رائفی پور

قصه ما و آن تصمیم پوپولیستی روحانی/ چرا "کالابرگ" برای قالیباف مهم است؟

داستان تحریم، مکانیسم ماشه و مال‌التجاره روحانی/ مصاف با وزارت اطلاعات



حمله‌ای که طی روزهای اخیر در فضای مجازی علیه وزارت اطلاعات صورت گرفت هرگز یک رفتار تصادفی یا مبتنی بر یک نقد فنی نبود و بلکه می‌توان آنرا “پروژه” خطاب کرد.

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

مصاف با وزارت اطلاعات

داستان تحریم، مکانیسم ماشه و مال‌التجاره روحانی/ مصاف با وزارت اطلاعات

طی روزهای اخیر و پس از پخش مستندی از اقدامات سرویس‌های اطلاعاتی کشورمان علیه رژیم صهیونیستی، به ناگاه موجی از حمله و تخریب در فضای مجازی علیه وزارت اطلاعات آغازیدن گرفت.

تخریب‌ها که بهانه خود را چند عکس و تصویر موجود در لابه‌لای گزارش وزارت اطلاعات قرار داده بودند؛ حمله خود را نه به صورت نقطه‌ای و متمرکز بر گزارش بلکه به صورت گسترده طراحی کردند و سیلی از تهمت و کنایه و ضعیف‌نمایی را درباره وزارت اطلاعات به راه انداختند.

در لابه‌لای این حملات اما برخی فعالان فضای مجازی به میدان دفاع معقول از وزارت اطلاعات شتافتند و درباره خط تخریب‌گران و ارتباط آنها با برخی محافل سیاسی و انحرافی سخن گفتند.

این روشنگری‌ها در ادامه واکنش‌هایی را نیز برانگیخت.

*حمله‌ای که طی روزهای اخیر در فضای مجازی علیه وزارت اطلاعات صورت گرفت هرگز یک رفتار تصادفی یا مبتنی بر یک نقد فنی نبود و بلکه می‌توان آنرا “پروژه” خطاب کرد.

پروژه‌ای که پر تعداد بودن اکانت‌های حمله کننده، رویکرد شبکه‌ای آنها، همبستگی گفتمانی و سیاسی بسیاری از آنها در نزدیکی به محفل یک سخنران مدعی ارتباط با غیب و از همه مهمتر “ادبیات همیشگی” آنها نشان می‌داد از قبل طراحی شده و بصورت مشخصی هم قصد تخریب یکی از ستون‌های اصلی امنیت کشور یعنی وزارت اطلاعات را داشته است.

ارزیابی روش حمله و نگاه به اعضای حلقه حمله کننده به وضوح نشان می‌دهد که این پروژه واضحاً مدتی قبل از پخش مستند وزارت اطلاعات طراحی شده و ایضا در هر حالتی هم به اجرا در می‌آمد!

یعنی به نظر می‌رسد ماجرای برخی تصاویر مندرج در مستند صرفا یک بهانه بوده است.

چه اینکه رفتار حمله‌کنندگان نه اثری از دلسوزی داشت و نه یک رفتار و انتقاد امنیت‌ساز بود.

جالب است بدانید که یکی از این حمله‌کنندگان حتی پای ترور دانشمندان هسته‌ای را هم پیش کشید و کلیدواژه “اشراف اطلاعاتی” را به سخره گرفت!

و دیگری هم از این گفت که وزیر اطلاعات اساسا از کارآمدی برخوردار نیست و در ۲ دولتی که حضور داشته کارنامه خاصی را ارائه نکرده است!

همچنین گفته می‌شود یکی از سرشبکه‌های اصلی نقش‌آفرین در این ماجرا نیز در ایران نیست و ابهاماتی درباره ارتباطات او با سرویس‌های بیگانه مطرح شده است.

در همین حال و از آنجا که خط و شناسنامه گفتمانی و رفتاری این افراد در نزدیکی به یک محفل خاص و شخص محوری آن از همان ساعات اول حمله مشخص بود؛ بلافاصله انتقاداتی و روشنگری‌هایی شکل گرفت.

حال این وظیفه وزارت اطلاعات است تا با پیگیری و تحقیق درباره ریشه‌های تخریب دستگاه امنیتی در میانه درگیری با دشمن صهیونیستی، از کیان سربازان گمنام امام زمان (عج) حراست کنند.

***

داستان تحریم، مکانیسم ماشه و مال‌التجاره روحانی

داستان تحریم، مکانیسم ماشه و مال‌التجاره روحانی/ مصاف با وزارت اطلاعات

“تحریم” واژه‌ای است که از روز نخست آغاز خصومت آمریکا با انقلاب و مردم ایران در سال ۵۷ تولد یافت و از آن روز همواره بسته به توان دشمن در حد اعلی‌درجه خود اعمال شد.

در واقع طی ۴۷ سال گذشته روزی نبوده است که تحریم‌ها در حالت ۱۰۰ درصدی خود علیه ایران و ایرانی اعمال نشده باشد.

اما ایران در تمام طول این ۴۷ سال پیشرفت کرد…

جنگ تحمیلی را پشت سر گذاشت. به عصر شکوفایی دهه ۷۰ رسید. مردم به قدرت خرید خوب دهه ۸۰ و ۹۰ رسیدند، در بسیاری از عرصه‌های استراتژیک به خودکفایی رسیدیم و تمام اینها در حالی بود که دشمن می‌خواست ما را با تحریم‌های خود فلج کند!

اما چه شد که تحریم به یکباره جایگاه بزرگی در میان افکار عمومی ایران یافت و چه شد که این عبارت تبدیل به یک کلیدواژه در سیاست ایرانی شد؟!

*همانطور که خواندید تحریم همیشه بوده است و آمریکا پس از دریافتن این موضوع که ایران با ضربه نظامی از میدان به در نمی‌رود؛ شروع به اعمال تحریم‌های اقتصادی کرد تا شاید از این طریق رخنه‌ای برای ضربه‌زنی به دست بیاورد.

خیلی از ما این خاطره مهم مقام معظم رهبری را شنیده‌ایم که دشمن خارجی در دوران جنگ حتی “سیم خاردار” را هم به ایران نمی‌داد. و یا ایضا قصه تأمین سخت لباس غواصی برای رزمندگان، مشقت تهیه گلوله خمپاره، موشک و… هم هنوز در خاطر همه مانده است.

اما چیزی که در عمل رخ داد این بود که ایران اسلامی روز به روز پیشرفت کرد و “تحریم” عملا از یک ابزار واقعی به یک “ابزار روانی” تبدیل شد.

ایرانی‌ها جنگ را با پیروزی از سر گذرانیدند و دیگر هم کسی چندان به واژه “تحریم” وقعی ننهاد.

رهبری جدید ایران بر مسند نشست، رؤسای جمهور یکی پس از دیگری آمدند و رفتند، ایران هسته‌ای شد، قدرت نظامی ایران در نبردهای فرامنطقه‌ای در اروپا و غرب آسیا به نمایش گذاشته شد، ایران پا به عرصه فضا گذاشت، ایران جزو ۳۰ قدرت برتر اقتصادی جهان شد و تحریم‌ها روز به روز بیشتر رنگ می‌باخت.

آمریکا البته در این مدت بیکار نبود و تقلا می‌کرد با دادن سر و شکل قانونی به تحریم‌ها (مثل قانون داماتو در سال ۷۶) و همینطور با تغییر دادن زمین بازی در اقتصاد؛ ابزار روانی تحریم را تقویت کند.

اما همانطور که اشاره شد “ایرانی” به دلیل سال‌ها زیستن زیر سایه تحریم و یافتن رمز و رازهای شاد زیستن زیر فشار روانی تحریم‌ها دیگر اهمیتی به این چیزها نمی‌داد.

جالب است که حتی یکی از رؤسای جمهور وقت نیز درباره تحریم‌ها از صفت “کاغذ پاره” استفاده کرد اما افکار عمومی اهمیت خاصی به این عبارت نداد.

قضیه گذشت تا انتخابات سال ۹۲!

انتخاباتی که اصلاح‌طلبان طی یکسال قبل از آن؛ تا توانستند مرحوم هاشمی رفسنجانی را بصورت زیر پوستی و غیر آشکار تبلیغ کردند. هاشمی اما ردّ صلاحیت شد و اصلاح‌طلبان نیز عملا قید انتخابات را زدند.

در این میان اما یکی از نامزدهای انتخابات به نام “شیخ حسن روحانی” به ناگاه با “گفتمان تحریم و مذاکره” پر رنگ شد.

در واقع تحریم، مال‌التجاره انتخاباتی شیخ حسن روحانی بود.

او برای نخستین بار ذهن کسانی را در جامعه ایرانی به این سمت منحرف کرد که اگر چرخ سانتریفیوژ می‌چرخد پس چرخ اقتصاد باید بچرخد!

این دوگانه اما در حالی بود که چرخ اقتصاد داشت می‌چرخید، تورم آن روزها تک رقمی بود و قدرت خرید مردم نیز از تمام اعصار عمر انقلاب اسلامی و حتی از امروز(!) نیز بیشتر بود. ضمن اینکه مسئولان هم برای چرخش سانتریفیوژهای هسته‌ای تلاش و مذاکره می‌کردند.

“دوقطبی کاذب” اما کار خودش را کرد!

روحانی به دلیل قالب‌ریزی ذهنی جامعه پیرامون مرحوم هاشمی در قالب هم‌او جای گرفت و پیروز انتخابات شد. و به همین منوال، مال‌التجاره انتخاباتی او یعنی “تحریم” نیز به سکه بازار سیاست ایران بدل شد.

در حالی که تا پیش از این صحبت چندانی راجع به تحریم‌ها نبود.

دقت شود که سیاسیون کشور تا قبل از آن مقطع از سال ۹۲ از چیزی به نام مذاکره سخن می‌گفتند و تلقی از مذاکره هم این بود که عقلانیت رفتاری نظام جمهوری اسلامی ایران در جهان تثبیت و حقانیت ایران آشکارتر شود. رفتاری که در پیوست آن نیز عقلانیت دیپلماتیک ایران در پی آن بود تا سر حد امکان از تحریم‌ها بکاهد.

لکن حسن روحانی مال‌التجاره روانی خود را به نوعی در بازار ریخت که عملا و به ناگاه با انفجار معنای تحریم مواجه شدیم، خیلی‌ها از چیزی به نام “اثر تحریم” حرف زدند و کسانی از مردم نیز ناگهان با این احساس مواجه شدند که همه مشکلات اقتصادی آنها و کمبودهای زندگی‌هایشان ناشی از تحریم است.

روحانی البته سیاست‌های دولت تازه تأسیس خود را نیز بر همین اساس شالوده‌افکنی کرد و شالوده هم چیزی نبود جز سیاه‌نمایی و مذاکره!

در واقع دولتی که گفتمان خود را مبتنی بر تحریم قرار می‌دهد؛ طبعا بایستی رویکرد خود را هم اولا بر مذاکره قرار دهد تا از مال‌التجاره‌اش سود کسب کند و ثانیا اوضاع کشور و معیشت مردم را سیاه جلوه دهد تا با مسیر هموارتری مواجه باشد.

البته ثمره این “شرایط برساخته” و ناواقعی از پیش برای تحلیلگران عاقل مشخص بود…

از یکسو دامن زدن به تصورات و امیدهای واهی در رابطه با یک جهان ناممکن به نام “ایران بدون تحریم” و “لغو بالمره تمام تحریم‌ها”، از یکسو مسابقه برخی دولتمردان برای سیاه‌نمایی از اوضاع کشور و از سوی دیگر محرز بودن اینکه هیچ توافقی با غرب نخواهد توانست تحریم‌ها را لغو کند. زیرا مسئله تحریم‌ها به ذات دشمنی آمریکا برمی‌گردد.

در دهه ۹۰ شمسی کار به جایی رسید که رسانه‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان و دولت از این می‌گفتند که با لغو تحریم‌ها حقوق‌ها زیاد می‌شود و حتی بیمه زنان خانه‌دار هم جریان پیدا می‌کند!

و در همین اثنی هم وزیر کشور از گرسنگی حرف می‌زد، وزیر ارشاد از سیاست نفت در برابر غذا و سخنگوی دولت از تکرار آشوب‌های خیابانی.

سمت دیگر ماجرا هم مشخص بود. نه توافق لوزان دستاوردی داشت، نه توافق موقت ژنو و نه دست آخر برجام.

جالب آنکه آمریکا در صبح روز اجرایی شدن برجام در دولت باراک اوباما نیز دست به تحریم ایران زد تا این پیغام را به همه بدهد که دست از دشمنی با ایران نخواهد کشید و اجازه نخواهد داد هیچ تحریم تأثیرگذاری علیه ایران لغو شود.

بیدستاوردی برجام روحانی چیزی نبود که بشود آنرا انکار کرد.

این مقوله حتی توسط برخی مقامات دولت روحانی هم بارها و بارها ابراز شد و رسید تا امروز که حتی می‌بینیم مکانیسم ماشه‌ای که دست‌اندارکاران برجام باور به اجرایی شدن آن نداشتند نیز اجرا شد.

اگرچه تمام این رخدادها در بستر تاریخ رخ نمود اما چیزی که در این حین و بین همچنان خود را بصورت متمایزی به رخ می‌کشد “سودآوری مال‌التجاره فردی به نام شیخ حسن روحانی” بود.

می‌توان گفت که عملا جامعه ایرانی نزدیک به ۱۲ سال است که بخشی از هوش و حواس سیاسی و اقتصادی خود را به تجارت سیاسی_روانی شیخ حسن روحانی معطوف کرده است.

و این در حالی است که طبق اذعان مقامات ارشد کشور و کارشناسان اقتصادی؛‌ اثر تحریم‌ها بر اقتصاد کلان ایران کمتر از میانگین ۲۰ درصد و اثر مکانیسم ماشه هم کمتر از ۵ درصد است.

شاید برایتان جالب باشد که همین دو سند جالب و بارها اذعان شده و اعلام شده که تنها یکی از راویان متواتر آن مقام معظم رهبری است؛ هرگز و هرگز در دولت شیخ حسن روحانی و توسط دست‌اندرکاران دولت او و برجام او مورد اشاره مؤکد قرار نگرفتند.

چرا؟

پاسخ روشن است. فقط به این دلیل که “تحریم” مال‌التجاره روحانی بود و هیچ تاجری هم نمی‌خواهد از ارزش مالش کم شود.

و اثر این رفتار تجارت‌مآبانه در سیاست ماند تا امروز که ۲ رئیس‌جمهور هم حتی پس از روحانی آمده‌اند اما جامعه ایرانی درگیر اثرات جنگ روانی تحریم است. تحریمی که به گواه اسناد و آمار؛ اثر روانی آن بسیار تا بسیار بیشتر از اثر واقعی آن است.

اثری روانی تا آن حد که امروز خیلی‌ها نمی‌دانند ایران اگرچه ۴۷ سال درگیر تحریم‌ها بوده و مثل همه‌ی دیگر کشورهای جهان با مشکلات اقتصادی روبه‌روست اما طبق آمار جهانی توانسته به نرخ بیکاری تک رقمی دست پیدا کند، جزو سیرترین کشورهای جهان باشد و همچنان صاحب ارزان‌ترین سوخت،‌ مالیات و نان برای مردم خود باشد.

اکنون وقت آنست تا کاوه آهنگری پیدا شود که این “دلق ملمّع” را پاره کند و با مردم و جامعه از واقعیت‌ها سخن بگوید.

واقعیتی که هرگز منکر اثر تحریم یا لزوم مذاکره برای رفع تحریم نیست. اما به اثر تحریم‌ها نیز واقعی‌تر نگاه می‌کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

داستان تحریم، مکانیسم ماشه و مال‌التجاره روحانی/ مصاف با وزارت اطلاعات

داستان تحریم، مکانیسم ماشه و مال‌التجاره روحانی/ مصاف با وزارت اطلاعات بیشتر بخوانید »

ترویج خشونت ژانوسی توسط چپ رادیکال پس از انتخابات/ پیام‌های خاص پس از پیروزی قاطع شانایی‌ها در مجلس

ترویج خشونت ژانوسی توسط چپ رادیکال پس از انتخابات/ پیام‌های خاص پس از پیروزی قاطع شانایی‌ها در مجلس



اصلاح‌طلبان رادیکال: اختلال در نظم عمومی مانند آتش زدن اماکن عمومی لزوماً از مصادیق خشونت نیست، بلکه شکلی از نافرمانیِ مدنی به شمار می‌رود!

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید

************

روزنامه‌های امروز یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که اتفاقات چهارمین روز نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، قبض بودجه‌ای صنعت نفت، و نتایج نهایی انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

پرونده دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، با اعلام نتایج ۴۵ کرسی باقیمانده در ۱۵ استان بسته شد. به دلیل سم خواهی‌های خاص از سوی برخی نیروهای سیاسی انتخابات این دوره مجلس کمی پیچیده شد و چندین و چند لیست اصلی و فرعی ایجاد شد تا کرسی‌های مجلس به شکلی بین تمام جریانات تقسیم شود.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که بیشترین کرسی مجلس دوازدهم، در انحصار کاندیداهای اختصاصی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا) با ۵۸ کرسی است. پس از شانا، اصلاح‌طلبان با کسب ۴۰کرسی قرار دارند. ائتلاف مردمی نیروهای انقلاب اسلامی (امنا) با ۱۶ کاندیدای اختصاصی در جایگاه سوم و جبهه موسوم به «صبح ایران» نیز با ۱۱ کاندیداهای اختصاصی در جایگاه بعدی قرار دارد.

روزنامه آرمان امروز اولین پیام پیروزی لیست شورای ائتلاف را تثبیت قالیباف در کرسی ریاست مجلس خوانده و در گزارشی نوشته است:

باید منتظر ماند و دید که نمایندگان جدید در فراکسیون‌ها چه تصمیمی می‌گیرند، و در نهایت چه کسی رییس می‌شود و هیات رییسه چه کسانی خواهند بود. البته پیش‌بینی این است که فراکسیون اکثریت در مجلس نداریم و جریان اصولگرا چند فراکسیون خواهند شد که در این میان یک فراکسیون منتقدین و میانه‌روها خواهند بود که بعید می‌دانم بتوانند اکثریت مجلس را تشکیل دهند.» این تحلیلگر در پاسخ به این سوال که به‌نظر او چه کسی شانس بیشتری برای ریاست مجلس دوازدهم دارد.

این روزنامه در ادامه خواهان ائتلاف رئیس مجلس با اصلاح‌طلبان شده و می‌نویسد:

قالیباف اگر اصلاحاتی را در نوع شعارها و رفتارهایی که در لیست‌ها تهیه می‌کردند، انجام دهد، او نسبت به بقیه شانس بیشتری برای ریاست مجلس دارد اما چنانچه این اصلاحات انجام نشود به نظر می‌رسد که قالیباف در ائتلاف با سایر گروه‌های مجلس فقط برای یک دوره یعنی یک سال رییس مجلس باشد و در دور بعد نامزد انتخابات ریاست جمهوری خواهد شد.

ترویج خشونت ژانوسی توسط چپ رادیکال پس از انتخابات/ پیام‌های خاص پس از پیروزی قاطع شانایی‌ها در مجلس

روزنامه اعتماد نیز مدعی اختلاف میان اصولگرایان پس از انتخابات شده و در بخشی از گزارشش آمده است:

ماجرای اختلاف در جناح راست از تلاش دو جریان و دو جناح برای زعامت بر قلمروی اصولگرایی باز می‌گردد. دعوایی که می‌توان آن را در دوگانه «نواصولگرایی» و «نئو پایداری‌ها» تصویرسازی کرد. یکی از مدعیان لیدری این قلمرو، بدون تردید محمدباقر قالیباف است که از سال‌های ابتدایی دهه ۹۰ خورشیدی، خود را در شمایل زعیم اصولگرایان مطرح ساخت. قالیباف هر چند در انتخابات سال ۸۴ هم به عنوان یکی از چهره‌های اصولگرا، وارد دایره انتخابات ریاست‌جمهوری شد، اما از انتخابات سال ۹۲ بود که با استفاده از ظرفیت‌های ارتباطی و اعتباری حضور در شهرداری تهران، گفتمانی متفاوت با اصولگرایان سنتی ارائه و از نو اصولگرایی سخن گفت.

ترویج خشونت ژانوسی توسط چپ رادیکال پس از انتخابات/ پیام‌های خاص پس از پیروزی قاطع شانایی‌ها در مجلس

بررسی‌ها نشان می دهد که رسانه های جریان اصلاح طلب طی مطالبی می کوشند تا به صورت مستمر به موضوع اختلافات در جریان اصولگرایی پرداخته و به تبعه آن جریان اصولگرایی را فاقد کفایت برای مدیریت کشور بازنمایی کنند.

این رسانه ها باید با بیان اینکه بسیار ساده‌انگارانه خواهد بود اگر تصور شود، زد و خورد شدیدی که این روزها در حوزه‌های مختلف قدرت در جناح راست نمایان شده، یک دعوای حیدری و نعمتی (قالیباف – رائفی‌پور) میان دو فرد یا دو طیف محدود در جبهه اصولگرایی است.

بنا بر تاکید رسانه‌های اصلاح طلب، این طناب کشی‌های سیاسی ناشی از تلاش طیف‌های قدرتمند جناح راست، برای سهم‌خواهی افزون‌تر از کیک قدرتی است که هر طیف اصولگرا آن را در غیاب رقبا، یکسره برای خود می‌خواهند!

اصلاح طلبان رادیکال خشونت را تقلیل و نافرمانی را تقدیس می کنند!

چهره‌ها و رسانه‌های جریان اصلاح طلب به طور هماهنگ و مستمری در حال بیان خط راهبردی در سطح رسانه ها هستند که ضمن تلاش برای سفیدنمایی اصلاح طلبان رادیکال در دامن اعتراضات و خشم اجتماعی از جانب دیگر می کوشد تا بخشی از بدنه جریان انقلابی را مصمم به بهره برداری سیاسی- انتخاباتی برای افزایش نارضایتی ها و خشم در سطح جامعه نماید.

روزنامه هم‌میهن به نقل از یکی از اعضای گروهک غیرقانونی نهضت آزادی نوشته است:

ا گذر زمان خشم و اعتراض در سراسر جهان نسبت به اسرائیل بیشتر می‌شود. اما سوال شگفت‌انگیز این است که چرا در ایران انقدر بی‌تفاوتی و حتی نگاه‌های مخالفی وجود دارد؟ سال ۸۸ زمانی که شعار «نه غزه، نه لبنان» مطرح شد، برای من عجیب بود چطور کشوری که صد سال است برای حقوق بشر مبارزه می‌کند نسبت به مهمترین مصداق نقض حقوق بشر واکنش منفی نشان می‌دهد.

به نظر من این واقعیت متأثر از رشد تصاعدی شکاف دولت-ملت و تنزل شدید امید اجتماعی و اعتماد عمومی به حاکمیت در ایران است که در نتیجه تضعیف آزادی، دموکراسی و عدم رعایت حقوق اولیه مردم رخ داده است!

ترویج خشونت ژانوسی توسط چپ رادیکال پس از انتخابات/ پیام‌های خاص پس از پیروزی قاطع شانایی‌ها در مجلس

رادیکال های اصلاح طلب موضوع نافرمانی مدنی و برکشیدن جنبش های اعتراضی را مورد تاکید قرار می دهند از سویی می کوشند تا مساله اقدامات خشونت آمیز را در چارچوب نافرمانی مدنی تعریف کرده و ضمن به چالش کشیدن اعتراضات خشونت پرهیز تصریح می کنند که اصل امتناع از خشونت در مبارزات اجتماعی و سیاسی عبارت است از امتناع از وارد کردن آسیب به جسم و جانِ انسان‌های دیگر، و اختلال در نظم عمومی مانند آتش زدن اماکن عمومی لزوماً از مصادیق خشونت نیست، بلکه شکلی از نافرمانیِ مدنی به شمار می‌رود!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ترویج خشونت ژانوسی توسط چپ رادیکال پس از انتخابات/ پیام‌های خاص پس از پیروزی قاطع شانایی‌ها در مجلس

ترویج خشونت ژانوسی توسط چپ رادیکال پس از انتخابات/ پیام‌های خاص پس از پیروزی قاطع شانایی‌ها در مجلس بیشتر بخوانید »

دستور وزیر فرهنگ برای پیگیری قضایی توهین به هنرمندان موسیقی


دستور وزیر فرهنگ برای پیگیری ماجرای توهین به هنرمندان موسیقی

در پی انتشار کلیپی در فضای مجازی با محتوای توهین به هنرمندان موسیقی که با واکنش برخی از اهالی موسیقی همراه بود، محمد مهدی اسماعیلی دستور پیگیری ویژه در این خصوص را صادر کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از انتشار این محتوای ویدیویی ضمن ابراز تأسف در خصوص انتشار چنین ویدیویی در مورد هنرمندان موسیقی کشور، با تاکید بر اینکه وزارت فرهنگ هیچ توهینی به جامعه هنری نجیب ایران را برنمی‌تابد، خطاب به اداره کل حقوقی این وزارتخانه دستور پیگیری حقوقی و قضایی این مسئله را صادر کرد.

گفتنی است، با انتشار کلیپی توهین‌آمیز به جامعه موسیقی در فضای مجازی، سه عضو شورای هنری ارکستر ملی ایران با انتشار متنی خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به انتشار این کلیپ درباره موسیقی در فضایی مجازی، واکنش نشان دادند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دستور وزیر فرهنگ برای پیگیری قضایی توهین به هنرمندان موسیقی

دستور وزیر فرهنگ برای پیگیری قضایی توهین به هنرمندان موسیقی بیشتر بخوانید »

جنبش «می‌تو»، از ترانه علیدوستی تا ریاحی و پورصمیمی

جنبش «می‌تو»، از ترانه علیدوستی تا ریاحی و پورصمیمی



جنبش «می‌تو ایران» که علیه تجاوز و آزار زنان سینماگر راه‌ افتاد، در روزهای اخیر با انتقاداتی مواجه شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ماجرای جنبش «می‌تو ایران» از افشاگری یک دستیار کارگردان در اینستاگرام شروع شد. در واقع، ماجرا از خیلی پیش‌تر آغاز شده بود؛ از افشاگری‌ها علیه «آیدین. ا» نقاش مشهور، به ویژه پس از رکوردشکنی در حراج تهران. البته باز هم قبل‌تر از آن آغاز شد؛ جایی که ده‌ها دختر فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران علیه فردی به نام «کیوان. ا» در فضای توئیتر افشاگری کردند و تعداد روایات تجاوز به حدی زیاد شد که پلیس به ماجرا ورود و این فرد را دستگیر کرد.

پس از آن، جنبش می‌تو (MeToo) علیه سوءاستفاده و آزار جنسی در ایران هم با قوت ادامه یافت و هر از گاهی، روایت‌هایی جسته و گریخته از آزار و تعرض در فضای هنر، روزنامه‌نگاری و … منتشر می‌شد تا اینکه در اولین روزهای قرن جدید، «سمیه میرشمسی» دستیار کارگردان نسبت به آزارهایی که از جانب بازیگر مشهور «فرهاد. ا» حین فیلمبرداری یکی از آثار هاتف علیمردانی دیده بود، پرده برداشت و این آغاز دومینوی می‌تو بود. این افشاگری موجب شد تا جمعی از زنان دست اندرکار سینما در اعتراض به خشونت علیه زنان در این عرصه بیانیه‌ای صادر کنند. (+) پس از این بیانیه که ۸۰۰ امضا داشت، با رأی اکثریت این افراد هیأت ۵ نفره زنانه برای رسیدگی به آزار و خشونت جنسی در سینما شکل گرفت که هانیه توسلی، ترانه علیدوستی، سمیه میرشمسی، غزاله معتمد و مارال جیرانی بودند.

حضور ترانه علیدوستی در هفتاد و پنجمین جشنواره فیلم کن و بیان سخنان سیاسی از یک سو و انتشار استوری از بازیگران فیلم «برادران لیلا» و حضور دو تن از مردان متهم به آزارگری در این استوری، آغازگر انحراف در جنبش می‌تو بود و برخی چنین تعبیر کردند که علیدوستی برای جلب توجه افکار عمومی و به طمع دریافت جایزه از جشنواره کن، سردمداری جنبش می‌تو را می‌کند.

جنبش «می‌تو»، از ترانه علیدوستی تا ریاحی و پورصمیمی

در همین حین و زمانی که حضور سعید پورصمیمی بازیگر ۷۹ ساله «برادران لیلا» روی فرش قرمز کن، موجی از تمجیدها را به همراه داشت، کتایون ریاحی به گفته خودش بعد از ۲۵ سال سکوت را شکست و مدعی تعرض پورصمیمی به او در خانه سینما شد.

لادن طباطبایی بازیگر مهاجرت‌کرده از کشور هم ادعای مشابهی درباره پورصمیمی مطرح کرد. او البته بعداً درباره ادعای خود توضیح داد که تماس فیزیکی در کار نبوده، فقط تعرض کلامی بوده است.

* پس گرفتن برخی امضاها در واکنش به ادعاهای بدون سند

پس از ادعای کتایون ریاحی، تعدادی از زنان سینماگر از جمله مستانه مهاجر، هنگامه قاضیانی، پانته‌آ بهرام و هدی زین‌العابدین در حرکتی اعتراضی، امضای خود را از بیانیه‌ مشهور زنان سینماگر پس گرفتند. انتقاد آن‌ها به اتهام‌زنی به مردان سینماگر بدون ارائه سند و مدرک و پیش از اثبات جرم بود. برخی بازیگران هم معتقد بودند که نهادهای ذی‌ربط نظیر خانه سینما، سازمان سینمایی و قوه قضائیه باید پیشقدم شوند و به این مسائل ورود کنند.

به عنوان نمونه، حمید فرخ‌نژاد در اعتراض به این شیوه از اتهام‌زنی بدون مدرک نوشت: متهم با محکوم تفاوت دارد، هر حرکتی اگر قانون‌مند نباشد منجر به فساد می‌شود، این‌که هرکس بتواند نام شخصی را بدون اثبات جرم و بدون داشتن شرایط دفاع، رسانه‌ای کند از ضعف‌های حرکتی است که می‌توانست مثبت باشد، این نوع عملکرد باعث رواج باج‌گیری و صدمه به اصل هدفی می‌شود که برای امنیت جامعه ما و در همه زمینه‌های شغلی لازم است، لطفا هوشیارتر عمل کنید تا این حرکت تبدیل به تفریح بیماران جنسی و باج‌گیران فضای مجازی نشود، قانون را محور قرار بدهیم اگر قصدمان تبلیغ و یادآوری خود فراموش‌شده‌مان و احیانا باج‌خواهی نیست.

پانته‌آ بهرام، بازیگر سینما و تلویزیون هم گفت: من به یک بخش این حرکت در روزهای گذشته به‌شدت معترض هستم و احساس می‌کنم جنبشی که داریم، در حال بدل شدن به ضدخودش است. من متوجه نمی‌شوم اسم بردن از آدم‌ها به شکل واضح و رودررو چه کمکی به جنبش ما خواهد کرد؟ قرار نیست چون آزار دیدیم، آزار بدهیم! قرار نیست شبیه آدم‌های انتقام‌جو عمل کنیم. ما قرار نیست روان دیگران را اعدام کنیم، چون خودمان آسیب دیدیم. از ابتدا هم قرار این نبود. ما می‌خواستیم جلوی این اتفاقات را بگیریم. اسم بردن از آدم‌ها نه‌تنها کمکی به ماجرا نمی‌کند بلکه ما به‌جای همکاری، شبیه آدم‌هایی می‌شویم که داریم مقابله می‌کنیم. خواهشم این است که ماجرا را شخصی نکنید و بگذارید به شکل خصوصی‌تری مشکلات‌مان را حل کنیم.

ترانه علیدوستی هم در واکنش به متنی انتقادی با عنوان «ای کاش جا نمی‌زدید» نوشت: در حال انجام یک کار حقوقی ماندگار هستیم و هیچ حاشیه‌ای جلوی آن را نخواهد گرفت. اساسنامه ماه‌ها زمان می‌برد چون بر خلاف واکنش‌ها و نقدهای اینستاگرامی، کاری هیجانی و یک‌شبه نیست.

* حرف نسنجیده رائفی‌پور 

اما در این میان، یک توییت نسنجیده از علی‌اکبر رائفی‌پور، صدای هنرمندان را درآورد. او نوشت: با توجه به آمار بالای تجاوز و تعرض جنسی در سینما و افشاگری‌های روزانه این جماعت دوزاری علیه هم، به نظر میاد اگر کسانی که بهشون تجاوز نشده اعلام کنند کاربردی‌تر باشه.»

محمدحسین قاسمی تهیه‌کننده سینما در واکنش به رائفی‌پور چنین نوشت: تعمیم مسائل عده‌ای اندک در سینما به کل فعالین شریف این عرصه یا از سر حماقت و عداوت شماست یا رشد یافته فضایی هستید که تجاوز امری عادی و روزمره برایتان است. زین پس بر خلاف گذشته‌ات قبل از نشخوار هر سخنی به محتوای آن توجه کن.

هادی حاجتمند، کارگردان سینما هم با انتشار تصاویری از سردار قاآنی در پشت‌صحنه فیلم سینمایی «اشنوگل» با موضوع شهدای غواص نوشت: ادای احترام می کنم به سینمای پاک و غیور انقلاب اسلامی ایران. اگر فسادی بوده، در همه کارها این ممکن است، و دلیل نمی شود یک نفر که تصور همه‌چیزدانی دارد، اجازه دارد به همه ما توهین کند. با یک جستجوی ساده در نت شما با عمق نظرات «آقا» [رهبر انقلاب] درباره سینما آشنا می‌شوید.

به نظر می‌رسد جنبش می‌تو برای رسیدن به سرمنزل مقصود و دور ماندن از قضاوت‌های طعنه‌آمیز، به جای افشاگری‌های بدون پشتوانه، باید به دنبال اقدامات قانونی باشند.

در آخرین بیانیه نمایندگان زنان سینماگر هم این موضوع به چشم می‌خورد. آن‌ها تأکید کرده‌اند که به جای افشاگری در حال تدوین یک آیین‌نامه هستند و نوشته‌اند: ما از این به بعد هیچ روایتی را منتشر نخواهیم کرد چون اساساً صلاحیت راستی‌آزمایی و انتشار روایت‌ها را نداریم. ما همراه راویان خواهیم بود تا زمانی‌که شکایت خود را به شکل مستدل در کمیته‌ای که در حال طراحی سازوکار آن هستیم مطرح کنند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جنبش «می‌تو»، از ترانه علیدوستی تا ریاحی و پورصمیمی

جنبش «می‌تو»، از ترانه علیدوستی تا ریاحی و پورصمیمی بیشتر بخوانید »