راهپیمایی

راهپیمایی مردم تهران در محکومیت حرکات هنجارشکنانه اخیر

راهپیمایی مردم تهران در محکومیت حرکات هنجارشکنانه اخیر



مردم استان تهران در محکومیت این حرکات مذبوحانه روز جمعه یکم مهرماه بعد از اقامه نماز جمعه در شهر تهران راهپیمایی خواهند کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حجت الاسلام والمسلمین سید محسن محمودی صبح پنجشنبه ۳۱ شهریور ماه در جمع خبرنگاران طی سخنانی در خصوص اتفاقات اخیر خاطرنشان کرد: بار دیگر دست پلید استکبار و بدخواهان نظام شکوهمند اسلامی به صورت آشکارا در حوادث اخیر کشور نمایان گردیده و در پی فتنه انگیزی جدیدی علیه انقلاب و مردم مظلوم و مقاوم ایران اسلامی هستند، غافل از اینکه این ملت، ملت امام حسین (ع) و ملت حماسه ۹ دی بوده و همان ملتی است که در تشییع سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی عزیز آن شکوه جاودانه تاریخ را خلق کرد. 

رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان تهران عنوان کرد: از عموم مردم بصیر و انقلابی استان تهران دعوت به عمل می آید با شرکت پرشور، مقتدرانه و دشمن شکن خود در راهپیمایی ها بار دیگر بصیرت مثال زدنی و غرورآفرین خویش را به رخ بدخواهان انقلاب اسلامی و میهن عزیزمان بکشانند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

راهپیمایی مردم تهران در محکومیت حرکات هنجارشکنانه اخیر بیشتر بخوانید »

تصاویر/ راهپیمایی جاماندگان اربعین حسینی در مسیر مزار شهدای ارومیه

تصاویر/ راهپیمایی جاماندگان اربعین حسینی در مسیر مزار شهدای ارومیه


 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تصاویر/ راهپیمایی جاماندگان اربعین حسینی در مسیر مزار شهدای ارومیه بیشتر بخوانید »

گرهی که بسته ماند و بختی که باز نشد

در ره منزل لیلی



راهپیمای حسین در این عمل، در واقع از خداوند می‌خواهد که آنچه بر حسین رفته و امام مظلوم به آن مفتخر گردیده است را به او هم نصیب کند. یعنی یک حرمان خودخواسته متعالی.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: یادکرد اربعین از اختصاصات سیدالشهدا، حضرت ابی‌عبدالله‌الحسین علیه‌السلام است و مشابه آن درباره هیچ نبی یا امام دیگر وجود ندارد.

روز اربعین روز «زیارت» امام حسین علیه‌السلام است و از آنجا که اولین زیارت که در اولین اربعین صورت‌گرفته توسط زائری از صحابه نامدار حضرت رسول صلوات‌الله‌علیه بوده و بسیاری از اخبار پس از رحلت را به این صحابی داده است ـ

نوع عمل جابر برای زیارت شهید عطشان کربلا که شامل راهپیمایی، غسل، ندبه و توسل می‌باشد، مورد امضا قرار گرفته است. بنابراین شیعه در تاریخ تلاش کرده تا با پیروی از روش جابر، یاد و نام امام مظلوم خویش را زنده نگه دارد.

یکی از موارد زیارت اربعین «پیاده‌روی» و به عبارتی «راهپیمایی» است. در راهپیمایی و پیاده‌روی نوعی «شیفتگی توأم با حزن» وجود دارد؛ نوعی سرگشتگی سوگوارانه و تمنای آنچه بر محبوب گذشته بر خویشتن را در ذات خود دارد؛ یعنی «طلب».

راهپیمای حسین در این عمل، در واقع از خداوند می‌خواهد که آنچه بر حسین رفته و امام مظلوم به آن مفتخر گردیده است را به او هم نصیب کند. یعنی یک حرمان خودخواسته متعالی و به قول لسان‌الغیب؛

در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن

شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

این راهپیمایی خود را به بلا افکندن برای رسیدن به محبوب است و در واقع تمثیلی هر چند بسیار ناقص از وضعی است که بر محبوب و معشوق گذشته است. کاروان حسینی واحه به واحه در بیابان پیش رفت و در هر منزلگه خبری پرخوف و خطر رسید و ندایی که بازگردید و وعده‌هایی به کاروانسالار که تو شهید و خاندانت اسیر می‌شوند و او و «آن کاروان» سر بازگشت نداشتند و به پیش می‌رفتند تا به «کرب‌وبلا» برسند.

هیچ نداند بلا، واله و شیدای دوست

ورنه کجا سر برد، سر نه سزاوار اوست

خار مغیلان و زخم طعنه را از مکه تا کربلا بر خویش هموار کردند و در «کربلا» تن به تیغ سپردند و خم به ابرو نیاوردند و رضا به قضایی شدند که معشوق رقم زده بود.

حالا شیعیان همان‌ها که خلق شدند از طینت کربلائیان، در اربعین به راه افتاده‌اند و با ذکر حسین حسین واحه به واحه می‌پیمایند تا به خاک خونرنگ کربلا برسند و حائر حسینی را در بغل بگیرند و تو گویی این امتداد همان کاروان است که در آن شیرخوارگان و سالخوردگان هرکدام نقشی داشتند و نیمروزی تا جریان تاریخ را عوض نمایند و عوض نمودند.

امروز خبری جذاب‌تر از خبر اربعینیان برای دنیا نیست. دنیا این راهپیمایی را خیلی «رندانه» می‌داند، بزرگ‌ترین راهپیمایی تاریخ و بزرگ‌ترین «سرسپردگی آزادگان»، سینه‌زنان ستم‌سوز، معاصران حضور و راهگشایان امام غائب. در این راهپیمایی، عاشورا به مهدویت و ظهور اتصال پیدا کرده است؛ مانوری از عملیاتی که قطعاً در پیش است. مشت‌ نمونه خروار.

برای اربعین، زیارتی مقرر و نشانه‌ای از شیعه‌گری خوانده شده، مثال نماز شب و نماز فریضه و جهر به بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. زیارت اربعین، نشانی از زمان غیبت صغری دارد و به نیمه قرن سوم بازمی‌گردد و شیخ مفید آن را در «مسارالشیعه» روایت کرده است. در این زیارت خطاب به سالار شهیدان آمده؛ «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَهًِْ وَحَیْرَهًِْ الضَّلالَهًِْ…» و جان خود را در راه تو داد تا بندگانت را از (گرداب) جهالت و نادانی و سرگردانی گمراهی برهاند.

ای خوش عاشقی که سر معشوق دارد و عشقش عاشق‌پرور و در یک کلام «پدر عاشق امت» است.

چه خوش باشد به وقت یار دیدن

بـسی دلـخسته را مقصد رسیدن

این فقره می‌گوید اگر حسین نباشد، بندگان در عین بندگی ممکن است گرفتار جهل و گمراهی شوند بی‌آنکه راه نجاتی داشته باشند. وجه دیگر این است که کار امت از جهل و گمراهی به کجا رسیده بود که جز با شهادت و اسارت آل‌الله اصلاح نمی‌شد.

در فقره دیگر زیارت اربعین گفته شده «…حَتَّی سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ…» در راه طاعت تو خونش بر زمین ریخت و حریم او شکسته شد. کربلا و عاشورا صحنه بندگی بزرگ‌زادگان بوده است، همان که آن عنصر لعین گفت: «تا زانوی اسبم طلا دهید که من پسر شاه‌ پرده‌دار را کشته‌ام». کسی در کربلا به خاک در افتاد که در افلاک بود.

بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد

اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد

و در فقره دیگر زیارت اربعین آمده «وَ جاهَدْتَ فی سَبیلِهِ حَتّی اَتیکَ الْیَقینُ» و تو در راه او مجاهده کردی تا آنگاه که مرگ تو را در ربود. این یعنی از همان چهارم هجری که زاده شد تا ۶۱ که با چهره خونین، خدا را ملاقات کرد، در جهاد بوده، در زمان پیامبر، در رکاب پدر و در رکاب برادر و این همه در یک افق صورت گرفت.

بنابراین جهاد و جد و جهد او با «خدا» شناخته می‌شود و نه در مصاف با پلیدی که به پیکارش آمده بود. بدین سبب او در آخرین لحظه که زمان انتها درجه مصائب اوست، از رضا و تسلیم صحبت کرد نه از جفا و ستم و این راه را از تولد تا مرگ بی‌وقفه پیمود.

در فقره‌ای دیگر آمده «وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللهُ أُمَّهًًْ سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ به» پس لعنت خدا بر آن که تو را کشت و لعنت خدا بر آن که بر تو ستم روا داشت و لعنت خدا بر امتی که این شرح را شنید و به آن رضایت داد. آنان که امام را در کربلا با آن وضع به شهادت رساندند ـ که کسی را مثل آن پیش نیامده بود، آن‌گونه که امام مجتبی علیه‌السلام به برادرش فرمود: «لا یَوْمَ کَیَوْمِکَ» ـ فقط آنان نبودند که نیزه و شمشیر کشیدند و اسب تاختند، امتی بودند و هستند که به این رسم تن سپردند و در برابر آن تسلیم شدند. اینها مردمان یک شهر و یک مملکت و یک زمان نبودند، همه کسانی بودند و هستند که سر به کار خویش می‌گیرند و حسین‌ها را در برابر یزیدها تنها می‌گذارند.

در فقره دیگر آمده است: «أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَهًِْ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَهًِْ [الطَّاهِرَهًِْ] لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیَّهًُْ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیَابِهَا» من گواهم که تو نوری بودی از پدرانی بلندمرتبه و مادرانی پاکیزه که دوره جاهلیت، که به انواع نجاسات آلوده بود، به آنان سرایت نکرده و بر آنان لباس‌های ناپاک نپوشانده بود. آنان که در حریم کبریا وارد شدند تا صاحبان حل و حرم را غارت کنند، حقیرانی بودند که نام و نشان جاهلی‌شان جز عار و نکبت و تن‌پوششان جز دنائت و پستی نبود. آنان شب‌پره‌هایی بودند که طاقت نور را نداشتند و در پی سیاهی و تباهی بودند. اینها کجا و پیامبرزادگانی که جز پاکی در آنها راه نداشت! آن هم پاکی تکوینی که هرگز رخدادها با هر سختی و حوادث با هر پستی آنان را کدر نمی‌کرد: «إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ أَهلَ‌البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا» واقعه کربلا مصاف این نور با آن نار بود.

در فقره دیگری از این زیارت آمده است: «وَ أَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیَابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ» گواهم که خود به شما مؤمنم و می‌دانم بازمی‌گردید و دوره شما آغاز می‌شود آنچنان که قوانین و معارف دینی می‌گویند و نیاز من جز این نیست و می‌گویم دلم تسلیم دلتان و کارم ادامه کارتان است.

شیعه ادامه حسین است که اگر نباشد شیعه نیست. شیعه می‌داند کار امام و یارانش در ظهر یا عصر عاشورا به پایان نرسیده است کما اینکه کار آنان از صبح عاشورا یا اول محرم شروع نشده است. کار حسین و یاران او آغاز شده است، آنان بازمی‌گردند. من یقین دارم پس دلم با دل او یکی است و کارم جز کار او نیست. راه دیگری ندارم و به راه دیگری نمی‌روم.

این حقیقت اربعین و راهپیمایی آن است، می‌روند تا برسند؛ چون جای‌ماندگانی که به اختیار نمانده‌اند، خواب نرفته و دچار اشتباه نشده بودند، مانع داشتند و حالا که برداشته شده به راه افتاده‌اند تا برسند. کمی دیر شده اما راه باقی و مقصد معلوم است.

بله هنوز خوف و خطر هم هست ولی آن که منتظر است به خوف و خطر فکر نمی‌کند؛ به وصال می‌اندیشد و برای منتظر هر صدایی در اطراف، تداعی صدای پای یار می‌کند و هر کورسویی برای او افقی از رسیدن است. بنابراین می‌رود و می‌رسد و آرام می‌گیرد و لذا گفته‌اند در قلب مؤمن از حسین نوری است که هرگز خاموش نمی‌شود.

در دیده من نوری است همواره همو بینم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

در ره منزل لیلی بیشتر بخوانید »

۴۰ هزار دست‌سازه نمدی پیشکش کودکان عزادار حسینی

۴۰ هزار دست‌سازه نمدی پیشکش کودکان عزادار حسینی


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، پویش «نذر اربعین» ذیل برنامه «لشکر حسین (ع)» ویژه پیاده‌روی جاماندگان و عزاداران اربعین حسینی در شهر تهران در دو بخش برگزار می‌شود.

در بخش اول این پویش، روز پنج‌شنبه ۱۷ شهریور ماه ۲هزار نفر از بانوان داوطلب در میدان امام حسین (ع) برای ساخت دست سازه‌هایی نمدی ویژه کودکان گرد هم می‌آیند. در این پویش ۴۰هزار عروسک با نام‌های حنیف و حنیفا توسط بانوان داوطلب تولید می‌شود که این محصولات در مسیر راهپیمایی روز اربعین بصورت رایگان به کودکان شرکت‌کننده اهدا خواهد شد.

پویش «نذر اربعین» از ساعت ۱۷ تا اذان مغرب میزبان بانوان داوطلب در رده سنی ۱۵ تا ۳۵ سال است. علاقه‌مندان می‌توانند برای کسب اطلاعات بیشتر به کانون بانوان فرهنگ‌سرای محل سکونت خود مراجعه کنند.

پویش «نذر اربعین» علاوه بر برنامه ذکر شده با مراسم عزاداری، قرائت زیارت عاشورا، نوازندگی نی و دشتیخوانی و… پذیرای مخاطبان است.

بخش دوم این پویش مرتبط با پخت نذری اربعین توسط بانوان داوطلب است که تمایل دارند با پخت نذری و یا توزیع آن در این مراسم مشارکت کنند. این نذورات در روز راهپیمایی اربعین در ۱۴ نقطه در بین زائران شهر تهران توزیع می‌شود. علاقه‌مندان برای شرکت در این پویش می‌توانند به سامانه nazr.farhangsara.ir مراجعه کنند یا با سامانه تلفنی ۱۸۳۷ تماس بگیرند.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

۴۰ هزار دست‌سازه نمدی پیشکش کودکان عزادار حسینی بیشتر بخوانید »

مداحی شهید حججی در پیعده روی اربعین

مداحی شهید حججی در پیاده روی اربعین


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از اصفهان، رسم زیبای پیاده‌روی اربعین در سال‌های اخیر جایگاه ویژه‌ای در زندگی شهدای مدافع حرم و شهدای مدافع امنیت داشته است، به‌طوری که بسیاری از این شهدا که این روزها در کنار اربابشان روزی‌خور سفره الهی هستند، با پای پیاده از هر دیاری راهی کربلا می‌شدند و در آن جا شهادت را از خدا طلب می‌کردند. شهید محسن حججی، یکی از این شهدا است که در پیاده‌روی اربعین حضور یافت.

 «سر صبح و در آن شلوغی جمعیت، ماشین کرایه پیدا نمی‌شد. مجبور شدیم بریزیم بالای تریلی‌هایی که آمده بودند زوار را جابه‌جا کنند. گردوخاک بالای تریلی در برابر سردی هوا قابل اغماض بود.

سرهایمان را توی هم فرو کرده بودیم و مثل لک‌لک می‌لرزیدیم. محسن تسبیح تربتش را دور انگشتانش می‌چرخاند و ذکر می‌گفت. نیم ساعتی گذشت، سرش را آورد نزدیکم و گفت: چقدر همه ساکتن! گفتم خوب تو یه چیزی بخون. ناامیدی خفیفی دوید توی چشمانش و گفت: یه وقت دیدی همراهی‌مون نکردن.

گفتم: امتحانش ضرر نداره.

انگار از قبل پیش‌بینی کرده بود. دفترچه‌ای از جیبش بیرون آورد. از روی همان مداحی‌ها شروع کرد به خواندن، کم‌کم بقیه هم جمع شدند عقب تریلی و سینه زدند و نوحه را تکرار کردند. از تریلی که پیاده شدیم، یک ون گرفتیم که ببردمان نجف. سریع رفت نشست جلو کنار دست راننده. دست و پا شکسته با راننده عربی حرف زد و کرایه را طی کرد.

زود باهاش پسرخاله شد و گوشی‌اش را وصل کرد به ضبط ماشین. عشق کرده بود که می‌تواند تا خود نجف مداحی نریمانی را گوش کند. راننده که متوجه نمی‌شد، ولی با شور مداحی گاز می‌داد و می‌رفت به محسن گفتم قطع کن تا ما رو به کشتن نداده! وقتی پیاده شدیم، ۱۰ هزار تومان اضافه به راننده داد که مدیونش نباشیم.

گفت: شاید زبونش رو درست متوجه نشده باشیم.

ساعت ۱۰ شب رسیدیم نزدیکی حرم. همه هم دفعه اولمان بود، می‌رفتیم زیارت اربعین. اصلاً راه و چاه را نمی‌دانستیم. مستقیم رفتیم سمت حرم. بچه‌ها گفتند: شام هم نخوردیم چه کنیم؟ محسن دستی به ریش پرپشتش کشید و گفت: خدا بزرگه، خودش جور می‌شه. ورودی حرم که رسیدیم.

گفت: من می‌شینم پای کوله‌ها و کفش‌ها شما برید زیارت و بیایید بعد هم من می‌رم.

تنهایی ایستاد پای وسایل. وقتی از زیارت برگشتیم بوی قورمه سبزی خورد زیر دماغمان. یکی با نایلونی پر از بسته‌های غذا آمد طرفمان. محسن با چهل‌من خنده گفت: اینم غذا! دیگه چی می خواید؟

جایی برای خواب پیدا نکردیم. رفتیم داخل صحن حضرت زهرا (س) وسط آن شلوغی که همه کیپ تا کیپ خوابیده بودند، هرکدام یک وجب جا پیدا کردیم. دم صبح که بیدارمان کردند، دیدم محسن پتویش را انداخته است، روی من. وقتی افتادیم در مسیر پیاده‌روی به سمت کربلا، از همان ابتدا شروع کرد به خواندن دعای عهد. فراز به فراز می‌خواند که ما هم تکرار کنیم. چقدر روی پرچمش حساس بود که همه جا روی کوله‌اش نصب باشد.

ساعت به ساعت دفترچه مداحی‌اش را بیرون می‌آورد و می‌خواند. سه چهارتایی با هم سینه می‌زدیم و می‌رفتیم. هر موقع جایی می‌نشستیم تا نفسی تازه کنیم، تند تند خاطرات سفر را در دفترچه زرد رنگش ثبت می‌کرد شب‌ها هم می‌گفت حلقه بزنیم و با هم سوره واقعه را بخوانیم. با اینکه زیاد اهل شکم نبود، نمی‌توانست از موکب‌هایی که فلافل می‌دادند، دل بکند.

غروب روز سوم رسیدیم کربلا، گنبد حرم حضرت ابوالفضل (ع) را که دیدیم، اشکمان جاری شد. محسن شروع کرد به خواندن زیارت نامه حضرت ابوالفضل (ع). قرار شد موکبی را پیدا کنیم برای اسکان و بعد برویم زیارت. جوانی ایرانی که دید داریم سرگردان می‌چرخیم، پرسید: دنبال موکب می‌گردید؟ با خوشحالی گفتیم: بله از روی کارتی کروکی موکب صاحب‌الزمان (عج) جهرم را به ما نشان داد.

محسن با دوربین گوشی‌اش از آن عکس گرفت. پرسان پرسان آنجا را پیدا کردیم. ظرفیت موکب تکمیل بود؛ ولی راه‌مان دادند. بعد از شام بچه‌ها بلند شدند بروند حمام. محسن گفت: نه اگه با همین گردو غباری توی راه بریم زیارت بهتره!

فردایش مریض شد: سرماخوردگی و تب و لرز شدید.

یک روز کامل توی موکب، از زیر پتو بیرون نیامد. ما برایش سوپ می‌گرفتیم و می‌آوردیم. آخر شب بود که روی پا شد. تک و تنها رفت حرم و برگشت.

با بچه‌ها داشتیم برنامه برگشت را می‌چیدیم. پیشنهاد داد که حتماً شب جمعه را بمانیم. می‌گفت: این همه راه کوبیدیم اومدیم کربلا. حیفه شب زیارتی آقا از دستمون بره. با این حرفش دل همه را راضی کرد. می‌خواستیم شب جمعه با هم برویم زیارت. ما را قال گذاشت. خودش تنهایی رفت گوشه دنجی پیدا کرد برای زیارت. در حرم هرچه گشتیم پیدایش نکردیم. صبح که به موکب برگشتیم، سر ساعتی که قرارمان بود، رسید با یک عالمه مهر و تسبیحی که برای سوغاتی خریده بود.»

منیع: کتاب سربلند به روایت محمدعلی جعفری

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مداحی شهید حججی در پیاده روی اربعین بیشتر بخوانید »