رسانه

ایران قوی؛ آرمان بزرگ ما

ایران قوی؛ آرمان بزرگ ما



انتخاب و استقرار حکومت جمهوری اسلامی به عنوان نخستین نظام مردمسالاری دینی را می‌توان، نخستین گام بلند ملت ایران در مسیر تحقق ایران قوی ارزیابی کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد مهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران طی یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: هنگامی که از آرمان‌های ایرانیان در دوران معاصر و مخصوصاً آرمان‌های انقلاب اسلامی سخن به میان می‌آید، آرمان‌های بزرگی نظیر استقلال‌خواهی و رهایی از وابستگی در تمامی ابعاد آن مخصوصاً در ابعاد هویتی و گفتمانی، آزادی‌خواهی، اسلام‌خواهی و استبدادستیزی، به عنوان مهمترین آرمان‌ها جلوه‌گر می‌شوند.

تمامی این آرمان‌ها برگرفته از موقعیت کشوری بود که برای صدها سال «ضعیف» مانده یا ضعیف نگه داشته شده بود. این ضعف و فترت چندصدساله هم نتیجه بی‌کفایتی حکومت‌های داخلی بود و هم پیامد دسیسه‌ها و توطئه‌های بی‌پایان دول زورگو و استعمارگر خارجی. انقلاب اسلامی ایران پاسخی برای رهایی ملت ایران از این ضعف تاریخی ناشی از پیوند نامبارک استبداد و استعمار و گذار به مرحله‌ای از شکوه و قدرت تمدنی و تاریخی خود بود.

از این‌رو تمام آرمان‌ها و آرزوهای تاریخی ایرانیان و تمام آرمان‌های انقلاب اسلامی را می‌توان در آرمان «ایران قوی» خلاصه نمود. 

این آرمان بزرگ، ریشه در تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین و رؤیای درازمدت ملت بزرگ ایران دارد. به‌گونه‌ای که عصاره و چکیده تمام جریان‌های فکری مستقلی را که در پیروزی انقلاب اسلامی نقشی از خود به یادگار گذاشتند می‌توان تلاش برای بازجویی عظمت و اقتداری دانست که شایسته این سرزمین و ملت بزرگ است.

انتخاب مکتب اسلام به عنوان ایدئولوژی مبارزه و گفتمان رهایی و حذف و انزوای ایدئولوژی‌ها و مکاتب رقیب، در چهارچوب همین گفتمان عزت‌طلبی و تمدن‌سازی نوین صورت گرفت.

ملت مسلمان ایران در مکتب اسلام، هم راه رهایی و الگوی مبارزه را یافته بود و هم چهارچوب حکومت مطلوب آینده و مسیر استقلال و سربلندی و دستیابی به عظمت و عزت تاریخی خود را جست‌وجو می‌کرد.

بنابراین اگر مهمترین هدف انقلاب اسلامی را تحقق عظمت و قدرت تاریخی ملت ایران بدانیم سخنی به گزاف نگفته‌ایم.

مبارزات تاریخی ملت ایران در تمام سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و در تمام سال‌های پس از آن، هدفی جز بازپس‌گیری این قدرت به گروگان گرفته شده توسط مستبدین و مستکبرین نبوده است.

در همین راستا، انتخاب و استقرار حکومت جمهوری اسلامی به عنوان نخستین نظام مردمسالاری دینی را می‌توان، نخستین گام بلند ملت ایران در مسیر تحقق ایران قوی ارزیابی کرد. 

در طول چهل و چهار سال گذشته جلوه‌های فراوانی از تلاش در جهت تحقق آرمان ایران قوی را شاهد بوده‌ایم که تضمنات و نتایج عینی گوناگونی در عرصه حیات سیاسی و اجتماعی ما داشته‌اند.

در این میان، دوران هشت سال دفاع مقدس بی‌تردید یکی از درخشان‌ترین تجارب تاریخی ما برای تحقق این آرمان بزرگ و مبارزه با دشمنانی بود که ایران را ضعیف و لگدمال می‌خواستند. صدها هزار شهید و جانباز و آزاده، بهایی بود که ملت ایران برای تحقق این آرمان بزرگ خود پرداخت کرد.

بعد از دوران دفاع مقدس نیز، آنچه سرداران بزرگی نظیر شهید سلیمانی‌ها را به قهرمانان تاریخی ایران تبدیل نمود، مجاهدت‌ها و جانفشانی‌های بی‌دریغ آنها در راه اعتلای اسلام عزیز و ایران قوی بود. آنها با نثار خون پاکشان نشان دادند که تحقق ایران قوی نیازمند مجاهدت خالصانه و بی‌وقفه با دشمنانی است که هیچ‌گاه عزت و اقتدار و آزادی این سرزمین و مردمانش را بر نتابیده‌اند. دشمنانی که از هر تلاش و ابزاری برای ضعیف نگه‌داشتن این کشور دریغ نکرده‌اند و نخواهند کرد.

دشمنانی که همه کشورهای جهان را تابعی از نظم خودساخته خود می‌خواهند؛ نظمی که در چهارچوب آن، آنها همواره سلطه‌گرند و کشورهایی نظیر ایران همواره سلطه‌پذیر، اما برای آنها که در فرهنگ ذلت‌ستیز شیعه بزرگ شده‌اند، هر دو سوی این نظم تحمیلی یعنی سلطه‌گر و سلطه‌پذیر از آنجا که در خارج از دایره حق و عدالت است محکوم هستند.

قطب سلطه‌پذیر از آن‌رو محکوم و مطعون است که به قبول سلطه تن داده و این رابطه ظالمانه را به رسمیت شناخته است. علاوه بر این، همچنان‌که اگر سلطه‌گر وجود نداشته باشد، نظام سلطه از بین خواهد رفت، اگر سلطه‌پذیر هم نباشد این نظام فرو می‌پاشد.

از همین رو است که بر مبنای دیدگاه رهبر معظم انقلاب آنچه می‌تواند این تقسیم‌بندی تحمیلی بر نظام بین‌الملل را با چالش مواجه کرده و یک نظم نوین مبتنی بر عدالت را بر روابط بین کشورها و ملت‌ها حاکم کند، «مقاومت» ملت‌ها و کشورهای مستقل جهان در برابر نظام سلطه و تلاش این ملت‌ها در جهت افزایش قدرت ملی خویش است.

در طول دهه‌های بعد از انقلاب اسلامی و بعد از شکست تمام نقشه‌ها و برنامه‌های نظامی که علیه ایران تدارک دیده شده بود، شاهد تلاش درازمدت دشمن برای تفوق و غلبه ذهنی و گفتمانی بر افکار عمومی هستیم. تلاشی که بیش از هر عرصه دیگری در عرصه رسانه و بوسیله تصویرسازی و گفتمان‌سازی صورت گرفته و بسط و تعمیم می‌یابد.

تلاشی که به‌دنبال تغییر تدریجی نگاه و گفتمان در یک جامعه به سمت نگاه و دیدگاه مورد نظر دشمن است. نفوذ رسانه‌ای از یک اصل قدیمی پیروی می‌کند که در آن به جای هرگونه هزینه برای نبرد و درگیری مستقیم و یا به جای هر نوع تلاش نظری و عملی برای توجیه و اقناع، تنها کافی است از طریق شبکه‌سازی و گروهک‌پروری داخلی به‌دنبال تغییر گفتمان و نگاه مسلط بر جامعه هدف باشیم.

هنگامی که گفتمان و نوع نگاه حاکم بر جامعه با نوع نگاه مطلوب دشمن همراستا شود، آن هنگام با کمترین هزینه، اهداف دشمن توسط افرادی در داخل کشور پیاده خواهد شد.

از همین‌رو است که امروز رسانه‌های وابسته به جریان سلطه‌گر، اعم از رسانه‌های وابسته به غرب و رسانه‌های وابسته به دول مرتجع منطقه، رویکرد اصلی خود برای جلوگیری از تحقق ایران قوی را تضعیف جمهوری اسلامی از طریق گسترش چالش‌های داخلی قرار داده‌اند. آنها بارها آشکار و پنهان اعلام کرده‌اند که ملتی پراکنده، کشوری فروپاشیده و سرزمینی از هم گسیخته می خواهند. 

در چنین منظومه‌ای، اکنون شاهد نزاع گفتمانی میان دو جریان در سپهر سیاسی کشور هستیم و اغتشاشات اخیر در کنار همه تلخی‌ها و لطمات، فرصتی فراهم کرد تا نخبگان و کنشگران سیاسی، جبهه خود را مشخص کنند.

از یکسو جریان معتقد به تحقق ایران قوی را شاهدیم که تعالی این کشور و ملت را در سایه عدالت، پیشرفت، تحول و آزادی دنبال می‌کند و اعتقاد دارد کاستی‌ها و مشکلات نباید ما را از راه و هدف اصلی غافل کند. در جبهه مقابل «جریان واگرا» را شاهد بودیم که یک حادثه را ابزار و فرصتی دیده برای تشویق به اغتشاش و تخریب و تروریسم رسانه‌ای و صدافسوس که غفلت کردند و متوجه نشدند سرویس‌های جاسوسی غربی و تروریست‌های رسانه‌ای در پشت پرده این ماجراها، تضعیف ایران و ایرانیان را دنبال می‌کنند. 

اما آنچه دشمنان فراموش کرده‌اند آن است که «ایران قوی» آرمان همه ملت ایران اعم از کرد و ترک و لر و بلوچ و فارس و شیعه و سنی است. آنها نمی‌دانند که مردم این سرزمین حاضرند قطعه قطعه شوند، اما ایران عزیزشان را قطعه قطعه نبینند.

ایران قوی آرمانی است که این ملت بهترین فرزندانش را برای تحقق آن فدا کرده است و امروز نیز ۸۰ میلیون نفر تا پای جان برای تحقق آن ایستاده‌اند. ایران قوی آرمانی است که از اعماق وجود آحاد مردم ایران می‌جوشد و توسط همین مردم نیز محقق خواهد شد.

مردمی که در نظام جمهوری اسلامی به عنوان تنها نظام مردمسالار در تاریخ ایران، به عنوان رکن اصلی حکومت و دولت شناخته شده‌اند.

تأکید بر جایگاه والای مردم در این نظام به همراه دستاوردهای عینی جمهوری اسلامی در دفاع از تمامیت ارضی، استقلال، عزت و امنیت ملی کشور، این نظام را به تنها نظام مشروع و کارآمد در جهت تحقق آرمان ایران قوی تبدیل می‌سازد؛ نظامی که برآمده از مردم ایران، برای مردم ایران و به‌دنبال تحقق مهمترین آرمان و آرزوی مردم ایران است. 

شاید امروز و در پس اتفاقات تلخ اخیر، اهمیت طرح «ایران قوی» توسط دولت مردمی آیت‌الله رئیسی بیش از قبل برای همگان روشن شده باشد.

در واقع ریاست محترم جمهوری با بصیرت، هوشمندی و موقعیت شناسی، آرمان «ایران قوی» را با تدبیر و عقلانیت سیاسی به عرصه عمومی آورد تا نقشه راهی ارائه کرده و از تزاحم و تنش در کشور اجتناب کند.

لازمه چنین اتفاق مبارکی، حاکم شدن خِرَد سیاسی و عقلانیت سیاسی بر اداره کشور و پرهیز از دوقطبی سازی‌های کاذب است. 

در عین حال، زندگی امن و عزتمندانه در «ایران قوی» حق بدیهی همه ملت ایران است و جمهوری اسلامی ایران و دولت مردمی و انقلابی، مطالبه و تحقق این حق ملی را در عرصه‌های داخلی و خارجی مهمترین هدف خود تعریف کرده است.

دستیابی به این هدف در گرو همدلی و همبستگی ملی همه ملت ایران از یک‌سو و مرزبندی آشکار با سلطه‌گران، بدخواهان و دشمنان ایران قوی، از سوی دیگر است. برای ساختن ایران قوی نیازمند مشارکت همه ایرانیانی هستیم که دل در گروی عزت و سربلندی این آب و خاک دارند. «راه ما؛ راه حق، راه بهروزی‌ است، اتحاد، اتحاد، رمز پیروزی‌ است.»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ایران قوی؛ آرمان بزرگ ما بیشتر بخوانید »

تشریح تجربه‌های روزنامه‌نگاری در ناآرامی‌های اخیر

تشریح تجربه‌های روزنامه‌نگاری در ناآرامی‌های اخیر



«نشست تجربه‌روزنگاری در ناآرامی‌های اخیر»با هدف اینکه چگونه تجربه‌ روزنامه‌نگاران از انعکاس حوادث اخیر باعث افزایش توانایی،دانایی و مهارت‌های روزنامه نگاران در مواجهه با یک رخداد می‌شود برگزار می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق از دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه، «نشست تجربه‌روزنگاری در ناآرامی‌های اخیر» چهارشنبه- ۱۸ آبان ماه – از ساعت ۱۰ تا ۱۲ در سالن شهدای رسانه‌های دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها برگزار می شود، محبوبه نیاورانی و سارا هوشمند و دیگر کارشناسان عرصه رسانه، تجربه روزنامه‌نگاران از ناآرامی‌های اخیر مورد بررسی و کنکاش قرار می‌گیرد.

براساس این گزارش، تجربه اعتراضات اخیر که با مرگ مهسا امینی رخ داد نشان می‌دهد ثبت تجربه از سوی روزنامه‌نگاران از اهمیت بالایی برخوردار است. اصولا ثبت تجربه‌ها با مدل‌ها و تکنیک‌های مختلفی صورت می‌پذیرد. تجربه‌نگاری عملکردی است مبتنی بر رخداد و رویداد سیاسی، اجتماعی در سطوح مختلف شغلی و مسئولیتی در یک دوره خدمتی یا یک شغل و مسئولیت مشخص گفته می‌شود که می تواند با بررسی و کنکاش جهت اتخاذ تدابیر و تصمیات مقتضی برای آینده مفید واقع شود. 

تشریح تجربه‌های روزنامه‌نگاری در ناآرامی‌های اخیر

هدف برگزاری این نشست این است که تجربه‌ روزنامه‌نگاران از انعکاس حوادث اخیر چگونه باعث افزایش توانایی، دانایی و مهارت‌های روزنامه نگاران در مواجهه با یک رخداد می‌شود.

این نشست سومین جلسه از مجموعه‌ نشست‌هایی‌ است که تحت عنوان «تجربه‌کاوی و رسانه» به همت دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها برگزار خواهد شد.

علاقه‌مندان به شرکت در این نشست تخصصی می‌توانند به دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها به نشانی: خیابان شهید بهشتی، خیابان پاکستان کوچه دوم غربی(هرات) پلاک ۱۱ طبقه اول سالن شهدای رسانه مراجعه کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تشریح تجربه‌های روزنامه‌نگاری در ناآرامی‌های اخیر بیشتر بخوانید »

جنگ در کف خیابان و جنگ در ذهن!

جنگ در کف خیابان و جنگ در ذهن!



کارشناسان سواد رسانه می‌گویند، اگر خبری منتشر شد که احساسات شما را فورا درگیر و مثلا شما را بلافاصله عصبانی کرد، و از همه مهم‌تر شما را به «واکنش بدون فکر و فوری» واداشت، به آن خبر شک کنید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

تحولاتی که این روزها در کف خیابان‌های تهران و برخی شهرها به شکل پراکنده و کوچک و در فضای رسانه‌ای به شکل گسترده و بزرگ شاهد بودیم، برای افرادی که با «رسانه» سر و کار دارند، به‌اندازه ۳ واحد درس «سواد رسانه» اهمیت داشت. به این سؤال‌ها نگاه کنید:

تحولاتی که پس از فوت مهسا امینی رخ داد، آیا متناسب بود؟ چه نسبتی هست بین، فوت یک دختر دارای بیماری زمینه‌ای با این همه آشوب و کشت و کشتار؟ چرا خبر جنایتِ (نه فوتِ) ناجوانمردانه علیه یک دختر دیگر که در همین ایام و در یکی از کلینیک‌های عمل زیبایی البرز رخ داد، و بخشی از کادر درمان پس از سکته این دختر معصوم حینِ عمل جراحی، جسد او را در بیابان‌های اطراف به آتش کشیدند، اصلا دیده نشد اما فوت مهسا این طور، گل درشت دیده شد و خبرش رسید به دورترین نقطه جهان؟! پاسخ همه این سؤال‌ها در «رسانه» است.

با یک مقدمه نسبتا مفصل-که آوردنش را در این‌جا ضروری می‌دانیم-

به بررسی این سؤال‌ها می‌پردازیم. بخوانید:

در مبحث «علم و تکنولوژی» نیز، مثل خیلی از مباحث دیگر علوم اجتماعی، دو موضوع بسیار مهم وجود دارد که اساتید این حوزه همواره روی آن تاکید می‌کنند:

اول) فواید و مضرات تکنولوژی و دوم) پیامدهای پیش‌بینی نشده. مبحث اول واضح است. هرگونه علم و تکنولوژی درکنار فواید بسیاری که دارد، می‌تواند، مضراتی هم داشته باشد. این مضرات گاهی آن‌قدر زیاد می‌شوند که باعث ظهور جنبش‌های مخالف علم (Anti-science Movement) می‌شود.

یک مثال خیلی ساده که همیشه برای درک راحت‌تر این موضوع زده می‌شود، علم فیزیک و ساخت بمب اتم است. عده‌ای هستند که با توجه به خسارت‌های جبران‌ناپذیری که انفجار یک بمب اتم می‌تواند داشته باشد، به جای آنکه ساخت بمب اتم را نفی کنند، به این نتیجه می‌رسند که اصلا علم نباشد بهتر است! (این مبحث را بیش از این کِش نمی‌دهیم) «پیامدهای پیش‌بینی نشده» و «کارکردهای پنهان» نیز موضوعات مهم بعدی در مباحث علوم اجتماعی هستند که نمی‌خواهیم زیاد و تخصصی وارد آنها شویم و صرفا به این جمله ساده اکتفا می‌کنیم که، «به پیامدهایی گفته می‌شوند که در بدو آغاز یک مثلا اختراع، انتخاب یک شغل، یا روش رخ می‌دهند و اصلا جزو پیش‌بینی‌های ما نبوده‌اند.»

رسانه، یک تکنولوژی است و مثل خیلی از تکنولوژی‌های دیگر، دارای فواید، مضرات و پیامدهای پیش‌بینی نشده است.

البته این نکته را هم باید یادآوری کرد که گاهی، این مضرات و پیامدها آن‌قدر جدی، زیاد و پر رنگ می‌شوند که، برخی را به این نتیجه می‌رسانند، «نکند هدف از تولید این علم و تکنولوژی، استفاده از همین مضرات و پیامدهای به اصطلاح پیش‌بینی نشده بوده است؟!» بازگردیم به مبحث خودمان. تحولات و آشوب‌هایی که طی روزهای گذشته در تهران و برخی شهرهای دیگر کشور به صورت پراکنده رخ داد، چرا گل درشت به نظر رسید در حالی که طبق گزارش‌های مستند، دقیق و متعدد و مشاهدات میدانی بسیاری از جمله حقیر، این قدر بزرگ نبود؟!

همان‌طورکه گفتیم پاسخ این سؤال، در تکنولوژی «رسانه» است. شاید انگیزه و هدف اولیه از راه‌اندازی رسانه، «اطلاع‌رسانی»، «گردش آزاد اطلاعات» و به قول «هابر ماس» کمک به «دموکراسی» و «تشکیل حکومت مشروع» بوده باشد اما به جرات می‌توان گفت، «اطلاع‌رسانی» و «گردش آزاد اطلاعات» امروز تبدیل به یکی از اهدافِ آن هم فرعی و کم اهمیت این تکنولوژی شده است.

همین‌طور کمک به دموکراسی، تشکیل حکومت مشروع و….این مسئله می‌تواند همان «پیامدهای پیش‌بینی نشده» باشد. درست مثل کارکرد موبایل و تلفن همراه.

فلسفه اولیه و هدف از ساخت گوشی تلفن همراه، طبیعتا دسترسی راحت و همه جاییِ دارندگان آن به یکدیگر و برقراری تماس صوتی و پیامکی بوده است. اما امروز چنان امکانات متنوع و حیرت‌انگیزی روی این دستگاه اضافه شده که، برقراری تماس صوتی شاید، یکی از کارکردهای پیش پا افتاده آن تلقی می‌شود.

در بازار، هم گوشی‌های تلفن ۳۰۰ هزار تومانی داریم و هم گوشی‌های ۵۰میلیون تومانی و هر دوی این گوشی‌ها، کارکرد «تماس صوتی» را دارند! علت این همه اختلاف قیمت آیا چیزی جز اختلاف در امکانات و تغییر در آن فلسفه وجودیِ ابتدایی آنهاست؟!

می‌خواهیم بگوییم، اگر فلسفه وجودی تکنولوژیِ «رسانه» در بدو ابداع، مثلا کمک به دموکراسی و تشکیل حکومت مشروع و گردش آزاد اطلاعات و….بوده، امروز نه تنها از این اهداف کاملا دور شده بلکه گاهی حتی برعکس، به ضد این اهداف هم تبدیل شده است.

امروزه با بمباران اطلاعاتِ درست و غلطِ اذهان و افکار مردم با این «رسانه»، نه تنها کمکی به دموکراسی نمی‌شود بلکه علیه دموکراسی و برای نابودی آن وارد می‌شوند. (رجوع شود به گزارش مجاهدت از مهم مجله نیوزویک ۱۶ ژوئن۲۰۱۷ با عنوان ? HOW BIG DATA IS CORRUPTING DEMOCRACYیعنی چگونه انبوه داده و اطلاعات، دموکراسی را فاسد می‌کند؟) این‌جا می‌توان گفت با یکی از عجیب‌ترین «پیامدهای پیش‌بینی نشده» و «مضرات تکنولوژی» مواجهیم!

همین‌طور رجوع شود به مبحث مهم آستروتورفینگ (Astroturfing) که این هم با ابزار رسانه صورت می‌گیرد.(البته بیشتر با اهداف تجاری) به زبان ساده، آستروتورفینگ یعنی ایجاد کمپین یا موجی از اِبراز نظر و احساساتِ در ظاهر مردمی اما در واقع ساختگی، برای هدایت اذهان مردم به سمتی که می‌خواهند.

در این‌جا نیز با بمباران اطلاعاتی اذهان مردم، کار را پیش می‌برند طوری که این‌طور به آنها القاء بشود که، موج بزرگی علیه یک تفکر، یک تصمیم قانونی یا پدیده یا یک حکومت شکل گرفته و همه علیه آن یا با آن شده‌اند.

این روش تکیه زیادی روی ترکیب «دروغ» و «درگیر کردن احساسات» دارد. همه چیز در ذهن رخ می‌دهد. راه‌اندازی نوعی جنگ در اذهان در حالی که خبری خارج از این ذهن نیست و هرچه هست در همین چارچوب ذهنی است. یا اگر خبری هم بیرون از این ذهن هست، آن‌قدری که آستروتورفینگ آن را بزرگ و گل‌درشت نشان می‌دهد، بزرگ نیست. برخی شرکت‌ها و جریان‌هایی که در آمریکا به پول و تجارت وصلند، در ماجرای کرونا از این حربه بهره‌های زیادی بردند. با ایجاد تردید در مرگبار بودن ویروس کرونا، یا ایجاد شبهه درباره روش‌های جلوگیری از ابتلا و روش‌های درمان، عواطف و احساسات زیادی را برانگیخته و کمپین‌های خیابانی به راه می‌انداختند و بعضا حتی به موفقیت‌هایی هم دست می‌یافتند.

در یک جمع‌بندی می‌توان تحولات این روزهای برخی خیابان‌های تهران و شهرهای دیگر طی روزهای اخیر را، با همین مبحث به خوبی تبیین کرد. امروز ایران عزیز با تکنیک‌های ترکیبی که هیچ حد و مرز و چارچوب اخلاقی را نمی‌شناسد، مورد هجمه قرار گرفته است.

در اذهان مسئله بزرگ است اما در کف خیابان کوچک. راز تلاش اوباش اجاره‌ای برای همراه کردن مردم در اعتراضات آن هم با تهدید و ارعاب، به همین نکته باز می‌گردد. آنها باید مسئله‌ای که در ذهن، درشت شده را در عین هم درشت کنند تا جدی بودن قضیه برای فرد «جا» بیفتد.

اگر دقت کنید، ایام و مکان‌هایی را برای تجمع انتخاب می‌کنند که، همیشه و به طور طبیعی شلوغ و پر جمعیت‌اند. یکی از این مکان‌ها «بازار» تهران بود. این مکان همیشه و به طور طبیعی شلوغ است. کافی است یک تصادف ساده در یکی از خیابان‌های اصلی یا فرعی بازار رخ دهد تا با ترافیک عظیمی مواجه شویم.

حمله به خودروها برای وادار کردن رانندگانشان به بوق زدن، هُل دادن سطل‌های زباله و گلدان‌های سیمانی و نیمکت‌های وسط خیابان‌های شلوغ و پر رفت و آمد بازار، با این هدف صورت می‌گیرد که، آنچه با تکنیک‌های شیطانی رسانه‌ای در اذهان ایجاد شده، بیرون از ذهن هم ایجاد شود!

اما راه‌حل چیست؟ کارشناسان سواد رسانه می‌گویند، اگر خبری منتشر شد که احساسات شما را فورا درگیر و مثلا شما را بلافاصله عصبانی کرد، و از همه مهم‌تر شما را به «واکنش بدون فکر و فوری» واداشت، به آن خبر شک کنید.

در بسیاری از مواقع درگیر کردن شدید احساسات یعنی، تعطیل کردن فکر. نباید فراموش کرد که انسان به طور فطری جذب اخبار و مسائلی می‌شود که، احساسات را درگیر کند.

اما این فقط مردم نیستند که باید راه‌حل‌ها را بیاموزند. گاهی باید مشکل را از ریشه حل کرد. لحظه‌ای بدون توجه به گرایش‌های سیاسی‌تان به این جملات فکر کنید. بستر رسانه و فضای مجازی در کشور ما در اختیار خودمان است یا دشمن؟ کدام کشور را در دنیا سراغ دارید که کنترل افکار عمومی‌اش را به دشمن سپرده باشد؟

یک مورد، فقط یک مورد نشان دهید، کشوری در دنیا زیرساخت‌های اطلاع‌رسانی و کسب و کار مردمانش را در اختیار نه یک کشور دیگر که، در اختیار دشمنش گذاشته باشد.

این فضا «باید» سر و سامان یابد و مخاطب این باید کسی نیست جز دولت محترم که باید بیشترین بودجه و بهترین متخصصین را برای بهبود پیام‌رسان‌های بومی و پلتفرم‌ها اختصاص داده و استخدم نماید. این جنگ، دیگر جنگ با موشک نیست، جنگ در ذهن است!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جنگ در کف خیابان و جنگ در ذهن! بیشتر بخوانید »

شیوه ضد انقلاب در تهدید سلبریتی‌ها+ فیلم

شیوه ضد انقلاب در تهدید سلبریتی‌ها+ فیلم



اینکه شیوه یک رسانه می‌تواند تا چه اندازه ماکیاولیستی باشد و هدف را با تمام وجود قربانی وسیله کند، نشان می‌دهد که روش «شعبان بی مخ» همچنان ادامه دارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اینکه رسانه‌های معاند و البته به غایت سطح پایینی چون شبکه «من و تو» تمام امکانات خود را صرف دشمنی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و تمامیت ارضی کشور کرده‌اند بر کسی پوشیده نیست اما اینکه شیوه یک رسانه می‌تواند تا چه اندازه ماکیاولیستی باشد و هدف را با تمام وجود قربانی وسیله کند، نشان می‌دهد که روش «شعبان بی مخ» همچنان ادامه دارد.

در یکی از برنامه‌های جدید این شبکه معلوم‌الحال مجری می‌گوید: «از همصدایی هنرمندها گفتیم اما این را هم بگوییم که هنوز چهره‌هایی هستند که خیلی هم شناخته شده هستند ولی سکوت کرده‌اند و هیچ واکنشی نشان نداده‌اند، افرادی مثل «رامبد جوان» «احسان علیخانی» «هومن حاجی عبدالهی» «علی پروین» «امیر قلعه نویی» «سالار عقیلی» «بهاره رهنما» «بهنوش بختیاری» و خیلی‌های دیگر. الان وقتش است که سکوتتان را بشکنید و تمام قد حمایت کنید از مردمی که دارند برای «آزادی‌شان» و «آزادی‌تان!!!» فریاد می‌زنند و یک دنیا هم با آن‌ها همصدا  شده ولی شما هنوز در خوابید!»

شیوه ضد انقلاب در تهدید سلبریتی‌ها+ فیلم

همیشه این واقعیت وجود دارد که بدی و هیاهو و زشتی نمود بیشتری دارد. حتما و قطعا سر و صدای عده‌ای سلبریتی در فضای مجازی که به تحریک جوانان و نوجوانان می‌پردازند، نمود بیشتری نسبت به سهم قابل توجهی از سلبریتی‌ها و هنرمندان و اهالی فرهنگ و رسانه دارد که با عقلانگی و به دور از احساسات زودگذر، به مسائلی که باعث ناآرامی می‌شود دامن نمی‌زنند زیرا به درستی می‌دانند که این روش به هیچ عنوان شیوه درست و کارای مواجهه با مشکلات و بعضا نارضایتی‌ها نبوده و نخواهد بود. 

اگر خوب به رخدادهای چند روز اخیر توجه کنیم درمی‌یابیم که تا اینجای کار جز مرگ مشکوک چند نفر و میلیاردها میلیارد خسارت مالی و تخریب اماکن عمومی و ایجاد مشکل در آمد و شد و امور روزمره مردم و امور اداری خروجی قابل قبولی بدست نیامده است. بخصوص در این عصر که عصر گفتمان است و می‌شود مسائل را با دریافت آرا و نظرات همدیگر به سادگی حل و فصل کرد، بهره از شیوه‌های خشونت‌آمیز و آشوب‌طلبانه، راهی جز تباهی در پی نخواهد داشت.

در این میان رسانه‌های معاند اما به شدت خوشحال و مسرورند از این اغتشاشاتی که آن‌ها از دور نظاره‌گر و تحریک کننده هستند و از نزدیک این جوانان و نوجوانان هستند که بهای نارفیقی این جماعت را می‌پردازند. حالا کار به جایی رسیده که «منوتو» می‌آید و در یکی از برنامه‌هایش به عدم حضور اکثریت سلبریتی‌ها در حمایت از اغتشاشات اعتراف می‌کند که البته این اعتراف با پس زمینه و امید به همراه کردن اکثریت هنرمندان و سلبریتی‌هاییست که تن به وطن فروشی و اغتشاشات نداده‌اند.

مادامیکه اینچنین رسانه‌هایی در مواقعی به دروغ انسان را آزاد و مخیر می‌نامند و ادعا می‌کنند که نباید هیچ کسی را بخاطر عقیده و واکنش یا عدم واکنش‌های شخصی‌اش مورد مواخذه قرار داد لیکن خودشان الان به صورتی کاملا بی‌پرده با ذکر نام به تهدید هنرمندان و سلبریتی‌ها می‌پردازند و هدف اصلی‌شان این است که یا آن‌ها را به زور و تهدید به راه خود بیاورند یا اغتشاشگران و معاندین را بیشتر متوجه این اکثریت کنند و برای آن‌ها شرایط و فضایی ناامن ایجاد کنند تا به مقصود اصلی خود یعنی همان آشوب و تجزیه و ویرانی وطنی بیانجامد که خون‌ها نثارش شده است.

هرچند این فعالیت‌ها و برنامه‌ها تداوم داشته باشد، به لطف امام عصر (عج) و سکان‌داری داهیانه رهبر انقلاب، میهنمان با سربلندی از این شرایط هم عبور خواهد کرد و ایران سربلند ایران اسلامی به راه خود ادامه خواهد داد و همچنان سرمشق کشورهای خواهان آزادی و برابری خواهد بود.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شیوه ضد انقلاب در تهدید سلبریتی‌ها+ فیلم بیشتر بخوانید »

تکذیب اخبار کذب رسانه ها توسط پدر مهسا امینی؛ رییس جمهور از خانواده ما دلجویی کرد

تکذیب اخبار کذب رسانه ها توسط پدر مهسا امینی؛ رییس جمهور از خانواده ما دلجویی کرد



پدر مرحومه امینی که همچنان خواستار پیگیری پرونده دخترش از سوی رییس جمهور است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، برخی رسانه ها امروز به نقل از «امجد امینی» پدر مهسا امینی نوشته بودند که «آقای رییس جمهور از ما دلجویی نکرده است» موضوعی که اقای امینی ضمن رد آن تاکید کرد حجت الاسلام رییسی در تماس تلفنی با وی و خانواده، از آنها دلجویی کرده است.

پدر مرحومه امینی که همچنان خواستار پیگیری پرونده دخترش از سوی رییس جمهور است، در گفت و گویی ضمن تکرار مطالبه اصلی خود که «معرفی مقصران» حادثه توسط مراجع رسمی و قضایی است، یادآوری کرد که در چند روز گذشته در مورد آنچه در مکالمه تلفنی بین او و رییس جمهور گذشته است، با هیچ رسانه و خبرنگاری صحبت نکرده است.

وی از اینکه چگونه چنین اظهاراتی به نقل از وی منتشر شده، اظهار بی اطلاعی کرد افزود: شاید در مورد کلیت مساله با رسانه‌ها صحبت کرده باشم اما اصلا در مورد ماهیت تماس تلفنی رییس جمهوری و یا دلجویی وی با هیچ رسانه‌ای صحبت نکرده‌ام.

امجد امینی با تاکید بر اینکه در چند روز گذشته این نخستین بار است که با رسانه ها صحبت می کنم، افزود: هرآنچه در این مورد به نقل از من منتشر شده است، واقعیت ندارد.

حجت الاسلام رییسی، رییس جمهوری اسلامی ایران پیش از این و در روزهای نخست فوت خانم امینی، در تماس تلفنی با پدر این مرحومه، ضمن اظهار تسلیت و ابراز همدردی با خانواده مرحومه امینی، بر تسریع در پیگیری پرونده فوت خانم امینی تاکید کرده بود.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تکذیب اخبار کذب رسانه ها توسط پدر مهسا امینی؛ رییس جمهور از خانواده ما دلجویی کرد بیشتر بخوانید »