دولت دوازدهم

«پایان خوب» دولت از جیب «صندوق توسعه ملی»!

«پایان خوب» دولت از جیب «صندوق توسعه ملی»!



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه جوان نوشت: هیئت امنای صندوق توسعه ملی که نمایندگان دولت در آن دست برتر را در تصمیم‌گیری دارند، تسویه حدود ۱۲ میلیارد دلار بدهی سر رسید شده دولت به صندوق را به سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ موکول کرد؛ این میزان بدهی در کنار صدها هزار میلیارد تومان بدهی دولت به بخش‌هایی، چون بانک مرکزی، نظام بانکی، بیمه‌ها و پیمانکاران بیانگر آن است که دولت سیزدهم میراث‌دار بدهی‌های برجامانده از دولت یازدهم و دوازدهم است. در این میان با توجه به اینکه دولت برای برداشت و تسهیلات از صندوق توسعه ملی نیازمند اذن رهبری بوده‌است، کارشناسان معتقدند هیئت امنای عموماً دولتی صندوق توسعه ملی برای امهال بدهی‌های دولت به صندوق توسعه، نیازمند کسب اجاره از رهبر معظم انقلاب است.

برداشت از صندوق توسعه ملی طی سال‌های گذشته کمک فراوانی به دولت کرد، اما باید دانست این برداشت‌ها عموماً ماهیت بدهی دارد و دولت‌ها باید تلاش کنند برای هر گونه مصارفی این منابع را استفاده نکنند. در عین حال پرداخت این بدهی‌ها نیز مورد توجه دولت‌ها قرار گیرد به ویژه آنکه بدهی‌های دولت به صندوق عموماً ارزی است و هم مصارف و هم بازپرداخت این ارز می‌تواند آثار تبعی در بازارها و حوزه‌های مختلف اقتصاد ایران داشته باشد.

هم زمانی تصمیم با تعدیل

نگاهی به روند نرخ ارز نشان می‌دهد که نرخ دلار که در ابتدای سال‌جاری ۱۳ هزار تومان بود، در آبان ماه به محدوده ۳۳ هزار تومان نیز رسید، اما از آن تاریخ به بعد نرخ دلار دچار تعدیل شد، به‌طوری که هم‌اکنون نرخ دلار حدود ۲۳ هزار تومان است، همزمانی تعدیل نرخ دلار در بازار ایران با تصمیم هیئت امنای صندوق توسعه ملی جهت امهال بدهی‌های بیش از ۱۲ میلیارد دلاری دولت به صندوق توسعه ملی تا سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ این شائبه را ایجاد کرده‌است که عدم بازپرداخت بدهی ارزی دولت به صندوق در سال‌جاری و سال آتی دست دولت را برای تزریق ذخایر و درآمدهای ارزی به بازار باز گذاشته‌است.

تعدیل نرخ ارز دقیقاً پس از تصمیم هیئت امنای صندوق توسعه ملی جهت امهال بدهی دولت دوازدهم به سال‌های آتی، کار را به جایی رسانده است که وقتی دلار در بازار آزاد ۲۵ هزار تومان بود، رئیس‌جمهور مدعی شد که نرخ کنونی دلار در بازار واقعی نیست و نرخ دلار باید حدود ۱۵ هزار تومان باشد. برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند تصمیم هیئت امنای صندوق توسعه ملی برای امهال این بدهی‌های ارزی به زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم در واقع در حوالی انتخابات ریاست جمهوری امریکا اخذ شده‌است و به نظر می‌رسد هیئت امنای باید برای این تصمیم از رهبر معظم انقلاب کسب تکلیف کند به ویژه آنکه تصمیم‌گیری برای تسویه یا امهال این بدهی ارزی دولت به صندوق توسعه ملی آثار تبعی برای بازار ارز، سیاست‌های پولی و مالی، تولید، صادرات و واردات و حتی بازار سرمایه دارد. تصمیم هیئت امنای صندوق توسعه ملی در جلسات مورخ ۲۹ /۱۱ /۱۳۹۸ و ۲ /۷ /۱۳۹۹ مبنی بر امهال بخش عمده بدهی‌های سررسید شده دولت تا سال ۱۳۹۹ به صندوق توسعه ملی به سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ این روزها حاشیه‌ساز شده‌است.

سؤال اساسی این است که تسهیلات سررسید شده دولت از صندوق توسعه ملی چقدر است و آیا اجازات هیئت امنای صندوق توسعه ملی مبنی بر اعطای مهلت برای بازپرداخت بدهی دولت به این صندوق، کماکان معتبر بوده و تسهیلات سررسید شده، بدون لحاظ تسهیلاتی است که مهلت گرفته‌اند یا خیر. این سؤال ناشی از تصمیم هیئت امنای صندوق توسعه ملی در جلسات مورخ ۲۹ /۱۱ /۱۳۹۸ و ۲ /۷ /۱۳۹۹ مبنی بر امهال بخش عمده بدهی‌های سررسید شده دولت تا سال ۱۳۹۹ به صندوق توسعه ملی به سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ است. به موجب این تصمیم، بدهی‌های سررسید شده دولت به صندوق توسعه ملی در سال ۱۴۰۰ بسیار کاهش یافته و کمتر از ۳۰۰ میلیون دلار (در حدود ۳ هزار میلیارد تومان) خواهد بود. این در حالی است که بدون احتساب این دو امهال انجام شده، مجموع بدهی‌های سررسید شده دولت در سال ۱۴۰۰ به صندوق توسعه ملی حدود ۱۲ میلیارد و ۲۲۱ میلیون دلار و ۵۰۰ میلیون یورو به‌صورت ارزی و ۲۰ هزار میلیارد ریال به‌صورت ریالی خواهد بود».

هیئت امنای صندوق توسعه نمی‌تواند سود و زمان بازپرداخت بدهی دولت را تغییر دهد

احمد دوست حسینی در پاسخ به این موضوع که هیئت امنای صندوق توسعه ملی، سود بخشی از منابع و تسهیلاتی پرداختی به دولت و شرکت‌های دولتی را بخشیده‌است و نکته دیگر اینکه تعهدات سررسید شده را به سال‌های بعد موکول کرده‌است؛ آیا هیئت امنا چنین صلاحیتی دارد یا خیر، اظهار داشت: هیئت امنا اختیار این را دارد که سود تسهیلات برای بخش‌های مختلف را تعیین کند و این موضوع طبق اساسنامه صندوق انجام می‌شود. رئیس هیئت عامل سابق صندوق توسعه ملی در پاسخ به این سؤال که آیا نرخ سود را می‌تواند ببخشد، گفت: ممکن است نرخ سودی تعیین کرده‌باشد و بعداً آن را می‌تواند اصلاح کند، اما نمی‌تواند سود را ببخشد.

وی ادامه داد: مثلاً برای فعالیت‌های اقتصادی و صنعتی سود تسهیلات ۸ درصد تعیین کرده و به خاطر تحولات مالی و بازارهای جهانی که نرخ فاینانس کاهش یافته‌است، می‌تواند نرخ سود را کاهش دهد. این کار را شورای پول و اعتبار هم انجام می‌دهد که می‌تواند نرخ سود تسهیلات ریالی را کاهش دهد. دوست حسینی تأکید کرد: هر وقت و زمانی که تشخیص بدهد می‌تواند تعدیل نرخ سود را اعمال کند. رئیس هیئت عامل سابق صندوق توسعه ملی در پاسخ به این سؤال که اخذ نظر مقام معظم رهبری نیز در رابطه با بخشیدن سود منابع و تعهدات ضرورت دارد یا آنکه هیئت امنای صندوق راسا می‌تواند اقدام کند، تصریح کرد: تعیین نرخ سود تسهیلات مستقیماً در اختیار هیئت امناست، مشروط به آنکه اصل منابع صندوق توسعه ملی حفظ شود. نمی‌تواند بخشی از تسهیلات را ببخشد؛ چراکه به معنای عدم بازگشت بخشی از منابع صندوق تلقی می‌شود. چون سرمایه نسل‌های آینده است و باید برای کشور حفظ شود.

وی در مورد اینکه آیا هیئت امنا می‌تواند تعهدات سررسید شده را امهال کند، بیان داشت: طبق اختیارات می‌تواند جداول بازپرداخت تعهدات را تعیین کند و تغییر دهد.

دوست حسینی افزود: طبق اساسنامه صندوق، دولت اجازه گرفتن وام و منابع از صندوق را ندارد، اما می‌تواند اجازه خاص برای مصارف خاص بگیرد، چون منابع صندوق برای بخش خصوصی، تعاونی و بخش عمومی غیر دولتی است. رئیس سابق هیئت عامل صندوق توسعه ملی در پاسخ به این سؤال که دولت در حال حاضر بدهی به صندوق دارد و سال ۱۴۰۰ سررسید می‌شود، آیا هیئت امنا اختیار دارد آن را امهال کند، گفت: دولت به همان دلیل که مجوز خاص گرفته، باید بدهی را در سررسید پرداخت کند. پس هیئت امنا رأساً نمی‌تواند آن را امهال کند. باید با اجازه همان مقامی باشد که مجوز خاص را صادر کرده‌است. امهال نیز باید مجوز خاص داشته‌باشد. در مورد بخشیدن سود نیز همین‌گونه است. باید مجوز خاص بگیرند، مگر آن که در همان مجوز قید شده باشد یا این مسئله مسکوت و در اختیار هیئت امنا قرار داده شده‌باشد.



منبع خبر

«پایان خوب» دولت از جیب «صندوق توسعه ملی»! بیشتر بخوانید »

بار بدهی ۱۰۰ هزار میلیاردی دولت فعلی بر دوش دولت بعد

بار بدهی ۱۰۰ هزار میلیاردی دولت فعلی بر دوش دولت بعد



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: حسین راغفر استاد دانشگاه الزهرا(س) در گفت‌وگو با روزنامه شرق درباره این نگرانی گفت:  دولت سال ۹۹، حدود ۳۳ هزار میلیارد تومان از بورس درآمد کسب کرد. دولت از دو منظر در این بازار سود برد. اول از فروش دارایی‌های خود با قیمت‌هایی بیش از ارزش واقعی و دوم از کاهش ارزش بدهی‌هایش، به عبارت دیگر، از محل رشد کاذبی که به بورس وارد شد، ‌تورمی شکل گرفت و از طریق تورمی که در بازار به وجود آمد ارزش بدهی‌های دولت کاهش پیدا کرد. در اقتصاد ما، بزرگترین بدهکار خود دولت است. اگر بدهی‌های دولت را با قیمت روز محاسبه کنیم، خواهیم دید ارزش بدهی‌های دولت به دلیل تورم به شدت کاهش پیدا کرده است.

او افزود: وقتی تورم حاصل می‌شود ارزش دارایی‌هایی که با استقراض ایجاد شده به شدت بالا می‌رود و ارزش بدهی‌ها به شدت کاهش می‌یابد.

او با بیان اینکه بازنده این اتفاق گروه‌های مختلف مردم هستند، گفت: طبقات محروم جامعه بیشترین آسیب را از این اتفاق می‌بینند. چرا که از یک سو آنها دارایی خاصی ندارند که بر اثر تورم افزایش ارزش پیدا کند و از سوی دیگر با ایجاد تورم در اقتصاد هزینه‌های اولیه زندگی آنها به شدت افزایش پیدا می‌کند و برای تأمین حداقل‌های معیشتی دچار مشکل می‌شوند.

راغفر اذعان کرد: از این رو فروش دارایی‌های دولت که امسال قرار است صورت بگیرد، می‌تواند تبعات خطیری حتی برای آن دسته از افرادی که در بورس حضور ندارند، داشته باشد.

دولت می‌خواهد در بودجه سال آینده استقراض بزرگی را انجام دهد و این استقراض کاری خواهد کرد که پرداخت اصل و فرع سالانه این بدهی‌ها برای دولت بعدی در ۱۴۰۱ به چیزی حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برسد. همه اینها باعث می‌شود که دولت بعدی ناگزیر از حرکت در مسیر ریل‌گذاری طراحی شده دولت دوازدهم بشود که در واقع ادامه فروش اموال دولت و استقراض و بالا نگاه داشتن قیمت ارز است و همه اینها به شدت به زیان عموم مردم خواهد بود.

شرق در ادامه نوشت: در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ دولت هزینه‌ای بالغ بر ۸۰ هزار میلیارد تومان برای بازپرداخت اصل اوراق مالی در نظر گرفته که در مقایسه با سال قبل از آن دو برابر شده است. همچنین بررسی‌ها نشان می‌دهد که با احتساب پرداخت سود اوراق سررسید شده که در ردیف هزینه‌ای دیگری آمده کل بودجه لازم برای پرداخت اصل و سود اوراق سررسید شده در سال آینده نزدیک به ۱۳۰ هزار میلیارد تومان خواهد بود.



منبع خبر

بار بدهی ۱۰۰ هزار میلیاردی دولت فعلی بر دوش دولت بعد بیشتر بخوانید »

ربیعی: شهید سلیمانی یک گفتمان و استراتژیست بود

ربیعی: شهید سلیمانی یک گفتمان و استراتژیست بود



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، علی ربیعی سخنگوی دولت در یادداشتی به‌مناسبت سالروز شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی به‌دست نیروهای تروریست‌های آمریکایی، اظهار داشت: برخی نام‌ها در طول تاریخ، فراتر از فـرد و جغرافیا به معنا و مفهوم تبدیل می‌شوند؛ افرادی که به تنهایی با عمل، اندیشه و کنـش اجتـماعی خود، یک گفتمان جریان‌ساز مـی‌شوند.

بیشتر بخوانید:

شهیدان «سلیمانی» و «المهندس» همچنان در قلب ما جای دارند

مجموعه‌ای از عوامل در دوره‌های خاص تاریخی شکل می‌گیرند تا برخی انسان‌ها را به چنین مفهومی تبدیل کنند. در این چهار دهه شاهد بودیم که برخی نیز در مقطع حیات چنان که باید درک نمی‌شوند و با از دست دادنشان به ارزش‌های آن‌ها پی‌می‌بریم. نمونه تاریخی آن شهید بهشتی بود که بسیاری از ایرانیان پس از شهادت ایشان به سوگواری نادمانه پرداختند. اتفاقاً سردار شهید قاسم سلیمانی، از آن‌ نام‌های معنایافته است که در زمان حیات نیزمحبوبیت و مرجعیت داشت.

او نه تنها پس از شهادت که پیش از آن نیز دارای محبوبیت عظیم اجتماعی بود.  در وانفسا، کشاکش و جیغ و دادهای سیاسی این روزها، مرور زندگی او نشان می‌دهد که محبوبیت و گفتمان شدن ارتباطی با تبلیغات و نمایش‌های رسانه‌ای مرسوم ندارد. بخاطر شرایط ویژه‌ای که داشت حتی از پوشش رسانه‌ای برای انتشار اخبار و آرای او اجتناب می‌شد و اخباری که بیشتر بیگانگان درباره او می‌ساختند گفته و شنیده می‌شد، با این وصف جامعه خوانشی قهرمانانه از او پیدا کرد. سلیمانی برساخته پروپاگاندای جناحی نیز نبود – آنچه این روزها بی‌شمار می‌بینیم.- استثنای دیگر او بطلان این انگاره بود که با حمله و تحقیر دیگران می‌توان بزرگ شد. برخی می‌اندیشند با کوتاه کردن دیگران، بزرگ بودن آنها نمایان می‌شود. سلیمانی برای آنها درس است که آدم‌ها چنین بزرگ نمی‌شوند.

آنچه سلیمانی را سردار دل‌ها کرد، برخاسته از ویژگی‌های فردی و خصلت‌های رفتاری او بود تا برساخته تبلیغات و تصمیمات رسانه‌ای و جناحی. در اینجا چند عاملی که در معناسازی و مفهوم‌سازی از یک نام و تبدیل فرد به گفتمان درباره سردار سلیمانی به چشم می‌خورد را بیان می‌کنم:

اول مهارت و تخصص و زبدگی در کاری که به آن سپرده شده است. آنچه دیروز آقای جهانگیری در گفت‌وگو با «جماران» بیان کرد، مصداق بارز همین ویژگی است. سردار سلیمانی درباره حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری گفته بود: «اینجا خیلی داوطلب دارد و جایی که این همه داوطلب دارد، من چرا؟ من باید جایی بروم که کار زمین مانده را انجام بدهم.» این در روانشناسی اجتماعی یکی از عوامل مهم رشد و محبوبیت‌های فردی است که مؤمن به وظیفه محول خود بماند و در آن بدرخشد تا اینکه مسئولیتش را سکویی برای پرش سیاسی نماید.

عامل دیگر خصوصیات فردی و اخلاقی است. ترجیح اخلاق بر کنش‌های متداول سیاسی در ساخت قدرت، ملاحظه منافع ملی و جمعی بر شخصی و جناحی و تواضع در عین محبوبیت و قدرت، از شهید سلیمانی فردی مردمی و فرمانده‌ای محبوب ساخته بود. سرداری که خود را سرباز می‌نامید و تنگ‌نظری و حصارکشی در بین اقشار اجتماعی را نمی‌پسندید.

عامل سوم حس فداکاری است. وجدان اجتماعی بخوبی میدانداری خالصانه و میانداری ریاکارانه را درک می‌کند. بخوبی فرق بین دفاع برای جمع و جنگ برای خود را می‌فهمد. می‌بیند که فرمانده‌ای در خط مقدم می‌جنگد. جامعه قهرمانانش را اینگونه برمی‌گزیند.

عامل دیگر شیوه کنش اجتماعی است؛ انگاره‌ای که جامعه از فرد دریافت می‌کند که محصول واکنش اجتماعی فرد است. اینکه این فرد در بحران‌های یک جامعه، به جای خالی کردن صحنه، در کنار جامعه است و در فراز و نشیب‌ها و پیچ‌وخم‌های اجتماعی در کنار مردم دیده می‌شود. چنانکه سردار سلیمانی از جنگ با حزب بعث و داعش در غرب کشور تا مقابله با ناامنی اشرار و قاچاقچیان در شرق کشور، از زلزله بم تا سیل خوزستان، در صف مقدم بود و خود را تافته جدابافته و دورافتاده از مردم نمی‌دید.

این همه در کنار یک ویژگی برجسته حاج قاسم قابل ارزیابی است؛ از نظر تخصصی او قطعاًً یک استراتژیست فوق‌العاده نظامی بود. به یاد می‌آورم در سفری به مشهد مقدس برای افتتاح برخی پروژه‌های اشتغال در پرواز یک شرکت هواپیمایی دیدم شهید سلیمانی در ردیف ۵ یا ۶ در صندلی عادی همراه همسرش نشسته است. کنارش رفتم و در میان صحبت‌هایمان بحث به ضرورت وجود افراد استراتژیست در بحران‌های مختلف رسید. اینکه جامعه نیاز به استراتژی در همه زمینه‌ها دارد. حاج قاسم در این میان اشاره‌ای کرد به شهید حسن باقری (برادر سردار محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح) و معتقد بود پس از شهادت باقری ما در دوره‌هایی دچار فقدان استراتژی شدیم.

او باقری را به عنوان یک استراتژیست بزرگ در جنگ می‌ستود. من فکر می‌کنم در کنار خصائل انسانی و اجتماعی، یکی از خصوصیات برجسته سلیمانی استراتژیست بودن او بود. درکی عمیق از مفهوم قدرت، جنگ منظم و نامنظم و امنیت منطقه‌ای داشت. جنبش‌های اجتماعی را به مثابه مبارزه‌گر درک می‌کرد. علاوه بر آن، کنش سیاسی او نیز قابل ستایش است. عضو هیچ جناحی نبود، هیچ کس نمی‌تواند بگوید سلیمانی در کدام جناح قرار داشت. اگر کسی چنین ادعا کند او یک دروغگوست. سلیمانی با وجود اعتقاد عمیق به محور ولایت و رهبری به سایر سرمایه‌های انسانی کشورش نیز احترام قائل بود.

یکی از ارزش‌های سلیمانی همانگونه که بیان شد، تیزبینی در مسائل منطقه‌ای و روابط بین‌الملل و جنبش‌های اجتماعی بود. دشمنان سردار شهید سلیمانی حیرت کردند وقتی سوگواری برای او را در پهنه فراخی از روسیه تا هند دیدند. او به درستی نماد مبارزه با اشغالگری، افراطی‌گری و عدالت‌خواهی بود که شاید آخرین مثال‌های مشابه او را در سال‌های نبرد با استعمار و در جنبش‌های آزادی‌بخش نیمه اول قرن بیستم دیده باشیم.

منبع: تسنیم



منبع خبر

ربیعی: شهید سلیمانی یک گفتمان و استراتژیست بود بیشتر بخوانید »

بدتر از این هم می‌شد لایحه بودجه را تنظیم کرد؟!

بدتر از این هم می‌شد لایحه بودجه را تنظیم کرد؟!



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: وبسایت الف، تحلیل سید احسان خاندوزی نماینده مجلس را منتشر کرد که در آن آمده است: آخرین «بودجه عمومی دولت» در دوران آقای روحانی چند ویژگی کم‌نظیر دارد؛

– اولا با ۴۵ درصد رشد نسبت به سال قبل، بیشترین رشد را طی دوران‌های اخیر تجربه کرده است.

– ثانیا با سهم ۲۹ درصدی مالیات در بودجه عمومی، رکورد کمترین سهم را شکسته است.

– ثالثا با حداقل ۲۴ درصد اتکاء به استقراض بالاترین آینده‌فروشی در آن درج شده است.

– رابعا با سهم ۳۵ درصدی کسری تراز عملیاتی، بودجه‌ای شکننده‌تر از گذشته است.

– خامسا پیش‌بینی درآمد صادرات نفت یا فروش اوراق نفت بیش از ۳ برابر رقم قانون بودجه ۱۳۹۹ است و ۱۰ برابر درآمد واقعی فروش نفت سال ۱۳۹۹!

درخصوص ویژگی نخست باید گفت افزایش بودجه عمومی بالاتر از رشد قیمت‌های اسمی سال جاری به این معناست که بودجه عمومی به شکل واقعی منبسط‌ شده است. اقتصادهای در حال رکود البته به سیاست‌های انبساطی دولت نیاز دارند مشروط بر اینکه یا کسری بودجه تشدید نشود (مثلا از محل صندوق‌های پس‌انداز ملی) یا بتوان به‌سرعت در سال‌های بعد کسری بودجه را ترمیم کرد. متاسفانه درخصوص بودجه ۱۴۰۰ چنین نیست و حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان فروش اوراق آن‌هم با نرخ بهره‌ای که امروز در حال افزایش است، به معنای بزرگ‌تر شدن گلوله برف در سال‌های بعد خواهد بود. کسری‌ بودجه پایدار آیا معنایی غیر از تداوم تورم دارد؟ پس باید صادقانه به جامعه گفت لایحه بودجه پیام کاهش قدرت خرید دارد.

برای کاهش کسری بودجه، دولت باید چه می‌کرد؟ تامین درآمدهای پایدار و به سرانجام رساندن طرح اصلاح نظام مالیاتی. بودجه سال ۱۴۰۰ نزدیک ۳۲۰ هزار میلیارد تومان کسری تراز عملیاتی دارد. روشن است که در شرایط رکودی، مالیات‌ستانی نباید به معنای فشار بیشتر بر مودیان شفاف یا بخش‌های تولیدی باشد بلکه کاهش فرار مالیاتی هنگفتی که با اسناد و ارقام قابل اثبات است و همچنین پایه‌های مالیات بر ثروت و عایدی سرمایه که سال‌ها فقط حرف آن زده می‌شود و از همه مهم‌تر حرکت به سمت PIT و پیوند زدن آن با نظام حمایتی و یارانه‌ای، بزرگ‌ترین خدمت به اقتصاد و عدالت است. عمق تاسف نگارنده آن است که طی سال‌های اخیر هیچ لایحه‌ای درخصوص این خلأها از دولت به مجلس ارائه نشده است (هرچند می‌دانیم از طرف سازمان مالیاتی و وزارت دارایی تهیه و به هیئت دولت ارسال شده بود اما…).

بر این اساس یکی از مهم‌ترین نقاط ضعف لایحه بودجه ۱۴۰۰ آن است که هیچ بهبودی برای شاخص تلاش مالیاتی (TE) صورت نگرفته و فاصله مالیات‌ستانی از ظرفیت مالیاتی بیش از پیش است. نتیجه عدم تحمل بار مالیات حقه توسط فرادستان، تحمیل فشار تورمی توسط فرودستان است و این همه فرار دولت دوازدهم از اصلاحات مالیاتی تنها با بررسی خاستگاه طبقه آقای دولت و اقتصاد سیاسی حامیان او، قابل توجیه است.

نکته دیگر در حوزه اقتصاد سیاسی، ارسال علامتی است که می‌توان نام آن را «ناچار به توافق خارجی» نامید. وابسته‌ کردن هزینه‌های منبسط‌شده به یک جهش شدید درآمد نفت یا اوراق نفتی، پیامش این است که، امکان اداره بودجه دولت نیست اگر….. دولتی که قرار بود اگر به‌دست خود کاهش وابستگی به نفت نمی‌دهد حداقل به‌سبب توفیق اجباری تحریم، وابستگی بودجه خود را هر سال کمتر کند، به ناگاه در واپسین لایحه‌اش میزان وابستگی به نفت را چند برابر سال قبل درج می‌نماید!



منبع خبر

بدتر از این هم می‌شد لایحه بودجه را تنظیم کرد؟! بیشتر بخوانید »

کف حقوق ۱۴۰۰ چقدر شد؟ +جدول

مجلس به دنیال افزایش ۴۰ درصدی حقوق کارگران



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، علی بابایی‌کارنامی؛ رئیس فراکسیون کارگری مجلس شورای اسلامی  با اشاره به میزان افزایش حقوق و دستمزد کارگران در سال آینده اظهار کرد: حقوق کارگران طی سال‌های اخیر متناسب با نرخ تورم افزایش نیافته و این مسئله همواره شکاف‌های جدی از حیث درآمد و مخارج برای این قشر ایجاد کرده است.

بیشتر بخوانید:

پیشنهاد جدی به شورای عالی کار برای بازنگری در دستمزد ۹۹

وی همچنین از پیشنهاد جدید کمیسیون اجتماعی مجلس برای میزان افزایش حقوق کارگران در سال آینده خبر داد و گفت: تعداد زیادی از نمایندگان مجلس در کمیسیون اجتماعی قوه مقننه خواهان افزایش بیش از ۴۰ درصدی حقوق و دستمزد کارگران در سال آینده هستند، بر همین اساس نیز با ارائه این پیشنهاد به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مشغول رایزنی با این وزارتخانه برای تحقق این امر هستیم.

بیشتر بخوانید:

پایمال شدن حقوق کارگران بیکار شده توسط تامین اجتماعی +فیلم

رئیس فراکسیون کارگری مجلس ادامه داد: به طور قطع پیشنهاد افزایش حقوق کارگران در سال آینده، بیش از افزایش حقوق کارمندان خواهد بود و درخواست و پیشنهاد ما برای افزایش حقوق کارگران در سال آینده نیز، ۴۰ درصد یا بیشتر است.

بابایی‌کارنامی تصریح کرد: ما در کمیسیون اجتماعی و فراکسیون کارگری مجلس، برای حقوق کارگران کمتر از افزایش ۴۰ درصدی را قبول نمی‌کنیم.

وی با تأکید بر اینکه کارگران همواره در ادوار مختلف دچار خسارت‌هایی از قِبَل افزایش نرخ تورم و نیز افزایش قیمت کالاهای اساسی و مایحتاج‌شان شده‌اند که این خسارت‌ها باید جبران شود، گفت: شورای عالی حقوق و دستمزد نیز در افزایش حقوق کارگران در سنوات گذشته، عدالت را رعایت نکرده و همواره کفه ترازو به نفع کارفرما سنگین‌تر بوده است.

رئیس فراکسیون کارگری مجلس افزود: از طرف دیگر با توجه به اینکه در سال پایانی دولت دوازدهم نیز هستیم، دولت آقای روحانی باید این خسارت‌ها و کمبودها برای کارگران را در میزان افزایش حقوق این قشر زحمتکش در سال آینده، جبران کند.

بابایی‌کارنامی خاطرنشان کرد: معتقدم دولت بدهکار کارگران است و باید این بدهی را از طریق افزایش منطقی و عادلانه حقوق کارگران در سال آینده جبران کند.

منبع: تسنیم



منبع خبر

مجلس به دنیال افزایش ۴۰ درصدی حقوق کارگران بیشتر بخوانید »