دیروالزور

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس – مهدی شهرودی؛ در روزهای اخیر شاهد حملات کورکورانه رژیم غاصب صهیونیستی به برخی مناطق سوریه از جمله «حمص» بودیم؛ آنطور که پیداست بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم غاصب صهیونیستی قصد دارد بحران در اراضی اشغالی را به منطقه منتقل کند تا بتواند بر اوضاع داخلی در مناطق اشغالی مسلط شود.

سوریه پس از ۱۲ سال بحران نفس گیر و ناامنی که توسط تروریست‌های تکفیری و حامیان آن‌ها در این کشور صورت گرفته بود اکنون به مرحله ثبات امنیت رسیده است.

در طول ۱۲ سال بحران در سوریه کشور‌های ایران، روسیه و حزب الله لبنان با کمک دولت سوریه توانستند بر اوضاع در این کشور مسلط شوند و گروهک‌های تروریستی را نابود کننند.

بر این اساس در زمان بحران در کشور سوریه بیش از ۱۵۰ هزار تروریست از داعش، جبهه النصره و گروهک‌های دیگر تکفیری با کمک آمریکا و برخی کشور‌های عرب حوزه خلیج فارس به کشتار مردم بی گناه سوریه و اشغال مناطقی از این کشور پرداخته بودند و پس از ۱۲ سال با کمک جبهه مقاومت و نقش بی‌بدیل سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در نابودی داعش، سرانجام سوریه وارد استقلال و ثبات امنیت شده و همین مساله خشم و عصبانیت آمریکا و صهیونیست‌ها را در پی داشته است.

آمریکایی‌ها نیز اکنون در منطقه نفت خیز «دیرالروز» مشغول استخراج و فروش غیرقانونی نفت سوریه بدون هماهنگی با دولت این کشور بوده و این به نوعی غارت ثروت مردم این کشور است.

با توجه به بحران داخلی در رژیم غاصب صهیونیستی و دوقطبی شدن جامعه یهودیان در اراضی اشغالی و ناکامی کابینه نخست‌وزیر رژیم غاصب صهیونیستی در ایجاد امنیت در اراضی اشغالی، کابینه نتانیاهو با یک بحران داخلی، امنیتی، اجتماعی و سیاسی مواجه شده است.

با توجه به تجاوز رژیم غاصب صهیونیستی به حریم هوایی سوریه و وارد آوردن خسارت‌ مادی به دولت سوریه  احتمال بروز یک جنگ منطقه‌ای نیز وجود دارد.

مسلح شدن کرانه باختری نیز موجب ناامنی در بین صهیونیست‌ها شده و این نشان از شرایط کاملا ناامن و امنیتی و ناپایدار در اراضی اشغالی است.

بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و سفر‌های بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه به کشور‌های منطقه نشان می دهد که این کشور پس از ۱۲ سال بحران نفس گیر اکنون در حال بازیابی جایگاه منطقه‌ای خود است و به‌تدریج به سمت ثبات، آرامش و بازیابی جایگاه خود در عرصه‌های منطقه‌ای و بین الملل حرکت می‌کند.

انتهای پیام/ 271

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: پس از ظهور و قدرت گرفتن گروه تروریستی داعش در سوریه و سپس در عراق که بی‌شک با حمایت و پشتیبانی قدرت‌های غربی و در راس آن آمریکا صورت گرفته بود موجب شد تا این قدرت استعمارگر به بهانه ایجاد ائتلافی ضد داعش برای مقابله و مبارزه با این گروه تروریستی در نقاط مختلف کشور سوریه مستقر شود.

البته باید به این نکته توجه کنیم که ایجاد ائتلاف به اصطلاح ضد داعش با حمایت و پشتیبانی آمریکا در سوریه مجوز حضور نیرو‌های ارتش آمریکا و بالطبع دخالت نظامی در امور داخلی سوریه را برای آن‌ها فراهم کرد. امری که تا پیش از ایجاد و شکل گیری داعش برای آمریکا تقریبا محال بود و آمریکا نمی‌توانست بدون بهانه‌ای که توسط سازمان‌های بین‌المللی مورد تائید قرار گرفته باشد از آن بهره‌برداری کند.

بر اساس آخرین اخبار و اطلاعات موجود از حضور نیرو‌های نظامی آمریکایی در کشور سوریه این نیرو‌ها بیش از ۳۰ پایگاه نظامی در نقاط مختلف این کشور دارند و بالغ بر هزاران نیروی نظامی هم به دنبال این امر در این پایگاه‌ها مستقر شده و به کار نقل و انتقال ادبات نظامی و همچنین انجام عملیات‌های نظامی در سراسر این کشور می‌پردازند.

اما نکته جالب ماجرا اینجاست که اگر به پراکندگی و تمرکز نیرو‌های آمریکایی در سوریه توجه کنیم متوجه می‌شویم که نیرو‌های آمریکایی عمدتا در نزدیکی میادین نفتی رمیلان سوریه متمرکز بوده و پراکندگی آن‌ها هم مابین استان‌های دیروالزور و الحسکه است. در واقع آنچه از این نوع استقرار نیرو‌های آمریکایی مشخص است منابع نفتی سوریه برای آن‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است و به همین دلیل است که در این نقاط مستقر شده‌اند.

نکته بسیار مهم و قابل توجه دیگر پیرامون نحوه استقرار و پراکندگی نیرو‌های آمریکایی در سوریه شیوه مستقر شدن آن‌ها در این کشور و بین استان‌های مختلف است. زیرا اگر خوب دقت کنیم متوجه می‌شویم که یکی از مهمترین اهداف آن‌ها از این نوع استقرار ممانعت و جلوگیری از پیوستن نیرو‌های مقاومت در سوریه با یکدیگر و افزایش قدرت و توان آن‌ها در مبارزه با دشمنان حکومت سوریه و گروه‌های تروریستی است.

موضوع دیگری که دارای اهمیت بالایی برای آمریکا است تثبیت کردن نیرو‌های خود در کشور سوریه است. در حقیقت رویکردی که آمریکا از ابتدای ورود نیرو‌های نظامی خود به سوریه تا امروز دنبال کرده این است که با ایجاد پایگاه‌های مختلف و متنوع خود در سراسر این کشور حضورش را در خاک سوریه به بهترین شکل ممکن تثبیت کرده و جای پای محکم و مستحکمی در این کشور برای خود پیدا کند.

البته شاید در ابتدای امر، آمریکا هدف خود از حضور و لشکرکشی به سوریه را مبارزه با گروه‌های تروریستی و داعش عنوان کرده باشد تا به این وسیله به حضور نظامیان خود را در این کشور مشروعیت ببخشند. ضمن اینکه با توجه به تضعیف دولت مرکزی سوریه به دلیل جنگ داخلی و درگیری‌هایی که گروه‌های تروریستی ازجمله داعش در این کشور صورت داده بودند بهترین بهانه را به ارتش آمریکا داده تا علی رغم پایان داعش در این کشور همچنان به بهانه مبارزه با گروه‌های تروریستی و باقی مانده‌های داعش در سوریه نیرو‌های نظامی خود را در این کشور حفظ کنند.

حال در این میان و با توجه به پایان سلطه داعش در عراق و سوریه یگانه دلیل باقی ماندن نیرو‌های نظامی آمریکا در سوریه و حتی در عراق را می‌توان غارت منابع انرژی و نفت و گاز این کشور‌ها دانست. موضوعی که موجب شده تا مقامات کاخ سفید و سران ارتش آمریکا انواع و اقسام روش‌ها و توطئه‌ها را برای از بین بردن صلح و ثبات در سوریه به کار ببرند تا زیر سایه توجیه برقراری امنیت و مبارزه با تروریست‌ها همچنان به غارت و چپاول نفت این کشور ادامه بدهند.

در پایان باید گفت تمام فکر و ذکر سران و مقامات آمریکا دنبال حضور بلند مدت در سوریه است تا آینده آن و سیاست‌های کلی این کشور را با توجه به اهداف و منافه خودشان طراحی و اجرا کنند. در حقیقت اگر همچنان شاهد حضور نیرو‌های نظامی آمریکا در سوریه هستیم باید بدانیم که بالاخره این کشور جای پای امنی را در این نقطه از خاورمیانه پیدا کرده تا از این مسیر ضمن حفظ نفوذ خود برنامه‌های طراحی شده واشنگتن برای گسترش نفوذ خود را در منطقه پیگیری و اجرا کند.

انتهای پیام/ ۱۳۴