رسول حسنی ولاشجردی

آیت‌الله جمی: تندگویان وزیر نفت به اسارت دشمن بعثی درآمد

تندگویان؛ وزیری که رژیم بعث را به زانو درآورد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، آیت‌الله «غلامحسین جمی» از روحانیون مبارز و نماینده امام خمینی (ره) در آبادن و عضو مجلس خبرگان رهبری بود. وی در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی از یاران امام راحل بود به طوری که آبادان را به کانون ارتباط ایران و نجف درآورد. اعلامیه‌های امام خمینی توسط وی از نجف وارد ایران می‌شد و در دسترس مبارزان انقلابی قرار می‌گرفت.

تاسیس کمیته انقلاب اسلامی در آبادان و اقامه اولین نماز جمعه در این شهر از حمله اقداماتی جمی بعد از پیروزی انقلاب هست. وی در طول جنگ تحمیلی اقدامات بی‌شماری انجام داد و به نحوی در استان خوزستان رهبر معنوی مردم به شمار می‌رفت که حضورش قوت قلبی برای مردم خوزستان بخصوص آبادان بود.

تندگویان در بند اسارت

امروز دوازدهم آبان ۱۳۵۸ هست. صدای آمریکا به نقل از رادیو بغداد خبر داد که وزیر نفت ما آقای تندگویان به اتفاق چند نفر از همراهانش که از ماهشهر عازم آبادان بودند گرفتار مزدوران بعثی شدند و فعلا در بغداد هستند.

ساعت ۷ صبح رادیو تهران خبر را تأیید کرد. معلوم شد تندگویان برای سرکشی به برادران و رسیدگی به امور کارگران و کارکنان نفت عازم آبادان بود که در جاده فرعی مورد هجوم این کافران قرار گرفت و الان دربند آنها هست.

چندی هست که راه آبادان ـ ماهشهر زیر آتش عراقی‌هاست. منتهی یک راه فرعی خاکی چند کیلومتر بالاتر از آبادان مورد استفاده بوده که از آن طرفش از ماهشهر به آبادان آمد و رفت می‌شد که آن هم عراقی‌ها زیر آتش گرفته‌اند و آقای تندگویان از این راه آمده هست و گرفتار شده هست. رادیو تهران این عمل عراق را مخالف تمام قوانین دنیا دانست و از عراق خواست که فوراً وزیر نفت و همراهان او را آزاد کند.

باید به رادیو تهران گفت کدام عمل عراق موافق موازین و مقررات بین‌المللی و انسانی هست که این عمل مخالف هست؟ آخر این حیوان وحشی، صدام کافر فقط برای ارضای غریزه جاه‌طلبی خود و به امر اربابانش برای در هم شکستن حکومت جمهوری اسلامی این حرکت وحشیانه را آغاز کرد از این حرکت ضدانسانی جز جنایت چیز دیگری انتظار نمی‌رود. نتیجه این جنگ تحمیلی و تجاوز ظالمانه صدام، این جنایات هست. 

عصر ساعت ۳:۳۰ از منزل خارج شدم به قصد اینکه آقای حدادی را دیده از ایشان جویای حال تندگویان و همراهانش شوم. به پاسگاه پیروز که قبلاً مقر آنها بود رفتم معلوم شد مدتی هست از آنجا تغییر محل داده‌اند. چون محل آقای حدادی را نیافتم به ستاد عملیات جنوب در هنگ ژاندارمری آمدم سرهنگ حسنی سعدی و سرهنگ شکرریز شده را آنجا دیدم. از اوضاع راضی به نظر می‌رسیدند با آنها اندکی گفتگو کردم و سپس به مسجد امام حسن مجتبی (ع) در خیابان کریمی رفتم برادران مسلح هستند و زیر نظر سپاه در جبهه‌ها مشغول فعالیت هستند. 

این مسجد آخر خیابان کریمی و کنار رود بهمنشیر هست. سرگروه این برادران اظهار داشت که این مقر که عده‌ای از عراقی‌ها قصد دارند به نخلستان آن طرف رود مقابل همین خیابان نفوذ کنند که گفتم فوراً گزارش کنید تا ترتیب جلوگیری از آنها داده شود. از مسجد امام حسن مجتبی (ع) به مسجد موسى بن جعفر (ع) آمدم و با افراد مستقر در آنجا هم درباره حفظ و پاسداری شهر صحبت‌هایی شد و از آنجا نزدیکی‌های غروب به سپاه پاسداران رفتم. 

آقای جوادی که چند روز قبل برای گزارش اوضاع به هران رفته و به محضر امام مشرف شده بود مراجعت کرد ایشان را دیدم از دیدار با امام خوشنود و مسرور بود. معلوم شد امام دستورات لازم به مقامات مسئول داده هست. از سپاه برای نماز مغرب و عشاء به مسجد رفتم شب آرام گذشت و کمتر صدای توپ و انفجاری که در شب‌های پیش می‌آمد شنیده شد.

منبع: نوشتم تا بماند/ خاطرات آیت‌الله جمی

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

تندگویان؛ وزیری که رژیم بعث را به زانو درآورد بیشتر بخوانید »

آیت‌الله جمی: زمین‌گیر شدن صدام به اعتراف صدای آمریکا

روایت زمین‌گیر شدن صدام به اعتراف صدای آمریکا


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، آیت‌الله «غلامحسین جمی» از روحانیون مبارز و نماینده امام خمینی (ره) در آبادن و عضو مجلس خبرگان رهبری بود. وی در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی از یاران امام راحل بود به طوری که آبادان را به کانون ارتباط ایران و نجف درآورد. اعلامیه‌های امام خمینی توسط وی از نجف وارد ایران می‌شد و در دسترس مبارزان انقلابی قرار می‌گرفت.

تاسیس کمیته انقلاب اسلامی در آبادان و اقامه اولین نماز جمعه در این شهر از حمله اقداماتی جمی بعد از پیروزی انقلاب هست. وی در طول جنگ تحمیلی اقدامات بی‌شماری انجام داد و به نحوی در استان خوزستان رهبر معنوی مردم به شمار می‌رفت که حضورش قوت قلبی برای مردم خوزستان بخصوص آبادان بود.

** خودباختگی صدام

امروز یازدهم آبادن ۱۳۵۹ هست، اخبار ساعت ٦ صبح اخبار صدای آمریکا، حاکی از آن هست که صدام در این ماجرا باخته و بدجوری گیر افتاده تا آنجا که انور سادات هم این عمل او را محکوم کرده هست. حدود ساعت هشت آقای صفاتی به ستاد عملیات در ژاندارمری رفتند ولی من تا این ساعت ۸:۳۰ در خانه‌ام و کم‌کم عازم بیرون از خانه هستم. 

مایلم سری تا مدرسه علمیه رفته با آقای قائمی دیدار کنم؛ ولی فرصت نشده، حدود ساعت نه و ربع از منزل خارج شدم و به مدرسه رفتم. آقای قائمی تنها در مدرسه بود چند دقیقه‌ای نشسته بودم که آقایان روحانی آمدند برایم مغتنم بود؛ ولی حیف که اوضاع بحرانی اجازه نداد زیاد بنشینیم. از آنجا بلند شدیم با آقای قائمی خداحافظی کردیم و به رادیو رفتم و به روال هر روز چند کلمه‌ای در رادیو صحبت کردم و پیامی به رزمندگان دادم.

نزدیکی‌های ظهر به مسجد قدس رفتم و برنامۀ هر روز نماز ظهر و عصر. مسئله تازه‌ای در مسجد نبود جز دو مطلب اول دیدم سر و صدا و داد و قال چند نفر از مؤمنین بلند هست جویا شدم دیدم یکی از این آقایان تند و با لحن دور از نزاکت آخوند‌های آبادان را به باد انتقاد گرفته از بالا تا پایین دیگری هم دفاع می‌کرد. جمعی هم به تماشا ایستاده‌اند. 

آمدم و آنها را مشغول کردم و با خود در حدیث نفس که این روز‌ها مثل همیشه حمله و اعتراض به روحانیت و آخوند زیاد هست؛ چه اینکه دیواری کوتاه‌تر از دیوار این طبقه ندیده‌اند؛ ولی این ساده دلان معترض نمی‌دانند به طور ناخودآگاه از کجا علیه روحانیت بسیج شده‌اند.

دوم نکته‌ای که نظرم را جلب کرد این بود که بین نماز ظهر و عصر یکی از برادران دینی متعبد شهر و با تأثر در حالی که یک جلد کلام الله مجید روی دست داشت فریاد برآورد که شما را به خدا و به این قرآن سوگند که از پخش صحبت‌ها حتى شایعه‌های دروغی که روحیه جوانان رزمنده ما را تضعیف می‌کند خودداری کنید. بعد از نماز و صرف غذا در منزل برنامه خاصی نداشتیم.

نزدیکی‌های غروب به مسجد رفتیم و نماز مغرب و عشا را به جا آوردیم و بعد هم بهمنزل برگشتیم امشب وضع کمی آرام‌تر هست. صدای غرش توپ و شلیک‌های مختلف به طور متفرقه و در فواصل زمانی نسبتاً زیاد به شهر هست که به گوش می‌رسد اخبار لندن و تهران را گوش داده خوابیدم.

منبع: نوشتم تا بماند/ خاطرات آیت‌الله جمی

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

روایت زمین‌گیر شدن صدام به اعتراف صدای آمریکا بیشتر بخوانید »

امام حمینی (ره): شاه به هیچ وجه معرف واقعی ارتش‏‎ ‎‏نیست

امام خمینی (ره): شاه به هیچ‌وجه معرف واقعی ارتش‏‎ ‎‏نیست


به گزارش مجاهدت از خبرنگار سیاسی دفاع‌پرس، زندگی و سیره سیاسی و سراسر مبارزه حضرت امام خمینی (ره) یک اتفاق ساده تاریخی از جنس رهبران و سلاطینی نیست که خوانش و تکرار آن ملال آور باشد. با هر بار مواجه شدن با شخصیت امام راحل می‌توان به شناخت کامل‌تری از ایشان رسید.
«تقویم روح‌الله» مجموعه‌ای هست که در هر روز وقایع زندگی امام خمینی (ره) را بازخوانی می‌کند. اتفاقات تلخ و شیرینی که در زندگی امام راحل می‌افتد علاوه بر خوانش دوباره تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، فرصتی هست مغتنم برای نزدیک شدن به مردی که بعد از ۱۴ قرن مسیر تاریخ را به سوی نور تغییر داد.

حضرت امام خمینی (ره) خود به تنهایی یک ملت، یک امت، یک جریان پویا و یک تاریخ منحصربفرد هست که مانند الماسی درخشان ابعاد مختلف و ناشناخته دارد.

جهاد تبیین امام خمینی (ره) در قلب اروپا

حضرت امام خمینی در این روز دهم آبان در کنار دیدارها، سخنرانی‌ها و صدور پیام‌ها دو مصاحبه مهم با رادیو ـ تلویزیون اتریش و روزنامه انگلیسی گاردین داشتند که در آن به واکاوی ماهیت رژیم پهلوی به عنوان رژیمی دست نشانده و تبیین حکومت اسلامی پرداختند. 
متن این مصاحبه‌ها را در ادامه می‌خوانید:
‏‏‏

شاه هیچگاه رهبر کشور نبوده

مصاحبه با رادیو ـ تلویزیون اتریش

خبرنگار: ‏‏چرا حضرت آیت‌الله عراق را ترک کردند؟ ‏‏

‏‏امام خمینی: ‏‏‏دولت عراق زیر فشار شاه، من را از فعالیت سیاسی که مسئولیت آن را بر دوش می‌کشم‏‎ ‎‏منع کرد؛ از این جهت آنجا را ترک کردم. ‏

خبرنگار: ‏‏آیا تصمیم دارید به ایران بروید؟ چرا به ایران نرفته‌اید؟ ‏‏
‏‏

امام خمینی: ‏‏حضور در خارج، برای افشای جرایم شاه در سطح جهانی مناسب‌تر هست. ‏
‏‏

خبرنگار: ‏‏شانس مخالفین را در به دست گرفتن قدرت چگونه ارزیابی می‌کنید؟ ‏‏
‏‏

امام خمینی: ‏‏مخالف رژیم، یک ملت هست و ناچار ملت پیروز هست. ‏
‏‏

خبرنگار: ‏‏ارزیابی شما از شاه به عنوان رهبر کشور خصوصاً بعد از قتل عام‌ها چیست؟ ‏‏
‏‏‏‏

امام خمینی: ‏‏‏شاه هیچ گاه رهبر کشور نبوده و مزاحم رهبری‌ها بوده هست و پس از این قتل عام‌ها‏‎ ‎‏پایگاهی نخواهد داشت چنانچه در بین ملت قبلاً هم نداشته هست ولی اکنون ملت ما با‏‎ ‎‏بیداری علیه او قیام کرده هست و ناچار باید این رژیم تغییر کند. ‏
‏‏

خبرنگار: ‏‏نظرتان دربارۀ تغییرات و تحولات آیندۀ ایران چیست؟ ‏‏
‏‏

امام خمینی: ‏‏با قیام انقلابی ملت، شاه خواهد رفت و حکومت دموکراسی و جمهوری اسلامی برقرار‏‎ ‎‏می‌شود. در این جمهوری یک مجلس ملی، مرکب از منتخبین واقعی مردم، امور‏‎ ‎‏مملکت را اداره خواهند کرد. حقوق مردم خصوصاً اقلیت‌های مذهبی محترم بوده و‏‎ ‎‏رعایت خواهد شد. با احترام متقابل نسبت به کشور‌های خارجی عمل می‌شود. نه به کسی‏‎ ‎‏ظلم می‌کنیم و نه زیر بار ظلم می‌رویم. کشور در حال حاضر ورشکست شده هست و همه‏‎ ‎‏چیز از بین رفته هست. با استقرار جمهوری اسلامی ساختمان واقعی و حقیقی کشور شروع‏‎ ‎‏خواهد شد. ‏

مصاحبه با رادیو ـ تلویزیون اتریش ـ نوفل لوشاتو ـ دهم آبان ۱۳۵۷_ نوفل لوشاتو

تبیین حکوکت اسلامی

مصاحبه با روزنامه گاردین

خبرنگار: آیا حضرت آیت‌الله فکر می‌کنند که شاه به عنوان رئیس قوای مسلح بتواند از مبارزات حاضر بر‏‎ ‎‏ضد حکومتش جان سالم بدر برد (باقی بماند)؟ اگر نه، چرا؟ ‏‏

‏‏امام خمینی: ‏‏‏‏خیر، سلطنت شاه و خاندان پهلوی بر ملت ما تحمیل شده هست. فرماندهی کل قوای‏‎ ‎‏مسلح بودن شاه نیز بر ارتش تحمیل شده هست. شاه به هیچ وجه معرف واقعی ارتش‏‎ ‎‏نیست. رژیم در طی پنجاه سال گذشته از ارتش و نیرو‌های انتظامی برای سرکوبی ملت‏‎ ‎‏استفاده کرده هست. امید می‌رود که ارتش به خود آید و به جنبش ملت بپیوندد. من‏‎ ‎‏مطمئن هستم که شاه از این مبارزات کنونی علیه خود و سلطنت خاندانش جان سالم بدر‏‎ ‎‏نخواهد برد. ‏

خبرنگار: ‏در تحت چه شرایطی حضرت آیت‌الله بازگشت به ایران را مورد بررسی قرار خواهند داد؟ آیا با وجود‏‎ ‎‏شاه، تنها به عنوان پادشاه بر موازین قانون اساسی ـ سلطان نه حاکم ـ موافقید؟ آیا حضرت آیت‌الله‏‎ ‎‏می‌توانند بیشتر توضیح فرمایند؟ ‏‏
‏‏

امام خمینی: ‏‏‏‏با توجه به تجارب تلخ گذشتۀ ملت ما از این خاندان، هیچ گونه راه حلی در چهارچوب‏‎ ‎‏شاه سلطنت کند و نه حکومت، قابل قبول نخواهد بود. علی الاصول ما با رژیم سلطنتی‏‎ ‎‏مخالف هستیم و بازگشت به ایران، بستگی به پیشرفت اهداف جنبش دارد. فعلاً قرار بر‏‎ ‎‏رفتن به ایران را ندارم.

خبرنگار: ‏‏آیا خود شاه یا اعضای دیگر دولتش ـ به طور مثال اردشیر زاهدی‎ سعی به نزدیک شدن و ملاقات‎ ‎ ‎‏با حضرت آیت‌الله کرده‌اند؟ آیا هیچ نکته‌ای به عنوان اساس احتمالی مذاکره با حضرت آیت‌الله‏‎ ‎‏پیشنهاد شده هست؟ ‏‏
‏‏

امام خمینی: ‏‏‏‏خیر. ‏

خبرنگار: ‏‏آیا هیچیک از مخالفین دستگاه، کوششی به عنوان میانجی بین حضرت آیت‌الله و شاه کرده‌اند؟ برای‏‎ ‎‏مثال مهندس بازرگان و یا دکتر کریم سنجابی. اگر بله، نتیجۀ این میانجیگری چه بوده هست؟ ‏‏
‏‏

امام خمینی: ‏‏‏‏خیر، هرگز. ‏

خبرنگار: ‏‏آیا هیچ فردی را در داخل ایران، حضرت آیت‌الله به عنوان نخست وزیر قابل قبول، مورد بررسی قرار‏‎ ‎‏خواهند داد؟ اگر آری، چه کسی؟ ‏‏
‏‏

امام خمینی: ‏‏‏‏در چهارچوب نظام سلطنتی، هیچ فردی را به عنوان نخست وزیر تأیید نخواهم کرد. ‏
‏‏

 خبرنگار: ‏‏حضرت آیت‌الله فرموده‌اند که هیچ راه حلی برای ایران نیست مگر سرنگونی سلسلۀ پهلوی. آیا‏‎ ‎‏حضرت آیت‌الله در حال حاضر برای سرنگونی شاه کاری می‌کنند؟ اگر آری، اساس کار خود را چگونه‏‎ ‎‏قرار داده‌اید؟ به طور مثال آیا برای این کار، روش‌هایی طرح شده هست، نقشه متدیک هست؟ ‏‏
‏‏‏‏

امام خمینی: ‏‏‏‏نهضت عظیم کنونی ملت ما، علیه شاه و نظام سلطنتی هست. بنابراین، در جهت سرنگونی‏‎ ‎‏این رژیم مبارزه می‌شود. رهنمود ما بر ایجاد وحدت کلمه در میان همۀ اقشار جامعه‏‎ ‎‏هست. روش‌های مبارزه را مردم خود یافته‌اند و می‌یابند. رهنمود‌های اصلی از جانب ما، به‏‎ ‎‏موقع خود به عمل می‌آید. در صورت عدم کفایت روش‌های فعلی، اتخاذ روش‌های دیگر‏‎ ‎‏مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. ‏

خبرنگار: ‏‏برای رفتن شاه، چگونه تدارکاتی در دراز مدت دیده شده هست؟ آیا جوانان احتمالاً برای پست‌های بالا‏‎ ‎‏مورد نظر قرار گرفته‌اند، یا حضرت آیت‌الله می‌توانند روی حمایت دولت امروز حساب کنند؟ در چنین‏‎ ‎‏جستجویی وفاداری در مرحلۀ نخست قرار خواهد گرفت یا قابلیت؟ ‏‏
‏‏امام خمینی: ‏‏‏‏در ایرانی، چه در داخل و چه در خارج، استعداد‌های بسیار وجود دارد که حکومت شاه‏‎ ‎‏مانع از بروز آنها می‌شود. این استعدادها، بر اساس لیاقت و وفاداری به اسلام و ملت به‏‎ ‎‏کار دعوت می‌شوند. ‏

خبرنگار: ‏‏حضرت آیت‌الله به مدت طولانی از سیاست‌های شاه انتقاد کرده‌اند، در چه حدودی سیاست‌های خود‏ ‎‏ایشان نسبت به موارد زیر، با سیاست‌های شاه فرق خواهد کرد؟ ‏
‏‏

الف) اجتماعی: آیا قوانین اسلامی به مورد اجرا گذارده می‌شود؟ و چه فرقی در زندگی روزمره نسبت‏‎ ‎‏به قوانین حاضر پیش خواهد آمد؟ در تحت لوای حکومت اسلامی، آیا حضرت آیت‌الله می‌توانند به‏‎ ‎‏طور دقیق‌تر این مفهوم را شرح دهند که آیا زن‌ها قادر خواهند بود به طور آزادانه بین حجاب و لباس‏‎ ‎‏غربی حق انتخاب داشته باشند؟ آیا سینما‌ها می‌توانند به وجود خود ادامه دهند؟ اگر آری، چگونه‏‎ ‎‏فیلم‌ها انتخاب خواهند شد؟ آیا مشروبات الکلی ممنوع خواهد شد؟ در آخر آیا ایران، یک عربستان‏‎ ‎‏سعودی یا لیبی دیگر خواهد شد؟ ‏
‏‏

ب) دفاع و خارجه و نفت: حضرت آیت‌الله به طور دائم، نقش خارجی‌ها را مورد انتقاد قرار داده‌اند، به‏‎ ‎‏طور اخص امریکا را. در ایران به طور دقیق چگونه تغییراتی شما مایلید در رابطه با نفوذ خارجی در‏‎ ‎‏صادرات نفت و واردات و خرید اسلحه ببینید؟ ‏
‏‏

ج) امنیت داخلی: ساواک در اصل برای تضمین امنیت داخلی علیه تحریکات داخلی به وجود آمد. آیا‏‎ ‎‏آیت‌الله ساواک را منحل خواهند کرد؟ و اگر چنین هست، چه نیرو‌هایی را در نظر دارید که جانشین‏‎ ‎‏نیرو‌های امنیتی کنید؟ ‏‏
‏‏‏‏

امام خمینی: ‏‏‏‏الف) اجرای حدود در اسلام، موکول به تحقق شرایط و مقدمات بسیار هست و باید‏‎ ‎‏جهات بسیاری را از روی کمال عدالت و توجه به اینکه اسلام در کلیت خود اجرا شود، ‏‎ ‎‏در نظر گرفت. اگر این امور در نظر گرفته شوند، ملاحظه خواهد شد که مقررات اسلامی‏‎ ‎‏کمتر از هر مقررات دیگری خشونت آمیز هست. زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و‏‎ ‎‏همچنین پوشش خود با رعایت موازین آزادند؛ و تجربۀ کنونی فعالیت‌های ضد رژیم شاه‏‎ ‎‏نشان داده هست که زنان بیش از پیش آزادی خود را در پوششی که اسلام می‌گوید‏‎ ‎‏یافته‌اند. ما با سینما‌هایی که برنامه‌های آنها فاسد کنندۀ اخلاق جوانان و مخرب فرهنگ‏‎ ‎‏اسلامی باشد مخالفیم. اما با برنامه‌هایی که تربیت کننده و به نفع رشد سالم اخلاقی و‏‎ ‎‏علمی جامعه باشد موافق هستیم. مشروبات الکلی و الکلیسم و سایر مخدرات که مضرّ به‏‎ ‎‏حال جامعه می‌باشند، جلوگیری خواهد شد. حکومت جمهوری اسلامی مورد نظر ما، با‏‎ ‎‏هیچ یک از رژیم‌های مزبور (عربستان سعودی و لیبی) منطبق نخواهد بود. ‏
‎‏

ب) روابط ما با تمام خارجی‌ها بر اساس اصل احترام متقابل خواهد بود. در این رابطه، نه به‏‎ ‎‏ظلمی تسلیم می‌شویم و نه به کسی ظلم خواهیم کرد؛ و در زمینۀ تمام قراردادها، ما بر‏‎ ‎‏اساس مصالح سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ملت خودمان عمل خواهیم کرد. ‏
‏‏

ج) بله، ما ساواک و تمامی سازمان‌های امنیتی ضد مردمی را منحل خواهیم کرد. آگاهی‏‎ ‎‏مردم و مشارکت و نظارت و همگامی آنها با حکومت منتخب خودشان، خود بزرگترین‏‎ ‎‏ضمانت حفظ امنیت در جامعه خواهد بود. ‏

خبرنگار: ‏آیت‌الله، فرموده‌اید که خواهان قدرت شخصی نیستید. فرض کنیم که حضرت آیت‌الله یک روز که‏‎ ‎‏شاه رفته باشد به ایران مراجعت بفرمایید. در آن صورت، خلأ قدرت سیاسی را چگونه پرخواهید‏‎ ‎‏فرمود؟ نظر شما دربارۀ امکان یک کودتای نظامی چیست؟ ‏‏
‏‏

امام خمینی: ‏‏‏‏با رفتن شاه، خلأ قدرت سیاسی به وجود نخواهد آمد. ادامۀ حکومت شاه خود ایجاد‏‎ ‎‏خلأ قدرت سیاسی کنونی را در ایران نموده هست. عمر دوران راه حل با کودتای نظامی، ‏‎ ‎‏پایان یافته هست. اگر خارجیان این کودتا را انجام دهند، ارتش ایران بیش از پیش به یک‏‎ ‎‏ارتش وابسته و اشغالگر تبدیل خواهد شد و این امر، خلأ قدرت سیاسی کنونی ایران را‏‎ ‎‏تشدید خواهد کرد. ‏
‏‏

 خبرنگار: ‏‏حضرت آیت‌الله خواهان سرنگونی رژیم سلطنتی موجود و جانشین شدن یک جمهوری هستید. چه‏‎ ‎‏نوع جمهوری در نظر دارید؟ مثل سیستم امریکایی یا فرانسوی.
‏‏

امام خمینی: ‏‏‏‏ما خواهان استقرار یک جمهوری اسلامی هستیم و آن حکومتی هست متکی به آرای‏‎ ‎‏عمومی. شکل نهایی حکومت با توجه به شرایط و مقتضیات کنونی جامعۀ ما، توسط‏‎ ‎‏خود مردم تعیین خواهد شد. ‏

خبرنگار: ‏‏آیا حضرت آیت‌الله با این موضوع موافق هستند که در ایران معروفیت و محبوبیت حضرت آیت‌الله‏‎ ‎‏در بین جوانان ایرانی برای آن هست که شما تمامی آن چیز‌هایی را که شاه فاقد هست معرفی می‌کنید؟ ‏‏
‏‏‏‏

امام خمینی: ‏‏‏‏مسألۀ مقایسۀ دو شخص مطرح نیست. مسئله، آگاهی و بیداری سیاسی مردم ما و هویت‏ ‎‏اسلامی آنها و معیار‌های اسلامی هست. هرکس بر اساس این معیار‌های اسلامی با مردم‏‎ ‎‏حرکت کند، مورد قبول و محبوبیت مردم خواهد بود. ‏
‏‏
خبرنگار: ‏آیت‌الله به شناخت علیه کمونیست‌ها مشهور هست، اما کمونیست‌های جوان که در تهران هستند، این روز‌ها به خاطر اینکه آنها قبول ندارند که یک نفر چه شاه و چه خمینی، تنها‏‎ ‎‏کار کند، خواستارند که یک حکومت ملی برای مردم تشکیل شود. آیا آیت‌الله فکر می‌کنند که‏‎ ‎‏می‌توانند این خواسته را اجرا کنند؟ و اگر چنین هست چگونه؟ یا بهتر گفته شود: آیا خمینی حزب‏‎ ‎‏کمونیست را دائماً غیر قانونی می‌داند؟ ‏‏
‏‏

امام خمینی: ‏‏‏‏در اسلام معیار، رضایت خداست و نه شخصیت‌ها. ما شخصیت‌ها را با حق می‌سنجیم، و نه‏‎ ‎‏حق را با شخصیت‌ها. معیار، حق و حقیقت هست. برخلاف اسلام، کمونیست‌ها شخصیت را‏‎ ‎‏بت و قدرت را در او متمرکز می‌سازند. حکومت اسلامی ما متکی به آرای عمومی‏‎ ‎‏خواهد بود؛ و همۀ احزابی که برای مصالح ملت ما کار کنند، آزاد خواهند بود. ‏

خبرنگار: ‏‏چه چیز باعث شد که آیت‌الله نجف را ترک کنند؟ آیا فکر می‌کنند که عراقی‌ها با تهران توافق کرده‏‎ ‎‏بودند؟ و اگر چنین هست، آیا می‌توانید شرح دهید؟ ‏‏
‏‏

امام خمینی: ‏‏‏‏ظاهراً شاه ایران، دولت عراق را تحت فشار قرار داد که مانع فعالیت‌های سیاسی من و انجام‏‎ ‎‏وظایفی که بر عهده دارم بشود؛ لذا من عراق را ترک کردم. ‏
‏‏

خبرنگار: ‏‏تحت چه ضابطه‌ای آیت‌الله در پاریس زندگی می‌کنند؟ آیا نقشه دارند در پاریس بمانند؟ و اگر نه، به‏‎ ‎‏کجا خواهند رفت؟ آیا کشور‌های دیگر، خصوصاً الجزایر و سوریه، پیشنهاد‌هایی برای پذیرایی‏‎ ‎‏آیت‌الله را کرده‌اند؟ آیا آیت‌الله می‌توانند پیشگویی کنند چگونه وجود ایشان در پاریس ممکن هست‏‎ ‎‏اثری در برنامۀ ایران و فرانسه در خصوص قرارداد پایگاه اتمی و قرارداد متروی تهران داشته باشد؟ و‏‎ ‎‏این عوض شدن برنامۀ آبادانی، چه درسی برای غرب می‌تواند باشد؟ ‏‏
‏‏

امام خمینی: ‏‏‏‏توقف من در فرانسه موقتی هست. تنها ضابطۀ توقف من در هر کجا که باشد، امکان انجام‏‎ ‎‏وظایفم هست. با توجه به این توضیح، رابطه‌ای بین حضورم در فرانسه و مسائل مربوط به‏‎ ‎‏روابط ایران و فرانسه فعلاً مطرح نیست. ‏

خبرنگار: ‏در چه آیندۀ نزدیکی، شاه سقوط خواهد کرد؟ ‏‏
‏‏امام خمینی: ‏‏‏‏این مسئله مطلبی نیست که بتوانیم پیش بینی کنیم. اما بر حسب قراین خیلی دیر نیست. ‏

خبرنگار: ‏‏آیا آیت‌الله جهاد مسلحانه را به عنوان وسیلۀ مبارزۀ خود مورد توجه قرار خواهند داد؟ ‏‏
‏‏

امام خمینی: ‏‏‏‏امیدوارم کار به جهاد مسلحانه نرسد و همین طور که ملت عمل می‌کند مسائل حل شود و‏‎ ‎‏مقصد ملت، که رفتن رژیم و برقراری حکومت اسلامی هست، تحقق پیدا کند. لکن اگر‏‎ ‎‏مسائل خیلی طول کشیده و پیچیده شود، ممکن هست در آن تجدید نظر کنم. ‏

خبرنگار: ‏‏بنابراین، شما همین روش‌های مسالمت آمیز و بدون خونریزی را ترجیح می‌دهید؟ ‏‏
‏‏

امام خمینی: ‏‏‏‏بله. ‏

خبرنگار: ‏‏پس از رفتن شاه، در موقع برگشتن به ایران، آیا خود شما رهبر جمهوری اسلامی نخواهید بود؟ ‏‏
‏‏

امام خمینی: ‏‏‏‏من خود نمی‌خواهم حکومت را در دست بگیرم. اما مردم را برای انتخاب حکومت، ‏‎ ‎‏هدایت خواهم کرد و شرایط آن را به مردم اعلام می‌کنم. ‏
‏‎

مصاحبه «الیزابت تارگود» خبرنگار روزنامه انگلیسی گاردین‏ با امام خمینی ـ نوفل لوشاتو ـ دهم آبان ۱۳۵۷

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

امام خمینی (ره): شاه به هیچ‌وجه معرف واقعی ارتش‏‎ ‎‏نیست بیشتر بخوانید »

سپاه سد محکمی در برابر پیشروی دشمن بعثی

سپاه سد محکمی در برابر پیشروی دشمن بعثی


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، آیت‌الله «غلامحسین جمی» از روحانیون مبارز و نماینده امام خمینی (ره) در آبادن و عضو مجلس خبرگان رهبری بود. وی در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی از یاران امام راحل بود به طوری که آبادان را به کانون ارتباط ایران و نجف درآورد. اعلامیه‌های امام خمینی توسط وی از نجف وارد ایران می‌شد و در دسترس مبارزان انقلابی قرار می‌گرفت.

تاسیس کمیته انقلاب اسلامی در آبادان و اقامه اولین نماز جمعه در این شهر از حمله اقداماتی جمی بعد از پیروزی انقلاب هست. وی در طول جنگ تحمیلی اقدامات بی‌شماری انجام داد و به نحوی در استان خوزستان رهبر معنوی مردم به شمار می‌رفت که حضورش قوت قلبی برای مردم خوزستان بخصوص آبادان بود.

متن زیر که در ادامه می‌خوانید روزنگاری‌های آیت‌الله جمی هست که قسمت ششم آن را در ادامه می‌خوانید.

** بارقه‌های امید

نهم آبان ۱۳۵۹ هست. صبح زود با فرمانده سپاه پاسداران تماس گرفتم که خبر داد دیشب طرح عملی نشده؛ زیرا نیروی ما نتوانسته از بهمنشیر عبور کند و آنها [عراقی‌ها]در نخلستان موضع گرفته مانع عبور از رودخانه شده‌اند. مایه ناراحتی شدید شد که این روز‌ها حوادث همه در جهت ناراحتی هست و شده بعد الشده و همه عسر و سختی و حالا به انتظار یُسر بعد العسر و فرج بعد الشده که «ان مع العسر یسراً» و «عند تناهى الشده یکون الفرج یا «فرج بعد الشده».

حدود ساعت ۹ به هنگ ژاندارمری رفتم در اتاق فرماندهی همۀ افسران، مسئولین و پاسداران، دور و بر فرمانده عملیات جمع شده بودند. معلوم شد نیروی دشمن از ناحیه نخلستان‌ها نفوذ کرده از رودخانه بهمنشیر عبور کرده و از قبرستان به طرف شهر حمله کرده و حالا فرماندهان و مسئولان جنگ دارند نقشه دفع حمله را می‌کشند؛ مثل اینکه سرنوشت خرمشهر دارد به سراغ آبادان می‌آید.

فرمانده عملیات سرهنگ شکرریز مشغول طرح نقشه برای جلوگیری از نفوذ دشمن به شهر هست او را افسری مصمم و قاطع و با اخلاص دید. م خلاصه طرح چنین بود از پاسگاه ژاندارمری دروازه خسروآباد، نیرو‌های مرکب از سپاه و بسیج ارتش و داوطلبان مسلح به طور منظم در طول جادۀ خسروآباد استقرار یافته و همگی قسمت چپ جاده [را]که محل استقرار نیروی دشمن هست زیر آتش گیرند و نیروی هوایی نیز وارد عمل شده موضع استقرار دشمن را بکوبد این طرح را به افسران و سرگرد‌ها ابلاغ کرد که به دنبال مأموریت بروند خود نیز با هنگش عازم جبهه شد.

اکنون همه در یک دلهرگی خاصی به سر می‌بریم که خدایا اگر این اهریمنیان به این شهر دست یابند چه خواهد شد؛ شهری که حدود اقلاً بیش از سی هزار زن و مرد درش وجود دارد و اینها هیچ‌گونه راه فراری ندارند؛ چه اینکه آبادان از هر طرف محاصره هست همه دست به دعا برداشته برای رزمندگان دعا کردیم که خداوند آنان را در سرکوبی خصم موفق دارد.

درگیری در حوالی کوی ذوالفقاری از صبح به شدت ادامه دارد و دشمن که با تجهیزات کامل تانک و نفربر و اسلحه سبک و سنگین آمده تلاش دارد به شهر نفوذ کند و رزمندگان انقلابی ارتش و سپاه و بسیج و نیرو‌های مردمی با تمام تلاش مانع نفوذ دشمن شده‌اند. ساعت حدود ۱۲ به اتفاق سید محمد صدر که از اداره رادیو آمده بود و برادرم رسول و فرزندانم مهدی و محمود به مسجد قدس برای نماز رفتیم.

آنجا هم حالت اضطراب و نگرانی در میان مردم محسوس بود؛ اما جوانان با روحیه‌ای قوی داشتند برای دفع و سرکوبی دشمن آماده می‌شدند. نماز ظهر و عصر را با برادران حاضر در مسجد خواندم شهر به شدت زیر آتش خمپاره و توپ هست تا نماز ظهر را تمام کردم صدای چند انفجار وحشت‌زا دور و بر مسجد را لرزاند بعد از نماز مقداری غذا از مسجد گرفته به رادیو رفتم و آنجا پیامی خطاب به رزمندگان و خواهران و برادران آبادانی داده به منزل مراجعت کردیم؛ اما معلوم هست که با این وضعی که پیش آمده قرار و آرامش برای کسی باقی نمی‌ماند.

ساعت ٤ بعد از ظهر به هنگ ژاندارمری رفتم سرهنگ حسنی سعدی در اتاق فرماندهی بود از ایشان و یکی از برادران آقای خوش طینت سپاه خرمشهر وضع جبهۀ ذوالفقاری را جویا شدم، معلوم شد برادران ما تا اندازه‌ای موفق به عقب راندن دشمن شده‌اند؛ اما خطر هنوز به طور کلی رفع نشده هست تا بعد از مغرب در ستاد عملیات بودم و بعد از مغرب به منزل آمدم.

هنوز دقیقاً نمی‌دانم وضع درگیری در ذوالفقاری به چه صورت هست، ابتکار عمل در دست کیست و دشمن در چه وضعی هست؛ ولی جسته و گریخته خبر‌هایی حاکی از موفقیت نیرو‌های خودی به گوش‌ می‌رسد. از سپاه پاسداران تلفنی جویا شدم پاسخ خوشحال کننده بود معلوم شد نیرو‌های ما موفق شده‌اند؛ نه تنها مانع پیشروی دشمن شده‌اند که آنها را به عقب رانده و تار و مار کرده‌اند؛ تلفات جانی و مالی قابل ملاحظه‌ای به آنها وارد کرده‌اند چند نفر را هم اسیر کرده‌اند.

ساعت هشت رادیو جریان عملیات را تشریح کرد فوق‌العاده مسرت‌آور بود؛ چه اینکه معلوم شد عده زیادی از نیرو‌های دشمن کشته و حدود بیست نفر اسیر که در میان آنها افسر و درجه‌دار‌هایی و تعداد قابل توجهی هم مهمات از آنها گرفته شده که با تماس با فرمانداری و ستاد عملیات و سپاه پاسداران معلوم شد خبر‌ها همه درست و مورد تأیید هست. حدود ساعت ده شب اعلامیه‌ای از طرف ستاد عملیات جنوب منتشر شد حاکی از پیروزی مدافعان اسلام و شکست و هزیمت کامل دشمن بعثی در واقعه ذوالفقاری.

ساعت یازده شب آقای صفاتی که برای بسیج نیرو‌های مستقر در مساجد رفته بود به اتفاق فرزندم مهدی آمدند آنها نیز خبرهایشان سرورانگیز بود. حالا بیش از چهل روز هست از آغاز درگیری تاکنون که ما در چنین نوساناتی گذرانده‌ایم. گاهی وضع فوق‌العاده غم‌انگیز و ملال‌آور بوده و زمانی فرح بخش و امیدوار کننده که از عنایات الهی امیدوارم این شب تاریک و صبح روشن و نورانی و پیروزی و ظفر فرا رسد. 

آقای صفاتی گفت می‌خواهم به هنگ بروم و از نزدیک شاهد وضع باشم. ایشان رفتند و پس از ساعتی تلفن کردند که می‌خواهم از رادیو بخواهم ترتیب مصاحبه‌ای با فرمانده عملیات بدهد؛ حضور شما هم لازم هست؛ که قبول کردم. 

امشب از شب‌های تاریخی هست از تمام اطراف آبادان آتش شلیک روشن هست شلیک تفنگ‌های ژ – ۳ و مسلسل و کلاشینکف از ناحیۀ ذوالفقاری و قبرستان جدید غرش توپ‌های کاتیوشا و تفنگ ١٠٦ و خمسه خمسۀ آبادان را پر کرده هست. صحنه نبرد سرنوشت ساز هست و لحظه‌ای امشب آرام ندارد گرچه شب‌های زیادی هست که آرامش از آبادان رفته، اما امشب وضع طور دیگری هست.

گاهی بالای پشت بام می‌رفتم و شاهد آتش شلیک از هر طرف بودم و گاهی جلوی در منزل می‌آمدیم به اتفاق فرزندان و برادرم کوچه‌های اطراف به طوری خلوت هست که با قبرستان چندان تفاوتی ندارد همه گذاشته‌اند و رفته‌اند و به عقیده خودشان جان از مهلکه به در برده‌اند؛ اما نمی‌دانند که از مرگ فرار کردن سودی نمی‌دهد، شب به همین وضع سر آمد و حالا روز هست.

مبع: نوشتم تا بماند/ خاطرات آیت‌الله جمی

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

سپاه سد محکمی در برابر پیشروی دشمن بعثی بیشتر بخوانید »

امام خمینی (ره): خودتان سازنده باشید

امام خمینی (ره): خودتان سازنده باشید


به گزارش مجاهدت از خبرنگار سیاسی دفاع‌پرس، زندگی و سیره سیاسی و سراسر مبارزه حضرت امام خمینی (ره) یک اتفاق ساده تاریخی از جنس رهبران و سلاطینی نیست که خوانش و تکرار آن ملال آور باشد. با هر بار مواجه شدن با شخصیت امام راحل می‌توان به شناخت کامل‌تری از ایشان رسید.

«تقویم روح‌الله» مجموعه‌ای هست که در هر روز وقایع زندگی امام خمینی (ره) را بازخوانی می‌کند. اتفاقات تلخ و شیرینی که در زندگی امام راحل می‌افتد علاوه بر خوانش دوباره تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، فرصتی هست مغتنم برای نزدیک شدن به مردی که بعد از ۱۴ قرن مسیر تاریخ را به سوی نور تغییر داد.

حضرت امام خمینی (ره) خود به تنهایی یک ملت، یک امت، یک جریان پویا و یک تاریخ منحصربفرد هست که مانند الماسی درخشان ابعاد مختلف و ناشناخته دارد. 

تبلیغات گسترده علیه اسلام

از آن وقتی که خارجی‌ها راه پیدا کردند به ایران و‏ خواستند ذخایر ایران را ببرند، شروع به تبلیغات کردند [علیه]اسلام و روحانیت‎، ‎‏این تهمت‌ها را زدند که اصل ادیان افیون هست برای تخدیر مردم که انقلابی یک وقتی پیدا نشود و این کاری‏‎ ‎‏هست که ‏‏ [‏‏از جانب‏‏]‏‏ مبلغین و آنهایی که اسلام را سدی از برای منافعشان می‌دانستند و‏‎ ‎‏علمای اسلام را هم سدی دیگر، این تبلیغات شده هست. ‏ باید انسان ببیند که سند اسلام که قرآن‏‎ ‎‏هست، ‎‏این جزء افیون‌هاست؟ یا اینکه قرآن محرک جامعه هست؟ 

کسی که یک مقداری آشنا باشد به منطق قرآن، می‌بیند که این قرآن هست که وادار‏‎ ‎‏کرد پیغمبر اسلام را به اینکه با این سرمایه دار‌ها دائماً در جنگ باشد. زبان قرآن و آیاتی که در باره جنگ وارد شده هست، یکی و دو تا نیست؛ ‏‎ اگر پیدا بکنید‏‎ ‎‏یک آیه‎ای که مردم را بگوید با اینها ملایمت کنید و بروید توی خانه‌تان بخوابید آن وقت حق دارد کسی‏‎ ‎‏بگوید که این قرآن و دین افیون هست. این تبلیغی بوده علیه قرآن تا‎ ‎‏مسلمین را از قرآن جدا کنند و منطق قرآن را بشکنند. 

ما در زمان خودمان، در این مدتی که خودمان مشاهده کردیم، قیام‌هایی از همین‏ ‎‏طبقه ما دیده‌ایم در مقابل رضا شاه. آن وقت که آمد و کودتا کرد و آن ظلم‌ها را کرد، هیچ قدرتی در‏‎ ‎‏مقابلش نایستاد الاّ قدرت روحانیون. ‎‏قیام‌هایی که از علمای اصفهان، قم، خراسان شد گرفتند و‏‎ ‎‏بردند در زندان؛ قیام‌های زیادی کرده‌اند که تاریخ نشان می‌دهد که اینها این‏‎ ‎‏جور نبود که مردم را دعوت به آرامش کنند که در مقابل ظلم حرف نزنند، این تبلیغات بوده هست که کار ما‌ها را به اینجا رسانده هست.

انسان باید تعقل کند ببیند کجا گول خورده هست. این تبلیغات برای‏‎ ‎‏چه بوده؟ باید دید نکته چیست که شما را می‌خواهند جدا کنند از حکومت‏‎ ‎‏اسلامی؟ نکته این هست که آن آقا گاز مملکت ما را می‌خواهد، آن آقا نفت مملکت ما را‏‎ ‎‏می‌خواهد؛ خوب نفت و گاز صاحب دارد، اسلام‏‎ ‎‏می‌گوید که هیچ قدرتی حق ندارد، بیاید به مسلمین تحمیل بشود؛ ‏ همۀ تبلیغات برای این هست که [روحانیون]را از نظر ملت بیاندازد؛ این‏‎ ‎‏قدرت را از این ملت بگیرد.

آن قدرت اسلام را که بالای سر همۀ قدرت‌هاست از دست‏‎ ‎‏ [‏‏ملت‏‏]‏‏ بگیرد. ‏ آن روزی که رضا شاه آمد و آن همه کار‌ها را کرد، باز یک آخوند بود که توی‏‎ ‎‏مجلس، به اسم مدرس ـ رَحِمَهُ الله ـ مقابلش می‌ایستاد و می‌گفت که «نه». هیچ کس نبود؛ ‏‎ ‎‏مدرس بود. دیگر در تمام مملکت هیچ قدرتی در‏‎ ‎‏مقابل او نمی‌ایستاد. سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج ـ نوفل لوشاتو ـ هشتم آبان ۱۳۵۷

پیام به مردم الجزایر

در آغاز بیست و پنجمین سال رهایی کشور عزیز الجزایر از تحت سلطۀ جابرانۀ‏‎ ‎‏استعمارگران متمدن نما، درود و تحیات خود و ملت شریف ایران را نثار آنان نموده و به‏‎ ‎‏ملت برادر خویش صمیمانه تبریک عرض می‌کنم. ملت ما تلخی سلطۀ اجانب و‏‎ ‎‏مفتخوران نفتخوار، مخصوصاً امریکا را چشیده و غم شما برادران را احساس نموده‏‎ ‎‏هست و به حسب اخوت ایمانی در غم و شادی ملت شریف الجزایر و سایر ملت‌های عزیز‏‎ ‎‏اسلامی شریک هست. من امیدوارم که مسلمانان جهان در آستان قرن حاضر، ‏‎ ‎‏گرفتاری‌های خود و منشأ آن را به درست ادراک کنند و با اتحاد همه جانبه و اتکال به‏‎ ‎‏اسلام و در زیر پرچم پرافتخار آن از قید و بند‌های استعمارگران رهایی یابند. 

مسلمین که‏‎ ‎‏در آستان این قرن درد‌های جانفرسای خود را یافته و از قدرت‌های شیطانی بزرگ جز‏‎ ‎‏گرفتاری‌های گوناگون و چپاولگری‌ها و جنایات چیزی ندیده‌اند باید با به هم پیوستگی‏‎ ‎‏صمیمانه و توجه به خداوند بزرگ و اسلام عزیز به فکر چاره برآیند. چاره، و یا مقدمۀ‏‎ ‎‏اساسی آن هست که ملت‌های مسلمان و دولت‌ها اگر ملی هستند کوشش کنند تا وابستگی‏‎ ‎‏فکری خود را از غرب بزدایند و فرهنگ و اصالت خود را بیابند و فرهنگ مترقی اسلام‏‎ ‎‏را بشناسند و بشناسانند. 

[‏‏باید‏‏]‏‏ شرق و آفریقای عزیز ـ‏‎ ‎‏این قاره‌ای که با نهضت اسلامی ملی و قیام خونین مردم دلاور الجزایر از خواب گران‏‎ ‎‏بیرون آمد ـ و کشوری بعد از کشور دیگر ‏‏ [‏‏را‏‏]‏‏ از چنگال امریکا و کشور‌های استعمارگر‏ دیگر نجات داد، باید روی پای خودشان بایستند و شدیداً با فرهنگ صادراتی مبارزه‏‎ ‎‏کنند. کشور‌های افریقا و آسیا و سایر کشور‌های دربند در قاره‌های دیگر باید بدانند که‏‎ ‎‏آنچه از غرب و شرق توطئه‌گر و استعماری و از آمریکای متجاوز بر کشورهای‏‎ ‎‏ستم کشیده صادر می‌شود تباهی و فساد آن قابل مقایسه با اصلاح آن نیست. 

تمام‏‎ ‎‏کشور‌های اسلامی، چون ایران بنا به وظیفۀ اسلامی خویش باید از کشور‌های در حال‏‎ ‎‏رشد و مبارزه با استعمار مادی و معنوی پشتیبانی کنند. کشور‌های اسلامی باید در مقابل‏‎ ‎‏اسرائیل اشغالگر ـ که اکثر گرفتاری‌های کشور‌های اسلامی به دست آن هست ـ موضع‏‎ ‎‏خصمانه داشته باشند و با تمام نیرو از آرمان فلسطین و لبنان عزیز دفاع کنند. کشورهای‏‎ ‎‏اسلامی باید از سازمان‌های آزادیبخش سراسر جهان دفاع کنند. 

ما توطئۀ مصر و امریکا و‏‎ ‎‏اسرائیل را برای در هم کوبیدن نهضت بزرگ مردم مبارز فلسطین شدیداً محکوم‏‎ ‎‏می‌کنیم. سران و نمایندگان کشور‌هایی که در الجزایر عزیز جمع شده‌اید! بیایید متحد‏‎ ‎‏شویم و دست جنایتکاران چپ و راست را ـ که در رأس آن امریکاست ـ قطع نموده و‏‎ ‎‏اسرائیل را از ریشه برکنیم و حق مردم فلسطین را به خودشان بسپاریم. از خداوند متعال‏‎ ‎‏بیداری مسلمین و اتحاد کلمۀ آنان و عظمت کشور‌های اسلامی را خواستارم. 
والسلام‏‎ ‎‏علیکم و علی عبادالله الصالحین. روح‌الله موسوی خمینی‏

پیام به ملت الجزایر هشتم آبان ۱۳۵۸ قم‏
‏‏ 
آبادی ایران به دست جوانان ایرن

تحول بزرگی که در مملکت ما حاصل شده هست و جوان‌های ما را کشانده هست در خدمتگزاری به خلق و خدمتگزاری‏‎ ‎‏به خدای تبارک و تعالی، باید ما از نیروی این جوان‌ها استمداد کنیم. ما از اول هم‏‎ ‎‏امیدمان به ملت و جوان‌های برومند ملت بود. ما همیشه توجه مان به خود ملت، بوده هست اینها بودند که نهضت را به اینجا رساندند و اینها هستند که می‌توانند به پیش‏ برند. خودشان قیام کردند.

اتکال به قدرت خودتان بکنید. ‏‎ ‎‏همان طوری که می‌بینید خودتان این همه کار را انجام دادید، ‎ ‎‏همین طور حالایی که به سازندگی رسیدید، خودتان سازنده باشید. خودتان دنبال‏‎ ‎‏مطالب خودتان بروید. ملت خودش باید قیام کند. مملکت مال شما هست. مال جوان‌های ماست. مملکت مال این زاغه نشینان‏ هست. نهضت را اینها پیش برده‌اند. ما مرهون اینها هستیم. این آن طبقۀ بالا به ما کاری نداشتند. حالا هم کارشکنی می‌کنند و‏‎ ‎‏همه چیز می‎خواهند، می‌گویند مغز‌ها فرار کردند! بگذار فرار کنند. ‎‏این مغزها! مغز‌های علمی نبودند، مغز‌های خیانتکار بودند و الاّ کسی از‏‎ ‎‏مملکت خودش فرار می‌کند به امریکا؟! این مغز‌ها بگذار فرار بکنند، بهتر که فرار می‌کنند! ‏
‏‏

برادرها! خودتان بیدار باشید باید خودتان، خودتان را اداره کنید. باید همه‌مان به میدان بیاییم. اتّکال به [دیگران] نکنید. ‏الآن یک تحولی حاصل شده‏‎ ‎‏هست که همۀ طبقاتش می‌آید کار می‌کند. ما [کسانی]را می‌خواهیم که در‏‎ ‎‏عین حالی که دکتر هست، در عین حالی که مهندس هست، می‌رود‎ ‎‏جهاد سازندگی را راه می‌اندازد. [ایرانی‌هایی] از امریکا پا می‌شود‏‎ ‎‏می‌آید اینجا می‌گوید من آمده‌ام برای کمک؛ مملکت ما آدم می‌خواهد. 
سخنرانی در جمع اعضای کمیته امداد ـ قم ـ هشتم آبان ۱۳۵۸

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

امام خمینی (ره): خودتان سازنده باشید بیشتر بخوانید »