دولت روحانی

اگر برجام احیا نشود، وضع از حمله مغول هم بدتر می شود/ تکاپوی اصلاح طلبان برای نجات آمریکا از مخمصه

اگر برجام احیا نشود، وضع از حمله مغول هم بدتر می شود/ تکاپوی اصلاح طلبان برای نجات آمریکا از مخمصه



دولت قبل رکورددار تورم و گرانی بود و حالا حامیان و بانیان وضعیت اقتصادی در دولت قبل، مدعی هستند که اگر برجام به سرعت احیا نشود، وضعیتی که پس از حمله مغول در ایران رخ داد، مجدد به وقوع خواهد پیوست.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** اگر برجام احیا نشود، وضع از حمله مغول هم بدتر می شود

روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «این فرصت اندک را دریابید» به قلم «احمد زیدآبادی» از فعالین تندرو اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ نوشت: «هنگامی که سید ابراهیم رییسی به ساختمان پاستور راه پیدا کرد، به وی تاکید کردم که در حوزه اقتصاد، امکان شق‌القمر یا معجزه‌ای سریع نیست، اما می‌توان با ابتکاراتی خارج از حوزه اقتصاد، زمینه جلب اعتماد عمومی و امید به آینده را فراهم کرد تا در پرتو آن تاب‌آوری اجتماعی، فرصت لازم را برای بهبود تدریجی وضع اقتصادی کشور ایجاد کند. بنابراین توصیه‌هایم به وی عمدتا به گشایش فوری در فضای اجتماعی و فرهنگی، کاهش فشار علیه ناراضیان سیاسی و بهبود روابط خارجی کشور به عنوان پیش‌شرط‌های کنترل تدریجی بحران اقتصادی منحصر می‌شد

در ادامه این مطلب آمده است: «به هر حال، دولت رییسی فرصت چندانی در اختیار ندارد. بدبختانه در پشتِ ناکامی و شکست او فرصتی برای دیگران هم نهفته نیست. از این‌رو، سوگمندانه باید گفت که دولت او آخرین فرصت برای همه است حتی همه آنان که آرزوی ناکامی و شکست آن را دارند! بعید می‌دانم تاریخ ایران چنین تراژدی هول‌انگیز و سوگناکی را تجربه کرده باشد! درست به همین دلیل، تمام قدرت اجتماعی باید در جهت هدایت دولت به سمت درست به کار افتد. احیای سریع برجام نقطه آغازین و نمادین دولت برای حرکت در جهت درست است. جز این شود، روزگاری را تجربه خواهیم کرد که نیاکان‌مان در عهد مغول هم تجربه نکردند! »

اگر برجام احیا نشود، وضع از حمله مغول هم بدتر می شود/ تکاپوی اصلاح طلبان برای نجات آمریکا از مخمصه

معیشت مردم و اقتصاد کشور برای افراطیون اصلاح طلب صرفا ابزاری برای پیش بردن پروژه های قبیله ای و حزبی و باندی است. برای همین است که نویسنده یادداشت مذکور، بهبود اوضاع کشور را به کاهش فشار علیه ناراضیان سیاسی منوط کرده است.

دولت قبل که به دولتِ اصلاح طلبان و به عبارتی به دولتِ سوم خاتمی مشهور شد، کارنامه اسف باری در حوزه اقتصاد برجای گذاشت.

در دولت قبل ادعا شده بود که اگر با آمریکا توافق هسته ای امضا شود، آنچنان رونقی شکل خواهد گرفت که دیگر هیچکس به پول یارانه نیازی نخواهد داشت و هم چرخ کارخانه ها خواهد چرخید و هم چرخ سانتریفیوژها.

اما در همان دولت و علیرغم امضای برجام، شاهد وضعیت غیرقابل قبول در حوزه اقتصاد بودیم. در دولت روحانی گرانی مسکن رکورد زده و شاهد صف های عریض و طویل برای خرید اقلام خوراکی و از جمله خرید مرغ بودیم.

دولت قبل رکورددار تورم و گرانی بود و حالا حامیان و بانیان وضعیت اقتصادی در دولت قبل، مدعی هستند که اگر برجام به سرعت احیا نشود، وضعیتی که پس از حمله مغول در ایران رخ داد، مجدد به وقوع خواهد پیوست.

این حجم بی صداقتی با مردم و دشمنی با ملت ایران فقط از عهده افراطیون اصلاح طلب برمی آید.

** تکاپوی اصلاح طلبان برای نجات آمریکا از مخمصه

روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «آمار و ارقام تورم، بی‌کاری، هزینه‌های معیشتی و فقر و فلاکت مردم افسانه نیست و جملگی آثار شوم تحریم‌هایی است که همچون اختاپوس اقتصاد کشور را در خود گرفته است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «در شرایطی که جنگ در اوکراین فرصت دیگری برای ورود عزتمندانه به بازار نفت و ایفای نقش در بازار گاز مورد نیاز اروپا را فراهم کرده، کشور درگیر حل بحران! کنترل قیمت مرغ و تخم‌مرغ و گوجه‌فرنگی و پیامدهای ارز ترجیحی در تأمین داروی بیماران نیازمندی است که کمبودها برایشان در حکم حیات و ممات است... آمریکا خواهان احیای برجام و توافق با ایران است هرچند عنصر زمان در آن مؤثر است. ظرافت دیپلماسی در استفاده از فرصت‌هایی است که به دلیل شرایط متغیر هستند.»

اگر برجام احیا نشود، وضع از حمله مغول هم بدتر می شود/ تکاپوی اصلاح طلبان برای نجات آمریکا از مخمصه

در حال حاضر جنگ اوکراین، آمریکا و اروپا را با بحران در حوزه نفت و انرژی مواجه کرده است. به دلایل مختلف آمریکا و همچنین اعضای اروپایی برجام شدیدا نیازمند احیای برجام هستند.

سوالی که اینجا ایجاد می شود این است که آیا اکنون بهترین زمان برای احیای برجام برای طرف ایرانی نیست!؟ پاسخ منفی است؛ چرا!؟ به این دلیل که یکی از موارد مهم در هر توافقی، طرفین در آن توافق است.

طرف غربی در برجام و به خصوص طرف آمریکایی، به «قاتل زنجیره ای توافقات بین المللی» مشهور است. بر همین اساس وقتی خرِ آمریکا از پل بگذرد، به ریش طرف مقابل خندیده و همه تعهدات خود را زیر پا می گذارد.

پس چه باید کرد؛ باید مذاکرات را تعطیل کرد!؟ پاسخ قطعا منفی است. روش منطقی این است که مذاکره را پی گرفت اما با این قید که به هیچ عنوان همه تخم مرغ ها در سبد برجام چیده نشود. همچنین باید به صورت قاطع بر ۳ شرط اساسی مبنی بر لغو دائمی تمامی تحریم ها، ارائه تضمین معتبر و راستی آزمایی تاکید کرد.

این را نیز نباید فراموش کرد که مذاکره تنها یک روش برای کنارزدن تحریم های غیرقانونی و ظالمانه آمریکاست. رویکرد بسیار مهم خنثی سازی تحریم ها، مکمل این روش و در ضمن یک ابزار قدرت و چانه زنی در مواجهه با طرف مقابل است.

با اینحال نکته قابل تأمل اینجاست که جریان اصلاح طلب و رسانه های منتسب به این طیف با وارونه نمایی مسئله، جای طرفین را عوض کرده و اینگونه القاء می کند که ایران شدیدا نیازمند به توافق است و اگر توافق حاصل شود، امتیاز ویژه ای است که توسط آمریکا به ایران اعطا شده است.

** حامیان «وزارت امور برجام» از دیپلماسی منطقه ای می گویند

روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشت: «مسئولان کشورمان علاوه بر اینکه نتوانسته‌اند مانع فرسایشی شدن مذاکرات برجامی و پایان دادن به تحریم‌ها شوند، اکنون با اینهمه تهدید در مرزهای مختلف نیز مواجهند.»

در ادامه این مطلب آمده است: «مقابله با این تهدیدها نیازمند اقتدار سیاسی است، چیزی که در عملکرد دولتمردان نمی‌توان سراغی از آن گرفت. حلقه محاصره ایران هر روز تنگ‌تر می‌شود و در عین حال، هیچ تغییری در سیاست زنگ‌زده منطقه‌ای مسئولان ما مشاهده نمی‌شود! این حلقه محاصره باید با تدبیر شکسته شود

اگر برجام احیا نشود، وضع از حمله مغول هم بدتر می شود/ تکاپوی اصلاح طلبان برای نجات آمریکا از مخمصه

دولت قبل در حوزه دیپلماسی، دارای نقاط ضعف جدی و عمیق بود. در دولت روحانی دیپلماسی منطقه ای با بی اعتنایی مواجه شده و دولت چنان همه امور را به برجام گره زده بود که کارشناسان و صاحبنظران از «وزارت امور خارجه» با عنوان «وزارت امور برجام» نام می بردند.

در دولت قبل واردات واکسن، پیوستن به سازمان اقتصادی شانگهای، فروش نفت دریافت درآمد آن، صادرات غیرنفتی، دیپلماسی فعال منطقه ای و بسیاری موارد دیگر همگی به برجام و FATF منوط شده بود. این در حالی است که در دولت رئیسی، موارد مذکور بدون احیای برجام و بدون پیوستن به FATF به وقوع پیوست.

در دولت قبل در حوزه منطقه شاهد اتفاقاتی همچون فاجعه تلخ منا بودیم. در فاجعه تلخ حج خونین ۹۴، به دلیل قصور و تقصیر رژیم آل سعود حدود ۶۰۰ زائر ایرانی به شهادت رسیدند.  پیش از آن نیز سقوط جرثقیل در صحن مسجدالحرام به شهادت بیش از ۱۰۰ نفر از حجاج انجامید. «محمدجواد ظریف» وزیر سابق امور خارجه-بهمن ۹۴ به فاصله کوتاهی از فاجعه منا در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «خبر خوب این بود که دوست من عادل الجبیر (وزیر خارجه وقت آل‌سعود)  با حضور ایران، به مذاکرات وین بیاید۵۰۰ زائر ما در مراسم حج کشته شدند اما ما روابط خود را قطع نکردیم حتی روابط خود با عربستان را کاهش هم ندادیم»!

وزیر خارجه سابق در همان مقطع در اقدامی تأمل برانگیز در مقابل امیر کویت زانو زد. حالا حامیان دیپلماسی ضعیف دولت قبل، با نادیده گرفتن اقدامات مثبت دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی و به ویژه در دیپلماسی منطقه ای، برای سیاست خارجی نسخه تجویز می کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اگر برجام احیا نشود، وضع از حمله مغول هم بدتر می شود/ تکاپوی اصلاح طلبان برای نجات آمریکا از مخمصه بیشتر بخوانید »

وزیر ‌اشرافی چگونه تولید مسکن را نصف کرد؟!

وزیر ‌اشرافی چگونه تولید مسکن را نصف کرد؟!



در حالی که ساخت مسکن در دوره دولت مدعی تدبیر و امید به نصف کاهش یافته، آمار جمعیت افراد بدمسکن دو برابر شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «روزنامه کیهان» در ستون اخبار ویژه خود نوشت: روزنامه همشهری در گزارشی نوشت: در سال ۱۳۹۰، سازندگان و انبوه‌سازان برای تولید بیش از ۷۵۶هزار واحد مسکونی مجوز ساخت گرفته‌اند اما برآوردهای آماری نشان می‌دهد که احتمالا این تعداد در پایان سال‌۱۴۰۰ به کمتر از ۳۸۵ هزار واحد می‌رسد؛ این یعنی سقوط ۴۹ درصدی برنامه‌ریزی برای تولید مسکن ایران فقط در یک دهه.

آمارهای رسمی از افول ۳۵ درصدی تعداد واحدهای مسکونی برنامه‌ریزی‌شده برای تولید از سال‌۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ حکایت دارد؛ اما این وضعیت در بهار و تابستان امسال تشدید شده و تعداد واحدهای برنامه‌ریزی‌شده در پروانه‌های ساختمانی مناطق شهری کشور در این دو فصل به‌ترتیب ۲۴/۶ و ۳۱/۹ درصد نسبت به فصول مشابه سال قبل کاهش پیدا کرده است. با این تفاصیل و با فرض بدون تغییر ماندن میزان تولید مسکن کشور در فصول پاییز و زمستان امسال، قطعا تولید مسکن در سال‌جاری نزولی است و این میزان نسبت به سال قبل حدود ۲۲ درصد و نسبت به سال۱۳۹۰ بیش از ۴۹ درصد کمتر خواهد بود.

در همین حال، روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی پیرامون وضعیت بدمسکنی نوشت: براساس آمار رسمی و به‌روز شده، در حالی که جمعیت کل کشور در فاصله سال‌های ۹۵ تا ۱۴۰۰ معادل ۶ درصد افزایش یافته، سرعت رشد جمعیت بدمسکن ساکن در بافت‌های فرسوده شهری، در همین بازه زمانی، ۱۲ درصد بوده است. این موضوع به معنای افزایش سرعت رشد جمعیت بدمسکن در هسته‌های درونی و میانی شهرهاست. آمارها نشان می‌دهد جمعیت کشور در سال ۹۵ و مطابق سرشماری نفوس و مسکن برابر ۸۰ میلیون نفر بوده که این میزان با ۶ درصد رشد در سال ۹۹ به حدود ۸۵ میلیون نفر رسید.

آمارهای به‌روزرسانی شده از مجموع جمعیت ساکن در بافت‌های فرسوده شهری که یکی از انواع اصلی جمعیت بدمسکن در کشور شناخته می‌شوند حاکی است، این میزان که در سال ۹۵ برابر ۱۱ میلیون و۶۰۰ هزار نفر بوده است در سال ۱۴۰۰

به ۱۳ میلیون و ۵۰ هزار نفر افزایش یافته است. این موضوع نشان‌دهنده رشد ۱۲درصدی جمعیت بدمسکن ساکن در بافت‌های فرسوده شهری تنها به فاصله ۵ سال است. نرخ رشد یا سرعت رشد جمعیت کل کشور در فاصله سال‌های ۹۰ تا پایان ۹۹ برابر ۱۳ درصد بوده است، این در حالی است که در این ۱۰ سال جمعیت ساکن در بافت‌های فرسوده که یک گروه اصلی از جمعیت بدمسکن در کشور محسوب می‌شوند ۳۰ درصد رشد کرده است.

یادآور می‌شود جزو افتخارات وزیر ‌اشرافی دولت روحانی که مسکن مهر را مزخرف می‌خواند، این بود که در پنج سال وزارتش حتی یک خانه هم نساخته است!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وزیر ‌اشرافی چگونه تولید مسکن را نصف کرد؟! بیشتر بخوانید »

چالش‌های لاینحل دولت قبل بدون بستن با کدخدا در حال حل شدن است

چالش‌های لاینحل دولت قبل بدون بستن با کدخدا در حال حل شدن است



بحمدالله مساله با همین چالش‌های زیادی که در دولت‌های قبل اعلام می‌شد لاینحل است، الا اینکه ما با کدخدا ببندیم، دیدیم که درحال حل است و درعین‌حال استقلال، عزت و آزادی کشور حفظ شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سیدمرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که در کارنامه‌اش سابقه‌ سال‌ها فعالیت و تجربه سیاسی دارد، در زمره کهنه‌کاران این عرصه است.

آنچه در ادامه می‌آید گفت‌وگویی تفصیلی با او در تحلیل انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ است.

تحلیل شما از فضای حاکم بر انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ چه بود و پیام اصلی این انتخابات به نظر شما چیست؟

شرایطی که در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ برقرار بود حاکی از ناکارآمدی دولت در انجام کارکردهای خود بود و این باعث شده بود فشار بر مردم زیاد شود. گرانی‌ها و کمبودها باعث شده بود در ابعاد مختلف مردم احساس ناراحتی کنند.

ازنظر اشتغال، کمبود، گرانی‌ها و همچنین عدم تحقق وعده‌هایی که داده شده بود مبنی بر اینکه با برجام همه مشکلات کشور حل می‌شود، مشکلات اقتصادی مرتفع می‌شود، چرخ‌های اقتصادی می‌چرخد و هم چرخ‌های سانتریفیوژها و این وعده‌ها تحقق پیدا نکرده بود.

نمی‌خواهم انکار کنم تلاش‌های زیادی که دولت قبل انجام داده و در بعضی زمینه‌ها توفیقاتی به دست آورده بود اما درمجموع مردم دچار سرخوردگی شده بودند و می‌دیدند که مشکلات اشتغال و مسائل مسکن و معیشتی‌شان بیشتر می‌شود.

این فضایی بود که بر انتخابات حاکم بود و پیام این انتخابات هم که با عدم استقبال پرشور مردم روبه‌رو شد همین بود که می‌خواستند بگویند ما نسبت‌به وضع موجود نقد داریم و درحقیقت این سرخوردگی باعث شده آن استقبالی که همیشه داشتیم، در انتخابات نداشته باشیم.

عملکرد اصلاح‌طلبان را در این انتخابات چگونه دیدید؟ با توجه به هشت سال کارنامه‌ دولت آقای روحانی اصلاح‌طلبان چه مسیری پیش روی خودشان دارند؟

اصلاح‌طلبان در انتخابات یکپارچه نبودند و عده‌ای از آن‌ها به‌اصطلاح رادیکال‌ترها و تندروترها تلاش می‌کردند نارسایی‌ها و ناکارآمدی‌ها را به آقای روحانی نسبت دهند و دامن خودشان را از این ناکارآمدی‌ها مبری کنند، درحالی‌که سطح گسترده‌ای از دولت و بدنه اجرایی را در اختیار داشتند اما یک عده هم می‌گفتند منصف‌تر بودند و اعلام کردند که ما باید مشکلات ناکارآمدی این دولت را بپذیریم و در حقیقت خودشان را هم سهیم در این داستان می‌دانستند.

نتیجه‌اش این شد که عده‌ای فرافکنی می‌کردند و عده‌ای هم قبول مسوولیت بالاخره نسبت‌به کاندیداهای اصلاح‌طلبی که در انتخابات تاییدصلاحیت شده بودند، مواضع مختلفی داشتند. اندکی از آن‌ها از آقای مهرعلیزاده حمایت کردند اما درمورد آقای همتی که به‌اصطلاح رییس بانک مرکزی بود و استعفا کرده کاملا قضیه متفاوت بود و او سعی کرد که آرای اصلاح‌طلبان را به دست بیاورد.

در نقد به‌اصطلاح کاندیدای اصلی رقیب، جناب آقای رئیسی سنگ‌تمام گذاشت و بدون رعایت بعضی حدومرزها هم وارد صحنه شد و به‌اصطلاح بسیار موضع رادیکالی گرفت و درعین‌حال که خودش رییس بانک مرکزی بود و ما به‌هرحال مشکلات ارزی و اقتصادی هم داشتیم اما در موضع منتقد تند وارد صحنه شد که بتواند آرا را به‌ویژه آرای اصلاح‌طلبان را جلب کند اما در این قضیه ظاهرا چندان موفق نبود.

البته بعضی  چهره‌های اصلاح‌طلب از او حمایت و برخی دیگر هم انتقاد کردند که چرا این چهره‌های مطرح اصلاح‌طلب از ایشان حمایت کرده‌اند. روی‌هم‌رفته می‌توان گفت اصلاح‌طلبان از قبل می‌دانستند با توجه به عملکرد هشت‌ساله دولت و شرایط سختی که پدید آمده توفیقی در انتخابات ندارند و سرنوشت‌شان کاملا با دولت روحانی گره خورده است.

با توجه به اینکه امیدی به توفیق نداشتند، این بود که حالت نیمه‌تحریم گرفتند و تقریبا همیشه در طول تاریخ انقلاب همین‌طور بوده، چه زمانی که این جناح به‌عنوان جناح چپ شناخته می‌شد یا به‌عنوان طرفدار روحانیون مبارز یا اصلاح‌طلب، همیشه وقتی احساس می‌کردند با اقبال مردم روبه‌رو نیستند، می‌خواستند فرافکنی کنند و مشکلات را گردن نظام، شورای نگهبان، دستگاه‌های نظارتی و… بیندازند و این‌بار هم همین را انتخاب کردند و البته گرچه عده‌ای هم منصف بودند و قبول داشتند شریک در عملکرد دولت قبلی هستند و هم باید مسوولیت بپذیرند و در انتخابات از چهره‌ای مثل آقای همتی حمایت کردند.

عملکرد اصولگرایان را در این انتخابات چگونه ارزیابی کردید؟ مهم‌ترین چالش‌های پیش روی آن‌ها در چهارسال دولت آقای رئیسی چه بود؟

درمورد عملکرد اصولگرایان در انتخابات۱۴۰۰ باید عرض کنم تقریبا وقتی‌که آقای رئیسی اعلام کردند که برای ریاست‌جمهوری کاندیدا خواهند شد، علی‌رغم اینکه تازه برای ریاست قوه‌قضاییه منصوب شده و در این سمت هم به تعبیری گل کرده و مردم به اجرای عدالت در قوه‌قضاییه امیدوار شده بودند؛ ولیکن موضع ایشان برای عدالت‌خواهی و اجرای عدالت و قاطعیت در این امر را پسندیدند اما آقای رئیسی هم احساس مسوولیت کردند که در دولت از ظرفیت‌شان بتوانند برای اصلاح وضعیت کشور استفاده کنند.

این به‌نوعی وحدت تقریبا اکثریت اصولگرایان را ایجاد کرد و جریان‌ها، گروه‌ها و شخصیت‌های مختلف روی ایشان متمرکز شدند اما درعین‌حال چند چهره اصولگرا هم که از قبل خودشان را گرم کرده و آماده شده بودند وارد صحنه شدند، مثل آقای دکتر محسن رضایی، قاضی‌زاده هاشمی، زاکانی و دکتر جلیلی البته در جریان تبلیغات پیش رفتند و در صحنه بودند اما آقای زاکانی و آقای جلیلی به نفع آقای رئیسی کنار رفتند و دو چهره دیگر اصولگرا باقی ماندند که البته رأی قابل‌توجهی به خودشان اختصاص ندادند و رأی قاطع را در مرحله اول آقای رئیسی آوردند.

به نظرم از قبل هم باتوجه‌به شرایط و مواضعی که آقای رئیسی در قوه‌قضاییه داشتند و مشکلات کشور و نیازی که کشور به اجرای عدالت و رفع تبعیض و رفع مشکل چالش‌های کارآمدی داشت، می‌شد پیش‌بینی کرد که آقای رئیسی رأی قاطع در بین کاندیداها می‌آورند و همین اتفاق افتاد.

با همین مقدمه که گفتیم، مهم‌ترین چالش‌های پیش‌روی اصولگرایان و دولت آقای رئیسی این است که این سرخوردگی مردم را برطرف کنند و اعتماد مردم و سرمایه اجتماعی که به‌نوعی لطمه خورده بود، بالا ببرند و اعتماد مردم را برگردانند که تاکنون همین‌طور بوده است و باید گفت که آقای رئیسی در مساله واکسیناسیون هم تولید واکسن داخلی، هم واردات واکسن، گسترش واکسن و مهار بیماری خانمان‌سوز کرونا بسیار موفق عمل کردند و همچنین در مساله پیوستن به پیمان مهم شانگهای که الان برایم سوال است، چرا از این پیمان شانگهای برای حل بحران اوکراین و مسائلی که فی‌مابین روسیه و غرب و آمریکا و اوکراین هست حداکثر استفاده نمی‌شود درحالی‌که روسیه، چین، ایران و هند از اعضای مهم شانگهای هستند که به نظر می‌آید می‌توان از این فرصت هم استفاده کرد و به بهترین نحو این بحران را به نفع منافع ملی کشورهای منطقه و ناکام گذاشتن توطئه‌های آمریکا و ناتو پیش برد.

 همچنین دولت با توجه به بحران در زمینه مرغ و برخی اقلام توانستند مساله را سامان بدهند، گرچه ما هنوز ثبات لازم در قیمت‌ها نداریم اما ان‌شاءالله به‌سمت حل مشکلات می‌رویم. انتظار مردم هم این است که دولت آقای رئیسی هم با همین موضع وارد شده که دولتی باشد متعلق به همه جناح‌ها و مردم کشور و مشکلات مردم و کشور را حل کند و متعلق به گروه و جریان خاص نباشد و دولت آقای رئیسی ان‌شاءالله از همه نیروهای نخبه و کارآمد و مدیران باتجربه و باعرضه استفاده خواهد کرد.

قاعدتا بنای دولت هم همین است. پس مشکلات پیش‌رو عمده مساله سامان بخشیدن به وضعیت اقتصادی، سرمایه‌گذاری، تولید و مسکن هست و همچنین سامان بخشیدن به سیاست خارجی و ثبات آن که بحمدالله مساله با همین چالش‌های زیادی که در دولت‌های قبل اعلام می‌شد لاینحل است، الا اینکه ما با کدخدا ببندیم، دیدیم که درحال حل است و درعین‌حال استقلال، عزت و آزادی کشور حفظ شود.

سیاست‌ورزی و فعالیت گروه‌های سیاسی در انتخابات ۱۴۰۰ چه پیام‌هایی دارد؟

هنوز سیاست‌ورزی و فعالیت گروه‌های سیاسی و جریان‌ها و تشکل‌های سیاسی به یک بلوغ لازم نرسیده است هنوز در جریان اصلاح‌طلب و همچنین جریان اصولگرا شاهد گروه‌های متکثری هستیم که به‌نوعی هرکدام‌شان در عالم سیاست سازی می‌زنند درحالی‌که کشور نیاز دارد که ما حداقل دو حزب اصلاح‌طلب و اصولگرا در چارچوب نظام داشته باشیم که دارای شناسنامه و برخوردار از حمایت بدنه اجتماعی بوده و تعهداتی را بپذیرند و به وعده‌هایی که می‌دهند پاسخگو باشند؛ همین مساله که یک حزب شناسنامه‌دار سراسری از آن خواص باشد تا برای مردم هم مشخص شوند، این‌ها بتوانند کادرها و مسوولان باتعهد، باتجربه و متخصص را انتخاب و تربیت سیاسی کنند و برنامه‌های روشن برای دولت‌شان داشته باشند و مردم روی آن‌ها حساب باز کنند و با درک لازم بین این دو حزب انتخاب داشته باشند؛ البته این مانع از آن نیست که ما حزب سومی به‌عنوان چکش تعادل یا حتی احزاب پراکنده‌ای داشته باشیم اما بالاخره حداقل به دو حزب سراسری با بدنه اجتماعی قابل‌توجه نیاز داریم که فعلا این در قالب جریان اصولگرا و جریان اصلاح تعریف می‌شود.

تبیین شما از کاهش مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ چیست؟

اولا عاملش عامل اقتصادی بود که ناشی از چالش‌های کارآمدی دولت‌های قبل بود و دوم اینکه اقتصاد ما اقتصاد رانتی و نفتی بوده و متاسفانه از سال۵۰ شروع شده و بعد از انقلاب هم ادامه پیدا کرده و همیشه دولت‌ها چشم‌شان به فروش نفت خام و درآمدهای حاصل از آن بوده که این مساله توأم با زدن بر سر تولید در داخل بوده و هر وقت درآمدهای نفتی زیاد می‌شد به‌شدت به واردات و ضربه زدن به تولید داخلی و عدم‌حمایت از آن روی می‌آوردند و این دولت رانتی خاصیتش این است.

درآمد حاصل از فروش نفت خام اگر بالا برود، مشکل ایجاد می‌کند و پایین هم بیاید باز مشکل ایجاد می‌کند و همیشه شما یک رشد مستمر تولید ناخالص داخلی را ندارید، از یک ثبات و تعادلی برخوردار نیستید، اقتصادتان نوسانی است، همیشه با تورم‌های بالا روبه‌رو هستید و مشکل اشتغال دارید.

ساختار دولت ما چه در زمینه نظام مالیاتی، گمرکی و بانکی مشکلاتی دارد و مجوز دادن و … مسائلی بوده که این ناکارآمدی‌ها باعث سرخوردگی مردم شده است. وعده‌هایی که داده شده و عمل نشده بود و اینکه برجام محور کار دولت قبل قرار گرفته و همه‌چیز را با آن می‌خواستند حل کنند و این اتفاق نیفتاد و طبیعت آمریکا هم حاکی از این بود که دلبستگی‌هایی به برجام ندارد و با پاره کردن آن ازسوی رییس‌جمهور آمریکا برباد رفت.

اما نکته بعدی این است که به‌هرحال نقش دستگاه نظارتی را هم نباید فراموش کرد. اینکه چند درصد است در مقام تعیین آن نیستم اما نقش دستگاه‌های نظارتی را باید در نظر گرفت. در قانون اساسی، نظارت بر انتخابات و تعیین صلاحیت‌ها را درنهایت برعهده شورای نگهبان گذاشتند و شورای نگهبان در قانون اساسی دو وظیفه مهم دارد که به‌خوبی ازعهده آن برآمده است؛ یکی مساله مصوبات مجلس شورای اسلامی را باید بررسی کند که خلاف شرع و خلاف قانون اساسی نباشند، در این کار تجربه پیدا کرده و به‌تدریج کارهای‌شان جلو رفته و چارچوب و ملاک هم پیدا کرده اما در زمینه نظارت بر انتخابات اصولا من نقدم این است که این ساختار شورای نگهبان که متشکل از ۶حقوقدان و ۶فقیه جامع‌الشرایط است، این‌ها ساختاری نیست که منطبق با  نظارت بر انتخابات که کاملا یک امر سیاسی است باشد، چون این ساختار اصولا سیاسی نیست؛ گرچه شورا از متانت عدالت و صلاحیت‌های شخصی برخوردار هستند ولی به نظر می‌آید که ساختار موجود به آن معنا سیاسی نیست. حتی فکر می‌کنم نهاد محترم و مقدس شورای نگهبان پاسخگوی سیاست‌های کلی ای که رهبر معظم انقلاب درمورد سیاست‌های قانون‌گذاری پیش‌بینی کرده بودند به آن هم بایدوشاید عمل نکردند، چون نهاد نظارت انتخابات هستند و در این امر بسیار مهم و سرنوشت‌ساز باید کاملا پاسخگوی عملکردشان باشند و کارشان از شفافیت و وضوح لازم برخوردار باشد که اگر کسی صلاحیتش رد می‌شود برای خودش و دیگران این مساله آشکار شود و به‌اصطلاح تصمیم شورای نگهبان در این زمینه برای مردم هم قابل توجیه باشد.

 یک‌سری از شخصیت‌ها و افرادی که فکر می‌کردند صلاحیت کاندیداتوری ریاست‌جمهوری را دارند ثبت‌نام کردند؛ عده‌ای موردتایید قرار نگرفتند که برای جامعه سوال جدی داشت. بعضی چهره‌ها بسیار شاخص بودند. یکی از کسانی که مساله‌ساز شد و سوال‌برانگیز بود دکتر علی لاریجانی بود که صلاحیت‌شان رد شد. در مقابل افراد دیگری تایید شدند و این‌ها هم فکر کنم که نوع عملکرد دستگاه نظارت هم بی‌تاثیر در این نبود که با یک مقدار کاهش مشارکت را روبه‌رو باشیم.

اما حالا این چند درصد و چگونه نقش داشته از عهده من خارج است. دستگاه‌های اجرایی البته وظایف خودشان را سعی کردند انجام دهند و دادند. یک مساله بسیار مهم شرایط کرونا بود که دائما دستگاه‌های بهداشتی و درمانی و وزارت بهداشت و ستاد کرونا فرمان رعایت فاصله اجتماعی و رعایت مسائل بهداشتی برای جلوگیری را داشتند.

همین موضوع هم شرایطی بود که چندان مشارکت و تشکیل صف‌های عریض و طویل را برنمی‌تابید و باوجود همه این شرایط مشارکتی که شکل گرفت یقینا دور از انتظار دشمنان ما بود که چشم دوخته بودند که این انتخابات با کاهش مشارکت شدید روبه‌رو شود ولی درحد خوب و سطح دموکراسی‌هایی که مطرح هستند این انتخابات برگزار شد. گرچه یک عده  از کسانی که از قبل شکست‌شان واضح بود می‌خواهند این مشروعیت انتخابات را زیرسوال ببرند و مرتب لحظه‌شماری می‌کنند برای عدم توفیق دولتی که با رأی مردم سرکار آمده است.

منبع: روزنامه صبح نو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چالش‌های لاینحل دولت قبل بدون بستن با کدخدا در حال حل شدن است بیشتر بخوانید »

وقتی تحریم‌ها با برجام‌ ۲ برابر شد جبهه اصلاحات کجا بود؟!

وقتی تحریم‌ها با برجام‌ ۲ برابر شد جبهه اصلاحات کجا بود؟!



«جبهه اصلاحات» در بیانیه‌ای منطبق با ادبیات آمریکایی‌ها، ضمن تخطئه طرف ایرانی می‌گوید: نباید فرصت را از دست داد و اجازه داد پنجره توافق با آمریکا بسته شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق،‌ «روزنامه کیهان» در اخبار ویژه خود نوشت: در بیانیه‌ای که به نام این طیف صادر شده، آمده است: تعلیق اخیر مذاکرات احیای برجام برای دغدغه‌مندان توسعه و منافع ایران به شدت نگران‌کننده است. بسیاری از کارشناسان دلسوز، از جمله وزیر سابق خارجه ایران جناب آقای محمدجواد ظریف‌، نسبت به دو موضوع مکرر هشدار داده بودند: اول؛ ضرورت فرصت‌شناسی و تسریع در حصول توافق و رفع تحریم‌ها (با توجه به اینکه نظام بین‌المللی در معرض تحولات سریع و بعضاً پیش‌بینی ناپذیری است و مخالفان برجام و ایران‌ستیزان هم برای کارشکنی در فرآیند رفع تحریم‌ها فعالند) و دوم؛ ضرورت مبنا قرار دادن منافع ملی ایران‌، و نه‌ترجیحات قدرت‌های بزرگ‌، از جمله روسیه و آمریکا و چین‌، در تصمیمات مذاکراتی کلیدی ایران. متأسفانه شاهد بی‌توجهی به هر دو هشدار بودیم و اکنون ایران در معرض هزینه‌های این بی‌توجهی قرار گرفته است و برای اینکه از خسارات بیشتر پیشگیری شود استفاده بهینه از پنجره فرصت پیش‌رو ضروری است.

از طرفی با تصویب طرح غیرکارشناسانه «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها» در سال ۱۳۹۹ در مجلس ایران و مجموعه‌ای از کارشکنی‌ها و تاخیراندازی‌های مخالفان برجام در ایران و آمریکا، توافقی که سال گذشته قابل حصول بود عقب افتاد و یک سال طلایی از دست رفت و تحریم‌های پرهزینه ادامه یافت. از طرف دیگر هم پیشنهاد مذاکره بدون واسطه‌گری دولت‌هایی مثل روسیه (که منافع خودشان را بر منافع ایران مقدم می‌دارند) اجرایی نشد و اکنون در پی تجاوز روسیه به اوکراین و تغییر موازنات و معادلات بین‌المللی مذاکرات به تعلیق کشانده شده است.

این بیانیه می‌افزاید: «اگر ایران ابتکار عمل افق گشایی نداشته باشد، دو حالت متصور است: یا اینکه آمریکا و اعضای کمیسیون مشترک به درخواست روسیه (مبنی بر دریافت معافیت برای برقراری ارتباط تجاری و اقتصادی با ایران) تن می‌دهند و ایران عملاً به مباشر روسیه تبدیل می‌شود و مادامی که روسیه تحریم می‌ماند ایران هم در عمل مشمول تحریم شرکت‌ها و کشورهای جهان می‌ماند، و یا اینکه آمریکا و اعضای کمیسیون مشترک به شرط روسیه تن نمی‌دهند و مذاکرات وین شکست می‌خورد و تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه ایران برقرار می‌ماند. به تعبیر دیگر ایران در مذاکراتی که برای رفع تحریم‌ها آغاز کرده اکنون در یک دوراهی باخت باخت قرار گرفته و گروگان منافع و تحمیل کشور ثالثی شده است که اساساً تحریم‌های اخیرش موضوع این مذاکرات نبوده است. 

در چنین شرایطی تلاش برای یافتن راه سومی که هم تحریم‌ها را رفع کند و همچنان دقیق باشد که مانع اجرای «قانون بازنگری توافق هسته‌ای با ایران‌، ۲۰۱۵ (INARA)» کنگره شود ضروری‌تر از قبل شده است. 

یادآور می‌شود جبهه اصلاحات در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر دچار دوپارگی شد و نامزد انحلال (همچون شورای سیاست‌گذاری) پیش رفت. اما از این وضعیت بحرانی طیف مذکور که بگذریم، درباره تحلیل فوق‌الذکر، قبل از هر چیز باید از نویسندگان بیانیه پرسید برجام چگونه تنظیم و اجرا شده که به مدت ۳ سال نقض شد و ۳ سال دیگر آمریکا توانست از آن خارج شود اما ضمنا دولت روحانی را وادار کند با وجود دو برابر شدن تحریم‌ها، به تعهدات خود به صورت یک‌طرفه عمل کند؟ آیا در تمام این ۶ سال نقض و پایمال شدن برجام، گردانندگان جبهه اصلاحات مرده بودند که نتوانستند یک بیانیه به انتقاد و اعتراض نسبت به این وضعیت توهین‌آمیز صادر کنند؟ یا اینکه آنها به عنوان بزک‌کنندگان برجام، خود را متهم اصلی پدید آمدن چنین توافق خسارت‌باری می‌دانند و بنابراین ترجیح می‌دهند نسبت به دو برابر شدن حجم تحریم‌ها به واسطه برجام، سکوت کنند؟!

ثانیا اصلاح‌طلبان باید توضیح دهند که آیا روسیه تعهدات برجامی را زیر پا گذاشته یا یک‌طرفه آن را لغو کرده و به تحریم ایران پرداخته یا آمریکا؟ اگر مقصر آمریکاست، چرا این طیف اصرار دارند طرف عهدشکن برجام را تبرئه کنند و دیگران (مثلا روسیه و چین) را متهم سازند؟! آیا صرفا کج‌فهمی است، یا فاجعه‌ای بدتر در میان است؟!

ثالثا تا قبل از تصویب قانون راهبردی مجلس برای اقدام متقابل که با ۲ سال تاخیر اتفاق افتاد، آمریکایی‌ها برای دولت روحانی و تیم مذاکره‌کننده‌اش حتی تره هم خرد نمی‌کردند و ۱۲ شرط برای بازگشت به برجام گذاشته بودند. پس از آن هم دولت بایدن مدعی بود فشار حداکثری ترامپ در حفظ و تبدیل به فشار هوشمند برای امتیازگیری بیشتر در موضوعات منطقه‌ای، موشکی و تمدید محدودیت‌های برجامی ایران می‌کند. نویسندگان بیانیه چگونه ادعا می‌کنند فرصت‌سوزی شده است و حال آنکه ۸ سال عمر یک ملت و ظرفیت‌های کشور را صرف التماس از آمریکا و افزایش فشارها کردند؟!

رابعا این طیف و دولت متبوع آنها چگونه پذیرفت که برجام را با وجود قانون ایتا بپذیرند و اکنون اعتراف می‌کند که اجرای برجام با این قانون امکان‌پذیر نیست؟!

خامسا ایران قرار نیست به روند غلط اجرای برجام بازگردد؛ معطل هیچ کشوری هم نمی‌ماند. اگر آمریکا لغو تحریم‌ها برای انتفاع پایدار ایران در حوزه‌های مالی و بانکی و نفتی و سرمایه‌گذاری خارجی، در کنار راستی‌آزمایی و دادن تضمین معتبر را پذیرفت، برجام احیا می‌شود؛ در غیر این صورت، کشورمان به روند فعلی که موجب ۲/۵ برابر شدن صادرات نفت و افزایش ۴۰ درصدی صادرات غیرنفتی در یک سال شده و حجم تجارت خارجی را به نزدیک آمار سال ۹۶ (سال اجرای برجام) رسانده، ادامه می‌دهد. این نکته هم گفتنی است که برخی مدعیان اصلاح‌طلبی و فعالان فتنه سبز متهمان اصلی دعوت آمریکا به اعمال تحریم‌های فلج‌کننده هستند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وقتی تحریم‌ها با برجام‌ ۲ برابر شد جبهه اصلاحات کجا بود؟! بیشتر بخوانید »

چون روسیه از آمریکا تضمین خواسته باید از برجام اخراج شود! / نازنین زاغری؛ «شاه مهره انگلیس» که «شهروند ساده» جا زده شد

چون روسیه از آمریکا تضمین خواسته باید از برجام اخراج شود! / نازنین زاغری؛ «شاه مهره انگلیس» که «شهروند ساده» جا زده شد



اتفاقا این طیف تندروی اصلاح طلب است که در مسئله برجام با اسرائیل همصدا و هم نظر است. چرا که هر دو در پی کلیدزدن برجام موشکی و منطقه ای هستند.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

********

** چون روسیه از آمریکا تضمین خواسته باید از برجام اخراج شود!

روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان «برجام و اقتضای منافع ملی» نوشت: «برای نجات برجام از بن‌بست کنونی که روس‌ها و روس‌گرایان داخلی و صهیونیست‌ها عاملان به وجود آمدن آن هستند، چند نقشه راه قابل تصور است که یکی از آنها کنار گذاشته شدن روسیه از برجام است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «روسیه اگر به ضوابط برجام و به منافع ملی ایران پای‌بندی نشان دهد و دست از تضمین‌خواهی و گروگان‌گیری برجام بردارد، لزومی ندارد درباره کنار گذاشته شدنش از برجام بحث شود ولی در غیر اینصورت باید بداند که بدون او هم برجام می‌تواند حیات داشته باشد

چون روسیه از آمریکا تضمین خواسته باید از برجام اخراج شود! / نازنین زاغری؛ «شاه مهره انگلیس» که «شهروند ساده» جا زده شد

از نظر جریان اصلاح طلب، هرکس از آمریکا تضمین بخواهد، باید مجازات شود. بر همین اساس نه ایران حق دارد درباره اخذ تضمین از آمریکا پافشاری کند و نه هیچ یک از اعضای دیگر برجام و از جمله روسیه.

و اما دیروز در سفر امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان به مسکو، «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه گفت: «درباره همکاری ها در چارچوب برجام از آمریکا تضمین کتبی دریافت کردیم. »

آمریکا با گردن کشی و قلدری از برجام خارج شده است. دولت اوباما در اولین روز اجرای تعهداتش، ایران را مجددا تحریم کرده است. دولت بایدن نیز دقیقا همانند دولت های ترامپ و اوباما عمل کرده و به هیچ عنوان به تعهدات کامل خود بازنگشته است، با اینحال جریان اصلاح طلب با تطهیر و بزک آمریکا، دیگران و از جمله ایران را مقصر جلوه می دهند.

برخلاف ادعای جریان اصلاح طلب، اسرائیل به دفعات از برجام دفاع کرده است. مسئله اسرائیل همانند آمریکا و تروئیکای اروپا این است که برجام ناقص است و باید با برجام موشکی و منطقه ای تکمیل شود.

اتفاقا این طیف تندروی اصلاح طلب است که در مسئله برجام با اسرائیل همصدا و هم نظر است. چرا که هر دو در پی کلیدزدن برجام موشکی و منطقه ای هستند.

** نازنین زاغری؛ «شاه مهره انگلیس» که «شهروند ساده» جا زده شد

روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «وزن سیاسی نازنین؛ 400 میلیون پوند» نوشت: «وکیل نازنین زاغری می‌گوید: امیدوار است به زودی خبرهای خوشی از وضعیت او به خانواده‌اش بدهد. وی روز سه‌شنبه گفت که امیدوار است به زودی خبرهای خوبی در مورد وضعیت او بدهد زیرا تهران و لندن بر سر گفت‌وگوها درباره بدهی طولانی مدت ۴۰۰ میلیون پوندی درحال پیشرفت هستند

در ادامه این مطلب آمده است: «به گزارش مجاهدت از روزنامه گاردین، تولیپ صدیق نماینده همپستد و کیلبرن لندن در پارلمان انگلیس دیروز در صفحه توئیترش‌ درباره وضعیت نازنین زاغری، زندانی دو تابعیتی ایرانی- انگلیسی که به اتهامات امنیتی دوران محکومیتش را در ایران به سر می‌برد، نوشت: خیلی خوشحالم از اینکه بگویم نازنین رتکلیف زاغری گذرنامه انگلیسی‌اش را پس گرفته است. این نماینده پارلمان انگلیس افزود: او هنوز در خانه خانواده‌اش در تهران به سر می‌برد. علاوه بر این مطلعم که یک تیم مذاکره‌کننده انگلیسی در حال حاضر در تهران است.»

چون روسیه از آمریکا تضمین خواسته باید از برجام اخراج شود! / نازنین زاغری؛ «شاه مهره انگلیس» که «شهروند ساده» جا زده شد

وقتی نازنین زاغری-جاسوس دوتابعیتی- در ایران دستگیر و بازداشت شد، مقامات انگلیس از سفیر گرفته تا وزیر امور خارجه و نخست‌وزیر به تکاپو افتاده و با اجرای عملیات سنگین روانی، خواستار آزادی وی شدند. نوع رفتار انگلیسی ها، از اهمیت این مهره برای دولت انگلیس و نگرانی لندن از رسواشدن عملیات مهمی که وی بر عهده داشت، حکایت می کرد.

در کنار حمایت مقامات ارشد دولت انگلیس از زاغری، رسانه‌های انگلیسی نیز با انتشار تصاویر احساسی از «نازنین زاغری» و فرزند خردسالش مدعی شدند که زاغری صرفا یک «شهروند ساده» و «مادری بی‌گناه» است که تنها برای دیدار با خانواده خود به ایران سفر کرد و دستگیر شد. این در حالی است که  «نازنین زاغری» که به‌خوبی از ورود به پروژه‌های امنیتی اطلاع داشته با نام مستعار «پریسا» فعالیت می‌کرده است.

نکته قابل تأمل اینجاست که در سالهای اخیر رسانه‌های اصلاح طلب بجای حمایت از منافع ایران، به عنوان یار کمکی و سخنگوی دولت انگلیس در ایران، با حمایت از یک جاسوس دوتابعیتی در کنار طرف انگلیسی قرار گرفتند!

نازنین زاغری کارمند بنیاد به اصطلاح خیریه تامسون رویترز بود و بنا بر اظهار صریح «ونیک ویا» مدیر اجرایی این بنیاد «زاغری روزنامه‌نگار نیست و در این بنیاد به‌عنوان «مدیر پروژه» کار می‌کرده است.» یکی از اقدامات ویژه زاغری، شبکه سازی در ایران بود.

اینکه انگلیس حاضر شده برای آزادی این جاسوس دوتابعیتی، بدهی قدیمی خود را به ایران تسویه کند، حکایت از این دارد که زاغری یک مهره کلیدی جاسوسی برای انگلیسی‌ها محسوب می‌شود که حاضر هستند تا این میزان برای او هزینه کنند؛ موضوع مهمی که درباره هزینه آمریکا برای آزادی جیسون رضاییان نیز مطرح بود.

این مسئله یکبار دیگر دروغ «زندانی شدن یک شهروند ساده» و ادعای مضحک «زندانی شدن مادری که صرفا آمده بود خانواده اش را ببیند» رسوا و بی اعتبار کرد.

** مگر شما نمی گفتید مطالبه اصلی مردم «رفع حصر» است!؟

روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «بهار زیر سایه سنگین فقر» نوشت: «پدران و مادرانی به عنوان سرپرستان خانوار در زیر پوست این شهر وجود دارند که آمدن عید نه تنها باعث لبخند و شادی آنها نمی‌شود، بلکه باعث دلتنگی و سرشکستگی آنها است. پدرانی که خدا خدا می‌کنند، هرچه سریع‌تر عید به پایان برسد تا اندکی از بار شرمندگی آنها کاسته شود و مادرانی که دردمندانه از بازارها عبور می‌کنند، بدون اینکه توانایی پاسخگویی به نیازهای فرزندان خود را داشته باشند. براساس آمارها میزان استقبال خانواده‌ها از خریدهای نوروزی کاهش فراوانی پیدا کرده که این روند ناشی از گسترش فقر در جامعه است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «مقابله با فقر هم برخلاف تصور دولتمردان، راه‌حل کوتاه‌مدت ندارد و یک پروسه پیچیده و زمان‌بر است. شرایط اقتصادی کشور، ناشی از حداقل یک دهه فقدان سرمایه‌گذاری، کاهش ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید مردم است. در اقتصادی که یک دهه تورم دورقمی و افسارگسیخته را تجربه کرده و نظامات بازتوزیع ثروت در آن دچار ایرادات اساسی است، طبیعی است که هر روز بر جمعیت فقرای آن افزوده شود.»

چون روسیه از آمریکا تضمین خواسته باید از برجام اخراج شود! / نازنین زاغری؛ «شاه مهره انگلیس» که «شهروند ساده» جا زده شد

آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار نشان می‌دهد در زمستان امسال از شتاب رشد تورم و نقدینگی که در پایان دولت دوازدهم به رکورد ۷۰ سال اخیر رسیده بود، کاسته شده است. بر اساس آخرین اعلام بانک مرکزی، آهنگ رشد پایه پولی در دوازده ماهه منتهی به دی ماه ۱۴۰۰ روندی کاهشی را طی کرده است،   به گونه‌ای که رشد پایه پولی دوازده ماهه از ۴۲.۱ درصد در مرداد ماه به ۳۵.۵ درصد در دی ماه رسید.

همچنین پایه پولی در پایان دی ماه ۱۴۰۰ (معادل ۵۶۷۹.۲ هزار میلیارد ریال) نسبت به پایان سال ۱۳۹۹، رشدی معادل ۲۳.۸ درصد داشته است. این در حالی است که رشد پایه پولی در دی ماه ۱۳۹۹ نسبت به دی ماه ۱۳۹۸ معادل ۳۲.۸ درصد بوده است.

علاوه بر این آهنگ رشد نقدینگی نیز با کاهش روند از ۴۲.۸ درصد در مهرماه ۱۴۰۰ به ۳۹.۸ درصد در دی ماه کاهش داشته است و با ادامه سیاست‌های انضباط پولی و مالی، تداوم این روند کاهشی در ماههای آتی نیز محتمل است.

نکته قابل توجه اینجاست که نرخ تورم در پایان دولت روحانی به بالاترین سطح ۷۰ سال اخیر رسید اما در دولت رئیسی به تدریج در حال کاهش است.

براساس گزارش های منتشر شده، تورم ۴۵.۴ درصدی در مهرماه به ۴۴.۴ درصد در آبان، ۴۳.۴ درصد در آذرماه و ۴۲.۴ درصد در دی ماه رسیده است. در بهمن هم به ۴۱.۴ درصد کاهش یافته است. آخرین آمارها نشان می‌دهد که در بهمن‌ماه روند نزولی تورم دوباره شروع شد و هر سه شاخص تورم ماهانه، ‌ سالانه و نقطه‌ای نسبت به دی‌ماه کاهش یافته است.

برای نمونه، تورم نقطه به نقطه مواد خوراکی که در دولت روحانی به رقم سرسام آور ۶۷ درصد رسیده بود، در بهمن امسال در دولت رئیسی به ۴۱ درصد کاهش یافته که بیانگر کاهش ۲۶ واحد درصدی نسبت به دولت قبل است.

این شرایط در صورتی رخ داد که دولت روحانی کشور را با کارنامه بسیار ضعیف در حوزه اقتصادی به دولت سیزدهم تحویل داد. به عنوان نمونه دولت رئیسی باید ۵۳۵ هزار میلیارد تومان اوراق فروخته شده دولت قبل را هر ماه به میزان ۱۱ هزار میلیارد تومان تسویه کند.

با این وجود، رسانه های اصلاح طلب با سانسور میراث دولت روحانی و انکار موفقیت های دولت رئیسی در حوزه های مختلف و از جمله حوزه اقتصادی مشغول یاس آفرینی و سیاه نمایی و ناامید کردن مردم از آینده هستند.

اینها همان طیفی هستند که در دولت قبل مدعی بودند «در اهواز، زاهدان، کرمانشاه، ملایر، همدان، اصفهان و…منتظر بودیم مردم از ریزگردها، فقر، بیکاری و…شِکوه کنند اما رفع حصر خواسته اصلی بود.»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چون روسیه از آمریکا تضمین خواسته باید از برجام اخراج شود! / نازنین زاغری؛ «شاه مهره انگلیس» که «شهروند ساده» جا زده شد بیشتر بخوانید »