راهبرد معاصر

چرایی حمایت ابوظبی از تل‌آویو

چرایی حمایت ابوظبی از تل‌آویو


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، قریب به چهار سال پیش امارات به همراه بحرین اقدام به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی کردند. در آن دوران بسیاری از تحلیلگران بر این اعتقاد بودند پیمان ابراهیم نقطه آشکارسازی روابط ابوظبی- تل‌آویو است. در دو دهه اخیر اماراتی‌ها با دنبال کردن توسعه اقتصادی و تبدیل شدن به قطب تجارت منطقه‌ای سعی کردند خطوط قرمز سنتی کشور‌های منطقه را کنار بگذارند و برای تبدیل شدن به بخشی از چرخه عرضه جهانی به سمت توسعه روابط راهبردی با رژیم صهیونیستی حرکت کنند.

پس از عملیات «طوفان الاقصی» بسیاری از کشور‌های مسلمان (حتی اعضای پیمان ابراهیم) اقدام به کاهش یا تعلیق روابط اقتصادی با رژیم صهیونیستی کردند، اما به نظر می‌آید محمد بن زاید آل نهیان، رئیس امارات تصمیم گرفته است مسیر متفاوتی را دنبال کند.

ستون فقرات روابط راهبردی امارات و رژیم صهیونیستی همکاری‌های امنیتی و توسعه روابط تجاری است. امارات به دلیل قرار گرفتن در آبراه مهم خلیج فارس نقش مهمی در تجارت دریایی و ارتباط میان دو قاره آسیا و اروپا ایفا می‌کند.

نکته جالب توجه آنکه امارات و رژیم صهیونیستی به دلیل داشتن موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی مورد توجه قدرت‌های بزرگ همچون آمریکا، چین و هند هستند. به عنوان نمونه، هر سه قدرت بزرگ به دنبال کسب امتیاز‌های بلندمدت در بنادر جبل علی، حیفا یا اشدود هستند. پس از صلح ابراهیم، ابوظبی و تل‌آویو به بخشی از پروژه‌های غرب در منطقه غرب آسیا بدل شدند. کریدور امنیت غذایی «I۲U۲»، آیمک و کریدور زمینی دبی- حیفا نمونه‌هایی از همکاری امارات با صهیونیست‌ها برای حفظ موقعیت این رژیم در بازار‌های جهانی است.

برهمین اساس یکی از دلایل اصلی تداوم روابط راهبردی ابوظبی- تل‌آویو درهم تنیدگی منافع هر دو بازیگر در پروژه‌های کریدوری است.

پس از امضای توافق نامه تجارت آزاد میان امارات و رژیم صهیونیستی و حذف یا کاهش تعرفه‌ها تا ۹۶ درصد، حجم روابط تجاری میان دو طرف به شکل قابل توجهی افزایش یافت. به گزارش مجاهدت از «عرب نیوز»، حجم روابط تجارت میان ابوظبی و تل‌آویو در سال ۲۰۲۲ میلادی به بیش از دو برابر و به رکورد ۲.۵۶ میلیارد دلار رسیده است. 

طبق آمار منتشر شده از سوی سفارتخانه رژیم صهیونیستی در امارات، حجم روابط دو طرف در سال ۲۰۲۱ میلادی تنها ۱.۲۲ میلیارد دلار بود. در سال ۲۰۲۲ میلادی عمده محصولات صادراتی رژیم صهیونیستی به امارات عبارت بودند از؛ الماس (۴۹۳ میلیون دلار)، محصولات هوایی (۳۴.۳ میلیون دلار) و باتری (۳۰.۲ میلیون دلار). در سوی مقابل عمده محصولات صادراتی امارات به رژیم صهیونیستی عبارت بودند از؛ الماس (۵۳۵ میلیون دلار)، شمش‌های آهن (۳۰۱ میلیون دلار) و گندم (۱۰۴ میلیون دلار).

در چشم انداز روابط امارات و رژیم صهیونیستی هدف گذاری کوتاه مدت رقم ۱۰ میلیارد دلار تا ۲۰۲۷ میلادی اعلام شده است. سرمایه گذاری مشترک و متقابل دیگر حلقه وصل امارات و رژیم صهیونیستی است. به عنوان نمونه در سال ۲۰۲۰ میلادی بانک‌های مرکزی دو طرف اقدام به تعریف شیوه نامه‌های بانکی و مالی کردند.

علاوه بر این، امضای قرار داد میان بزرگترین بانک دبی و بانک بو علیم رژیم صهیونیستی سبب کاهش خطر سرمایه گذاری، تسهیل نقل و انتقال و تأمین مالی شد. خرید ۲۲ درصد سهام میدان گازی تامار به ارزش ۱ میلیارد دلار در دسامبر ۲۰۲۱ و مبادله پترولیوم ابوظبی نشانه روابط راهبردی میان این دو عضو پیمان ابراهیم است. عوامل فوق سبب می‌شود رخداد‌هایی همچون جنگ غزه یا افزایش تنش‌های میان محور مقاومت و رژیم صهیونیستی موجب عقب نشینی طرف اماراتی از توسعه روابط با رژیم صهیونیستی نشود.

علاوه بر این، در یک دهه اخیر اماراتی‌ها برای ایجاد موازنه در برابر ایران، ترکیه و قطر سرمایه گذاری گسترده‌ای در حوزه نظامی، امنیتی و رسانه‌ای انجام دادند و حال امیدوارند با بازکردن پای نیرو‌های امنیتی و شرکت‌های جاسوسی رژیم صهیونیستی به منطقه خلیج فارس بتوانند به بخشی از نگرانی‌های امنیتی خود در قبال همسایه‌های شمالی پاسخ دهند.

البته تجربه جنگ یمن این نکته را به ابوظبی یادآوری کرده است، اگر موشک‌ها و پهپاد‌های مقاومت به سمت امارات به پرواز درآیند، سامانه‌های پدافندی رژیم صهیونیستی نمی‌توانند به صورت مؤثر وارد درگیری شوند و امنیت این کشور را حفظ کنند. شاید به همین دلیل در چهار سال گذشته حکام امارات دست دوستی به سمت تهران دراز کردند و به شدت نگران واکنش تند ایران و محور مقاومت هستند.

اجازه ندادن ابوظبی به سنتکام برای استفاده از پایگاه الظفار با هدف ضربه زدن به پایگاه‌های مقاومت در عراق و سوریه نشان دهنده تغییر رویکرد این شیخ نشین در سال‌های اخیر است.

با وجود این، به نظر می‌آید نگرانی‌های امنیتی مشابه در قبال ایران و همچنین پیوند راهبردی میان بخش دولتی و خصوصی امارات سبب شده است این امارت نشین علاقه‌ای به قطع یا کاهش روابط با تل‌آویو نداشته باشد.

بهره سخن

در نظام فکری سران امارات آنچه اهمیت دارد، منافع جهان اسلام یا موضوعات ژئوپلیتیکی نیست، بلکه به دنبال حفظ حداکثری منافع خود در رابطه با قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و بین‌المللی هستند. بر همین اساس کشتار وسیع مردم فلسطین، اعمال سیاست گرسنگی دادن و مشکلات بهداشتی یا تخریب وسیع خانه‌های مردم در نوار غزه به وسیله صهیونیست‌ها در صدر اولویت‌های ابوظبی قرار ندارد.

اماراتی‌ها قصد دارند با ارائه کمک‌های بشردوستانه محدود یا رایزنی در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای برقراری آتش بس موقت، چهره‌ای صلح طلب و میانجی در رسانه‌های بین‌المللی از خود به نمایش بگذارند. با وجود هزینه‌های تبلیغاتی امارات برای فرار از موضوع همکاری با رژیم صهیونیستی، به نظر می‌آید انفعال و گاهی کمک‌های ابوظبی به این رژیم (مانند ایجاد خط کریدور زمینی دبی – حیفا) سبب شده است نام این کشور در زمره متحدان تل‌آویو ثبت شود.

منبع: راهبرد معاصر

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرایی حمایت ابوظبی از تل‌آویو بیشتر بخوانید »

دلایل شکست سیاست‌های بایدن در حوزه انرژی

دلایل شکست سیاست‌های بایدن در حوزه انرژی


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، جلسات استماع کنگره در هفته گذشته به دنبال بررسی اشتباه بزرگ دولت جو بایدن در سیاست‌های حوزه انرژی برگزار شد، زیرا رویکرد نادرست تولید انرژی آمریکا را مختل، رشد اقتصادی را ضعیف، موقعیت کشور را به عنوان بزرگترین صادرکننده گاز طبیعی مایع (LNG) جهان تهدید و اعتبار راهبردی واشنگتن را میان دوستان و دشمنانش به خطر می‌اندازد.

این جلسات با هدف همسو کردن مجموعه عجیبی از یاران سیاسی ازجمله لیبرال دموکرات‌های مصمم به حمایت از اوکراین و جمهوری‌خواهان محافظه‌کار طرفدار گسترش صادرات گاز طبیعی مایع برگزار شد.

بازی با کارت محیط زیست

اواخر ژانویه جنیفر گرانهولم، وزیر انرژی ایالات متحده مجموعه‌ای از اقدامات جدید بخش LNG را اعلام کرد. در همین راستا، پروژه‌هایی که پیش‌تر تکمیل شده بودند یا رو به اتمام هستند، ازجمله چندین پایانه صادراتی بزرگ در تگزاس و لویزیانا برای مدت نامحدودی متوقف خواهند شد.

صرف نظر از ادعای کاخ سفید، این اقدام سیاسی است. زیرا محبوبیت پایین بایدن در ماه نوامبر باعث نگرانی شده است و به همین دلیل مدیران کمپین وی تصمیم گرفته‌اند با بازی کارت محیط زیستی، نظر جناح چپ را جلب کنند. طرفداران محیط زیست در سال‌های اخیر نفوذ فزاینده‌ای در کنگره و فراتر از آن داشته‌اند که نشانه‌ای از افزایش نفوذ سیاسی نسل Z است.

با وجود این، صرف نظر از مزایا و معایب اقتصادی یا زیست محیطی، این راهبرد صرفاً به سیاست بد انرژی و سیاست خارجی نامناسب دولت بایدن مربوط است که صادرات را محدود می‌کند و سهم قابل توجهی از رشد تولید ناخالص داخلی ایالات متحده را کاهش خواهد داد.

ایالت‌هایی که بایدن بیش از همه به آن‌ها نیاز دارد ازجمله پنسیلوانیا، میشیگان، اوهایو، ویرجینیا، جورجیا و کارولینای شمالی نسبت به این رویکرد بدبین هستند.

هرچند نظرسنجی‌های مهم استدلال می‌کنند رأی‌دهندگان دموکرات به‌ویژه جوان‌تر، طرفدار محدود کردن صادرات گاز طبیعی مایع هستند، اما بعید است افزایش مشارکت دموکرات‌ها کاهش رأی‌دهندگان مستقل و ایالت‌های گاز شیل را جبران کند.

پاس گل به مسکو و تهران

فراتر از سیاست‌های حزبی، این اقدام منافع ژئوپلیتیکی آمریکا را به ویژه در اروپا تضعیف می‌کند. پس از عملیات نظامی ویژه روسیه، اروپا واردات گاز از این کشور را در سال ۲۰۲۲ تقریباً ۱۰۰ میلیارد متر مکعب کاهش داد و بسیاری از آن را با واردات گاز طبیعی مایع جایگزین کرد. این موضوع باعث تضعیف متحدان اروپایی ایالات متحده به نفع روسیه می‌شود. افزایش قیمت گاز به تورم ناشی از انرژی در اروپا منجر شده است و احتمالاً تولیدکنندگان اروپایی را به کاهش تولید به دلیل قیمت بالای برق مجبور کند.

به همین دلیل اروپایی‌ها نگران هستند. کل مصرف گاز در اتحادیه اروپا حدود ۳۵۰ میلیارد متر مکعب است و تنها ۳۳ میلیارد متر مکعب (۸.۵ درصد) از آن در این اتحادیه تولید می‌شود. البته در سال ۲۰۱۵، تولید گاز اتحادیه اروپا حدود ۲۱ درصد از کل مصرف را پوشش می‌داد.

بنجامین لاکاتوس، مدیرعامل گروه MET و تاجر بزرگ گاز طبیعی مایع در سوئیس معتقد است، ۳۰ تا ۵۰ درصد واردات گاز اتحادیه اروپا به صورت گاز طبیعی مایع از منابع مختلف سراسر جهان و به عنوان فردی اروپایی خواستار در پیش گرفتن رویکردی عمل‌گرایانه است. واردات گاز طبیعی مایع بیشتر از ایالات متحده به اروپا با قیمتی مقرون‌به‌صرفه به نفع قاره اروپا خواهد بود.

در دو سال گذشته و در بحبوحه نوسان شدید، ایالات متحده اثر تثبیت کننده‌ای بر بازار‌های جهانی گاز داشت. به همین دلیل اهمیت ایالات متحده افزایش یافت، زیرا اروپا به دنبال تأمین کنندگان جدید گاز و گاز طبیعی مایع برای تقویت امنیت عرضه و کاهش قیمت‌هاست. گاز طبیعی مایع ایالات متحده بخش زیادی از صادرات به اروپا را به ویژه پس از آغاز جنگ اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ به خود اختصاص داد.

بایدن با چرخش به سمت روسیه و متحدانش، پیروزی بزرگی نصیب مسکو کرد، به طوری که این کشور صادرات LNG خود را تا سال ۲۰۳۰ به ۱۰۰ میلیون تن افزایش می‌دهد. باید توجه کرد، مصرف انرژی اختیاری نیست و تقاضای آن نسبتاً بی‌کشش است. همچنین افزایش قیمت انرژی راهی مطمئن برای کاهش محدودیت‌های بودجه روسیه و در نتیجه امکان حمله به اوکراین است. اگر بایدن باور دارد کشور‌هایی مانند هند از تخفیف‌های مسکو استفاده کامل نخواهند کرد، باید دوباره درباره آن بیندیشد.

همچنین در ابعاد وسیع‌تر، این ممنوعیت بر منافع ایالات متحده در جنوب شرقی آسیا و خاورمیانه، از غزه گرفته تا یمن و ایران تأثیر منفی خواهد گذاشت، زیرا کشور‌های واردکننده انرژی در راستای تنوع بخشی به سبد انرژی خود به دنبال روسیه، قطر و ایران خواهند بود.

چرایی نادرستی تصمیم بایدن

تصمیم بایدن در زمینه صادرات گاز حتی از نظر زیست محیطی مناسب نیست. نخست، اینکه گاز طبیعی مایع سوختی انتقالی و تقریباً پاک است و به میزان یک‌ششم نفت و یک‌نهم زغال سنگ آلودگی محیط زیستی دارد و انتشار گاز‌های گلخانه‌ای و در نتیجه آسیب‌های زیست محیطی را به سرعت کاهش دهد.

دوم، گاز طبیعی مایع بار پایه انرژی ارزان و پایدار را در نبود خورشید و باد فراهم می‌کند. باید توجه کرد، منابع تجدیدپذیر همواره در دسترس نیستند. تقاضای انرژی معمولاً در هنگام عصر که انرژی خورشیدی وجود ندارد به اوج خود می‌رسد. به همین ترتیب باد همیشه نمی‌وزد و شدت آن در نوسان است.

در نهایت، اکنون ظرفیت ذخیره‌سازی انرژی مقرون‌به‌صرفه و مقیاس‌پذیر وجود ندارد، زیرا باتری‌های لیتیومی کنونی نسبت به هیدروکربن‌ها چگالی انرژی کمتری دارند. علاوه بر این، افزایش پیشرفت‌ها به زمان نیاز دارد. نصب ده‌ها میلیون باتری صنعتی جدید در سراسر شبکه‌های برق احتمالاً چندین دهه طول بکشد.

در مجموع، انتخاب میان صادرات گاز طبیعی مایع و انرژی سبز نیست، بلکه انتخاب میان صادرات گاز طبیعی مایع آمریکا و صادرات گاز طبیعی مایع قطر، روسیه یا الجزایر و همچنین انتخاب میان گاز طبیعی مایع یا نفت و زغال سنگ است.

ایالات متحده نمی‌تواند نظاره‌گر صادرات گاز طبیعی مایع به وسیله شیشه‌های سبز باشد و دولت باید به این واقعیت بازگردد تا مبادا چشم انداز انتخاب مجدد خود و امنیت انرژی شرکای خارجی آمریکا را نابود کند.

منبع: راهبرد معاصر

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دلایل شکست سیاست‌های بایدن در حوزه انرژی بیشتر بخوانید »

هدف رژیم صهیونیستی از اِشغال جاده «فیلادلفیا» چیست؟

هدف رژیم صهیونیستی از اِشغال جاده «فیلادلفیا» چیست؟


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، جاده صلاح‌الدین معروف به فیلادلفیا گذرگاه مرزی کم عرضی است که مصر را از نوار غزه جدا می‌کند و طبق توافق مصر و رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۷۹ میلادی منطقه‌ای حائل میان مصر و غزه (که آن زمان در اشغال صهیونیست‌ها بود) است.

رژیم صهیونیستی تا سال ۲۰۰۵ میلادی که از غزه عقب نشینی کرد، بر آن جاده سیطره داشت و حال به دنبال اشغال مجدد آن است تا مرز مصر و غزه کاملاً به دست رژیم صهیونیستی بیفتد.

حسن هانی‌زاده، کارشناس سیاست خارجی درباره تازه‌ترین زیاده خواهی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی ناظر بر زیر نظر گرفتن محور فیلادلفیا، توقفگاه جنوبی غزه و واکنش شدید مصر به تل آویو اظهار داشت: جاده فیلادلفیا منقطه رفح را به جنوب غزه متصل می‌کند و به همین دلیل برای مصر و رژیم صهیونیستی اهمیت زیادی دارد. آنچه حائز اهمیت است و دامنه آن به مصر سرایت کرده، بی توجهی قاهره به وقایع غزه و کشتار بی رحمانه مردم غزه است.

وی افزود: بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی بعد از قتل عام بیش از ۲۰۰ هزار انسان مظلوم و بی گناه در غزه قصد دارد همچنان که فلسطینیان را زیر شدیدترین بمباران‌ها قرار داد، بخش قابل توجهی از ساکنان غزه را به سمت صحرای سینا منتقل کند؛ موضوعی که با مخالفت شدید قاهره و شخص عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر مواجه شده است.

کارشناس سیاست خارجی عنوان کرد: فیلادلفیا از جمله مناطق پرجمعیت به شمار می‌رود که انتقال اهالی غزه به آنجا به پیشبرد اهداف، نقشه‌ها و توطئه‌های رژیم صهیونیستی برای اخراج و انتقال ساکنان غزه به رفح و سپس صحرای سینا منجر می‌شود. دولت مصر با اعتراف به اینکه از ماهیت قصد تل آویو خبر دارد، از این موضوع به عنوان خط قرمز امنیت ملی خود یاد کرده است.

هانی‌زاده گفت: تردیدی وجود ندارد دولت مصر در هیچ شرایطی اجازه نمی‌دهد صحرای سینا محل اسکان فلسطینیان و اهالی غزه شود. در صورت تداوم زیاده خواهی‌های نخست وزیر رژیم صهیونیستی دور از ذهن نیست شاهد واکنش‌های نظامی و امنیتی دولت مصر به تل آویو باشیم؛ در این صورت ارتش مصر وارد عمل می‌شود و این موضوع زمینه التهاب بیشتر منطقه و کلید زدن گسترش جنگ را فراهم می‌کند.

کارشناس سیاست خارجی یادآور شد: ورود مصر به جنگ با رژیم صهیونیستی نه تنها برای منطقه و تل آویو، حتی برای آمریکا و جهان خطرناک است و پیامد‌های وحشتناکی به دنبال خواهد داشت، زیرا ممکن است پای کشور‌های دیگری نیز به جنگ باز شود.

وی با بیان اینکه در حال حاضر مصر از هر سو زیر فشار است، افزود: شاهد گلایه جهان عرب و جهان اسلام از دولت مصر به عنوان بزرگترین کشور عربی هستیم که در این مدت چندان به مردم غزه کمک نکرد و حتی موضع گیری خاصی نیز علیه رژیم صهیونیستی نداشت. بی‌تفاوتی دولت سیسی به وقایع غزه باعث تداوم زیاده خواهی‌های نتانیاهو شد، طوری که امروز رژیم صهیونیستی دولت مصر را به شدت زیر فشار قرار می‌دهد تا ساکنان غزه را به صحرای سینا منتقل کند.

هانی‌زاده یادآور شد: با توجه به اتفاق نظر آمریکا و رژیم صهیونیستی مبنی بر کوچاندن مردم غزه به صحرای سینا مصر ناچار خواهد شد به سمت محور مقاومت متمایل شود تا از فشار آمریکایی-صهیونیستی بکاهد. شاید ابراز تمایل دولت مصر برای ارتقای مناسبات خود با تهران در هفته‌های اخیر بیانگر آن باشد که قاهره به شدت زیر فشار آمریکا قرار دارد.

منبع: راهبرد معاصر

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هدف رژیم صهیونیستی از اِشغال جاده «فیلادلفیا» چیست؟ بیشتر بخوانید »

نسل‌کشی در غزه و بازی با کلمات غربی‌ها

نسل‌کشی در غزه و بازی با کلمات غربی‌ها


گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس – حنیف غفاری؛ سران اتحادیه اروپا تمام قد از نسل کشی و جنایت‌های رژیم اشغالگر قدس در نوار غزه حمایت کرده اند. در عین حال، نگرانی‌های اتحادیه اروپا درباره خسارت‌هایی که در آینده ممکن است گریبانگیر تل آویو، واشنگتن و غرب شود، هر روز افزایش می‌یابد. ورود بی محابای صهیونیست‌ها به جنگ زمینی در غزه از سویی و اطلاعاتی که از شکاف جدی میان فرماندهان ارتش رژیم اشغالگر قدس به دستگاه‌های امنیتی غرب مخابره شده است، هزینه‌های بازی اروپا را در زمین تل آویو به شدت افزایش داده است.

در این میان، اروپاییان دست به واژه سازی می‌زنند تا به واسطه آن تا حدودی قدرت مدیریت صحنه را به سود منافع خود و صهیونیست‌ها پیدا کنند، اما جبهه مقاومت و اکثریت قریب به اتفاق افکار عمومی دنیا تسلیم گزاره‌های القایی و کاذب نمی‌شوند.

به تازگی جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنان خود از کلید واژه‌ای با عنوان توقف بشردوستانه حملات رژیم صهیونیستی به غزه استفاده کرد. واقعیت این است، توقف بشردوستانه به معنای آتش بس واقعی نیست و نوعی تاکتیک در راستای آزادی اسیران صهیونیست، بازتعریف مناسبات مخدوش ارتش رژیم صهیونیستی، القای کاذب نوع دوستی اروپاییان و درنهایت، آماده سازی سریع صهیونیست‌ها برای حملات بیشتر (در آینده‌ای نزدیک) علیه نوار غزه است.

اصلی‌ترین دغدغه سیاستمدارانی مانند امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه، ریشی سوناک نخست وزیر انگلیس و اولاف شولتز صدراعظم آلمان نابودی مطلق مقاومت در غزه و تبدیل منطقه به حیاط خلوت رژیم اشغالگر قدس است. اصرار پشت پرده اروپاییان بر ایده کوچ اجباری ساکنان غزه به نقاط دیگر در همین راستا ارزیابی و تحلیل می‌شود.

اتحادیه اروپا که از کشتار بیش از ۳ هزار کودک فلسطینی با عنوان ادعایی «دفاع مشروع صهیونیست‌ها» یاد می‌کند، کمترین دغدغه‌ای درباره ایجاد حاشیه‌ای امن برای زندگی ساکنان نوار غزه نداشته است، ندارد و نخواهد داشت. واژه سازی‌ها و مصداق یابی‌های انحرافی افرادی همچون بورل و دیگر مقام‌های اروپایی نه تنها با هدایت و مدیریت سران کاخ سفید و رژیم صهیونیستی انجام می‌شود، بلکه ترویج آن‌ها از سوی رسانه‌های غربی نیز کاملاً هدفمند شکل می‌گیرد.

حماس و دیگر اضلاع محور مقاومت نسبت به ماهیت واژه سازی‌ها و اهداف پشت پرده آن به خوبی آگاه هستند. خرید زمان برای احیای کالبد بحران زده رژیم اشغالگر قدس با عزم مقاومت در مواجهه تمام عیار برابر اشغالگران مواجه شده و قدرت مانور افرادی همچون بورل و دیگران را سلب کرده است. فراموش نکنیم بخش مهمی از بازی خونین مشترک آمریکا، رژیم اشغالگر قدس و اتحادیه اروپا در نوار غزه معطوف به خلق فرامتن‌ها و الگو‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای جدید حول میدان نبرد شکل می‌گیرد.

آنچه مانع تثبیت چارچوب‌های خطرناک غربی‌ها می‌شود، منظومه مقاومت و قدرت تحلیل بازی دشمن از سوی اضلاع و متعلقات آن است. قطعاً تل آویو و حامیان غربی‌اش در ابعاد فرامتنی جنگ غزه نیز همانند ابعاد عملیاتی و متنی آن بازنده‌ای تمام عیار خواهند بود.

منبع: راهبرد معاصر

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نسل‌کشی در غزه و بازی با کلمات غربی‌ها بیشتر بخوانید »

ریل‌گذاری صحیح روابط ایران و امارات

ریل‌گذاری صحیح روابط ایران و امارات


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی که به ابوظبی سفر کرده بود، در دیدار محمد بن زاید آل نهیان، رئیس دولت امارات اظهار داشت: با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران و امارات، می‌توانیم به قطب بزرگ اقتصادی دنیا تبدیل شویم و این فرصت میان دو کشور به واسطه روابط دوجانبه و عضویت در بریکس وجود دارد.

رئیس دولت امارات نیز گفت: از جمهوری اسلامی ایران بابت اعزام سفیر به امارات و توسعه روابط تشکر می‌کنم. گاهی شرایط بین‌المللی باعث دوری کشور‌ها می‌شود که باید در این زمینه راهکاری برای قرابت بیشتر پیدا کنیم. در این میان اعزام سفیر جدید ایران به ابوظبی انگیزه بیشتری به توسعه روابط می‌دهد.

ابوالفضل ظهره وند، کارشناس مسائل سیاسی درباره توسعه همکاری‌های ایران و امارات در گفت‌وگویی اظهار داشت: یکی از موضوعات مهم در رابطه میان ایران و امارات این است که این کشور شریک دوم تجاری ایران به شمار می‌رود و نقش مؤثری در دور زدن تحریم‌ها داشته است.

وی افزود: با توجه به اینکه امارات فاقد ظرفیت‌های اقتصادی درون زاست و حلقه واسط تجاری و اقتصادی به شمار می‌رود، به گونه‌ای که حتی بخشی از روابط ایران با چین از کانال امارات می‌گذرد، توسعه ارتباطات با این کشور می‌تواند تأمین کننده بخشی از نیاز‌های ضروری کشور باشد.

کارشناس مسائل سیاسی درباره توسعه مطلوب روابط اقتصادی و سیاسی ایران با امارات عنوان کرد: اگر به دنبال توسعه روابط تجاری، اقتصادی و حتی سیاسی با امارات هستیم، باید بهترین مسیر ممکن مشخص و انتخاب شود تا در ورود به مسیری درست بتوان توسعه روابط را با توجه به ظرفیت‌های دو کشور به پیش برد.

ظهره وند گفت: موضوع اقتصاد جدای از سیاست نیست؛ به دلیل اهمیت این موضوع که مناسبات اقتصادی و سیاسی باید توأمان دنبال شوند، چنانچه امارات خواستار توسعه روابط جدی با ایران است باید برای توسعه تجارت خارجی خود ظرفیت و فضای لازم باز کند. امارات علاوه بر داشتن برنامه درست تجاری لازم است موضوع امنیت خلیج فارس را به صورتی اساسی بپذیرد و در فضایی جمعی در کنار کشور‌های تأثیرگذار بر حفظ امنیت خلیج فارس اقدامات مرتبط با خود را انجام دهد.

کارشناس سیاست خارجی یادآور شد: توسعه ارتباطات میان ایران و امارات زمانی کلید زده می‌شود که امارات نقش سازنده‌ای در روابط دوجانبه ایفا کند، زیرا امارات نیازمند افزایش همکاری با ایرانی است که در حوزه‌های مختلف ظرفیت‌های ویژه‌ای مانند قدرت مهندسی مطلوب و فناوری‌های مدرن علمی و نظامی دارد.

ظهره وند افزود: توسعه روابط اقتصادی ایران و امارات به سرمایه گذاری‌های مشترک وابسته است که دو کشور با اهداف همراستا باید دنبال کنند، ضمن اینکه ایران باید سهمی از بازار امارات داشته باشد.

کارشناس سیاست خارجی گفت: امارات باید مسیر‌های لازم را برای انتقال کالا‌های ایرانی به مقاصد مختلف در کشور‌های دیگر باز کند، رابطه میان ایران و امارات نباید صرف واردات باقی بماند و مواد خام ایران در امارات بسته بندی شود.

کارشناس امور منطقه توضیح داد: بی تردید وابستگی اقتصادی دوجانبه می‌تواند مفهوم توسعه را شکل دهد، در غیر این صورت وابستگی یکجانبه در مراودات اقتصادی به نفع هیچ کشوری نیست. به همین دلیل انتظار می‌رود ارتباطات تجاری و اقتصادی میان دو کشور به همکاری متقابل منتهی تا همکاری مشترک به سرمایه گذاری امارات در ایران، دایر شدن کارخانه‌های مشترک و مشخص شدن سهم بازار جهانی برای دو طرف منجر شود.

ظهره وند یادآور شد: با توجه به اینکه امارات رابطه و سهم خوبی در اقتصاد بین المللی دارد، انتظار می‌رود در روابط اقتصادی و تجاری گذشته اش با ایران بازنگری جدی کند تا از شکل گذشته خارج شود، یعنی انتظار می‌رود این کشور در بخش‌های پولی و بانکی نقش درستی در اقتصاد ایران ایفا کند.

وی تأکید کرد: داشتن دستور کار روشنی برای برنامه ریزی و ارائه تعریف درست از توسعه روابط در بخش‌های مختلف با امارات بسیار مهم است، زیرا نباید در حد اظهارات میان مسئولان دو کشور باقی بماند. ایران و امارات باید نقش ویژه‌ای در اقتصاد یکدیگر ایفا کنند. علاوه بر این، لازم است امارات از ادعا‌های بی ربط درباره برخی موضوعات مرتبط و متعلق به ایران دست بردارد تا بتوان به صورت درست در مسیر توسعه روابط گام‌های بلندی برداشت.

منبع: راهبرد معاصر

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ریل‌گذاری صحیح روابط ایران و امارات بیشتر بخوانید »