نظامیان ارتش آمریکا در سال ۱۸۹۰ صدها نفر از سرخپوستان را در دهکدهای به نام زانوی زخمی به رگبار بسته و قتل عام کردند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، در طول قرنها نفوذ اروپاییها به آمریکا، سرخپوستان آمریکایی به عنوان ساکنان اصلی این کشور همواره در برابر آنها مقاومت میکردند، اما در نهایت این مقاومت روی به ضعف گذاشته و در نهایت با قتل عام سال ۱۸۹۰ به پایان رسید.
کشتار «زانوی زخمی»، (۲۹ دسامبر ۱۸۹۰)، قتل عام حدود ۱۵۰ تا ۳۰۰ سرخپوست لاکوتا از سوی نیروهای ارتش آمریکا در منطقه Wounded Knee Creek در جنوب غربی داکوتای جنوبی است.
این قتل عام نقطه اوج کشتارهای ارتش آمریکا و تلاشهای آنها در اواخر قرن نوزدهم برای سرکوب سرخپوستان و هر گونه مقاومت سازمان یافته در برابر زندگی رزرو شده و همسان سازی با فرهنگ آمریکایی سفیدپوستان بود.
در بسیاری از دوره توسعه آمریکا به سمت غرب، تلاشهای مهاجران سفیدپوست برای ادعای قطعه زمین با مقاومت شدید و گاهی خشونت آمیز مردم بومی مواجه شد؛ این مقاومت در نیمه دوم قرن نوزدهم تشدید شد.
برجستهترین آنها سرخپوستان «سیوکس» بودند که لاکوتاها زیرگروهی از آنها هستند؛ معاهده فورت لارامی در سال ۱۸۶۸ منطقه حفاظت شده بزرگ سیوکس را تأسیس کرد و آژانسهایی را برای نمایندگی دولت فدرال در میان هر قبیله ایجاد کرد.
بر این اساس اگر لاکوتاها در مناطق تعیین شده باقی میماندند و از حمله به ساکنان سفیدپوست خودداری میکردند، جیرههای غذایی، آموزش و سایر مزایای دولتی به آنها تعلق میگرفت.
زندگی این گونه برای لاکوتاهایی که با دولت آمریکا موافقت کرده بودند، یک تغییر ناگهانی و دشوار بود؛ لاکوتاها موظف بودند لباس غربی را بپذیرند، انگلیسی بیاموزند و مذهب سنتی را کنار بگذارند.
این فرآیند جذب اجباری فرهنگ و هویت لاکوتا را از بین برد، و برنامه منطقی دولت آمریکا به ویژه فرار از زندگی تعیین شده را غیرعملی کرد؛ لاکوتاها بدون دسترسی به مناطق بزرگ شکار خود مجبور شدند برای بقا به منابعی که از سوی دولت صادر شده بود تکیه کنند.
در سال ۱۸۸۹ کنگره آمریکا بودجه سالانه لاکوتا را کاهش داد؛ هنگامی که این موضوع با زمستان سخت و خشکسالی ۱۸۸۹-۱۸۹۰ ترکیب شد، این قبیله تا مرز گرسنگی پیش رفت.
در اواخر قرن نوزدهم، دولت آمریکا شروع به جابجایی اجباری بومیان آمریکا به مناطق تعیین شده کرد، جایی که آنها برای غذا و پوشاک به دولت وابسته بودند.
در نهایت در ۲۹ دسامبر سال ۱۸۹۰ رئیس لاکوتا و صدها نفر از حامیان آن از سوی نیروهای ارتش آمریکا محاصره شدند؛ تعداد سربازان آمریکایی بیش از ۵۰۰ نفر بود و در برابر آنها تنها ۳۵۰ نفر از سرخپوستان لاکوتا بودند که بسیاری از آنها را زنان و کودکان تشکیل میدادند.
در روز قتل عام، فرمانده نیروهای آمریکایی در حالی که میدانست زمینهای منطقه متعلق به سرخپوستان است، اما دستور تخلیه منازل آنها را صادر کرد و بومیان نیز در برابر این اقدام مقاومت کردند و در نهایت سربازان آمریکایی آنها را به رگبار بستند.
منابع مختلف شمار افراد کشته شده را تا حدود ۳۰۰ نفر نیز اعلام کردند؛ بسیاری از سرخپوستان لاکوتا حتی پیش از آن که بتوانند دست به سلاح ببرند با استفاده از مسلسل به رگبار بسته شدند.
منبع: میزان
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
در حالی که این روزها معاون جو بایدن حملات تندی به تصمیم دیوان عالی دربارهی «سقط جنین» صورت می دهد، منتقدان بار دیگر پرونده روابط عمیق و قدیمی او را با یک موسسه بدنام در این زمینه ورق میزنند.
سرویس جهان مشرق- در پی تصمیم دیوان عالی ایالات متحده در سپردن تصمیمگیری درباره حق سقط جنین به دولتهای ایالتی، خاک این کشور تبدیل به صحنهی اردوکشی خیابانی هواداران حق سقط جنین شده است. از آنجا که به طرز عجیبی جنبش طرفداران حق سقط جنین با طرفداران حقوق LGBT یا همجنسبازان و دگرباشان جنسی همپوشانی پیدا کرده، این اردوکشیها صحنههای بسیار شنیعی را هم در منظر عمومی رقم زده است، چنان که به اسم دفاع از سقط جنین با شعار «بدن من، حق من»، پیش چشم کودکان حاضر در این تجمعات، منحرفین جنسی شنیعترین نمایشهای جنسی را اجرا می کنند و البته دولت فدرال که بزرگترین پشتیبان هر دوی این جنبشهاست، کوچکترین اقدامی در جهت دفاع از این کودکان صورت نمی دهد.
به هر حال، در روزهای اخیر، بعد از اظهار نظر مقامات محتلف دولت فدرال در مخالفت با تصمیم دیوان عالی، کامالا هریس، معاون جو بایدن که به داشتن افکار به شدت سوپرلیبرالیستی و جنجالی در حوزههای فرهنگی-اجتماعی معروف است، در گفتگویی، دیوان عالی را به گرفتن “حقی که قانون اساسی به زنان برای تصمیمگیری درباره جنین داده” متهم کرد و مدعی شد که دیوان عالی به مبانی و اصول جامعه آمریکا ضربه زده است! [۱]
او در موقعیتی دیگر، در سخنرانی برای کمیته سیاسی موسوم به «فهرست امیلی»، مدعی شد که “حقوق زنان با اقدام دیوان عالی تحت تهاجم قرار گرفته است” و قول داد که بر سر حق «سقط جنین» ایستادگی خواهد کرد. [۲] گفتنی است فهرست امیلی، یک کمیته اقدام سیاسی است که هدف رسمی آن حمایت از ریاست جمهوری یک زن دمکرات طرفدار حق سقط جنین است.
این در حالی است که دیوان عالی تنها این حق را به ایالات واگذار کرده و همین حالا در ایالات آبی(طرفدار دولت دمکرات این کشور)، به واسطه سلطه دمکراتها سقط جنین آزاد و کمافیالسابق ادامه دارد.
این اظهارات معاون بایدن، که در گمانهزنیهای مختلف، جانشین بالقوه و حتمی جو بایدن حتی در همین دور اول در نظر گرفته می شود، در بین فعالان رسانهای و شبکههای اجتماعی، بار دیگر برخی سوابق مشکوک و مرموز کامالا هریس را در ماجرای سقط جنین داغ کرد. یکی از مهمترین این سوابق، ارتباطات معاون رییس جمهور آمریکا با موسسهای به نام «Planned Parenthood» در واشینگتن است که به صورت رسمی خدمات سقط جنین ارایه می دهد.
پلند پرنتهود موسسهای ظاهرا غیرانتفاعی و معاف از مالیات است که در حوزه «خدمات باروری» در آمریکا فعالیت می کند و دفتر اصلی آن در بروکلین نیویورک است و ۶۰۰ کلینیک را در سراسر آمریکا تحت مدیریت دارد. این موسسه اول بار با نام «اتحادیه کنترل تولد آمریکا» توسط زنی ایرلندیتبار به نام مارگارت سَنگر در ۱۹۲۱ تاسیس شد و بعدا در ۱۹۴۱ نام خود را به Federation of America Planned Parenthood تغییر داد.
زمان تاسیس این موسسه در ۱۹۲۱، مقطعی در قرن بیستم بود که بحث روی برنامههای «اصلاح نژادی» با بهسازی نژادی موسوم به «eugenics» در آمریکا و اروپا بسیار داغ بود. یوجنیکس از بدو شکلگیری خود در قرن نوزدهم، به لحاظ اخلاقی به شدت جنجالی و چالشانگیز بود، چرا که نوعی فیلتراسیون برای کنترل تولد کودکان را مطرح می کرد که تنها کودکانی خاص، با معیارها و مشخصات خاص بتوانند حق تولد و حیات پیدا کنند و خارج از این چارچوب، در همان دوران جنینی معدوم شوند تا به تدریج یک نوع اصلاح نژاد یا بهسازی نژادی صورت گیرد. این همان برنامهای بود که بعدا در آلمان نازی، در ابعاد هولناک و وسیع و با برنامهریزی علمی خوفناک در دستور کار قرار گرفت. مارگارت سنگر بر اساس اسناد و گزارشهای تاریخی، فعالیت اجتماعی خود را در حوزه «کنترل تولد» اصولا در همکاری و هماهنگی با سازمانها و گروههای موافق یوجنیکس و «عقیمسازی» (به قصد بهسازی نژادی) همچون «جامعه یوجنیکس آمریکا» آغاز کرد. [۳] پلند پرنتهود تا همین امروز بر مبنای دیدگاهها و نظرات بنیانگذار خود عمل می کند.
در همین راستا، سالهاست که این موسسه، با در اختیار داشتن شبکه بزرگ و سراسری کلینیکها، برخوردار از معافیت مالیاتی و حمایتهای بزرگ دولتی، ارتباط تنگاتنگ با بنیادها و سازمانهای طرفدار و مجری یوجنیکس همچون «بنیاد راکفلر» و «بنیاد بیل و ملیندا گیتس»، در کانون مباحثات اجتماعی در ایالات متحده علیه سقط جنین قرار دارد. گروههای طرفدار حق حیات جنین در آمریکا، از دهه ۱۹۸۰ به این سو، به دنبال آن بودهاند که لااقل بودجهها و امتیازات دولت فدرال برای این موسسه حذف شود، اما تاکنون موفق به این کار نشدهاند.
در آوریل ۲۰۱۱، در مباحثات مربوط به بودجه در مجلس نمایندگان، بحث قطع بودجه دریافتی سالانه این موسسه از دولت(در آن زمان مجموعا بالای ۳۰۰ میلیون دلار بود) در مرکز مجادلات قرار داشت و حتی منجر به «تعطیلی» (shutdown) موقت دولت اوباما شد. [۴] با این حال، مسوولان موسسه همواره در پاسخ سیل انتقادات به بودجه فدرال دریافتی، مدعی بودهاند که بودجه دولتی را در بخش خدمات سقط جنین خرج نمی کنند! ادعایی که البته کذب بودن آن عیان است و هیچگاه، هیچ کدام از منتقدان را اقناع نکرده است. این موسسه بزرگترین ارایهدهندهی خدمات سقط جنین در ایالات متحده است. [۵]
تاکنون ویدیوهای بسیاری از سوی طرفداران حق حیات جنین و مخالفان سقط جنین علیه عملکرد این موسسه منتشر شده است که بعضا موجب اخراج برخی از کارکنان آن شده است[۶] ، اما مخالفان معتقدند که روندهای خلاف قانون در این موسسه، روندهایی جاری و جاافتاده و سیستمیک هستند و مربوط به سوءرفتار چند کارمند یا پرسنل نیست. پلند پرنتهود به همکاری تنگاتنگ با شبکههای قاچاق انسان و فحشاء و انجام سقط جنین روی کارگران جنسی زیر سن قانونی برای این شبکهها متهم است. [۷]
در ۱۸ می ۲۰۱۵، گروهی از کشیشهای آمریکایی آفریقاییتبار فعال در حوزه خدمات اجتماعی، در مصاحبهای جنجالی مدعی شدند که حامیان مالی «نژادپرست» با سرازیر کردن کمکهای مالی خود به پلند پرنتهود، نوعی نسلکشی خاموش علیه آفریقاییتبارهای راه انداختهاند. [۸]
انتقاد جدی دیگری که علیه شبکهی سقط جنین این موسسه وجود دارد این است که پرسنل آن در هنگام مشاوره به زنان باردار برای انجام سقط جنین، راهنماییهای دروغین از جمله این که جنین بالاتر از سه ماه هیچ حس و درکی از درد ندارد یا کل روند برای زن باردار درد خاصی به دنبال ندارد، ارایه می دهند. مضافا این که خود پزشکان، پرستاران و بهیاران کلینیکهای پلند پرنتهود بارها به رفتارهای خشن و حتی سوء استفادههای جنسی از مراجعان، به خصوص دختران زیر سن قانونی متهم شدهاند.
اتهام جدی دیگر، مخفیکاری سازمانیافتهی این موسسه در موارد بارداریهای ناخواسته یا تجاوز توسط محارم و عدم گزارش این موارد به پلیس و مراجع قانونی است. از جملهی این موارد فاش شدن پرونده فردی به نام جرج ساوانا در سال ۲۰۱۴ بود که به دختر نوجوان خود تجاوز می کرد و در هر سه مورد بارداری این دختر بیپناه، موسسه جنین او را سقط کرده بود، بدون آن که به مراجع گزارش کند. [۹]
تحریک و تحریص کودکان و نوجوانان به امور جنسی در قالب «آموزش جنسی» و انتشار جزوههایی جذاب و پرزرق و برق توسط این موسسه برای آموزش جنسی به کودکان، از دیگر ابعاد عملکردی این موسسه است که به شدت مورد انتقاد قرار دارد. [۱۰]
اما یکی از تکاندهندهترین دعاوی مطرح شده دربارهی Planned Parenthood در سال ۲۰۱۵، توسط «دیوید دالِیدن» مطرح شد. دالیدن، فعال در زمینهی حق حیات جنین، زمانی که برای موسسهی رسانهای این جنبش اجتماعی به نام «Live Action » کار می کرد، با همکاران خود، از طریق دوربین مخفی، به حقایقی دست یافت که نشان می داد مسوولان کلینیکهای پلند پرنتهود تجارت پرسود اما سیاهی به نام تجارت اعضای بدن جنین انسان انجام می دهند. [۱۱] آنها که در نقش مدیران یک موسسه خدمات پزشکی با مسوولان پلند پرنتهود ارتباط گرفتند، در جریان مذاکرات، دربارهی امکان خرید بافتهای جنین و قیمت آن پیشنهادی ساختگی را مطرح کردند و با جواب مثبت مسوولان موسسه مواجه شدند. [۱۲] در ویدیوهایی مخفیانه گرفته شده ما چک و چانه زدند مسوولان PP را با دالیدن و همکارش می بینیم. [۱۳] [۱۴]
انتشار این ویدئوها، ضربهای سنگین و غیرمترقبه بر حیثیت از قبل خدشهدار پلند پرنتهود بود. طبعا هم این موسسه و تیم حقوقی آن و هم حامیان ذینفوذ آنان در بین سیاستمداران نمی توانستند در برابر این ضربه منفعل بمانند و مجموعهای از شکایتهای قضایی را با عنوان «نقض حریم خصوصی» علیه دالیدن و همکارش در ضبط ویدیوها مطرح کردند.
در شکایت مطرح شده علیه دالیدن در ایالت تگزاس، او از اتهامات تبرئه شد. اما در کالیفرنیا ماجرا متفاوت بود، چرا که مسوولان قضایی این ایالت، روابط نزدیکتری با موسسه پلند پرنتهود داشتند. در راس ماجرای اقدام قضایی علیه دالیدن به خاطر افشای تجارت اعضای بدن جنین، دادستان وقت کالیفرنیا در سال ۲۰۱۶ قرار داشت که امروز نامی آشنا برای جهانیان است: کامالا دی هریس
در ۱۳ می ۲۰۲۰، دیوید دالیدن شکایتی علیه کامالا هریس ثبت کرد. [۱۵] او در این شکایت، هریس را متهم کرد که به قصد سرکوب روزنامهنگاری تحقیقاتی و خفه کردن صدای دالیدن، سختگیرانهترین و شدیدترین اقدامات ممکن را علیه او در دادستانی کالیفرنیا رقم زد که شامل حملهی ماموران ایالتی به منزل و دفتر این روزنامهنگار و ضبط همهی لوازم الکترونیکی و آرشیو اسناد او می شد. معاون کامالا هریس در دادستانی در سال ۲۰۱۶، بعدا اذعان کرد که ویدئوهای منتشر نشدهای که دالیدن در رایانه خود داشت و با دستور هریس از خانه او ضبط شد، توسط دادستان در اختیار انجمن ملی سقط جنین و پلند پرنتهود قرار گرفت، در حالی که این دو در آن زمان در شکایت قضایی علیه دالیدن، ذینفع محسوب می شدند. [۱۶]
آنچیزی که باعث می شد ادعای دالیدن علیه هریس در ذهن بخش زیادی از افکار عمومی آمریکا(به ویژه بخش مذهبیتر و محافظهکار آن، صادق جلوه کند، سوابق خود هریس در خصوص بحث سقط جنین و روابط ریشهدار او با پلند پرنتهود بود. هریس به عنوان سناتور دمکرات ایالت کالیفرنیا، همواره از رادیکالترین منتقدان علیه طرفداران حفاظت از جنین و حق حیات جنین بوده است. [۱۷] او علیه طرح حفاظت از جنینهای زنده مانده در روند سقط رای داد. او به نفع طرح قانونی شدن سقط در ماههای بالای بارداری رای داد. او موافق سرسخت حذف متمم قانونی هاید بود که دولت فدرال را از اختصاص بودجه به خدمات سقط جنین، مگر در مواردی که جان مادر در خطر بود یا بچه محصول تجاوز یا زنای با محارم باشد، منع می کند.
در کارزار انتخاباتی هریس برای سنا در سال ۲۰۱۶، در فهرست حامیان مالی اصلی(مگا دانر)، چندین تن از مدیران گروهها و سازمانهای طرفدار حق «سقط جنین» حضور داشتند. ناگفته پیداست، یکی از این سازمانها پلند پرنتهود بود. این موسسه یک ویدیوی تبلیغاتی برای هریس ساخت و هریس را «قهرمان سلامت باروری ما» نامید. [۱۸] هریس در این ویدئو به شدت و حرارت از حق سقط جنین دفاع می کند. آنها همچنین در وبسایت خود یک فکتشیت تبلیغاتی با عنوان «۹ دلیل برای عاشق کامالا هریس بودن» منتشر کردند. [۱۹]
گفتنی است دفاع سرسختانهی کامالا هریس از حق «سقط جنین» و مواضع او بعد از اعلام رای دادگاه عالی، باعث شده برخی منتقدان، ارتباطات تنگاتنگ او با بیل و ملیندا گیتس را یادآوری کنند. بیل گیتس به عنوان یکی از ابرسرمایهدارانی که در چند نوبت به صراحت از لزوم کاهش سیستمیک قابل ملاحظهی جمعیت دنیا سخن گفته[۲۰] [۲۱] ، از حامیان مهم تیم بایدن-هریس در انتخابات ۲۰۲۰ بود، چنان که همسر سابقش، ملیندا نیز رسما از کامالا هریس به عنوان معاون رییس جمهور حمایت می کرد. [۲۲]
مارجوری گرین، نماینده ایالت جورجیا در مجلس نمایندگان، با تاکید چندباره بر مشکل بسیاری از مادران آمریکایی در تامین شیرخشک، به شدت به کمک چهل میلیارد دلاری دولت بایدن به اوکراین تاخت.
سرویس جهان مشرق- ایالات متحده آمریکا که دستکم از زمان فروپاشی اتحاد شوروی، ادعای آقایی و سالاری بر جهان را دارد، از بحران مالی ۲۰۰۸ به این سو، به طرز فزایندهای وخامت اوضاع عمومی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را تجربه می کند. علاوه بر افزایش شدت و عمق گسست اجتماعی در این کشور و فوران مسائل نژادی، از لحاظ اقتصادی هم این کشور با بیش از ۳۰ تریلیون دلار بدهی ملی، در معرض انفجار قرار دارد.
در عین حال، با وجود تنگناهای مالی دولت فدرال در اداره کشور، اقداماتی کاملا سیاسی و توسعهطلبانه چون کمک ۴۰ میلیارد دلاری دولت جو بایدن به اوکراین، صدای سیاستمداران این کشور را هم درآورده است.
اخیرا مارجوری تیلر گرین، نماینده جمهوریخواه ایالت جورجیا در مجلس نمایندگان در نطق خود در کنگره با انتقاد شدید به کمک مالی ۴۰ میلیارد دلاری دولت بایدن، آن هم در حالی که به قول این نماینده بسیاری از مادران آمریکایی در تامین شیر خشک برای کودکان خود درماندهاند، دولت آمریکا را به ریاکاری و دروغ و سنگر گرفتن پشت شعارهای زیبا متهم کرد.
به عنوان یک مصداق نمادین، در حالی که سالانه حدود ۷۰۰ میلیارد دلار صرف هزینههای نظامی آمریکا می شود، کهنهسربازان این کشور در شرایطی بسیار سخت و تحقیرآمیز زندگی می کنند. مجله نیوزویک در نوامبر ۲۰۲۱ گزارش داد که دستکم ۳۷۰۰۰ کهنه سرباز ایالات متحده بیخانمان هستند.
اما ویدیویی از یک فعال رسانه ای آمریکایی در شبکههای اجتماعی منتشر شده که او با ذکر مصادیق متعدد، نسبت به زوال «عقلانیت جمعی» در آمریکا هشدار دارد. سخنان این خانم آمریکایی از منظر جامعهشناسی بسیار قابلتامل است، چرا که این نوع افشاگریهای از درون، معمولا درتصاویر «هالیوودی» ارایه شده در رسانههای جریان اصلی جای ندارند.
سخنان این فعال رسانهای از این قرار است:
گویا چیزی شیطانی به آمریکا هجوم آورده است…همه چیز تغییر کرده و شبیه قبل نیست…ما تبدیل به ملتی شدهایم که عقلانیت جمعی خود را از دست داده است.
اگر یک مرد تظاهر کند که زن است، بقیه مجبور میشوند که با او در این تظاهر همراهی کنند
اگر روسیه در نتیجه انتخابات تأثیر بگذارد، خوب نیست. اما اگر (دهها میلیون) مهاجرین غیر قانونی نتیجه انتخابات را عوض کنند ایرادی ندارد.
اگر بایدن رئیسجمهور قبلی اوکراین را (بخاطر رسیدگی به پرونده اختلاس) تهدید کند ایرادی ندارد. اما اگر ترامپ درباره این تهدید تحقیق کند مجرم است.
کسانی که هیچ وقت صاحب برده نبودند باید به کسانی که هیچ وقت بردگی را تجربه نکردهاند برای بردگی مردم صدها سال گذشته غرامت بدهند.
کسانی که هیچ وقت دانشگاه نرفتهاند باید سهمی از بدهی سنگین دانشجویانی را بپردازند، که برای تحصیل خود مجبور به اخذ وام شدهاند.
منعی برای ورود مبتلایان به سل و فلج اطفال به کشور وجود ندارد. اما حتی سگها هم (هنگام ورود به کشور) برای کووید باید واکسینه شده باشند.
متخصصین و دانشمندان برجسته باید مراحل سختی را برای کسب مجوز ورود به کشور طی کنند. اما متجاوزین به نوامیس مردم و قاچاقچیان میتوانند فقط از روی مرز رد شوند، و از آنها استقبال خواهد شد.
۵ میلیارد دلار صرف ساخت دیوار در مرزها کردن غیر قابل قبول است. اما ۱۵۰۰ میلیارد دلار خرج بهداشت مجانی مهاجرین غیرقانونی کردن ایرادی ندارد.
اگر برای ورود به دانشگاه تقلب کنید به زندان خواهید رفت. اما اگر در ورود به کشور تقلب کنید، میتوانید مجانی به دانشگاه بروید.
همان کسانی که ادعا میکنند «جنسیت زن و مرد» وجود ندارد، خودشان بر انتخاب رئیسجمهور زن اصرار میکنند.
ادعای ما این است که هر کشوری که سوسیالیست بشود فروپاشی میکند. اما خود ما داریم سوسیالیست میشویم.
عدهای از ما مسئول آنچه که قبل از تولد آنها رخ داده هستند. اما عدهای دیگر حتی برای اعمال خودشان هم بازخواست نمیشوند.
مجرمین پس از دستگیری آزاد شده، و جرائم بیشتری انجام میدهند. اما اگر جلوی جرم را بگیری، حقوق بشر مجرمین را زیر پا گذاشتهای.
اگر درباره این دیوانگی هم حرف بزنی، تو را نژادپرست میخوانند.
کشتن قاتل مجرم گناه محسوب شده؛ اما کشتن جنین و نوزاد معصوم مجاز است.
دنیا وارونه شده است. حق را باطل میدانند و باطل را حق. امر به منکر میکنند و نهی از معروف…
این فعال رسانهای سخنان خود را با این تعبیر به پایان رساند:
“آمریکا بیدار شو. این کشتی تایتانیک به کوه یخ خورده و غرق خواهد شد.”
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
خبرگزاری رسمی امارات از درگذشت رئیس این کشور خبر داد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، خبرگزاری رسمی امارات (وام)، امروز (جمعه)، اعلام کرد که «خلیفه بن زاید آل نهیان» رئیس این کشور درگذشته است.
خبرگزاری رسمی امارات نوشت: «وزارت امور ریاستی به مردم کشور امارات و امت عربی و اسلامی و تمام جهان درگذشت رهبر میهن و حافظ راه کشور، اعلیحضرت شیخ خلیفه بن زاید آل نهیان رئیس کشور را تسلیت میگوید.»
طبق اعلام وام، خلیفه بن زاید آل نهیان امروز جمعه، سیزدهم ماه می، درگذشته است. وزارت امور ریاستی امارات همچنین ۴۰ روز در این کشور عزای عمومی اعلام کرد و خبر داد در این مدت پرچم امارات به حالت نیمهافراشته در خواهد آمد و سازمانها و ادارات دولتی و خصوصی این کشور به مدت ۳ روز تعطیل خواهد بود.
خلیفه بن زاید بزرگترین فرزند «زاید بن سلطان آل نهیان» مؤسس دولت امارات و ولیعهد او بود و پس از فوت پدرش حاکم ابوظبی شد و شورای عالی اتحاد امارات در تاریخ ۳ نوامبر ۲۰۰۴ او را به عنوان رئیس امارات انتخاب کرد.
او در سال ۱۹۴۸ در منطقه الشرقیه امارت ابوظبی به دنیا آمد و تحصیلات پایه خود را در شهر العین به پایان رساند، او دومین رئیس دولت امارات از زمان تأسیس این کشور در تاریخ ۲ دسامبر ۱۹۷۱ و شانزدهمین حاکم امارت ابوظبی است.
خلیفه دارای هشت فرزند اعم از دو پسر به نامهای سلطان و محمد و شش دختر است.
او در تمام مراحل زندگی راه پدرش را ادامه داده و اولین منصب رسمی که عهدهدار شد، نماینده حاکم در منطقه الشرقیه و رئیس دادگاههای این منطقه بود. خلیفه بن زاید در تاریخ ۱ فوریه ۱۹۶۹ نیز به عنوان ولیعهد ابوظبی و رئیس دایره دفاع منصوب شد و فرماندهی نیروی دفاعی امارات را بر عهده گرفت و نقش اساسی در توسعه و تبدیل آن از یک نیروی حفاظتی کوچک به نیروی بزرگ دارای وظایف متعدد و مجهز به تجهیزات مدرن، ایفا کرد.
در تاریخ ۱ ژوئیه ۱۹۷۱ خلیفه ریاست نخستین شورا وزیران محلی امارت ابوظبی را بر عهده گرفت و علاوه بر آن منصب وزیر دفاع و دارایی این شورا را بر عهده داشت که پیش از تأسیس دولت فدرال امارات بود. در فوریه ۱۹۷۴ به دنبال منحل شدن شورای وزیران محلی، خلیفه به عنوان رئیس شورای اجرایی که به جای شورای وزیران امارت ابوظبی تشکیل شده بود، منصوب شد.
وی همچنین رئیس شورای نفت امارات شد که تا پیش از مرگش این منصب را حفظ کرده بود. او در ماه می ۱۹۷۶ منصب جانشین فرمانده عالی نیروهای مسلح را بنا به دستور شورای عالی فدرال عهدهدار شد. نیروهای دفاع محلی هر یک از هفت امارت شیخنشین تحت فرماندهی واحد ادغام شده و امور دفاعی یکی از مسئولیتهای دولت فدرال شد.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
صدراعظم اتریش امروز اعلام کرد، کشورش با سازوکار پرداخت پول گاز به روبل موافقت کرده است و از آن پیروی خواهد کرد.
به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از راشاتودی، کارل نهامر، صدراعظم اتریش امروز اعلام کرد، کشورش با سازوکار پرداخت پول گاز به روبل موافقت کرده است و از آن پیروی خواهد کرد.
نهامر در یک کنفرانس خبری گفت: «ما، یعنی (شرکت دولتی انرژی) OMV، شرایط پرداخت به روبل را قبول کرده است همانطور که آلمان قبول کرده است. این شرایط با شرایط تحریمها همراستاست. برای ما، این (نکته) اهمیت داشت.»
به گفته مقامات، این شرکت اتریشی قبلا یک حساب مناسب در این بانک روسی برای انتقال پرداخت ها داشته است. نهامر خاطرنشان کرد در جریان سفر اخیرش به مسکو، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور این کشور، سازوکار جدید پرداخت را توضیح و نسبت به تامین کامل گاز تضمین داده است.
بامداد امروز، روسیه عرضه نفت به لهستان و بلغارستان را به علت عدم پرداخت به روبل، متوقف کرد.
پوتین در ۳۱ مارس، فرمانی را امضا کرد که رویه جدیدی برای پرداخت هزینه گاز صادراتی روسیه توسط خریداران کشورهای «غیر دوست» که مسکو را در واکنش به عملیات نظامی این کشور در اوکراین تحریم کردند، تعیین میکرد.
این درحالی است که رئیس جمهور اتریش دیروز گفت، مقامات این کشور در حال حاضر روی طرحی برای کاهش واردات گاز از روسیه کار میکنند.
این مقام اتریشی در حساب کاربری توئیتر خود نوشت: «دولت فدرال در حال کار بر روی طرحی برای حذف تدریجی واردات گاز روسیه است. من از این استقبال می کنم، زیرا زمان منتظر نمی ماند. (زمان زود میگذرد.)»
این درحالی بود که صدراعظم اتریش این کار را به یکباره شدنی نمیداند و وزارت دارایی آن با این اقدام مخالفت است.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است