رحیم قربانی

دیدار فعالان قرآنی بسیج تهران بزرگ با خانواده شهید «عباس راصد»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «رحیم قربانی» مسئول جامعه قرآنی بسیج تهران بزرگ به‌همراه جمعی از فعالان عرصه قرآنی، عصر امروز (چهارشنبه) در ادامه سلسله دیدار‌های خود با خانواده معظم شهدای جامعه قرآنی، با خانواده شهید «عباس راصد» دیدار و از والدین معزز این شهید والامقام تقدیر کردند.

دیدار فعالان قرآنی بسیج تهران بزرگ با خانواده شهید «عباس راصد»

قربانی در ابتدای این دیدار، با بیان اینکه دیدار با خانواده شهید «عباس راصد»، اولین دیدار جامعه قرآنی بسیج تهران بزرگ با خانواده شهدای جامعه قرآنی در سال ۱۴۰۴ هست، دیدار با خانواده معظم شهدای جامعه قرآنی را ادای دین نسبت به شهدای قاری و حافظ قرآن کریم دانست و اظهار داشت: ان‌شاءالله خداوند متعال به ما توفیق دهد تا فرهنگ و سبک زندگی قرآنی و اسلامی این شهدای والامقام را نشر دهیم.

همچنین در ادامه این دیدار، والدین و برادر شهید «عباس راصد» به بیان خاطراتی از خصوصیات اخلاقی و سبک زندگی این شهید والامقام پرداختند و در پایان با اهدای لوح، از والدین معزز شهید راصد تقدیر شد.

دیدار فعالان قرآنی بسیج تهران بزرگ با خانواده شهید «عباس راصد»

خاطرنشان می‌شود؛ شهید «عباس راصد» متولد سال ۱۳۳۹، معلم و از فعالان قرآنی و تربیتی بود که با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شتافت و به‌عنوان تخریبچی در گروهان «قمر بنی هاشم» (ع) لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) به مجاهدت پرداخت و سرانجام ۲۳ تیر سال ۱۳۶۷ در شلمچه به شهادت رسید و پس از شهادتش، مدرسه‌ای که او در آن تدریس می‌کرد، به نام مبارکش مزین شد.

انتهای پیام/ ۱۱۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

دیدار فعالان قرآنی بسیج تهران بزرگ با خانواده شهید «عباس راصد» بیشتر بخوانید »

شهیدی که استاد اخلاق اساتید قران بود

آرامش شهید قاسمیان در تلاطم‌های سیاسی/ شوخی مادر شهید برای آزمودن فرزند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عقربه‌ها ساعت سه را نشان می‌دهند و آفتاب پرقدرت تابستان گرم‌تر از همیشه روی زمین پهن شده است که ماشین مقابل یکی از خانه‌های کوچک و قدیمی خیابان نیروی هوایی متوقف می‌شود. قرار امروز دیدار با خانواده شهدای قرآنی به رسم هر هفته‌ها منزل شهید «تقی قاسمیان» است و میزبان، مادری است که بعد از سال‌ها امروز میهمانانی از شهید دارد. نه به رسم گلایه که به رسم شرف مهمانان شهیدش همان اول راه گلایه می‌کند که بعد از ۳۰ سال اولین باری است که شما مهمان شهید شدید.

ما، یعنی جمعی از جامعه قرآنی به‌همراه تعدادی از قاریان و حافظان نوجوان که از هرمزگان برای شرکت در مسابقات قرآنی هلال احمر به تهران امده است مهمان این خانه هستیم.

«رحیم قربانی» رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج سپاه در ابتدای دیدار که جمعی از اساتید قرآنی از جمله استاد یاری‌گل، استاد لیالی، حجت الاسلام ذکاوت، استاد دهقان و استاد دولتی حضور دارند با اشاره به آماری از دیدار‌های صورت گرفته گفت: در جریان تشکیل کمیته شهدای قرآنی تنها در تهران حدود ۲۸۰ شهید فعال یا حافظ یا معلم قرآن شناسایی شدند که یکی از برنامه‌های کمیته شهدای قرآنی دیدار روز‌های چهارشنبه با خانواده شهدا و تجدید میثاق با شهداست.

وی افزود: اگر با شهدا بیشتر انس می‌گرفتیم با بخشی مشکلات امروز کشور مواجه نبودیم. ما خودمان را از شهدا دور کردیم و این باعث بروز مشکلاتی شد.

استاد یاری گل از قاریان و اساتید قرآنی که آشنایی نسبی با شهید دارد بیان کرد: شهید قاسمیان از شاگردان استاد موسوی بلده بود و باهم جلسه‌ای مشترک در خیابان دوم نیروی هوایی داشتیم. من از این شهید درس اخلاق می‌گرفتم. بسیار آرام و بااخلاق بود و اقتضای دوران جوانی که ما شلوغ بودیم، اما او آرام بود به ما آرامش می‌داد. تقی از آن شهدای خاص است که تجسم اخلاق بود.   

شهیدی که استاد اخلاق اساتید قران بود

استاد لیایی که از رزمندگان دفاع مقدس بوده است تعریف کرد: در برهه‌ای لشکر سیدالشهدا (ع) بودم، در جبهه بودیم که به من گفتند با توجه به سبقه کار قرآنی می‌خواهیم مسابقات برگزار کنیم. رحل و قرآنی تهیه کردیم و دنبال جایگاه بودیم، گشتیم و گلوله‌های توپ و خمپاره را روی هم چیدیم و تخته‌ای گذاشتیم روی آن و گلدانی هم گذاشتیم کنارش تا جایگاه زیباتر شود. یکی از دوستان رفت بالای سن و قرآن را خواند نفر دوم که رفت پوکه‌ها حرکت کرد و قاری افتاد پایین.

مادر شهید پس از خیر مقدم و تشکر از مهمان‌ها در بیان خصوصیاتی از شهید گفت: چنان با قرآن انس داشت که وقتی از در خانه می‌آمد تو با صدای قران می‌آمد. هنوز نماز به او واجب نشده بود که میانه شب وقتی به او سر میزدم می‌دیدم که نماز شب می‌خواند. انقدر سربه زیر بود که یکبار در خیابان مقابلش ایستادم، من را ندید و رفت آن طرف، من هم رفتم آن طرف، بازهم مرا ندید. از صدای خنده‌ام متوجه شد چه کسی هستم.

این مادر شهید دفاع مقدس افزود: هر سه فرزند من خوب هستند، ولی تقی استثنایی بود. انقدر احترام می‌گذاشت به من که حد نداشت. یکبار در سینه زنی برادرش پشتش ایستاده بود، وقتی برادرش را دید همانجا ایستاد تا برادرش را جلو آورد.

او به فعالیت‌های قرآنی شهید اشدره کرد و بیان داشت: به عنوان مربی قرآن به جبهه رفته بود و در آنجا قران درس می‌داد. ۲ سال بود که ازدواج کرده بود که شهید شد. بعد از شهادتش عده زیادی به منزل ما آمدند و مبالغی به ما دادند که گفتند از شهید قرض گرفته بودیم. در کل پنج بار به جبهه رفت و ۲۶ ساله بود که در سال ۱۳۶۷ در شلمچه به شهادت رسید.

مادر شهید با یادآوری خاطره خبررسانی شهادت فرطندش تعریف کرد: بیرون بودم که امدم خانه، نزدیک منزل دو آقا را دیدم، با خودم می‌گفتم این‌ها که هستند. همیرم را صدا کردند و بردند گوشه‌ای چند کلامی با اووصحبت کردند، وقتی برگشت چشم‌هایش قرمز بود، گفتم حاج اقا چیزی شده؟ گفت کمی پاهایم درد می‌کنم، تعجیب کردم که به خاطر درد پا چرا باید چشم‌هایش قرمز شود. تا اینکه حاج اقای روضه‌خوانی در محله داشتیم که ارادتی به ایشان داشتم وقتی ایشان آمد فهمیدم خبری شده، پرسیدم برای تقی اتفاقی افتاده؟ گفت بله و متوجه شدم تقی به شهادت رسیده است.

استاد قربانی از مادر شهید می‌خواهد توصیه‌ای به جامعه قرآنی داشته باشد که مادر شهید اینطور ادامه داد: من پاهایم درد می‌کند و خیلی بیرون نمی‌رود، اما می‌گویند برخی حجاب از سر برداشته‌اند و بدن‌هایشان را بیرون ریخته‌اند، آیا انقلاب کهنه شده که ما باید به اینجا برسیم؟! مگر چند سال گذشته؟ زمانی همه حجاب داشتند.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آرامش شهید قاسمیان در تلاطم‌های سیاسی/ شوخی مادر شهید برای آزمودن فرزند بیشتر بخوانید »

شهیدی که استاد اخلاق اساتید قران بود

شهیدی که استاد اخلاق اساتید قرآن بود


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عقربه‌ها ساعت سه را نشان می‌دهند و آفتاب پرقدرت تابستان گرم‌تر از همیشه روی زمین پهن شده است که ماشین مقابل یکی از خانه‌های کوچک و قدیمی خیابان نیروی هوایی متوقف می‌شود. قرار امروز دیدار با خانواده شهدای قرآنی به رسم هر هفته‌ها منزل شهید «تقی قاسمیان» است و میزبان، مادری است که بعد از سال‌ها امروز میهمانانی از شهید دارد. نه به رسم گلایه که به رسم شرف مهمانان شهیدش همان اول راه گلایه می‌کند که بعد از ۳۰ سال اولین باری است که شما مهمان شهید شدید.

ما، یعنی جمعی از جامعه قرآنی به‌همراه تعدادی از قاریان و حافظان نوجوان که از هرمزگان برای شرکت در مسابقات قرآنی هلال احمر به تهران امده است مهمان این خانه هستیم.

«رحیم قربانی» رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج سپاه در ابتدای دیدار که جمعی از اساتید قرآنی از جمله استاد یاری‌گل، استاد لیالی، حجت الاسلام ذکاوت، استاد دهقان و استاد دولتی حضور دارند با اشاره به آماری از دیدار‌های صورت گرفته گفت: در جریان تشکیل کمیته شهدای قرآنی تنها در تهران حدود ۲۸۰ شهید فعال یا حافظ یا معلم قرآن شناسایی شدند که یکی از برنامه‌های کمیته شهدای قرآنی دیدار روز‌های چهارشنبه با خانواده شهدا و تجدید میثاق با شهداست.

وی افزود: اگر با شهدا بیشتر انس می‌گرفتیم با بخشی مشکلات امروز کشور مواجه نبودیم. ما خودمان را از شهدا دور کردیم و این باعث بروز مشکلاتی شد.

استاد یاری گل از قاریان و اساتید قرآنی که آشنایی نسبی با شهید دارد بیان کرد: شهید قاسمیان از شاگردان استاد موسوی بلده بود و باهم جلسه‌ای مشترک در خیابان دوم نیروی هوایی داشتیم. من از این شهید درس اخلاق می‌گرفتم. بسیار آرام و بااخلاق بود و اقتضای دوران جوانی که ما شلوغ بودیم، اما او ارام بود به ما آرامش می‌داد. تقی از آن شهدای خاص است که تجسم اخلاق بود.   

شهیدی که استاد اخلاق اساتید قران بود

استاد لیایی که از رزمندگان دفاع مقدس بوده است تعریف کرد: در برهه‌ای لشکر سیدالشهدا (ع) بودم، در جبهه بودیم که به من گفتند با توجه به سبقه کار قرآنی می‌خواهیم مسابقات برگزار کنیم. رحل و قرآنی تهیه کردیم و دنبال جایگاه بودیم، گشتیم و گلوله‌های توپ و خمپاره را روی هم چیدیم و تخته‌ای گذاشتیم روی آن و گلدانی هم گذاشتیم کنارش تا جایگاه زیباتر شود. یکی از دوستان رفت بالای سن و قرآن را خواند نفر دوم که رفت پوکه‌ها حرکت کرد و قاری افتاد پایین.

مادر شهید پس از خیر مقدم و تشکر از مهمان‌ها در بیان خصوصیاتی از شهید گفت: چنان با قرآن انس داشت که وقتی از در خانه می‌آمد تو با صدای قران می‌آمد. هنوز نماز به او واجب نشده بود که میانه شب وقتی به او سر میزدم می‌دیدم که نماز شب می‌خواند. انقدر سربه زیر بود که یکبار در خیابان مقابلش ایستادم، من را ندید و رفت آن طرف، من هم رفتم آن طرف، بازهم مرا ندید. از صدای خنده‌ام متوجه شد چه کسی هستم.

این مادر شهید دفاع مقدس افزود: هر سه فرزند من خوب هستند، ولی تقی استثنایی بود. انقدر احترام می‌گذاشت به من که حد نداشت. یکبار در سینه زنی برادرش پشتش ایستاده بود، وقتی برادرش را دید همانجا ایستاد تا برادرش را جلو آورد.

او به فعالیت‌های قرآنی شهید اشدره کرد و بیان داشت: به عنوان مربی قرآن به جبهه رفته بود و در آنجا قران درس می‌داد. ۲ سال بود که ازدواج کرده بود که شهید شد. بعد از شهادتش عده زیادی به منزل ما آمدند و مبالغی به ما دادند که گفتند از شهید قرض گرفته بودیم. در کل پنج بار به جبهه رفت و ۲۶ ساله بود که در سال ۱۳۶۷ در شلمچه به شهادت رسید.

مادر شهید با یادآوری خاطره خبررسانی شهادت فرطندش تعریف کرد: بیرون بودم که امدم خانه، نزدیک منزل دو آقا را دیدم، با خودم می‌گفتم این‌ها که هستند. همیرم را صدا کردند و بردند گوشه‌ای چند کلامی با اووصحبت کردند، وقتی برگشت چشم‌هایش قرمز بود، گفتم حاج اقا چیزی شده؟ گفت کمی پاهایم درد می‌کنم، تعجیب کردم که به خاطر درد پا چرا باید چشم‌هایش قرمز شود. تا اینکه حاج اقای روضه‌خوانی در محله داشتیم که ارادتی به ایشان داشتم وقتی ایشان آمد فهمیدم خبری شده، پرسیدم برای تقی اتفاقی افتاده؟ گفت بله و متوجه شدم تقی به شهادت رسیده است.

استاد قربانی از مادر شهید می‌خواهد توصیه‌ای به جامعه قرآنی داشته باشد که مادر شهید اینطور ادامه داد: من پاهایم درد می‌کند و خیلی بیرون نمی‌رود، اما می‌گویند برخی حجاب از سر برداشته‌اند و بدن‌هایشان را بیرون ریخته‌اند، آیا انقلاب کهنه شده که ما باید به اینجا برسیم؟! مگر چند سال گذشته؟ زمانی همه حجاب داشتند.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهیدی که استاد اخلاق اساتید قرآن بود بیشتر بخوانید »

جز صفای باطن و درستی از شهید تقوی ندیدیم/ مسوولان در مقابل بی حجابی کار اساسی کنند

گلایه همسر شهید تقوی از وضعیت فرهنگی جامعه/ تاکید شهید تقوی بر ساخت جامعه قرآنی


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، جمعی از اعضای جامعه قرآنی به نیابت از قاریان، حافظان، اساتید و فعالان قرآنی در سری دیدار‌های هفتگی خود با خانواده شهدای قرآنی در ایام سالگرد حمله تروریستی به مجلس به دیدار شهید مهدی تقوی از شهدای این حادثه رفتند.

در این دیدار رحیم قربانی رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج سپاه، حبیب اله ترکاشوند. استاد، ولی یاراحمدی از اساتید و پیشکسوتان قرآنی و رئیس پیشین مرکز قرانی سازمان اوقاف، مرتضی خدمتکار مدیرکل اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران، علیرضا کلانتر معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی، امینی از قاریان بین المللی و محمدحسین حسنی مدیرعامل ایکنا حضور داشتند.

اقدامات خوب شهید تقوی در ایکنا همچنان جاری و ساری است

محمدحسنی در صحبت‌‎هایی اظهار داشت: شهید تقوی برای همه ما در ایکنا پشتوانه و سرآمد بود. هنوز آنچه از ایشان در ایکنا به جای مانده و حتی به دست او آغاز شده از اقدامات روزآمدی است که نیاز امروز جامعه محسوب می‌شود. مثلا کار ایشان در مورد عرفان‌های نوظهور هنوز در کشور جدی نبود که به آن پرداخت.

وی افزود: موضوع گفتگو‌های دینی در دانشگاه‌ها و پاسخگویی به موقع شبهات کار‌های بزرگی بود که در زمان ایشان کلید خورد. تنوع کار‌ها منحصر به دوره ایشان بود و بعد از او بسیاری از کار‌ها تعطیل شد. افق دید بلندی داشت، به همت همسرشان کار‌های مکتوب ارزشمندی چاپ شده که نشان دهنده دیدگاه به روز شهید است.

استاد یاراحمدی نیز با گرامیداشت یاد و خاطره شهید تقوی درباره او بیان داشت: با شهید تقوی به عنوان یکی از مدیران قرآنی کشور از ۲ جهت ارتباط داشتم. یکی مسابقات بین المللی دانشجویان جهان که در آن حوزه مدیری منعطف بود و هر انچه صلاح کار و بیت المال بود انجام می‌داد. صداقت و راستی که از یک روحانی و سادات مد نظر است در ایشان وجود داشت. ارتباط دومم به خاطر مسوولیت در خبرگزاری ایکنا بود که در ایام کاری جز صفای باطن ندیدیم.

شهادت می‌دهم شهید تقوی عاشق شهادت بود

ترکاشوند از اعضای تحریریه سابق خبرگزاری ایکنا و از دوستان نزدیک شهید تقوی نیز گفت:حدود ۱۰ سالی در کنار شهید بودم و شهادت می‌دهم ایشان عاشق شهادت بود و این را به زبان بیان می‌کرد، نشانه‌اش اینکه همین چند روز قبل شهادت باز این جمله را تکرار کرد که من مشتاق شهادت هستم. من بعد شهادت متوجه شدم در زمان جنگ به عنوان غواص عملیات کربلای ۴ حضور داشته. در سفر کربلا، راهیان نور، لبنان و سوریه این عشق به شهادت و دین روشن بود. شخصیتی متواضع، متشرع، مودب داشت و این گفته  افرادی است که حتی ایشان را قبول نداشتند.

وی تصریح کرد: عاشق دین، عاشق امام و عاشق رهبر بود. دومین جلسه خارج فقه آقا را که رفتن ایشان را دیدم که چقدر از حضور در این کلاس‌ها خوشحال است. خیلی دوست داشت سوریه برود که این اتفاق نیفتاد و داعش به دنبال ایشان آمد. شهید تقوی در ۲ و نیم سالی که مسوولیت مدیریت  خبرگزاری قرآن را داشت فعالیت قرآنی را به سمت ساخت یک جامعه قرآنی سوق داد.

تاکید شهید تقوی بر ساخت جامعه قرآنی

قربانی از دیگر حاضران در این دیدار بیان کرد: اگر مدیران قرآنی بر فعالیت‌های قرآنی اشاره دارند، تاکید شهید تقوی بر تربیت قرآنی و فرهنگ‌ قرآنی بود. آن زمان هنوز بصیرت خیلی مطرح نبود که ایشان دوره‌های بصیرتی داشت و همایش‌هایی در این خصوص برگزار می‌کرد.

کلانتری در صحبت‌های دیگری اشاره کرد: گاه ما از ولایت و ولایتمداری صحبت می‌کنیم، اما تقاوت شهید تقوی در این موضوع این است که ایشان نمونه و مصداق بارز ولایتمداری بود که بر مبنای اثر در وضع اجتماعی و فضای پیرامونی خود کار می‌کردند. دغدغه‌اش سند ۲۰۳۰ بود که در جلسه خانوادگی هم به این موضوع اشاره کرد. بر روی همین سند هم کار می‌کرد که شهید شد. ما امروز در وضعیتی اجتماعی هستیم که جز اثرگذاری نخبگان‌ راه حل دیگری برای آن نداریم. موضوعات فرهنگی را باید در رسانه تبیین و تفسیر کنیم.

همسر شهید تقوی: در خیابان که راه می‌رویم از وضعیت حجاب گریه‌مان می‌گیرد

همسر شهید تقوی نیست با ابراز تاسف از وضعیت حجاب در کشور گفت: نکته شاخص و بارز در رفتار شهید توجه به امر رهبر انقلاب بود. چند سالی در نوبت حضور در درس خارج فقه بود و وقتی کلاس‌ها را شرکت کرد خیلی خوشحال شد و تمام سعیش را می‌کرد که خوب اوامر را بشناسد و به آن عمل کند. اما خواهشی و دغدغ‌ای دارم که خواهش می‌کنم مسوولانی که در جلسه حضور دارند در این خصوص کاری کنند. ما از وضعیت فساد در جامعه ناراحت هستیم، وقتی در خیابان راه می‌رویم گریه مان می‌گیرد. به ما نگویید که مسوولین نمی‌توانند کاری کنند این لایحه جدیدی که آمده است از کجا آمده؟! ببینید اگر شهید تقوی و امثال این شهدا امروز بودند چه می‌خواستند و چه می‌کردند؟!

وی افزود: ما دستمان کوتاه است و نمی‌توانیم کاری کنیم، اما شما به عنوان کسی که یاد شهدا را گرامی می‌دارید نسبت به این موضوع اقدام جدی انجام دهید. همه ما ناراحتی و اعتراضاتی داریم که بر همه این‌ها صبر می‌کنیم، اما این بی حجابی چیزی نیست که نسبت به آن بی تفاوت باشیم. وضعیت جامعه جوری شده است که نمی‌توانیم بیرون برویم.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گلایه همسر شهید تقوی از وضعیت فرهنگی جامعه/ تاکید شهید تقوی بر ساخت جامعه قرآنی بیشتر بخوانید »

شهیدی که تا پایان عمر قرآن و شهادت را رها نکرد

شهیدی که تا پایان عمر قرآن و شهادت را رها نکرد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، جمعی از اعضای جامعه قرآنی به نیابت از قاریان، حافظان و فعالان قرآنی طی دیدار‌های هفتگی خود با شهدای قرآنی اینبار به دیدار خانواده شهید علیرضا گرجی رفتند.

استاد رحیم قربانی رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران، استاد محمود لطفی نیا از اساتید قرآنی، مصطفی فریدونی از حافظان قرآن، محمد تهرانی از پیشکسوتان قران، حمید مجیدی مهر رئیس مرکز امور قرآنی اوقاف، میکائیل باقری از اداره قران و عترت وزارت آموزش پرورش، محمد مهدی بحرالعلوم از اساتید بین المللی قرآن و مرتضی خدمتکار از مدیران قرآنی در این جلسه حضور داشتند.

استاد محمد تهرانی با بیان ویژگی‌هایی از شهید گفت: علیرضا جوان مودب و خوبی بود. در همان نوجوانی در محله تیم فوتبالی تشکیل دادیم که از آن تیم ۵ نفر شهید شدند که یکی از این شهدا علیرضا گرجی بود. جوان متین و بزرگواری که قد بلندی داشت و چندباری باهم کوه رفتیم. یکبار گفتم تو با این قد و هیکلی که داری باید بروی والیبال، گفت همین ورزش را هم برای سلامتم انجام می‌دهم. باهم قرآن می‌خواندیم و دوران شاه، سر صبح در سوز و سرما وقتی هیچ کس در خیابان نبود به جلسات استاد مولایی و استاد اربابی می‌رفتیم.

وی ادامه داد: اوایل سال ۵۸ قبل از مجروحیتم در جبهه با حاج حسین سبزعلی استاد قرآنی تیمی به نام اسلام درست کردیم که علیرضا هم در آن حضور داشت. بچه‌ها بازی خوبی داشتند و معمولا در فوتبال همه را می‌بردیم.
استاد گرجی در ادامه این دیدار افزود: ما اوایل انقلاب در جلسات قرآن باهم آشنا شدیم. شهید صدای خوبی داشت و برای ما سعادتی بود که در کنار ایشان باشیم.

برادر شهید در صحبت‌هایی گفت: علیرضا جوانی بود که خیلی‌ها دوستش داشتند. بسیار اهل ورزش بود و در برنامه‌های قرآن هم فعالیت داشت. در حسینیه حجت نازی آباد قاری قرآن بود و کلاس قرآن برگزار می‌کرد که همین باعث شده بود تا یک محل به او احترام بگذارند. ما ۱۵ سال باهم اختلاف سنی داشتیم و هر دو عاشق قران بودیم. هیئت خیلی خوبی داشتیم به نام علی بن موسی الرضا (ع) که قاریان زیادی آنجا حضور داشتند.

وی در خصوص حضور علیرضا در جبهه بیان داشت: علیرضا در بخش پلیس قضایی کار می‌کرد، اما چون دوست داشت برود جبهه با اصرار زیاد رفت. حتی برای اینکه اجازه بدهند چند روزی در اداره به همراه دوستانش اعتصاب کرده بود. او زرنگ بود و رفت و شهید شد. وقتی پیکرش را آوردند به خاطر قد بلندی که داشت تابوت به اندازه پیکرش پیدا نمی‌کردند.

خواهر شهید نیز در صحبت‌هایی توضیح داد:، چون مادرمان فوت شده بود هر بار می‌خواست برود جبهه قبلش به خانه من که آن زمان ازدواج کرده بودم می‌آمد. آخرین بار هم از خانه من رفت و ۱۵ روز بعد پیکرش را آوردند. متولد سال ۱۳۴۰ در تهران بود و در عملیات خیبر، جزیره مجنون شهید شد.

وی در خاطره‌ای به شوق شهادت شهید اشاره کرد و گفت: یک بار گفتم بیا برویم خواستگاری، یکدفعه بلند شد رو به شوهرم گفت: یا حسین! همسرت چه می‌گوید؟ من نمی‌توانم شهادت را رها کنم. به خاطر دل پدرم خواستگاری یک مرتبه رفت، اما حتی سر بلند نکرد دختر را ببیند که دلش گیر نکند.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهیدی که تا پایان عمر قرآن و شهادت را رها نکرد بیشتر بخوانید »