رسول حسنی ولاشجردی

فیلم پرتره، ضرورتی در حوزه سینمای دفاع مقدس


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی وباشجردی؛ سینمای دفاع مقدس از بدو پیدایش تا امروز سال‌های پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته هست و در طی پنج دهه آثار شاخصی تولید و روانه پرده نقره‌ای سینما شده هست که برخی از آنها مانند «آژانس شیشه‌ای» جریان ساز نیز بوده‌اند. 

دفاع مقدس” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1404/7/26/3179439_359.jpg” alt=”فیلم پرتره، ضرورتی در حوزه سینمای دفاع مقدس” width=”600″ height=”400″>

زمانی فیلمسازانی وارد عرصه سینمای دفاع مقدس شدند که خود یا رزمنده بودند یا حداقل برای ساخت فیلم وارد مناطق جنگی شدند، اما امروز آن دسته از فیلمسازان جای خود را به جوانانی دادند که متعلق به نسل بعد از جنگ تحمیلی بودند. این اتفاق نه تنها سینمای دفاع مقدس را از مسیر خود خارج نکرد که نوع نگاه تازه‌ای به به مسئله جنگ تحمیلی داشتند و گفتمان تازه‌ای را ایجاد کردند. موچ جدید سینمای پرتره یا شخصیت نگار که پیش از این در آثار مستند تجربه شده بود در سینمای داستانی نیز نمود پیدا کرد. فیلم‌های «اسفند»، ساخته «دانش اقباشاوی»، «منصور» ساخته «سیاووش سرمدی»، «غریب» ساخته «محمدحسین لطیفی»، «موقعیت مهدی» ساخته «کامران حجازی‌فر»، «مجنون» ساخته «مهدی شامحمدی»، «اشک هور» ساخته «مهدی جعفری» تنها چند نمونه از این دست آثار هست. 

هر چند سینمای پرتره ضرورنی اجتناب ناپذیر در حوزه سینمای دفاع مقدس هست، اما ممکن هست در دراز مدت آسیب‌هایی نیز به همراه داشته باشد. اقبال عموم مخاطبان از این این نوع سینما می‌تواند تبی را ایجاد کند که فیلمسازان دیگر بدون دانش و تحقیق و تسلط بر تاریخ دفاع مقدس دست به تولید اثر بزنند که اثربخش نباشد، از همین ابتدای راه باید مشی مشخصی در نظر گرفته شود تا هر فیلمسازی که قصد دارد داستان یکی از قهرمانان جنگ تحمیلی را به تصویر بکشد ضابطه‌مند وارد عرصه شود.

بر همین اساس نهادها، ارگان‌ها و مجموعه‌های فرهنگی مرتبط با دفاع مقدس نظیر بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس به عنوان مرجعی مطمئن می‌تواند نقشی مهم در این فضا ایفا کند. البته این نقش باید در حطیه نظارتی محدود شود و در جریان تولید، نوع داستان و سبک و سیاق فیلمساز ورود نکند، در این صورت هست که می‌توان به آینده سینمای پرتره امیدوار شد و از طرفی از خطر تحریف دفاع مقدس بر حذر بود.  یکی از مشکلات سینمای پرتره آن هست که منتقدان، بینندگان و مهمتر از رزمندگان با دیده تردید با آن نگاه می‌کنند و حتی ممکن هست باعث ایجاد سوءتفاهم نیز شود. وجود مراکز صاحب صلاحیت در حوزه دفاع مقدس علاوه بر حمایت معنوی از سازندگان آثار سینمایی می‌تواند سلامت فیلم تولید شده را تضمین کند و از این رهگذر مانع ایجاد شبهات احتمالی شود. 

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فیلم پرتره، ضرورتی در حوزه سینمای دفاع مقدس

فیلم پرتره، ضرورتی در حوزه سینمای دفاع مقدس بیشتر بخوانید »

نفوذ فرهنگی غرب درد ریشه‌دار سینمای ایران

نفوذ فرهنگی غرب درد ریشه‌دار سینمای ایران


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ ایجاد سینمای ایران بر خلاف آمریکا، هند، فرانسه، آلمان و دیگر کشور‌ها پیش از آنکه در خدمت مردم باشد در انحصار شاهان قاجار بود، به همین دلیل سینمای ایران بیگانه با مردم ایران بود و طبیعی هست که این پدیده ناشناخته از سوی برخی از رهبران دینی تحریم شود. تاریخ سینما نشان داده هست که هر گاه فاصله‌اش با مردم کم شود و آینه‌ای باشد برای انعکاس درد‌های مردم آثار ماندگاری به یادگار گذاشته هست و هرگاه به بهانه سیاست‌زدگی، روشنفکرمآبی و یا افتادن در ورطه هنرزدگی دست به خلق اثر زده با اقبال مردم مواجه نشده هست. 

مردم ایران به دلیل زیست خود که با مقوله هنر بیگانه نبوده‌اند به راحتی می‌توانند عیار فیلم خوب را از غیر خوب تشخصی دهند هر چند در بیان آن مشکل داشته باشند، به همین دلیل هست که اثر ماندگاری مانند «قیصر» بر خلاف انتظار سازندگانش مورد اقبال بی‌نظیر مردم قرار گرفت حال آنکه از مولفه‌های مرسوم آن زمان تهی بود. در عین حال بسیاری از فیلمفارسی‌های آن زمان که مملو از تصاویر به ظاهر فریبنده بود در گیشه شکست خوردند. سقوط سینمای ایران در آواخر سال ۱۳۵۶ و ورشکسته شدن آن گواه این اصل هست که این سینما دیگر مورد پسند مورد نبود و اگر اتقلاب اسلامی به پیروزی نمی‌رسید قطعا با مرگ سینمای ایران مواجه بودیم و ایران جز مصرف کننده صرف سینمای آمریکا و برخی کشور‌های اروپایی حرفی برای گفتن نداشت.

انقلاب اسلامی توانست سینمای ایران را هویتی دیگر ببخشد و ایجاد فرمی تازه در سینما که منبعث از آرمان‌های انقلاب اسلامی بود حرفی تازه برای گفتن داشت که هر چند در ابتدا کمی الکن بود، اما رفته رفته این زبان قوام پیدا کرد و حتی در مجامع بین‌المللی درخشید. با وجودی که نامهربانی‌هایی در حق برخی از اهالی سینمای قبل از انقلاب اسلامی شکل گرفت، اما نام‌های تازه‌ای وارد این میدان شدند که سینمای ایران را ارتقا بخشیدند. 

ژانر سینمای اجتماعی و دفاع مقدس که کاملا همسان و سازگار با مردم ایران بود به دلیل انعکاس درد قاطبه مردم بر پرده سینما توانست از رخوت خارج شود و حبات دوباره پیدا کند. متاسفانه در سال‌های اخیر فاصله مردم و سینما به شدت زیاد شده هست و دلیل این معضل ورود فیلمسازانی هست که با مردم خود بیگانه شده‌اند و تنها هم و غم آنان انعکاس دنیای محدود خودشان هست که سنخیتی با عموم مردم ندارد. دردی که به جان این سینما افتاده هست ریشه در نفوذ فرهنگی غرب دارد که در صدد حقنه کردن غرایض ضد ایرانی ـ اسلامی خود هست. به همین دلیل هست که فیلمسازانی که با مردم ایران زوایه دارند با وجود آثار سخیف و ضعیف خود مورد تشویق قرار می‌گیرند بدون آنکه در این آثار نشانه‌ای از مردم داشته باشد.

سینمای ایران حتی در وضعیت فعلی نیز سینمای قدرتمندی هست که می‌تواند با رجعت به ذات انقلابی و اسلامی خویش روزگار شکوه خود که در دهه شصت و هفتاد از سرگذراند دوباره تکرار کند به شرط آنکه وارد چرخه معیوب سیاست‌زدگی و سیاه‌انگاری نشود و به خواست و سلیقه عموم مردم نزدیک شود. 

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

نفوذ فرهنگی غرب درد ریشه‌دار سینمای ایران

نفوذ فرهنگی غرب درد ریشه‌دار سینمای ایران بیشتر بخوانید »

نقش فیلم مستند در روایت حقیقی از جنگ ۱۲ روزه

نقش فیلم مستند در روایت حقیقی از جنگ ۱۲ روزه


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ جنگ در زمانه‌ای که ما در آن قرار داریم فقط حضور در میدان نبرد و رویارویی با دشمن عینی نیست، جنگ حالات و اشکال مختلفی دارد و به طبع جبهه آن نیز به راحتی قابل تعریف و ملموس نیست، از جبهه دیپلماسی تا جبهه فرهنگی و رسانه همه میدان‌های نبرد هستند و پیروز میدان کسی هست که حضور موثر در این میدان داشته باشد. چه بسا دشمن متجاوز در جبهه نبرد شکست بخورد، اما در جبهه دیپلماسی و فرهنگی و رسانه پیروز میدان باشد و افکار عمومی را با خود همراه کند.

در جنگ ۱۲ روزه رژیم متخاصم صهیونیستی علیه ایران اسلامی، نه تنها ما که مردم جهان شاهد بودند که شروع کننده جنگ تحمیلی چه کسی بود. هر چند مردم آزاده جهان در حمایت از ایران و محکومیت رژیم صهیونیستی واکنش‌های قابل اعتنایی را در طول جنگ بروز دادند، اما بعد از اعلام آتش‌بس و فروکش کردن آتش جنگ میدان نبرد دیگری آغاز شده که اگر اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه در ایران عقب بنشینند و در این میدان با همه توان وارد نشوند این دشمنان صهیونیستی هستند که روایت خود را بر افکار عمومی تحمیل خواهند کرد.

از میان همه ابزار فرهنگی فیلم مستند به دلیل درگیر کردن مخاطب با شاهدان عینی، صاحب‌نظران و سیاست‌گذاران در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بیش از هر ابزار دیگری موثر خواهد بود. البته دیگر اشکال رسانه مانند فیلم‌های داستانی، گزارش‌های تلویزیونی، بحث‌های کارشناسی و … اثرگذاری خود را دارند، اما فیلم مستند اثربخشی مضاعفی در این زمینه خواهد داشت. متاسفانه ایجاد شایعه و شبهه به منظور انحراف اذهان و افکار مردم بخصوص شهروندانی که مورد هجوم واقع شده‌اند یکی از ابعاد جنگ تحمیلی هست و رژیم صهیونیستی هرگز این میدان را خالی نخواهد گذاشت، این فیلمسازان و مستندسازان ایرانی هستند که باید در جبهه فرهنگی احقاق حق کنند و تلاش‌های دشمنان صهیونیستی را خنثی کنند. 

رسانه ملی به عنوان بزرگترین حامی فیلم مستند و یکی از متولیان مهم در حوزه تولید و پخش فیلم مستند نقشی مهم، اثرگذار و تسهیل‌گر دارد، بخصوص اینکه رسانه ملی یکی از اهداف حمله رژیم صهیونیستی نیز بود. حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان صداوسیما نشان از آن دارد که برخلاف تبلیغات مسموم رسانه‌های معاند صداوسیما همچنان رسانه‌ای مرجع برای مخاطبان محسوب می‌شود و این امتیاز گویای آن هست که آثار مستند مرتبط با جنگ ۱۲ روزه به خوبی دیده خواهد شد. 

نکته آخر اینکه اگر ما در جنگ روایت‌ها با همه توان وارد نشویم به سختی در میدان‌های دیگر مانند حوزه دیپلماسی پیروزی چشمگیری به دست خواهیم آورد. جنگ روایت‌ها بدون شک دشوارتر از جنگ در میدان نبرد هست و تعلل در این میدان خسارات جبران ناپذیری به همراه خواهد آورد که نتیجه آن شکستی نابخشودنی خواهد بود؛ بنابراین مستندسازان به عنوان طلایه‌دران جنگ فرهنگی باید با همه توان وارد میدان جنگ روایت‌ها شوند و از همین ابتدای کار میدان را به نفع ایران اسلامی تسخیر کنند و ابتکار عمل را از دشمن سلب کنند. 

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

نقش فیلم مستند در روایت حقیقی از جنگ ۱۲ روزه

نقش فیلم مستند در روایت حقیقی از جنگ ۱۲ روزه بیشتر بخوانید »

صلح امام حسن (ع) و قیام سیدالشهدا (ع) هر دو قیام لله است

صلح امام حسن (ع) و قیام سیدالشهدا (ع) هر دو قیام لله است


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ در کتاب شریف الکافی نقل شده هست: وقتی از امام صادق (ع) درباره قائم (ع) پرسیده شد، آن حضرت فرمود: «همه ما قائم به امر خداییم.» این حدیث شریف به روشنی بیان می‌کند همه رفتارها، گفتار‌ها و اندیشه‌های ائمه اطهار (ع) برای همیشه ملاک عمل امت اسلامی باید باشد. یعنی در راه و روشی که هر یک از ائمه معصومین (ع) در پیش گرفته‌اند هر چند در ظاهر تفاوت‌هایی دارند، اما در نفس عمل تفاوتی ندارد.

اگر حضرت رسول‌الله (ص) با مشرکان صلح حدبیه را امضاء می‌کنند با جنگ امیرالمومنین با قاسطین و مارقین و ناکثین تفاوتی ندارند، چرا که هر دو به امر خدا در میدان‌های مختلف جهاد کردند و فتوحاتی برای اسلام به دست آوردند. این مهم نیز در سیره و روش امام حسن (ع) در واقعه صلح ایشان با معاویه بن ابوسفیان و جنگ سیدالشهدا (ع) با یزید بن معاویه وجود دارد. پیامبر اسلام (ص) در حدیثی فرمودند: «حسن (ع) و حسین (ع) امام هستند چه بنشینند و چه قیام کنند.» این دو امام (ع) چنان که امام صادق (ع) فرمودند قائم به امر خدا بودند. هر دو قیام لله کرده‌اند چه با دشمنان خود صلح باشند و چه علیه آنها قیام کنند.

آنکه چشم حقیقت بین داشته باشد به خوبی می‌داند که در هر دو حال پیروزی و نصرت از آن جبهه حق بوده و دشمنان‌شان به شکست مفتضح شدند. متاسفانه این حقیقت روشن از سوی بسیاری درک نمی‌شود و یا خود را به جهالت زده‌اند و سازش با دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی را به مصلحت می‌دانند، حال آنکه مصلحتی بالاتر از حفظ انقلاب اسلامی نیست. کسی که درکی از قیام سیدالشهدا (ع) ندارد قطعا درکش از صلح امام حسن (ع) بسیار سطحی و نازل خواهد بود.

آنان که بر طبل سازش می‌زنند عافیت طلبانی هستند که اسلام را قشری و فردی می‌بینند و حتی برای حفظ همین حداقل نیز تلاشی نمی‌کنند. اگر صلح با دشمن صهیونیستی و آمریکایی ثمری داشت چرا آنان که پیش از این بر سر میز سازش نشستند عاقبت‌شان غارت کشور و سقوط دولت‌شان بود. چنان که در لیبی و عراق و دیگر کشور‌ها شاهد بودیم.

صلح امام حسن (ع) به منظور حفظ اسلام بود که این صلح بعد از شهادت ایشان تا ده سال بعد تداوم پیدا کرد. با مرگ معاویه و آغاز خلافت جابرانه یزید بود که این صلح از سوی امام حسین (ع) ملغی شد و ایشان قیام کردند. کمی یاران و قلت سلاح نیز ملاک نبود. چنان که اگر آن حضرت تنها بودند باز دست به شمشیر جهاد می‌بردند.

اگر امام حسین (ع) بعد از خلافت یزید قیام نمی‌کردند و بر پیمان صلح باقی می‌ماندند این صلح معنای سازش و تسلیم به خود می‌گرفت. در واقعه جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران اسلامی عده‌ای که مشخص هست از چه آبشخوری تغذیه می‌کنند با شعار به ظاهر اسلامی عموم مردم را از جنگ ترساندند و بعد از آتش‌بس دم از صلح می‌زدند، صلحی که از جنس صلح امام مجتبی (ع) نبود بلکه سرفرودآوردن و تسلیم بود.

آنچنان که حضرت سیدالشهدا (ع) با شعار هیهات منا الذله فرمودند که هرگز با کسی مانند یزید بیعت نخواهد کرد، ما نیز هرگز با رژیمی افسار گسیخته که وحوشت در ذاتش تنیده شده و به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست صلح نخواهیم کرد. نه تنها با این رژیم کودک کش که با هر دولت و کشوری که حامی این گروهک تروریستی هست نیز صلحی نخواهیم داشت. ملاک عمل ما برای حفظ انقلاب اسلامی سیره امام مجتبی (ع) و حضرت سیدالشهدا (ع) هست چه در صلح و چه در قیام.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

صلح امام حسن (ع) و قیام سیدالشهدا (ع) هر دو قیام لله است

صلح امام حسن (ع) و قیام سیدالشهدا (ع) هر دو قیام لله است بیشتر بخوانید »

آتش بس به معنای صلح و سارش نیست

آتش بس به معنای صلح و سارش نیست


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ از ابتدای تاریخ تاکنون جهان عرصه معارضه و مقاتله دو جبهه کفر و حق هست و این دو جبهه هرگز به مصالحه نخواهد رسید. هابیل و قابیل، ابراهیم (ع) و نمرود، موسی (ع) و فروعون، عیسی (ع) و یهودیان، رسول الله و ابوسفیان همه در این جبهه جنگیده‌اند و شمشیر را به میراث‌دارن بعد از خود سپرده‌اند. 

ما اوج این جبهه را در صف‌آرایی سیدالشهدا (ع) و یزید بن معاویه دیدیم. آنجا که مهمترین خواسته جبهه کفر سازش بود و شعار جبهه حق هیهات من الذله بود. نسل امروز نیز در تداوم همان راهی هست گذشتگان رفته‌اند. پس چگونه می‌توان انتظار داشت جبهه انقلاب اسلامی که به جبهه ابراهیمی حضرت سیدالشهدا (ع) اقتدا کرده با جبهه یزیدی رژیم صهیونیستی سازش خواهد کرد. 

آنان که آتش بس را بعد از جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران اسلامی را نشانه صلح تلقی کرده‌اند به خطا می‌روند. این آتش بس یک تاکتیک جنگی بعد از تنبیه متجاوز هست تا دشمن صهیونی بداند جبهه حق استوار و مقتدر به سوی قله‌ها در حرکت هست تا زمینه همه جانبه ظهور را فراهم کند. قطعا در این مسیر هیچ نیرویی و هیچ قدرتی نمی‌تواند مانع این حرکت شود. هر اقدامی از سوی معاندان چه آمریکا باشد چه رژیم صهیونیستی و چه هر قدرتی دیگر نه تنها کاری از پیش نمی‌برد که حرکت جبهه حق که همان انقلاب هست را شتاب می‌دهد.

جنگ ۱۲ روز رژیم صهیونی علیه ایران نشان داد که مردم امروز ایران با مردم دیروز ایران تفاوت بسیار دارند. اگر روزی این مردم با دست تهی از انواع سلاح‌ها و امکانات در مقابل رژیم بعث ایستادند و او را به شکست واداشتند مردم امروز ایران با حفظ همان روحیه و چه بسا قوی‌تر از آن، اما با دست پر از انواع تسلیحات نظامی و پیشرفته‌ترین جنگ‌افزار‌ها در مقابل رژیم صهیونی ایستادند و او را به شکستی ذلت بار کشاندند و آتش بس را بر این گروهک بی‌هویت کودک کش تحمیل کردند. پیروزی ایران اسلامی بر رژیم صهیونیستی تحقق وعده صادقی هست که فرمود اگر خدا را یاری کنید خدا شما را یاری خواهد کرد. 

نکته دیگر آنکه وطن فروشانی که با خیالی واهی به این امید که حمله رژیم صهیونیستی به ایران اسلامی زمینه تغییر رژیم هست با وقاحت از این رژیم حمایت کردند به این نکته روشن پی بردند که مردم ایران بر سر خاک خود با احدی نه تعادف دارند و نه مماشات می‌کنند. هر چند مردم ایران نسبت به برخی از ناکارآمدی‌ها، آسیب‌ها، کاستی‌ها و محرومیت‌ها انتقاداتی داشته باشند که در برخی موارد درست نیز هست، اما هرگز اجازه نمی‌دهند پای بیگانه به این خاک بازشود تا به اصطلاح مشکلات‌شان را حل کنند و چنین توقعی از بیگانه را حماقتی نابخشودنی می‌دانند.

براندازی دی راین ایران اسلامی که عده‌ای خشک مغز خام خیال در ذهن پریشان خود پرورش می‌دهند آرزویی نقش برآب هست که هرگز رنگ واقعیت به خود نخواهد گرفت. این برندازان اگر درد وطن داشتند تا با دشمن حربی صهیونی هم کاسه نمی‌شدند تا هموطنان خود را قربانی امیال خود کنند. 

جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران یک معجزه الهی برای قدرتمندتر شدن انقلاب اسلامی، یک امداد غیبی برای گسترش آرمان‌های انقلاب اسلامی و یک کرامت از سوی خداوند بود برای آنکه قدر این انقلاب الهی را بیشتر بشناسیم. حقیقت این جنگ که منجر به شهادت تعدادی از فرزندان ایران اسلامی شد بقای توام با بالندگی و اقتدار انقلاب اسلامی را تضمن کرد.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

آتش بس به معنای صلح و سارش نیست

آتش بس به معنای صلح و سارش نیست بیشتر بخوانید »