رسانه معاند

تکذیب بازداشت فرزندان مریم مهرابی

تکذیب بازداشت فرزندان مریم مهرابی



قوه قضاییه اعلام کرد: رسانه‌های معاند در خبری دروغ مدعی شدند که مریم مهرابی به همراه کودکان خود دستگیر شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، قوه قضائیه اعلام کرد: رسانه‌های معاند در خبری دروغ مدعی شدند که مریم مهرابی به همراه کودکان خود دستگیر شده است.

طبق بررسی‌ها، بازداشت کودکان این فرد صحت ندارد و کاملاً کذب است و در حال حاضر دختران او نزد خانواده‌اش نگهداری می‌شوند.

این دروغ‌پراکنی و جوسازی رسانه‌های معاند در حالی صورت گرفته است که مریم مهرابی به‌دلیل تلاش برای تحریک مردم به خشونت، جنگ و کشتار با یکدیگر به قصد برهم زدن امنیت کشور بازداشت شده و دارای سوابق متعدد کیفری بوده و با تفهیم اتهام و قرار بازداشت موقت به زندان معرفی شده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تکذیب بازداشت فرزندان مریم مهرابی بیشتر بخوانید »

بارها و بارها اعتراف این جلادها را ببینید+ فیلم

مسئولان حجاب درمظان ۱۰ اتهام



مراقبت کنید انقلاب را در مظان این اتهام قرار ندهید که اهتمام بر حجاب آنچنان هم ضرورت و موضوع مهمی نبوده که سال‌ها بر آن هزینه دادیم… رحم کنید بر نسل‌های جدید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محسن مهدیان طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:

۱-اخیرا در برخی رسانه‌ها با حالت تمسخر نوشته‌اند که دوربین‌های هوشمند فراجا تبدیل شده است به گوشی‌های موبایل.

از روز اول دلسوزان گفتند که فراجا چنین دوربین‌هایی در سطح شهر، خاصه شهرستان‌ها ندارد… .

۲-اخیرا یک سلبریتی به‌دلیل کشف حجاب به دادگاه احضار و بعد هم به یک‌ونیم میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده است. آن بازیگر هم در صفحه شخصی خود نوشت که از مردم و از هیچ‌کس عذرخواهی نمی‌کنم.

پیش‌تر دلسوزان گفتند که این میزان جریمه بازدارنده نیست و وهن دستگاه قضایی است… .

۳-لایحه عفاف و حجاب مدتی بین قوای مختلف سرگردان بود و کسی حاضر نشد ضعف‌های این لایحه را گردن بگیرد.

بسیاری از دلسوزان گفتند که این لایحه به جهات مختلف ناقص است و بدتر اینکه حواله دادن ماموریت عدلیه و نظمیه به دستگاه‌های اجرایی و خدماتی خطاست.

بگذریم که حرف بسیار است؛

اما هر تدبیری داریم مراقب باشیم در مظان اتهام در افکارعمومی قرار نگیریم. اتهاماتی از این‌دست:

۱-مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که مسئولان اهتمام لازم برای اجرای قانون را ندارند و به یکدیگر حواله می‌دهند.

۲-مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که بعد از حوادث سال گذشته، قوای قهریه در اجرای قانون دچار انفعال و سردرگمی‌اند.

۳-مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که در اجرای قانون گرفتار تبعیض هستیم و صدای‌مان مقابل ضعفا بلند و مقابل قانون شکنی دانه‌درشت‌های سلبریتی اهل کرنشیم.

۴-مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که خدای نکرده به‌خاطر ایام انتخابات و قدرت و رای، از اهتمام بر اجرای ضرورت دین و قانون کشور کوتاه آمده‌اید.

۵-مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که حرف حق کار فرهنگی، پوششی برای فرار از ماموریت‌های سلبی شده است.

۶-مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که به‌جز رهبرانقلاب که صریح و روشن درباره حجاب موضع عقلانی و شرعی گرفته است، بقیه مسئولان حاضر نیستند هزینه دهند.

۷-مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که مسئولان کشور هنوز متوجه نشده‌اند که مسئله حجاب فراتر از پوشش است و امروز مسئله اصلی دشمن در عرض «تجزیه کشور» و «تحریم سفره‌های اقتصادی مردم» است و اقدامی امنیتی است نه صرفا فرهنگی.

۸-مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که اعتراض مردم متدین شهر و گلایه‌های آنها از تساهل و تسامح مقابل قانون‌شکنان برای‌تان بی‌اهمیت است.

۹-مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که در مواجهه با قانون‌شکنی فرق ۳عنوان «کشف حجاب» و «جریحه‌دار کردن احساسات عمومی» و بدتر از همه «تکمیل نقشه امنیتی دشمن» فرق قائل نیستید. گناه سیاسی همان گناه شرعی نیست.

۱۰در نهایت اینکه هر کار می‌کنید مراقبت کنید انقلاب را در مظان این اتهام قرار ندهید که اهتمام بر حجاب آنچنان هم ضرورت و موضوع مهمی نبوده که سال‌ها بر آن هزینه دادیم… رحم کنید بر نسل‌های جدید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مسئولان حجاب درمظان ۱۰ اتهام بیشتر بخوانید »

آنارشیسم علیه ایران قوی

آنارشیسم علیه ایران قوی



آنچه این روزها دیده می‌شود نه یک جنبش اصلاحی در چارچوب نظم و قانون و منافع عمومی که یک حرکت ویرانگر از بین برنده امنیت و نظم جامعه و بسترسازی برای تصاعد خشونت است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حمیدرضا شاه‌نظری طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: دو ماه است که ایران را به بهانه فوت ناگهانی یک خانم در یک مجموعه متعلق به پلیس ملتهب کرده‌اند و تلاش‌های زیادی می‌شود تا با رویدادسازی تروریستی و تلاش‌های تجزیه‌طلبانه یا با اقداماتی، چون نقش‌آفرینی برخی سلبریتی‌ها و حاشیه‌سازی‌هایی مانند آنچه بر سر تیم ملی فوتبال آورده‌اند، این وضعیت خاتمه نیابد. هرچند به گونه‌ای روایت‌سازی می‌شود که این وقایع را کاملاً طبیعی جلوه داده و عملکرد نظام و نارضایتی مردم از آن را عامل پیش آمدن آن معرفی کنند، ولی کمی دقت در عملکرد رسانه‌های فارسی زبان، عملکرد عوامل دشمن در شبکه‌های اجتماعی و اقدامات تروریستی و تلاش برای کشته‌سازی و التهاب‌آفرینی نشان می‌دهد که این اتفاقات اصلاً طبیعی نبوده و اراده دشمنان و میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری ویژه پشت این ماجراها قرار دارد. تعمق در برخی ویژگی‌های این حوادث می‌تواند در فهم حقیقت آنچه در حال رخ دادن است مؤثر واقع شود.

۱. مرور رویدادها نشان می‌دهد که ما با یک جریان ویرانگر مواجه هستیم که هیچ‌گونه ایده ایجابی ندارد. از تلاش برای تخریب و آسیب زدن به اقشاری مثل قشر روحانیت و مذهبی و حزب‌اللهی جامعه تا تلاش برای تخریب فیزیکی اماکن متعلق به حاکمیت یا قشر مذهبی. با نفی ساختارهای موجود به وسیله تندترین و زشت‌ترین حرف‌ها و شعارها نه تنها تاکنون هیچ ایده ایجابی ارائه نشده است، بلکه صفحات و پیام‌های لیدرها و مشارکت‌کنندگان در این اغتشاش مملو از تهدیدها و وعده‌های مبنی بر هتک حرمت و قتل عام هر کسی است که مخالف آنان است. حجم فحاشی‌ها و تهدیدها در این موضوع به قدری فراوان و مشمئزکننده است که تاکنون شاید مشابهی در هیچ کشوری نداشته و البته روشن است که این ویژگی فراتر از واقعیت‌های جاری جامعه ایران است که مردمان آن و تاریخ پرشکوهش به فرهنگ و ادب شهره بوده است و همین نشان می‌دهد که مدیریت محتوای تولیدی منسجم و فکرشده‌ای در بستر شبکه‌های اجتماعی در جریان است که هدف آن، ایجاد هیجان و خشم در بدنه حامی و تصاعد خشونت است.

۲. برخی وجود مشکلات اقتصادی و معیشتی را که در پی یک دهه تحریم بی‌سابقه جهانی به وجود آمده است، یکی از علل اصلی به وجود آمدن این اغتشاشات معرفی می‌کنند. هرچند نمی‌توان این عامل را نادیده گرفت و نقش آن را در تحریک برخی افراد برای حضور در صحنه اغتشاش کتمان کرد، ولی صرفاً آن را می‌توان یک شرط لازم در کنار شروط دیگر در نظر گرفت که بدون وجود یک شرط کافی امکان به وجود آوردن این اغتشاشات را نداشت. برای فهم بهتر این مسئله اگر نگاهی به سال‌های گذشته بیندازیم مقاطعی را می‌بینیم که گروه‌های بزرگی از مردم به علت مطالبات معیشتی و مالی در کف خیابان و در کنار مراکز حاکمیتی مانند مجلس، مشغول اعتراض بودند؛ از بازنشسته‌های ارگان‌ها و سازمان‌های مختلف تا مالباختگان مؤسسات مالی و اعتباری، از کارگران مجموعه‌های صنعتی و کارخانه‌ها تا معلمان، ولی هیچ کدام از این اعتراضات و مطالبات به‌حق، کشور را به سمت وضعیت فعلی سوق نداد و هیچ‌گاه به خشونت کشیده نشد و بابت آن‌ها هرگز کنش‌های کنونی سلبریتی‌های هنری و ورزشی و … را شاهد نبودیم و دیدیم که در نهایت در عمده این موارد با تدابیر ارکان نظام، مشکلات تا حد قابل قبولی مرتفع شده و رضایت نسبی مردم بنابر مقدورات تأمین شد. آیا امروز شرایط بدتر شده است؟ روشن است که خیر. چرا که هم شاخص‌های اقتصادی بهبود نسبی وضعیت را نشان می‌دهد و هم ثبات نسبی در بازارها برقرار است و هم تا پیش از آغاز ماجراهای اخیر، اصلاً تجمعات اعتراضی معیشتی و اقتصادی در حد آن سال‌ها وجود نداشت. پس چرا امروز این حجم از پنجه کشیدن به امنیت ملی و به چهره نظام و حتی به اسلام و قرآن مشاهده می‌شود؟ و چرا لشکر سلبریتی‌ها به خط شده و ایران و اذهان ایرانی‌ها را آماج سخنان زهرآلود خود کرده‌اند؟

۳. از جمله اتفاقات رخ داده در روند وقایع اخیر، تلاش برای مشروعیت‌بخشی به خشونت فوق‌العاده و عجیبی است که طی دو ماه توسط برخی عوامل اغتشاشگر علیه برخی عوامل انتظامی و امنیتی انجام گرفت. اساساً یکی از کارکردهای دولت، «انحصار در اعمال خشونت در چارچوب قانون» است. در این باره ماکس وبر جامعه‌شناس مطرح غربی هم معتقد است دولت، نهادی است که انحصار استفاده مشروع از خشونت را در اختیار دارد. این به این معناست که مردم پذیرفته‌اند جهت برقراری نظم در جامعه، افرادی که قانون را نقض و علیه نظم عمومی اقدام کرده و به دیگران آسیب می‌زنند، از سوی دولت مبتنی بر همان قانون و در چارچوب آن، مجازات شوند که طبیعتاً مجازات حدی و سطحی از خشونت را با خود به همراه دارد. اگر این اصل اساسی نبود هیچ جامعه برپا نمی‌ماند و مردم بر سر کوچک‌ترین موضوعاتی مشغول نزاع و درگیری و حتی نابودی یکدیگر می‌شدند. خشونت ورای قانون قطعاً خلاف مصلحت جامعه و نابودکننده بنیان‌های اجتماعی است.

تجویز و تشویق به مشروعیت خشونت علیه کسانی که وظیفه اجرای قانون و تأمین امنیت مردم را بر عهده دارند در واقع جنگ با جامعه و بنیان‌های آن است. گروهی که خود را محق به اعمال خشونت کور غیرقانونی می‌داند و صبح تا شب در شبکه‌های اجتماعی همچون توئیتر وعده قتل عام و کشتار مخالفان را می‌دهد، تنها در پی ویرانی جامعه و ایجاد هرج و مرج و جنگ داخلی بی پایان برای نابودی کشور است و آنچه این روزها دیده می‌شود نه یک جنبش اصلاحی در چارچوب نظم و قانون و منافع عمومی که یک حرکت ویرانگر از بین برنده امنیت و نظم جامعه و بسترسازی برای تصاعد خشونت و آغاز جنگ مردم با مردم است. این روزها به عیان شاهد یک حرکت آنارشیستی هستیم که دولت (در معنای حاکمیت) را که نماد اراده عمومی است و نیز امنیت و نظم جامعه نشانه رفته است و حتی یک خط مکتوب راجع به بنایی که بعد از ویرانی بنای فعلی به وجود خواهد آورد ندارد، بلکه سراسر مملو از هتاکی، فحاشی، خشونت، نفرت‌پراکنی و وعده نابودی مخالفان و همه کسانی است که جور دیگری فکر می‌کنند به طرز عجیبی این اراده همسو با اراده قدرت‌هایی است که نابودی، ویرانی و تجزیه ایران قدرتمند را می‌خواهند که امروز حضوری فعال در صحنه تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی داشته و در حال رسیدن به جایگاه یک قدرت بزرگ جهانی است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آنارشیسم علیه ایران قوی بیشتر بخوانید »

گفت و شنود/ کمرنگ باشه!

گفت و شنود/ یواش‌تر!



گفت: شبکه سعودی اینترنشنال و بی‌بی‌سی فارسی هم بدجوری با هم درگیر شده‌اند و علیه همدیگر کُری می‌خوانند و دندان نشان می‌دهند!

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت:

گفت: چه خبر؟

گفتم: در خبرها آمده که چند تن از خبرنگاران و کارکنان شبکه سعودی اینترنشنال با وزارت اطلاعات تماس گرفته و خواستار بازگشت به ایران شده‌اند!

گفت: از کجا معلوم که خیانت جدیدی در آستین نداشته باشند؟!

گفتم: می‌گویند از پشت صحنه این شبکه سعودی و اعضای آن اطلاعات دقیقی داده‌اند و حتی نام و مشخصات دو تن از ماموران موساد را

که یکی از آنها فارسی‌زبان است، همراه با عکس آنها در اختیار

رابط وزارت اطلاعات گذاشته‌اند.

گفت: شبکه سعودی اینترنشنال و بی‌بی‌سی فارسی هم بدجوری با هم

درگیر شده‌اند و علیه همدیگر کُری می‌خوانند و دندان نشان می‌دهند!

گفتم: یکی از مجریان بی‌بی‌سی فارسی عکس و مشخصات سایر عوامل این شبکه مثل تصویربردار و صدابردار و سردبیر و کارگردان را برای دوستش در ایران فرستاده و نوشته است اگر برای من مشکلی پیش آمد، این اطلاعات را منتشر کن! چون بینندگان فقط مجری را می‌بینند و از بقیه بی‌خبرند!

گفت: حالا که آشوب‌ها به جایی نرسیده و نوبت مجازات وطن‌فروشان

و قاتلان مردم رسیده، دنده عقب گرفته‌اند و به غلط کردن افتاده‌اند!

گفتم: افسر پلیس راننده‌ای را که با سرعت در حرکت بود متوقف کرد و گفت؛ ۱۴۰ تا سرعت داشتی! یارو گفت؛ قربان فقط ۸۰ تا بود…

نه ۵۰ تا… اصلاً ۳۰ کیلومتر در ساعت بیشتر نبود! و… افسر گفت؛ این‌طوری که داری سرعت کم می‌کنی مواظب باش کسی از عقب بهت نزنه‌!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گفت و شنود/ یواش‌تر! بیشتر بخوانید »

دشمن در آشوب‌های اخیر به دنبال چه بود؟

وقتی پنجه‌های کشیده‌شده به رخ امنیت را نمی‌بینیم



امنیت، انتظار نخست انسان‌ها از حکومت‌هاست که امروزه ابعاد گسترده و متنوعی یافته است. باید نسبت به هر آنچه زمینه‌ساز ناامنی می‌شود و همبستگی ملت را خدشه‌دار می‌کند، حساس بوده و با آن مقابله کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: امنیت، انتظار نخست انسان‌ها از حکومت‌هاست که امروزه ابعاد گسترده و متنوعی یافته است. فیلسوفانی که دغدغه عدالت داشته‌اند، آن را شرط ضروری عدل دانسته‌اند و کسانی که به رفاه می‌اندیشیده‌اند، آن را عامل اصلی آسایش شمرده‌اند و آنان که بر توسعه سیاسی یا اقتصادی تکیه کرده‌اند، امنیت را عامل اساسی آن تلقی کرده‌اند و همه کسانی که برای حاکمیت ارزش‌های معنوی یک جامعه تلاش می‌کنند، امنیت را مقدمه واجب برای یک حکمرانی سالم می‌دانند. نگاه به امنیت در اسلام بسیار عمیق‌تر از مکاتب دیگر رخ نمایانده است تا آنجا که کلماتی با ریشه امن ۷۸۹بار در قرآن کریم تکرار شده است که حکایت از اهمیت فوق‌العاده این مفهوم در اسلام دارد. قطعا از همین منظر است که پیامبر مکرم اسلام(ص)، می‌فرمایند: «النعمتان مجهولتان، الصحه و الامان» ۲نعمت است که مورد قدر ناشناسی و ناسپاسی است؛ یکی نعمت امنیت و دیگری نعمت سلامتی. یا امیر سخن علی‌بن ابی‌طالب می‌فرمایند: «لا نعمه اهنا من الامن»؛ هیچ نعمتی گواراتر از امنیت وجود ندارد.

اینکه رهبر معظم انقلاب به‌دنبال حوادث تلخی که در طول این سال‌ها در حوزه امنیت کشور رخ داده، مکرر هشدار می‌دهند بی‌توجهی به مبحث مهم امنیت چشم طمع دشمن را به این کشور متوجه می‌کند، ناشی از نگاه عمیق ایشان و اهمیت امنیت به‌عنوان بزرگ‌ترین نعمت است که در این روزهای پرالتهاب همچون جنگ احزاب همه دشمنان از تجزیه‌طلبان گرفته تا منافقین تروریست و سلطنت‌طلبان را دور هم جمع کرده است. حکیم دانای انقلاب ۳سال پیش هم در ابتدای درس خارج فقه خود درباره مسائل پیش‌آمده در فتنه بنزینی فرموده بودند: «ناامنی بزرگ‌ترین مصیبت برای هر کشوری است، برای هر جامعه‌ای است، اینها قصدشان این است… همه مراکز شرارت دنیا علیه ما این کارها را تشویق کردند، از خانواده منحوس خبیث خاندان پهلوی تا مجموعه خبیث و جنایتکار منافقین، اینها دارند مرتبا در فضای مجازی و در جاهای دیگر تشویق می‌کنند، ترغیب می‌کنند که این شرارت‌ها انجام بگیرد.

من عرضم این است؛ هیچ‌کس به این اشرار کمک نکند، هیچ انسان عاقل و شایسته‌ای که به کشور خودش علاقه‌مند است، به زندگی راحت خودش علاقه‌مند است، به اینها نباید کمک بکند؛ اینها اشرارند، این کارها کار مردم معمولی نیست.» اگر آن روز که رهبر انقلاب آن هشدار را دادند به آن توجه لازم می‌شد، حتما امروز شاهد این همه بی‌حرمتی به نظام و آشوب در کشور در حرم امن شاهچراغ نبودیم. بنابراین سخن رهبر انقلاب، حکایت از این منطق قوی دارد که امنیت به‌عنوان یکی از ۲ رکن اساسی برای اداره یک کشور و حکمرانی سالم در آن است. طبیعی است وقتی دشمن هویت ملت ‌ما را نشانه می‌رود، باید بپذیریم که تهدیدات هویتی، مرجع اساسی ناامنی خواهد بود و برخلاف آن، پیوستگی و اتحاد میان یک ملت نخستین ابزار تحقق امنیت خواهد بود.

بنابراین در چنین جامعه‌ای باید نسبت به هر آنچه زمینه‌ساز ناامنی می‌شود و به نوعی هویت انسجام‌یافته و همبستگی ملت آن را خدشه‌دار می‌کند، حساس بوده و با آن مقابله کرد. اتفاقات تلخی که در این ۴۰روز به بهانه فوت مهسا امینی رخ داد و اوج آن در حمله تروریستی به حرم حضرت احمد ابن موسی (شاهچراغ) صورت گرفت، یا در بابل کسی به‌خود جرأت می‌دهد با سلاح کمری ۲بسیجی را به شهادت برساند و یا فردی با سلاح شکاری در پایتخت با شلیک تیر هوایی رعب و وحشت ایجاد می‌کند و فضای کشور آنقدر ناامن می‌شود که با ترورکردن، آتش‌زدن، ویران‌کردن اموال عمومی و شخصی و تهدید جان، مال و ناموس مردم چنان جوی در کشور ایجاد می‌شود که مردم احساس ناامنی می‌کنند، باید هم انتظار چنین روزهایی را داشت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وقتی پنجه‌های کشیده‌شده به رخ امنیت را نمی‌بینیم بیشتر بخوانید »