دولت حسن روحانی

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه



جریان اصلاح طلب درخصوص تغییر ریل گذاری در دولت سیزدهم و اثرات آن احساس خطر کرده است.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!

روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشت:«اکنون با گذشت ۹ ماه از تحویل دولت و ۸ ماه از استقرار دولت جدید، این قبیل سخن گفتن و گناه مشکلات را به گردن قبلی‌ها انداختن، نه با شعارهای قبل از انتخابات ۱۴۰۰ خود حضرات تناسبی دارد و نه با آنچه مردم از واقعیت‌های موجود می‌دانند منطبق است. شما اگر هنری داشتید، لااقل مانع بالارفتن قیمت‌ها می‌شدید، کاهش قیمت و ارزانی پیشکش! وضعیت گرانی‌ها و فشار زندگی بر مردم اکنون بگونه‌ایست که حتی همان مردمی که در روزهای قبل از انتخابات ۱۴۰۰ منتظر پایان یافتن دولت حسن روحانی بودند، حالا می‌گویند صد رحمت به روحانی!»

در ادامه این مطلب آمده است:«نکته بسیار مهم اینست که دولت اول روحانی توانسته بود اقتصاد را آرام کند و تورم را تک‌رقمی نماید ولی دولت دوم او بر اثر کارشکنی‌ها نتوانست به آنچه در نظر داشت برسد…  توده مردم با ترفندهائی از قبیل سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی‌ها توسط مسئولین و شگردهای انتخاباتی آنان آشنائی کامل دارند و می‌دانند که بعضی از آنان از هم‌اکنون برای انتخابات بعدی و رسیدن به کرسی ریاست‌ جمهوری خیز برداشته‌اند و این تلاش‌ها برای تحقق آن آرزوست. معلوم نیست اگر ماه مبارک رمضان نتواند با معنویت خود، مسئولین ما را به صداقت در گفتار و رفتار وادار کند، آنها چه وقت این گوهر گرانبها را به دست خواهند آورد؟ ایکاش مسئولان به این واقعیت پی ببرند که در شرایط امروز جامعه که مردم از همه چیز باخبر هستند، حنای فرافکنی رنگ ندارد

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه

در ماههای پایانی دولت قبل، معاون اول رئیس جمهور در واکنش به گرانی ها گفته بود «برای کاهش قیمت ها دعا کنید»! این قبیل اظهارنظرها در دولت قبل به وفور بیان شده بود. در آن مقطع هیچکدام از رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب فریاد وامصیبتا سر نداده و به این قبیل اظهارات اعتراض نمی کردند.

میراث دولت روحانی آنقدر تأسف برانگیز بود که حتی صدای برخی حامیان دولت قبل را نیز درآورده بود. برای نمونه روزنامه اصلاح‌طلب ابتکار در مطلبی نوشته بود:«قیمت مسکن طی دولت‌های گذشته بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد رشد داشت اما دولت روحانی در این بخش رکوردی بی‌سابقه ثبت کرد و بازار شاهد رشد ۶۹۰ درصدی قیمت در هشت سال اخیر بود. افزایش ۶۹۰ درصدی قیمت مسکن در کنار رشد سرسام‌آور قیمت اجاره‌بها، تنها قسمتی از مشکلاتی است که طی سال‌های اخیر گریبان بازار و خانوارها را گرفته و تا کنون راهکارهای ارائه شده نیز نتوانست گره‌ای از مشکلات به وجود آمده را باز کند.»

دولت روحانی بخش زیادی از منابع مورد نیاز برای اداره کشور را با استقراض از صندوق توسعه ملی،بانک مرکزی و همچنین انتشار اوراق مالی تامین کرد. همین استراتژی دولت روحانی موجب شد تا بخش قابل توجهی از هزینه اداره کشور به دولت بعدی منتقل شود بر همین اساس دولت رئیسی در ابتدای شروع فعالیتش بدهی سرسام آوری داشت؛ اتفاقی که در سه دهه اخیر بی سابقه بوده است.

بر همین اساس مسئولان ارشد دولت سیزدهم اعلام کردند که ماهیانه حدود ۱۰ هزارمیلیارد تومان صرف پرداخت بدهی های دولت قبل می شود.

در حال حاضر مردم هنوز قطع مکرر برق و صف های عریض و طویل خرید مرغ و نحوه اجرای طرح سهمیه بندی بنزین و مدیریت بحران در سیل و زلزله و تعلل در خرید واکسن کرونا و دلار ۴۲۰۰ تومانی و…در دولت روحانی را فراموش نکرده اند.

در ۸ ماه اخیر دولت رئیسی علیرغم میراث شوم دولت قبل، اقدامات قابل توجهی انجام داده است. با اینحال اصلاح طلبان با انکار میراث دولت قبل و سانسور اقدامات مثبت دولت سیزدهم، همصدا با دشمن مشغول ناامیدسازی مردم و القای بن بست در آینده نزدیک هستند.

** پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه

روزنامه شرق در مطلبی نوشت:«شرایط حاکم بر جنگ، فرصت را برای نهایی‌کردن توافق هسته‌ای فراهم کرده است. آمریکا با هدف مهار هسته‌ای و عدم اشاعه خواستار توافق با ایران است. به نظر می‌رسد در ایران نیز تصمیمِ سیاسی برای توافق اتخاذ شده است. هر دو کشور با موانع داخلی روبه‌رو هستند. در آمریکا انتخابات میان‌دوره‌ای و خطر ازدست‌دادن کرسی‌های دو مجلس توسط دموکرات‌ها بایدن را تحت فشار قرار داده و ریسک‌پذیری او را کاهش می‌دهد

در ادامه این مطلب آمده است:«در ایران هم تندروهای مخالف توافق بر این باورند که با توجه به مشغولیت و تمرکز آمریکا (و غرب) بر بحران اوکراین، می‌توان امتیازات بیشتری گرفت که به نظر می‌رسد تصور صحیحی نیست. موانع موجود و ازجمله موضوع سپاه که ظاهرا موضوع اصلی توافق است، در صورت برخورداری از اراده سیاسی حل‌شدنی است.»

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه

یکی از پروژه های دشمن در مقابله با ملت ایران، ایجاد دوگانه دروغین «میدان-دیپلماسی» و همچنین دوگانه دروغین «سپاه- معیشت» است.

مقام های دولت آمریکا اینگونه القاء می کنند که صرفا بر سر مسئله سپاه، مذاکرات به بن بست کشیده شده و اگر این مسئله نبود، برجام احیا شده و منافع آن شامل حال مردم ایران می شد.

نکته قابل تأمل اینجاست که طیف تندرو اصلاح طلب نیز در این پروژه در پازل دشمن بازی کرده و به این دوگانه های دروغین رسمیت داده و به آن ضریب می دهد.

این در حالی است که مسئله اصلی در مذاکرات وین، بی عملی آمریکا و سرپیچی از اجرای تعهدات خود است. آمریکا و اروپا به هیچ عنوان به تعهدات خود عمل نکرده و دنبال اجرای یکطرفه تعهدات از سوی طرف ایرانی هستند.

«سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت خارجه- ۲۹ فروردین- در نشست خبری در پاسخ به سوالی در خصوص اینکه رفع تحریم‌های سپاه تنها موضوع باقی مانده در مذاکرات است، گفت: «موضوعات باقی‌مانده میان ایران و ایالات متحده بیش از یک موضوع است.»

خطیب زاده در ادامه درباره انتفاع ایران از برجام گفت:«برجام سال‌هاست که برای ما کار نمی‌کند و منافع اقتصادی ملت ایران نادیده گرفته شده است و ادامه دادن این وضعیت، سوال اساسی درباره اینکه انتفاع اقتصادی مردم ایران از برجام چیست؟ را بیشتر می‌کند.»

دموکرات ها و جمهوری خواهان در آمریکا در هر مسئله ای با یکدیگر اختلاف داشته باشند، در دشمنی با ملت ایران با یکدیگر اشتراک نظر دارند. این دو شاید در روش های مقابله با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند اما هدف هر دو یکی است و صرفا در راههای رسیدن به این هدف مشترک، اختلاف سلیقه دارند.

تجربه ثابت کرده است که اتفاقا دموکرات ها در دشمنی با ملت ایران از جمهوری خواهان گستاخ تر هستند.

**نسخه پیچی بانیان تورم ۴۳ درصدی و عاملان ۲ برابر شدن تحریم ها برای اداره کشور!

روزنامه اعتماد در مطلبی به قلم «احمد زیدآبادی» از محکومین فتنه ۸۸ نوشت:«با همسو شدن نهادهای حاکم در انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته، اکنون روشن شده است که آنچه حاکمیتِ اصولگرایان را تهدید می‌کند نه اصلاح‌طلبان، نه معترضان، نه براندازان، نه قدرت‌های خارجی، بلکه بخش مهمی از پایگاه اجتماعی خودِ آنان است

در ادامه این مطلب آمده است:«با ایدئولوژی ضد اصلاحی اصولگرایان قاعدتا یک خانواده را هم نمی‌توان اداره کرد، چراکه اداره یک خانواده نیز نیاز به مدارا، مهربانی، گفت‌وگو، متقاعدسازی، توازن دخل و خرج و غیره دارد، حال چه رسد به مملکتی به وسعت و جمعیت ایران که مشکلات پیچیده آن در عرصه‌های گوناگون روی هم انباشت شده و نیازمند تصمیمات واقع‌بینانه و سریع و دردناک است.بنابراین، مسوولان قوا به ناچار باید از ایدئولوژی منجمدِ موردِ نظر هوادارانِ اصولگرایی عدول یا به نحوی آن را تاویل و بازتعریف کنند تا راهی برای تصمیم‌گیری در جهت گذر از مشکلات گشوده شود

این فعال تندرو اصلاح طلب در ادامه نوشت:«در واقع، آنچه هواداران اصولگرایی بنا به ایدئولوژی بسته و منجمد خود به عنوان راه‌حل مشکلات کشور مطرح می‌کنند، هیچ ردپایی در واقعیت ندارد و توهم محض است. آنها می‌کوشند این توهمات را به قوای حاکم نیز تحمیل کنند

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه

«پر رویی نجومی» خصلت جدایی ناپذیر در رفتار بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب است. این جریان سیاسی در ۸ سال گذشته در سیاست داخلی تورم ۴۳ درصدی را به مردم تحمیل کرد و در سیاست خارجی نیز با رویکرد بسیار غلط، ۲ برابر شدن تحریم ها را رقم زد.

حالا همین طیف با پررویی و توهین به مردم مدعی است که جریان مقابل توانایی اداره کشور را ندارد. رئیس جمهور در روزهای گذشته در دیدار با اصحاب رسانه گفته بود: «در مرداد ماه ۱۴۰۰ که دولت تغییر کرده بود ولی وزرا هنوز رای اعتماد نگرفته بودند و با وزرای دولت قبل کار می‌کردم، آنها می‌گفتند که حتی توان پرداخت حقوق مرداد را هم نداریم. اما دولت از این وضعیت به شرایطی رسیده که حتی یک بار هم در پرداخت حقوق‌ها تاخیر نشد، آن هم بدون استقراض. امروز دیگر شرایط کاملا متفاوت شده و دولت اجرای برنامه‌های خود برای رفع مشکلات بزرگ‌تر را آغاز کرده است.»

 واقعیت آن است که جریان اصلاح طلب درخصوص تغییر ریل گذاری در دولت سیزدهم و اثرات آن احساس خطر کرده است. چرا!؟ به این دلیل که افکارعمومی عملکردها و اقدامات را مقایسه می کند و به تفاوت ها پی می برد و اینجاست که متوجه می شود که کدام جریان یدطولایی در پوپولیسم(مردم فریبی) داشت و دیگران را به این اقدام متهم می کرد.

متاسفانه بخش اعظمی از جریان اصلاح طلب، طیفی بریده از مردم است. این طیف معتقد است که مردم رعیت هستند و مقام های کشور حکم ارباب را دارند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه بیشتر بخوانید »

قوامی: روحانی جز ضربه زدن کار دیگری برای اصلاح‌طلبان نکرد

قوامی: روحانی جز ضربه زدن کار دیگری برای اصلاح‌طلبان نکرد



یک فعال اصلاح‌طلب گفت: روحانی جز لطمه‌زدن به اصلاح‌طلبان کار دیگری انجام نداد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «روزنامه کیهان» در ستون اخبار ویژه خود نوشت: ناصر قوامی گفت: آقای نبوی گفته است که اگر مردم پای صندوق‌های انتخابات بیایند، آقای خاتمی رأی می‌آورد یا مجلس ششمی شکل می‌گیرد اما شرطش را نگفته است؛ شرطش این است که چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب تأیید صلاحیت شوند.

اخیرا بهزاد نبوی ‌رئیس‌جبهه اصلاحات گفته بود «اگر مردم در انتخابات شرکت کنند، می‌شود بار دیگر فردی مانند خاتمی یا روحانی رئیس‌جمهور شوند یا مجلسی مانند مجلس ششم شکل بگیرد».

ناصر قوامی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده مجلس ششم در واکنش به سخنان اخیر بهزاد نبوی به «نامه‌نیوز» گفت: «آقای نبوی گفته است که اگر مردم پای صندوق‌های انتخابات بیایند، آقای خاتمی رأی می‌آورد یا مجلس ششمی شکل می‌گیرد اما شرطش را نگفته است؛ شرطش این است که چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب تأیید صلاحیت شوند و بتوانند رقابت کنند. در صورتی که نظارت استصوابی به همین شکل به قوت خود باقی باشد، نتیجه‌ای مشابه مجلس یازدهم به وجود می‌آید».

او ادامه داد: «مردم باور دارند که اصلاح‌طلبان قادر به اصلاح نیستند و این توان را ندارند. می‌گویند 26 سال است که اصلاح‌طلبان با این عنوان در صحنه سیاسی حضور دارند اما نتوانستند آن‌طور که انتظار می‌رفت اصلاحی مهم را رقم بزنند. بنابراین مردم خواستار اصلاح‌ هستند اما اصلاح شرایط موجود را در قدرت اصلاح‌طلبان نمی‌بینند و درست هم فکر می‌کنند».

قوامی درباره دولت حسن روحانی تصریح کرد: «بزرگ‌ترین ضربه به اصلاحات را آقای روحانی، وزرا، استاندارها و همه نزدیکانش زدند. خب حالا اسم از آقای روحانی می‌آورند. او بیاید که چه کار کند؟ مگر جز لطمه به حیثیت اصلاح‌طلبان کار دیگری هم انجام داد؟»

اظهارات فرافکنانه قوامی در حالی است که اصلاح‌طلبان روحانی و دولتش را «نامزد و رحم اجاره‌ای» می‌خواندند و از طریق او توانستند مناصب بسیاری در دولت وی بگیرند و دولت وی را برای انحراف از مصالح و منافع کشور ریل‌گذاری کنند، اما ضمنا ادعا کنند که با روحانی فاصله و زاویه دارند!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

قوامی: روحانی جز ضربه زدن کار دیگری برای اصلاح‌طلبان نکرد بیشتر بخوانید »

مشروب و موادمخدر برای جوانان مردم، صندوق فرهنگیان و هفت تپه برای ما/ شرق: بانیان مشکلات موجود را کنار نگذارید!

مشروب و موادمخدر برای جوانان مردم، صندوق فرهنگیان و هفت تپه برای ما/ شرق: بانیان مشکلات موجود را کنار نگذارید!



دیپلماسی فعال اقتصادی دولت، افزایش صادرات نفتی و غیرنفتی را در پی داشته است. آن هم بدون برجام و بدون FATF و همین مسئله عصبانیت جریان غربگرا را در پی داشته است.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** مشروب و موادمخدر برای مردم،صندوق فرهنگیان و هفت تپه برای ما

«عباس عبدی» فعال اصلاح طلب که پیش از این چندین بار بر لزوم آزادی خرید و فروش مواد مخدر و آزادی مشروبخواری تاکید کرده بود، در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «مهم تر از جرم و آسیب» نوشت: «معاون وزیر کشور و رییس سازمان امور اجتماعی…گفت: نرخ شیوع الکل در کشور ۹ تا ۱۰ درصد میان افراد ۱۵ تا ۶۴ سال است و سالانه بیش از پنج میلیون نفر در کشور الکل مصرف می‌کنند. سالانه ۵۰ تا ۶۰ هزار نفر در کشور بر اثر مصرف دخانیات می‌میرند. نگرش ۲۷ درصد مردم به مصرف مواد مخدر، مثبت است. سالانه در کشور حدود ۱۰۰ هزار نفر اقدام به خودکشی می‌کنند».

وی در ادامه نوشت:«مشکل اینجاست که نگاه مدیریت فعلی در حل آسیب‌ها، نگاهی سنتی است. آنان هر کس که مرتکب جرم یا آسیب می‌شود را به عنوان افراد پلید و شرور تلقی می‌کنند و تنها راه‌حل را مجازات و حذف آنان می‌دانند. در حالی که در جامعه جدید، آنان هم ذی‌حق هستند و جرم و آسیب بیش از آنکه یک مساله شخصی و ناشی از پلیدی و شرارت فردی باشد، یک امر اجتماعی است… در جامعه‌ای که رتبه فساد آن بالا، نابرابری و بیکاری و تورم چشمگیر، فقر گسترده، مشارکت عمومی کم، فقدان پاسخگویی امری رایج باشد و حداقل نیمی از مردم احساس کنند که حاکمیت قانون وجود ندارد و… پس چندان غیرطبیعی نیست که شاخص‌های جرایم و آسیب‌ها بالا برود».

مشروب و موادمخدر برای جوانان مردم، صندوق فرهنگیان و هفت تپه برای ما/ شرق: بانیان مشکلات موجود را کنار نگذارید!

افراطیون اصلاح طلب استاد مغلطه و سفسطه هستند. این طیف از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون حداقل 34 سال در مناصب ارشد اجرایی، تقنینی و قضایی حضور داشته است. طیف اصلاح طلب از سال 92 تا 1400 دولت را قبضه کرده و از سال 96 تا 1400 نیز شورای شهر و شهرداری پایتخت را دربست در اختیار گرفت. جریان اصلاح طلب از سال 94 تا 98 نیز در مجلس دهم حضور داشته و فراکسیون امید را تشکیل داد.

در مقطعی که طیف اصلاح طلب دولت را دربست در اختیار گرفته بود، تنها در یک نمونه فساد صندوق ذخیره فرهنگیان رخ داد و حدود 15 هزار میلیاردتومان از سرمایه فرهنگیان و معلمان عزیز کشورمان به جیب مفت خورها رفت. دستگاه قضا عوامل این فساد را دستگیر و دادگاه متهمان برگزار شد. با اینحال رسانه های منتسب به اصلاح طلبان بجای حمایت از معلمان و فرهنگیان، از متهمان و مفسدان حمایت کرد.

در یک نمونه دیگر در مقطعی که اصلاح طلبان دولت را قبضه کرده بودند، شرکت هفت تپه به صورت غیرقانونی به شخصی فاقد صلاحیت واگذار شد و این امر موجب شد که حقوق کارگران زحمتکش در این کارخانه ضایع شود. در این مورد نیز دستگاه قضا مدیر متخلف را بازداشت و دادگاه رسیدگی به جرایم او برگزار شد اما باز هم اصلاح طلبان تمام قد از متهم و مدیر متخلف دفاع کرده و به کارگران دهن کجی کردند.

پرونده حسین فریدون، مهدی جهانگیری، فرزند عباس آخوندی، فرزند نعمت زاده، داماد محمد شریعتمداری و…در دولتِ اصلاح طلبان مطرح شده و اسناد متعددی از فساد این افراد منتشر شد.

از سال 92 تا 1400 ساخت مسکن برای جوانان از سوی دولت تقریبا متوقف شد. دولتمردان تاکید کردند که استعداد جوانان ایرانی در حد طبخ آبگوشت بزباش و قرمه سبزی است. قیمت خودرو سر به فلک کشید. دلار تا 10 برابر گران و به نسبت آن ارزش پول ملی سقوط کرد و…

حالا بانیان و عاملان اصلی این وضعیت، با توهین به جوانان و ملت ایران و با سیاه نمایی و القای بن بست در آینده کشور، اینگونه القاء می کنند که جوانان ایرانی یک مشت انسان مشروبخوار و معتاد هستند و حاکمیت نیز نتوانسته خواسته های آنان را برآورده کند و با بگیر و ببند در پی مدیریت امور است.

افراطیون اصلاح طلب می بایست بجای این قبیل توهین ها، از مردم عذرخواهی کرده و برای جبران خسارت هایی که به کشور وارد کردند، ریل گذاری خود را تغییر دهند.

** شرق: بانیان مشکلات موجود را کنار نگذارید!

روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «برکناری به بهانه بانیان وضع موجود؟» نوشت:«رئیسی برخلاف روزهای ابتدایی خدمتش از «بانیان وضع موجود» که مشخص است منظور از آن مدیران و مسئولان دولت حسن روحانی است، گلایه دارد و از حذف آنان سخن می‌گوید. حذف مدیران قبلی و جایگزینی مدیران همسو به «آوردن مدیران اتوبوسی» معروف است».

در ادامه این مطلب آمده است:«این در حالی است که در سال 86 مجلس با تصویب قانونی به دنبال ممانعت از تغییرات اتوبوسی بود… باید دید دولت در چند ماه آینده به این مصوبه عنایت خواهد داشت یا همچنان باید شاهد حذف بانیان وضع موجود باشیم».

مشروب و موادمخدر برای جوانان مردم، صندوق فرهنگیان و هفت تپه برای ما/ شرق: بانیان مشکلات موجود را کنار نگذارید!

جریان اصلاح طلب اصلا با شایسته سالاری و گردش مدیران میانه خوبی ندارد. برخی از مدیران این طیف که خود را «ژنرال» نیز می نامند از ابتدای پیروزی انقلاب تا همین تابستان 1400 در مناصب ارشد حضور داشته و اکنون نیز گلایه دارند که چرا در تغییرات جدید، این افراد کنار رفته اند.

از نگاه جریان اصلاح طلب، تا وقتی ژنرال های خودخوانده و آقازاده ها هستند، دیگر چه نیازی به جوانان متخصص و مدیران موفق است؟! حالا اگر دولت دست به تغییر این افراد بزند، متهم به جابجایی اتوبوسی مدیران می شود!

برخلاف ادعای این روزنامه اصلاح طلب، قرار نیست نگاهی حزبی و جناحی حکم‌فرما باشد؛ بلکه مسئله اصلی اجرای شایسته‌سالاری و کنارزدن بانیان مشکلات موجود است. براساس‌این صحبت از کنارگذاشتن اتوبوسی و انتصابات اتوبوسی نیست؛ بلکه حرف اصلی تلاش برای اصلاح ساختار و کنارگذاشتن بانیان مشکلات موجود است.

لازم به ذکر است که آقای رئیسی- 5 بهمن- در گفت و گوی زنده تلویزیونی گفته بود:«دولت استقبال می‌کند از اینکه مثلاً بگویید چرا انتصابات با کندی انجام می‌شود، می‌گویم بله این انتقاد را قبول دارم، در دولت تأکید کردم که حتماً با سرعت انتصابات صورت گیرد و گفتم هر کس شایسته است و کارآمده است باید به کار گرفته شود، هر کس هم بانی وضع موجود است، حتماً نباید از آن استفاده شود.»

** عصبانیت اصلاح طلبان از دیپلماسی فعال منطقه ای دولت

روزنامه سازندگی در مطلبی با عنوان «مرز تحقیر کجاست؟» با انتشار کاریکاتوری توهین آمیز نوشت:«سفر قابل تأمل رستم قاسمی وزیر مسکن و شهرسازی به کشور جمهوری آذربایجان و دیدار مجازی با رئیس جمهور آن کشور به انتقادات از وی دامن زد و این پرسش را پیش کشید که اگر قرار بر دیدار مجازی است، چرا باید به چنین سفرهایی رفت؟».

مشروب و موادمخدر برای جوانان مردم، صندوق فرهنگیان و هفت تپه برای ما/ شرق: بانیان مشکلات موجود را کنار نگذارید!

اما انتشار این کاریکاتور توهین آمیز، نشان از عصبانیت است. عصبانیت از دیپلماسی فعال منطقه ای دولت سیزدهم. در روزهای گذشته یکی از فعالین رسانه ای در مطلبی نوشته بود:«سفر چند روز اخیر ذاکر حسن اف وزیر دفاع جمهوری آذربایجان به ایران در هیاهوی رسانه‌ای تقریبا گم شد… سفر وزیر دفاع آذربایجان بعد از سفر بسیار مهم رئیسی به روسیه که معادلات منطقه‌ای را تحت تاثیر قرارداد، صورت گرفت. سفر روسیه و نزدیک شدن بیش از پیش تهران و مسکو به هم و همچنین تلاش دو کشور برای نهایی کردن قرارداد بلندمدت همکاری،اثرات زیادی در مناسبات منطقه گذاشته است.»

این فعال رسانه ای در ادامه نوشت:«پیش از سفر وزیر دفاع جمهوری آذربایجان به تهران، وزیر راه ایران به باکو رفت و درخواست رسمی مقامات باکو برای مشارکت ایران در بازسازی قره‌باغ را دریافت کرد. اینها نشان داد که عزم ایران در ورود جدی‌تر به مناسبات منطقه‌ای در قفقاز، جدی است…».

و اما رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی در پاسخ به فضاسازی ها درباره حواشی سفیر وی به آذربایجان گفت:« در سفر به جمهوری‌آذربایجان بر سر موضوعات گوناگون مذاکرات خیلی خوبی داشتیم. علاوه بر ملاقات با همتای آذربایجانی، جلسه وبیناری با رئیس جمهور کشور میزبان نیز برگزار شد. ابتلای به کرونا در تیم همراه مانع نشست حضوری شد. جلسه نیم‌ساعته با آقای علی‌اف، یک ساعت و ۴۵ دقیقه طول کشید. مصوبات سفرهای خارجی دولت یک‌به یک اجرایی می‌شوند».

یکی از فعالین رسانه ای نیز در واکنش به فضاسازی ها درباره حواشی سفر وزیر راه و شهرسازی به آذربایجان، در مطلبی نوشت:« بدون اشاره به دستاوردهای مهم سفر راه و شهرسازی به باکو، دیدار مجازی الهام علی اف با هیات ایرانی را سوژه میکنند اما نمیگویند بخاطر تشدید وضعیت کرونا در جمهوری آذربایجان، علی‌اف با دبیرکل سازمان جهانی گمرک (۸ بهمن) و رئیس مجلس مونت نگرو (۲۶ دی) هم دیدار مجازی برگزار کرد».

این فعال رسانه ای در ادامه نوشت:«امضای قرارداد ساخت پل آستاراچای برای افزایش تردد کامیونها به ۱۰۰۰ دستگاه در روز و بهبود مسیر تجاری ایران به سمت اروپا شرقی و روسیه است و تفاهم برای حضور شرکتهای ایرانی در بازسازی قره باغ دستاوردهای این سفر است؛ خوب است حاشیه سازان پاسخ دهند سفرهای  نماینده روحانی چه نتیجه‌ای داشت؟».

واقعیت این است که دیپلماسی فعال اقتصادی دولت، افزایش صادرات نفتی و غیرنفتی را در پی داشته است. آن هم بدون برجام و بدون FATF و همین مسئله عصبانیت جریان غربگرا را در پی داشته است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مشروب و موادمخدر برای جوانان مردم، صندوق فرهنگیان و هفت تپه برای ما/ شرق: بانیان مشکلات موجود را کنار نگذارید! بیشتر بخوانید »

سؤال چالش برانگیز افکار عمومی پیش روی گره زنندگان واکسن و FATF

سؤال چالش برانگیز افکار عمومی پیش روی گره زنندگان واکسن و FATF


حالا که واردات واکسن به کشور افزایش یافته، چهره هایی نظیر علی مطهری در مقابل این سؤال افکار عمومی قرار گرفته اند که اگر مشکل عدم ورود واکسن به FATF ربط داشت، چرا در دولت رئیسی شاهد واردات واکسن هستیم.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، دولت حسن روحانی و حامیان وی که تنها راه حل مشکلات کشور را توافق با کشورهای غربی می دانست، پس از امضای برجام، خوشحال از آنچه فتح الفتوح نامیده می شد، به استقبال دیگر معاهدات و قراردادهای بین المللی شتافتند و سعادت ملّت ایران را در همرنگی و همراهی با نظام بین الملل می دانستند. سند ۲۰۳۰ و FATF از معاهداتی بودند که طی سال های اخیر بیش ترین سر و صدا را در کشور به راه انداختند.

علی رغم اینکه بسیاری از توصیه های گروه ویژه اقدام مالی FATF توسط دولت روحانی پذیرفته و اجرایی شده بود و تنها بر سر ۲ بند آن مناقشه وجود داشت، با این حال، حامیان پیوستن به کنوانسیون های گروه ویژه اقدام مالی (FATF)، نپذیرفتن برنامه‌های این گروه را عامل بسیاری از مشکلات اقتصادی و تبادلات تجاری می دانستند.

حامیان الحاق به معاهدات گروه ویژه اقدام مالی که فرصت باقی مانده تا پایان دولت روحانی را بهترین زمان برای پیشبرد همه تعهدات مربوط به FATF می دانستند از هیچ فرصتی برای بزرگنمایی تبعات نپیوستن به کنوانسیون‌های مربوط به آن نمی‌گذشتند. آنها حتی پای ورزش را نیز به این موضوع باز کردند و در حالی که مربی محبوب استقلالی ها که نتایج خوبی با این تیم گرفته بود به دلیلی عدم دریافت پول خود برای ادامه همراهی با تیم استقلال وارد ایران نشد، پای FATF را به میان کشیدند و به هواداران این تیم القاء کردند که نپذیرفتن شرایط گروه ویژه اقدام مالی مانع از این شده تا استراماچونی پول خود را دریافت کند و روند موفقیت های استقلال را ادامه دهد.

سؤال چالش برانگیز افکار عمومی پیش روی گره زنندگان واکسن و FATF

سؤال چالش برانگیز افکار عمومی پیش روی گره زنندگان واکسن و FATF

امّا آخرین موردی که حامیان اصلاحات – اعتدال آن را به FATF گره زدند، موضوع واکسن بود.

سؤال چالش برانگیز افکار عمومی پیش روی گره زنندگان واکسن و FATF

علی ربیعی در قامت سخنگوی دولت، ایجاد مشکل در تهیه واکسن را به FATF گره می زند و می گوید: «به طور کلی نپیوستن به FATF و در لیست سیاه قرار گرفتن آثار خود را بر تراکنش‌های مالی و تامین مالی نشان داده است و حتی در مواقعی هم که تحریم مانع نمی‌شود متاسفانه FATF این بهانه را ایجاد می‌کند».

سؤال چالش برانگیز افکار عمومی پیش روی گره زنندگان واکسن و FATF

این تنها سخنگوی دولت نبود که ناتوانی دولت در تأمین واکسن مورد نیاز کشور را به FATF مرتبط می کرد. علی مطهری نیز در مصاحبه ای می گوید: «به خاطر اینکه در لیست سیاه اف ای تی اف قرار داریم نتوانستیم ۵۰ میلیون دلار مبلغ سهمیه ایران از واکسن کرونای سازمان جهانی بهداشت برای هشت میلیون ایرانی را منتقل کنیم و سهمیه ایران باطل شد. مجمع تشخیص مصلحت نظام باید پاسخگو باشد».

سؤال چالش برانگیز افکار عمومی پیش روی گره زنندگان واکسن و FATF

امّا این روزها که با روی کار آمدن دولت رئیسی و رایزنی های انجام شده توسط دولت، واردات واکسن به کشور سرازیر شده است، چهره هایی نظیر علی مطهری در مقابل این سؤال افکار عمومی قرار گرفته اند که اگر مشکل عدم ورود واکسن به کشور به FATF ربط داشت، چرا در دولت رئیسی شاهد واردات گسترده واکسن هستیم؟

این سؤالی است که مجری یک برنامه رادیویی اخیراً از علی مطهری پرسیده است و مطهری که پاسخی ندارد، می گوید توضیح این موضوع نیم ساعت وقت می خواهد که من چنین وقتی ندارم!

سؤال چالش برانگیز مجری برنامه از علی مطهری درباره اظهار قبلی او درباره واردات واکسن

مسعود پزشکیان نیز که در رده حامیان دولت روحانی قرار می گیرد می گوید بی انصافی است که بگوییم این خرید ها ظرف مدت ۲ هفته انجام شده است. سفارش واکسن ها در دولت روحانی انجام شده بود.

نکته ای که پزشکیان به آن اشاره نمی کند این است که چالش بر سر زمان ثبت سفارش واکسن نیست. حتی اگر این سفارشات در زمان دولت روحانی ثبت شده بود، امّا دولت از ورود آن ها به کشور عاجز بود یا اینکه علاقه داشت ورود آن ها را به کشور به تأخیر بیاندازد تا شاید بتواند بازی خود در ماجرای FATF را قدری پیش ببرد.

این روزها که واردات واکسن به کشور سرازیر شده، چهره هایی نظیر علی مطهری در مقابل این سؤال افکار عمومی قرار گرفته اند که اگر مشکل عدم ورود واکسن به FATF ربط داشت، چرا در دولت رئیسی شاهد واردات گسترده واکسن هستیم؟

منبع: فارس



منبع

سؤال چالش برانگیز افکار عمومی پیش روی گره زنندگان واکسن و FATF بیشتر بخوانید »

آشنا آخرین مدیر تئاتری که هیچ برنامه‌ای برای تئاتر نداشت

آشنا؛ آخرین مدیر تئاتری که هیچ برنامه‌ای برای تئاتر نداشت


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ۲۴مرداد۹۲ علی جنتی که تنها سابقه همکاری‌اش با ارشاد مربوطه به دهه۷۰ آن‌هم در معاونت بین‌الملل خلاصه می‌شد به پیشنهاد روحانی و با رأی مجلس به‌عنوان اولین وزیر فرهنگ‌وارشاداسلامی در دولت تدبیروامید انتخاب شد، جنتی قرار بود به‌تمامی وعدها و شعارهای پیروز انتخابات۹۲ جامه عمل بپوشاند، آن‌هم انتخاباتی که اکثریت جامعه هنری به‌ویژه اهالی تئاتر و سینما در حمایت از حسن روحانی وارد میدان شده بودند و هرکدام‌شان در حد وسع و توان ولو بیشتر نیز برای رأی‌آوری‌اش تلاش کرده بودند و حال با اتمام انتخابات و دور شدن از شعارهای رنگارنگ دیگر زمان عمل و اقدام فرارسیده بود. جنتی در همان ابتدا علی مرادخانی را به‌عنوان معاون هنری خود منصوب و نزدیک به پنج‌ماه بعد نیز طی حکمی حسین طاهری را مدیر اداره کل هنرهای نمایشی و جایگزین قادر آشنا کرد؛ انتخابی که در همان گام نخست مایه تعجب اهالی تئاتر شد.

یک انتخاب حاشیه‌ساز

  حسین طاهری سابقه چندانی در حوزه تئاتر نداشت و پیش‌تر او را به‌عنوان تهیه‌کننده سیما می‌شناختند و حال قرار بود این تهیه‌کننده تلویزیونی از جام‌جم به خیابان استاد شهریار نقل‌مکان کند و سکان تئاتر کشور را به دست گیرد اما غافل از اینکه مرکز هنرهای نمایشی کشور نه یک تهیه‌کننده که یک مدیر مدبر و عالم به تئاتر می‌خواهد، از طرفی اهالی تئاتر نیز که از انتخاب حسن روحانی چنان ذوق‌زده شده بودند که هیچ‌گونه نقد و انتقادی نسبت‌به این انتخاب نداشته و سعی می‌کردند با رعایت ظواهر امر به‌نوعی کجدارومریز با این انتخاب کنار بیایند و صبر کنند تا چه پیش آید اما این صبو ری به یک‌ماه هم نرسید و به بهانه استعفای عالی‌زاد از دبیری فجر و انتخاب قادر آشنا، مدیرکل پیشین به دبیری سی‌ودومین جشنواره تئاتر فجر اعتراض‌ها آغاز شد.

در ابتدا نوک پیکان به‌سمت دبیر وقت جشنواره نشانه رفت و بسیاری از اهالی تئاتر نقدهای بسیاری را نسبت‌به نوع برگزاری داشتند؛ البته از این موضوع نباید غافل شد که جشنواره و نقدهایش بیشتر بهانه‌ای بود در اعتراض به چنین انتخابی اما چه کنند که و دیواری کوتاه‌تر از جشنواره تئاتر فجر پیدا نکردند و این اعتراض‌ها به میزانی بود که وزیر وقت ارشاد وارد میدان شد و صراحتا اعلام کرد این جشنواره متعلق به دولت وی نبوده و نقایص را گردن دولت سابق انداخته و وعده داد هنرمندان از دور بعدی جشنواره سیاست‌های دولت تدبیروامید را لمس کنند؛ اما جنتی نمی‌دانست توجیهات مسکن‌وارش در آن روزها نه‌تنها دوام و قوامی ندارد، بلکه طی زمان کوتاهی به لطیفه نیز بدل خواهد شد و بدین ترتیب، هنوز چند روزی از اتمام جشنواره نگذشته بود که یکی از حامیان اصلی دولت در حوزه تئاتر به بهانه لغو اجرایش در همدان لب به اعتراض گشود که صدالبته پاسخش همچنان همان توجیهات سطحی شد. از طرفی، تجمع هنرمندان در مقابل ساختمان معاونت هنری به‌علت عدم تسویه‌های مالی در مرکز هنرهای نمایشی و مهلت ۱۵روزه برای پرداخت مطالبات و معوقات تیر آخر را زد و سکوت و مدارای هنرمندان تئاتر نسبت‌به مدیریت ناکارآمد دولت حسن روحانی پایان پذیرفت.
 
وعده‌های خنده‌دار
مدیر تازه‌وارد مرکز هنرهای نمایشی اما سعی می‌کرد در این میان مشکلات عدیده و متعدد را به‌صورت ریشه‌ای حل کند مانند وعده ۱۰برابری بودجه تئاتر کشور که حتی خوش‌خیال‌ترین هنرمندان تئاتری را نیز به خنده وامی‌داشت؛ وعده‌ای که شاید در خیالات و اوهام اهالی تئاتر می‌بایست زودتر از این‌ها محقق می‌شد اما همین یک مورد حاکی از نابلدی مدیر مربوطه بود که بسیاری از اهالی باسابقه تئاتر نه‌تنها به‌خوبی آن را دریافت کرده بودند، بلکه دیگر برای‌شان محرز شده بود که چه کلاه گشادی به سرشان رفته است. درهرصورت عمر مدیریت حسین طاهری به یک‌سال هم نرسید و اولین مدیر تئاتری دولت روحانی با انتشار یک بیانیه یا بهتر بگوییم گلایه‌نامه حاوی ۱۰بند از سمت خود کناره‌گیری کرد. طاهری در نامه استعفای خود از عدم شفافیت، دخالت برخی‌ها، عدم‌حمایت از آثار دینی و مناسبتی و حضور موسسات غیرحرفه‌ای در حوزه اختیاراتش گلایه کرده بود و عطای مدیریت تئاتر را به لقایش سپرد اما شاید روی سخنش در آن نامه بیشتر به‌سمت مشاور برنامه‌ریزی مرحوم مرادخانی بود؛ مشاوری که در زمان مدیریت قادر آشنا به‌عنوان آخرین مدیر تئاتری دولت سابق در کسوت معاون اداری و مالی‌اش در حوزه تئاتر فعالیت می‌کرد و با حضور دولت تدبیروامید با سمتی جدید همچنان در بدنه ارشاد به فعالیت ادامه می‌داد.

درهرصورت با پذیرش استعفا و ۴۰روز بعد مهدی شفیعی مستقیما به اداره کل هنرهای نمایشی نقل‌مکان کرد و به‌عنوان دومین مدیرکل در دولت حسن روحانی عهده‌دار مسوولیت تئاتر کشور شد.
 
 

بیشتر بخوانید:

مدیران فرهنگی دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه تئاتر چه کارنامه‌ای برجای گذاشتند؟

انتخاب یکی از اهالی تئاتر
شفیعی برخلاف حسین طاهری مدیری سابقه‌دار بود، اهالی تئاتر او را می‌شناختند و سال‌ها در مسند معاونت اداری و مالی مرکز هنرهای نمایشی به دفترش رفت‌وآمد داشتند؛ البته در همان ایام نیز می‌توانست به‌سادگی حدس زد ماندگارترین مدیر تئاتری دولت روحانی همین شفیعی باشد و چنین هم شد، او حدود سه‌سال و یک‌ماه ساکن خیابان استاد شهریار شد. با آمدن شفیعی بسیاری از اهالی سرخورده از انتخاب اول مدیر مرکز، گردش جمع شدند و از حق نگذریم او در قامت معاون سابق مالی از وجهه مثبتی برخوردار بود اما شفیعی هم چندان توفیقی در دوران حضورش کسب نکرد؛ به‌گونه‌ای که یکی از ناموفق‌ترین و نامطلوب‌ترین ادوار جشنواره تئاتر فجر در زمان مدیریت او برگزار شد.

دوره سی‌وششم تئاتر فجر بنابر مستندات موجود یکی از بدترین ادوار جشنواره به شمار می‌رفت. از اهتمام برای تغییر نام جشنواره و پوستر توهین‌برانگیزش گرفته تا حضور برخی عناصر و آثار معاند و ضد نظام و اسلام در این جشنواره همگی ملغمه را درست کرد تا همگان ببینند با سوءمدیریت در جشنواره که مزین به نام فجر انقلاب اسلامی است می‌توان از افراد و عناصری استفاده کرد که نه‌تنها هیچ‌گونه سنخیتی با آن ندارند، بلکه آثاری را به صحنه بیاورند که مغایر با ارزش‌های انقلاب انقلاب و اسلام نیز باشند و درنهایت نیز برای در امان ماندن، عنصر نامطلوب را شبانه از مملکت فراری بدهند؛ البته که در مدت سه‌سال حضور شفیعی ازاین‌دست اقدامات کم نبود ولو آنکه مراودات با سفارتخانه‌های اروپایی، برخی سفرهای بی‌حاصل خارجی و صدالبته اقدام اشتباه  فروش نوبت اجرا در مجموعه تئاترشهر که ازسوی یکی از نزدیکان آقای مدیرکل صورت گرفته بود نیز می‌توان جزو عملکردهای این مدیر برشمرد؛ مدیری که مشابه این رفتارها در دوران حضورش در ارشاد استان خوزستان آن‌هم در دولت موسوم به دوم خرداد نیز رخ داد که شرح و وصفش مجالی فراخ‌تر و مبسوط‌تر می‌خواهد اما درنهایت مهدی شفیعی نیز بعد از حدود سه‌سال و یک‌ماه از سمتش عزل و البته با حمایت برخی از اعضای کابینه در پستی دیگر از دولت روحانی مشغول‌به‌کار شد.
 
 

سومین مدیر وارد می‌شود

سال۹۶ این‌بار سومین مدیر تئاتری از بین اهالی هنر و یکی از هنرمندان تئاتری در دولت تدبیروامید انتخاب شد؛ شهرام کرمی نه بعد از پنج‌ماه یا ۴۰روز، بلکه فردای عزل شفیعی، طی حکمی ازسوی وزیر فرهنگ‌وارشاداسلامی به سکانداری تئاتر کشور منصوب شد.

سومین مدیر تئاتری دولت روحانی برخلاف دو مدیر قبلی از جامعه هنری و تئاتری درحالی در آخرین روزهای زمستان  به این سمت منصوب شد که در روزهای پایانی حضور شفیعی نامه‌ای سرگشاده مبنی بر تداوم حضورش در مدیریت تئاتر کشور تنظیم و منتشر شد و شهرام کرمی عملا میراثدار یکی از بی‌ثبات‌ترین ادوار مرکز هنرهای نمایشی شد. او که اساسا هنرمندی بی‌حاشیه و آرام بود، دوران دوساله مدیریتش نیز با اغماض و تا حدودی کم‌حاشیه‌تر از سایر همکارانش پیش رفت اما به‌هرحال سیاست‌های هنری دولت در بخش اجرا اساسا و ذاتا مشکل‌زا بود.

دولت تدبیروامید هرگز قرابتی با مذاکرات بین‌المللی عزتمندانه نداشت و از همین رو بود که در دوران سومین مدیر تئاتری، رایزن جوان فرهنگی آلمان در دیداری با جمعی از مدیران ارشد تئاتری کشور با تحکم و دستور سخن می‌گوید اقدامی که هرگز مشابهش و در کشور آلمان رخ نداده و نیز رخ نخواهد داد؛ ازسوی‌دیگر، رویه اشتباه تئاتر در دولت تدبیروامید و مجوز به برخی آثار کار را به‌جا کشاند که رییس تئاتر شهر برای مدت کوتاهی بازداشت می‌شود، جشنواره‌های ریزودرشت شائبه‌برانگیز با حمایت سفارتخانه‌های اروپایی در گوشه‌وکنار کشور با عنوان جشنواره تئاتر خصوصی برپا می‌شوند و خلاصه اینکه این قصه پرغصه به مرحله‌ای می‌رسد  می‌رسد که رهبر فرزانه انقلاب در هفته دولت و در دیدار با مسوولان دولتی به‌صراحت  سخن از نفوذ سازمان‌یافته در تئاتر کشور می‌کنند.

سخنی پرمغز و مهم که ناشی از آگاهی و اشراف ایشان به تحرکات در حوزه تئاتر است و اسفبار که برای این هشدار رهبری هیچ گوش شنوایی نبود. صدور مجوزهای بی‌رویه برای نمایش‌هایی که محصول اتاق‌های فکر و سازمان‌دهی‌شده برخی جریانات معاند، کار را به مرحله‌ای رساند که دستگاه‌ها و نهادهای نظارتی وارد عمل شدند و از خسارت‌های دولت در این زمینه تا حدود قابل‌توجهی جلوگیری شود.
 
 

آشنا آخرین مدیر تئاتری که هیچ برنامه‌ای برای تئاتر نداشت

«آشنا»ی دولت در تئاتر

تحریم مهم‌ترین رویداد تئاتری انقلاب اسلامی تنها یکی از محصولات و نتایج تمرکز اتاق‌های فکری جریان مخالف ارزش‌های نظام در حوزه تئاتر بود که در دوران رخ داد  که  صدالبته با کمک سازنده برخی دستگاه‌ها آن نیز به شکست محکوم شد و درنهایت و چنین شرایطی، کرمی نیز در آخرین روزهای زمستان۹۸ عطای مدیریت تئاتر در دولت را به لقایش بخشید و با انتشار یک پست در فضای مجازی باروبندیلش را از ساختمان خیابان شهریار جمع کرد و رفت و دولت در سال پایانی خود به‌ناچار و طی یک عقب‌گرد تکرارنشدنی دست به دامان آخرین مدیر تئاتری دولت دهم شد و آن‌کسی نبود جز قادر آشنا!

آشنا را باید تنها مدیر تئاتری بدانیم که دو بار بر مسند مدیریت تئاتر کشور تکیه زده است؛ همان مدیری که در روزهای آغازین دولت یازدهم موردنقد بسیاری از اهالی قرار گرفته بود و حال همین دولت از او برای همکاری دعوت کرده است؛ البته آشنا با اتمام دولت دهم در مناصب مختلفی با دولت روحانی همکاری کرده بود و حضورش برای بار دوم چندان دور از انتظار نبود و طبعا نیز باتجربه سال‌های ۹۱ و ۹۲ این‌بار نوید حضور مدیری باتجربه را می‌داد اما آشنا هرگز فکرش را نمی‌کرد شیوع ویروس کرونا سنگینی کار را چندبرابر و تجربه جدیدی را پیش پایش بگذارد، همین بس که سال۹۹ در روزهای آغازین مدیریتش تئاتر تعطیل می‌شود و عملا سال گذشته جز چند نمایش انگشت‌شمار نمایشی روی صحنه نمی‌رود و معضل جدیدی به‌نام امرارمعاش هنرمندان تئاتر را فراهم می‌کند؛ چالشی که هرگز برایش تدبیری نشد و اوضاع معیشت هنرمندان را به‌سختی کشاند و عملا امیدی به برطرف شدنش در این دولت نیز وجود ندارد.

حال روزهای پایانی حضور آشنا در ساختمان خیابان شهریار است و او را عملا باید آخرین مدیر تئاتری دولت تدبیروامید بدانیم؛ مدیری که به هر دلیلی هیچ برنامه جدید و خاصی نداشت و صرفا امورات را گذراند. از طرفی روحانی که در دو دوره انتخابات هنرمندان به‌ویژه جامعه تئاتری از هواداران و طرفداران سرسختش بودند امروز در شرایطی باید دولت را تحویل بدهد که اساسا خیل عظیمی از این جامعه به مخالفت با او و سیاست‌هایش پرداختند درحالی‌که می‌بایست این پرسش را مطرح کرد که چرا و چگونه در حوزه تئاتر که اغلب جامعه هواداری و علاقه‌مندان به دولت روحانی در آن قرار داشتند، امروز به یکی از نقاط ضعف شدید او بدل شد تا جایی که از شعار «با روحانی تا ۱۴۰۰» به روزشمار خداحافظی رسید.

قادر آشنا

روزهای پایانی حضور آشنا در ساختمان خیابان شهریار است و او را عملا باید آخرین مدیر تئاتری دولت تدبیروامید بدانیم؛ مدیری که به هر دلیلی هیچ برنامه جدید و خاصی نداشت و صرفا امورات را گذراند.



منبع خبر

آشنا؛ آخرین مدیر تئاتری که هیچ برنامه‌ای برای تئاتر نداشت بیشتر بخوانید »