دوکوهه

در «دوکوهه» متولد شدند و در «غدیر» به بلوغ رسیدند

مجاهدانی که در «دوکوهه» متولد شدند و در «غدیر» به بلوغ رسیدند


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ جنگ تحمیلی که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ توسط عراق علیه مردم کشورمان آغاز شد، عده‌ای از مردان کشورمان کمر همت را بستند و برای مقابله با متجاوزان بعثی صف کشیدند؛ مردانی که هرچند فاقد آموزش‌های کلاسیک نظامی بودند، اما با همت و عرق میهنی که داشتند، برای دفع شر، وارد معرکه جنگ شدند و بعضاً تا بذل جان خود نیز پیش رفتند.

هرچند تعداد زیادی بدین شکل در لبیک به ندای رهبرشان پای در عرصه میدان جنگ گذاشتند، اما در این بین تعدادی از آن‌ها نقش برجسته‌ای داشتند؛ این تعداد که جزو بهترین شاگردان مکتب خمینی (ره) محسوب می‌شدند، به واسطه نامی که برای مجموعه خود برگزیده بودند، موجب قوت قلب دوستان و ترس دشمنان شده بودند.

اینان که در ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ در دوکوهه متولد شدند، برای اولین بار در عملیات «فتح‌المبین» وارد معرکه جنگ شدند و توانستند سپاه چهارم عراق را منهدم کنند و بعد از آن در عملیات «الی بیت‌المقدس» موفق به شکست سپاه سوم عراق و فتح خرمشهر شدند و در عملیات «رمضان» تانک‌های عراقی را یکی پس از دیگری شکار کردند.

زمان عملیات «مسلم بن عقیل» هم که فرا رسید با ارتقاء تیپ به لشکر و پس از نبردی سنگین، متجاوزان را مجبور کردند ارتفاعات مشرف به «مندلی» را ترک کنند و خود جایگزین آن‌ها شوند؛ نیرو‌هایی که در عملیات «والفجر مقدماتی» بار دیگر کربلا را در رمل‌های فکه معنا بخشیدند و در عملیات «والفجر ۱» مظلومانه به شهادت رسیدند.

آن‌هایی که قدرت پوشالی ارتش بعث عراق را در عملیات «والفجر ۴» به سخره گرفتند و در «کانی‌مانگا» حماسه‌آفرین شدند، اما در «خیبر» بود که عاشورایی جنگیدند تا «مجنون» حفظ شود؛ در زمان عملیات «بدر» نیز با هدایای غربی‌ها به صدام، بسیاری شیمیایی شدند و خلعت شهادت پوشیدند، ولی این باعث نشد تا در نبرد نابرابری که داشتند، «پا پس بکشند»؛ چرا که در عملیات «والفجر هشت» در کنار سایر رزمندگان با فتح «فاو» شور دیگری در جبهه‌ها ایجاد کردند.

آنان کام منافقین را که به زعم خودشان در تصرف «مهران» شیرین شده بود، در عملیات «کربلای ۱» تلخ کردند و در ادامه نشان دادند که می‌توانند دوشادوش سایر رزمندگان، زمستان شلمچه را در عملیات «کربلای ۵» به بهار تبدیل کنند و با این شادی توانستند فاتح قله‌های «دوپازا» در عملیات «نصر ۷» شوند.

اینان که با افتخار خود را عضو لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) می‌دانستند، با ندای «یا علی (ع)» طومار منافقین را در «مرصاد» درهم پیچیدند و در ادامه برای آخرین بار در «غدیر» که دیگر به بلوغ رسیده بودند، شکست را بر ارتش عراق و حامیان منطقه‌ای و بین‌المللی آن‌ها در خوزستان تحمیل کردند و این جنگ نابرابر را که هشت سال هم به طول انجامید با پیروزی به پایان بردند.

آری؛ شاگردان مکتب خمینی (ره) که با عنوان تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) تهران کار خود را برای اولین بار در ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ به فرماندهی حاج احمد متوسلیان آغاز کرد، از جمله نیروهایی بودند که در بسیاری از عملیات‌ها جزو نیرو‌های خط‌شکن بودند به نحوی که در طول هشت سال دفاع مقدس و با شرکت در چندین عملیات بزرگ و عاشورایی، این یگان تعداد ۱۴ هزار شهید از جمله چهار فرمانده لشکر، ۶ قائم‌مقام لشکر، دو رئیس ستاد، ۱۰ فرمانده تیپ و بیش از ۱۵۰ فرمانده و معاون گردان تقدیم انقلاب اسلامی کرده است.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مجاهدانی که در «دوکوهه» متولد شدند و در «غدیر» به بلوغ رسیدند بیشتر بخوانید »

قبل از عملیات بدر بود و ما در هورالعظیم بودیم.یک نفر از پشت آمد و چشمانم را گرفت. علی بود،…


قبل از عملیات بدر بود و ما در هورالعظیم بودیم.یک نفر از پشت آمد و چشمانم را گرفت. علی بود، او از واحد خودشان آمده بود به من سر بزند. خیلی خوشحال شدم. اصلا انتظارش را نداشتم.بعد ها فهمیدم به همه‌ی بچه‌های مسجد که در واحد های مختلف بودن قبل از عملیات سر زده و به نوعی وداع کرده…
تا صبح با هم صحبت کردیم. من چند ایراد شخصی داشتم که خیلی مؤدبانه و دوست داشتنی، به من گفت اگر میخوای عروج کنی باید این ایرادات رو برطرف کنی. آنقدر حرف‌هایش شیرین بود که اصلا میل به خوابیدن نداشتم.
فقط صحبت نمی‌کردیم، مناجات میخواندیم، گریه میکردیم و… با حرف هایی که زد متوجه شدم شهادتش نزدیک است.
عجیب است علی آن شب در خلال صحبت ها این روز ها را برایم توصیف کرد. زمانی که جنگ تمام می‌شود و شهادت نایاب می‌شود.بچه هایی که مانده اند از هم جدا میشوند و اتفاقات جبهه فراموش میشود و همه به دنبال زندگی و…
.
(خلاصه کتاب )
موارد دیگر را از کانال ما در ایتا دنبال کنید:
shaliheydary
.
.
.
.
.
.
.



منبع

sh_ali_heydary@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

قبل از عملیات بدر بود و ما در هورالعظیم بودیم.یک نفر از پشت آمد و چشمانم را گرفت. علی بود،… بیشتر بخوانید »

عکسی سه نفره، آخرین یادگاری مشترک سه شهید+ تصویر


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، ماجرا از این قرار است که سه جوان ۱۷ ساله بسیجی حاضر در یک عکس، تنها چند روز پس از این‌که این عکس از آن‌ها گرفته شد، به شهادت رسیدند و این‌گونه شد که این عکس، آخرین عکس آن‌ها شد. آخرین عکسی که عکاس آن، نامش را «عکس حجله‌ای سه‌نفره» گذاشته است.

«حمید داوودآبادی» که «عکس حجله‌ای سه‌نفره» و همچنین عکس‌های زیاد دیگری را در دفاع مقدس تهیه کرده است، ماجرا را این‌گونه روایت می‌کند:

«گردان حمزه که ما در آن بودیم، در خط مقدم ارتفاعات «قلاویزان» واقع در «مهران» مستقر بود. آن‌روز دوربین را آوردم و رفت دم سنگرشان تا با هر کدام از بچه‌ها عکس بیاندازم. از هر سه نفرشان خواستم از سنگر بیرون بیایند که آمدند. هر سه را کنار هم ایستاندم و درحالی که خواستم عکس بگیرم، گفتم: «یک عکسی ازتون می‌گیرم که هر کی دید و فهمید، خنده‌اش بگیره».

امینی با تعجب پرسید: «بخنده؟ واسه چی؟ مگه ما چمونه؟»، گفتم: «خنده‌دارتر از این می‌خوای که هر سه‌تایی متولد سال ۱۳۴۸ هستید؟ تو با این ریشت و محسن با این جثه کوچیک و احمد با این هیکل درشت!»

عکس حجله‌ای سه‌نفره

۱۰ روز بیشتر نگذشت که ما را از «مهران» به پادگان «دوکوهه» بردند و از آن‌جا به منطقه عملیاتی «کربلای ۵» در شلمچه رفتیم. دو سه روز بیشتر از مستقر شدن‌مان در خط مقدم نگذشته بود که هر سه جوان ۱۷ ساله که در «مهران» از آن‌ها عکس گرفته بودم، به شهادت رسیدند.

«محسن کردستانی» متولد سال ۱۳۴۸، روز سه‌شنبه ۷ بهمن سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید و پیکرش در بهشت زهرا (س) تهران، قطعه ۲۷، ردیف ۸۸ به خاک سپرده شد.

«احمد بوجاریان» متولد سال ۱۳۴۸، روز چهارشنبه ۸ بهمن سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید و پیکر مطهرش در تاریخ ۱۷ تیر سال ۱۳۷۵ در بهشت زهرا (س) تهران قطعه ۲۸ ردیف ۴۳ به خاک سپرده شد.

«ستار امینی» متولد سال ۱۳۴۸، روز دوشنبه ۶ بهمن سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید و پیکر مطهرش در بهشت زهرا (س) تهران قطعه ۲۹، ردیف ۲۳ به خاک سپرده شد».

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

عکسی سه نفره، آخرین یادگاری مشترک سه شهید+ تصویر بیشتر بخوانید »