رجال سیاسی

این راهپیمایی ارزانی خودتان آقای ربیعی!/ ناجوانمردی در حق "عفو رهبری"

این راهپیمایی ارزانی خودتان آقای ربیعی!/ ناجوانمردی در حق "عفو رهبری"



برخی حامیان آشوب و فرماندهان فتنه آینده از هم‌اکنون سور و سات لازم را برای رقصیدن در میانه “جشن جنبش آینده” مهیا کرده‌اند…

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

“چون دوست،‌ دشمن است؛ شکایت کجا بریم؟!”

این راهپیمایی ارزانی خودتان آقای ربیعی!

این راهپیمایی ارزانی خودتان آقای ربیعی!/ ناجوانمردی در حق "عفو رهبری"

علی ربیعی، فعال اصلاح‌طلب و سخنگوی دولت اعتدال در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا که گویا در حاشیه راهپیمایی 22 بهمن انجام شده با بیان اینکه انقلاب۵۷ یک ضرورت تاریخی اجتناب‌ناپذیر و نتیجه خواسته‌های انباشت شده چند نسل بود(!) اظهار کرده است: این نگرانی وجود دارد، آنچه که موجب انقلاب شد، بار دیگر در جامعه بازسازی نشود.

او همچنین می‌افزاید: انقلاب باید بتواند مدام آرمان‌ها را بازتبدیل کرده و پاسخگو و حل‌کننده مسائل نوین باشد.

ربیعی در ادامه می‌گوید: زمانی که جریاناتی که هرکدام بخشی از افکار جامعه را نمایندگی می‌کنند، حذف شوند، به طور طبیعی شکاف ایجاد شده و در نهایت به حذف و کنار گذاشتن مردم و سرمایه‌های اجتماعی منجر می‌شود. بنابراین یکی از راه‌های بی‌بدیل جبران این اشتباهات، بازگشت به انتخابات به‌گونه‌ای است که همه بتوانند در آن حضور یافته و سلایق خود را در یک سبد بزرگ بیابند.

این چهره امنیتی اصلاح‌طلب در بخش دیگری از صحبت‌های خود نیز تصریح می‌کند: بیش از ۹۰ درصد از کسانی که در روزهای اول بازداشت شده بودند، بر اساس اطلاعی که من دارم هیچ‌گونه سابقه‌ای نداشتند و این نشان می‌دهد که این صدا، یک صدای طبیعی بود.[1]

*پیرامون صحبت‌های کنایه‌آمیز ربیعی تحلیل‌های مهمی وجود دارد که خوانش آنها ضروریست:

یکم: این طعنه که می‌گوید: “انقلاب اسلامی یک ضرورت تاریخی اجتناب‌ناپذیر بود” به این معنیست که این ضرورت مجددا می‌تواند ایجاد شود! کما اینکه می‌بینیم ربیعی در ادامه به همین مسئله اشاره و تصریح می‌کند که امکان بازسازی علل موجده انقلاب وجود دارد.

البته چنین امکانی درباره هر انقلابی وجود دارد. اما فضای طعنه آنجاست که ربیعی نمی‌گوید این ضرورت (بازسازی علل موجده انقلاب) هنگامی رخ می‌نماید که انقلاب از مسیر شعارهای اصلی خود یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی خارج شود.

به دیگر سخن، مادام که انقلاب اسلامی بر مسیر آرمان‌های خود در حرکت باشد نه تنها بر قوت آن افزوده خواهد شد بلکه هیچ احتمال عقلانی درباره ضرورت یافتن رفورم بروز نمی‌یابد.

ضمن اینکه مسئله بازتبدیل آرمان که ربیعی آنرا مطرح می‌کند نیز به لحاظ فلسفی یک مسئله غلط است. زیرا آرمان یک مقوله قابل تبدیل نیست و یک ملت و یک انقلاب همواره باید در طول تاریخ خود به سمت آرمان‌ها در حرکت باشد اگرچه نتواند بصورت کامل به این آرمان‌ها دست یابد.

لذاست که می‌توان گفت طعنه درباره بازسازی اصول موجده انقلاب در شرایطی که نظام دقیقا بر مدار اصلی خود در حال حرکت است؛ نه یک هشدار بلکه زمینه‌چینی برای آشوب یا براندازی است.

دوم: ربیعی می‌گوید: جریاناتی که هرکدام بخشی از افکار جامعه را نمایندگی می‌کنند نباید حذف شوند و همه باید بتوانند سلایق خود را در سبد اسامی نامزدهای انتخاباتی ببینند!

این حرف غلط نیز در حالی است که جریان منافقین در ابتدای پیروزی انقلاب سمپات کم نداشت. اما نظام اسلامی و عقلای کشور دانستند که این افراد؛ بی‌عقل، خونریز و معارض انقلاب هستند و لذاست که دست به حذف آنها زدند. نظیر این اقدام را می‌توان به موضع سلبی امام خمینی(ره) درباره تشکل نهضت آزادی هم تعمیم داد.

در واقع ربیعی با این اظهارات مشغول پوپولیسم شده است و حرفی را می‌زند که اگرچه ظاهری شیک دارد اما پر واضح است که در دامان آن خطرات بزرگی برای مردم و نظام نهفته است.

بیان پاسخ برای این شبهه هم ضروریست که در منطق دموکراسی هنگامی که فردی نامزد مطلوب خود را در انتخابات نمی‌یابد بایستی به گزینه‌های نزدیکتر به آرمان خود رأی بدهد.

سوم: خطرناک‌ترین بخش اظهارات ربیعی اما تأکید اوست بر اینکه اعتراضات اخیر یک صدای طبیعی بود!

لکن ربیعی باید پاسخ بدهد که این چه صدای طبیعی بود که ده‌ها بسیجی و پلیس و حافظ امنیت را در کف خیابان سلّاخی کرد، به قتل صبر می‌کشت، اموال مردم را آتش می‌زد،‌ بهانه‌اش غیر منطقی بود و هیچ مانیفست عقلانی‌ای هم نداشت؟!

آقای ربیعی که سابقه امنیتی دارد چطور می‌تواند مدعی طبیعی بودن (بخوانید منطقی و اجتماعی بودن) صدایی شود که در کف دانشگاه شعار رکیک می‌داد؟!

این صدای برآمده از طبیعت جامعه بود یا صدای توأمان فریب‌خوردگی و اوباش‌گری؟!

در هشدارها و تأملات تفکر عقلانی و اسلامی ممکن است فردی یک کار درست ظاهری را انجام دهد اما در باطن دچار اعوجاج باشد. نظیر حضور آقای ربیعی در راهپیمایی 22 بهمن که اقدامی پسندیده و در خور تحسین است لکن وقتی صحبت‌های او را می‌شنویم؛ به یک جهان پر از اعوجاج می‌رسیم که از منتهی‌الیه آن قرار است انقلابی علیه انقلاب اسلامی رخ‌نمون شود!

لذاست که باید از این قبیل رفتارها عبرت گرفت و درون و برون را با مسیر دین خدا و عقلانیت تنظیم کرد.

***

سور و سات تاجیک برای رقصیدن در میانه “جشن جنبش آینده”

این راهپیمایی ارزانی خودتان آقای ربیعی!/ ناجوانمردی در حق "عفو رهبری"

محمدرضا تاجیک، از تئوریسین‌های جریان چپ و از حامیان آشوب، به تازگی طی یادداشتی که اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، مدعی شد که مسئولان کشور اهل دیدن واقعیت نیستند.

او سپس می‌نویسد:

“واقعیت‌های سرکوب‌ شده و تحت ‌انقیاد و رویت‌ناشده، سر به شورش برداشته‌اند و خشونت‌بار در حال فتح دژهای ذهنی هستند. با بیانی لکانی، واقعیت‌ها در صورت و سیرت «امر واقع» ظاهر شده‌اند و انحصار و اقتدار بازنمایی و سخن ‌گفتن از خویش (واقعیت) را، از نظم نمادین مسلط دریغ داشته‌اند. واقعیت‌ها، جشنِ جنبش برپا کرده‌اند و در هر کوی و برزنی نشان و نشانه‌ای از خود بر در و دیوار ذهنی مردمان شهر نقش کرده‌اند. از هر پرده و حجاب برون افتاده‌اند، وارد ساحت نگاه و احساس و زبان همگان شده‌اند و نقل و نقل هر مجلس و محفل و هر جمع و جمعیت شده‌اند. واقعیت‌ها، از خود زبانی یافته‌اند و از نهان‌ها پرده‌ها برداشته‌اند و در خموشی، گفتِ خویش اظهر می‌کنند.“[2]

*تاجیک پیش از این و در بحبوحه اغتشاشات نیز گفته بود که این اغتشاشات “جشن جنبش” است و خشونت آن نیز خشونتی الهیاتی است.

ضمن اینکه او از کسانی است که با لحنی تشویق‌گون تأکید دارد آشوب‌ها مجددا تکرار خواهد شد. (ما نیز چنین دأبی داریم. با این تفاوت که ما آنرا محکوم می‌کنیم، معتقدیم زمینه‌های آن باید مسدود شود و برای معترضین نیز راه حل صندوق رأی را پیشنهاد می‌دهیم نه اینکه همانند تاجیک مشوق خیابان‌ها شویم!)

تاجیک همچنین از زیر و رو شدن اوضاع-در آینده و با پشتوانه آشوب و آشوبگران- نیز سخن رانده است.[3]

باید به مردم عزیز ایران این نکته را صادقانه عرض کرد که وقتی کسی از جماعت اراذل و اوباش و از کسانی که خصلتشان کشتن به صبر است؛ با ایما و اشاره و حتی سکوت حمایت می‌کند، هیچ شماتتی ندارد و حتی حرکت وحشیانه‌ی آنها را “جشن جنبش” می‌نامد یعنی کسی در هنگامه خواب خواص و چشمان ناظر مشغول جمع کردن هیزم برای آتش فتنه است و در حالی که کسی متوجه نیست؛ تقلا می‌کند تا اوباش را به خط کند و آنها را مسلح‌تر از قبل به میدان بفرستد.

کسی اگر متوجه این توطئه شوم باشد؛ بسته به موقعیتی که دارد با آن برخورد می‌کند.

اگر شخصی عادی باشد متوجه خطر می‌شود و سعی می‌کند از هر فتنه خیابانی به دور باشد.

اگر یک فرد سیاسی باشد به عرصه جهاد تبیین ورود می‌کند و بافته‌های امثال تاجیک را پنبه می‌کند.

و اگر یک شخص مسئول باشد؛ بسته به مسئولیتی که دارد در بازه “خدمت اقتصادی به مردم تا برخورد امنیتی با دشمنان مردم” فی‌الفور وارد عمل خواهد شد.

بدانیم و باور کنیم که خطر “فتنه اقتصادی” با عملگری برخی رجال حاضر در ستاد هسته سخت اصلاحات جدی است فلذا باید بیش از این به همه‌ی مردم گفت که راه حل مشکلات؛ خیابان نیست بلکه “رأی خوب” در صندوق رأی است.

***

عطریانفر: این یک نگاه تسامحی بود نه عفو!

ناجوانمردی در حق “عفو رهبری”

این راهپیمایی ارزانی خودتان آقای ربیعی!/ ناجوانمردی در حق "عفو رهبری"

محمد عطریانفر، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه 88 در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایسنا پیرامون عفو رهبری برای محکومان اغتشاشات اخیر گفته است:

“باید از این رویکرد حاکمیت برای عفو استقبال کنیم ولی به حاکمیت هم بگوییم که نگاه پیشگیرانه داشته باشد و هرکدام از عناوین اتهامی را براساس قوانین موضوعه خود بررسی کند تا دیگر در ادامه نیازی به وجود نگاه تسامحی نداشته باشد. من معتقدم که اگر نگاه آسیب‌شناسی و پیشگیرانه‌ای وجود داشته باشد، دیگر نیاز نیست که از ظرفیت رهبری برای عفو استفاده کنیم.“[4]

*آقای عطریانفر باید بداند که عفو مقام معظم رهبری هرگز یک “تسامح” نبود و بلکه صرفا یک بخشش از موضع اقتدار بود.

چه اینکه تسامح در حیطه ولی فقیه هیچ جایی ندارد و بلکه برای رهبریت یک جامعه “سیّئه” محسوب می‌شود. زیرا هیچ مسئولی در نظام اسلامی حق ندارد از حق مردم با تسامح بگذرد و برخورد با هنجارشکنان و کسانی که زمینه ناامنی را ایجاد کرده‌اند نیز در زمره حقوق مردم است.

دستور اخیر رهبر معظم انقلاب برای عفو؛ نظیر سایر فرامینی است که ایشان همه‌ساله در برخی اعیاد و مناسبت‌ها برای زندانیان و محبوسین روا می‌دارند و بر اساس اختیارات ولایی خود “امر عفو” را صادر می‌کنند.

لذاست که می‌توان گفت آقای عطریانفر با این اظهار نظر خود در حالت خوشبینانه مرتکب ناشکری و تحلیل غلط در قبال دستور حکومتی رهبر انقلاب شده‌اند.

همچنین است که باید دانست تمامی دستگیرشدگان اغتشاشات اخیر بر اساس نصوص قانونی و وظائف ذاتی نهادهای حافظ امنیت کشور دستگیر شده‌اند (مثال‌های نقض البته باید پیگیری شود) و رواداری تسامح در قبال اینان یک کار غیر عقلانی است که صرفا حاکمانِ در معرض اضمحلال تن به آن می‌دهند.

لکن عفو رهبری هرگز به معنی نقض یا زائد بودن هیچ قانونی نیست و همانطور که از اسم آن پیداست؛ به معنی گذشتی است که در حیطه ولایت فقیه قرار دارد و هرگز به معنی عدول از حق مردم و امنیت کشور هم نیست.

خواص حق دارند که برخی مقولات را ندانند اما هنگامی که حقیقت یک مسئله روشن می‌شود؛ بایستی سریعا اشتباه و موضع غلط خود را اصلاح کنند. بماند که به نظر می‌رسد تسامح نامیدن عفو مقام معظم رهبری یک ناجوانمردی نیز هست.

***

1_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1329628

2_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-596585

3_ mshrgh.ir/1458176

4_ isna.ir/xdNkQX

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این راهپیمایی ارزانی خودتان آقای ربیعی!/ ناجوانمردی در حق "عفو رهبری" بیشتر بخوانید »

یاد ارزانی مسکن در دولت روحانی بخیر!/ بحر عمیق کتاب یا کوزه‌ی موبایل؟

یاد ارزانی مسکن در دولت روحانی بخیر!/ بحر عمیق کتاب یا کوزه‌ی موبایل؟



یک عضو اصلاح طلب مجمع تشیخص مصلحت نظام اخیرا راهکارهای مهم و معقولی را پیرامون مسئله گرانی مطرح کرده است که خوانش و اجرای آنها جدای از سابقه سیاسی او ضروری به نظر می رسد.

سرویس سیاست مشرق  «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

راهکارهای عضو اصلاح‌طلب مجمع تشخیص مصلحت برای گرانی

یاد ارزانی مسکن در دولت روحانی بخیر!/ بحر عمیق کتاب یا کوزه‌ی موبایل؟

مجید انصاری، فعال اصلاح طلب و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخشی از یک مصاحبه با اشاره به صحبت های خود در دیدار با رئیس جمهور رئیسی گفته است: -نکته ای- که من بر آن تأکید کردم این بود که باید نظارت دولت بر قیمت ها و کنترل گرانی بیشتر شود و نظارت جدی باشد تا مردم احساس «بی دولتی» نکنند. خصوصا دستگاه های دولتی ارائه دهنده کالا و خدمات بیشتر باید مورد دقت قرار بگیرند که متأسفانه بعضی از این دستگاه ها به جای کاهش هزینه های جاری و غیر ضروری برای ارائه ارزان تر کالا و خدمات، به راه آسان متوسل می شوند و فورا نرخ ها و تعرفه ها را افزایش می دهند که موجب وارد شدن فشار مضاعف بر مردم است. لذا من بر ضرورت اعمال کنترل بیشتر بر قیمت ها، خصوصا قیمت کالا و خدماتی که دستگاه های دولتی ارائه می دهند، تأکید داشتم.

به گزارش مجاهدت از جماران، او می افزاید: بحث افزایش قیمت ها و گرانی عللی دارد که اگر آن علت های واقعی شناسایی نشود و نسبت به رفع آنها اقدامی صورت نگیرد، ما در گردابی از گرانی های متوالی یا دومینویی گرفتار خواهیم شد که سلسله وار بر روی هم تأثیر می گذارند و مجدد آن عوامل بازتولید می شود و نقطه توقفی برای آن نخواهد بود. یعنی درست است که امروز بحث آرد مطرح شده و یا بحث سوخت مطرح است، اما هر یک از اینها بر کالاهای پیوسته و مشاغل وابسته تأثیرات خودش را دارد و سلسله وار این گرانی ها به سایر بخش ها منتقل می شود و کمر مردم و به خصوص اقشار ضعیف جامعه زیر بار این گرانی ها خرد خواهد شد.

انصاری در ادامه صحبت های خود در این باره تأکید می کند:

“ما اگر قادر نیستیم جلوی قاچاق را از طریق کنترل مرزها، که امری غیر ممکن نیست، بگیریم چه طور می توانیم به مردم وعده بدهیم جلوی گرانی های ناشی از این تصمیمات را در مقیاس بازار گسترده داخلی به تفکیک مغازه های بزرگ و کوچک کشور می توانیم بگیریم؟! متأسفانه این روزها این طور مطرح می شود که چون در این کالاها رانت و یارانه وجود دارد و از طریق خروج این کالاها دارایی و ثروت کشور را از دست می دهیم. اگر به این بهانه بگوییم اینقدر این کالاها را گران می کنیم که قاچاق آنها مقرون به صرفه نباشد، این یک استدلال معیوب است.چون محاسبه قیمت ها در داخل با ریال و در کشورهای همجوار با ارز آن کشورها است و گاهی تفاوت ارزش ریال با ارز کشورهایی که به آنجا قاچاق می شود به گونه ای است که ایجاد چنین توازنی را غیر ممکن می کند. باید دید چرا قاچاق می شود و قاچاقچیان چه کسانی هستند. اگر حکومت و دولت نتوانند جلوی قاچاق را از مبادی ورودی و خروجی بگیرند، چه طور می توانند جلوی گرانفروشی، احتکار و کم فروشی بازار داخلی را در مقیاس ایران بزرگ در واحدهای خرد و کلان بگیرند؟!”[1]

*ما اگرچه منتقد جدی آقای انصاری هستیم و در جریان دفاع های ایشان از دولت رئیس جمهور روحانی هم هستیم اما این صحبتهای ایشان در اشاره به ریشه های گرانی و راه اصلی رفع آن صحیح است.

صحتی که تأیید می کند راه اصلی مبارزه با گرانی بیقاعده ای که از هیچ قاعده دلاری، بازاری، تحریمی و تورمی پیروی نمی کند؛ “نظارت کارای دولت بر قیمتها و بازار” است و مردم و خواص کشور نیز بایستی بصورت جدی همین مطالبه را از دولت بخواهند.

*** 

قائم مقام حزب اعتماد: مسکن در دولت اول روحانی افزایش قیمت نداشت!

یاد ارزانی مسکن در دولت روحانی بخیر!

یاد ارزانی مسکن در دولت روحانی بخیر!/ بحر عمیق کتاب یا کوزه‌ی موبایل؟اسماعیل گرامی مقدم، قائم مقام حزب چپ اعتماد ملی اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا در اشاره به برخی گفته ها مبنی بر اینکه گرانی ها تقصیر دولت روحانی است، اظهار کرد: امروز با افزایش دستمزدها، قیمت‌ کالاها چندین برابر شده است، چه کسی این کار را انجام داده است؟ دولت و بانک مرکزی این اقدام را کرده‌اند. چرا دولت بدون مطالعه راهی را رفته است که قیمت‌ها افزایش پیدا کند؟ این را که دیگر نمی‌شود گردن دولت قبل انداخت!

او در ادامه اما تصریح می کند: دولت قبلی در جهت رفع مشکلات مردم در ۴ سال اول گام بسیار بزرگی برداشت و باعث شد تحریم‌ها برداشته شود. گشایش‌هایی در حوزه اقتصادی، صادرات و واردات رخ داد و تا ۴ سال ما شاهد تورم و افزایش قیمت‌ها نبودیم، افزایش قیمت در مسکن صفر بود و شاید آن دوره رکود بود اما رکودی که به نفع مردم باشد، پسندیده است. ۴ الی ۵ سال قیمت ارز در حد ۳ هزار و ۵۰۰ تا ۳ هزار و ۷۰۰ در نوسان بود که همه از پیامدهای توافق بود اما این توافق بهم خورد![2]

*از انتقادات درست گرامی مقدم که بگذریم اما آقایان باید بدانند که قرار نیست به بهانه برخی انتقادات درست به مردم دروغ هم بگویند!

این گزاره ادعا شده از سوی گرامی مقدم مبنی بر اینکه “افزایش قمیت مسکن در 4 سال اول دولت روحانی صفر بود”! یک حرف کاملا غلط و تحریف واقعیت است.

چه اینکه دولت آقای روحانی هم اگرچه در برخی کانال ها تورم کمتری ایجاد می کرد اما هرگز کارنامه خوبی در بحث اقتصاد و تورم و معیشت نداشت.

به گواه اسناد و آمار قیمت مسکن در طول دو دوره دولتهای آقای روحانی به میزان 690 درصد افزایش یافت. 690 درصدی که 174 درصد آن مشخصا در دولت اول اعتدال و در زمان وزارت عباس آخوندی رخ داده است.[3][4]

اینکه آقای گرامی مقدم در انتقاد از وضع موجود حتی تصمیم به تحریف واقعیت و بیان حرفهای ناواقعی گرفته اند جای شرمندگی دارد.

رجال سیاسی اگرچه همواره می توانند نسبت به وضع موجود حالت انتقادی داشته باشند اما “پاسخگویی” و احساس مسئولیت نسبت به آنچه کرده اند نیز از اهمّ واجبات در سیاست ورزی عقلانی و اصولی است.

*** 

بحر عمیق کتاب یا کوزه‌ی موبایل؟!

یاد ارزانی مسکن در دولت روحانی بخیر!/ بحر عمیق کتاب یا کوزه‌ی موبایل؟

دکتر عماد افروغ، جامعه‌شناس و نویسنده در بخشی از یک مصاحبه که به بهانه برگزاری نمایشگاه کتاب تهران انجام شد، پیرامون مسئله کتابخوانی گفته است: حوزه کتاب و کتابخوانی در کشورما مظلوم و مهجور واقع شده است. اینکه چرا اقبال چندانی به کتاب نشان داده نمی‌شود و بعضاً تیراژ کتاب‌ها پایین است؛ به نوبه خود باید مورد ریشه‌یابی اجتماعی قرار گیرد. باید بررسی کرد که آیا کتاب‌ها در خور اعتنا، به‌روز و متناسب با سلایق مردم نیستند؟ یا اینکه مردم ترجیح می‌دهند به دلیل گرفتاری‌های اقتصادی از طریق فرهنگ تاریخ شفاهی یا رجوع به شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌هایی غیر از کتاب، عطش دانستن خود را فروکش کنند.

به گزارش مجاهدت از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، وی می افزاید: شخصاً معتقدم کتاب چیز دیگری است، کتاب عمق بیشتری دارد و انسان می‌تواند در هر حالتی آن‌را مطالعه کند، اما هیچ‌گاه نمی‌تواند این کار (مطالعه عمیق) را با یک گوشی تلفن همراه یا لپ‌تاپ انجام دهد. بهرحال باید علت پایین بودن سرانه مطالعه کتاب بطور مفصل ریشه‌یابی شود.

افروغ همچنین تصریح می کند: فلسفه وجودی نمایشگاه کتاب فرصت خوبی است تا با حداقل بهانه، مخاطب را جذب کند تا دست کم کتاب را از نزدیک مشاهده کند و چشم‌اش به جمال کتاب روشن شود. ممکن است برخی مردم قدرت خرید کتاب داشته یا نداشته باشند، وابسته به سازمان‌های دولتی، دانشگاهی و غیره باشند یا نباشند، کلیه این افراد می‌توانند کتاب را در نمایشگاه ببینند و آن‌را ورق بزنند و ممکن است در میان همین ورق‌زدن کتاب‌ها، مطلبی به آن‌ها منتقل شود؛ بنابراین اصل برگزاری نمایشگاه کتاب از ابتدا خوب، مفید و ضروری بوده است.[5]

*اگرچه در مسئله کتابخوانی شاهد رخدادهایی مثل رکوردشکنی فروش کتابها نیز هستیم که این مسئله بایستی بعنوان نیمه پر لیوان در نظر گرفته شود اما انتقاد دکتر افروغ به صورت کلی صحیح است.

از برکات مطالعه و همنشینی با کتاب اینست که برخی افراد یک جامعه خود را جزو جدا شده از جهان پیرامون تلقی نخواهند کرد و فی المثل در بحث اقتصادی همه خواهند دانست که مسئله ای به نام “مشکل اقتصادی” چگونه یک مقوله مبتلی‌به در اقصی نقاط جهان و البته در همه دوران‌ها بوده است.

چه اینکه شاید اگر فضای کتابخوانی بهتری در جامعه ایرانی حاکم بود آنگاه کسی نمی توانست از اثر تحریم ها بزرگنمایی کند و یا دستاوردهای امنیتی ایران اسلامی بیش از این برای برخی افراد جامعه مورد قدردانی واقع می شد.

مسئله کتابخوانی از مقولات مورد تاکید رهبر فرزانه انقلاب نیز هست و معظم له موکدا در دیدارهای خود با دانشجویان و نخبگان، لزوم مطالعه و البته خوانش تاریخ را مورد اشاره قرار می دهند.

***

1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1550598

2_https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1225697

3_https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/01/14/2477923

4_https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/07/25/1854458

5_https://www.ibna.ir/fa/longint/320965

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

یاد ارزانی مسکن در دولت روحانی بخیر!/ بحر عمیق کتاب یا کوزه‌ی موبایل؟ بیشتر بخوانید »