رسول ملاقلی‌پور

شب سینمایی سوره؛ از اشک‌های ذوق تا لبخندهای افتخار/ میرکریمی، علیقلی و شرف‌الدین تجلیل شدند

شب سینمایی سوره؛ از اشک‌های ذوق تا لبخندهای افتخار/ میرکریمی، علیقلی و شرف‌الدین تجلیل شدند


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، سومین رویداد «شب سینمایی سوره» با محوریت دورهمی سالانه سینماگران بیش از چهار دهه تاریخ سینمای حوزه هنری همراه با پاسداشت بزرگان سینمای ایران، در محوطه حوزه هنری برگزار شد.

در این مراسم که با حضور هنرمندان شاخص و پیشکسوتان سینما برگزار شد، در ابتدا و پس از قرائت قرآن توسط سجاد امیرزاده قاسمی و پخش سرود ملی جمهوری اسلامی ایران، ضرب زورخانه‌ای توسط امیررضا آذری اجرا شد و پس محمدرضا مقدسیان اجرای برنامه را آغاز کرد.

وی در ابتدا ضمن خیر مقدم به مهمانان اظهار داشت: به سومین شب سینمایی سوره خوش آمدید. متاسفانه ساعاتی پیش با خبر درگذشت آتیلا پسیانی، هنرمند دوست داشتنی سینمای ایران مواجه شدیم که همگی ما را غمگین کرد. یاد همه کسانی که سال پیش در کنار ما بودند و سایشان بالای سر هنر این مملکت بود، گرامی باد. شاید برگزاری چنین مراسمی با هدف کنار هم قرار گرفتن هنرمندان ارزشمند این کشور و با خبر شدن آن‌ها از حال و وضعیت یکدیگر بعد از شنیدن خبر از دست دادن عزیزانمان بیشتر معنا پیدا کند. ما نیاز داریم با هم حرف بزنیم، از حال و روز و تفکرات یکدیگر آگاهی یابیم تا در کنار هم زیر چتر خانواده سینمای ایران زندگی کنیم. حسرت تمام کسانی که نیستند تا ابد در دل ما خواهد ماند.

وی یادآور شد: حوزه هنری به عنوان یکی از بازوان اصلی سینمای ایران در ۴ دهه اخیر نقش مهمی در سروشکل دادن به ساخت آثار، تربیت نیروها، تولد استعداد‌ها در بخش‌های مختلف از جمله کارگردانی، نویسندگی، بازیگری، تهیه‌کنندگی و… داشته است. این کارنامه پُربار و بلندبالا است که امیدواریم ادامه‌دار باشد.

سپس تیزری با عنوان «این قصه قهرمان دارد» شعار محوری سازمان سینمایی سوره و با مروری بر فیلم‌های شاخص بیش از چهار دهه سینمای سوره، پخش شد.

ما میراث‌دار بیش از ۴۰ سال تجربه و حال خوب گذشتگان‌مان هستیم
در ادامه حمیدرضا جعفریان، رییس سازمان سینمایی سوره ضمن خوشامدگویی به اهالی سینما عنوان کرد: از همه هنرمندانی که امشب در کنار ما هستند، تشکر می‌کنم و باید بگویم جای بسیاری از عزیزان در میان ما خالی است. ما دلمان به حوزه هنری و همین جایی که در حال حاضر در آن حضور داریم، خوش است و بدان افتخار می‌کنیم.

وی ادامه داد: ما میراث‌دار بیش از ۴۰ سال تجربه و حال خوب گذشتگان‌مان هستیم که تلاش می‌کنیم در همه کار‌های خود و مسیری که در سه سال اخیر طی کرده‌ایم، آن را دنبال و حفظ کنیم. اگر بخواهیم تحول و حرکت رو به جلویی داشته باشیم، حتما پایبند این میراث هستیم، در حقیقت پا روی شانه تجربیات گذشته می‌گذاریم و مدام به خود می‌بالیم که این افتخار را داریم تا پیشکسوتان و هنرمندانی که در گذشته با حوزه هنری همکاری داشتند، ما را مورد لطف خود قرار دهند و با ما همراه شوند.

شب سینمایی سوره؛ از اشک‌های ذوق تا لبخندهای افتخار/ میرکریمی، علیقلی و شرف‌الدین تجلیل شدند

رییس سازمان سینمایی سوره تاکید کرد: ما در این سال‌ها تمرکز ویژه‌ای روی مخاطب کودک و نوجوان داشتیم و دوست داریم این مسیر را پُرقدرت ادامه دهیم، چراکه یکی از مخاطبان هدف ما هستند. البته این اتفاق در حوزه انیمیشن رخ داده است. در حوزه سریال و مجموعه نمایشی نیز کار‌هایی در حال انجام است که در آینده بیشتر از آن‌ها خواهید شنید.

جعفریان ادامه داد: ما این جمع حاضر را که طیفی از پیشکوستان و جوانان هنرمند است، بسیار مغتنم می‌شماریم و امیدواریم این پیوستگی نسلی را با ورود جوانتر‌ها به فضای فیلمسازی حفظ کنیم. تلاش می‌کنیم در جریان تولید به پُررونق‌تر شدن فیلم سینمایی، انیمیشن، سریال، مستند و… با حضور جوان‌تر‌ها کمک کنیم.

وی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: حوزه هنری همیشه محفلی برای کسانی بوده است که دغدغه و مساله دارند و به دنبال یادگیری هستند. تلاش ما برای ورود جوانان به عرصه هنر محدود به تهران نیست بلکه آن را در شهر‌های دیگر ایران عزیز نیز پیگیری می‌کنیم. جشنواره ۱۰۰ طلیعه خوبی بود. از سوی دیگر شکل‌گیری مرکز فیلم جوان سوره نیز در این مسیر ما را یاری خواهد کرد. امیدواریم بتوانیم یکی دو سال آینده به فیلم‌های سینمایی که جوانتر‌ها ساختند در کنار آثاری که پیشکسوتان تولید کردند، افتخار کنیم. در این مسیر به کمک به همه هنرمندان شاخص این عرصه احتیاج داریم.

در ادامه مراسم، محمد معتمدی خواننده مطرح برای اجرای ۲ قطعه «تا آسمان» و «دم زندگی گرم» روی سن آمد.

وی پیش از اجرا بیان کرد: ایام باسعادت میلاد پیامبر اکرم (ص) و هفته وحدت را تبریک می‌گویم. از صمیم قلب امیدوارم تمام ناملایمات برای مردم و جامعه مسلمانان رفع شود و به برکت نامگذاری هفته وحدت پیوند و برادری بین همه مسلمانان جهان برقرار باشد.

شب سینمایی سوره؛ از اشک‌های ذوق تا لبخندهای افتخار/ میرکریمی، علیقلی و شرف‌الدین تجلیل شدند

محمدرضا مقدسیان در ادامه برنامه گفت: ما ایرانی‌ها به یک فرهنگ شناخته می‌شویم و در حقیقت همه فرهنگ‌های اصیل دنیا این ویژگی را دارند که امیدوارم در حد هشتگ فضای مجازی و سخنرانی باقی نماند؛ قدردانی، یاد کردن، بزرگداشت و سراغ گرفتن از کسانی که اگر امروز در سینمای ایران درباره آن صحبت می‌کنیم، به واسطه تلاش آنان و خلق آثار ماندگار بوده است.

آیین پاسداشت بزرگان سینمای حوزه هنری بخش بعدی این محفل سالانه بود. پس از پخش تیزر تجلیل از اولین پیشکسوت، با حضور حبیب والی‌نژاد، همایون اسعدیان، سیدرضا میرکریمی و محمد معتمدی و در میان تشویق بسیار حضار این مراسم، از محمدرضا علیقلی، آهنگساز برجسته و پُرافتخار سینما و تلویزیون تجلیل شد.

شب سینمایی سوره؛ از اشک‌های ذوق تا لبخندهای افتخار/ میرکریمی، علیقلی و شرف‌الدین تجلیل شدند

تقدیر از خالق موسیقی ماندگار «خیلی دور خیلی نزدیک» که برای اولین بار روی صحنه آمد

همایون اسعدیان درباره این آهنگساز برجسته گفت: ضایعه درگذشت آتیلا پسیانی را به جامعه هنری تسلیت می‌گویم. من به نوعی برای شرکت در این محفل دچار سردرگمی بودم؛ اینکه به احترام آتیلا پسیانی در این مراسم نباشم یا به احترام محمدرضای عزیز حضور یابم. به این نتیجه رسیدم که شاید در آینده افسوس بخورم که چرا در این مراسم شرکت نکردم. از ۱۳ یا ۱۴ سالگی با محمدرضا علیقلی رفیق بودیم. ایشان اتاقی در خانه‌شان داشت که صدا از آن بیرون نمی‌رفت و ساز تخصصی خود یعنی ترومبون را در آنجا تمرین می‌کرد.

وی خاطرنشان کرد: به اعتقاد من از همان موقع نطفه یکی از نوابغ موسیقی ایران بسته شد. محمدرضا علیقلی را با موسیقی فیلم‌هایش نباید شناخت، ایشان قطعات فوق‌العاده‌ای ساخته که بی‌نظیر و حجم کارهایش درخشان است. افتخار می‌کنم سعادت داشتم برای یکی از کارهایم موسیقی بسازد و خوشحالم که امشب قرار است از ایشان تجلیل کنیم.

در ادامه سیدرضا میرکریمی خاطرنشان کرد: بسیار خوشحالم که قرار است روی سن بایستیم و از محمدرضا علیقلی تجلیل کنیم. با قطعات موسیقی محمدرضا علیقلی می‌توانیم تمام تاریخ هنر ۴۰ سال گذشته را مرور کنیم و به یاد آوریم. محمدرضا علیقلی بالای سن نمی‌رود و هر زمان جایزه گرفته، نبوده است و من بسیار شعف دارم در اتفاقی که هیچگاه در ادوار اخیر رخ نداده است، حضور داشته باشم.

شب سینمایی سوره؛ از اشک‌های ذوق تا لبخندهای افتخار/ میرکریمی، علیقلی و شرف‌الدین تجلیل شدند

سپس محمدرضا علیقلی با تشویق ایستاده اهالی سینما روی صحنه آمد و سینماگران حاضر روی سن با اشک شوق به پیشواز او رفتند تا لحظاتی احساسی در سومین شب سینمایی سوره رقم بخورد.

علیقلی با حضور روی سن در سخنانی مطرح کرد: من تا با حال روی صحنه نرفتم، در هیچ مصاحبه‌ای در روزنامه و تلویزیون شرکت نکردم. این قصه برای تمام چهل سال گذشته است. امشب حضور در اینجا برایم سخت بود. هم بابت اینکه کسالت دارم و هم دوست صمیمی و عزیز و درجه یکی همچون آتیلا پسیانی را که سال‌ها جز کار باهم زندگی کردیم از دست دادم. از همه شما ممنونم.

در ادامه مراسم و پس از پخش تیزر مرتبط با دومین چهره، از محمدرضا شرف‌الدین تهیه‌کننده پیشکسوت و هنرمند باسابقه عرصه جلوه‌های ویژه میدانی، با حضور محمدعلی باشه‌آهنگر، مجتبی فرآورده، محمد احسانی، محسن مومنی شریف، مهدی جعفری و امیررضا مافی تجلیل شد.

محمدعلی باشه‌آهنگر درباره محمدرضا شرف‌الدین بیان کرد: به یاد دارم در زمانی که دستیار کارگردان بودم، با محمدرضا شرف‌الدین در پایگاه چهارم شکاری دزفول بودیم و او پشت تپه‌ای قرآن می‌خواند. به ایشان گفتم رضا مگر در کارت مشکلی وجود دارد که قرآن می‌خوانی؟ گفت وقتی قرآن می‌خوانم تمام حس و حال پشت انفجار را درک می‌کنم و خیالم راحت می‌شود.

شب سینمایی سوره؛ از اشک‌های ذوق تا لبخندهای افتخار/ میرکریمی، علیقلی و شرف‌الدین تجلیل شدند

وی یادآور شد: ایشان در رشد آرام آرام سینمای جنگ و دفاع مقدس تاثیر داشت. افتخار می‌کنم در کنار حاج رضا کار کردم و جدای از کار و بیش از آنکه از تکنیک جلوه‌های ویژه میدانی بهره ببرم، از ایشان اخلاق حرفه‌ای و نیکو، و تهعدش به کار را آموختم و برایش آرزوی موفقیت می‌کنم.

امیدوارم به سینمای باشکوهی که درخور تمدن اسلامی باشد، برسیم

سپس محمدرضا شرف‌الدین روی سن آمد و تصریح کرد: خوشحالم امشب در جمع عزیزان سینما هستم. می‌خواهم از زنده‌یاد رسول ملاقلی‌پور یاد کنم که با حوزه هنری کار خود را شروع کرد و با ساخت فیلم‌های دفاع مقدسی به اوج رسید و در اوج دار فانی را لبیک گفت. از همه عزیزانی که زمینه تولید اثار سینمایی را به ویژه در حوزه دفاع مقدس فراهم می‌کنند، تشکر می‌کنم.

شب سینمایی سوره؛ از اشک‌های ذوق تا لبخندهای افتخار/ میرکریمی، علیقلی و شرف‌الدین تجلیل شدند

وی خاطرنشان کرد: حضرت امام (ره) درباره سینما می‌گویند که سینما از مظاهر تمدن است و باید در خدمت فرهنگ و رشد و تعالی مردم باشد. البته مقام معظم رهبری نیز در دیدار با سینماگران گفته‌اند که کلید توسعه و پیشرفت در دست شما سینماگران است. مدیریت در سینما نقش بسیار مهم و بسزایی دارد و خوشحالم که امروز مدیران جوانی بر مسند سینمای کشور نشستند و نهاد‌هایی مانند سازمان سینمایی سوره حاضر هستند. امیدوارم سینمای باشکوهی را که درخور تمدن اسلامی باشد، در آینده داشته باشیم.

قطعه «سوگند» به آتیلا پسیانی تقدیم شد

سپس محمد معتمدی قطعه سوم خود را با نام «حالا که می‌روی» به بهانه درگذشت آتیلا پسیانی، به این هنرمند فقید تقدیم و اجرا کرد و پس از آن آهنگ «سوگند» تیتراژ فیلم سینمایی «سیانور» را خواند.

بخش پایانی مراسم به تجلیل از چهره سوم شب سینمایی سوره اختصاص داشت و با حضور محمدمهدی دادمان، امرالله احمدجو، کمال تبریزی، بهروز شعیبی و بابک خواجه پاشا از سیدرضا میرکریمی تجلیل شد.

ابتدا امرالله احمدجو درباره این کارگردان سرشناس اظهار کرد: به سیدرضا میرکریمی تبریک می‌گویم و خوشحالم که ایشان را امشب ملاقات کردم، همچنین دوستانی که خیلی وقت است همدیگر را ندیده بودیم. به هر حال همه ما روزی از دنیا می‌رویم و در آن شکی نیست. اخیرا هنرمندان عزیزی از جمله کیومرث پوراحمد که به ویژه در حوزه هنری زحمات زیادی کشیده است، فردوس کاویانی بازیگر بسیار شیرین و امروز هم آتیلا پسیانی را از دست دادیم. اما به یاد بیاوریم که همه درگذشتگان در این بخش برای زنده بودن ما و زندگی شیرین‌تر، دلنشین‌تر و انسانی‌تر زحمت کشیدند و تلاش خود را کردند. روح همه‌شان شاد.

شیرینی آثار میرکریمی تمثیل درستی از وجود خودش است

سپس کمال تبریزی در سخنانی گفت: ضایعه درگذشت همه هنرمندانی را که در روز‌های اخیر از دست دادیم، تسلیت می‌گویم. جمله‌ای ابتدای ویدیو تقدیر از سیدرضا میرکریمی نوشته شده بود: «قاب‌های شیرین». تصور می‌کنم این شیرینی تمثیل درستی از وجود خود ایشان است که به آثارش منتقل می‌شود. نکته بسیار استثنائی درباره ایشان و محمدرضا علیقلی وجود دارد که نشانه‌ای از یک مفهوم است. همه کار‌هایی سیدرضا میرکریمی و آهنگ‌هایی که محمدرضا علیقلی ساخته، برای من یک نشانه مهم دارد؛ حس بهشت و طراوتی که در سعادتمندی بشر وجود دارد. در حقیقت این حس از آثار آنان طراوش می‌کند و بر ذهن و جان می‌نشیند. به هر دو بزرگوار تبریک می‌گویم و امیدوارم در سلامت کامل برای عزت و تعالی سینمای ایران حفظ شوند و پایدار و برقرار باشند.

شب سینمایی سوره؛ از اشک‌های ذوق تا لبخندهای افتخار/ میرکریمی، علیقلی و شرف‌الدین تجلیل شدند

کارگردانی که اصول انسانی را در حد اعلای خود نشان داده است!

سپس بابک خواجه پاشا درباره تجربه همکاری با این هنرمند اظهار کرد: صحبت درباره سیدرضا میرکریمی من را به گریه می‌اندازد. ایشان بسیار برایم محترم است و مقام والایی دارد. سیدرضا میرکریمی بسیار انسان شریف و دوست داشتنی است و من سینما و زیستم را مدیون ایشان هستم. انسان قطعا برای ماندگاری دست به دامان هنر شده و هنر سینما برای ماندگار کردن انسانیت روی زمین آمده است. هر از گاهی فیلمسازان اصول انسانی را زیر پای می‌گذارند؛ حرمت پدر و مادر و همچنین کودکان به راحتی زیر پا نهاده می‌شود.

وی یادآور شد: کسی که اصول انسانی را در سینمای خود به حد اعلا نشان داده و من از ایشان آموختم، سیدرضا میرکریمی است. البته نه فقط در سینمایش بلکه در پشت صحنه آثارش نیز بدین شکل عمل می‌کند. ایشان مهمترین درسی که به من داد این بود که وقتی بزرگ شدم، حواسم به همه عوامل باشد. یک فیلمساز ابتدا باید انسان والایی باشد تا بتواند فیلم انسانی بسازد. آقای میرکریمی من کوچک شما هستم، برای فیلم «در آغوش درخت» هم منت سر من گذاشتید و حق پدری گردن من دارید. تمام قد دستتان را می‌بوسم. شما بسیار انسان شریفی هستید که من از شما نه غیبت شنیدم و نه قضاوت و دروغ. بر آسمان سینمای ایران پایدار باشید.

سیدرضا میرکریمی بهترین استاد برای من است که یاد داد در سینما آزاده باشیم

بهروز شعیبی در ادامه این بخش عنوان کرد: من همیشه علاقه‌مند سینما و منش سیدرضا میرکریمی بودم. در این سن به این باور رسیدم که آدم‌های بزرگ از توجه به جزئیات بزرگ شدند، نه اینکه لزوما خواستند کار‌های بزرگ کنند و خودشان بزرگ شوند. میرکریمی نشانه و نماد توجه به جزئیات و کارش را در سینما دقیق و درست انجام داده است. من امروز به عنوان طرفدار و کسی که شاگردی ایشان را از طریق آثارش کرده‌ام، فکر می‌کنم هر موضوع و مساله‌ای که می‌خواهیم نشان دهیم، اولینش این است که ابزارش را بشناسیم. متاسفانه ما با خیل عظیم هنر‌ها و شبه هنر‌هایی روبه‌رو هستیم که می‌خواهند حرف‌های بزرگ بزنند، اما ابزارش را نمی‌شناسند.

شب سینمایی سوره؛ از اشک‌های ذوق تا لبخندهای افتخار/ میرکریمی، علیقلی و شرف‌الدین تجلیل شدند

وی تاکید کرد: سیدرضا میرکریمی بهترین استاد و الگو برای من است که یاد داد در سینما آزاده باشیم و این آزادگی را در سینما با توجه به جزییات انجام دهیم. نکته دومی که برای من ارزشمند است، این است که سینمای ایشان مانند توانمندی ایشان در توجه به جزییات این ابزار توجه به جزییات روابط انسانی است. شاید در سال‌های اخیر و تحقیقا در این سال‌ها مولفی در سینما سراغ نداریم که جزئی‌ترین روابط اخلاقی و انسانی برایش دغدغه بوده است. امیدوارم نسل ما و باید بگویم نسل بعد از ما، از سیدرضا میرکریمی یاد بگیریم که روابط انسانی قرارست در پهنه بزرگ سینما به نمایش درآید، به جای این التهابات کاذب.

محدوده هنرمندانی که در قلمروی فرهنگ ایرانی قرار می‌گیرند، بزرگ است

پس از آن سیدرضا میرکریمی روی سن آمد و در سخنانی اظهار کرد: زمانی که به همراه دوستان برای تجلیل از محمدرضا علیقلی روی سن آمدم، انقدر شعف داشتم و لذت بردم که الان اگر بگویم خوشحال هستم، دروغ گفتم. میخواستم نپذیرم، اما دوستان لطف کردند و اصرار ورزیدند. از لطف و توجه عزیزان ممنونم. دوستان هم مبالغه کردند و کار سخت شد. من جزو نسل اول حوزه نیستم، اما آن را خانه خود می‌دانم به واسطه کار‌هایی در اینجا ساختم و خاطرات خوبی که داشتم.

شب سینمایی سوره؛ از اشک‌های ذوق تا لبخندهای افتخار/ میرکریمی، علیقلی و شرف‌الدین تجلیل شدند

وی خاطرنشان کرد: حیف که شرایط پُر از اعتماد متقابلی که زمانی باعث می‌شد آثار درخشانی ساخته شود، متاسفانه امروز در سینمای کشور کمتر دیده می‌شود. همین جمعی که اینجا هست و احتمالا جای بسیاری از افراد خالی است، نمونه‌اش کم شده است و برپایی این محفل به دوستانم در سازمان سینمایی سوره دستمریزاد دارد. این دیدن‌ها بسیار به پشت هم ایستادن و هم‌فکری کمک می‌کند. ممکن است عده‌ای به سراغ تک افتاده‌ها بروند، ذهنشان را خراب کنند و اعتماد به نفسشان را از آن‌ها بگیرند. به هر حال ما وقتی با هم هستیم اعتماد به نفسمان بالاتر می‌رود. امیدوارم با این دید به فرهنگ نگاه شود. محدوده هنرمندانی که در قلمروی فرهنگ ایرانی قرار می‌گیرند، بزرگ است و باید همه را شامل شود نه اینکه این نگاه بسته و بسته‌تر شود.

بخش پایانی مراسم به شعرخوانی میلاد عرفانپور مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری اختصاص داشت.

در این مراسم هنرمندان و چهره‌های فرهنگی ازجمله محمدمهدی دادمان رییس حوزه هنری، عبدالحمید قره داغی، علیرضا تابش، محمدرضا جعفری‌جلوه، محسن مومنی شریف، رضا پورحسین، محمد احسانی، امرالله احمدجو، کمال تبریزی، همایون اسعدیان، محمدعلی باشه‌آهنگر، محمدحسین لطیفی، حبیب والی‌نژاد، احمد میرعلایی، محمدرضا علیقلی، سیدرضا میرکریمی، محمدرضا شرف‌الدین، بهرام عظیمی، سیدمحمود رضوی، بهروز شعیبی، مهدی جوادی، مجتبی فرآورده، مهدی مسعودشاهی، محمدرضا شفیعی، محمد معتمدی، مهدی جعفری، امیرعباس ربیعی، محمدرضا مصباح، کامران حجازی، حسین نمازی، مسعود اطیابی، بابک لطفی خواجه پاشا، نازنین پیرکاری، غلامرضا فرجی، لیلی عاج، مهدی سجاده‌چی، مهدی نصرتی، توماج دانش‌بهزادی، مسعود شریف، ارسطو خوش رزم، روح‌الله زمانی، ابراهیم امینی، علی شیرمحمدی، شهره پیرانی و آرمیتا رضایی‌نژاد، مهدیه عین‌اللهی، محمد خیراندیش، محمود بابایی، سجاد نصرالهی، میثم مرادی، میلاد عرفانپور، آزاده آل‌ایوب، سعید الهی، اکبر نبوی، امیررضا مافی، یوسف بچاری، صادق میرکریمی، محمد پایدار، حسن حبیب‌زاده، احمد حیدریان، حمیدرضا عطارد، مجید رستگار، مهدی انصاری، محسن آقایی، شهرام میراب‌اقدم، فاطمه محسنین، و… حضور داشتند.

رویداد «شب سینمایی سوره» به عنوان دورهمی سالانه سینماگران بیش از ۴ دهه تاریخ سینمای حوزه هنری توسط سازمان سینمایی سوره به طور سالانه با پاسداشت از بزرگان تاریخ سینمای ایران برگزار می‌شود.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شب سینمایی سوره؛ از اشک‌های ذوق تا لبخندهای افتخار/ میرکریمی، علیقلی و شرف‌الدین تجلیل شدند بیشتر بخوانید »

رسول ملاقلی‌پور؛ از فیلمسازی غریزی تا جایزه کارگردانی جشنواره فیلم فجر

رسول ملاقلی‌پور؛ از فیلمسازی غریزی تا جایزه کارگردانی جشنواره فیلم فجر


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، رسول ملاقلی‌پور سال ۱۳۳۴ در منطقه عباسی تهران متولد شد و به خاطر فقر مالی خانواده موفق به ادامه تحصیلات متوسط نشد. او در سنین نوجوانی عکاسی را به صورت آماتور شروع کرد و در سال ۱۳۵۴ بازیگری تئاتر را به خاطر فن بیان و از بین بردن لکنت زبان انتخاب کرد، اما عکاسی را به شکل حرفه‌ای ادامه داد.

در سال ۵۹ با شروع جنگ به عنوان عکاس و خبرنگار از آخرین روز‌های مقاومت در خرمشهر عکس و خبر تهیه می‌کرد. با آخرین نفرات مجبور به عقب‌نشینی به شرق خرمشهر شد، این در حالی بود که با دوربین سوپر ۸ توانست برای بار دوم فیلمبرداری را همزمان با عکاسی تجربه کند.

لذت و حس فیلمبرداری باعث شد تا او تجربیات عکاسی و ظهور و چاپ در لابراتوار را این بار از ویزور فریم‌های متحرک ببیند.

کارش را در فاصلۀ سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ پس از دوره‌ای فعالیت آماتوری در زمینۀ عکاسی، با ساختن فیلم‌های مستند جنگی آغاز کرد، و با فیلم بلند نینوا (۱۳۶۲) ادامه داد. تا اواخر دهۀ ۱۳۶۰ با بلمی به‌سوی ساحل (۱۳۶۴)، پرواز در شب (۱۳۶۵) و افق (۱۳۶۷)، یک‌سر به ساختن فیلم‌های جنگی پرداخت. ملاقلی‌پور در سفر به چزابه و تا آخرین نفس (هر دو ۱۳۷۴)، نسل سوخته (۱۳۷۸)، قارچ سمی (۱۳۸۰)، و مزرعۀ پدری (۱۳۸۲)، بیشتر به دغدغه‌ها و حالات روحی رزمندگان پرداخت و در مجنون (۱۳۶۹)، خسوف (۱۳۷۱)، و پناهنده (۱۳۷۲)، به طرح داستان‌های اجتماعی و ماجرا‌های تلخ و ناگوار خارج از جبهه و جنگ روآورد.

آخرین اثر او میم مثل مادر (۱۳۸۵) بود. وی در میانۀ کارش (که مجموعاً شامل ۱۴ فیلم با موضوع جنگ ایران و عراق و مسائل پیرامون آن می‌شود) فیلم جنایی کمکم کن را نیز (به نویسندگی خودش) در سال ۱۳۷۷ ساخت که نه در فروش موفقیتی برایش داشت و نه در جشنواره‌ها.

ملاقلی‌پور طی دورۀ کوتاه فعالیتش فیلم‌نامۀ لبۀ تیغ (تولید ۱۳۷۱) و دشت ارغوانی (۱۳۷۳) را به ترتیب برای جمال شورجه و نادر مقدس نوشته و جز تهیه‌کنندگی تعدادی از ساخته‌های خودش، تهیه، تدوین و طراحی صحنه و لباس تعدادی از آثار کارگردانان دیگر را نیز به عهده داشته است.

موفق‌ترین فیلم او در میان آثارش هیوا بود که در هفدهمین دورۀ جشنوارۀ فیلم فجر جز دریافت جوایز بهترین فیلم و بهترین کارگردانی و نامزدی در تعدادی از رشته‌های اصلی و فنی، توانست جوایز بخش‌های بهترین بازیگر نقش اول مرد (دیپلم افتخار/ جمشید هاشم‌پور)، طراحی صحنه (سیمرغ بلورین/ بهناز نازی و علی فداکار)، تدوین (تقدیر/ حسین زندباف)، فیلمبرداری (سیمرغ بلورین/ بهرام بدخشانی) و صدابرداری (سیمرغ بلورین/ بهمن اردلان) را نیز به دست بیاورد.

ملاقلی‌پور از کارگردانان سینمای جنگ و اجتماعی ایران بود و توانست با فیلم پرواز در شب سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از جشنواره فیلم فجر دریافت کند.

رسول ملاقلی‌پور؛ از فیلمسازی غریزی تا جایزه کارگردانی جشنواره فیلم فجر

او از کارگردانان متعهد سینمای پس از انقلاب بود. وی در سفر خود به کربلای معلا برای بازدید لوکیشن‌ها از فرصت استفاده کرد و مستندی نیز به نام ۶ گوشه عرش را جلوی دوربین برد که آخرین اثر او محسوب می‌شود. او در این سفر متوجه شد که هنرمندان برجسته اصفهانی در آنجا مشغول طراحی ضریح مقدس حضرت امام‌حسین (ع) هستند.

رسول ملاقلی پور از جمله فیلمسازانی محسوب می شد که در میان سینمادوستان و سینمانویسان به «فیلمساز غریزی» شهرت داشت.

فیلمسازی که ابتدا از عکاسی و فیلمبرداری گام در عرصه هنر نهاد و تا کسب جایزه کارگردانی جشنواره فیلم فجر نیز پیش رفت و به عنوان یکی از فیلمسازان مطرح سینمای دفاع مقدس مطرح شد.

علی ملاقلی پور فرزند رسول ملاقلی پور درباره سبک و شیوه فیلمسازی و همچنین الگو و اساتید پدر چنین می گوید: سه نفر روی پدرم تأثیرگذاری داشتند. این تأثیرگذاری را البته بعدها در میان سخنان پدرم و فیلم‌هایش پیدا کردم. نخست بهروز مرادی که پدرم به وی علاقه زیادی داشت و در فیلم «سفر به چذابه» نیز به وی اشاره کرده است. در این فیلم جوانی که شباهت چهره‌ای زیادی با شهید بهروز مرادی داشت، در نقشی به نام بهروز بازی می‌کند. فرد دیگری که باعث تحول در پدر شد، شهید حسن شوکت که جانباز بود و بعد از جنگ شهید شد. پدر که در جبهه بوده، شهید شوکت از وی می‌خواسته تا کارهایی را انجام دهد مثلاً پیغام برساند. یک بار رسول ملاقلی‌پور از روی خستگی کار را انجام نمی‌دهد و می‌خوابد، فردایش شهید شوکت به وی می‌گوید، همین تعلل تو شاید باعث شهادت چند نفر شود. این سخنان وی باعث می‌شود، پدرم احساس کند به جنگ تعهد دارد و نباید کوتاهی کند.

رسول ملاقلی‌پور؛ از فیلمسازی غریزی تا جایزه کارگردانی جشنواره فیلم فجر

می‌توانم بگویم شهیدان بهروز مرادی و حسن شوکت معلمان پدرم بودند و رسول ملاقلی‌پور که خیلی زود پدرش را از دست داده بوده و کسی را نداشته که به وی راه و رسم زندگی درست را یاد بدهد از آنها درس زندگی گرفته است. سومین شخص داستانش به ساخت یک مستند بازمی‌گردد. پدرم مستندی به نام «حمید و فاطمه» درباره شهید حمید باکری می‌سازد که روایت خانم فاطمه امیرانی از همسرش حمید باکری و عشق یک رزمنده به همسر و خانواده‌اش است. شخصیت حمید باکری و زندگی‌اش روی پدرم اثر می‌گذارد و همین موضوع مقدمه ساخت فیلم «هیوا» می‌شود.

وی که همراه با رسول احدی (مدیر فیلمبرداری) برای نگارش فیلمنامه فیلم بعدی‌اش به شمال کشور رفته بود، در شهر نوشهر بر اثر سکتهٔ قلبی جان باخت و چندروز بعد در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رسول ملاقلی‌پور؛ از فیلمسازی غریزی تا جایزه کارگردانی جشنواره فیلم فجر بیشتر بخوانید »

«سفر به چزابه» جزء سه فیلم برتر ژانر دفاع مقدس است

«سفر به چزابه» جزء سه فیلم برتر ژانر دفاع مقدس است


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، دومین جلسه از سلسله نشست‌های «سینمای پرتره» بنیاد سینمایی فارابی با همکاری دانشگاه سوره به بررسی سیر اندیشه «رسول ملاقلی‌پور» و نمایش و تحلیل «سفر به چزابه» اختصاص داشت که با حضور سید علی روحانی و دبیری رامتین شهبازی بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.

ملاقلی پور سینمای قصه گو را دوست داشت

سید علی روحانی در ابتدای این جلسه با اشاره به اینکه همه فیلم‌های رسول ملاقلی‌پور را دیده است درباره فیلم «سفر به چزابه» گفت: ملاقلی‌پور «سفر به چزابه» را بعد از هفت فیلم و در سال ۱۳۷۴ ساخت، من این فیلم را در آن سال و در سینما آزادی دیدم که مصادف شده بود با درگذشت نابهنگام پیمان سنندجی‌زاده که در این فیلم نقش بهروز را ایفا می‌کند، پس نمایش فیلم به شدت تحت الشعاع درگذشت این بازیگر قرار گرفته بود.

وی ادامه داد: فیلمسازی ملاقلی‌پور چند ریشه دارد؛ یک ریشه او علاقه‌مندی به سینمای آمریکاست، سینمای قصه‌گوی اکشنی که تاثیر آن در فیلم‌های بعدی‌اش مثل «پناهنده»، «خسوف»، «مجنون» و… دیده می‌شود، ریشه دیگر او فعالیت در سینمای دفاع مقدس است که در ادامه مفصل توضیح می‌دهم. بخش دیگری از ریشه این کارگردان علاقه‌مندی به آسیب‌های اجتماعی است یعنی او دوست داشت که فیلم اجتماعی بسازد، همچنین در آخرین مصاحبه‌ای که با تلویزیون داشت، از مفاهیمی چون پول‌های بادآورده، آقازاده، ثروت‌های نامشروع صحبت می‌کرد و این مساله آینده‌نگری این فیلمساز را نشان می‌داد، در همین راستا اگر فیلم‌هایی مثل «کمکم کن»، «قارچ سمی» و… را ببینید به نگاه اجتماعی این کارگردان پی خواهید برد. من باتوجه به طبقه‌بندی‌ای که دارم، آقای ملاقلی‌پور را چهره‌ای منحصر به فرد در سینمای جهان می‌دانم.

ژانر دفاع مقدس یک ژانر بومی است

این استاد دانشگاه درباره ژانر دفاع مقدس اظهار کرد: من می‌پذیرم که ژانری به نام دفاع مقدس در سینمای ایران وجود دارد و ژانر دفاع مقدس به‌عنوان ژانری بومی شناخته می‌شود و تاحدودی درباره آن مطالعاتی انجام شده پس می‌توان گفت که هویت خود را یافته است. این ژانر مثل هر گونه‌ای از فیلم جنگی زیرمجموعه‌هایی دارد، فیلم «سفر به چزابه» را نیز می‌توان به‌عنوان فیلمی رزمی و صحنه نبرد شناخت چراکه عملا همه صحنه‌های فیلم را در نبرد می‌بینیم.

روحانی درباره مساله ژانر تاکید کرد: کریستین متز نظریه‌پرداز ساختارگرای فیلم فرانوسوی درباره بحث ژانر می‌گوید که ژانرها طبقه‌بندی‌های زیادی دارند و هر ژانر چند دوره مهم را مثل یک درخت طی می‌کنند و زمان آن را تغییر می‌دهد؛ دوره اول پیریمیتیو است و ژانر خود را می‌سازد یعنی الفبای خود را پیدا می‌کند و آزمون و خطا می‌شود، مرحله بعد کلاسیک است، ژانر در این مرحله نشانه‌های خود را مستقر می‌کند و فیلم‌ها الگویی می‌شوند، ژانر در مرحله بعد تجدیدنظرطلب است یعنی عناصر خود را بازاندیشی می‌کند، نسبت به ارزش‌های خود فاصله می‌گیرد و درباره آن‌ها فکر می‌کند، مرحله بعد پارودی‌ست که به ریویژن نیز نزدیک است که وجه طنز دارد، مرحله آخر دیکانستراکشن نامیده می‌شود یعنی ما عناصر ژانرها را دریافت و از آن‌ها استفاده می‌کنیم و ژانری کلی را برمی‌گزینیم.

«سفر به چزابه» فیلم بسیار مهمی در ژانر دفاع مقدس است

وی افزود: «پیشتازان فتح»، «مرز» و «نینوا» به‌عنوان فیلم‌هایی شناخته می‌شدند که ژانر مشخصی نداشتند حتی بازیگران فیلم «دیار عاشقان» رزمندگان هستند، این اولین مرحله ژانر دفاع مقدس بوده است، فیلم‌های مرحله بعد یعنی مرحله کلاسیک را «دیده‌بان»، «مهاجر» و «پرواز در شب» تشکیل می‌دهند و بعد مرحله تجدیدنظر و پارودی را داریم که می‌توان «اخراجی‌ها» را جزء آن دسته دانست. وقتی به کارنامه رسول ملاقلی‌پور نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که همه مراحل ژانر را پشت سر گذاشته است، او با ساخت «سفر به چزابه» وارد مرحله تجدیدنظرطلب می‌شود و حتی می‌توان گفت اولین نفر در ایران است که به این مرحله می‌رسد، به همین دلیل این فیلم بسیار مهم است و افق پیش روی ژانر دفاع مقدس را به ما نشان می‌دهد.

این سخنران تصریح کرد: سینمای دفاع مقدس ما، سینمایی بوده که همواره چشمی به خارج داشته است یعنی همیشه یک سری فیلم جنگی در خارج از کشور ساخته می‌شده است که روی فیلمسازان ما تاثیر می‌گذاشتند، این تاثیر هم از مشاهده مستقیم و هم از فضای بیرونی بوده است مثلا وقتی فرماندهان ارشد جنگی ما فیلم «نجات سرباز رایان» را دیدند به کارگردان‌ها گفتند که جنگ این است. در سینمای ایران دو جریان تاثیرگذاری وجود دارد؛ جریان آمریکایی و جریان روسی. فیلم‌هایی مثل «حماسه یک سرباز» از گریگوری چوخرای بر سینمای ایران تاثیر گذاشته‌اند، فیلم‌های دفاع مقدسی داریم که صحنه نبرد را همچون فیلم خارجی کپی کرده‌اند و مشکل این است که در این مساله از ابتدا باخته‌ایم.

روحانی خاطرنشان کرد: «سفر به چزابه» فیلم بزرگی‌ست چراکه فارغ از کپی‌ست، فیلم پیرو چیزی نیست و از هیچ فیلم دیگری برداشته نشده است، این مساله جایگاه فیلم را بسیار بالا می‌برد چراکه خودش زبان خودش را کشف کرده، آزمون و خطا انجام داده و حتی شکست خورده است. از طرف دیگر ملاقلی‌پور در ابتدای جنگ عکاس بوده است و به نظر من یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد فیلم «سفر به چزابه» این است که ذات عکاسانه دارد یعنی درعین حال که دکوپار و میزانسن فوق‌العاده کار شده اما به‌نظر می‌رسد که منِ درونی و عکاس ملاقلی‌پور خواسته است این بار خودش حرف بزند به همین دلیل قاب‌هایی را در فیلم مشاهده می‌کنیم و من آن را به‌عنوان تجربه‌ای شخصی از کارگردان می‌شناسم و میزانسن‌های صحنه جنگ آن دست نیافتنی‌ست.

تغییر زاویه دید در «سفر به چزابه»

وی درباره روایت فیلم عنوان کرد: در فیلم «سفر به چزابه» با داستان سر راستی مواجه نیستیم و زاویه دید مدام تغییر می‌کند یعنی با روایتی پیچیده مواجه هستیم. وقتی در روایت‌شناسی مطالعه می‌کنیم به ۲ بحث برخورد می‌کنیم؛ استوری و دیسکورس، استوری قصه است اما دیسکورس گفتمان حاکم بر روایت و چیدمان را شامل می‌شود. از دهه ۶۰ به بعد عده‌ای دیسکورس را در قابل روایت اجتماعی- سیاسی می‌بینند یعنی شرایطی بیرونی و زیستی حاکم است و امر بیرونی آن را شکل می‌دهند پس دیسکورس دیگر محصول فن فیلمساز نیست. «سفر به چزابه» در سال ۱۳۷۴ ساخته شده است و «خاکستر سبز» حاتمی‌کیا ۲ سال قبل از آن ساخته شده بود و هر ۲ با روایت‌های غیر سر راست روبه‌رو هستند، به نظر من چیزی در جامعه وجود داشته که روایت فیلمسازی را به این سمت کشانده است.

این منتقد مطرح کرد: در مباحث روانکاوی بحثی به نام امر نمادین داریم؛ امر نمادین چیزی‌ست که دیگری به ما تحمیل می‌کند و ما در چارچوب زبان، فرهنگ و خانواده با آن مواجه هستیم، امر نمادین همیشه با امری واقعی همراه است. «سفر به چزابه» نیز همان مواجهه با امر واقعی در سینمای دفاع مقدس است و تمام پلان‌هایی که در انتهای آن شاهد غبار، دود و صحنه مبهم هستیم به این مساله مربوط می‌شود یعنی تا جایی که چشم می‌بیند امر نمادین مثل جبهه، دفاع، ایدئولوژی و… وجود دارد اما وقتی عراقی تیر خلاص را می‌زند و ما در فاصله‌ای مبهم حضور داریم و صحنه با دود همراه می‌شود، امر نمادین به پایان می‌رسد. به همین دلیل است که این فیلم هنوز هم گیج‌کننده است، نمی‌توانیم آن را تحلیل کنیم و همین مساله فیلم را خیلی ویژه می‌کند. «سفر به چزابه» جزء سه فیلم برتر ژانر دفاع مقدس است. رسول ملاقلی‌پور آدم هنرمندی بود و غریضی فیلم می‌ساخت، فیلم‌های خیلی خوبی دارد که هر کدام بر مخاطب تاثیر خود را می‌گذارند.

«سفر به چزابه» و رسول ملاقلی پور با مخاطب صداقت داشتند

وی در پایان و در بخش دیگری از صحبت‌هایش بیان کرد: من صحبت‌هایم را با جمله‌ای از مارتین اسکورسیزی فیلمساز آمریکایی به پایان می‌رسانم، او می‌گوید ۱۰۰ سال دیگر مردم به دنبال این نیستند که ما چه دوربین، میزانسن، تکنولوژی و نگاتیوی داشتیم بلکه به این نکته می‌پردازند که ما چقدر در فیلم‌های‌مان صداقت داشته‌ایم یعنی میراث ما برای آینده صداقت ماست. ممکن است که زمان، ایدئولوژی، افکار شخصی، تعصبات فردی ما را از حقیقت باز دارد اما ۱۰۰ سال بعد آدم‌ها ما را جور دیگری نگاه می‌کنند و سینما خود را آنجا نشان می‌دهد. فکر می‌کنم «سفر به چزابه» در زمان خودش، از از نظر منتقدان و هم گیشه، شکست خورد ولی زمان نشان داد که چقدر فیلم صادقی‌ست. خیلی از فیلم‌هایی که از آن دوره ساخته شده‌اند، در همه گروه‌ها، مشکل صداقت دارند اما صداقت «سفر به چزابه» برگ برنده فیلم است و ماندگارش می‌کند. به‌طور کلی اگر صداقت را در فیلمسازی ملاک قرار دهیم، ملاقلی‌پور نمره بالایی می‌گیرد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«سفر به چزابه» جزء سه فیلم برتر ژانر دفاع مقدس است بیشتر بخوانید »