قائممقام حزب اعتماد ملی میگوید: در توافقات بینالمللی، تضمین ابدی معنا ندارد و از برجام هم نباید چنین توقعی داشت.
به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت: اسماعیل گرامیمقدم در روزنامه اعتماد مینویسد: «دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد/ تکیه بر عهد تو باد صبا نتوان کرد»؛ حافظ شیرین سخن این عبارات را به کار میگیرد تا از سستعهدی، عدم قطعیت و ناپایداری جهان سخن بگوید.
برخی دلواپسان و مخالفان برجام در داخل به بهانه عدم ارایه تضامین لازم از سوی آمریکا و اروپا در شیپور مخالفت با برجام، خروج از NPT و پایان همکاریهای بینالمللی میدمند. دلیل اینکه این دسته از مخالفان روی ارایه تضامین لازم سفت و سخت پافشاری میکنند در خوشبینانهترین حالت، ناشی از آن است که اشراف و دید عمیقی نسبت به توافقنامههای بینالمللی و مراودات جهانی ندارند.
بررسی تحلیلی قراردادهای دوجانبه و چندجانبه ایران و سایر کشورها نشان میدهد که هرگز نمیتوان تضامین عینی و غیرقابل خدشهای را مطالبه کرد.
وی میافزاید: «هیچ تفاهمی صددرصد نیست و هیچ عقل سلیمی نباید توقع تضامین قطعی از قراردادهای بینالمللی را داشته باشد. قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر میان ایران و عراق و قراردادهای صدام با کویت نیز نمونههای منطقهای چنین بدعهدیهایی است. بنابراین اگر سیاستمدار یا حاکمیتی قصد داشته باشد تضامینی برای ابدی بودن توافقها دریافت کند، امکانپذیر نخواهد بود.در این شرایط سیاستگذاران و تصمیمسازان کشور باید با اولویت قرار دادن منافع ملی کشور به سمت احیای برجام حرکت کنند.حتی اگر برجام نشد، یک توافق ۵ ساله یا ۲ ساله میتواند در دسترس قرار بگیرد تا خطرات به تعویق افتند. این در حالی است که قبل از انتخابات ۱۴۰۰ برخی افراد و جریانات دولت قبل را مینواختند و اعلام میکردند که اقتصاد و معیشت کشور را به تحریمها گره نمیزنند. امروز باید از این افراد پرسید که همه آن وعدهها چه شد و چرا نتوانستهاند، مشکلات اقتصادی را حل و فصل کنند؟
این تحلیل، چند سوال را به ذهن متبادر میکند:
۱- چرا دولتمردان مدعی تدبیر و حامیان آنها هرگاه مطالبه تضمین درباره توافق با آمریکا میشد، میگفتند «امضای کری تضمین است» و «امکان ندارد آمریکا زیر تعهدش بزند و نمیتواند این کار را بکند؟». این ادعاهای خلاف واقع، از سر بیسوادی بود یا عامدانه، برای فریبکاری؟
۲- اگر از ضمانت تعهدات آمریکا اطمینان نداشتند (که هیچ اعتمادی نبود و تجارب خلاف آن را میگفت) چرا همه امتیازات هستهای در زمینه اوراق کردن ۱۵ هزار سانتریفیوژ از ۱۹ هزار سانتریفیوژها، ارسال ۹۷۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده از مجموع ۱۰ هزار کیلوگرم به خارج و بسنده کردن به ۳۰۰ کیلوگرم، بتنریزی راکتور اراک، توقف تولید سانتریفیوژهای پیشرفته و… را به شکل یکطرفه و قبل از روز شروع اجرای برجام واگذار کردند؟ و دست طرف ایرانی را در مقابل عهدشکنیهای آمریکا خالی کردند؟
۳- اگر نقض برجام در همان دولت اوباما و با اعمال تحریمهای متنوع مانند تحریمهای ویزا و سیسادا و آیسا آغاز شد و بعدها به تحریمهای کاتسا توسعه یافت، باید پرسید اساسا برجام (به معنای لغو تحریمها) چه زمانی دارای تضمین حداقلی بوده است؟
۴- بدون حل مسئله تضمین و سرنوشت عبرتانگیز مرگ برجام یا تعیین تکلیف چکهای برگشتخورده آن، چرا باید توافق دیگری را قبول کرد و حال آنکه آمریکا حاضر نیست تضمین معتبری ارائه کند؟ آیا دغدغه امثال گرامیمقدم (که مدتی هم پس از فتنه سبز) فراری بود و در خارج از کشور حضور داشت، لغو تحریمهاست، یا برگرداندن آمریکا به برجام و دسترسی دادن به مکانیسم ماشه (بازگرداندن خودکار تحریمها)؟!
۵- مشکلات امروز اقتصادی، به خاطر گره زدن مسئولیت به برجام است، یا اصرار یک دولت به مدت ۸ سال برای معطل گذاشتن همه مسئولیتها و توقف تولید و انباشتن مشکلات مدیریتی قابل حل؟!
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس به نقل از رئیس سازمان انرژی اتمی گفت: هدف این سازمان تولید ۸ هزار مگاوات برق یا احداث نیروگاه هستهای است ضمن اینکه تا یک سال آینده استارت راکتور IR۲۰ اراک خواهد خورد.
به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، مصطفی نخعی سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در تشریح جزئیات جلسه امروز (یکشنبه ۱۱ مهر) این کمیسیون اظهار داشت: در این نشست محمد اسلامی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی حضور داشت.
وی افزود: از آنجا که باید بیشتر به مباحث صنعتی، حرفهای، فنی و تخصصی صنعت هستهای توجه شود و از نگاه صرف سیاسی و امنیتی به این موضوع پرهیز کرد در این جلسه به این موضوع تاکید و مقرر شد مباحث فنی و تخصصی بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس با بیان اینکه رئیس سازمان انرژی هستهای ضمن ارائه و تشریح اهداف مورد نظر خود در حوزه هستهای، برنامههایی نیز درخصوص توسعه صنعت هستهای ارائه و تولید سوخت نیروگاهی، انرژی، افزایش و متنوعسازی کاربرد پرتوها و تحقیق و توسعه را به عنوان ۴ محور اصلی کار سازمان انرژی اتمی معرفی کرد همچنین مقرر شد؛ این محورها در اختیار کمیسیون قرار گیرد تا در جلسات بعدی به تفصیل مورد بررسی قرار گیرد.
نخعی گفت: به گفته اسلامی هدفگذاری سازمان انرژی اتمی در حوزه تولید انرژی بر روی تولید ۸ هزار مگاوات برق یا احداث نیروگاه هستهای گذاشته شده است و به موازات آن برنامه مشخصی برای تولید سوخت نیروگاهی دارند.
نخعی خاطرنشان کرد: رئیس سازمان انرژی اتمی همچنین خبر داد؛ تا یک سال آینده استارت راکتور IR۲۰ اراک خواهد خورد.
وی با بیان اینکه متعادل کردن بهای برق اتمی مانند انرژیهای تجدیدپذیر درخواست رئیس سازمان انرژی اتمی از کمیسیون انرژی بود، گفت: از آنجا که قیمت برق تجدیدپذیرها وضعیت بهتری نسبت به برق اتمی دارند به همین دلیل درخواست ایجاد تعادل میان نرخ برق انرژی اتمی و تجدیدپذیرها مطرح شد تا به صرفهتر باشد، درواقع بهای برق باید اصلاح شود تا صرفه لازم را برای تولید برق هستهای ایجاد کند.
به گفته وی، تولید ۸ هزار مگاوات برق هستهای و تولید سوخت نیروگاهی نشان میدهد صنعت هستهای در ایران به عنوان یک فن و تخصص در حال رشد است و به سمت تولید انرژی سوق داده شده است.
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس افزود: از آنجا که یک بررسی اولیه نسبت به اعتراضات مردمی درخصوص افزایش قیمت قبضهای برق در کمیسیون صورت گرفته است، مقرر شد؛ در نخستین جلسهای پیشرو از مسئولان وزارت نیرو مشخصا سازمان توانیر دعوت شود تا درباره دلایل این افزایش قیمت توضیح دهند و درصورت بروز اشتباهی، حق مردم به آنها بازگردانده شود.
سرویس جهان مشرق – دورهی مسئولیت «رابرت مکایر» (مشهور به «راب مکایر») سفیر انگلیس در ایران، بهزودی به پایان میرسد و «سایمون شرکلیف» جایگزین او خواهد شد. در گزارش پیش رو مروری سریع بر سابقهی مکایر در تهران میکنیم؛ سفیری که به دنبال یک جنجال روی کار آمد و خودش در ایران عامل جنجال شد.
«رابرت مکایر» که به «راب مکایر» نیز مشهور است، سفیر انگلیس در ایران است که به زودی دورهی مسئولیتش به پایان میرسد (+)
مکایر اردیبهشتماه سال ۱۳۹۷ با انتشار توئیتی به زبان فارسی و عکسی از خودش و خانوادهاش، از سفر به تهران و آغازبهکارش در سفارت انگلیس در ایران خبر داد[۱]. سفیر جدید انگلیس مدعی شد: «مشتاقانه منتظرم تا به منظور تقویت روابط دو جانبه و روی موضوعات بسیار مهمی که در مقابل ایران و منطقه قرار دارند با دولت جمهوری اسلامی ایران کار کنم.»
«به اتفاق خانواده ام و با هیجان زیاد وارد تهران شده ام تا ماموریت جدید خود را شروع کنم. مشتاقانه منتظرم تا به منظور تقویت روابط دو جانبه و روی موضوعات بسیار مهمی که در مقابل ایران و منطقه قرار دارند با دولت جمهوری اسلامی ایران کار کنم.»؛ توئیت مکایر به زبان فارسی دربارهی آغاز به کارش در ایران (+)
مکایر که پیش از اعزام به تهران در ماه آوریل سال ۲۰۱۸، فارسی را یاد گرفته بود[۲]، بلافاصله پس از آنکه روی کرسی سفارت انگلیس در ایران احساس راحتی کرد، مشغول به کار شد. خردادماه سال ۹۷ به صرف شلهزرد، میزبان «تعدادی از دوستان و همکاران ایرانی و غیرایرانی مسلمان خود برای صرف افطار» بود؛ اقدامی که «یک رویداد جدید برای سفارت» انگلیس به شمار میرفت. سفیر جدید انگلیس البته به فارسیِ دستوپاشکسته هم دربارهی این مراسم توئیت کرد[۳]؛ هرچند از مهمانانش نامی نبرد[۴].
«خوشحالم از اینکه مهمان نوازِ تعدادی از دوستان و همکاران ایرانی و غیر ایرانی مسلمان خود برای صرف افطار در این هفته بوده ایم. این یک رویداد جدید برای سفارت بود.»؛ توئیت مکایر به فارسی دستوپاشکسته دربارهی مراسم افطار سفارت انگلیس در ایران (+)
آغاز یک رابطهی نامیمون
مکایر که یک ماه قبل از خروج آمریکا از برجام ساکن تهران شده بود، خیلی زود مأموریت وقتکشی و معطلسازی ایران را آغاز کرد. ماه مرداد سال ۹۷، همزمان با تقدیم استوارنامهاش به حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، در واکنش به استقبال روحانی از گسترش روابط با لندن، با طرح این ادعا که دولت انگلیس از اجرا و تداوم برجام حمایت میکند، گفت: «امروز تلاش گستردهای میان کشورهای اروپایی برای حفظ برجام بهویژه در زمینهی اقتصادی برقرار است که بیسابقه بوده است.» وی ادامه داد: «ما به دنبال توسعهی هرچه بیشتر روابط و مناسبات با ایران هستیم و معتقدیم حل مشکلات و بحرانها تنها از طریق گفتوگو و دیپلماسی امکانپذیر است[۵].» تکتک این ادعاها، چنانکه در ادامهی این گزارش خواهیم دید، دروغ از آب درآمدند: از بیارادگی انگلیس و اروپا برای حفظ یا احیای برجام گرفته تا توقیف غیرقانونی نفتکش حامل نفت ایران به دستور لندن.
تقدیم استوارنامهی «رابرت مکایر» سفیر انگلیس، به حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، در سال ۹۷ [دانلود]
بازیگردانی یک سفر مرموز
شاید اولین مأموریت جدی مکایر در ایران را بتوان بازیگردانی سفر «نورمن لامونت» سیاستمدار باسابقهی انگلیسی و کارگزار خاندان یهودی «روتشیلد» (یا «راتسچایلد») به تهران و دیدار وی با فعالان اقتصادی دولتی و غیردولتی ایران دانست. اگرچه دستورکار سفر لامونت به ایران ظاهراً اقتصادی عنوان میشد، اما شواهد نشان میدهد وی یکی از کانالهای اصلی روابط میان دولت حسن روحانی با دولت انگلیس و دیگر دولتهای اروپایی است[۶].
«رابرت مکایر» (راست) سفیر انگلیس در تهران، در مراسم تبریک سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به حسن روحانی (دوم از راست)، رئیسجمهور ایران، در سال ۹۸ (+)
وعدهی سر خرمن به دولت روحانی
مکایر سال ۱۳۹۸ یکی از تبلیغاتچیهای پروژهی شکستخوردهی «ابزار حمایت از تبادلات تجاری» موسوم به «اینستکس» بود[۷]؛ «ابزار ویژهی مالی»ای که قرار بود برجامِ بدون آمریکا را نجات بدهد، اما در عوض، ایران را ماهها معطل خود کرد. ایجاد یک سازوکار اروپایی برای دور زدن تحریمهای آمریکا از همان ابتدا یک «فرمول معیوب» بود، اما با تبلیغات افرادی مانند مکایر، متأسفانه دولت حسن روحانی به این سازوکار دل بست و ماهها طول کشید تا به این نتیجه برسد که اروپا بدون آمریکا قادر به حفظ برجام نیست؛ واقعیتی که مشرق از روز اول آن را به دولت گوشزد کرده بود.
دومین افطاری سفارت انگلیس به «خواص مجهولالهویه» و «معلومالحال»
مکایر که طبق برخی گزارشهای موجود، همکاریهای گستردهای با سازمان جاسوسی انگلیس، امآی۶، داشته است[۸]، از ترفندهای روباهصفتانهی دولت متبوعش هم غافل نبود. وی ماه رمضان سال ۱۳۹۸ شمسی با برگزاری مراسم افطار در سفارت انگلیس در تهران، میزبان برخی از «همکاران دولت، بخش خصوصی، و دیگر دیپلماتها» بود که البته نام آنها اینبار هم افشا نشد[۹].
جشن تولد ملکهی انگلیس به هزینهی ایرانیها
مکایر البته همان سال، مهمانی دیگری هم در سفارت انگلیس ترتیب داد که اینبار چاشنی تحقیر و توهین را به آن اضافه کرد. طبق شنیدهها، مکایر که قرار بود جشنی را به مناسبت تولد ملکهی انگلیس در سفارت این کشور برگزار کند، گفت نمیتواند پول مالیاتدهندگان انگلیسی را در ایران هزینه کند و خود ایرانیها باید هزینهی این مراسم را بپردازند[۱۰]. به همین منظور، سفارت انگلیس، ایمیلی را برای مدعوین ارسال کرد و از آنها خواست هر کدام بین ۱۰۰۰ تا ۲۵۰۰ پوند برای حضور در این مهمانی بپردازند[۱۱].
کارت دعوت جشن تولد ملکهی انگلیس در سفارت این کشور در تهران در سال ۹۸ (نام مدعو از این تصویر حذف شده است) (+)
ایمیلی که برای دعوت از مهمانها ارسال شده و شرایط حضور در مراسم، از جمله پرداخت هزینه، در آن قید شده است (مشخصات هویتی مدعو از این تصویر حذف شده است) (+)
بختِ مکایر، ۲۵ خرداد ۹۸ به یکباره برگشت. در پی اقدام دولت انگلیس به اتهامزنی به ایران دربارهی حمله به دو نفتکش در دریای عمان، مکایر به وزارت خارجهی ایران احضار شد و مراتب اعتراض شدید تهران به دولت و وزارت خارجهی انگلیس به او ابلاغ گردید[۱۲]. اما این احضار، صرفاً سرآغاز تلخیِ روابط میان مکایر و ایرانیها بود.
برخورد عجیب با رسانههای ایرانی
سفارت انگلیس در تهران، اواسط تیرماه سال ۹۸، در برخورد با رسانههای ایرانی افتضاح بزرگی به بار آورد[۱۳]. در حالی که از رسانههای ایرانی برای حضور در «جلسهی توجیهی» مکایر با موضوع برجام دعوت شده بود، محدودیتهای عجیب و غریبی برای این رسانهها وضع شده بود: «سفیر انگلیس، تنها یک بیانیه به زبان انگلیسی و بدون امکان ترجمه و بدون حضور مترجم همزمان سفارت، قرائت خواهد کرد؛ هیچ خبرنگاری اجازه همراه داشتن ضبط صوت نخواهد داشت؛ هیچ عکاسی اجازه حضور در برنامه را ندارد و خبرنگاران هم اجازه پارک خودرو در مجموعه سفارت را نخواهند داشت[۱۴].» این برخورد زننده، نهایتاً منجر به تصمیم برخی از رسانهها برای تحریم کامل این نشست خبری شد[۱۵].
توضیحات «رابرت مکایر» سفیر انگلیس در ایران، دربارهی مراسمی به میزبانی مشترک بریتانیا و کانادا با موضوع اهمیت «آزادی رسانه» [دانلود]
رفتوآمد به وزارت خارجهی ایران
پس از اقدام جبلالطارق به توقیف یک نفتکش حامل نفت ایران به درخواست و با پشتیبانی انگلیس[۱۶]، مکایر، ۱۳ تیر ۹۸، برای بار دوم در عرض یک هفته به وزارت خارجهی ایران احضار شد[۱۷]. اما این پایان کار نبود، مکایر برای بار سوم[۱۸] و چهارم[۱۹] هم راهی وزارت خارجه شد و توضیحاتی را دربارهی توقیف نفتکش مذکور ارائه داد؛ هرچند تمام این مراجعهها در نتیجهی احضار نبودند[۲۰]. این در حالی است که مکایر در اکانت توئیتری خودش تمامقد از اقدام جبلالطارق دفاع[۲۱] کرد[۲۲].
کوهِ اینستکس موش زایید!
مکایر که قبلاً با آبوتاب از اینستکس حمایت کرده و گفته بود «علاقه نسبت به این موضوع [اینستکس، در انگلیس] بسیار قوی است و تمامی تلاشها به سمت عملی کردن آن است»، پس از آنکه کمکم معلوم شد خبری از عملی شدن اینستکس نیست، اینبار صراحتاً گفت: «اینستکس قرار نیست تمام مشکلات اقتصادی ایران را حل کند… همچنین اینستکس راهی برای تشویق کمپانیهایی نیست که به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند با ایران کار کنند، اما ما میخواهیم این کار را بکنند.» وی در عین حال دوباره مدعی شد که انگلیس خواهان اجرای توافق هستهای است و حتی دربارهی اینکه «ایران اجرای برخی تعهدات خود را متوقف کرده» اظهار نگرانی کرد، چراکه از دید او «آنچه شما از جانب اروپا میبینید، اراده و تداوم قابلتوجه در اجرای برجام است[۲۳].»
توضیحاتی درباره «اینستکس»؛ سازوکاری که اروپاییها میگفتند قرار است برجام را از فروپاشی نجات بدهد [دانلود]
حدود یک ماه پس از تنشهای دریایی میان ایران و انگلیس، لندن به «مأموریت بینالمللی امنیت دریایی در خلیج [فارس]» پیوست که اقدامی تحریکآمیز علیه ایران و گامی در جهت بیثباتی آبهای جنوبی ایران به شمار میرفت. با این وجود، مکایر با انتشار یک توئیت، تلاش کرد اوضاع را عادی جلوه دهد[۲۴]: «وزیر امور خارجهی بریتانیا تأکید کرده است که رویکرد بریتانیا نسبت به ایران تغییری نکرده است، و اینکه با ایران برای کاهش تنشها و پشتیبانی از برجام همکاری خواهد کرد[۲۵].»
رآکتور اراک، یکی از منفعتهای برجام است!
پس از سفر هیأتی از انگلیس و چین به ایران، در مهرماه سال ۹۸، برای مذاکرات فنی دربارهی پروژهی مدرنسازی اراک، مکایر ضمن استقبال از این هیأت، ادعا کرد «همکاریهای غیرنظامی هستهای» یکی از مهمترین منفعتهای برجام برای ایران است. اشارهی مکایر به رآکتور اراک در حالی بود که همکاریهای آمریکا و انگلیس با ایران برای بازطراحی رآکتور اراک، به سال ۹۴ برمیگشت که در قلب این رآکتور بتن ریخته شد و طرفهای مقابل متعهد به مدرنسازی آن شدند. اما با گذشت چهار سال، انگلیسیها کاری جز وقتکشی نکردند؛ تا جایی که سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران گفت اگر روند بازطراحی رآکتور اراک همچنان کُند پیش برود، به سراغ رآکتور قدیمی میرویم[۲۶]. مکایر علاوه بر رآکتور اراک، دربارهی گرد هم آمدن «بهترین متخصصان هستهای دنیا» برای کمک به ایران و عزم انگلیس برای اجرای تعهدات برجامیاش هم حرفهایی زد که البته امروز میدانیم صرفاً در همان حد بودند: حرف[۲۷].
«رابرت مکایر» سفیر انگلیس در تهران میگوید همکاری هستهای بین بریتانیا و ایران یکی از مزایای برجام است [دانلود]
فرار رو به جلو
با نزدیک شدن به پایان سومین مهلت ۶۰ روزهای که ایران به طرفهای باقیمانده در برجام داده بود تا به تعهدات خود عمل کنند، مکایر در صحبتهایی که بهوضوح فرار رو به جلو بود، گفت: «در هفتههای آینده تصمیمات مهمی دربارهی آیندهی برجام پیش روی ایران خواهد بود. ما میخواهیم این تفاهمنامه باقی بماند.» وی در عین اینکه مدعی شد طرفهای اروپایی برجام به تعهدات خود در برجام عمل کردهاند[۲۸]، اعتراف کرد: «البته میدانیم که خروج آمریکا از برجام ضربهی بزرگی به این تفاهمنامه وارد کرده است و واقعاً نمیتوان تأثیر تحریمها را برطرف کرد[۲۹].»
سال نو؛ دروغهای نو
مکایر دیماه سال ۹۸، همزمان با آغاز سال جدید میلادی (۲۰۲۰)، ابراز امیدواری کرد که این سال، سال حل چالشهای دشوار بین ایران و جامعهی بینالملل باشد؛ مثلاً برجام. سفیر انگلیس لحن خود را کمی تندتر هم کرد و مدعی شد «اقدامات ایران در زمینهی هستهای [گامهای تهران در جهت کاهش تعهداتش در واکنش به خروج آمریکا و بدعهدی اروپاییها]، برای جامعه بینالملل نگرانکننده است.» مکایر بدون اشاره به تداوم وقتکشی و بیعملی اروپا در قبال تعهدات هستهایش مانند برقراری دسترسی ایران به نظام بیمهای، بانکی و خدمات پیامرسانی مالی (از جمله اتصال به سوئیفت)[۳۰]، گفت اقدامات ایران، برجام را در معرض خطر بزرگی قرار میدهد[۳۱].
اظهار امیدواری «رابرت مکایر» وزیر خارجهی انگلیس در تهران، دربارهی آغاز سال ۲۰۲۰ میلادی [دانلود]
احضار مجدد به وزارت خارجهی ایران
سالی که مکایر اظهار امیدواری کرده بود با حل چالشهای بینالمللی همراه شود، با اقدام جنونآمیز ترامپ و حمایت کامل دولت انگلیس از ترور شهید سلیمانی، شهید ابومهدی المهندس و همراهان آنها آغاز شد. پس از انجام این عملیات تروریستی، مواضع نخستوزیر و وزرای خارجه و دفاع انگلیس، بار دیگر احضار راب مکایر به وزارت خارجهی ایران را ایجاب کرد؛ جایی که مکایر تذکر داده شد، دفاع دولت انگلیس از اقدام ترامپ (که به اذعان کارشناسان بینالمللی و حتی صاحبنظران آمریکایی، خلاف قوانین بینالمللی بود)، میتواند به معنای شراکت لندن در این جنایت باشد[۳۲].
دستگیری در تجمع اعتراضی
احتمالاً سال ۲۰۲۰ برای مکایر بدتر از این نمیتوانست شروع شود. کمتر از یک هفته پس از احضار مکایر به وزارت خارجه دربارهی مسئلهی شهادت سردار سلیمانی، که بیشتر تقصیر دولت انگلیس بود، اینبار خودِ مکایر دست به یک اشتباه فاجعهبار زد. پس از شلیک موشک و سقوط هواپیمای اوکراینی بر فراز تهران، عدهای مقابل دانشگاه امیرکبیر تجمع کردند و بعضاً شعارهایی علیه نظام جمهوری اسلامی سر دادند. در این میان، خبر عجیبی (که البته شاید دربارهی سفیر انگلیس بعید یا غافلگیرکننده نبود) پخش شد: مکایر در این تجمع در حالی که مشغول عکسبرداری و فیلمبرداری از معترضان بوده، دستگیر شده است[۳۳]. گفته میشود سفیر انگلیس صرفاً ۱۵ دقیقه پس از دستگیری آزاد شد[۳۴]، اما حضور او در اعتراضات، آن هم همراه با یک «مستندساز[۳۵]»، مردم و مقامات ایران را بهشدت خشمگین کرد.
فیلمی که ظاهراً لحظات بلافاصله پس از دستگیری مکایر در تجمع اعتراضی و پرسوجو از او را نشان میدهد [دانلود]
دفاع دولت انگلیس از اقدام تحریکآمیز مکایر
پس از انتشار خبر دستگیری مکایر، «دومینیک راب» وزیر خارجهی انگلیس، اقدام ایران را «نقض فاحش قوانین بینالمللی» دانست و گفت: «[ایران] میتواند به حرکت به سمت [تبدیل شدن به] دولت یاغی و انزوای اقتصادی و سیاسیِ متعاقب آن ادامه دهد یا گامهایی را برای کاهش تنشها و تعامل در مسیر دیپلماتیک بردارد[۳۶].» دولت انگلیس حتی از بازنگری در تدابیر امنیتی در سفارتخانهی این کشور نیز خبر داد[۳۷]. در همین حال، خودِ مکایر از اقدامش دفاع و تلاش کرد آن را توجیه کند[۳۸]: «تأکید میکنم که من در هیچ تظاهراتی شرکت نکردم! من به مراسم یادبود افرادی که در سانحهی ناگوار سقوط هواپیمای #PS۷۵۲ بودند رفتم. طبیعی است که نسبت به کشتهشدگان ادای احترام کنم، تعدادی از آنها بریتانیایی بودند. پس از ۵ دقیقه هنگامی که عدهای شروع به شعار دادن کردن [کردند] محل را ترک کردم[۳۹]. من نیم ساعت بعد از ترک محل دستگیر شدم. دستگیر کردن دیپلماتها در هر کشوری غیرقانونی است. اظهارات وزیر امور خارجه بریتانیا @DominicRaab را ملاحظه کنید. ممنون از پیامهای شما که پر از حسن نیت بود[۴۰]».
حضور «رابرت مکایر» سفیر انگلیس، در تجمع اعتراضی مقابل دانشگاه امیرکبیر [دانلود]
«عنصر نامطلوب»
این اقدام نسنجیدهی سفیر انگلیس، در سطح بینالمللی نیز تنشهایی آفرید، در حالی که داخل ایران[۴۱]، صحبت از امکان (و یا حتی لزوم[۴۲]) معرفی سفیر انگلیس[۴۳] به عنوان «عنصر نامطلوب[۴۴]» و درخواست اخراج[۴۵] او از کشور بود[۴۶] و حتی برخی تحلیلگرهای آمریکایی نیز اقدام مکایر را ناقض پروتکلهای دیپلماتیک دانسته بودند[۴۷]، دولت آمریکا[۴۸] ضمن دفاع از اقدام مکایر خواستار عذرخواهی ایران از انگلیس شد؛ اتحادیهی اروپا خواهان کاهش تنشها شد[۴۹]؛ آلمان به شکل کلی از ناآرامی و اعتراضات در ایران حمایت کرد[۵۰]؛ و حتی رژیم صهیونیستی نیز در اینباره موضع گرفت[۵۱]. همهی اینها در حالی بود که انتشار فیلم حضور مکایر در اعتراضات[۵۲] و گزارش رسمی نیروی انتظامی[۵۳]، نشان داد بر خلاف ادعای سفیر انگلیس، وی پس از سر دادن شعار علیه نظام جمهوری اسلامی و توهین به شهید سلیمانی، اقدام به ترک محل نکرده است[۵۴].
توضیحات سخنگوی ناجا دربارهی حضور سفیر انگلیس در تجمع اعتراضی مقابل دانشگاه امیرکبیر و دستگیری او [دانلود]
احضار دوجانبه
اینبار، نهتنها وزارت خارجهی ایران مکایر را احضار و به او یادآوری کرد که «حضور سفرای خارجی در تجمعات غیرقانونی هیچ تناسبی با مسئولیتهای ایشان به عنوان نمایندهی سیاسی کشور متبوع خود ندارد و مخالف مفاد کنوانسیون ۱۹۶۱ روابط دیپلماتیک وین است[۵۵]»، بلکه دولت انگلیس نیز در اقدامی متقابل، «حمید بعیدینژاد» سفیر ایران در لندن را احضار کرد تا مراتب اعتراض بریتانیا نسبت به «بازداشت غیرقابلقبول» سفیرش در تهران را به او ابلاغ کند[۵۶].
آیا مکایر خودش را خیس کرد؟
البته بعید نیست، بخشی از عصبانیت انگلیسیها از اقدام ایران، نتیجهی مقایسهی رفتار جمهوری اسلامی مقابل انگلیس با حکومتهای قبل از انقلاب باشد [جزئیات بیشتر را از اینجا بخوانید]. روی هم رفته، حنای دولت انگلیس دیگر نزد مردم ایران رنگی ندارد؛ هرچه باشد انگلیسیها سابقهی بدترین دخالتها در امور داخلی ایران را در کارنامه دارند[۵۷]. در این مورد هم شواهد نشان میدهد، مکایر نقش فعالی در سازماندهی، تحریک و هدایت اقدامات و شعارهای هنجارشکنانه در تجمع مقابل دانشگاه امیرکبیر داشته و این کار را از درون یک مغازه روبهروی دانشگاه انجام میداده است. بنابراین شاید تعجبی نداشته باشد که طبق برخی گزارشها، آقای سفیر بعد از دستگیری، خودش را خیس کرده است[۵۸]؛ که دستمایهی معترضان به مکایر هم شد، که در اعتراضات خود از تصاویر و شعارهای مربوط به پوشک استفاده کردند یا حتی در بعضی موارد، پوشک واقعی برای سفیر هدیه آوردند[۵۹].
«تقدیم به سفیر انگلیس»؛ یکی از اصلیترین دلایل شهرت «رابرت مکایر» در ایران، ماجرای خیس کردن شلوارش پس از دستگیری مقابل دانشگاه امیرکبیر است (+)
مکایر پس از آزادی از بازداشت نیروی انتظامی ایران، در سفری که «ناگهانی» توصیف شده است[۶۰]، به کشور متبوعش رفت، هرچند این سفر با اطلاع قبلی و طبق ضوابط انجام شده بود[۶۱] و دولت انگلیس نیز آن را «معمولی» توصیف کرده بود. متعاقباً سخنگوی وزارت خارجهی انگلیس اعلام کرد مکایر برای «انجام یک سری مشورتها» به پایتخت کشورش رفته و مجدداً به تهران برخواهد گشت[۶۲]. با این وجود، بیشتر به نظر میآید، مکایر برای «بازخواست[۶۳]» به لندن احضار شده باشد، نه برای «مشورت». کمتر از یک ماه بعد نیز خبر بازگشت مکایر به تهران منتشر شد[۶۴]. این در حالی بود که امید میرفت دستگاه دیپلماتیک دولت روحانی مقتدرانهتر عمل کند و مکایر را به خاطر رفتارش مجازات نماید.
توئیت فارسی دربارهی هنگکنگ!
مکایر بعد از دستگیریاش مقابل دانشگاه امیرکبیر، دیگر خیلی خبرساز نشد. در عین حال، خردادماه سال ۹۹، در اقدامی عجیب به زبان فارسی و از تهران دربارهی مسئلهی هنگکنگ و اقدام دولت چین به «تحمیل قوانین امنیت ملی [به] هنگکنگ[۶۵]» توئیت کرد[۶۶]. سفیر انگلیس حتی با لحنی تهدیدآمیز نوشت: «اگر چین در مورد تصمیم خود تجدیدنظر نکند، برای بریتانیا راهی جز تقویت روابط عمیق تاریخی و دوستی با مردم هنگکنگ نخواهد ماند[۶۷].»
«رابرت مکایر» سفیر انگلیس در تهران، بعد از فراغت از دخالت در امور داخلی ایران، از دفتر کارش در تهران به سراغ دخالت در امور داخلی چین رفت؛ آن هم به زبان فارسی (+)
تلاش انگلیس جهت ایجاد گشایش برای مردم ایران!
مکایر همچنین در ادعایی عجیب دربارهی اینستکس که هرگز فعال نشده بود، گفت انگلیس با همکاری شرکایش تلاش میکند برجام حفظ شود و «اینستکس نیز فعال بماند.» سفیر انگلیس همچنین ادعا کرد که کشور متبوعش از «فشارهای فزایندهی اقتصادی» علیه مردم ایران آگاه است و تلاش میکند تا «یک گشایش [برای ایرانیها] ایجاد شود[۶۸].»
حمایت از حقوق بشر به سبک انگلیس
مکایر تیرماه سال ۹۹ نیز با اشارهای نهچندان تلویحی به موضوع «مجازات اعدام» در ایران، مدعی تعهد انگلیس به «حمایت از حقوق بشر[۶۹]» شد؛ که البته پاسخ درخورش را هم از «سید نظامالدین موسوی»، نمایندهی مجلس ایران، دریافت کرد: «جناب سفیر! میزان تعهد دولت بریتانیا به حمایت از حقوق بشر را در ۱۵۰ سال استعمار هند، کشاندن ۲۰ میلیون انسان سیاهپوست به بردگی و فاجعهی رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی یادآور نمیشوم. همین بمبهایی که با حمایت شما بر سر کودکان غزه و یمن میریزند نشان واضح تعهد شما به حمایت از حقوق بشر است[۷۰].» البته افراد دیگری هم پاسخهای دیگری[۷۱] به این ادعای مکایر دادند[۷۲].
پاسخ «سید نظامالدین موسوی» نمایندهی مجلس ایران (بالا)، به توئیت «رابرت مکایر» سفیر انگلیس در تهران (پایین)، دربارهی حمایت ادعایی بریتانیا از حقوق بشر (+)
بخشی از ادعاهای «رابرت مکایر» سفیر انگلیس در تهران، دربارهی بحران یمن و تلاش لندن برای حلوفصل دیپلماتیک این بحران [دانلود]
و باز هم احضار به وزارت خارجهی ایران
اواخر خردادماه ۱۴۰۰، همزمان با برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در ایران، وزارت خارجهی ایران بار دیگر مکایر را احضار کرد و اینبار دربارهی مشکلاتی به او اعتراض کرد که برای رأیدهندگان ایرانی در انگلیس رخ داده بود[۷۳]. دولت انگلیس که رسانههایش، از جمله بیبیسی، تلاش زیادی برای کمرنگ کردن حضور مردم در انتخابات کرده بودند، در تأمین امنیت حوزههای رأیگیریای که در این کشور برای تحقق حق رأی ایرانیان ساکن انگلیس فراهم شده بودند، کوتاهی کرد[۷۴]. به عنوان نمونه، یک زن ایرانی که قصد رأی دادن در شهر بیرمنگهام انگلیس را داشت، توسط عناصر تروریست مورد حمله و ضربوجرح قرار گرفت[۷۵].
پایان کار آقای سفیر
چنانکه گفته شد، مأموریت پرفرازونشیب رابرت مکایر در ایران بهزودی بالأخره به پایان میرسد و «سایمون شرکلیف[۷۶]» پیشاپیش به عنوان جانشین او معرفی شده است. گزارش مشرق در معرفی شرکلیف را میتوانید از اینجا بخوانید. مشرق به زودی گزارش دیگری را نیز در معرفی سفیر بعدی انگلیس در ایران منتشر خواهد کرد.
مکایر بارها به وزارت خارجه احضار و به خاطر مواضع یا اقداماتش خبرساز شد؛ اما شهرت سفیر انگلیس بیش از همه به خاطر حضورش در یک تجمع اعتراضی بود؛ به عبارت دقیقتر، وقتی بعد از دستگیری «خودش را خیس کرد.»
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کمال احمدی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: ۱۱سال از حماسه عظیم و بهیادماندنی ۹ دی میگذرد. حماسهای که با بصیرت ملت انقلابی و ولایتمدار خلق شد و بساط ۸ ماه فتنهگری و آشوب و جنایت را برچید و کشور را از یک توطئه خطرناک و پیچیده نجات داد.
البته فتنه سال ۸۸ علاوه بر ایراد خسارات جانی و مالی فراوان به مردم و بیتالمال که تا دهها هزار میلیارد تومان برآورد شد، امنیت ملی کشور را هم دچار خدشه کرد که این مسئله اثر کاملاً محسوسی در بخشهای مختلف بهویژه اقتصادی داشت؛ اغلب کسبوکارها بهدلیل نبود امنیت از رونق افتاد، درصد بیکاری بالا رفت، صادرات نزولی شد، نرخ سرمایهگذاری بهشدت کاهش یافت و… و.
علاوه بر اینها فتنه مذکور نقطه آغازی برای تشدید تحریمهای ظالمانه دشمنان این مرز و بوم خصوصاً آمریکاییها شد. به عبارتی اگر خیانت سران فتنه نبود و آنان به قانون تمکین میکردند و با اسم رمز تقلب به آشوب و جنایت دست نمیزدند چهبسا غربیها به این محاسبه غلط نمیرسیدند که با افزایش تحریمها میتوانند پروژه فشار حداکثری را علیه ملت ایران به اجرا گذارند. متأسفانه در همان ایام اعلام شد برخی سران فتنه، چراغ سبزهایی به عوامل خود در خارج از کشور دادهاند تا باعث گسترش فشارها بر ایران شوند که نتیجه آن هم تصویب «قانون جامع تحریمها، مسئولیتپذیری و محرومیت ایران» در کنگره آمریکا بود که شامل تحریم انرژی، تحریم بانکی و تحریم فروش بنزین به ایران شد. البته جرائم نابخشودنی اصحاب فتنه به همین جا نیز ختم نشد و آنان با گستاخی بیحد خود، ضمن حمایت از هتاکان به عاشورای حسینی و عزای سیدالشهداء علیهالسلام آنها را «مردمان خداجو» نامیدند و…
این هتاکی سران فتنه و حامیانشان سبب شد تا تحمل مردم به سر آید و در نهم دیماه سال ۸۸ با حضور در یک راهپیمایی میلیونی خودجوش آن هم در ساعت اداری، حماسهای کمنظیر رقم بزنند و طومار فتنهجویان را در هم بپیچند.
فتنه مذکور با این حماسه تاریخی از بین رفت اما از آنجا که همواره گفته شده که در فتنهها کسانی شعارهای حق را با محتوای باطل مطرح میکنند، لذا پس از پایان فتنه مذکور و از اواخر دولت دهم جریانی به تدریج در کشور شکل گرفت که شعار میداد راهحل مشکلات کشور خصوصاً تنگناهای معیشتی و اقتصادی در مذاکره با آمریکا نهفته است، به تعبیری شعار و تابلوی این جریان حل مشکلات مردم بود اما برای برخی از آنان نسخه درونی این شعار با ادامه همان خیانتی که در فتنه ۸۸ مرتکب شده بودند، تفاوت چندانی نداشت.
این جریان که با روی کار آمدن دولت یازدهم قدرت تام و تمامی یافته بود صراحتا اعلام کرد تنها راهحل مشکلات کشور بستن با کدخدا یعنی همان آمریکاست. جریان مزبور برای نیل به این هدف همچون فتنه ۸۸ بر موج مطالبات و خواستههای مردم سوار شد و شعار داد که «هم چرخ معیشت مردم باید بچرخد هم چرخ هستهای»! انگار این دو با یکدیگر تقابل دارند در حالی که اینگونه نبود اما جریان مذکور به این بهانه مجوز مذاکره با ۵+۱ و در اصل همان کدخدا را گرفت و به تمام راهحلهای داخلی پشت پا زد.
در این میان، کلیت نظام و بهویژه رهبر معظم انقلاب با اینکه هشدار دادند که آمریکاییها و اروپاییها قابل اعتماد نیستند اما برای آنکه حجت تمام شود و بهانهای برای کسی باقی نماند اجازه مذاکره آن هم فقط برای رفع تحریمها را دادند. مذاکرات پس از مدتی به توافقی به نام برجام منتهی شد که سر تا پایش بر ضد منافع مردم بود اما باز هم جریان فوقالاشاره که ظاهرا موج سواران حرفهای بودند بلافاصله به خط شدند و آنقدر این توافق خسارتبار را بزک کردند و فضا را غبارآلود ساختند که همچون فتنه ۸۸ حقیقت ماجرا بر بسیاری از فعالان نظام و مسئولان مشتبه شد و آنها هم به صف تبریکگویندگان برجام پیوستند.
اما هرچه زمان گذشت و غبار این فتنه فرونشست مشخص شد که چه کلاه گشادی بر سر مذاکرهکنندگان رفته است؛ با توافق برجام چرخ هستهای تقریبا از کار افتاد و۱۰ هزار کیلو اورانیوم غنیشده را که ۱۰سال برایش زحمت کشیده بودیم از دست دادیم – ارزش این میزان اورانیوم غنیشده در بازار جهانی بیش از ۱۸ میلیارد دلار برآورد شد- قلب رآکتور اراک را بتن ریختیم، سایت مهم فردو را به مرکزی بیخاصیت تبدیل کردیم، هزاران سانتریفیوژ را از جا کندیم و به انباری فرستادیم تا شاید تحریمها برطرف شود اما زهی خیال باطل زیرا با همه این کارها نه تنها تحریمها برطرف نشد بلکه روزبهروز هم بر دامنه آنها افزوده شد. نکته تلخ ماجرا این بود که تحریمهای فوق از سوی همان رئیسجمهوری در آمریکا اضافه میشد که جریان مورد اشاره چشم امید فراوانی به او داشت و لقب باهوش و مودب را به او داده بود!
البته دلدادگان به غرب با وجود این عهدشکنی آشکار آمریکا باز هم دست از التماس به کدخدا برنداشتند و به جای تکیه به توان داخلی برای خنثیسازی تحریمها فرصتهای ناب زمانی را یکی پس از دیگری به امید غرب از دست دادند.
حالا قریب به ۸ سال از حاکمیت این جریان دلداده به آمریکا و ۴ سال از توافق کذایی برجام میگذرد اما نه تنها چرخ معیشت مردم نمیچرخد بلکه چند برابر ۸ سال پیش لنگتر شده است؛ مثلا طبق گزارشهای مرکز آمار در دولتهای یازدهم و دوازدهم، اقتصاد کشور به مدت ۴ سال با رشد منفی مواجه شد و در مجموع، رشد اقتصادی در هشت سال اخیر به نزدیک صفر رسید.
این برای اولینبار است که در سه دهه اخیر چنین دوران طولانی رشد منفی اقتصادی در کشورمان بهوقوع پیوسته است. در مورد تورم، تلاطمهای زیادی در همه بازارها و قیمتهای کالا و خدمات به وقوع پیوست تا حدی که موجب شد دولت روحانی پس از تجربه سال ۱۳۷۴ دولت سازندگی، رکورددار تورم در ۶۰ سال اخیر لقب بگیرد؛ قیمت مسکن رشد ۶۰۰ درصدی را طی این سالها تجربه کرد و خرید خانه برای بسیاری از آحاد مردم به رویا تبدیل شد، نرخ ارز ۹ برابر سال ۹۰ شد، قیمت پراید از ۱۰۰ میلیون تومان گذشت و…
با وجود این کارنامه اسفبار، متأسفانه باز هم جریان غربزده دست از التماس به کدخدا برنداشته و اینبار هم فرصتهای کشور را معطل آمدن بایدن کرده که نتیجه آن هم قطعا از همین حال معلوم است تقریبا هیچ! تجربه هشت سال اخیر به خوبی نشان داده معطل نگه داشتن اقتصاد به امید این و آن دستاوردی جز گرانی و رکود و بیکاری بیشتر برای کشور ندارد.
با این وصف بهنظر میرسد راه برونرفت از این دور باطل خلاصی ملت از جریان سازشکار با غرب است. خوشبختانه این روزها دیگر حنای این جریان در نزد آحاد مردم رنگی ندارد و به لطف خدا در انتخابات سال آینده با خلق حماسهای کمنظیر همچون ۹ دی و انتخاب دولتی جوان و انقلابی تحریمها یکی پس از دیگری خنثی خواهد شد.