکا را زیر پا گذاشت، هم به اسرائیل تو دهنی زد، هم اقتدار حزب‌الله در لال کردن زبان درشت‌گوی صهیونیست‌ها به نمایش درآمد و هم ملت چند قومیتی و چند فرقه‌ای لبنان، دوست و دشمن واقعی را در روزهای سخت شناختند. ایران حالا پس از صادرات بنزین به ونزوئلا (و کسب درآمد ارزی) برای دومین‌بار، تحریم‌ها را تحقیر می‌کند و می‌گوید دوران تازه‌ای آغاز شده، که از تحریم‌های خصمانه، فرصت‌های اقتصادی و دیپلماتیک بزرگ می‌سازد.

آمریکا با آشوب‌افکنی در عراق، دولت قانونی را سرنگون کرد و دولت انتقالی که مدعی بود موقتا (شش ماهه) سر کار خواهد بود، به مدت دو سال قدرت را قبضه کرده و می‌گوید تا چند هفته دیگر، به مسئولیت عقب‌افتاده برگزاری انتخابات عمل می‌کند. با این وجود، پارلمان عراق پس از جنایت ‌ترور شهیدان ابومهدی مهندس و سردار سلیمانی، رسما حکم به اخراج‌ اشغالگران آمریکایی داد و آنها در انظار جهانی، در نقطه «آفساید» ایستاده‌اند. آمریکا در هر نوع انتخابات سالم در عراق، طرف بازنده خواهد بود. اما درباره افغانستان، محافل سیاسی و رسانه‌ای غرب اتفاق نظر دارند که آمریکا پس از تحمل بیش از دو هزار میلیارد دلار هزینه و چند هزار نفر تلفات نظامی، به شکستی بزرگ نائل آمده است. باید به آمریکایی‌ها حق داد که به‌خاطر دو هزیمت بزرگ در قبال ایران، عصبانی باشند و به خود بپیچند. اما چرا برخی محافل در داخل، با آمریکا همدلی و همدردی می‌کنند؟ چرا اصرار دارند ایران را در شکست آمریکا در افغانستان شریک نمایند؟ و چرا به هر دستاویز سستی می‌آویزند تا در مقابل فعالیت دولت تازه‌نفس و انقلابی، کارشکنی کنند یا مردم را نسبت به آن ناامید سازند؟ آیا صرفا به‌خاطر رقابت سیاسی است؟ از سر لجاجت و کینه‌توزی کور با جمهوری اسلامی است؟ یا افتادن در تور اطلاعاتی و سربازگیری شدن برای دشمن؟

متأسفانه برخی محافل، انگیزه‌ای فراتر از عقده‌گشایی و کینه‌توزی به هر طریق، و مخالف‌خوانی به هر دستاویز ندارند. بنابراین، به جای آنکه در موضوع تحریم‌های ظالمانه، به دغلبازی و عهدشکنی آمریکا و ‌تروئیکای اروپایی اعتراض کنند، علیه نظام فضاسازی می‌کنند که چرا مذاکره و توافق نمی‌کند؟ یا اگر آمریکا حتی در برابر خرید دارو و واکسن کارشکنی می‌کند، به جای آمریکا، به چین و روسیه حمله می‌کنند. حضرت امام(ره) چقدر دقیق فرمود ««نباید فراموش کنیم ما در جنگ با آمریکا و تفاله‌های آمریکا (هستیم)، تفاله‌هایی که قالب زدند خودشان را و ما غفلت کردیم، الان هم هستند… خط این بود که اصلاً آمریکا منسی [فراموش] بشود. یک دسته شوروی را طرح می‌کردند تا آمریکا منسی بشود، خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود».

آمریکا در افغانستان، قطعا شکستی تحقیرآمیز را به جان خرید. برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، زمانی که آمریکا گروهی از جهادیون (طالبان بعدی) را در افغانستان علیه شوروی به خدمت گرفت، گفت «ما این فرصت را داریم که به روس‌ها، جنگ ویتنام‌شان را عرضه کنیم. برای ده سال، حکومت مسکو مجبور بود در جنگی وارد شود که توانایی پیشبرد آن را نداشت. چه چیزی در تاریخ مهم‌تر است؟ وجود طالبان یا فروپاشی شوروی؟». با وجود این منطق تله‌گذاری برای حریف، بایدن اخیرا اذعان کرد: «ایالات متحده برخلاف ٢٠ سال پیش، فاقد یک هدف روشن در افغانستان است. ما روزانه ٣٠٠ میلیون دلار در افغانستان هزینه می‌کنیم و نمی‌توانستیم ادامه دهیم. ما درگیر رقابت جدی با چین و روسیه و حمله سایبری و ‌اشاعه هسته‌ای [ایران] هستیم… چین و روسیه آرزو دارند که آمریکا ده سال دیگر در افغانستان گرفتار شود». همزمان، ٩٠ ژنرال آمریکایی نوشتند: «لطمه‌ای که به اعتبار آمریکا وارد شده قابل توصیف و جبران نیست. تا سالیان دور در هر توافق یا عملیات چندملیتی، شریکی غیرقابل اتکا دیده خواهیم شد. دشمنان، حالا به‌دلیل ضعفی که نشان داده شد، برای اقدام علیه ما جسور شده‌اند. ابتدا چین و بعد از آن روسیه، ایران، کره‌شمالی و دیگران بیشترین نفع را می‌برند».

اما در این میان از همه عجیب‌تر، فضاسازی غربگرایان است. آنها مطابق آرزوی آمریکا، اصرار داشتند ایران پا در تله‌ای بگذارد که آمریکا برای شوروی چید و خودش گرفتار آن شد. باید بررسی شود که این محافل چرا اصرار دارند شکست آمریکا را بپوشانند؛ و در مقابل، مردم ما را شریک ورشکستگی آمریکا کنند، یا حس شکست را در داخل ایران تزریق نمایند؟ لجاجت و کینه‌توزی، کورشان کرده و نمی‌فهمند؟ یا مأموریت دارند عصا زیر بغل آمریکا بگذارند؟! بی‌تردید اگر ما وارد جنگ افغانستان می‌شدیم، همین‌ها می‌گفتند چرا برای کشور هزینه درست می‌کنید و سایه جنگ را بر سر کشور می‌کشانید. آنها امروز هم نمی‌گویند بازی در نقشه مورد آرزوی آمریکا با چقدر هزینه، برای چند سال و با کدام راهبرد و دورنما؟



منبع

دو عملیات ناکام و تله‌گذاری سوم برای ایران بیشتر بخوانید »

تحریم‌های دارویی جنایت سازمان‌یافته است

تحریم‌های دارویی جنایت سازمان‌یافته است



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، جمعی از رؤسای انجمن‌های حمایت از بیماران خاص کشور به نمایندگی از ده‌ها هزار بیمار، با ارسال نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل متحد ضمن انتقاد از تحریم‌های دارویی غیرقانونی و یکجانبه ایالات متحده آمریکا خواستار رفع این تحریم‌ها شدند.

در متن این نامه آمده است: 

«جناب آقای آنتونیو گوترش

دبیرکل محترم سازمان ملل متحد

با سلام ؛

در ابتدا احترامات فائقه و تمام خود را نسبت به عالیجناب معروض می­داریم؛ ما جمعی از مدیران عامل انجمن های ملی حامی بیماران از قبیل انجمن حمایت از بیماران تالاسمی ، دیالیزی ، هموفیلی ، ام اس ، ای بی در خصوص ابعاد و آثار تحریم های غیرقانونی و یکجانبه ایالات متحده آمریکا که از تاریخ ۸ می ۲۰۱۸ بر جامعه بیماران خاص ایران تحمیل شده و منجر به آثار و نتایج بسیار ناگوار و تلخی در بیماران مزمن ، ژنتیکی و نیازمند درمان مادام العمر از قبیل : مرگ با درد و رنج فراوان ، نقص مادام العمر عضو به دلیل نبود دارو و تجهیزات پزشکی ، ایجاد بیماری های مستمر ، درد و رنج ناشی از نبود دارو و غیره گردیده اعلام می­کنیم .

جناب آقای رئیس

ابتدا باید بر این  نکته تأکید نماییم که ؛ این درخواست هیچ پیام سیاسی در خود جای نداده و صرفاً اعلام وضعیت درد و رنج ناشی از تحریم های غیرقانونی و صدای بغض خانواده های دارای بیماران خاص و است که در شرایط وخیم و با مرگ قریب الوقوع فرزندان و کودکان­شان در فقدان دارو و تجهیزات پزشکی مناسب دست و پنجه نرم می­کنند، است.

*ورود دارو وتجهیزات پزشکی این بیماران میسر نیست 

تحریم‌های اقتصادی غیرقانونی ایالات متحده آمریکا قابلیت دسترسی به خدمات بهداشت و درمان، دارو و ملزومات پزشکی ما را از بین برده است. به طوری که ما در دوسال گذشته بارهاو بارها از دولت ایران و حتی شرکت های سازنده دارو و یا شرکت های عرضه کننده دارو و تجهیزات پزشکی پیگیری متعدد برای تأمین دارو و تجهیزات پزشکی طیف وسیعی از بیماران خاص که اکثرا از کودکان و افراد نابالغ تشکیل شده اند را درخواست و پیگیری نموده ایم ولی به دلیل اعمال و اجرای تحریم های غیرقانونی آمریکا و مخصوصا موانع ایجاد شده از سوی آن کشور در خصوص تبادلات مالی، ورود دارو وتجهیزات پزشکی این بیماران میسر نیست و یا از طریق دیگر حداقل ها فراهم شده که بعضا داروها و تجهیزات پزشکی مورد نیاز یا نایاب یا به شدت کاهش یافته است و به همین دلیل تعداد قابل توجهی از بیماران را از دست داده ایم، تعدادی دچار صدمات جدی جسمی شده اند و در مجموع قاطبه بیماران ، صدمات جسمی روحی و روانی پیوسته و شدیدی را متحمل شده اند ، و همچنان نیز از این کمبود دارو و تجهیزات پزشکی در رنج و مشقت شدید هستیم.

*ده‌ها نفر از کودکان و بیماران به دلیل فقدان دارو از دست رفته‌اند

به دلیل وجود سیاستی سیستمی و سازمان یافته به نام تحریم‌های فلج کننده، همه جانبه، تاکنون ده‌ها نفر از کودکان و بیماران تالاسمی و بیماران ای بی و… به دلیل فقدان دارو و تجهیزات پزشکی خاص خودشان از دست رفته اند ما اعضای انجمن های حمایت کننده از بیماران خاص به آن عالیجناب اعلام می­داریم، استمرار تحریم های غذا و داروی بیماران ایرانی یک جنایت سیستمی و سازمان یافته در واقع حق حیات طیف وسیعی از کودکان، بیماران خاص و مادام العمر و … را هدف قرار داده و این تحریم ها علیه بیماران و کودکان جامعه آماری این انجمن ای غیر انتفاعی و خاص است که انتظار تدابیر لازم برای توقف چنین تحریمی های گسترده و ناعادلانه علیه یک جمعیت انسانی و بزرگ را از آن دبیر کل محترم داریم.

لذا باتوجه به مطالب فوق جمع امضا کنندگان ذیل از حضرتعالی خواهشمندیم نسبت به استفاده از تمامی ظرفیت های موجود به منظور جلوگیری از تداوم تحریم های جنایتکارانه علیه بیماران مظلوم و بی دفاع تحت پوشش انجمن های مردم نهاد حمایت ­گر ، اقدامات و تدابیر لازم را برای اجرای قواعد حقوق بشری و بشردوستانه در کشورهای عضو سازمان ملل اتخاذ نمائید و با اقدامات مقابله ای با چنین نقض های گسترده حقوق بشری ، امیدی دوباره برای ادامه زندگی بدون درد ورنج برای این بیماران در ایران و البته کل جهان را میسر نمائید.

*انجمن «تالاسمی» ایران 

* انجمن «ام اس» ایران

* خانه «ای بی» ایران

* انجمن حمایت از «بیماران کلیوی ایران»

*کانون «هموفیلی» ایران

*انجمن اوتیسم ایران»

منبع: فارس



منبع خبر

تحریم‌های دارویی جنایت سازمان‌یافته است بیشتر بخوانید »