دولت روحانی

آدرس‌های غلطِ بانیان وضع موجود

آدرس‌های غلطِ بانیان وضع موجود



کسانی که این روزها نظام را به بی‌تصمیمی درباره برجام متهم می‌کنند چرا نمی‌گویند که اولا آمریکا به طور یکطرفه از برجام خارج شده و زیرتعهداتش زده…

به گزارش مجاهدت از مشرق، کمال احمدی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: شکی نیست که گرانی‌ها طی چند سال اخیر مضاعف شده و سفره اغلب مردم را کوچک کرده است و البته در این واقعیت نیز تردیدی نیست که این روزها اکثریت مسئولان اجرایی و تقنینی و قضایی به دنبال کاهش این درد و رنج فراگیرند و اقداماتی را هم انجام داده و می‌دهند که فعلا شرح آنها موضوع این نوشتار نیست.

اما آنچه در این میان عجیب است اینکه جریانی که طی سال‌های قبل وعده داده بود با توافق هسته‌ای تمام مشکلات کشور و حتی آب خوردن مردم را هم حل می‌کند حالا دوباره و با وجود تجربه تلخ هشت سال گذشته زبان باز کرده و آدرس می‌دهد که «بی‌تصمیمی در زمینه برجام، به گرانی‌ها دامن می‌زند.»، «باید موضوع برجام را حل کنیم تا مسائلی مانند گرانی نیز رفع شود». «پشت پرده گرانی‌ها و تورم لجام‌گسیخته چیست؟…پرواضح است که با وجود تحریم‌ها و تا حل نشدن مسئله برجام، کاسبان تحریم که به دنبال منافع خود هستند، یکی از اصلی‌ترین عوامل پشت پرده گرانی‌ها هستند؛ همان‌هایی که بزرگ‌ترین گروه مخالفان احیای برجام را تشکیل می‌دهند. آیا دولت سیزدهم توان رویارویی و مقابله با کاسبان تحریم را دارد؟ راهش مقاومت تا احیای برجام و حل موضوع FATF است.»، «پشت‌پرده گرانی‌ها همان موضوع تحریم است» و از این قبیل ادعاها.

درباره این گزاره‌ها نکاتی را می‌توان مطرح کرد:

۱- کارشناسان اقتصادی دلایل متعددی را برای گرانی‌ها برشمرده‌اند که از آن جمله می‌توان به رشد بی‌رویه نقدینگی و عدم هدایت آن به سمت مولدسازی، نبود انضباط مالی و کسری بودجه‌های نجومی، سوء مدیریت و سیاست‌های اشتباه‌، رهاشدگی بازار و عدم نظارت قاطع بر عملکرد زنجیره تولید تا توزیع‌، احتکار و دلال‌بازی، تحریم‌ها و… اشاره کرد.

طبیعتا هریک از این موارد سهمی در به هم ریختگی قیمت‌ها خواهند داشت اما آنچه بدیهی است اینکه نقش عوامل داخلی در بروز این پدیده ناهنجار به اذعان اغلب مسئولان خصوصا دولت قبل (!)بسیار بیشتر از تاثیر دلیل خارجی است.

شخص آقای روحانی یک ماه قبل از انتخابات ۹۲ در نقد دولت دهم گفته بود:‌ «آیا اموری چون افزایش نقدینگی در جامعه و ۷ برابر شدن آن و تبدیل ۶۸ هزار میلیارد تومان نقدینگی جامعه در عرض ۷ سال به ۴۵۰ هزار میلیارد تومان ربطی به تحریم‌ها داشت؟…» و هم ‌او در فروردین همان سال نیز در سخنانی تصریح کرد: «مدیریت اقتصادی کشور به جای آنکه در این شرایط حساس با تکیه بر قدرت مقاومت و ابتکار مردم عزیز و سرفراز ایران پیام رشد پایدار به جهان بدهد، متأسفانه پیام ضعف به تحریم‌کنندگان می‌دهد… همه ضعف‌ها و ناکارآمدی‌ها را نمی‌توان پای تحریم نوشت.»

همان‌طور که ملاحظه می‌شود جناب روحانی در این اظهارات، صراحتا نقش عوامل داخلی را بسیار پررنگ‌تر از عوامل خارجی دانسته و حتی تکیه بیش از حد به موضوع تحریم را ناشی از ضعف طرف داخلی می‌داند. گرچه ایشان بعدها و احتمالا در اثر مشورت مشاوران غربگرا نظرش را ۱۸۰درجه تغییر داد و همین مسئله هم به بزرگ‌ترین معضل کشور تبدیل شد چراکه کل فعالیت‌های اقتصادی ایران را به زلف خارجی‌ها گره زد و حداقل هشت سال اقتصاد ما را معطل غربی‌ها کرد. از قضا همین اتفاق سبب گرانی ۸برابری قیمت ارز، ۱۰برابری قیمت سکه‌،۷برابری قیمت مسکن،۷برابری قیمت خودرو، افزایش تا ۳۰۰درصدی نرخ بسیاری از کالاهای اساسی و… شد.

حالا با این تجربه تلخ‌، منطق کسانی که دوباره آدرس خارج را برای حل مشکل اقتصاد می‌دهند چیست؟ مگر همین جریان که این روزها با تحلیل‌های تحریف‌گونه مجددا آدرس وابستگی اقتصاد به غرب را می‌دهد سال ۹۴ نگفته بود در ازای امضای توافق هسته‌ای، تمام تحریم‌ها بالمره لغو می‌شود و ۱۰۰۰ ال سی باز خواهد شد و آنچنان رونقی ایجاد می‌شود که دیگر هیچ فردی به یارانه نیاز نخواهد داشت؟پس چرا نه‌تنها این وعده‌ها محقق نشد بلکه دولت وقت مجبور شد یارانه جدیدی را هم خلق کند تا شاید ‌اندکی از حجم فشار تورم بالای ۴۰درصدی بر مردم کاسته شود؟

به راستی چرا در هنگامه‌ای که دولت سیزدهم توانسته توفیقاتی در قطع رابطه اقتصاد با مولفه‌های تحریمی داشته باشد و بین ۱ تا ۱/۵ میلیون بشکه نفت در روز بفروشد و تمام پولش را هم وصول کند یا صادرات غیرنفتی‌اش را در سایه افزایش تعامل با همسایگان و کشورهای شرقی ۴۰درصد رشد دهد ناگهان حجم سنگینی از خیال‌بافی‌های رسانه‌ای به افکار عمومی تحمیل می‌شود که راه نجات اقتصاد فقط از مسیر غرب می‌گذرد و بس؟! آیا اینها اتفاقی است؟

۲- کسانی که این روزها نظام را به بی‌تصمیمی درباره برجام متهم می‌کنند چرا نمی‌گویند که اولا آمریکا به طور یکطرفه از برجام خارج شده و زیرتعهداتش زده و ثانیا ایران ماههاست در حال مذاکره و ارائه پیشنهادهای متنوع به طرف مقابل برای حصول نتیجه است اما آمریکایی‌ها با کمال وقاحت نه‌تنها هیچ ضمانتی برای اجرای تعهداتشان نمی‌دهند بلکه مدام خواسته‌های فراتر از برجام مطرح می‌کنند. همین دیروز«ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: «اگر ایران خواستار لغو تحریم است، باید به مسائل فرابرجام رسیدگی کند!»

پاسخ غربگراها به این اظهارات گستاخانه چیست؟ نکند به زعم آنها ما باید بازهم به آمریکایی‌ها باج دهیم؟هر چند که تجربه‌های تاریخی و حتی همین برجام نشان داده که ولو با تسلیم محض شدن در برابر خواسته‌های قدرت‌های زورگو اقتصاد سامان نخواهد یافت. جالب اینکه در همین رابطه سعید لیلاز کارشناس اقتصادی حامی دولت روحانی در گفت‌وگویی در سال۹۹ با تاکید براینکه «مسائل ایران از خارج حل نمی‌شود» گفته بود: «یک بار فشار آوردند و ما یک مصالحه شرافتمندانه کردیم سر برجام. چرا بر هم زدند؟ در اثر تحریم‌های دوم در هفت، هشت ماه اول حدود ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار و ۸۰ تن طلا را دولت از بین برد، این چه ربطی به آمریکا دارد؟»

۳- جماعتی که این روزها دوباره حلال همه مشکلات را برجام و FATF جا می‌زند چند سال پیش هم مدعی بود فروش نفت، واردات واکسن کرونا، پیوستن به سازمان اقتصادی شانگهای، تعاملات اقتصادی منطقه‌ای و افزایش صادرات غیرنفتی و منوط به تصویب برجام و FATF است و تا برجام احیا نشود و ایران به FATF نپیوندد هیچ اتفاق مثبتی رخ نمی‌دهد اما همه این موارد در دولت رئیسی انجام شد بدون آنکه تغییری در این پرونده‌ها رخ داده باشد.

علاوه‌بر اینها دولت سیزدهم موفق شده ماهانه ۱۰هزارمیلیارد تومان بابت بدهی دولت قبل پرداخت کند، حقوق‌های کارمندان را که وزرای دولت روحانی می‌گفتند حتی توان پرداخت حقوق یک ماهشان را هم نداریم بدون تاخیر و استقراض بپردازد، ساخت یک میلیون مسکن را آغاز نماید، رنگ سبز را به بازار سهام برگرداند و فقط طی ۱۷روز کاری در سال جاری، شاخص بورس بیش از ۱۳۷هزار واحد رشد کند که این رشد هم ربطی به برجام و مذاکرات نداشته بلکه عمدتا به دلیل افزایش سودآوری شرکتها و مسائل داخلی بوده است.

فراموش نکنیم بازار سهام طی دو سال اخیر به دلیل سوءمدیریت آشکار دولت قبل با سقوط تاریخی و بی‌نظیری مواجه شده بود که میلیونها سهامدار را با زیان هنگفتی مواجه کرد.

۴- نکته پایانی اینکه کاسبان تحریم چه کسانی هستند؟ روزنامه لس آنجلس تایمز در ۲۸مهر ۸۸ و از زبان «جان‌هانا» مقام وقت آمریکایی به نوعی کاسبان تحریم را معرفی کرد: «مطمئناً پیامی که از گردهمایی فعالان اپوزیسیون ایران-که درمیان آنها افراد نزدیک به سران جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم باید به‌صورت شوک‌ وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن». بر همین اساس قطعنامه سنگین ۱۹۲۹ دقیقا در سالگرد فتنه ۸۸ و با هدف کمک به فتنه‌گران به ملت ایران تحمیل شد.

علاوه‌بر این، در دولت قبل به هشدارهای منتقدین برجام در قبال خسارات این توافق کذایی بی‌توجهی شد و همین بی‌اعتنایی تعداد تحریم‌ها را از ۸۰۰تحریم به ۱۵۰۰تحریم افزایش داد. استاد عزیز، حاج حسین شریعتمداری چندسال پیش در پاسخ به اظهارات حسن روحانی رئیس‌دولت دوازدهم که منتقدان برجام را کاسبان تحریم قلمداد کرده بود نوشته بود: «کدام کاسب تحریمی را می‌توان یافت که برای لغو تحریم‌ها سر از پا نشناسد؟ و دولت محترم را به این علت که راه و رویه‌اش مانع لغو تحریم‌ها نیست مورد انتقاد قرار بدهد و همگان هم ببینند و شاهد باشند که حق با آنها بوده است؟ منتقدان کاسب تحریمند یا کسانی که به هشدارهای آنان توجهی نکرده و بر شمار تحریم‌ها افزودند؟!»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آدرس‌های غلطِ بانیان وضع موجود بیشتر بخوانید »

دلارهای نفتی صرف تسویه بدهی‌های دولت قبل شد

دلارهای نفتی صرف تسویه بدهی‌های دولت قبل شد



نایب رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی گفت: بخشی از دلارهای نفتی صرف بدهی‌های به ارث مانده از دولت روحانی شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، قاسم ساعدی با اشاره به حمایت رهبر معظم انقلاب از عملکرد هفت ماهه دولت رئیسی گفت: دولت رئیسی با تیم جهادی و کارگروه اقتصادی خود در هفت ماه گذشته اقدامات مهمی را در جهت رشد اقتصادی کشور صورت داده است.

وی افزود: نکته مهمی که در اینجا قابل ذکر است این است که در کنار این اقدامات جهادی دولت سیزدهم، باید نهادهای نظارتی نیز نظارت بر بازار و بحث اشتغال را به طور جدی در دستور کار خود قرار دهند و نهادها و سازمان‌هایی مثل سازمان بازرسی، دیوان محاسبات در این زمینه نظارت جدی داشته باشند.

نایب رییس کمیسیون انرژی مجلس اظهار داشت: دولت سیزدهم پس از آغاز به کار، راه‌اندازی واحدهای تولیدی تعطیل یا ورشکست شده در دولت‌های قبل را در دستور کار قرار داد و ساز و کار بانک‌ها را برای تامین مالی حوزه اشتغال تسهیل کرد.

ساعدی خاطرنشان کرد: از ابتدای دولت سیزدهم شاهد ترخیص حجم قابل توجهی از کالاهای اساسی از انبارهای گمرک بودیم که این مساله از دید تیم اقتصادی دولت مغفول نماند.

وی افزود: همچنین در بحث اموال تملیکی که بخشی از کالاهای آن به خاطر گذشت زمان فاسد شده بود و قابل استفاده نبود با دستور رئیس جمهور اقدامات لازم در این زمینه نیز صورت گرفت.

نایب رئیس کمیسیون انرژی مجلس اظهار داشت: واقعیت این است که در دولت رئیسی شاهد افزایش فروش نفت و دریافت دلارهای نفتی‌ هستیم و رشد قابل توجهی در این حوزه و به طور کل در حوزه اقتصادی داشته‌ایم اما مساله اینجاست که به دلیل بدهی‌های به جا مانده از دولت قبل بخشی از این درآمدها صرف بدهی‌های به ارث مانده از دولت روحانی شد.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دلارهای نفتی صرف تسویه بدهی‌های دولت قبل شد بیشتر بخوانید »

اصلاح طلبان رادیکال، حاکمیت را رقیب خود می‌دانند / قدرت، اصلاح‌طلبان را به هم نزدیک می‌کند

اصلاح طلبان رادیکال، حاکمیت را رقیب خود می‌دانند / قدرت، اصلاح‌طلبان را به هم نزدیک می‌کند



کسانی که حاکمیت را رقیب خودشان می‌دانند، درواقع طیف تجدیدنظرطلب و ادامه هسته سخت جریان دوم خرداد هستند که از آقای تاجزاده و آقای حجاریان و حتی بخشی از اتحاد ملت مثل همین خانم منصوری دبیرکل‌شان است.

به گزارش مجاهدت از مشرق؛ سعید آجرلو کارشناس مسائل سیاسی به چرایی کنش تقابلی اصلاح‌طلبان رادیکال در مواجهه با چهره‌های رسانه‌ای اصلاح‌طلب حاضر در دیدار رمضانی با رئیس‌جمهور پرداخته است که گفتگوی وی با روزنامه فرهیختگان و بررسی دلایل این هجمه اصلاح طلبان را در ادامه می خوانید:

دلیل هجمه‌ای که به اصلاح‌طلبان حاضر در جلسه با رئیس‌جمهور وارد می‌شود، چیست؟

اصلاح‌طلبان قبل از انتخابات ۱۴۰۰ با سه چالش مشروعیت، مقبولیت و کارآمدی مواجه بودند، بعد از انتخابات ۱۴۰۰ به‌واسطه اینکه دولت و شورای شهر دراختیارشان نیست و عملا آزمون کارآمدی ندارند، همچنان درگیر چالش مشروعیت هستند و اختلاف‌نظرهایی که بین آنها می‌بینیم، به‌واسطه همین چالش مشروعیت است که ابعاد هویتی برایشان دارد، درواقع این چالش قبل از انتخابات هم وجود داشت و آنها را به دو دسته تقسیم کرده بود؛ کسانی که جریان اصولگرا را رقیب خودشان می‌دانند و کسانی که حاکمیت را رقیب خودشان می‌دانند.

کسانی که حاکمیت را رقیب خودشان می‌دانند، درواقع طیف تجدیدنظرطلب و ادامه هسته سخت جریان دوم خرداد هستند که از آقای تاجزاده و آقای حجاریان و حتی بخشی از اتحاد ملت مثل همین خانم منصوری دبیرکل‌شان و اینها تشکیل می‌شود که نگاه‌شان به قدرت، نگاهی تمامیت‌خواهانه بوده و از نظر روشی، رادیکال عمل می‌کنند. این طیف از نظر فکری می‌شود گفت کاملا یا تا حدود زیادی نسبت به آرمان‌های انقلاب اسلامی دچار شبهه است. طیف دیگری از اصلاح‌طلبان که همچنان روش‌های معتدل‌تر و ملایم‌تری دارند و سعی می‌کنند در چهارچوب نظام باشند، رقیب‌شان را جریان اصولگرا و اصطلاحا جناح راست می‌دانند و نمی خواهند رقیب حاکمیت باشند.

این گروه در احزابی مثل کارگزاران، بخشی از اعتماد ملی و حزب اعتدال و توسعه فعالیت می‌کنند و بخشی از آنها در شورای عالی اصلاحات حضور دارند.   اینها در انتخابات ۱۴۰۰ و انتخابات ۹۸ تبدیل به دو طیف متفاوتی شدند که به‌واسطه عملکرد روحانی اتحاد اینها از بین رفت. اقبال عمومی که نسبت به روحانی در سال ۹۲ به وجود آمد این دو طیف را به‌هم نزدیک کرد؛ چه طیف تجدیدنظرطلب و تندرو و چه آن طیف معتدل حس کردند با روحانی منافع بهتری به‌دست می‌آورند. در سال ۹۲ و ۹۶ قدرت این دو طیف را به هم نزدیک کرد. در مقطع فعلی هم طیف تندرو عرصه انتخابات و قدرت را رها نکرده و اگر ببیند از نظر اجتماعی فضا مساعد است، حتما می‌خواهد وارد صحنه شود تا از ظرفیت اجتماعی خود استفاده کند.   در وضعیت فعلی اختلافات بین اصلاح‌طلبان به اختلافات هویتی، فکری و اندیشه‌ای تبدیل شده است. به ‌لحاظ فکری و عملی این دو طیف دو مسیر جدا از هم را می‌روند. برای مثال همین انتقادهای رادیکال ها از قوچانی نشان دهنده این شکاف سیاسی است.

چون من در آن جلسه حضور داشتم، صحبت‌های دوستان اصلاح‌طلب و دوستان اصولگرا را هم شنیدم، صحبت‌های قوچانی بیشتر براساس همین تفکرات اصلاح‌طلبان عمل گرا بود و همان‌ها را نمایندگی می‌کرد، بالاخره او انتقادهایی هم داشت هم درمورد انتخابات، هم درمورد سیاست خارجی و هم درمورد فضای اجتماعی-فرهنگی ولی می‌بینید که طیف تندرو عملا آنها را کنار می‌زنند به این خاطر که اعتقاد دارند اصلاح‌طلبان میانه‌رو از سرمایه اجتماعی اینها استفاده کردند و در دولت روحانی سرمایه اجتماعی را تمام کردند و به اتمام رساندند و این دعوا به همین دلیل ادامه پیدا می‌کند و به آن دامن زده می‌شود.  

من فکر می‌کنم الان مساله اصلی اصلاحات اختلاف بین این دو طیف است، البته این اختلاف به این معنی نیست که هیچ‌موقع اینها به هم نمی‌رسند.   ممکن است از میوه آن انتقادهای تند و رادیکال‌کردن فضا که به‌دنبال ناکارآمد نشان دادن جریان مقابل است، همان اصلاح‌طلبانی که در چهارچوب مناسبات قدرت جمهوری اسلامی هستند زمانی بتوانند استفاده کنند. یعنی ممکن است قدرت دوباره اینها را به هم اضافه کند.

آیا این سردرگمی و این چالش هویتی که اصلاح‌طلبان رادیکال به آن برخوردند و منجر به قهر و هجمه با نظام شده است درنهایت انفعال و بن‌بست سیاسی آنها را به‌همراه نمی‌آورد؟ دستاویز قراردادن ردصلاحیت‌ها تا کجا قرار است ادامه پیدا کند؟

اصلاح‌طلب‌ها اگر ببینند که می‌توانند از لحاظ اجتماعی خود را احیا کنند که بخش زیادی از آن به عملکرد جریان رقیب بستگی دارد، طبیعتا میل بازگشت به قدرت را دارند، به ‌نظرم حتی اگر آقای لاریجانی می‌توانست نامزد اصلاح‌طلبان در انتخابات باشد فضای ۱۴۰۰، فضایی نبود که اینها را برنده کند. از نظر اجتماعی در وضعیت نامناسبی بودند و سرمایه اجتماعی پایینی داشتند. عملکرد روحانی به سرمایه اجتماعی و حتی به نهاد انتخابات هم ضربه زد. عدد مشارکت را پایین آورد، اما بین اصلاح‌طلب‌ها همچنان سوال است که اگر بازهم نتوانستیم نامزدمان را احراز صلاحیت کنیم چه کاری باید انجام دهیم، تا کجا باید برویم؟ این جزء دعواها و چالش‌هایی است که درون جبهه اصلاحات وجود دارد و تمام نشده است و یکی از اساسی‌ترین دعواهای بین همین طیف عملگرا و طیف رادیکال است و این سوالی است که هنوز نتوانسته‌اند به آن جواب بدهند و یکی از چالش‌های اصلی‌شان است.

اگر اصلاح‌طلبان رادیکال در کسب مجدد قدرت ناکام بمانند فکر نمی‌کنید به‌طور کامل با حاکمیت دچار نزاع شوند؟ در این صورت رفتار سیاسی آنها را در آینده چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

اصلاح‌طلبان رادیکال همچنان سعی می‌کنند تمام پای خود را از قدرت بیرون نگذارند. ولی به این معنا نیست که درمقابل هر نوع اتفاقی از جنس دی‌ماه ۹۶ یا آبان ۹۸ همچنان همان رویکرد سابق را اتخاذ کنند، ممکن است رویکردشان عوض شود، چون از دولت بیرون هستند، در آن دو اتفاق درون دولت بودند و همراهی با دولت می‌کردند، ممکن است الان رویکردشان را عوض کنند، این احتمال وجود دارد، ولی همچنان عنصر مصلحت در نگاه مرکزیت اصلاح‌طلبان وجود دارد، نمی‌خواهند از قدرت خارج شوند و یک‌پایی همچنان در قدرت می‌مانند و نمی‌خواهند درواقع این رابطه کامل قطع شود. طبیعتا حاکمیت هم نمی‌خواهد این رابطه قطع شود. طبیعی است که جناح‌های سیاسی با افکار و عقاید مختلف، مدیریت بخشی از فضای سیاسی کشور را برعهده دارند مخصوصا در کشوری که تقریبا بالای ۴۰ انتخابات در آن برگزار شده است؛ اما به‌هرحال همان‌طور که عرض کردم استحاله برخی از این افراد خیلی جدی است و خیلی سخت است که اینها در چهارچوب جمهوری اسلامی بمانند و اگر هم وارد فضاهای انتخاباتی شوند خیلی ماکیاولیستی است، یعنی به‌خاطر این است که بتوانند اهداف‌شان را به جلو ببرند. این درمورد افرادی مثل تاجزاده و برخی از بدنه اتحاد ملت صدق می‌کند.

اینها خیلی به نهضت آزادی شدن- که یک اپوزیسیون سیاسی است که درون کشور زندگی می‌کنند، نزدیک می‌شوند. خیلی فایده‌گرایانه به نهاد انتخابات نگاه می‌کنند و دنبال روزنه‌ای هستند که بتوانند اهداف خودشان را با روش های مختلف جلو ببرند ولی من فکر می‌کنم در مرکزیت اصلاحات که این گرایش‌های مختلف را باید با هم بالانس کند، همچنان سعی می‌شود اصلاحات پایی درون نظام نگه دارد و خارج نشود.  به صورت کلی مساله اصلی اصلاحات همچنان چالش مقبولیت است و مساله سرمایه اجتماعی که با حل‌شدن این موضوع شاید گره از بقیه کارهایشان باز شود، منتها اینها می‌خواهند سرمایه اجتماعی‌شان را با ترساندن از رقیب و تخریب به‌ دست بیاورند. سعی می‌کنند از رقیب تصویر هراسناکی بسازند که بتوانند خودشان را به‌عنوان گزینه سلبی معرفی کنند نه گزینه ایجابی، من فکر می‌کنم این دیگر جواب ندهد یا حداقل اگر هم اثر داشته باشد اثر بلندمدتی ندارد. من فکر می‌کنم الان فرصتی وجود دارد که جریان اصلاحات هم به این موضوع فکر کند که چرا به‌جای اینکه کارنامه ارائه بدهد و ایجابی حرف بزند و درمورد ایده‌های سازنده بگوید، همچنان تمام تمرکزش روی تخریب رقیب است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اصلاح طلبان رادیکال، حاکمیت را رقیب خود می‌دانند / قدرت، اصلاح‌طلبان را به هم نزدیک می‌کند بیشتر بخوانید »

۳ هزار روز مشکل تراشیدند حال می‌گویند چرا حل نمی‌کنید؟!

۳ هزار روز مشکل تراشیدند حال می‌گویند چرا حل نمی‌کنید؟!


جزئیات نرخ تورم در سال ۱۴۰۰/ تورم مناطق شهری ۳۹.۷ درصد، روستایی ۴۲.۸ درصد شد

حامیان دولت روحانی که در تمام ۳ هزار روز فعالیت این دولت، مطالبات معیشتی مردم را مسخره می‌کردند، ظرف چنده ماه اخیر متوجه شده‌اند کشور دچار مشکلات عدیده‌ای است و مردم، با مسائل معیشتی دست به گریبانند.

به گزارش مجاهدت از مشرق،‌ «روزنامه کیهان» در ستون اخبار ویژه خود نوشت: این اظهار شگفتی درباره عملکرد متناقض حامیان دولت سابق را روزنامه وطن امروز منتشر کرده و نوشت: حامیان روحانی و دولتش که تمام رکوردهای تأسف‌بار در حوزه‌های مختلف را به تنهایی به نام خود زده‌اند، بدون اشاره به وضعیتی که تحویل دولت بعد داده‌اند، اکنون در مقام مطالبه‌گر و حامی مردم خود را جا زده و امیدوارند با این تردستی‌ها از حافظه ملت پاک شود که چگونه دولت وقت در مهیا کردن بدیهیات زندگی مردم نیز ناکارآمد بود و ضربه مهلکی به سرمایه اجتماعی نظام وارد کرد!

بزرگترین کاهش ارزش پولی‌، بالاترین نرخ تورم در ۲ دهه گذشته، رشد منفی اقتصادی و زیر صفر، بیشترین درصد رشد نقدینگی کشور به نحوی که میزان رشد نقدینگی در طول سال ۹۹ معادل کل نقدینگی ایجاد شده از ابتدای تاریخ انتشار و خلق پول در ایران تا پایان سال ۹۴ بوده، افزایش بیکاری جوانان‌، فاجعه قیمت مسکن که روحانی بدترین عملکرد را در بین تمام دولت‌های چند دهه اخیر داشته و رشد قریب به ۷۰۰ درصدی را ثبت کرده است، کاهش تولید ناخالص داخلی‌، جهش قیمت ارز از ۳ هزار تومان به بیش از ۲۶ هزار تومان‌، رشـد ۶۵۰ درصدی بدهی دولت به بانک مرکزی از ۱۳ هزار و ۱۶۱ میلیارد تومان به ۹۶ هزار و ۹۷۰ میلیارد تومان‌، افزایش ۱۴۶ تا ۷۵۰ درصدی قیمت اقلام خوراکی‌، ۶ برابر شدن قیمت انواع خودرو، جهش نرخ سکه، وضعیت اسفبار بورس‌، حیف و میل‌های ده‌ها میلیارد دلاری و… تنها گوشه‌ای از مثنوی هفتاد من کاغذ گزارش عملکرد دولت روحانی است که سال‌ها ‌گریبانگیر مردم و دولت‌های پس از آن خواهد بود.

به این لیست، بدهی نزدیک به ۵۵۰ هزار میلیارد تومانی دولت در قالب اوراق قرضه را نیز باید اضافه کرد که عملاً دولت فعلی در کنار تمام هزینه‌ها مجبور است ماهانه به طور میانگین ۱۰ هزار میلیارد تومان از آن را تسویه کرده و عملاً پولی که معلوم نیست دولت قبل، با آن چه کرده، برای دولت سیزدهم فاکتور شده و باید پرداخت کند. همچنین دولت روحانی توانست با ثبت بدترین وضعیت در شاخص‌های توزیع درآمد مانند ضریب جینی، عملاً فقرا را فقیرتر و مرفهان را پولدارتر کند و افزایش شکاف طبقاتی به مراتب بدتر از دولت پدر معنوی خودیعنی دولت سازندگی را به مردم هدیه کند!

حامیان دولتی که چندین تن طلا و میلیاردها دلار از ذخایر کشور را در پوشش «دلار جهانگیری» در جیب مفسدان و رفقا ریختند و دم برنیاوردند، امروز سوگوار وضعیت مردم شده و در حالی که تا سال‌ها جیب مبارک از مواهب دولت قبلی پر شده‌، اشک تمساح می‌ریزند!

حامیان دولتی در همان روزهای نخستین دولت فعلی پرداخت حقوق مرداد را بزرگ‌ترین مسئله پیش رو قلمداد می‌کردند، تاکنون به این سؤال پاسخ نداده‌اند که چگونه دولت فعلی توانست علاوه‌بر فروش نفت‌، حقوق کارمندان را سـر وقـت در تمام ماههای گذشته پرداخت کند؟

آنان که تابلوی مطالبه در دست گرفته و پیگیر محل هزینه‌کرد پول‌های نفت فروخته شده هستند، خود بهتر از همه می‌دانند آن‌قدر چاه در برابر دولت فعلی کنده‌اند که تا مدت‌ها باید این پول‌ها برای پر کردن آن‌ها صرف شود تا فشاری بیش از پیش به ملت وارد نشود! حامیان دولتی که تمام ارز ترجیحی ۱۴۰۰ را پیش از تحویل دولت به اتمام رساند، امروز نمی‌توانند با نمودار و درصد افزایش قیمت خود را دلسوز مردمی نشان دهند که کمرشان زیر تدابیر(!)‌ اندیشیده شده از ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ خم شده است! منتقدان دولت به جای تردستی و شعبده بازی برای بزک چهره دولت سابق بهتر است اولا سابقه دولت متبوع خود در روانه کردن سیل تورم به سوی سفره‌های مردم و نابود کردن قدرت خرید اقشار ضعیف جامعه را مرور کرده و ثانیاً کمی به آمارهای رسمی مراجعه کنند که نشان می‌دهد اتخاذ تصمیمات مهم پولی و مالی در این مدت موجب شد نرخ تورم ۱۲ ماهه از ۶۰ درصد در شهریور ۱۴۰۰ به ۴۶ درصد در اسفند ۱۴۰۰ برسد (یعنی بیش از ۱۳ درصد کاهش داشته است).

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

۳ هزار روز مشکل تراشیدند حال می‌گویند چرا حل نمی‌کنید؟! بیشتر بخوانید »

ربیعی: دولت روحانی در مقابل منتقدان «بردبار» بود/ مشاور اقتصادی دولت قبل: ملتی که به این مرحله می‌رسد، فقط خدا باید یاری کند

ربیعی: دولت روحانی در مقابل منتقدان «بردبار» بود/ مشاور اقتصادی دولت قبل: ملتی که به این مرحله می‌رسد، فقط خدا باید یاری کند



طنز تلخی است که بانیان اصلی کارنامه دولت روحانی و مسببان اصلی مشکلات موجود بجای عذرخواهی از مردم، با توهین به فهم و شعور آنان، ژست کارشناس و صاحبنظر به خود می گیرند.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** روزنامه اصلاح طلب: نمی‌توان گرانی‌ها را به گذشتگان نسبت داد

روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان «نگاهی به پشت پرده گرانی ها» نوشت: «بعضی از اقتصاددانان، فعالان سیاسی و اصحاب رسانه، به این دستور رئیس‌جمهور که از دستگاه‌های نظارتی خواست پشت‌ پرده گرانی‌های اخیر را بررسی و دلایل آن را شناسائی کنند، ایراد گرفته و گفته یا نوشته‌اند گرانی‌ها پشت ‌پرده ندارند زیرا همه چیز آشکار است و نیازی به بررسی و شناسائی ندارد. »

در ادامه این مطلب آمده است: «دیگر نمی‌توان گرانی‌ها را به گذشتگان نسبت داد. نزدیک یکسال است که تمام امکانات دولتی در اختیار دولت جدید است، برخلاف گذشته که هیچیک از قوا و ارگان‌ها و نهادها با دولت همراهی نمی‌کردند اکنون یک حاکمیت تماماً یکدست داریم و طبق گفته خود آقای رئیس‌جمهور نفت هم بحمدالله به میزان قبل از تحریم‌ها به فروش می‌رسد و پول آن هم به حساب ایران واریز می‌شود، بنابراین بطور طبیعی نباید گرانی یا مشکل دیگری وجود داشته باشد و اگر می‌بینیم که وجود دارد باید بررسی شود که چه چیز آن را به وجود آورده است.»

این روزنامه حامی دولت قبل در ادامه نوشت: «پشت‌ پرده گرانی‌ها را باید در این سه عامل پیدا کرد؛ ضعف وزرای اقتصادی، اتخاذ تصمیمات خلق‌الساعه بدون پشتوانه کارشناسی و عدم اتخاذ تصمیم جدی درباره برجام… سرنوشت برجام که می‌توانست در اردیبهشت ۱۴۰۰ در مذاکرات وین تعیین شود و به تحریم‌ها و بسیاری از مشکلات ناشی از آن پایان دهد، نامعلوم می‌ماند و بی‌تصمیمی در این زمینه، به گرانی‌ها دامن می‌زند.روشن است که دستگاه‌های نظارتی جرأت نمی‌کنند به سراغ این واقعیت‌ها بروند و آنها را به عنوان عوامل پشت‌ پرده گرانی‌ها به رئیس‌جمهور معرفی نمایند. و روشن‌تر اینکه تا به این وضعیت خاتمه داده نشود، عوامل پشت‌ پرده گرانی‌ها به کار خود با موفقیت ادامه خواهند داد.»

ربیعی: دولت روحانی در مقابل منتقدان «بردبار» بود/ مشاور اقتصادی دولت قبل: ملتی که به این مرحله می‌رسد، فقط خدا باید یاری کند

این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده که «طبق گفته خود آقای رئیس‌جمهور نفت هم بحمدالله به میزان قبل از تحریم‌ها به فروش می‌رسد و پول آن هم به حساب ایران واریز می‌شود، بنابراین بطور طبیعی نباید گرانی یا مشکل دیگری وجود داشته باشد»!

این ادعا در حالی است که دولت سیزدهم بخش مهمی از افزایش درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز را به تسویه بدهی‌های دولت قبل اختصاص داده است. بر همین اساس این اقدام دولت اثر مستقیم بر کاهش شتاب رشد تورم داشت و موجب کنترل نرخ تورم در کشور شد.

در روزهای گذشته رئیس جمهور با بیان اینکه چهار سال تورم بالای ۴۰ درصد و رشد اقتصادی نزدیک به صفر، علت اصلی گرانی‌هاست، تاکید کرد:نرخ رشد تورم مهار شده و در ماه‌های آتی کمتر و کمتر خواهد شد.

رئیس جمهور تصریح کرد: اتخاذ تصمیمات مهم پولی و مالی در این مدت موجب شد که نرخ تورم دوازده ماهه از حدود ۶۰ درصد در شهریور ۱۴۰۰ به ۴۶ درصد در اسفند ۱۴۰۰ رسیده؛ یعنی بیش از ۱۳ واحد درصد کاهش داشته است.

آقای رئیسی با بیان اینکه اقدامات انجام شده توسط دولت به این معنی نیست که در این مدت قیمت کالاها و خدمات افزایش نداشته است، تصریح کرد: موفقیت دولت این است که ظرف هشت ماه توانسته تا حدّی جلوی سیل تورمی گذشته را بگیرد.

براساس گزارش های منتشر شده، دولت روحانی کشور را با شاخص فلاکت ۴۶درصدی به دولت بعدی تحویل داد. این یعنی دولت روحانی، کشور را با بدترین وضعیت شاخص فلاکت به دولت آینده تحویل داد. نکته قابل تأمل اینجاست که طولانی‌ترین رشد اقتصادی منفی سه دهه اخیر در دولت روحانی رقم خورد.

** مشاور اقتصادی دولت قبل: ملتی که به این مرحله می‌رسد، فقط خدا باید یاری کند

«فیاض زاهد» فعال اصلاح طلب و از مشاورین اقتصادی در دولت روحانی در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «فردا بهتر از امروز نیست» نوشت: «خطر بیخ گوش‌مان است. اگر در داخل کمربندهای‌مان را نبندیم و با اتخاذ یک سیاست مردمی-‌ ملی و همه‌جانبه از همه ظرفیت‌های ملت خود سود نبریم، فردا محل پشیمانی خواهد بود

وی در ادامه نوشت: «نمی‌توانم حجم بلایی را که بر سر خود آورده‌ایم باور کنم. تجربه‌های تاریخی می‌گوید وقتی ملتی به چنین مرحله‌ای می‌رسد، فقط خدا باید یاری کند تا بتواند ثبات و ماندگاری خویش را حفظ کند. لذا مرا امید آن است که همان میراث برشمرده به وقت مصیبت به داد رسد

در ادامه این مطلب آمده است: «با کاهش شاخص ناامیدی، همچنان می‌توان به صورت نمادین به برخی اقدامات امیدآفرین که چندان هزینه‌زا هم نیستند، دست زد. اقداماتی که برخی بنیادی و تعدادی نیز نمادین هستند، اما حامل پیام‌های روشن سیاسی و اجتماعی هستند. مثلا اعلام عفو عمومی و دعوت از ایرانیانی که سال‌هاست به کشور نیامده‌اند. به نتیجه رسیدن مذاکرات برجام و بازگشت ثبات به بازار، دعوت از سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی، رونق گردشگری با اصلاح قوانین، تصویب FATF، بازگشت فردوسی‌پور به تلویزیون، ورود بانوان به ورزشگاه‌ها

ربیعی: دولت روحانی در مقابل منتقدان «بردبار» بود/ مشاور اقتصادی دولت قبل: ملتی که به این مرحله می‌رسد، فقط خدا باید یاری کند

طنز تلخی است که بانیان اصلی کارنامه دولت روحانی و مسببان اصلی مشکلات موجود بجای عذرخواهی از مردم، با توهین به فهم و شعور آنان، ژست کارشناس و صاحبنظر به خود می گیرند.

امثال فیاض زاهد در ۸ سال گذشته مشاور ارشد اقتصادی دولت بوده اند. همان دولتی که دلار ۴۲۰۰ تومانی و اجرای غلط طرح سهمیه بندی بنزین و و خسارت های هنگفت اقتصادی را بر جای گذاشت.

ربیعی: دولت روحانی در مقابل منتقدان «بردبار» بود/ مشاور اقتصادی دولت قبل: ملتی که به این مرحله می‌رسد، فقط خدا باید یاری کند

فیاض زاهد عضو ستاد انتخاباتی کروبی در انتخابات ۸۸ نیز بوده است. جریان فتنه در آن سال با اسم رمز «تقلب» – همان اسم رمز آشوب- کشور را چندین ماه دچار التهاب کرده و جشن مشارکت ۸۵ درصدی را به کام مردم ایران تلخ کرد. این طیف در ادامه قطعنامه ضدایرانی ۱۹۲۹ را به ملت ایران تحمیل کرد.

زاهد در این یادداشت با طعنه و کنایه مدعی شده که «وقتی ملتی به چنین مرحله‌ای می‌رسد، فقط خدا باید یاری کند تا بتواند ثبات و ماندگاری خویش را حفظ کند.» وی با بی صداقتی، شراکت خود و همفکرانش در ایجاد مشکلات فعلی را سانسور می کند.

ربیعی: دولت روحانی در مقابل منتقدان «بردبار» بود/ مشاور اقتصادی دولت قبل: ملتی که به این مرحله می‌رسد، فقط خدا باید یاری کند

جمهوری اسلامی ایران در دهه های اخیر مقاطع سختی را سپری کرده است. از جنگ تحمیلی تا کودتای مخملی و از تحریم‌های فلج‌کننده تا نفوذ و خیانت و ترور مقامات و دانشمندان هسته‌ای، از آشوب خیابانی تا بمب‌گذاری و تحرکات گروهک‌های تکفیری و جدایی‌طلب و… هر آنچه که برای زمین زدن یک حکومت مردمی به کار می‌آمد توسط دشمنان قسم خورده اجرا شد.

** ربیعی: دولت روحانی در مقابل منتقدان، «بردبار» بود

روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان «حالا که روحانی نیست» به قلم «علی ربیعی» سخنگوی سابق دولت و وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت روحانی که به دلیل عملکرد بسیار ضعیف توسط مجلس دهم استیضاح شد، نوشت: «شاید یکی از خصوصیات منحصربه‌فرد دولت روحانی در تاریخ سیاسی ما، حجم بالای نقد و انتقادات به دولت بود. این نقدها در طیفی از حرف‌های درست تا شایعه، دروغ و تهمت مطرح می‌شد که بخش دوم آن عمدتا از سوی مخالفان سیاسی مطرح و در سطح وسیعی منتشر می‌شد. شاید هیچ دولتی چنین تجربه‌ای نداشته باشد که رسانه‌ها و افراد مشخص در خارج از کشور- با هدف تخریب کل نظام- در کنار حجم وسیعی از رسانه‌های داخلی که عمدتا از پول مالیات مردم ارتزاق می‌کنند، درباره دولت بنویسند و تخریب و حاشیه‌سازی کنند.»

در ادامه این مطلب آمده است: «من از منظر مطالعات اجتماعی این هجوم و آن بردباری را (با توجه به همه فشارها علیه دولت‌ها)، پدیده‌ای به نفع ثبات و پویایی کشور می‌دانستم؛ چراکه بخشی از جامعه این‌چنین تخلیه می‌شد. چندی پیش در قالب یک جمله طنزگونه خواندم: «وقتی دیگر روحانی نیست، به چه کسی ناسزا گفته می‌شود!؟». اتفاقا من حذف سپر دولت از نقد اجتماعی را امری منفی می‌دانم و آن را معادل نوعی ناامیدی از تحول تلقی می‌کنم.»

ربیعی: دولت روحانی در مقابل منتقدان «بردبار» بود/ مشاور اقتصادی دولت قبل: ملتی که به این مرحله می‌رسد، فقط خدا باید یاری کند

این مدیر ارشد دولت قبل، مدعی شده که دولت روحانی در مقابل منتقدان، بردبار بوده است؛ آیا این ادعا صحیح است!؟ قطعا پاسخ منفی است. در دولت روحانی منتقدان با تعابیری همچون «بی‌سواد، بی شناسنامه، مزدور، انقلابیون نفهم، یک‌مشت لات، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیب‌بر، بی‌قانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطه‌ور در فساد، سوءاستفاده‌گر، خرابکار، عقب‌مانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچی‌باز، منفی‌باف، یأس آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند» و…مورد خطاب قرار می گرفتند.

گویا از نگاه جریان اصلاح طلب، اینکه یک مقام ارشد دولتی با توهین، میکروفون خبرنگار خانم را پرت می کند، مصداق بردباری و تکریم است. یا شاید وقتی مقام ارشد دولتی با کفش وارد چادر زلزله زدگان می شود، در پی تکریم مردم است. و گویا وقتی وزیر با توهین و تحقیر به طرف مقابل می گوید «خودت بمال» یا به کشاورز زحمت کش با توهین می گوید «سبوس بخور» نیز همگی مصداق بردباری و صبوری مقامات دولت قبل است.

بنابر مستندات متعدد، دولت قبل هیچگاه ارتباط خوبی با مردم نداشت. دولت روحانی با کارشناسان و صاحبنظران نیز میانه خوبی نداشت و با برچسب های مختلف، منتقدان را آماج توهین و تخریب قرار می داد.

آقای ربیعی در یادداشت مذکور به هیچ عنوان به کارنامه دولت قبل اشاره ای نکرده است. همان کارنامه ای که تورم سنگین و مشکلات عدیده اقتصادی را به مردم تحمیل کرد.

همان مشکلاتی که موجب شد مجلس دهم، علی ربیعی را به دلیل کارنامه بسیار ضعیف در کسوت وزیر تعاون، کار و ورفاه اجتماعی استیضاح کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ربیعی: دولت روحانی در مقابل منتقدان «بردبار» بود/ مشاور اقتصادی دولت قبل: ملتی که به این مرحله می‌رسد، فقط خدا باید یاری کند بیشتر بخوانید »