رأی خوب

شاگرد منتظری می‌گوید این نظام اسلامی نیست!/ چرا باید در شرایط گرانی مشارکت انتخاباتی بیشتری داشته باشیم؟

شاگرد منتظری می‌گوید این نظام اسلامی نیست!/ چرا باید در شرایط گرانی مشارکت انتخاباتی بیشتری داشته باشیم؟



کاسبان مشارکت حداقلی در راهبرد “تعقیب براندازی” می‌خواهند مردم در مشکلات باقی بمانند و از یگانه راه امید برای عبور از گرانی و مشکلات یعنی “صندوق رأی” دور شوند.

سرویس سیاست مشرق _ “محمد سروش‌محلاتی”، از شاگردان مرحوم منتظری و فردی که زمانی گفته بود نظام جمهوری اسلامی مشکل عقل دارد؛ اخیراً طی اظهاراتی که سایت جماران آنها را منتشر کرد، گفته است: در جمهوریت، مسأله از رأی‌گیری آغاز می‌شود اما هرگز انحصار و اختصاص در رأی‌گیری ندارد. اولا این رأی بر مبنای یک حق است و همان حق سبب می‌شود که مردم بتوانند نظارت بر قدرت هم داشته باشند. هر دو با هم است و هر مقداری که نقش مردم در رأی، انتخاب و تعیین مسئولین امور کاهش پیدا کند، یا قدرت نظارت مردم کاهش پیدا کند، به همان میزان جمهوریت ضعیف می‌شود.

او سپس تصریح می‌کند:

“اگر مشارکت مردم کاهش پیدا کند، آن وقت نظام می‌تواند اسلامی باشد؟! مگر امام نفرمودند تولی امور و تشکیل حکومت بستگی به آراء اکثریت مسلمین دارد؟!”[۱]

شاگرد منتظری می‌گوید این نظام اسلامی نیست!/ چرا باید در شرایط گرانی مشارکت انتخاباتی بیشتری داشته باشیم؟

*بخش اول اظهارات سروش‌محلاتی صحیح است و اشکالی به آن وارد نیست.

لکن در ادامه این مقدمه‌ی صحیح شاهد بیان جملات غلطی هستیم که مدعی هستند اگر مشارکت مردم در یک انتخابات کم باشد؛ آنگاه نظام اسلامی دیگر مشروعیت ندارد و اسلامی نیست!

گوینده همچنین برای اثبات این نتیجه‌گیری غلط؛ جمله‌ای را به نقل از امام راحل مطرح می‌کند بر این مضمون که امام(ره) فرموده‌اند تشکیل حکومت بستگی به آراء اکثریت مسلمین دارد.

دقت شود که منظور امام امت از این جمله اکثریت واجدان شرکت در انتخابات نیست بلکه اکثریت شرکت‌کننده در انتخابات است.

و گرنه این یک تصور غیر عقلانی است که فرض کنیم امام خمینی(ره) بعنوان یک فیلسوف بزرگ و فردی عقلانیت محور؛ نداند که مشارکت انتخاباتی از آنجا که یک حق فردی است؛ گاهی ممکن است پایین باشد.

ضمن اینکه ملاک صحت یک انتخابات و قوام یک نظام سیاسی هم بسته به توان هیئت حاکمه یک کشور در اجرای مُرّ قانون و حفاظت از آرای شرکت‌کنندگان است نه بسته به میزان مشارکتی که طبعا گاهی زیاد است و گاهی کم!

از همینجا ثابت می‌شود که مشارکت بالای انتخاباتی اگرچه یک امتیاز است لکن ملاک اثبات مشروعیت یا اسلامیت یک نظام سیاسی هم نیست زیرا همانطور که اشاره شد؛ این قانون است که بعنوان میثاق ملی باید مورد پاسداشت اکثریت جامعه و حکومت باشد و مادام که این پاسداشت در منصه‌های مختلفی مثل انتخابات، رعایت قوانین موضوعه کشور، حفظ امنیت کشور و پیشبرد سیاست‌های کلان نظام مشاهده می‌شود پس یک نظام سیاسی هم حمایت اکثریتی را دارد و هم طبق مبانی ما در ایران، اسلامی است.

مجددا تأکید می‌شود که مشارکت انتخاباتی یک حق فردی است که البته امکان اجباری‌سازی از سوی حکومت را ندارد (زیرا حقوق فردی از قبیل آزادی و استقلال و… در منطق جمهور اجبارپذیر نیستند) فلذا بسته به تصمیم شخصی افراد؛ ممکن است در مقاطع مختلف؛ کم یا زیاد باشد.

لذا مشارکت به لحاظ ماهیت؛ اساسا آیینه مشروعیت یا اسلامیت یک نظام نیست بلکه آیینه سطح فعالیت رجال و احزاب سیاسی، میزان ترقی تحلیل سیاسی در جامعه و سطح حضور نخبگان در جامعه است.

چه اینکه هرچقدر این پارامترها در سطح بالاتری باشند؛ میزان مشارکت انتخاباتی نیز بالاتر خواهد بود.

در اینجا لازم به اشاره است که برخی مشارکت نداشتن در انتخابات را نشانه اعتراض می‌دانند.

این حرف غیر عقلانی در حالی است که انتخابات و صندوق رأی مثل دکتر و مطب پزشکی است و فردی که مشکل دارد یا بیمار است؛ منطقا نمی‌تواند، بگوید در اعتراض به مشکل یا بیماری از انتخابات و پزشک حذر می‌کند!

بلکه اتفاقا در شرایط التهاب و بروز مشکل باید شاهد مشارکت بیشتری در انتخابات باشیم؛ تا با رأی خوب؛ ریل‌گذاری جدیدی در مسیر پیشرفت کشور شکل بگیرد و کسانی بر سر کار اجرائیات کشور بیایند که ضعف‌های قبلی‌ها را نداشته باشند.

این شبهه نیز از سوی عده‌ای مطرح می‌شود که صندوق رأی یا به عبارتی همان پزشک؛ خود عامل مشکل و بیماری ماست و ما نمی‌توانیم برای رفع مشکل به او رجوع کنیم!

شبهه مذکور هم غیر عقلانی است زیرا حکومت دیکتاتوری و پزشک جاعل در سابقه خود هرگز التزام به رأی اکثریت و یا شفای بیمار ندارد و انتخابات و ویزیت نمایشی هیچگاه به رخدادهای تعیین کننده با رأی مردم که متواتر هم هستند منتج نشده است.

پس می‌بینیم که انتخابات –با هر میزان مشارکتی- در ایران همواره یک ملجأ و یک راه امید ملی برای تغییر ریل اجرائیات کشور است و حاکمیت نیز نشان داده است که در صورت رأی‌آوری هر تفکری؛ اما پای رأی بد یا رأی خوب مردم ایستاده است.

پس می‌توان و باید برای مبارزه با هر مشکلی در اجرائیات کشور، به صندوق رأی امید داشت.

با خوانش دقیق این استدلال‌ها و حجت‌ها همچنین بهتر می‌توان “دشمنان ملت” و کاسبان گرانی و مشکلات را شناخت.

از آنها که مشارکت کم انتخاباتی را نشانه نامشروع و غیر اسلامی بودن نظام توصیف می‌کنند تا آنها که با قید “مشارکت مشروط” برای حضور انتخاباتی شرط تعیین کرده‌اند و به جنگ “مشارکت ملزوم” یا همان “عقلانیتِ حضور در انتخابات برای رفع مشکلات” آمده‌اند.

گفتنیست، برخی رجال ستادی جریان اصلاحات، تا این لحظه اعلام کرده‌اند که انتخابات مجلس دوازدهم در سالجاری را تحریم خواهند کرد!

تئوری مشارکت مشروط انتخاباتی، نخستین‌بار از سوی سعید حجاریان مطرح شد.[۲]

***

۱_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-۱۵۹۶۷۳۳

۲_https://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۳۹۸/۰۱/۲۵/۱۹۸۸۸۰۷

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شاگرد منتظری می‌گوید این نظام اسلامی نیست!/ چرا باید در شرایط گرانی مشارکت انتخاباتی بیشتری داشته باشیم؟ بیشتر بخوانید »

این راهپیمایی ارزانی خودتان آقای ربیعی!/ ناجوانمردی در حق "عفو رهبری"

این راهپیمایی ارزانی خودتان آقای ربیعی!/ ناجوانمردی در حق "عفو رهبری"



برخی حامیان آشوب و فرماندهان فتنه آینده از هم‌اکنون سور و سات لازم را برای رقصیدن در میانه “جشن جنبش آینده” مهیا کرده‌اند…

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

“چون دوست،‌ دشمن است؛ شکایت کجا بریم؟!”

این راهپیمایی ارزانی خودتان آقای ربیعی!

این راهپیمایی ارزانی خودتان آقای ربیعی!/ ناجوانمردی در حق "عفو رهبری"

علی ربیعی، فعال اصلاح‌طلب و سخنگوی دولت اعتدال در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا که گویا در حاشیه راهپیمایی ۲۲ بهمن انجام شده با بیان اینکه انقلاب۵۷ یک ضرورت تاریخی اجتناب‌ناپذیر و نتیجه خواسته‌های انباشت شده چند نسل بود(!) اظهار کرده است: این نگرانی وجود دارد، آنچه که موجب انقلاب شد، بار دیگر در جامعه بازسازی نشود.

او همچنین می‌افزاید: انقلاب باید بتواند مدام آرمان‌ها را بازتبدیل کرده و پاسخگو و حل‌کننده مسائل نوین باشد.

ربیعی در ادامه می‌گوید: زمانی که جریاناتی که هرکدام بخشی از افکار جامعه را نمایندگی می‌کنند، حذف شوند، به طور طبیعی شکاف ایجاد شده و در نهایت به حذف و کنار گذاشتن مردم و سرمایه‌های اجتماعی منجر می‌شود. بنابراین یکی از راه‌های بی‌بدیل جبران این اشتباهات، بازگشت به انتخابات به‌گونه‌ای است که همه بتوانند در آن حضور یافته و سلایق خود را در یک سبد بزرگ بیابند.

این چهره امنیتی اصلاح‌طلب در بخش دیگری از صحبت‌های خود نیز تصریح می‌کند: بیش از ۹۰ درصد از کسانی که در روزهای اول بازداشت شده بودند، بر اساس اطلاعی که من دارم هیچ‌گونه سابقه‌ای نداشتند و این نشان می‌دهد که این صدا، یک صدای طبیعی بود.[۱]

*پیرامون صحبت‌های کنایه‌آمیز ربیعی تحلیل‌های مهمی وجود دارد که خوانش آنها ضروریست:

یکم: این طعنه که می‌گوید: “انقلاب اسلامی یک ضرورت تاریخی اجتناب‌ناپذیر بود” به این معنیست که این ضرورت مجددا می‌تواند ایجاد شود! کما اینکه می‌بینیم ربیعی در ادامه به همین مسئله اشاره و تصریح می‌کند که امکان بازسازی علل موجده انقلاب وجود دارد.

البته چنین امکانی درباره هر انقلابی وجود دارد. اما فضای طعنه آنجاست که ربیعی نمی‌گوید این ضرورت (بازسازی علل موجده انقلاب) هنگامی رخ می‌نماید که انقلاب از مسیر شعارهای اصلی خود یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی خارج شود.

به دیگر سخن، مادام که انقلاب اسلامی بر مسیر آرمان‌های خود در حرکت باشد نه تنها بر قوت آن افزوده خواهد شد بلکه هیچ احتمال عقلانی درباره ضرورت یافتن رفورم بروز نمی‌یابد.

ضمن اینکه مسئله بازتبدیل آرمان که ربیعی آنرا مطرح می‌کند نیز به لحاظ فلسفی یک مسئله غلط است. زیرا آرمان یک مقوله قابل تبدیل نیست و یک ملت و یک انقلاب همواره باید در طول تاریخ خود به سمت آرمان‌ها در حرکت باشد اگرچه نتواند بصورت کامل به این آرمان‌ها دست یابد.

لذاست که می‌توان گفت طعنه درباره بازسازی اصول موجده انقلاب در شرایطی که نظام دقیقا بر مدار اصلی خود در حال حرکت است؛ نه یک هشدار بلکه زمینه‌چینی برای آشوب یا براندازی است.

دوم: ربیعی می‌گوید: جریاناتی که هرکدام بخشی از افکار جامعه را نمایندگی می‌کنند نباید حذف شوند و همه باید بتوانند سلایق خود را در سبد اسامی نامزدهای انتخاباتی ببینند!

این حرف غلط نیز در حالی است که جریان منافقین در ابتدای پیروزی انقلاب سمپات کم نداشت. اما نظام اسلامی و عقلای کشور دانستند که این افراد؛ بی‌عقل، خونریز و معارض انقلاب هستند و لذاست که دست به حذف آنها زدند. نظیر این اقدام را می‌توان به موضع سلبی امام خمینی(ره) درباره تشکل نهضت آزادی هم تعمیم داد.

در واقع ربیعی با این اظهارات مشغول پوپولیسم شده است و حرفی را می‌زند که اگرچه ظاهری شیک دارد اما پر واضح است که در دامان آن خطرات بزرگی برای مردم و نظام نهفته است.

بیان پاسخ برای این شبهه هم ضروریست که در منطق دموکراسی هنگامی که فردی نامزد مطلوب خود را در انتخابات نمی‌یابد بایستی به گزینه‌های نزدیکتر به آرمان خود رأی بدهد.

سوم: خطرناک‌ترین بخش اظهارات ربیعی اما تأکید اوست بر اینکه اعتراضات اخیر یک صدای طبیعی بود!

لکن ربیعی باید پاسخ بدهد که این چه صدای طبیعی بود که ده‌ها بسیجی و پلیس و حافظ امنیت را در کف خیابان سلّاخی کرد، به قتل صبر می‌کشت، اموال مردم را آتش می‌زد،‌ بهانه‌اش غیر منطقی بود و هیچ مانیفست عقلانی‌ای هم نداشت؟!

آقای ربیعی که سابقه امنیتی دارد چطور می‌تواند مدعی طبیعی بودن (بخوانید منطقی و اجتماعی بودن) صدایی شود که در کف دانشگاه شعار رکیک می‌داد؟!

این صدای برآمده از طبیعت جامعه بود یا صدای توأمان فریب‌خوردگی و اوباش‌گری؟!

در هشدارها و تأملات تفکر عقلانی و اسلامی ممکن است فردی یک کار درست ظاهری را انجام دهد اما در باطن دچار اعوجاج باشد. نظیر حضور آقای ربیعی در راهپیمایی ۲۲ بهمن که اقدامی پسندیده و در خور تحسین است لکن وقتی صحبت‌های او را می‌شنویم؛ به یک جهان پر از اعوجاج می‌رسیم که از منتهی‌الیه آن قرار است انقلابی علیه انقلاب اسلامی رخ‌نمون شود!

لذاست که باید از این قبیل رفتارها عبرت گرفت و درون و برون را با مسیر دین خدا و عقلانیت تنظیم کرد.

***

سور و سات تاجیک برای رقصیدن در میانه “جشن جنبش آینده”

این راهپیمایی ارزانی خودتان آقای ربیعی!/ ناجوانمردی در حق "عفو رهبری"

محمدرضا تاجیک، از تئوریسین‌های جریان چپ و از حامیان آشوب، به تازگی طی یادداشتی که اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، مدعی شد که مسئولان کشور اهل دیدن واقعیت نیستند.

او سپس می‌نویسد:

“واقعیت‌های سرکوب‌ شده و تحت ‌انقیاد و رویت‌ناشده، سر به شورش برداشته‌اند و خشونت‌بار در حال فتح دژهای ذهنی هستند. با بیانی لکانی، واقعیت‌ها در صورت و سیرت «امر واقع» ظاهر شده‌اند و انحصار و اقتدار بازنمایی و سخن ‌گفتن از خویش (واقعیت) را، از نظم نمادین مسلط دریغ داشته‌اند. واقعیت‌ها، جشنِ جنبش برپا کرده‌اند و در هر کوی و برزنی نشان و نشانه‌ای از خود بر در و دیوار ذهنی مردمان شهر نقش کرده‌اند. از هر پرده و حجاب برون افتاده‌اند، وارد ساحت نگاه و احساس و زبان همگان شده‌اند و نقل و نقل هر مجلس و محفل و هر جمع و جمعیت شده‌اند. واقعیت‌ها، از خود زبانی یافته‌اند و از نهان‌ها پرده‌ها برداشته‌اند و در خموشی، گفتِ خویش اظهر می‌کنند.“[۲]

*تاجیک پیش از این و در بحبوحه اغتشاشات نیز گفته بود که این اغتشاشات “جشن جنبش” است و خشونت آن نیز خشونتی الهیاتی است.

ضمن اینکه او از کسانی است که با لحنی تشویق‌گون تأکید دارد آشوب‌ها مجددا تکرار خواهد شد. (ما نیز چنین دأبی داریم. با این تفاوت که ما آنرا محکوم می‌کنیم، معتقدیم زمینه‌های آن باید مسدود شود و برای معترضین نیز راه حل صندوق رأی را پیشنهاد می‌دهیم نه اینکه همانند تاجیک مشوق خیابان‌ها شویم!)

تاجیک همچنین از زیر و رو شدن اوضاع-در آینده و با پشتوانه آشوب و آشوبگران- نیز سخن رانده است.[۳]

باید به مردم عزیز ایران این نکته را صادقانه عرض کرد که وقتی کسی از جماعت اراذل و اوباش و از کسانی که خصلتشان کشتن به صبر است؛ با ایما و اشاره و حتی سکوت حمایت می‌کند، هیچ شماتتی ندارد و حتی حرکت وحشیانه‌ی آنها را “جشن جنبش” می‌نامد یعنی کسی در هنگامه خواب خواص و چشمان ناظر مشغول جمع کردن هیزم برای آتش فتنه است و در حالی که کسی متوجه نیست؛ تقلا می‌کند تا اوباش را به خط کند و آنها را مسلح‌تر از قبل به میدان بفرستد.

کسی اگر متوجه این توطئه شوم باشد؛ بسته به موقعیتی که دارد با آن برخورد می‌کند.

اگر شخصی عادی باشد متوجه خطر می‌شود و سعی می‌کند از هر فتنه خیابانی به دور باشد.

اگر یک فرد سیاسی باشد به عرصه جهاد تبیین ورود می‌کند و بافته‌های امثال تاجیک را پنبه می‌کند.

و اگر یک شخص مسئول باشد؛ بسته به مسئولیتی که دارد در بازه “خدمت اقتصادی به مردم تا برخورد امنیتی با دشمنان مردم” فی‌الفور وارد عمل خواهد شد.

بدانیم و باور کنیم که خطر “فتنه اقتصادی” با عملگری برخی رجال حاضر در ستاد هسته سخت اصلاحات جدی است فلذا باید بیش از این به همه‌ی مردم گفت که راه حل مشکلات؛ خیابان نیست بلکه “رأی خوب” در صندوق رأی است.

***

عطریانفر: این یک نگاه تسامحی بود نه عفو!

ناجوانمردی در حق “عفو رهبری”

این راهپیمایی ارزانی خودتان آقای ربیعی!/ ناجوانمردی در حق "عفو رهبری"

محمد عطریانفر، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایسنا پیرامون عفو رهبری برای محکومان اغتشاشات اخیر گفته است:

“باید از این رویکرد حاکمیت برای عفو استقبال کنیم ولی به حاکمیت هم بگوییم که نگاه پیشگیرانه داشته باشد و هرکدام از عناوین اتهامی را براساس قوانین موضوعه خود بررسی کند تا دیگر در ادامه نیازی به وجود نگاه تسامحی نداشته باشد. من معتقدم که اگر نگاه آسیب‌شناسی و پیشگیرانه‌ای وجود داشته باشد، دیگر نیاز نیست که از ظرفیت رهبری برای عفو استفاده کنیم.“[۴]

*آقای عطریانفر باید بداند که عفو مقام معظم رهبری هرگز یک “تسامح” نبود و بلکه صرفا یک بخشش از موضع اقتدار بود.

چه اینکه تسامح در حیطه ولی فقیه هیچ جایی ندارد و بلکه برای رهبریت یک جامعه “سیّئه” محسوب می‌شود. زیرا هیچ مسئولی در نظام اسلامی حق ندارد از حق مردم با تسامح بگذرد و برخورد با هنجارشکنان و کسانی که زمینه ناامنی را ایجاد کرده‌اند نیز در زمره حقوق مردم است.

دستور اخیر رهبر معظم انقلاب برای عفو؛ نظیر سایر فرامینی است که ایشان همه‌ساله در برخی اعیاد و مناسبت‌ها برای زندانیان و محبوسین روا می‌دارند و بر اساس اختیارات ولایی خود “امر عفو” را صادر می‌کنند.

لذاست که می‌توان گفت آقای عطریانفر با این اظهار نظر خود در حالت خوشبینانه مرتکب ناشکری و تحلیل غلط در قبال دستور حکومتی رهبر انقلاب شده‌اند.

همچنین است که باید دانست تمامی دستگیرشدگان اغتشاشات اخیر بر اساس نصوص قانونی و وظائف ذاتی نهادهای حافظ امنیت کشور دستگیر شده‌اند (مثال‌های نقض البته باید پیگیری شود) و رواداری تسامح در قبال اینان یک کار غیر عقلانی است که صرفا حاکمانِ در معرض اضمحلال تن به آن می‌دهند.

لکن عفو رهبری هرگز به معنی نقض یا زائد بودن هیچ قانونی نیست و همانطور که از اسم آن پیداست؛ به معنی گذشتی است که در حیطه ولایت فقیه قرار دارد و هرگز به معنی عدول از حق مردم و امنیت کشور هم نیست.

خواص حق دارند که برخی مقولات را ندانند اما هنگامی که حقیقت یک مسئله روشن می‌شود؛ بایستی سریعا اشتباه و موضع غلط خود را اصلاح کنند. بماند که به نظر می‌رسد تسامح نامیدن عفو مقام معظم رهبری یک ناجوانمردی نیز هست.

***

۱_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-۱۳۲۹۶۲۸

۲_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-۵۹۶۵۸۵

۳_ mshrgh.ir/۱۴۵۸۱۷۶

۴_ isna.ir/xdNkQX

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این راهپیمایی ارزانی خودتان آقای ربیعی!/ ناجوانمردی در حق "عفو رهبری" بیشتر بخوانید »

رهامی: ضرب و جرح در حین اعتراض جایز است! / "دانشجویان فحاش یا گرانی" کدامیک مهم‌تر است؟

رهامی: ضرب و جرح در حین اعتراض جایز است! / "دانشجویان فحاش یا گرانی" کدامیک مهم‌تر است؟



منفعت چپ‌های ستادی از اصرار بر “توافق به هر قیمتی” چیست و آنها چرا از عبرت‌های تلخ اصرار بر مذاکره غیر عقلانی عبرت نمی‌گیرند!؟

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

منفعت چپ‌های ستادی از اصرار بر “توافق به هر قیمتی” چیست!؟

رهامی: ضرب و جرح در حین اعتراض جایز است! / "دانشجویان فحاش یا گرانی" کدامیک مهم‌تر است؟

علی‌محمد نمازی، فعال اصلاح طلب و از اعضای حزب کارگزاران، در بخشی از یک یادداشت در شماره چهارشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی نوشته است: مذاکره تنها راه برای عبور از شرایط تحریمی است. هیچ توجیهی از نظر عقلی، عرفی و تاریخی وجود ندارد که مذاکره را نپذیریم. بهترین شیوه و ابزار برای رفع اختلافات و رسیدن به توافق و فراهم آوردن زمینه همکاری بین ملت‌ها گفت‌وگوست. گفت‌وگو تنها راه مقابله با جنگ است. ایران تجربیات خوبی در این زمینه دارد. سال‌ها کشورما با جنگ روبه‌رو بود و هزینه‌های زیادی در زمان جنگ تحمیلی دادیم اما در نهایت با توسل به مذاکراتی که صورت گرفت، جنگ پایان یافت و توسعه کشور آغاز شد.

او همچنین تأکید می کند: در حال حاضر اقشار مختلف مردم در انتظار هستند که دولت تکلیف مذاکرات را مشخص کرده و با لغو تحریم‌ها شاهد بهبود وضعیت جامعه و معیشت مردم و ایجاد امید در کشور باشند به طوری که آینده بهتری در انتظار مردم و ایران باشد و مشکلات مردم حل و فصل شود. [۱]

*در حالت خوشبینانه بر ما پوشیده است که این سطح از اصرار بر اشتباه و ندیدن تجربیات تلخ گذشته از کجا نشأت می گیرد!؟

آیا آقای نمازی و امثال او شاهد تجربیات تلخ دولت اعتدال در ترسیم “لوبیای سحرآمیز” از توافق و “اصرار بر مذاکره به هر قیمتی” نبودند!؟

البته که بوده اند و این از بد روزگار است که مردم مظلوم ایران گرفتار چنین خواص پر اشتباهی شده اند…

نظیر حرف های نمازی در دوران دولت اعتدال نیز زده می شد و مردم هم قطعا نتیجه این حرف های باطل را فراموش نکرده اند.

البته که مذاکره عقلانی و تأمین کننده منافع ملت امر حرامی نیست اما دشمن هرگز تنها اسلحه روانی خود در مقابل ایران یعنی “تحریم ها” را کنار نخواهد گذاشت.

فلذا مردم به چشم خود دیدند که از پس توافق موقت و توافق نهایی و برجام و تفاهم لوزان؛ نه تنها هیچ چیزی عاید سفره هایشان نشد بلکه تحریم و گرانی بیشتر هم به ارمغان آمد!

در بحث جنگ هم آقای نمازی گویا در آن سالها در ایران نبوده و نمی داند که مادام که ایران اسلامی به مدد ایثار مردم و رزمندگان در جبهه های نبرد نتوانست حقوق حقه خود استیفا کند؛ هیچ خبری از مذاکره عقلانی نبود و دشمن صرفا موقعی حاضر به پذیرش شرایط ایران شد که دست متجاوزش در جبهه ها قطع شده بود.

ماجرای بهبود اوضاع اقتصادی با برجام یا هر توافق دیگری نیز همانطور که اشاره و اثبات کردیم؛ بنیاد بر آب است.

مردم و هر کس دیگری که بدنبال گشایش اقتصادی است؛ باید با “رأی خوب”، با حمایت از تولید ملی و با رویت مثبتات اقتصادی کشور در کنار همه مشکلات؛ به استقبال گشایش برود و همواره با خود یادآوری کند که مشکل و گرانی در همه کشورهای دیگر جهان نیز هست و مردم ممالک دیگر نه به امید توافق خارجی بلکه با “رأی خوب و انتخاب یک رئیس جمهور کارآمد” است که برای مشکلاتشان تلاش می کنند.

***

“دانشجویان فحاش یا گرانی” کدامیک مهم‌تر است؟

رهامی: ضرب و جرح در حین اعتراض جایز است! / "دانشجویان فحاش یا گرانی" کدامیک مهم‌تر است؟

فرشاد مؤمنی، از اقتصاددانان نزدیک به جریان چپ اخیراً در اظهاراتی که سایت جماران آنها را منتشر کرد، گفته است:

“گزارش های رسمی می گوید در ۱۵ سال گذشته حدود ۱۰ هزار واحد صنعتی در ایران ورشکسته شده و ۶۱ درصد ظرفیت های صنعتی در ایران بلااستفاده است. آنهایی که برای ما ژست اسلامی می‌گیرند چطور می توانند به این همه اسراف حساس نشوند؟ این بلااسفاده ماندن یعنی دولت انسان تربیت کرده است، همه چیز را فراهم کرده و ماشین آلات را وارد کرده اما به خاطر شوک درمانی ۶۱ درصد ظرفیت هایش بلااستفاده شده است. چرا برای مسببین این ماجراها تنبیهی در نظر گرفته نمی شود؟ قانون فقط برای زلف خانم ها وجود دارد؟ این همه تخطی از قانون مجازات ندارد یا فقط یک دانشجویی که می‌گوید این چه بساطی است، باید تنبیه شود؟ “[۲]

*از حقیقت‌یابی و تحلیل پیرامون ادعای آقای مومنی مبنی بر تعطیلی ۶۱ درصد ظرفیت صنعتی ایران بگذریم! (دقت شود که این ادعای عجیب درباره کشوری مطرح می‌شود که تبدیل به یک هژمون جهانی شده و در مقابل هیچ تحریم کلانی هم سر خم نکرده است)

لکن نمی‌توان از عوامانگی طعنه مومنی مبنی بر اینکه “قانون فقط برای زلف خانم ها وجود دارد؟ ” گذشت.

این گزاره عوامانه در مقابل اصل عقلانی “هر چیز به جای خود” قرار دارد.

پر واضح است که یک جامعه و یک اجتماع انسانی همانطور که باید نسبت به تاریخ انقضای مواد غذایی خود حساس باشد؛ البته که باید نسبت به امنیت روانی و فساد و رعایت قانون نیز حساس باشد.

یعنی رعایت همه این موارد در عرض یکدیگر قرار دارد و سلسله مراتبی نیست.

یعنی در رعایت بایسته‌های اجتماعی و قانونی؛ اولویت و سلسله مراتب نداریم و همه موارد را در همه لحظات باید پیگیری کرد.

کاهلی در رعایت برخی اقدامات نیز اگرچه موجب شماتت است اما اسباب طعنه نیست و فعالان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی باید بدانند که مطالبه درست هنگامی شکل می‌گیرد که اسلوب طرح مسئله و مطالبه؛ صحیح و عقلانی باشد.

چه اینکه مثلا با طعنه غلطی که آقای مؤمنی مطرح کرده است؛ نه تنها اصل مطالبه اقتصادی او تحت الشعاع قرار گرفته بلکه فضا برای مجرمان نیز مشتبه خواهد شد. اگر نگوییم زمینه خودبرحق‌پنداری برای مجرمان فراهم شده است.

***

فتوای حلّیت آشوب و اخافه برای “فتنه آینده”

حجت‌الاسلام رهامی: ضرب و جرح در حین اعتراض جایز است!

رهامی: ضرب و جرح در حین اعتراض جایز است! / "دانشجویان فحاش یا گرانی" کدامیک مهم‌تر است؟

محسن رهامی، از فعالان اصلاح‌طلب، اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده است: به نظرم دولت باید تلاش کند زمینه‌های قانونی اعتراضات را فراهم کند تا مردم بتوانند در چارچوب قانون، خواسته‌ها و اعتراضات خود را نسبت به مسائل مختلف کشور بیان کنند؛ حال اگر فردی در حین تظاهرات، خدایی نکرده مرتکب قتل و ضرب و جرح کسی هم شده باشد، تنها از بُعد حق‌الناسی با مطالبه اولیای دم و صاحبان حق می‌توان نسبت به مجازات آنها اقدام کرد و اولیای دم می‌توانند مثلا تقاضای قصاص یا دیه کنند، ولی حاکمیت نمی‌تواند این افراد را از مصادیق محاربه‌ای که در آیه ۳۳ سوره مائده آمده است، تلقی کند و حکم محارب نسبت به آنها صادر کند.

او می‌افزاید: فقهای ما اصطلاحی در این خصوص دارند:《یجوز فیه مالا یجوز فی غیره 》به این معنا که برخی اعمال که در شرایط عادی جایز نیستند، ممکن است در زمان اعتراضات و تظاهرات جایز باشد، این موضوع در سایر کشورها هم مرسوم است و هیچ‌گاه این افراد را به‌عنوان محارب، اغتشاش‌گر و عوامل بیگانه تلقی نمی‌کنند! [۳]

*با این اظهارات رهامی عملا باب وقوع هر جنایت و اخافه‌ای به بهانه اعتراض گشوده می‌شود و احکام اسلامی محاربه و اخافه عملا غیر عقلانی فرض شده است.

این در حالی است که اعتراض قانونی در جوامع مدنی؛ نمادی از مدنیت است نه توحّش و از همین روست که پلیس و قانون؛ سخت‌ترین برخوردها را برای هرگونه تخطی از قانون در حین اعتراض در نظر می‌گیرند. چه آنها می‌دانند اعتراضی که نماد مدنیت است اگر با اخافه و آشوب همراه شود؛ عملا موجب اضرار قانون و جامعه خواهد شد فلذا بایستی با مشت آهنین آنرا سرکوب کرد.

تبعید عقلانیت در اظهارات رهامی همچنین آنجا بیشتر نمایان می‌شود که او عقلانیت متبلور در فقه شیعه و اصطلاحات فقهی را ندیده می‌گیرد و پس از این ندیده گرفتن نیز حکمی را روا می‌دارد که زمینه ساز ناامنی و آشوب است.

آشوبی که تمام فقهای شیعه بر دور کردن آن با ابزارهای عقلانی اجماع دارند و هیچ بهانه‌ای را برای بروز آن روا نمی‌دانند.

جالب است که مخاطبان محترم بدانند بحث ناامنی و حفظ دماء برای فقهای شیعه در حدی از اهمیت قرار دارد که برخی از آنان حتی حرکات انقلابی و جهاد علیه حاکم جائر را نیز به این دلیل که موجب ریخته شدن خون عده‌ای از مسلمانان می‌شود؛ به آسانی روا نمی‌دانند و در این باب در اشدّ احتیاط قرار دارند.

اما می‌بینیم که رهامی در حرکتی عجیب؛ حکمی را به فقه شیعه منتصب می‌کند که نه تنها با عقلانیت و بلکه با تاریخ حوزه‌های علمیه در تناقض است.

بدانیم که آشوب و اغتشاش در وهله اول بر بستر “بی‌عقلی” شکل خواهد گرفت و آن هنگام که افراد عوامزده و منعزل از عقل از منابر جامعه بالا بروند و عزمی عمومی برای پاسخگویی به آنها در “جهاد تبیین” شکل نگیرد؛ آنگاه باید منتظر فتنه بود.

جدای از مسئله جهاد تبیین؛ اظهارات رهامی اگر با پیگرد قضایی و امنیتی مواجه نشود؛ خون‌های بیشتری بر زمین ریخته خواهد شد.

***

۱_https://www.armanmeli.ir/fa/main/detail/۳۴۸۸۵۱

۲_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-۱۵۸۰۲۰۸

۳_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-۱۳۱۴۴۴۰

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رهامی: ضرب و جرح در حین اعتراض جایز است! / "دانشجویان فحاش یا گرانی" کدامیک مهم‌تر است؟ بیشتر بخوانید »

عوض شدن جای شهید و جلاد در اغتشاشات 70 روزه/ تخریب 30 مغازه و 2 بانک توسط یک نفر در اصفهان!

عوض شدن جای شهید و جلاد در اغتشاشات ۷۰ روزه/ تخریب ۳۰ مغازه و ۲ بانک توسط یک نفر در اصفهان!



“رأی خوب و رأی بد” تقابلی است که اگر از سوی مردم و به دست مردم اصلاح نشود؛ سرعت حل مشکلات کشور افزایش نخواهد یافت.

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

صحبت‌های یک نماینده درباره اثر رأی خوب و رأی بد

عوض شدن جای شهید و جلاد در اغتشاشات 70 روزه/ تخریب 30 مغازه و 2 بانک توسط یک نفر در اصفهان!

دکتر فریدون عباسی، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه با ایسنا پیرامون مشکلات اقتصادی گفته است: متاسفانه نوع نگاه مردم در زمان رای دادن به کاندیداها اشتباه است. مردم با نگاه درستی نماینده مجلس و رئیس جمهور را انتخاب نمی کنند. نوع نگاه مردم برای رای دادن به نماینده مجلس خیلی مهم است. امروز مردم بر اساس نگاه قومیتی یا همسایگی به نماینده خود رای می دهند درحالی که این نگاه غلط است.

او می‌افزاید: مردم با نگاه اینکه کدام فرد توانمندتر است رای نمی دهند بلکه نگاه قومی و قبیله‌ای حاکم است و می‌بینند کدام کاندیدا از قوم آنها یا همسایه آنها هست و به آن رای می دهند، همین می شود که در مجلس نیز با همین نگاه وزرای دولت انتخاب می شوند. می گویند چون آقای فلانی رئیس جمهور شده است ما باید به کابینه رای دهیم تا دولت وی زودتر تشکیل شود. بعد هر روز وزرا را به مجلس می کشانیم و از آنها طرح سوال می کنیم. با این رویه که نمی توان کار کرد. خود نمایندگان رای دادند که طرف با ۲۰۰ رای وزیر شود حالا اجازه دهند دو سال کار کند.[۱]

*اوضاع روز کشور هرگز چیزی خارج از رأی مردم نیست.

گزینه‌ای که می‌توان در بیانات رهبر معظم انقلاب نیز به نشانه‌های آن اشاره کرد.

لذاست که اگر رأی مردم در انتخابات‌های مختلف یک “رأی خوب” نباشد؛ طبعا سرعت رفع مشکلات نیز کمتر خواهد بود.

مسئله نگاه قومیتی که دکتر عباسی مطرح کرده‌اند البته یک وجه غیر قابل اثبات در انتخابات‌ها در ایران است و اگرچه نمی‌توانیم تأثیر آنرا رد کنیم لکن اثبات آن هم چندان ممکن نیست.

اما گزینه توانمندی و کارآمدی در صحبت‌های دکتر عباسی قابل اثبات است و باید اذعان کرد که مبحث مهم “کارنامه” در انتخابات‌ها چندان محل توجه نیست و رأی عمومی بیشتر از آنکه تابعی از کارنامه نامزدها باشد؛ تابع نمودارهای تبلیغاتی و امواج شب انتخاباتی است.

دقت شود که نباید و نمی‌توان که نقش خواص، رجال سیاسی، احزاب و رسانه‌ها را در شکل دادن به رأی مردم کتمان کرد معهذا عمل رأی دادن فی‌النهایه یک انتخاب فردی و با قضاوت فردی است.

در عین حال هیچ پروپاگاندا و اصراری هم از سوی رجال سیاسی، رسانه‌ها و… نیست که بتواند کارنامه قابل لمس افراد را بپوشاند یا کارنامه‌ای برساخته ایجاد کند!

مادام که بحث انتخابات در ایران به انتخاب پزشک همسان نشود؛ مشکل تقابل رأی بد با رأی خوب همچنان ادامه خواهد داشت.

ما برای انتخابات یک پزشک؛ هم سابقه او را مورد مداقه قرار می‌دهیم، هم از کسانی که مورد درمان او قرار گرفته‌اند پرس و جو می‌کنیم و هم اگر بتوانیم از پزشکانی که در نزدیک ما هستند درباره روند درمانی و کارنامه پزشک مذکور مشورت می‌گیریم.

و دست آخر نیز تلاش می‌کنیم تا درباره روند درمان و کیفیت داروها از پزشکمان سؤالاتی بپرسیم و دقیقا در جریان فرایند درمان باشیم.

تکرار همین فرمول در انتخابات‌ها یقینا منجر به “رأی خوب” و افزایش مثبتات کشور خواهد شد.

***

تخریب ۳۰ مغازه و ۲ بانک توسط یک نفر در اصفهان!

عوض شدن جای شهید و جلاد در اغتشاشات 70 روزه/ تخریب 30 مغازه و 2 بانک توسط یک نفر در اصفهان!

فرمانده انتظامی شهرستان اصفهان از دستگیری فردی که با تیراندازی به ۲ بانک و ۳۰ باب مغازه باعث تخریب و ایجاد خسارت به آنها شده بود در عملیات ضربتی ماموران این فرماندهی خبر داد.

به گزارش مجاهدت از ایرنا، سرهنگ حسین بساطی افزود: در پی وصول شکایت تعدادی از متصدیان واحدهای صنفی یکی از مناطق حاشیه‌ای شهرستان اصفهان مبنی بر اینکه فردی ناشناس در نیمه‌های شب اقدام به تیراندازی به مغازه‌های آنها کرده و باعث تخریب شیشه‌ها و ایجاد خسارت به آنها شده است موضوع در دستور کار ویژه ماموران فرماندهی انتظامی شهرستان اصفهان قرار گرفت.

وی اظهار داشت: به این منظور گشت‌های ویژه فعال و اقدامات علمی و تخصصی خود را برای شناسایی و دستگیری عامل این تیراندازی‌ها انجام دادند و سرانجام یکی از واحدهای گشتی حین گشت زنی فردی که در حال تیراندازی به سمت شیشه مغازه‌ها بود را مشاهده و بلافاصله برای دستگیری وی وارد عمل شدند.

فرمانده انتظامی شهرستان اصفهان تصریح کرد: متهم به محض مشاهده ماموران با یک دستگاه خودروی سواری قصد متواری شدن داشت که با هوشیاری و اقدام سریع مأموران خودرو متوقف و در بازرسی از آن یک قبضه سلاح شکاری به همراه ۱۷۰ عدد فشنگ مربوطه کشف شد.

وی خاطرنشان کرد: متهم پس از انتقال به یگان انتظامی در تحقیقات صورت گرفته به ۳۰ فقره تیراندازی به مغازه و ۲ بانک در منطقه دشتی اصفهان اعتراف کرد.

سرهنگ بساطی تصریح کرد: در بررسی گوشی تلفن همراه متهم مشخص شد وی با شبکه‌های ضد انقلاب و معاند در ارتباط بوده و تحت تاثیر این شبکه‌ها دست به این عمل مجرمانه زده است که در این‌باره پرونده تشکیل و متهم برای انجام اقدامات قانونی به مرجع قضایی تحویل داده شد.[۲]

*چنین ناامنی‌ها و اخافه‌هایی به بهانه اغتشاشات ۷۰ روزه هرگز قابل پذیرش نیست و باید در بالاترین سطح قضایی و امنیتی با عوامل آنها برخورد شود. ضمن اینکه پیوست رسانه‌ای و اطلاع عمومی هم در این باب یک الزام است.

همچنین لازم است تا یک هیئت کارشناسی و علمی؛ دلایل بروز چنین جنایت‌هایی در پیوست اغتشاشات ۷۰ روزه را بررسی کند تا در اغتشاشات بعدی شاهد چنین جسارت‌ها و رخدادهای شومی نباشیم.

همچنین است که بر اساس آنچه که کارشناسان فقهی و قانونی پیرامون حکم محاربه و اخافه در رسانه‌ها گفته‌اند؛ اقدام این فرد در اصفهان می‌تواند مصداق محاربه نیز باشد که البته قضاوت قانونی در این زمینه بر عهده قوه محترم قضائیه است.

تخریب ۳۰ باب مغازه و ۲ شعبه بانکی جنایتی است که صراحتا موجب ترس عمومی خواهد شد و باید در اقتفای اقدامات تأمینی و امنیتی هفته‌های اخیر؛ به مبحث “جنایت‌کاران پنهان‌کار” نیز توجهی ویژه داشت.

***

آشوب‌ها تمام شد؛ “بانیان آشوب” بپا خاستند

عوض شدن جای شهید و جلاد در اغتشاشات ۷۰ روزه

عوض شدن جای شهید و جلاد در اغتشاشات 70 روزه/ تخریب 30 مغازه و 2 بانک توسط یک نفر در اصفهان!

عبدالله نوری، فعال چپ و از چهره‌های پر حاشیه جریان اصلاحات در ادامه تحرک معمّرین جریان چپ برای راهبری و موج‌سواری پیرامون اغتشاشات ۷۰ روزه؛ بیانیه‌ای صادر کرد.

او در بخشی از بیانیه خود که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد، می‌نویسد: وضعیت اسفناک کنونی و برخوردهای به شدت خشونت‌آمیز و هتاکی‌ها و فحاشی‌های بی‌سابقه نسبت به معترضان، موجب گردید بسیاری که صادقانه و با نیّت و انگیزه‌های ملی در انقلاب ۵۷ و جنگ تحمیلی و روندهای پس از آن نقش داشته‌اند را بهت زده و پشیمان سازد چرا که در برابر انبوهی از پرسش‌ها که به ویژه از طرف جوانان با آن مواجه می شوند، پاسخی جز سکوت و یا اظهار تأسف و ندامت ندارند.

نوری همچنین اظهار می‌کند: چرا حکومت به جای اصلاح شیوه حکمرانی و تن دادن به خواسته‌های اکثریت مردم، به خشونت با نسل جدید و جوانانی روی آورده که از انبوه مشکلات به ستوه و خشم آمده و از آینده روشن نا امیدند؟ این نوع رفتار، چه نسبتی با جلوه‌ی رحمانی پیامبر اسلام (ص) دارد؟

او ادامه می‌دهد: بسیاری شگفت زده‌اند که این سیاست‌ها جز ناامیدی و مشکلات شدید اقتصادی و فرهنگی، چه ثمره‌ای را برای مردم ایران به ارمغان آورده است که حکومت همچنان بر تداوم آن اصرار می‌ورزد و چرا با وجود مشکلات فوق‌العاده‌ای که در زمینه‌های گوناگون با آن روبرو شده و آینده تاریکی که در پیش دارد، به جای تعامل و همدلی، اعتراض و خشم این جوانان به ستوه آمده را با خشونتی بی حد و مرز چون گلوله و زندان و کشتار پاسخ می‌دهد.

این فرد همچنین بیانیه خود را با این بیت شعری به پایان برده است:

“ز گوش پنبه برون آر داد خلق بده

وگر تو می‌ندهی داد، روزِ دادی هست”. [+]

* آقای نوری اتهام خشونت و فحاشی نسبت به معترضان را درباره حکومتی بر زبان رانده است که در تمام طول اغتشاشات ۷۰ روزه هرگز دستور استفاده از سلاح گرم در مقابل اغتشاشگران کژمدار را نداد، کشتار وحشیانه جوانان بسیجی و حمله به روحانیون و زنان محجبه را دید اما مدارا کرد، از بام تا شام شعار “مرگ بر دیکتاتور” را در برخی خیابان‌ها و پنجره برخی خانه‌های بلندمرتبه شنید اما چیزی نگفت، دانشجویانی که رسما و در مقابل دوربین شعار رکیک جمعی دادند را قلع و قمع نکرد و برای مجرمان و محاربین هم دادگاه صالحه تشکیل داد.

عبدالله نوری از چه ذهنی برخوردار است که در مقابل این منطق مسلم و رأفت اسلامی هلهله می‌کند و فریاد پشیمانی از انقلاب و نومیدی از آینده را سر داده است!؟

نوری مدعی ناامیدی از آینده و حکومت اسلامی است!

نومیدی از حکومتی که فقر مطلق ۶ درصدی ابتدای انقلاب را به کمتر از چند دهم یک درصد در موقعیت کنونی رساند، ارزان‌ترین مالیات و سوخت جهان را به مردم خود ارائه می‌کند و پیوسته بر مدار رفع مشکلاتش قرار دارد!؟

آیا این عقلانیت است یا بهانه‌جویی به بهانه مشکلاتی که در همه کشورهای دیگر جهان نیز وجود دارد!؟
بگذریم از اینکه ما ظن جعل را نسبت به اظهارات عبدالله نوری بیان نمی‌کنیم که در حالی که فیلم فحاشی در دانشگاه شریف را دیده‌ایم اما این فرد مدعی فحاشی به معترضان شده است! آیا این عوض کردن جای شهید و جلّاد نیست؟ و آیا این کار جز از “بانیان آشوب” برمی‌آید!؟

***

۱_ isna.ir/xdMXhc

۲_ https://irna.ir/xjLgrZ

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عوض شدن جای شهید و جلاد در اغتشاشات ۷۰ روزه/ تخریب ۳۰ مغازه و ۲ بانک توسط یک نفر در اصفهان! بیشتر بخوانید »

مرعشی کیک دبیر کلی را با کارد "تجمع خیابانی" برید! / یأس و اغتشاش، ژانر این روزهای چپ ایرانی

مرعشی کیک دبیر کلی را با کارد "تجمع خیابانی" برید! / یأس و اغتشاش، ژانر این روزهای چپ ایرانی


ژانر این روزهای چپ ایرانی تشویق “یأس و اغتشاش” است. ۲ گزاره‌ای که موجب به راه افتادن “حمام خون” در خیابان‌ها و افزایش عمق مشکلات مردم خواهد شد.

سرویس سیاست مشرق _ حسین مرعشی، فعال اصلاح‌طلب و دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی اخیراً در اظهاراتی که سایت اعتمادآنلاین آنها را منتشر کرد، گفته است:

“کاهش کارآمدی نظام‌های اداری و اقتصادی کشور و ادامه تحریم‌های ظالمانه آمریکایی‌ها کشور را تحت تاثیر قرار داده و شرایط را برای مردم سخت کرده است است. بسیاری از اقشار جامعه به خصوص قشر متوسط دغدغه امروزشان سیاست نیست بلکه دخل و خرج زندگی‌شان است و در چنین شرایطی مردم توجه پررنگی به ساختار و سیاست‌ها ندارند، مردم از ناکارآمدی سیستم‌های اقتصادی ایران به شدت متأثر و نگران هستند و جای امید  را به یأس داده‌اند که این مسأله فراگیر است و تنها به اصلاح‌طلبان مربوط نیست بلکه به کل جامعه ربط پیدا کرده است”.

او همچنین در اشاره به چیزی با عنوان “اعتراضات مردمی در شهرهای مختلف” اظهار می‌کند: اعتراضات مردمی طی سال‌های متمادی در جمهوری اسلامی بحث شده است، علیرغم اینکه به صراحت در قانون اساسی جزو حقوق ملت ذکر شده است، دولت‌ها این حق را به رسمیت نمی‌شناسند. اگر تجمعات مردمی در یک فضای مسالمت‌آمیز مدیریت شود و مسئولان این دغدغه‌ها را جدی و راهکاری برای آن‌ها ارائه کنند، بستر خوبی برای ایجاد همکاری‌های بین ملت و دولت ایجاد می‌شود و برای پایان دادن به یأس و ناامیدی‌ها این شکاف را ترمیم می‌کند! [۱]

در کنار مرعشی، لیدر اصلاح‌طلبان نیز در نامه‌ای به مناسبت روز دانشجو نوشته است: امسال در حالی به ١۶ آذر رسیدیم که فضای دانشگاهی و دانشجویی همچون همه بخش های مدنی و سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی دچار رکود و انفعال است و جامعه شاهد فعالیت مثبت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دلگرمی کننده و امید بخش نیست!

مرعشی کیک دبیر کلی را با کارد "تجمع خیابانی" برید! / یأس و اغتشاش، ژانر این روزهای چپ ایرانی

*اصرار بر ناامید بودن و القای اغتشاش به ذهن مردم، ژانر این روزهای رجال ستادی جریان اصلاحات است.

ژانری که البته بایستی اشاره کرد پس از اغتشاشات اصفهان وارد پرده‌های جدیدتری شده و ملودی آن با سرعت بیشتری از سوی اصلاح‌طلبان و جریان کینه‌توز نواخته می‌شود.

قبل از مرعشی، اسماعیل گرامی‌مقدم، قائم‌مقام حزب اعتماد ملی نیز در اظهاراتی از این گفته بود که مردم مجبور هستند برای اعتراض به کف خیابان بیایند! [۲]

در کنار وی، علی‌محمد نمازی از همکاران مرعشی در حزب کارگزاران نیز به تازگی تأکید کرده است. ه اعتقاد دارد تحمل مردم تمام شده! [۳]

دقت شود که این گفته‌ها، ادعاهای یک مشت فرد ناآگاه و یا اوباش لااُبالی که دائما در خیابان به سر می‌برند و دنبال دردسر می‌گردند، نیست بلکه سخنان رجال ستادی اصلاحات و مردان حزبی جریان چپ است که اینچنین سر از پا نشناخته به دنبال کشاندن مردم به خیابان‌ها و ترویج ناامیدی هستند.

دقتی که البته بایستی ما و مسئولان ذیربط را به تأملات بزرگی وادار کند…

درس سیاست‌ورزی اصولی و تحزّب در تمام نظامات سیاسی جهان در گام اول “حفظ امنیت”، سپس مردمسالاری و در آخر تلاش برای به دست گرفتن قدرت با ارائه نسخه‌های بهتر و کارآمدتر در اجرائیات کشور به مردم است.

۳ درس و ۳ اولویتی که البته همانطور که شاهدیم در جناح چپ ایرانی بصورت کاملا برعکس فهمیده شده و آقایان صراحتا در مسیر ترویج ناامنی، “تحریم انتخابات” و ارائه قرائت‌های عجیب و غریب از قانون اساسی به جای ارائه نسخه‌های بهتر اجرایی به مردم حرکت می‌کنند.

البته لازم به اشاره است که حزب کارگزاران و چند حزب دیگر در ایام انتخابات ۱۴۰۰، با تصمیم شریرانه ستاد اصلاحات مبنی بر تحریم انتخابات همراهی نکردند اما این عدم همراهی که یک اقدام در خور تحسین نیز هست نباید موجب شود که تحلیلگران سیاسی از داستان هم‌سفره‌گی حزب کارگزاران با هسته سخت اصلاحات در جریان فتنه ۸۸ غفلت کند و آنرا برای همیشه منسی کند.

مع‌الوصف تقلای این روزهای ستادی‌های اصلاح‌طلب برای انکسار ذهن مردم با ترویج یأس و ناامیدی و ایضا نشان دادن همیشگی آدرس خیابان! امر مکتومی نیست.

آنها به جای اینکه به مردم بگویند آنچه در خیابان رخ می‌دهد “حمام خون” است و به جای اینکه توضیح بدهند که راه حل مشکلات “رأی خوب” و صبر و تحمل بصیرانه است اما خیابان را بعنوان راه حل مشکلات مطرح می‌کنند و گویی هیچ درکی در قبال این مسئله ندارند که با این کار جان مردم را به خطر می‌اندازند و بر عمق مشکلات نیز می‌افزایند.

البته از جریانی که مطامع خود را با غسل در حمام خون مردم می‌جوید و برای شهوات سیاسی خود در سال ۸۸ جان چندین نفر را به دست فنا داد؛ هرگز جای تعجب نیست که مجددا بر همین طریق حرکت کند و با چوب حراج زدن به امنیت مردم به دنبال اغراض سیاسی خود باشد.

مرعشی کیک دبیر کلی را با کارد "تجمع خیابانی" برید! / یأس و اغتشاش، ژانر این روزهای چپ ایرانی

پر واضح است که اگر در میان خواص، صاحبان تریبون و رسانه‌ها کسی نباشد که در مقابل این القای یأس‌ها، این ترویج ناامیدی‌ها و این اصرار مکرر فرماندهان فتنه بر گزینه خیابان بایستد و ذهن مردم را در مقابل عواقب این توطئه روشن نکند؛ بسا که روزگار بدی در پیش باشد.

روزگار بدی که رخدادهای تلخ احتمالی آن در بطن مقولاتی مثل کتمان مثبتات نظام، نگفتن خطرات بدتر از جنگ اغتشاشات خیابانی به مردم و رسوا نکردن فرماندهان فتنه و اغتشاش نهفته است.

“فتنه اقتصادی” یک خطر قریب است و مسئولان ذیربط کشور باید بدانند این فتنه دامنگیر در پشت همین القای یأس‌ها و نشان دادن آدرس خیابان نهفته است.

گفتنیست، مقام معظم رهبری پیش از این نسبت به ناامیدسازی، سیاه‌نمایی و طرح دشمن برای به خیابان کشاندن مردم هشدارهایی داده‌اند که البته تجربه آبان ۹۸، اغتشاش اخیر و گفته‌های امثال مرعشی و یاران او نشان می‌دهد از جانب مسئولان امر، توجهی آنچنان که باید به این هشدارها نشده است.

***

۱_https://etemadonline.com/content/۵۲۵۹۱۶

۲_mshrgh.ir/۱۳۱۰۰۳۳

۳_mshrgh.ir/۱۳۰۹۴۷۲



منبع

مرعشی کیک دبیر کلی را با کارد "تجمع خیابانی" برید! / یأس و اغتشاش، ژانر این روزهای چپ ایرانی بیشتر بخوانید »