دولت روحانی

راه نجات تکرار حماسه

راه نجات تکرار حماسه



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کمال احمدی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: ۱۱سال از حماسه عظیم و به‌یادماندنی ۹ دی می‌گذرد. حماسه‌ای که با بصیرت ملت انقلابی و ولایتمدار خلق شد و بساط ۸ ماه فتنه‌گری و آشوب و جنایت را برچید و کشور را از یک توطئه خطرناک و پیچیده نجات داد.

البته فتنه سال ۸۸ علاوه‌ بر ایراد خسارات جانی و مالی فراوان به مردم و بیت‌المال که تا ده‌ها هزار میلیارد تومان برآورد شد، امنیت ملی کشور را هم دچار خدشه کرد که این مسئله  اثر کاملاً محسوسی در بخش‌های مختلف به‌ویژه اقتصادی داشت؛ اغلب کسب‌وکارها به‌دلیل نبود امنیت از رونق افتاد، درصد بیکاری بالا رفت، صادرات نزولی شد، نرخ سرمایه‌گذاری به‌شدت کاهش یافت و… و.

علاوه ‌بر اینها فتنه مذکور نقطه آغازی برای تشدید تحریم‌های ظالمانه دشمنان این مرز و بوم خصوصاً آمریکایی‌ها شد. به عبارتی اگر خیانت سران فتنه نبود و آنان به قانون تمکین می‌کردند و با اسم رمز تقلب به آشوب و جنایت دست نمی‌زدند چه‌بسا غربی‌ها به این محاسبه غلط نمی‌رسیدند که با افزایش تحریم‌ها می‌توانند پروژه فشار حداکثری را علیه ملت ایران به اجرا گذارند. متأسفانه در همان ایام اعلام شد برخی سران فتنه، چراغ سبزهایی به عوامل خود در خارج از کشور داده‌اند تا باعث گسترش فشارها بر ایران شوند که نتیجه آن هم تصویب «قانون جامع تحریم‌ها، مسئولیت‌پذیری و محرومیت ایران» در کنگره آمریکا بود که شامل تحریم انرژی، تحریم بانکی و تحریم فروش بنزین به ایران ‌شد. البته جرائم نابخشودنی اصحاب فتنه به همین جا نیز ختم نشد و آنان با گستاخی بی‌حد خود، ضمن حمایت از هتاکان به عاشورای حسینی و عزای سیدالشهداء علیه‌السلام آنها را «مردمان خداجو» نامیدند و…

این هتاکی سران فتنه و حامیانشان سبب شد تا تحمل مردم به سر آید و در نهم دی‌ماه سال ۸۸ با حضور در یک راهپیمایی میلیونی خودجوش آن هم در ساعت اداری، حماسه‌ای کم‌نظیر رقم بزنند و طومار فتنه‌جویان را در هم بپیچند.

 فتنه مذکور با این حماسه تاریخی از بین رفت اما از آنجا که همواره گفته شده که در فتنه‌ها کسانی شعارهای حق را با محتوای باطل مطرح می‌کنند، لذا پس از پایان فتنه مذکور و از اواخر دولت دهم جریانی به تدریج در کشور شکل گرفت که شعار می‌داد راه‌حل مشکلات کشور خصوصاً تنگناهای معیشتی و اقتصادی در مذاکره با آمریکا نهفته است، به تعبیری شعار و تابلوی این جریان حل مشکلات مردم بود اما برای برخی از آنان نسخه درونی این شعار با ادامه همان خیانتی که در فتنه ۸۸ مرتکب شده بودند، تفاوت چندانی نداشت.

این جریان که با روی کار آمدن دولت یازدهم قدرت تام و تمامی یافته بود صراحتا اعلام کرد تنها راه‌حل مشکلات کشور بستن با کدخدا یعنی همان آمریکاست. جریان مزبور برای نیل به این هدف همچون فتنه ۸۸ بر موج مطالبات و خواسته‌های مردم سوار شد و شعار داد که «هم چرخ معیشت مردم باید بچرخد هم چرخ هسته‌ای»! انگار این دو با یکدیگر تقابل دارند در حالی که این‌گونه نبود اما جریان مذکور به این بهانه مجوز مذاکره با ۵+۱ و در اصل همان کدخدا را گرفت و به تمام راه‌حل‌های داخلی پشت پا زد.    

در این میان، کلیت نظام و به‌ویژه رهبر معظم انقلاب با اینکه هشدار دادند که آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها قابل اعتماد نیستند اما برای آنکه حجت تمام شود و بهانه‌ای برای کسی باقی نماند اجازه مذاکره آن هم فقط برای رفع تحریم‌ها را دادند. مذاکرات پس از مدتی به توافقی به نام برجام منتهی شد که سر تا پایش بر ضد منافع مردم بود اما باز هم جریان فوق‌الاشاره که ظاهرا موج سواران حرفه‌ای بودند بلافاصله به خط شدند و آن‌قدر این توافق خسارت‌بار را بزک کردند و فضا را غبارآلود ساختند که همچون فتنه ۸۸ حقیقت ماجرا بر بسیاری از فعالان نظام و مسئولان مشتبه شد و آنها هم به صف تبریک‌گویندگان برجام پیوستند.  

اما هرچه زمان گذشت و غبار این فتنه فرونشست مشخص شد که چه کلاه گشادی بر سر مذاکره‌کنندگان رفته است؛ با توافق برجام چرخ هسته‌ای تقریبا از کار افتاد و۱۰ هزار کیلو اورانیوم غنی‌شده را که ۱۰سال برایش زحمت کشیده بودیم از دست دادیم – ارزش این میزان اورانیوم غنی‌شده در بازار جهانی بیش از ۱۸ میلیارد دلار برآورد شد-  قلب رآکتور اراک را بتن ریختیم، سایت مهم فردو را به مرکزی بی‌خاصیت تبدیل کردیم، هزاران سانتریفیوژ را از جا کندیم و به انباری فرستادیم تا شاید تحریم‌ها برطرف شود اما زهی خیال باطل زیرا با همه این کارها نه تنها تحریم‌ها برطرف نشد بلکه روزبه‌روز هم بر دامنه آنها افزوده شد. نکته تلخ ماجرا این بود که تحریم‌های فوق از سوی همان رئیس‌جمهوری در آمریکا اضافه می‌شد که جریان مورد اشاره چشم امید فراوانی به او داشت و لقب باهوش و مودب را به او داده بود!

البته دلدادگان به غرب با وجود این عهدشکنی آشکار آمریکا باز هم دست از التماس به کدخدا برنداشتند و به جای تکیه به توان داخلی برای خنثی‌سازی تحریم‌ها فرصت‌های ناب زمانی را یکی پس از دیگری به امید غرب از دست دادند.

حالا قریب به ۸ سال از حاکمیت این جریان دلداده به آمریکا و ۴ سال از توافق کذایی برجام می‌گذرد اما نه تنها چرخ معیشت مردم نمی‌چرخد بلکه چند برابر ۸ سال پیش لنگ‌تر شده است؛ مثلا طبق گزارش‌های مرکز آمار در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، اقتصاد کشور به مدت ۴ سال با رشد منفی مواجه شد و در مجموع، رشد اقتصادی در هشت ‌سال اخیر به نزدیک صفر رسید.

این برای اولین‌بار است که در سه دهه اخیر چنین دوران طولانی رشد منفی اقتصادی در کشورمان به‌وقوع پیوسته است. در مورد تورم، تلاطم‌های زیادی در همه بازارها و قیمت‌های کالا و خدمات به وقوع پیوست تا حدی که موجب شد دولت روحانی پس از تجربه سال ۱۳۷۴ دولت سازندگی، رکورددار تورم در ۶۰ سال اخیر لقب بگیرد؛ قیمت مسکن رشد ۶۰۰ درصدی را طی این سال‌ها تجربه کرد و خرید خانه برای بسیاری از آحاد مردم به رویا تبدیل شد، نرخ ارز ۹ برابر سال ۹۰ شد، قیمت پراید از ۱۰۰ میلیون تومان گذشت و…

با وجود این کارنامه اسف‌بار، متأسفانه باز هم جریان غربزده دست از التماس به کدخدا برنداشته و این‌بار هم فرصت‌های کشور را معطل آمدن بایدن کرده که نتیجه آن هم قطعا از همین حال معلوم است تقریبا هیچ! تجربه هشت سال اخیر به خوبی نشان داده معطل نگه داشتن اقتصاد به امید این و آن دستاوردی جز گرانی و رکود و بیکاری بیشتر برای کشور ندارد.

با این وصف به‌نظر می‌رسد راه برون‌رفت از این دور باطل خلاصی ملت از جریان سازشکار با غرب است. خوشبختانه این روزها دیگر حنای این جریان در نزد آحاد مردم رنگی ندارد و به لطف خدا در انتخابات سال آینده با خلق حماسه‌ای کم‌نظیر همچون ۹ دی و انتخاب دولتی جوان و انقلابی تحریم‌ها یکی پس از دیگری خنثی خواهد شد.



منبع خبر

راه نجات تکرار حماسه بیشتر بخوانید »

خیانت‌های اوبامای مؤدب بس نبود که بایدن را بزک می‌کنید!؟

خیانت‌های اوبامای مؤدب بس نبود که بایدن را بزک می‌کنید!؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: امیدواری و اتکای بیش از حد رئیس‌جمهور به وعده‌های مقامات آمریکایی در دوره دموکرات‌ها، باعث بروز فاجعه مدیریتی و اقتصادی شده است. این موضوع را روزنامه وطن امروز درباره ابراز خوش‌بینی‌های آقای روحانی به اوباما و بایدن مورد تأکید قرار داده و افزوده است: «معتقدیم شرایط در دولت آینده آمریکا تغییر خواهد یافت. آن شرایط قبلی باقی نمی‌ماند، حالا که آقای بایدن پیروز این انتخابات شده، شرایط تغییر خواهد کرد». این جمله را حسن روحانی روز دوشنبه در نشست با اهالی رسانه و خبرنگاران داخلی و خارجی بیان کرد.

خوشبینی روحانی به انتخاب جو بایدن، در یک دور تسلسل بی‌حاصل آنها را به شهریور ۹۲ پرتاب کرده است؛ جایی که حسن روحانی از نامه‌نگاری با باراک اوباما و پیام تبریک رئیس‌جمهور وقت آمریکا خشنود بود و لحن نامه‌ها را سازنده ارزیابی و یک توافق برد- برد را در ذهن خود ترسیم می‌کرد. روحانی که اندکی بعد به تلفن اوباما جواب داد و رئیس‌جمهور دموکرات را مؤدب و باهوش یافت، دسترسی به توافق را ساده و قابل حصول می‌دانست. اما هوش رئیس‌جمهور آمریکا کار دست دولت یازدهم داد! و به انعقاد توافقی موسوم به برجام ختم شد که از یک طرف برنامه هسته‌ای ایران را به عقب پرتاب و شدیدترین نظامات بازرسی‌ها در تاریخ را به کشور تحمیل کرد و از طرف دیگر دست آمریکا را برای نقض عهد باز گذاشت تا جایی که رئیس‌جمهور بعدی ایالات‌متحده بتواند به آسانی چرخش یک قلم از آن خارج شود. تازه این همه اجزای توافق برد- برد مدنظر روحانی و ظریف محسوب نمی‌شد. سازوکار عجیب اسنپ‌بک یا مکانیزم ماشه در توافق، چونان میخی محکم بر برجام کوبیده شد تا توان هر گونه تحرک حقوقی را از ایران سلب و کشورمان را وادار به انجام یکطرفه تعهدات در توافق هسته‌ای کند.

در عجایب این سازوکار همین بس که دولت روحانی حتی نتوانست از دولت ترامپ به خاطر پاره کردن توافق و خروج از برجام شکایت کند! چرا که با فعال کردن سازوکار حل اختلافات، در انتهای این مسیر، تمام قطعنامه‌هایی که رئیس‌جمهور و تیم مذاکره‌کننده از لغو آنها می‌گفتند، یکجا برمی‌گشت!

بعد از توافق ژنو، اوباما تصریح کرد: ما همچنان بشدت به اعمال فشارهای گسترده از طریق تحریم‌ها ادامه می‌دهیم و تنها چند ماه بعد از توافق ژنو، دسامبر ۲۰۱۳ (آذر ۹۲) آمریکا لیست تحریم‌های خود علیه ایران را بر اساس دستورهای اجرایی مختلف افزایش داد.

۱۶ ژانویه ۲۰۱۵ (۲۶ دی‌ماه ۹۴) توافقنامه جامع هسته‌ای میان ایران و ۱+۵ اجرایی شد، در این توافق نسبت به ژنو، تعهدات ایران بیشتر و دایره لغو تحریم‌های آمریکا آب‌رفته‌تر و به لغو فقط برخی تحریم‌های هسته‌ای محدود شد. علاوه‌بر این دولت اوباما با استفاده از متن پرایراد و قابل تفسیر برجام، آن را نقض کرد تا همان نتایج اندک برای ایران را هم با اما و اگر همراه کند. پس از برجام ۱۸۰ فرد و نهاد همچنان در لیست تحریم آمریکا باقی می‌مانند.

از طرفی ساختار تحریم‌های نسل دومی همچنان بعد از برجام باقی می‌ماند. باقی ماندن این ساختار تحریم زمینه را برای ایجاد تحریم‌های هوشمند آمریکا فراهم می‌کند. درواقع بعد از برجام، کشور وارد دور جدیدی از تحریم‌ها در دوره دموکرات‌ها می‌شود و همچنان از همان روز ابتدای اجرای برجام تا پایان دوره ریاست‌جمهوری اوباما، آمریکا تلاش می‌کرد لیست تحریم را هم افزایش بدهد و گام‌به‌گام موارد تحریمی را زیاد کند.



منبع خبر

خیانت‌های اوبامای مؤدب بس نبود که بایدن را بزک می‌کنید!؟ بیشتر بخوانید »

تمجید آمیخته با هجو کارگزاران درباره بودجه‌نویسی مبتنی بر کسری بودجه!

تمجید آمیخته با هجو کارگزاران درباره بودجه‌نویسی مبتنی بر کسری بودجه!



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت:در حالی که حتی بسیاری از نشریات و کارشناسان حامی دولت نیز لایحه بودجه تقدیمی را غیرواقعی، غیرشفاف، مبتنی بر کسری بودجه و تورم‌زا توصیف کرده و نسبت به نتایج خسارت‌بار آن هشدار داده‌اند، روزنامه سازندگی در یادداشتی با عنوان «بودجه انقلابی» نوشت: «لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ که بر مبنای هدف‌گذاری فروش روزانه ۲/۳ میلیون بشکه نفت در قالب صادرات و فروش به صورت اوراق سلف موازی نفتی تدوین‌شده و اعتراض بسیاری را در مجلس و دیگر محافل برانگیخته است، می‌بایست بودجه‌ای تحلیل شودکه می‌خواهد سیاست و اقتصاد کشور را به ریل بازگرداند و با نگاه به کاهش انحرافات از شاخص‌های کلان برنامه ششم، مناسبات بین‌المللی و داخلی کشور را سازماندهی نماید.

اما در بررسی لایحه بودجه توسط مجلس از دولت مطالبه شده است که پیش‌بینی فروش نفت در حدودی نزدیک به سال گذشته نگاه داشته شود، درآمدهای مالیاتی افزایش یابد و هزینه‌های دولت که عمدتا شامل حقوق کارکنان است به میزان اعلام شده در بودجه عمومی افزون نگردد. علاوه بر این استناد می‌شود که بر اساس ماده ۶ از بخش دوم برنامه ششم توسعه، می‌بایست وابستگی بودجه به نفت تا پایان سال اجرای این قانون (سال ۱۴۰۰) به صفر می‌رسید در حالی که بودجه اخیر کسری تراز عملیاتی بزرگی دارد. همه این استدلال‌ها در چارچوب ضوابط فنی بودجه منطقی به نظر می‌رسد.

اما در این نقدها لحاظ نشده که طی چهار سال گذشته که قرار بود سالانه رشد تولید ناخالص داخلی ۸ درصد را تجربه کنیم و تورم زیر ۹ درصد و نرخ بیکاری ۱۰ درصد را، به واسطه کاهش چشمگیر درآمدهای دولت به کدام‌یک از این شاخص‌های مهم اقتصادی برنامه ششم حتی نزدیک شده‌ایم؟ در سال‌های ۹۸ و ۹۹ که بودجه‌های محتاط و محدود بسته شد، همان حداقل‌های منظورشده نیز تحقق نیافت و در نهایت کسری بودجه و آثار تورمی سنگین آن به وقوع پیوست. از طرفی، فرآیند افزایش درآمدهای مالیاتی به‌عنوان یک پروژه زیرساختی، تدریجی و در دست انجام که مسیر خود را طی می‌کند، ظرفیت‌های آن خصوصا در دوره ترمیم عوارض تحریم و کرونا بر کسب‌وکارهای آسیب‌دیده و قدرت خرید مردم، قابل جهش چشمگیر نیست».

ارگان کارگزاران می‌افزاید: پیام لایحه بودجه ۱۴۰۰ به صراحت این است که:

۱- اداره کشور با وابستگی مستمر به صندوق ذخیره ارزی، فروش اموال دولتی و بازی‌های ارزی و بورسی برای مدت طولانی قابل انجام نیست و اگرچه عدم تحقق منابع در سال آینده یک تهدید قابل توجه است لکن مدیریت سال ۱۴۰۰ به سبک دو سال اخیر تهدیدی بس بزرگ‌تر و خطری به مراتب جدی‌تر است که با توجه به هزینه‌های جاری و قطعی کشور، بودجه را مبتلا به کسری مزمن می‌کند.

۲- بیرون ماندن از میدان عرضه نفت که بیش از پیش بر انزوا و تحریم‌پذیری اقتصاد کشور می‌افزاید نباید ادامه یابد و به سرعت می‌بایست سهم ایران در تامین انرژی دیگر کشورها به سقف‌های غیرقابل تحریم برسد اگرچه ضروری است که منابع حاصله به تدریج از مصرف در هزینه‌های دولت به سرمایه‌گذاری در توسعه زیرساخت‌ها هدایت شود.

۳- ارز حاصل از صادرات نفت باید قابل دسترس باشد و به‌دلیل محدودیت‌های ناشی از عدم تصویب FATF پول‌های کشور در حساب‌ها بلوکه نشود و امکان فروش ارز به واردکنندگان و دریافت ریال از ایشان میسر گردد.

لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ مغلوب شرایط نیست بلکه برنامه‌ای است در راستای تبیین جهت‌گیری‌های کلان و تسریع فرآیند بازسازی اقتصادی کشور!!

شاید با چند جمله مختصر بتوان جواب این شامورتی‌بازی را داد و آن چیزی نیست جز بیانیه چندی قبل حزب که با انتقاد از شیوه برنامه‌ریزی و پاسخگویی دولت تصریح کرده بود: «پاسخ‌های روحانی، نه مجلس را قانع کرد، نه ملت را راضی ساخت. دولت، فاقد استراتژی اقتصادی روشن است. دولت روحانی، دولتی سرگشته است. اوج این سرگشتگی را می‌توان در سیاست ارزی دید. دولت می‌توانست مانع از شوک دی‌ماه ۹۶ شود. کار بست سازوکارهایی که منجر به تغییرات پی‌درپی در سیاست‌های ارزی در بهار ۹۷ شد، متاسفانه بستر ویژه‌خواری اخلالگران را فراهم ساخت و موجب سردرگمی بازار و ابهام و سرگشتگی فعالان اقتصادی شد. متاسفانه با وجود نقدها بر سازمان برنامه و بودجه، در دولت دوم روحانی اصلاحی صورت نگرفت. فقدان استراتژی، دولت را به مجمعی از بوروکرات‌های بی‌انگیزه بدل ساخته که دولت را نه به عنوان «مغز متفکر توسعه ملی» بلکه به یک «اداره کاغذی» تقلیل می‌دهند».

 



منبع خبر

تمجید آمیخته با هجو کارگزاران درباره بودجه‌نویسی مبتنی بر کسری بودجه! بیشتر بخوانید »