آنتی‌تز انقلاب!

آنتی‌تز انقلاب!



کسانی که وظیفه تولید و تأمین منابع قدرت ملی را فراموش کردند و نمی‌خواهند مشارکتی در این امر دینی و ملی خطیر کنند به طور اجتناب‌ناپذیر در پروژه «آنتی تز انقلاب» نقش‌آفرینی می‌کنند و…

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی تحت عنوان « آنتی‌تز انقلاب!» در روزنامه رسالت نوشت: سال ۸۹ یک سال پس از فتنه ۸۸ مقام معظم رهبری در سفر به قم مباحث مهمی را که انقلاب اسلامی در جنگ نرم با آن روبه‌رو است مطرح کردند. معظم‌له درطرح یک مبحث از یک توطئه و نقشه دشمن یاد کردند و آن رونمایی از مقوله «آنتی‌تز انقلاب» بود.

ایشان فرمودند:«سال‌های آخر دهه اول انقلاب به بعد، دشمن یک سیاست را با استفاده از کارشناسان ایرانی طراحی کرد و آن این بود که از قم یک آنتی‌تز انقلاب درست کنند. یعنی انقلاب همانطور که از قم جوشید یک ضدانقلاب هم از قم به‌وجود بیاورند.آمریکایی‌ها نمی‌توانستند بفهمند این را یک خودی و ایرانی به آنها یاد داد. لذا در قم زمینه فتنه را فراهم کردند. هم در مقطع اول انقلاب و هم بعد از رحلت امام (ره) این اتفاق افتاد. اینجا هم مخالفین انقلاب طراحی کردند و می‌خواستند از قم آنتی‌تز انقلاب درست کنند!»(۱)

تحلیلگران و مفسران سیاسی کمتر به این موضوع پرداخته‌اند که دشمن از هر فرصت برای پدیداری «آنتی‌تز انقلاب» بهره می‌برد.

قم محل استقرار مراجع شیعه است. محل استقرار حوزه علمیه است که صدها مجتهد در آن به کار تدریس و تدرّس مشغولند. قم محل جوشش انقلاب و مدرسان عالی‌مقام و اکنون از جوانان پرشور ۱۵۰ کشور جهان در آن مشغول آموزش فرهنگ انقلابی اهل بیت عصمت و طهارت هستند. قم اکنون صاحب بزرگترین اندیشکده‌های فقهی و علمی، علوم قرآنی و تفسیری و حدیثی است. یکی از آرزوهای دشمن این است که این مرکز را از درون بپوساند و چشمه‌های زلال معرفت الهی که از حجره‌های مدارس آن می‌جوشد را بخشکاند .

آرزوی سرویس‌های جاسوسی دشمن این است که یک مارتین لوتری در آن ظهور کند و یک فضای پروتستانتیسمی پدید آورد و از درون جعبه جادویی نفوذ به قول حضرت آقا یک آنتی‌تز به‌وجود آورد.

اما هر چه زور زدند کمتر نتیجه گرفتند. دشمن در قم به دنبال یک رنسانس شیعی است. آنها فکر می‌کنند طلبه‌ها مثل کشیش‌های مسیحی هستند که اغلب اسیر فساد، دنیامداری و سوداگری بودند. آنها فکر می‌کنند می‌توانند ویروس اومانیسم را زیر پوست حوزه علمیه قم از آنجا زیرپوست حوزه‌های علمیه سراسر کشور تزریق کنند . طلبه‌ها را چون کشیشان قرن شانزدهم اروپا به وادی پروتستانتیسم هدایت کنند.

امروز ماشین تبلیغاتی دشمن طوری به ما دارند دنیا را هیجان‌آور نشان می‌دهند که مردم بگویند لزومی ندارد به فکر آخرت باشیم. این تبلیغ و ترویج در حوزه روحانیت بیش از قشرهای مردمی است. آنها تولید این هیجان را برای ساخت یک فضای پروتستانتیسم لازم می‌دانند.

آمریکایی‌ها با راهنمایی مشتی احمق و دروغگو باور کرده‌اند که در ایران می‌توانند یک انقلاب با روکش مذهبی پدید آورند و یک رنسانس را از جنسی که در غرب رخ داد به‌وجود آورند که نتیجه‌اش به طور طبیعی سکولاریسم و لائیسیته باشد.

طی صد سال گذشته انگلیسی‌ها هرچه تلاش کردند که از دانشگاه و حوزه در ایران یک مارتین لوتر درست کنند که پرچم پروتستانتیسم را به دست او بدهند موفق نشدند. روی محسن کدیور، عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری و برخی فریب‌خوردگان در این حوزه کار کردند و آنها هم شروع کردند به تئوری بافی و نظریه‌پردازی اما نتیجه نگرفتند.کار را هم از تخریب و تضعیف ولایت فقیه و فلسفه سیاسی اسلام شروع کردند. حتی از مراجع وقت مثل شریعتمداری و منتظری هم ناامید نبودند! اخیرا کژراهه این رویکرد به گونه‌ای رخ نموده که محسن کدیور با پخش یک ویدئو در فضای مجازی، فاصله‌گذاری خود را با مجتهد شبستری و سروش حفظ و اعلام کرد :

«می گویند؛ وحی الهی امری بشری است قرآن کلام محمد (ص) و رویای اوست. حتی به محمد (ص) هم منتسب نیست… نفی این حقیقت تجدیدنظر در اساس و بنیان اسلام است ارائه یک دین متفاوت با اسلام است. این تفکر حتی تجدیدنظر در اصل نبوت است… این حرف ها چه چیز از اسلام باقی می گذارد؟!»

بعد هم رسما در این ویدئو از سروش و مجتهد شبستری به‌عنوان جاعلین این دین جدید یاد می‌کند و از آنها تبری می‌جوید.محسن کدیور از شاگردان آقای منتظری است.او با بی‌ربط‌گویی در مورد ولایت فقیه و چنگ‌زدن به موازین تئوریک جمهوری اسلامی قبل و بعد از فتنه ۸۸ از چیزی فروگذار نکرده است. اما در شناعت و زشتی و عفونت اندیشه‌های سروش و مجتهد شبستری به‌گونه‌ای آزار دیده است که رسما می‌گوید؛ «اینها اساس و بنیان اسلام را نشانه گرفته‌اند.»

این عاقبت پروژه آمریکایی‌ها برای پدیداری «رنسانس اسلامی» ، « پروتستانتیسم اسلامی» و سرهم‌بندی پروژه عقیم آنتی‌تز انقلاب اسلامی است.

متأسفانه مجمع روحانیون مبارز و نیز مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم دو تشکل روحانی در تهران و قم با عدم پایبندی خود به اصول و مبانی که امام خمینی (ره) در منشور برادری فرمودند، هم به لحاظ تئوریک و هم به لحاظ کارکرد سیاسی گاهی در مسیر پروژه «آنتی تز انقلاب» عمل می‌کنند.

از بیانیه‌های تند و غیرمستند و هیجانی امسال آنها به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب و سالگرد ارتحال امام (ره) همین رویکرد استشمام می شود. این دو تشکل روحانی، شانس خود را در پدیداری یک رنسانس اسلامی و پروتستانتیسم اسلامی در فتنه ۷۸ و ۸۸ و ۹۸ امتحان کردند اما نتیجه‌ای نگرفتند. آیا وقت آن نرسیده است از رفتن به این مسیر بی‌بازگشت دست بردارند؟

کسانی که وظیفه تولید و تأمین منابع قدرت ملی را فراموش کردند و نمی‌خواهند مشارکتی در این امر دینی و ملی خطیر کنند به طور اجتناب‌ناپذیر در پروژه «آنتی تز انقلاب» نقش‌آفرینی می‌کنند و این نقش برای دنیا و آخرت آنها عاقبت به‌خیری نمی‌آورد.

پی‌نوشت:

۱- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان قم ۴ آذرماه ۸۹

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آنتی‌تز انقلاب! بیشتر بخوانید »