رسول حسنی ولاشجردی

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران اسلامی زوایای پنهان و ناگفته بسیاری دارد که هنوز در انتظار آن هستند تا با زبان هنر که گویاترین و ماناترین شکل بیانی هست گفته شود. مسئله مهم بمباران شیمیایی صدام حسین علیه مردم ایران و حتی مردم مظلوم حلبچه عراق به بهانه حمایت از رزمندگان ایران یکی از موضوعات مغفول مانده‌ای هست که جز در یکی دو فیلم سینمایی مانند «اوینار» به کارگردانی «شهرام اسدی» و «درخت گردو» به کارگردانی «محمدحسین مهدویان» روایت نشده هست.

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

متاسفانه در مجامع بین‌المللی و روابط دیپلماتیک چنان که باید از قربانیان بمباران شیمیایی دفاع نشده هست. جانبازان حمله‌های شیمیایی بعد از گذشت چهار دهه از پایان جنگ تحمیلی هنوز با عوارض آن دست و پنجه نرم می‌کنند و با مشکلات عدیده‌ای دست به گریبان هستند. شدت عوارض ناشی از بمباران شیمیایی به حدی هست که نسل‌ بعدی و حتی نسل‌های بعدی از عواقب آن در امان نیستند. 

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

شهرهای مرزی ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی بارها و بارها مورد هجوم وحشیانه دژخیمان بعثی با سلاح‌های شیمیایی بودند، این حملات نه علیه رزمندگان که علیه مردم بی‌دفاع از نوزادان تا زنان سالخورده را شامل می‌شد. رژیم بعث عراق در ۲۳ دی ۱۳۵۹ برای اولین بار و تنها پند ماه پس از آغاز جنگ منطقه‌ای واقع در پنجاه کیلومتری غرب ایلام را هدف سلاح‌های شیمایی خود قرار داد. بعد از این تاریخ نیز مردم ایران هدف انواع سلاح‌های شیمیایی قرار گرفتند که معروف‌ترین و تکان‌ دهنده‌ترین آن بمباران شیمایی سردشت در هفتم تیر ۱۳۶۶ بود. در این حمله وحشیانه چهار نقطه پرازدحام شهر سردشت مورد حمله قرار گرفت، ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر کشته شده و هشت هزار تن نیز در جانباز شدند.

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

طبیعی هست که بخش قابل توجه این جمعیت هشت هزار نفری را کودکان و زنان دربرمی‌گیرد. زنان با توجه به محدودیت‌ها و وظایف متعددی که دارند بیشتر از مردان در متحمل عوارض آن می‎شوند. زنان علاوه بر اینکه خود از شدت عوارض بمباران شیمیایی در رنج هستند باید نقش همسری و مادری را نیز با همه مشقات آن ایفا کنند و از کودکان و همسران جانیاز خود پرستاری کنند. به همین دلیل باید گفت زنان قربانیا خاموش سلاح‌های شیمیایی هستند. 

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

نکته تاسف‌بار این هست که این زنان که ممکن هست سرپرست خانوار نیز باشند پرونده پزشکی نیز ندارند و برای تحصیل معیشت و تهیه دارو با مشکلات عدیده‌ای مواجه هستند. مشکل دیگر نبود مراکز مجهز و پزشکان متخصص در شهرستان‌ها و روستاهای دور افتاده هست و این زنان باید کیلومتر راه را برای مراجعه به پزشک و تهیه اقلام دارویی به مراکز استان‌ها و یا تهران مراجعه کنند که با توجه به بافت سنتی شهرستان‌ها، دوری راه، محدودیت‌هایی معیشتی و درآمدی عملا ممکن نیست.

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

هر چند برخی نهادها مانند بنیاد شهید و امور ایثارگران برای کاستن آلام زنان جانباز شیمیایی سعی خود را می‌کند اما با توجه به حجم نیازمندان کار چندانی از پیش نمی‌رود. سازمان‌های مردم نهاد، گروه‌های جهادی و دیگر دستگاه‌های دولتی نیز باید وارد این عرص شوند. نکته مهم‌تر تبیین فاجعه بمباران شیمیایی رژیم بعث عراق هست که با حمایت گسترده کشورهای غربی صورت گرفت. 

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

حجم تولید آثار فرهنگی با توجه به حجم و گستردگی بمباران شیمیایی به هیچ وجه قابل قبول نیست. رسانه ملی، شبکه نمایش خانگی، سینما و تئاتر باید با همه توان خود وارد این عرصه شوند و زندگی سخت زنان جانباز شیمیایی را به تصویر بکشند. جز زبان هنر، هیچ زبانی نمی‌تواند افکار عمومی جهان را متوجه قربانیان بمباران شیمیایی کند. بخشی از تحقق رسالت جهاد تبیین که بر عهده اصحاب هنر قرار دارد گفتن از زنانی هست که جایی برای گفتن دردهای خود ندارند.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی بیشتر بخوانید »

تعالی زن ایرانی در نهضت امام خمینی (ره)


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ زنان در همه جوامع، مذاهب و تمامی نحله‌های فکری عنصری مهم تلقی شده‌اند و می‌شوند. این زنان هستند که علیرغم نادیده گرفته شدن عامدانه استعداد‌ها و توانمندی‌های‌شان، در جنبش‌ها و انقلاب‌ها اثرگذار بودند. به همین دلیل هست که کشور‌ها و دولت‌های برای تضعیف و یا شکست کشور‌های دیگر، زنان مولفه‌ای مهم تلقی می‌شوند و در سیاست‌گذاری‌های براندازانه خود و استعمار و استثمار سرزمین‌ها سعی دارند تا ابتدا زنان را تحت تاثیر قرار دهند.

غربی کردن ایران اولویت سیاسی قدرت‌های آن روز دنیا بود. ورود فرهنگ غرب البته به معنای آن نبود که هنرمندان ایرانی نیز می‌توانند خود در این فرهنگ مولد باشند بلکه در بهترین حالت باید کپی کار آثار دست چندم و نازل غربی باشند و اگر اثری تولید می‌شد که مخاطب را به فکر وامی‌داشت توقیف و یا سانسور می‌شد.

در این مسیر نیز روشنفکران و هنرمندان به مثابه پیاده نظام دشمن راه ورود فرهنگ بیگانه را هموار می‎کردند که نمونه بارز آن را در واقعه کشف حجاب در ایران شاهد بودیم. با روی کار آمدن رضاخان به عنوان شاه دست نشانده غرب، ایران عملا مصرف کننده فرهنگ غربی شد. چنان که اشاره شد رهبران سیاسی آن روز همه تلاش خود را صرف این کردند تا برای استحاله فرهنگی ایران از همان ابتدا سراغ زنان بروند. به همین دلیل پروژه کشف حجاب در سال‌های آغازین سلطنت رضاخان در روز ۱۷ دی ۱۳۱۴ در ایران کلید خورد.

مسئله حجاب برای زن ایرانی نه تنها از حیث مذهب بلکه از حیث ملیت و قومیت نیز اهمیت داشت، به همین دلیل کشف حجاب هدم دین و ملیت محسوب می‌شد و در صورت تحقق این امر ـ که تا حدودی به هدف رسیده بود ـ می‌توانست تمامیت ایران را مستعمره فرهنگی غرب کند. اما از آنجا که حجاب حتی اگر به عنوان مقوله دینی در نظر گرفته نشود، فرهنگی کهن و ریشه‌دار بود و این امر نمی‌توانست به سادگی در ایران رسمیت پیدا کند. 

سیاست دیکتاتورگونه رضاخان تا حدی توانست کشف حجاب را بر زنان ایرانی تحمیل کند، اما این رضاشاه بود که به کمک مراجع فرهنگی خود توانست مسئله کشف حجاب را بدون تهدید و تحمیل و تنها به اتکای رمان‌های نازل، فیلمفارسی‌ها، جراید، تلویزیون و مهمتر از آن مدارس و مهد کودک‌ها رسمیت ببخشد چنان که کارگردانان از به تصویر کشیدن زنان برهنه بر پرده سینما، ابایی نداشته باشند. 

هفدهم دی در تاریخ ایران، روز ننگینی هست چرا که در این روز زن ایرانی به واسطه سیاست مزورانه پهلوی و استعمار و استثمار دولت‌های بیگانه از هویت خود به سمت هویت تهی و بدون پشتوانه غرب تبعید شد. متاسفانه این تبعید شدن به اتکای ظواهر فریبنده‌اش اثرات خود را هر چند به طور محدود تا امروز باقی گذاشته هست. اگر نهضت بیداری بخش امام خمینی (ره) و موهبت بزرگ دفاع مقدس نبود قطعا از زن ایرانی به عنوان انسانی هویت بخش، تربیت کننده و متعالی جز شاکله آن چیزی باقی نمی‌ماند.

انقلاب اسلامی پدیده‌ای معجزه‌گون، بزرگترین خدمت را به زن ایرانی کرد. زنان در فضای این انقلاب توانستند الگوی زن مومنی را به دنیا معرفی کنند که بدیل و مانندی ندارد. به همین دلیل هست که رسانه‌های غربی سعی در تخدیر زن انقلابی ایران دارند، فتنه زن، زندگی، آزادای نیز اساسا به همین منظور شکل گرفت که البته مانند تلاش‌های قبلی خود بی‌ثمر بود. اما در همین فتنه اخیر به روشنی پیدا هست چرا دشمنان ایران اسلامی با صرف هزینه بسیار سعی دارند تا دختران نوجوان و جوان را به سمت و سوی خود بکشند؟ نسل آینده دختران که باید مادران فردای ایران باشند بزرگترین هدف برای دشمنان و بهترین سرمایه معنوی برای انقلاب اسلامی هستند.

در کنار سیاست‌گذاران و مسئولان نظام این اصحاب فرهنگ و هنر هستند که باید از اندیشه و نوع نگاه دختران ایرانی مراقبت کنند، در این میان رسالت زنان هنرمند و اهل قلم از اهمیت بالاتری برخوردار هست. دادن فضای مناسب به زنان صاحب اندیشه و قلم، هنرمند و خلاق برای حضور در میدان بزرگ جهاد تبیین بهترین فرصت برای تربیت دختران امروز هست، دخترانی که باید در آینده در کسوت همسری و مادری فرزندانی انقلابی تربیت کنند. 

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

تعالی زن ایرانی در نهضت امام خمینی (ره) بیشتر بخوانید »

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی ارتش مردمی ایران

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی ارتش مردمی ایران


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ با اوج گیری انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ و با شکست دولت‌های متعدد در مقابله با مبارزه مردم، شاه تصمیم گرفت با انتصاب یک نظامی به ریاست دولت جریان انقلاب را متوقف کند به همین منظور ارتشبد غلامرضا ازهاری را انتخاب کرد. نخست وزیر جدید در ۱۵ آبان ۱۳۵۷ منصوب شد و همان روز کابینه نظامی خود را معرفی کرد. در این دولت غلامعلی اویسی به سرپرستی وزارت کار و امور اجتماعی، سپهبد امیرحسین ربیعی به سرپرستی وزارت مسکن و شهرسازی و ارتشبد قره باغی به وزارت کشور منصوب شدند از اقدامات دولت نظامی ازهاری دستیگری نویسندگان جرائد و مطبوعات و برخی از سران رژیم پهلوی مانند نصیری، آزمون و هویدا بود. 

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی مردم ایران

ازهاری برای سرکوب انقلاب در شهرستان‌ها چند نظامی را به استانداری خراسان، کرمانشاه و آذربایجان غربی منصوب کرد ولی این تلاش‌ها مثمر ثمر نبود. قیام اسلامی مردم در مدت زمان کوتاه حکومت ازهاری شکل وسیع‌تری به خود گرفت. نقطه اوج این قیام تظاهرات میلیونی و تاریخی مردم در روز‌های تاسوعا و عاشورای حسینی (۱۹ و ۲۰ آذر ۱۳۵۷) در سراسر کشور بود. یکی از مهمترین حوادثی که در دوران حکومت ازهاری رخ داد حمله مسلحانه چند نفر از نظامیان پادگان لویزان به سوی فرماندهانشان بود. این حادثه در ظهر روز عاشورا ـ ۲۰ آذر ۱۳۵۷ـ به وقوع پیوست.

در این روز یک درجه دار و یک سرباز وظیفه ارتش به نام‌های اسماعیل سلامت‌بخش و ناصرالدین امیدی عابد، افسران پادگان لویزان را که در سالن غذاخوری مشغول صرف ناهار بودند به رگبار بستند. این عملیات که طی آن تعداد زیادی از درجه داران شاهنشاهی هدف قرار گرفته و کشته یا زخمی شدند و نشان‌دهنده وجود نیرو‌های انقلابی در بدنه ارتش بود؛ نور امیدی در دل‌های مردم ایجاد کرد و انگیزه سرکوب را در نیرو‌های وفادار به سلطنت کاهش داد.

روزنامه کیهان در تیر ۱۳۵۸ طی یک گزارش تحقیقی به بررسی جزئیات این عملیات پرداخت که در پی می‌آید: 

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی مردم ایران

«در عاشورای حسینی یک درجه دار به نام اسماعیل سلامت بخش و سرباز وظیفه ناصرالدین امیدی عابد که قبلا طرح حمله به پادگان لویزان را با هم ریخته بودند و منتظر فرصت مناسبی جهت این اقدام قهرمانانه خود بودند، در ساعت ۱۲ ظهر روز عاشورا، طرح از پیش ساخته خود را به اجراء گذاشتند. آنها با سلاح‌های خود که از قبل آماده و فشنگ گذاری نموده بودند از درب غربی سالن ناهار خوری پادگان لویزان وارد شدند و به همه برپا دادند. 

در این موقع کلیه افراد نظامی که از امرای ارتش و درجه داران پادگان لویزان بودند به یکباره به خالت خبردار ایستادند در همین لحظه اسماعیل سلامت بخش و امیدی عابد با یک عمل شجاعانه افراد حاضر در سلف سرویس را به رگبار گلوله بستند و خود با یک عمل ماهرانه خواستند از پادگان فرار کنند ولی ماموران دیگر پادگان با صدای شلیک گلوله به آن محل شتافتند و این دو مجاهد را هدف گلوله‌های خود قرار دادند. بدین ترتیب عده زیادی از افسران و درجه‌داران حاضر در ناهار خوری کشته و زخمی شدند.

با این اقدام شجاعانه، یکبار دیگر سربازان و درجه داران، وفاداری خود را نسبت به نهضت مبارزه ملت ایران در ریشه کردن رژیم شاه مخلوع نشان دادند. در روز‌های دهم (عاشورا) و یازدهم این ماه پس از آن تظاهرات عظیم خبری به مردم رسید. خبری تکان دهنده، چون رعد در عین حال که با ناباوری مردم همراه بود. اهمیت فوق العاده داشت و آن خبر حمله چند مبارز مسلمان و از جان گذشته به افسران مجتمع در سالن ناهار خوری درجه داران بود. این خبر امیدی در دل همه مردم ایجاد کرد، به طوری که دریافتند در داخل ارتش هم افراد آگاه و جانباز در راه اهداف اسلامی وجود دارد. اینک گزارش آن روز را از نظرتان می‌گذرانیم.

این گزارش حاصل تحقیقاتی هست پیرامون همین حماسه دلیرانه در روز عاشورا.

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی مردم ایران

در هفته گذشته طی تماس‌هایی که با دو تن از مبارزان گروه هفت نفری و بعضی از پرسنل پادگان لویزان برقرار کردیم، اسرار تازه‌ای پیرامون این حماسه همراه با اسناد و مدارک به دست آوردیم.

مجاهدان شهید، گروهبان سلامت بخش و سرباز وظیفه امیدی عابد، طراحان و عاملین این حماسه بوده اند. شهید گروهبان سلامتبخش پس از گذراندن دوره آموزشگاه گروهبانی به گردان توپخانه منتقل می‌شود. وی در طول مراحل انقلاب با داشتن آگاهی سیاسی و اجتماعی اقدام به تبلیغ مخفیانه مذهبی در داخل پادگان می‌نماید به طوری که با شش تن دیگر که دو نفر آنها سرباز وظیفه درجه دار بوده اند، ارتباط برقرار می‌کند و گروه تشکیل می‌دهند و به دنبال آن فعالیت گروهی آغاز می‌شود.

از جمله اقدامات این گروه متشکل، نمازعیدی بود که آنها در داخل پادگان برگزار کردند. این برنامه همزمان با برگزاری عظیم نماز عیدفطردر قیطریه تهران بود که به دنبال آن گروهبان سلامت بخش توسط ضد اطلاعات شناسایی و مورد بازجویی قرار می‌گیرد. در ۲۱ آذر سال گذشته قرار بود که شاه در مراسم آن روز شرکت کند و گروه تصمیم به شلیک توپ به طرف جایگاه را داشتند ولی شاه در این مراسم شرکت نکرد و در نتیجه اجرای طرح آنها معوق ماند.

با فرار رسیدن ماه محرم و جنایات خونبار رژیم در روز‌های دو و سوم این ماه مبارزان در پی اجرای طرح دیگری بر می‌آیند. شاه در شب عاشورا در داخل پادگان بود. لکن گروه مزبور از این مساله بی اطلاع و مشغول طراحی نقشه و حمله به افسرانی که در سالن غذاخوری مجتمع شده بودند، می‌شوند. از صبح روز عاشورا، گروهبان سلامت بخش با خواندن نماز‌های مکرر و اظهار نیاز به درگاه خداوند، وصیت نامه خود را تکمیل کرد و سرباز امیدی نیز وصیت نامه خود را نوشت. زمینه سازی برای دسترسی به اسلحه خانه و قسمت آتشبار توسط افراد گروه انجام گرفت و این دو با اسلحه و مهمان همراه خود حمله را آغاز کردند.

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی مردم ایران

نحوه حمله بنا به اظهار یکی از افسران پادگان که خود مسئول جمع آوری اطلاعات در این حادثه می‌باشد، چنین هست:

«روز تاسوعا و عاشورا ارتش در آماده باش کامل بود. واحدی از گارد جاویدان پاسداری کاخ شاه را به عهده داشت و عده‌ای دیگر از آرامگاه مراقبت می‌کردند. در محوطه پادگان لویزان در حدود ۲۷ تا ۳۰ هلیکوپتر مستقر شده بود. زمان حمله فرا می‌رسد. سرباز امیدی از ناحیه شمال و از پله‌های شرقی و گروهبان سلامتبخش نیز از سمت جنوب ساختمان مرکزی ستاد گارد جاویدان به افسران مجتمع در سالن غذاخوری حمله می‌نمایند.

از جانب سلامتبخش در این برنامه اشتباهی رخ می‌دهد. وی به جای اینکه داخل نهار خوری اصلی شود، فقط دو تا سه درجه دار در آنجا تیر می‌خورند و بعد وقتی متوجه اشتباهش می‌شود، ساختمان ستاد را دور می‌زند و از طرف ساختمان فرماندهی به جلو ستاد می‌آید. در ضمن سرباز امیدی، پس از شعار‌های «خدا» «قرآن» «خمینی» و «ا… اکبر» نیز از سمت شمال به نهار خوری افسران می‌رود و تیراندازی می‌کند که به دنبال آن افسران در حالی که مسلح می‌شوند، سالن را ترک می‌کنند. در این هنگام با سلامت بخش موجه می‌شود.

گروهبان سلامت بخش با دو دست تیراندازی می‌کرد. یک دست با نوغان (اسلحه مخصوص) و یک دست با تفنگ. در این هنگام که اوضاع به شدت متشنج بود. یک هلیکوپتر جهت تیراندازی به طرف پادگان در آسمان پرواز می‌کرد. لشکر حشمتیه نیز برای سرکوبی به پادگان لویزان اعزام شده بود و هنگام تیراندازی شاه در منطقه لویزان در منزل تیمسار بدره‌ای بود. در این درگیری‌ها تعداد کشته و زخمی که تاکنون تائید شده به ترتیب ۱۴ و ۳۸ می‌باشد که جمعا ۵۲ کشته و زخمی می‌باشد. عده‌ای از اعضای گروه مبارز، شناسایی و دستگیر می‌شوند که پس از بازجویی‌های مداوم و محاکمه صحرایی به زندان می‌افتند و خوشبختانه در جریان پیروزی انقلاب اسلامی توسط مردم از زندان آزاد می‌گردند.»

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی مردم ایران

 ارتشبد قره‌باغی وزیر کشور کابینه ازهاری در کتاب خاطرات خود، ماجرا را این چنین شرح می‌دهد: 

تیراندازی به وسیله چند نفر درجه‌دار و سرباز از طرفداران مخالفین و مذهبی‌ها بر روی افسران و درجه داران در داخل نهارخوری پادگان لویزان گارد شاهنشاهی که در جریان آن عده‌ای افسر و درجه‌دار و سرباز به قتل رسیدند. هر چند جریان این واقعه مخفی نگهداشته شد و تعداد کشته‌شدگان رسماً اعلام نشد. ساعت ۵/۱ بعد از ظهر عاشورا یک افسر، دو درجه دار و چهار سرباز مسلح به نهارخوری افسران ارشد پادگان لویزان حمله بردند و با رگبار مسلسل هفتاد و دو نفر از افسران ارشد و درجه‌داران پادگان لویزان و هوانیروز را کشته … اعلامیه غیر رسمی حاکی هست … ۲۷ افسر، ۴۱ درجه‌دار و ۴ سرباز را کشته‌اند. کلیه حمله‌کنندگان به غیر از یک سروان هوانیروز که دستگیر شده کشته شده‌اند. 

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی مردم ایران

بعد‌ها گفته شد که در اجلاس لویزان، نظامیان سرگرم تدارک نقشه برای قتل عام دسته‌جمعی مردم تهران بودند. حادثه لویزان روحیه نظامیان و افسران بلندپایه حکومت شاه را به شدت متزلزل کرد و آنان را بیش از گذشته به بی‌حاصل بودن مقاومت در برابر اراده ملت، متقاعد کرد. در دوران حکومت ازهاری بعضی ژنرال‌های ارشد ارتش از جمله ارتشبد «غلامعلی اویسی» فرماندار نظامی تهران و عامل قتل عام مردم در روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ به بهانه‌های مختلف از کشور خارج شدند.

ازهاری، چون دیگر رجال پهلوی انقلاب را باور نداشت بی ثمر ماندن تلاش‌های دولت نظامی منجر به تمایل ازهاری برای برکناری از این پست حساس شد و سرانجام با این عنوان که سکته کرده و بیمار هست از نخست وزیری کناره گرفت و بلافاصله کشور را ترک و به آمریکا رفت. 

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی ارتش مردمی ایران بیشتر بخوانید »

«انتفاضه فرهنگ» طوفانی که باید در جبهه فرهنگی ایران شکل بگیرد

«انتفاضه فرهنگ» طوفانی که باید در جبهه فرهنگی ایران شکل بگیرد


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ «انتفاضه» نه تنها یک واژه در ادبیات سیاسی جهان و تاریخ مبارزه مردم فلسطین که سمبل و نماد مبارزه علیه نژادپرستی هست. ۱۸ آذر ۱۳۶۶ (۹ دسامبر ۱۹۸۷) سالروز ایجاد انتفاضه جوانان فلسطینی علیه رژیم صهیونیستی هست که از آن با عنوان انتفاضه سنگ یاد می‌شود. حرکت مستمر و خستگی ناپذیر مردمی که با سنگ به جنگ ماشین جنگی رژیم صهیونیستی رفتند در طول نزدیک به چهار دهه مبارزه به عملیات سهمگین «طوفان‌الاقصی» رسید.

طوفانی که تنها ماشین جنگی رژیم صهیونیستی را از نفس انداخت که در سطح جهان نیز دگرگونی عظیمی ایجاد کرد. شاید در روز‌های ابتدایی شکل گیری انتفاضه دایره محدودی از افکار عمومی متوجه آن شدند، اما انتفاضه عظیم «طوفان‌الاقصی» نقطه عطفی هست در تاریخ فلسطین و در عین حال ورطه هولناکی هست برای رژیم غاصبی که متوهمانه گمان می‌کرد گنبد آهنینش دژی تسخیر ناپذیر هست.

سوال اساسی در این میان آن هست که چرا در جبهه فرهنگی مقاومت، انتفاضه‌ای مانند انتفاضه سنگ در سال ۱۳۶۶ (۱۹۸۷) روی نداد و مهمتر از آن چرا پس از آغاز عملیات طوفان‌الاقصی همچنان جبهه فرهنگی چنان که انتظار می‌رود قدرتمند ظاهر نشده هست. حتی در دل فلسطین نیز جز چند نام همانند «غسان کنفانی» در ادبیات و «ناجی علی» در حوزه هنر‌های تجسمی، هنرمندان بزرگی پا در میدان بزرگ فرهنگ مقاومت نگذاشتند.

این وضعیت در جهان اسلام اسف‌ناک‌تر هست، هر چند فعالیت‌های محدودی در برخی رویداد‌های فرهنگی انجام شده و چندین اثر در حوزه فیلم مستند، شعر، هنر‌های تجسمی، موسیقی و … تولید شده هست، اما این حرکت‌های محدود تبدیل به یک جریان عظیم فرهنگی نشده هست تا همانند آنچه در طوفان‌الاقصی شاهد بودیم نام انتفاضه بر آن بگذاریم.  

عملیات طوفان‌الاقصی برای ادامه روند پیروزمندانه خود و برای تنویر افکار عمومی مردم جهان نیازمند ایجاد حرکتی عظیم و اثربخش در جبهه فرهنگی هست. انتفاضه فرهنگی در واقع تقویت بنیان‌های عملیات طوفان‌الاقصی هست که باید با هم‌افزایی و مساعی هنرمندان جهان اسلام شکل بگیرد.

در این یک سال و اندی که از آغاز عملیات طوفان‌الاقصی گذشته هست می‌توانست آثار متعددی در حوزه سینما، تلویزیون و دیگر رسانه‌ها تولید و عرضه شود و راه را برای آثار هنری دیگری باز می‌کرد. با این حال این انتظار حداقل برای هنرمندان ایرانی به قوت خود باقی هست که با تمام توش و توان خود وارد جبهه فرهنگی شوند و این‌بار انتفاضه فرهنگی را به نام خود رقم بزنند. حوادث منطقه به خودی خود گویای آن هست که ایران اسلامی در بعد فرهنگی باید با تمام توان و استعداد خود وارد میدان نبرد فرهنگ شوند قبل از آن که غرب و حامیان رژیم صهیونیستی روایت مسموم خود را ارائه نکنند.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

«انتفاضه فرهنگ» طوفانی که باید در جبهه فرهنگی ایران شکل بگیرد بیشتر بخوانید »

امام خامنه‌ای: ما به الگوی حضرت زهرا (س) نیازمندیم

امام خامنه‌ای: ما به الگوی حضرت زهرا (س) نیازمندیم


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ حضرت زهرا (س) به سند آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) برترین شخصیت همه تاریخ بشیریت هست. این شخصیت عظیم که مانند و نظیری ندارد، هنوز ناشناخته مانده هست. همه زندگی آن حضرت از ولادت تا شهادت هنوز در پس پرده ابهام قرار دارد. 

البته شناخت حضرت زهرا (س) نه تنها سهل نیست بلکه دشوار و حتی غیر ممکن هست چرا که درک وجودی ایشان مانند شناخت شب قدر هست. با این همه در درک و شناخت شخصیت حضرت زهرا (س) نباید دچار غفلت شویم و به سمت شناخت ایشان حرکت نکنیم. مسلما در این مسیر نیاز به استادر مبرز، حکیم و جامع‌الطراف داریم تا در طی مسیر دچار انحراف نشویم.

رهبر معظم انقلاب اسلامی که خود در تاریخ اسلام کارشناسی برجسته و صاحب‎رای هست بیانات بلند و قابل تاملی در شناساندن حضرت زهرا (س) دارند. در ایام شهادت آن حضرت مروری داریم بر سخنان امام خامن‌های درباره ویژگی‌های حضرت فاطمه زهرا (س) که در سال‌های متمادی و به مناسبت مختلف ایراد شده هست.

قسمت دهم این گزارش را در ادامه می‌خوانید:

عظمت امیرالمومنین (ع) در کلام حضرت زهرا (س)

شهادت امیرالمومنین (ع) مصیبتی نیست که در برهه‌ای از زمان اتفاق افتاده باشد و الان ما به یاد آن اشک بریزیم؛ نه، این مصیبتِ همیشه زمان هست. مصیبت شهید کردن امیرالمؤمنین (ع)، فقط برای آن زمان خسارت نیافرید؛ برای طول تاریخ بشر خسارت ایجاد کرد. حضرت فاطمه زهرا (س) بیست‌وپنج سال قبل از این تاریخ در بستر بیماری به زنان مدینه فرمود اگر علی را بر سر کار می‌گذاشتند، راه زندگی را بر مردم هموار می‌کرد. نمی‌گذاشت ذره‌ای آسیب ایجاد کند؛ کار را پیش می‌برد و از هر آسیبی هم جلوگیری می‌کرد. بهترین شکل حکومت کردن این هست که حکومت به مردم زخم نزد؛ زندگی مردم را هم از لحاظ مادی و معنوی آباد کند. اینها را حضرت فاطمه زهرا (س) آن روز فرمود. 
بیانات در خطبه‌های نماز جمعه ۱۵ آبان ۱۳۸۳

الگوی ماندگار

ما خواسته‌ایم حضرت فاطمه زهرا (س) را به عنوان الگو میان خودمان مطرح کنیم. یک زن جوان، یک دختر جوان، که زندگی‌اش، زندگی معمولی؛ لباسش، لباس فقرا؛ کارش در خانه جمع و جور کردن بچه‌ها و مدیریت خانه و کدبانویی این خانه کوچک و دستاس کردن هست و آن کوه معرفت و دریای عظیم علم و دانش در وجود اوست.

قرآن چهار زن را اسم آورده که این چهار زن الگویند؛ دو الگوی نیکان عالم، دو الگوی بدان عالم. «ضرب اللَّه مثلاً للّذین کفروا امرأة نوح و امرأة لوط» زن نوح و زن لوط. «کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما» این دو نمونه زنانه برای مردمان کافر در طول تاریخ هستند. وقتی خدای متعال در قرآن می‌خواهد کفار، نمونه وجود کفرآمیز و کفران‌کننده نعمت خدا را معرفی کند، به جای فرعون و نمرود و افراد دیگر، دو زن را مثال می‌زند؛ زن نوح و زن لوط، که در‌های رحمت الهی به روی اینها باز و همه امکانات برای عروج و رفعت اینها آماده بود و دو پیغمبر، آن هم پیغمبری مثل نوح و لوط، شوهران اینها بودند که در خانه آنها زندگی می‌کردند و حجت بر آنها تمام بود؛ اما این دو زن قدر این نعمت‌ها را ندانستند و «فخانتاهما»؛ به شوهر‌هایشان خیانت اعتقادی و مسلکی کردند؛ راه را کج کردند. 

شوهر‌ها با این‌که پیغمبر بودند و مقام عالی داشتند، به درد این زن‌ها نخوردند؛ خدای متعال رودربایستی و رفاقت و خویشاوندی با کسی ندارد. اگر کسی را مورد محبت و لطف و رحمت قرار می‌دهد، با حساب و کتاب هست؛ با تعاریف نیست؛ خدا قوم و خویش کسی نیست. اینها هم با این‌که شوهر‌هایشان پیغمبر بودند، این شوهر‌های پیغمبر نتوانستند این دو زن را از شر غضب الهی نجات بدهند؛ اینها شدند نمونه کافران همه تاریخ. 

در نقطه مقابل، باز خدای متعال دو زن را به عنوان نمونه مؤمنان ذکر می‌کند: «و ضرب اللَّه مثل للّذین امنوا امرأة فرعون اذ قالت ربّ ابن لی عندک بیتا فی الجنّة و نجّنی من فرعون و عمله» یکی زن فرعون و دیگری، حضرت مریم (س). آن زن اول، قصر فرعونی آسیه را مجذوب نکرد؛ زن پرورش‌یافته در بساط فرعونی، کسی که زن فرعون هست و لابد پدر و مادر و خاندانش هم از همین طواغیت بودند، در نهایت راحت و نعمت و رفاه و عزت ظاهری بود و زندگی می‌کرد؛ اما ایمان حضرت موسی (ع) دل او را برد و تصرف کرد؛ به موسی ایمان آورد. وقتی ایمان آورد و راه را شناخت، همه آن راحت و رفاه را کنار گذاشت و دیگر آن قصر باعظمت در مقابل او جاذبه‌ای نداشت؛ گفت: من خانه بهشتی را ترجیح می‌دهم؛ زندگی دنیا ارزشی ندارد. 

حضرت مریم هم: دامن خود را پاک و پاکیزه نگهداشت؛ اینها ارزش‌های انسانی هست. این چهار زن فقط نمونه و نماد برای زن‌ها نیستند، بلکه نمونه و نماد برای همه زن‌ها و مرد‌ها هستند. آن دو زن با این‌که باب رحمت جلوی آنها باز بود، به آن راه نرفتند و از آن استفاده نکردند؛ به معنویت به‌خاطر چیز‌های پست و حقیر پشت کردند؛ یک چیز کوچک این دل‌های ضعیف را به خودش جذب می‌کند و آنها را از راه حق منحرف می‌کند و می‌شوند نماد کفار و انسان ناسپاس در مقابل خدا. اما دو زن دیگر، نماد ارزش‌هایند. او برایش جاذبه معنویت و جاذبه سخن حق آن‌قدر زیاد هست که به همه بساط و دستگاه فرعونی پشت‌پا می‌زند، این یکی هم پاکیزگی و پاکدامنی و وارستگی دارد.

حضرت فاطمه زهرا (س) همه این فضایل را با هم داراست. چون «و اصطفاک علی نساء العالمین» درباره حضرت مریم (س) در قرآن هست و سیده نساء عالمین، در روایت هم دارد که او سرور زنان عالم در زمان خودش بود، ولی حضرت فاطمه زهرا (س) سرور زنان عالم در همه ادوار تاریخ هست این الگوست. ما امروز به این الگو احتیاج داریم.
بیانات در دیدار مداحان ۱۷ تیر ۱۳۸۳

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

امام خامنه‌ای: ما به الگوی حضرت زهرا (س) نیازمندیم بیشتر بخوانید »