رحیم صفوی

به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، همایش جایگاه علم و فناوری در دفاع مقدس که با حضور سرلشکر پاسدار محسن رضایی، فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سرلشگر پاسدار سید رحیم صفوی، مشاور و دستیار عالی فرمانده معظم کل قوا، سردار سرتیپ پاسدار علی فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه، سردار محمدرضا حسنی‌آهنگر فرمانده این دانشگاه و جمعی از فرماندهان عالی رتبه سپاه و پیشکسوتان دفاع مقدس در دانشگاه جامع امام حسین_علیه السلام_ برگزار شد.

در ابتدا سردار حسنی آهنگر با بیان جملاتی از مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه:” هشت سال دفاع مقدس، صرفا یک امتداد و برهه‌ی زمانی، نیست، بلکه گنجینه عظیمی است که تا مدت‌های طولانی، ملت ما می‌تواند از آن استفاده کند. آن را استخراج، مصرف وبر روی آن سرمایه گذاری کند. “

وی با بهره گیری از کلام رهبری، افزود: فرماندهی و مدیریت راهبردی در دفاع مقدس، مبتنی بر فوق فناوری نرم بوده و ما این واژه ارزشمند را می‌توانیم به جامعه علمی جهان هدیه دهیم که این کلید واژه می‌تواند در مدیریت و حکمرانی علمی جهان، مثمرثمر باشد.

حسنی آهنگر با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام راحل_ره_ و تغییر هندسه قدرت جهانی گفت: نظام سلطه در اوایل انقلاب، علاوه بر کودتاها، اختلافات قومیتی و بحران‌های امنیتی، با تحمیل جنگ ۸ ساله و بکارگیری روش‌های کلاسیک و استفاده از تجهیزات و سامانه‌های مدرن و فناوری‌های روز، در صدد به زانو در آوردن انقلاب و نظام بود و علی رغم تحریم تسلیحاتی و تجهیزات نظامی کشور، و خیانت رئیس جمهور وقت، جهان شاهد ارائه الگوی موفق و بکارگیری فوق فناوری نرم توسط فرماندهی امام راحل_ره_ بود.

وی افزود: امام بزرگوار با تبدیل این چالش بزرگ به مسئله‌ی کلان کشور، توانست با ابتکار عمل و خلاقیت و نوآوری در ساخت تجهیزات نظامی، توسط جوانان مؤمن و انقلابی، خلاء و کمبود‌های تسلیحاتی را جبران نماید و با پیشرفت در حوزه‌ی دفاعی_امنیتی و بازدارندگی دشمن از دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده، گام‌های مهمی را بر دارد و عملا دشمن به اهداف خود در جنگ تحمیلی نرسید.

حسنی آهنگر در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه؛ امام راحل_ره_ انقلاب اسلامی را علی رغم اینکه رژیم طاغوت، دارای حربه‌های مختلف بود، چگونه توانست به پیروزی برساند، به نظریه‌ی “رمون آرون” جامعه شناس فرانسوی استناد کرد و گفت: وی اعتقاد دارد که ” پیامبران بی سلاح مرده و نابود می‌شوند، ولی با پیروزی انقلاب اسلامی باید بگوییم که پادشاهان مسلح نیز مرده و نابود می‌شوند.

وی ادادمه داد: در جایی دیگر خانم تدا اسکاچپول، جامعه شناس آمریکایی نیز میگوید:” وقوع انقلاب اسلامی عملا نظریه مرا، زیر سوال برد؛ و این انقلاب، تنها انقلابی است که آگاهانه مردم را به طور کامل متحد و به صحنه آورد و باعث سقوط حکومت پهلوی شود. “

وی ادامه داد: هنری کسینجر آن زمان گفت: ” آیت الله خمینی با معیار‌های غیرمتداول و غیرشناخته شده در دنیا سخن می‌گفت و عمل می‌کرد. گویی از جایی دیگر الهام می‌گرفت. دشمنی ایشان باغرب برگرفته از تعالیم الهی است و در دشمنی با غرب خلوص نیت داشت. “

حسنی آهنگر باز هم به نظریه‌های غربی استناد و عنوان کرد: میشل فوکو، فیلسوف و تاریخ نویس فرانسوی می‌گوید:” شخصیت آیت الله خمینی در انقلاب ایران، پهلو به افسانه می‌زند که مردمش با او پیوند نیرومندی دارند که در هیچیک از رؤسای جمهور کشور‌های دیگر نمی‌بینم”

فرمانده دانشگاه جامع امام حسین_علیه السلام_ بعد از استناد به این نظریه ها، اظهار کرد: این نظریه پرداز‌ها بعد از انقلاب اسلامی و با تجدیدنظر در تحلیل‌های خود، به ایده و نظریه‌ی جدیدی رسیدند که این نظریه می‌گوید؛ ” عصر جدید حاکمیت جهانی، فرا رسیده و جامعه شناسی و حوزه علوم انسانی، شاهد نسل جدیدی از مدیریت و رهبری جهان شده که از شروع انقلاب ایران عملا، تجلی پیدا کرده و قدرت دست کسی است که می‌تواند فکر و ذهن جامعه را مدیریت کند. ذهن جامعه را با هم همسو کند و بر علیه رقیب بشوراند. “

وی با بیان اینکه پرسش‌ها و مسائل مطرح شده در سطح کلان کشور، نیاز به تحقیقات مفصلی دارد، گفت: در این خصوص دانشگاه جامع امام حسین_علیه السلام_ مرکز حدیث ولایت را با تمرکز بر سخنان و ادبیات امامین انقلاب اسلامی، به عنوان نائبان امام زمان_عج_ راه اندازی کرده است.

وی در خصوص دیدگاه امام راحل_ره_ در دفاع مقدس گفت: دفاع مقدس عرصه‌ی تبلورِ بکار گیری فوق فناوری نرم بود که از حکمت ایشان منبعث شده بود و امام باور‌های رزمندگان اسلام را برمبنای اندیشه‌های اسلام تغییر داد و راز و رمز”خدا را دیدن و خود را ندیدن” به رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس، تفهیم کرد؛ که همه ما در اتفاق بزرگ “فتح خرمشهر” آن را دیدیم. با اشاره به اینکه دشمن به هیچکدام از اهداف تعریف شده در دفاع مقدس نرسید، گفت: پژوهشکده‌ها و دانشکده‌های غرب با پیروزی انقلاب اسلامی زنگ خطر را به صدا درآوردند که منافع غرب به خطر افتاده است.

سردار محمدرضا حسنی‌آهنگر همچنین در جمع خبرنگاران گفت: در این همایش ۴۰ مقاله برتر به قلم اساتید دانشگاه و فرماندهان دفاع مقدس داشتیم که حاوی فرمول‌ها و قواعد غلبه بر دشمن است. علاوه بر این ۲۵۵ مقاله در فراخوان همایش ارسال شد که کار داوری آن‌ها انجام شده و در همایش اصلی روز ۱۵ آذر چکیده آن‌ها منتشر خواهد شد.

انتهای پیام/

به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «سید یحیی  صفوی» از فرماندهان دوران دفاع مقدس درباره دوران فعالیتش در سنندج خاطره‌ای را نقل کرده که در ادامه می‌خوانید.

مهرشاد (همسرم) داشت لباس خونی‌ام را می‌شست و با محبت نگاهم می‌کرد. گفتم: «ضدانقلاب بود. با لباس کردی آمد، دو جعبه شیرینی جلوی پاسدار‌هایی که کنار تانک‌ها، جلوی بانک پست می‌دادند، گرفت. با خنده بهشان آزادسازی شهر را تبریک گفت و جعبهٔ شیرینی اول را باز کرد. بچه‌ها برداشتند و خوردند، بعد جعبهٔ دوم را باز کردند و ناگهان جعبه منفجر شد. توی جعبهٔ شیرینی دوم پر از مواد منفجره بود، همهٔ شش پاسدار و بسیجی شهید شدند. رفتیم جنازهٔ بچه‌ها را جمع کنیم که لباس‌هایم خونی شد. باید شهر را کامل پاک‌سازی کنیم. این‌جوری نمی‌شود!»

مهرشاد همین طور که لباس‌هایم را توی لگن چنگ می‌زد، اخم کرد و گفت: «خدا ازشان نگذرد! نمی‌دانی توی زندان پادگان با چه آدم‌هایی سروکله می‌زنیم. بعضی‌هایشان مسخ شده‌اند. هفتهٔ پیش خانمی را آوردند، رفتم بهش سر بزنم، دیدم علائم حیاتی ندارد. سوزن به تنش فرو کردم تکان نخورد. پزشک توی پادگان نبود، رفته بود مجروح‌ها را پانسمان کند. آمد و معاینه‌اش کرد، گفت: «ببریدش بیمارستان شوک بزنند.» برانکارد نداشتیم، دست‌ و پایش را گرفتیم و گذاشتیم توی آمبولانس. من همراهش نرفتم. بعد از چند ساعت خبر دادند آن خانم با سر نیزه راننده و کمک راننده را شهید و فرار کرده است. زن‌های عجیبی هستند رحیم جان!»

سری تکان دادم و گفتم: «نگفتی چه‌جوری آمدی؟ دختر حسابی نمی‌گویی اگر اتفاقی برایت می‌افتاد چه‌کار می‌کردم؟» خندید، دوباره شد همان دختر شاد و شجاعی که می‌شناختم. گفت: «رفتم از آموزش‌ و‌ پرورش مرخصی گرفتم و بعد رفتم سپاه اصفهان، کلی چک‌ و چانه زدم راضی‌شان کردم برای سپاه تهران نامه بزنند، توی ستاد مرکزی سپاه تهران می‌خواستند دکم کنند، نشد! گفتم باید بروم، مأموریت دارم. دو روز طول کشید تا نیروی هوایی ارتش به من امریه بدهد. وقتی سوار شدم و رسیدیم فرودگاه سنندج، هواپیما هنوز کامل ننشسته بود، به ما شلیک کردند، پیاده شدم و دویدم توی آشیانه. از آنجا یک آقای ارتشی مرا به پادگان سپاه برد، چند روز توی واحد شنود بودم. آنجا صدای تو را توی بی‌سیم می‌شنیدم. نمی‌دانی چقدر دلم می‌خواست ببینمت؛ ولی می‌دانستم حسابی درگیری، شهر را که گرفتید، رفتیم پادگان مسئول زندان‌های خانم شدیم. چند تا دانشجو و خانم دیگر هم آمدند و جمعمان جمع شد.»

انتهای پیام/ 141