رمان

جای خالی اشتراکات ایران و عراق در ادبیات مقاومت

جای خالی اشتراکات ایران و عراق در ادبیات مقاومت


جواد کلاته، مدیر انتشارات ۲۷ بعثت در حاشیه نمایشگاه کتاب بغداد در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، با بیان اینکه انتظارات ما درخصوص عرضه ادبیات دفاع مقدس و مقاومت در نمایشگاه بغداد تحقق پیدا نکرده هست، اظهار داشت: ناشرانی مانند دارالتمکین و دارالعصر که از ناشران کشور عراق هستند، کتاب‌های قابل توجهی از دفاع مقدس را ترجمه و عرضه کرده بودند که جای تقدی دارد.

مدیر انتشارات ۲۷ بعثت تصریح کرد: موضوعات و مباحث مشترکی در جبهه مقاومت وجود دارد که می‌توانیم درباره آنها به تولید محتوا و ادبیات بپردازیم و با برادران‌مان در عراق به اشتراک بگذاریم درحالی که شاید نتوانیم در این نمایشگاه ویژه به ادبیات دفاع مقدس بپردازیم و همکاری داشته باشیم چراکه جنگ تحمیلی بین ایران و عراق واقع شده و ممکن هست برخی از مطالب در کتاب‌ها وجود داشته باشد که مردم عراق تمایل به دیدن و شنیدن آن نداشته باشند.

وی افزود: علیرغم این گفته‌ها من شخصا در نمایشگاه کتاب بغداد اثار بسیاری را دیدم که از ادبیات دفاع مقدس در زمینه زندگی‌نامه شهدا و خاطرات شهدا از زبان فارسی به عربی ترجمه و عرضه شده بود.

کلاته‌عربی عنوان کرد: بنده شخصا در این نمایشگاه به‌عنوان یک مخاطب بیشتر به‌دنبال کتاب‌های بودم که در رابطه با جنگ ایران و عراق نوشته شده بود؛ ما به‌عنوان ناشرینی که ادبیات دفاع مقدس را کار می‌کنیم و روایت‌های گوناگون را درباره جنگ تحمیلی ارائه می‌دهیم در حوزه کار‌های پژوهشی و خاطره، دستمان به‌خصوص در حوزه کار‌های پژوهشی و تاریخ جنگ به روایت طرف مقابل از جنگ خالی هست درحالی که خیلی دوست داشتیم نگاه و روایت فرماندهان ارشد عراقی نسبت به جنگ ایران و عراق چه بوده هست و اگر خاطرات آنها چاپ شده هست، ما خیلی علاقه داریم بدانیم اینها درباره عملیات‌های مهم ما مثل کربلا ۵، والفجر ۸، خیبر، بدر و بیت‌المقدس چه تحلیل‌ها و اطلاعاتی را ارائه کرده‌اند و نگاه آنها چیست. این روایت‌ها به‌ما برای تولید آثار بهتر و دقیق‌تر کمک می‌کند. وقتی نگاه عراقی‌ها در کنار روایت فرماندهان ما قرار می‌گیرد، ما به یک روایت دقیق‌تری از جنگ می‌رسیم. 

مدیر انتشارات ۲۷ بعثت تعامل با ناشران عراقی را ضروری دانست و تاکید کرد: به‌نظرم باید تعامل با ناشران علاقه‌مند به این حوزه از سوی نهادهادی ایرانی انجام می‌شد تا این ناشران نیز به دنبال تولید روایت‌هایشان از جنگ ایران و عراق بروند و خاطرات فرماندهان ارشد صدام را ایجاد کنند تا بدانیم نظر و نگاه‌ها آنها چه بوده هست و این به روایت دقیق‌تر تاریخ جنگ کمک می‌کند. 

وی خاطرنشان کرد: ما مشترکات زیادی را در جبهه مقاومت داریم که بحث مبارزه با داعش و تکفیری‌ها نمونه آن هست که دهه اخیر در عراق در جریان بوده هست که ایران هم کمک‌های شایانی به این حوزه کرده هست که جای آن کاملا در این نمایشگاه خالی هست درحالی که این ظرفیت مشترک ایران و عراق بوده هست. 

کلاته‌عربی، مسئله اربعین را یکی از فصل مشترک‌های بین دو ملت ایران و عراق دانست و افزود: اربعین و مبارزه با داعش و مسلحین در عراق می‌تواند از فصل مشترکات بسیار پرقوت ما در تولید ادبیات باشد که جای آن خالی هست. جای این ادبیات در بین آثاری که ایرانیان تولید کرده‌اند و کار‌هایی که عراقی‌ها تولید می‌کنند، خالی هست.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

جای خالی اشتراکات ایران و عراق در ادبیات مقاومت بیشتر بخوانید »

«یتیم غوره» در کتابفروشی‌ها

«یتیم غوره» در کتابفروشی‌ها


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، رمان نوجوان «یتیم غوره» که به زندگی خانوادگی و چالش‌های سر راه جانبازان و رزمندگان دفاع مقدس پرداخته هست، به همت انتشارات کتاب جمکران منتشر شد.  

دفاع مقدس برای همه ما یادآور هشت سال ایثار و ایستادگی و مقاومت مردم غیور ایران و رزمندگانی هست که از جان و مال خود برای دفاع از خاک این مرزوبوم مایه گذشتند، اما بعد از گذشت سالها از دفاع مقدس کودکان و نوجوانان امروز که نسل جدید بعد از دفاع مقدس هستند با حوادث و اتفاقات و رزمندگان جنگ آشنا نیستند.  

«یتیم غوره» در کتابفروشی‌ها

خانم فاطمه بختیاری نویسنده توانا و دغدغه‌مند که کتاب هایی با موضوع دفاع مقدس و انقلاب اسلامی به چاپ رسانده در جدیدترین اثرش به سراغ آدمهای جنگ رفته هست. آدمهایی که بعد از جنگ همچنان مشغول خدمت به انقلاب و مردم هستند، ولی کسی آنها را نمیشناسد، حتی بچه خودشان هم از گذشته پدرش خبر ندارد.  

رمان «یتیم غوره» برای نوجوان‌ها نوشته شده تا آنها را با این قهرمانان گمنام آشنا کند. قهرمانانی که در میان ما زندگی می کنند و مثل مردم عادی به نظر می رسند.  

رمان نوجوان «یتیم غوره» به قلم فاطمه بختیاری درباره دختری شاد و بازیگوش هست که مادربزرگش او را یتیم غوره صدا می‌زند. در طی حادثه‌ای یتیم غوره که بر ترک موتور پدرش سوار بوده، همراه با پدرش تصادف می‌کند و به کما می‌رود. در طی مدتی که در کما هست در عالم بی‌هوشی روحش آزادانه به سیر می‌پردازد و با شخصیت پدر جانبازش و همرزمان شهید پدرش آشنا می‌شود و اتفاقات زیادی را از سر می‌گذاراند… این داستان شیرین برای گروه سنی نوجوان نوشته شده هست و نوجوان را با شخصیت جانبازان و شهدا و جانفشانی‌های آن‌ها آشنا می‌کند. 

کتاب «یتیم غوره» به قلم فاطمه بختیاری در 182 صفحه و با قیمت 120 هزار تومان توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و روانه بازار نشر شده هست.

بخشی از کتاب:  

یاد خیابان جلوی پارک افتادم. آنجا را دیدم. خون‌های کف خیابان موتور درب و داغان. از ترس دست بابا را گرفتم. اگر آن خون‌ها برای ما بودند چرا اینجا بودیم؟ چرا درد نداشتیم؟ چرا بعد از تصادف به جای بیمارستان توی خیابان بودیم؟چرا کسی ما را نمی‌بیند و صدای‌مان را نمی‌شنود؟ 
این همه سئوال به یک‌بارها به ذهنم آمد. بدون این که به بابا بگویم بابا همه را شنید. بغلم کرد. 

«یتیم غوره» در کتابفروشی‌ها
-بابا به قربانت برود… خودم مواظبت هستم. 
-ما مُردیم؟ 
سئوالم را نپرسیدم اما بابا آن را شنید. جوابی را پیدا نکرد. برای همین به زوریک که کنارمان ایستاده بود، نگاه کرد. 
-شما هنوز نمردید اما… 
زوریک به بیمارستان اشاره کرد. 
 -حسن آقا!  اینجا را می‌شناسی! 
تا این را گفت یک مرتبه شب شد. بابا را روی موتور دیدم. جلوی در بیمارستان پیرمردی داشت به راننده ماشینی التماس می‌کرد. راننده کنار ماشین ایستاده بود. از دیدن راننده تعجب کردم. قیافه‌اش شبیه گرگ بود اما پیرمرد انگار چهره او را نمی‌دید.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

«یتیم غوره» در کتابفروشی‌ها بیشتر بخوانید »

راهیابی دو هنرمند چهارمحال و بختیاری به مرحله دوم چهارمین جایزه ملی داستان حماسی 

راهیابی دو هنرمند چهارمحال و بختیاری به مرحله دوم چهارمین جایزه ملی داستان حماسی 


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از شهرکرد، سجاد خالقی با رمان «گلادیمر» و زهرا علیدوستی با رمان «بغض کهنه برنو» از هنرمندان چهارمحال و بختیاری به مرحله دوم داوری چهارمین جایزه ملی داستان حماسی راه یافته اند. 

«گلادیمر» رمان سجاد خالقی رومانی فانتزی با موضوع حماسی است در دنیا آینده اتفاق می‌افتد و در آن بازی‌های کامپیوتری و دنیایی واقعی به هم نزدیک شده است. خالقی نویسنده این رمان عنوان آن را از ترکیب ادو کلمه گلادیاتور و گیمیر استخراج کرده که در رمان نیز این شخصیت‌ها وجود دارند. شخصیت این رمان یک دختر ایرانی است که یک گلادیمر حرفه‌ای است و تلاش دارد با توانایی که در گلادیمری دارد برای کشور خود کاری کند. 

سجاد خالقی هنرمند داستان نویس استان پیش از این نیز با داستان «مرد‌های مرز شرقی» رتبه نخست «جایزه داستان‌های حماسی» را در این جشنواره کسب کرده است.

رمان «بغض کهنه برنو» اثر زهرا علیدوستی دیگر رمان راه یافته به جایزه ملی داستان حماسی با گویش بختیاری است و زندگی جوانی کوچ نشین به نام بهمن را در دوران رضا خان روایت می‌کند. در این اثر به حوادثی مثل تخته‌قاپو و اعمال قانون اجباری توسط رضاخان، علی مردان خان بختیاری و فتح دهکرد، ظلم دوران رضا شاه و هم‌چنین زندگی عشایر پرداخته شده است.

۱۸۵ اثر در بخش رمان این جایزه ملی از سراسر کشور برای دبیرخانه جشنواره ارسال شده است که با اتمام مهلت ارسال، آثار با کدگذاری و بدون نام، برای داوری اولیه در اختیار اعضای هیات داوران قرار گرفت که در نهایت در بخش رمان، ۳۶ به مرحله دوم داوری آثار راه یافت. 

چهارمین جایزه ملی داستان حماسی از سوی حوزه هنری انقلاب اسلامی کشور و خراسان رضوی برگزار می‌شود و مراسم اختتامیه این جایزه در دهه اول مهر سال جاری در مشهد مقدس برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

راهیابی دو هنرمند چهارمحال و بختیاری به مرحله دوم چهارمین جایزه ملی داستان حماسی  بیشتر بخوانید »

شهید زین‌الدین در قاب مستوری/ رمانی که مناسب تولیدات رسانه‌ای است

شهید زین‌الدین در قاب مستوری/ رمانی که مناسب تولیدات رسانه‌ای است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، رمان «مستوری» یکی از آثار صادق کرمیار است که توسط انتشارات جمکران در ۴۶۹ صفحه روانه بازار نشر شده است. داستان این کتاب درباره سیامک خسروی است، جوان موفق و برازنده‌ای که پدرِ صاحب‌نفوذ و متمواش او را به ریاست یک شرکت وارد کننده آنزیم مرغ منصوب کرده است. اما روزگار خوش و خرم سیامک با اتفاقات ویران‌کننده پی‌درپی، در حال فروریختن است. سیامک چونان دیگران، سردر پیله خوشبختی خود فرو نکرده است و به قانون شکنی و توطئه‌های پیرامونش حساس شده است، چیزی که در پدر او، دکتر خسروی، اصلاً یافت نمی‌شود.

شباهت نداشتن اخلاق سیامک با پدرش و اختلاف سلیقه‌های زیربنایی آنان، با پیدایش عکسی قدیمی، برای سیامک معنای جدیدی پیدا می‌کند. این عکس سیامکِ نوزاد را در آغوش فردی ناشناس نشان می‌دهد. سپیده، نامزد مهربان و وفادار سیامک، در کشف سّر عکس و یافتن هویت فرد مزبور، به همسرش کمک می‌کند. او کسی نیست جز شهید مهدی زین‌الدین، فرمانده لشکر ۱۷ علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) دنیای آرام سیامک این‌گونه از هم می‌پاشد.

مستوی از نظر محتوا، کتابی در ژانر سیاسی اجتماعی است و مقوله دفاع مقدس و تبعات آن و نیز مسائل اقتصادی روز در متن کتاب بارز است. رمان ۱۴ فصل دارد و یک راوی مرکزی آن را روایت می‌کند. راوی کتاب که سپیده همسر سیامک است، گاهی مشاهدات مستقیم خودش را بیان می‌کند و گاهی در مقام دانای کل قرار می‌گیرد، تا جایی که اطلاعات مستند ارائه می‌دهد و گاه به ذهن‌خوانی شخصیت‌های داستان می‌پردازد و از مکان و زمانی دیگر در گذشته و آینده، به مخاطب اطلاعات ارائه می‌کند. سپیده در مقام راوی، حتی نظر خودش را نیز بیان می‌کند و علاوه بر شنیده‌های خود، با ذهنش مسائل را آب و تاب می‌دهد.

در مستوری، پیش‌نمایی (به آینده رفتن/ فلش‌فوروارد) هم وجود دارد و نویسنده در خلال متن، خبر از اتفاقی در آینده می‌دهد که برای خواننده کنجکاوی ایجاد می‌کند. ضرب‌آهنگ کتاب بسیار تند است و همان‌گونه که اتفاقات پی‌در پی رخ می‌دهد، راوی نیز با شتاب آن‌ها را یکی پس از دیگری روایت می‌کند. کتاب پی‌رنگی قوی دارد؛ اما تحت‌تاثیر ریتم تند آن، شخصیت‌های عمقی و قوی از آب در نیامده‌اند.

ماجرای کتاب با شهید زین‌الدین در هم تنیده است و نویسنده به شیوه‌ای ماهرانه، داستان‌های موازی را وارد داستان کرده که باعث جذابیت کار شده است؛ مانند ماجرای فرخ، دایی ناتنی سیامک که در پایان کتاب مطلع می‌شویم قاتل پدرش نیز هست. مستوری نثری روان و تعلیق‌های پرشمار با قابلیت تصویرسازی دارد. داستان، ماجرایی است و قتل‌های مشکوکی که در زمان حال و گذشته اتفاق می‌افتد، بر جذابیت کار می‌افزاید.

مستوری داستان رئالی است؛ اما پرداختن به زندگی شهید زین‌الدین به این معنا نیست به زندگی‌نامه شخصیت اصلی داستان عیناً در کتاب آورده شود. نویسنده کتاب را از موضوعی بسیار بی‌ربط به شهید زین‌الدین و با هدف نقد مسائل و آسیب‌های کلان اقتصادی شروع می‌کند و سپس به شیوه‌ای کاملاً استادانه، آن را به زندگی شهید ربط می‌دهد، تا آنجا که قهرمان داستان تا منزل پدری زین‌الدین پیش می‌رود و مخاطب از زبان پدر شهید و هم‌رزمانش درباره او اطلاعات به دست می‌آورد. نویسندگاه گاه از منظر تخیل و گاه به مدد داده‌های واقعی و مستند خاطرات هم‌رزمان سابق و در جا‌هایی با اشاره مستقیم به متن وصیت‌نامه شهید زین‌الدین، زندگی آن شهید بزرگوار را برای مخاطب بازگو می‌کند. این خاطرات کام مخاطب را بسیار شیرین می‌سازد.

در این کتاب، به ماجرای زندگیِ پس از جنگ رزمندگان و نگاه امروزیشان و اینکه در حال حاضر چگونه فکر می‌کنند، پرداخته شده است. همان‌گونه که پایبندی تام و تمام عده‌ای به ارزش‌های جنگ و انقلاب ستوده می‌شود، دشمنیِ عده‌ای با آن ارزش‌ها و نشستن تعدادی دیگر بر سر سفره دفاع مقدس و سواستفاده از نام شهدا نیر نکوهش می‌شود.

تصویرسازی‌های گوناگون کتاب و تعلیق‌های فراوان آن با توجه به تخصص نویسنده که علاوه بر نویسندگی، دستی هم در کارگردانی دارد، موجب شده است ناخودآگاه یا آگاهانه، کتاب برای تولید اثری رسانه‌ای نیز مناسب و جذاب باشد.

شهید زین‌الدین در قاب مستوری

در بخشی از این کتاب آمده است؛

بهزاد به مهدی نگاه کرد و گفت : «به قول آقا مهدی زین الدین، شهادت قبل از جهاد است، ما اول شهید شدیم بعد آمدیم اینجا»

به سیگار پک زد.مهدی با لبخند گفت:« اگر فرمانده لشکر در منطقه یک دانه بی سیم تحویلت بدهد وبگوید این را امانت نگه داروقتی رسیدیم پادگان سالم تحویلم بده چیکار میکنی؟

بهزاد گفت : اصول دین می پرسی ؟ خب معلوم است به هر قیمتی شده بی سیم را حفظ می کنم .

مهدی بلند شد و سیگاری که گرفته بود به بسیجی برگرداند.

ریه و قلب و دست و پا که داری، خدا بهت امانت داده تا به موقعش سالم تحویلش بدهی؛اما تو داری خیانت در امانت می کنی.اگر شهید بشوی تازه باید جواب پس بدهی .

مهدی به راه افتاد و رفت . بهزاد در فکر رفت و مات نگاهش کرد.

رفیقش رسید و پرسید: چیکارت داشت؟

بهزاد گفت چطور مگر

نشناختیش؟

نه مگر تو می شناسی اش؟

فرمانده لشکر بود دیگر! آقا مهدی زین الدین!

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید زین‌الدین در قاب مستوری/ رمانی که مناسب تولیدات رسانه‌ای است بیشتر بخوانید »

شهید زین‌الدین در قاب مستوری

شهید زین‌الدین در قاب مستوری


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، این رمان درباره سرگشتگی یک پسر جوان و متمول است که به گذشته اش شک کرده و در جستجوی هویت واقعی خود برمی آید. در ادامه داستان، این شخصیت که سیامک نام دارد، با خانواده شهید مهدی زین الدین آشنا می شود و مسیر جستجوهایش تغییر می کند…

کرمیار در کتاب جدید خود از بین عشق و سرگشتگی پلی به عالم شهادت می زند و مخاطب را با زندگی شهید مهدی زین الدین آشنا می کند. شهید زین الدین از فرماندهان دوران دفاع مقدس و متولد سال 1338 است که در سال 63 در سردشت به شهادت رسید. او فرمانده لشگر 17 علی ابن ابی طالب (ع) و رزمندگان قم بود.

در بخشی از این کتاب آمده است؛

بهزاد به مهدی نگاه کرد و گفت : «به قول آقا مهدی زین الدین، شهادت قبل از جهاد است، ما اول شهید شدیم بعد آمدیم اینجا»

به سیگار پک زد.مهدی با لبخند گفت:« اگر فرمانده لشکر در منطقه یک دانه بی سیم تحویلت بدهد وبگوید این را امانت نگه داروقتی رسیدیم پادگان سالم تحویلم بده چیکار میکنی؟

بهزاد گفت : اصول دین می پرسی ؟ خب معلوم است به هر قیمتی شده بی سیم را حفظ می کنم .

مهدی بلند شد و سیگاری که گرفته بود به بسیجی برگرداند.

ریه و قلب و دست و پا که داری، خدا بهت امانت داده تا به موقعش سالم تحویلش بدهی؛اما تو داری خیانت در امانت می کنی.اگر شهید بشوی تازه باید جواب پس بدهی .

مهدی به راه افتاد و رفت . بهزاد در فکر رفت و مات نگاهش کرد.

رفیقش رسید و پرسید: چیکارت داشت؟

بهزاد گفت چطور مگر

نشناختیش؟

نه مگر تو می شناسی اش؟

فرمانده لشکر بود دیگر! آقا مهدی زین الدین!

 

رمان مستوری به ماجرای زندگیِ پس از جنگ رزمندگان و نگاه امروزیشان و اینکه در حال حاظر چگونه فکر می‌کنند، پرداخته شده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید زین‌الدین در قاب مستوری بیشتر بخوانید »