رهبران مقاومت

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: با گذشت چندین ماه از ترور و به شهادت رسیدن رهبران و فرماندهان حزب‌الله لبنان با بررسی و کنکاش پیرامون نقش و جایگاه رهبران و فرماندهان این گروه مقاومت اسلامی لبنانی در آزادسازی خاک این کشور از اشغال رژیم صهونیستی، بیش از پیش به اهمیت و جایگاه آنها پی‌می‌بریم و به این نتیجه می‌رسیم که این شهدا، افرادی بودند تاثیر بسیار فراوان و غیرقابل انکاری در رهایی سرزمین لبنان از چنگال دشمن صهیونیستی داشتند.

حال در این میان مقاومت لبنان و به خصوص جنبش حزب‌الله لبنان یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین حرکت‌های مقاومت نه فقط در لبنان که در تاریخ معاصر سراسر منطقه محسوب می‌شوند. مقاومتی که ریشه در عزم و اراده مقاوم و دشمن‌شکن مردم لبنان برای دفاع از سرزمین، هویت و استقلال سرزمین مادر خود داشته هست. زیرا مردم لبنان به خوبی و با شایستگی توانستند با کمک و یاری گرفتن از رهبران و فرماندهان مقاومت لبنان دشمن اشغالگر صهیونیستی را از خاک خود بیرون کنند.

اما در مسیر مبارزه با رژیم صهیونیستی و بیرون کردن دشمن اشغالگر از خاک لبنان، رهبران و فرماندهان نقشی استراتژیک و تعیین کننده را برعهده داشتند. زیرا رهبران مقاومت در لبنان تنها فرماندهان نظامی نبودند بلکه شخصیت‌های استراتژیک و نمادینی بودند که توانستند با تکیه بر ایمان، شجاعت و تدبیر، وحدت و انسجام نیرو‌های مقاومت را حفظ کنند. در واقع رهبران و فرماندهان مقاومت را می توان عامل اصلی و تعیین کننده در آزادسازی خاک لبنان از دست ماشین جنگی و متجاوز صهیونیستی دانست.

در حقیقت باید گفت که رهبران و فرماندهان مقاومت لبنان توجه خاص و ویژه‌ای به بعد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مقاومت داشتند و با خلق گفتمان مقاومت، ضمن ایجاد و تقویت پایگاه مردمی مقاومت در لبنان مردم این کشور را به سمت ایستادگی در برابر اشغال و ظلم هدایت کرده و حرکت دادند. موضوعی که موجب شده تا امروز مقاومت لبنان و درکل محور مقاومت از اعتبار بالایی در میان مردم لبنان برخوردار بوده و با چنین قدرت و توان بالایی در برابر رژیم صهیونیستی مقاومت و ایستادگی کنند.

رهبران و فرماندهان شهید مقاوت لبنان را می‌توان ازجمله پیشگامان جبهه مبارزه علیه اشغالگران اسرائیلی دانست که موجب تولد و شکل‌گیری جبهه مقاومتی در لبنان شدند که در نهایت با پیوند زدن ملت لبنان با سایر گروه‌های جهادی و مقاومی در منطقه، محور مقاومت را تشکیل دادند. این افراد نه فقط فرماندهان میدانی بلکه رهبران فکری و معنوی نیز به شمار می‌رفتند که با شهادت‌شان، نه تنها خللی در مسیر مقاومت ایجاد نشد، بلکه انگیزه و اراده نیرو‌ها و مردم برای ادامه راه بیشتر شد.

از طرف دیگر، آزادسازی خاک لبنان از اشغال رژیم اشغالگر صهیونیستی به ویژه در سال ۲۰۰۰ میلادی که با عقب‌نشینی کامل رژیم «اسرائیل» از جنوب لبنان رخ داد، فقط یک نتیجه داشت و آن کادرسازی، شبکه‌سازی مقاومت در داخل و خارج مرز‌های کشور لبنان بود که به مقاومت مسلحانه و اتخاذ استراتژی‌های هوشدانه بر علیه منتهی شد. پیروزی بزرگی که مدیون فرماندهی شجاعانه و مدیریت دقیق رهبران مقاومت و به ویژه شهیدان آن بود.

رهبران و فرماندهان شهیدان مقاومت، با ازخودگذشتگی، فداکاری و ایثارگری خود زمینه‌های لازم را برای انسجام نیروها، پیشرفت عملیات و ایجاد پشتوانه مردمی از مقاومت فراهم کردند. آنان با شهادت خودشان پیام روشن و واضحی به جهان مخابره کردند که تمامی دنیا به خصوص رژیم صهیونیستی و دنیای غرب بدانند، اراده ملت لبنان در دفاع از استقلال و تمامیت ارضی غیرقابل شکست هست.

نکته بسیار مهم دیگر این هست که شهادت رهبران مقاومت علاوه بر بعد نظامی، تأثیر عمیقی در روحیه و فرهنگ مقاومت در میان مردم و ملت لبنان داشته هست. زیرا آنها با شهادت خود به الگو‌های الهام‌بخشی تبدیل شدند که نسل‌های آینده‌ای از مردم لبنان را برای جبهه مقاومت تربیت کردند. ضمن اینکه، این شهادت‌ها موجب شده تا شاهد ایجاد و مستحکم‌تر پیوند‌هایی ناگسستنی میان مردم و مقاومت در لبنان باشیم.

و در آخر، رهبران و فرماندهان شهید مقاومت در لبنان، فراتر از نقش فرماندهی نظامی، معماران اصلی آزادسازی و استقلال این کشور بوده و هستند. زیرا فداکاری، ایثار و رهبری آنها، نه تنها باعث شکست اشغالگران صهیونیستی و غربی شد، بلکه نمادی از اراده ملت لبنان برای حفظ هویت و سرزمین‌شان را به تصویر کشیده هست.

انتهای پیام/ ۱۳۴

به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام و المسلمین «حمید شهریاری» دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی طی سخنانی در نشست علمی شهید وحدت و فلسطین در لبنان که با حضور مسئولان عالی رتبه کشورمان و جبهه مقاومت برگزار شد، به بیان فضیلت‌های شهید سید حسن نصرالله و شهید هاشم صفی الدین پرداخت.

متن این سخنرانی در ادامه می‎‌آید:

مجاهد بزرگ و فرمانده برجسته مقاومت در منطقه، سید حسن نصرالله (رحمة الله علیه)، اکنون در اوج شکوه و عظمت خود و در بالاترین جایگاه قرار دارد. پیکر پاکش در سرزمین جهاد فی سبیل الله آرام گرفت، اما روح، اندیشه و هدف او همچنان در کل لبنان، محور مقاومت و در سراسر جهان الهام‌بخش خواهد بود و الگویی برای تمامی آزادگان و نسل‌های آینده هست.

او محبوب امامین مقاومت و برگزیده‌ای از خاندان محمد (صلی‌الله علیه و آله) هست. همان‌گونه که خداوند او را به عنوان بزرگی از مخلوقات خود در لبنان و حزب الله برگزید، و از بهترین‌ها و گرامی‌ترین معتمدین قرار داد. خداوند او را بر دیگر مقاومان برتری داد و به سوی مجاهدان فرستاد تا مسیر مقاومت را ادامه دهد. در روز‌های جنگ با رژیم صهیونیستی، خداوند او را در پناه ملائکه خود محفوظ داشت و پیروزی و عزت را به او وعده داد، هرچند صهیونیست‌ها ناراضی باشند.

اما سید هاشم صفی‌الدین، سید هاشمی حزب‌الله، بعد از او از هدایتگر از گمراهی و، چون نوری از نابینایی و ریسمان محکم خداوند و راه راست او بود. خویشاوندی در رحم از او پیشی نمی‌گیرد و در فضیلتی از فضایلش به او نمی‌رسند. او راه دبیرکل حزب الله را ادامه می‌دهد و در راه خدا سرزنش هیچ ملامت‌گری او را باز نمی‌دارد. 

این دو به مرشدشان و رفیقشان در مقاومت، سید عباس موسوی، ملحق شدند. پس می‌گوییم: یاد شما در یادآورندگان، نام‌هایتان در نام‌ها، پیکرهایتان در پیکرها، جان‌هایتان در جان‌ها، و نشانه‌هایتان در نشانه‌ها، و قبرهایتان در قبر‌ها ماندگار هست. چه شیرین هست نام‌هایتان و چه گرامی هست جان‌هایتان و چه بزرگ هست شأن شما و
چه والاست منزلتتان و چه وفادار هست پیمانتان. کلام شما نوری از جانب خداوند مهربان هست و فرمان شما راهنمایی از جانب پیامبر بزرگوار (ص) هست و وصیت شما یاری برای ستم‌دیدگان از جانب جانشین پیامبر جهانیان هست.

اما اکنون وظیفه ما در قبال رهبران مقاومت چیست؟

اولاً:
ما باید به ترویج اندیشه‌های مقاومت بپردازیم و آنها را در میان نسل‌های مختلف جامعه منتشر کنیم. این امر مستلزم برگزاری کنفرانسها، سخنرانی‌ها، برگزاری مراسم‌های یادبود و تحلیل‌های علمی هست که اصول مقاومت و مواضع مربوط به آن را برای مردم و جوانان توضیح دهد. 

 افرادی که سؤالاتی دارند، به پاسخ نیاز دارند. در میان مردم و از جمله مردم لبنان، آرای متفاوتی وجود دارد و مردم لبنان از لحاظ فرهنگی، فرقه‌ای، مذهبی و مکتبی متنوع هستند. این تنوع فرهنگی مستلزم تنوع آرا هست که به رهبری‌های متنوع نیاز دارد تا مردم بتوانند درک عمیقی از دلایل مقاومت با فرهنگ‌های مختلف خود داشته باشند. 

ما باید نسبت به این سؤالات احساس مسئولیت کنیم و جهاد تبیین را در فهرست وظایف خود قرار دهیم. وظیفه نخبگان هست که شک و تردید‌ها را در مورد مرد مؤمنی که در سوره یس ذکر شده هست، برطرف کنند: وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ (۱۳) إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُمْ مُرْسَلُونَ. این بدان معناست که باید آنچه را که از مقاومت می‌گوییم تکرار کنیم، زیرا دشمن شک‌هایش را تکرار می‌کند و باید پاسخ‌ها را برای یادآوری به جوانان تکرار کنیم.

اولاً: باید به پرسش‌ها و شک‌ها توجه کرد. ثانیاً: باید پاسخ‌ها را تکرار کرد. ثالثاً: باید پاسخ‌ها را بر اساس تکرار پرسش‌ها تکرار کرد. رابعاً: اطلاع‌رسانی و رسانه‌ها از طریق وسایل اطلاع‌رسانی در فضای مجازی، زیرا تولید پاسخ به تنهایی برای ما کافی نیست، بلکه باید آن را منتشر کرده و در یک چارچوب جمعی ارائه و در یک محدوده وسیع در دسترس قرار دهیم.

بنابراین، «مؤمن» در سوره یس ایمانش را با صدایی بلند و واضح اعلام می‌کند. نخبگان باید صریح باشند. باید با وضوح صحبت کنند و شک‌ها را از ذهن‌ها پاک کنند و نباید به‌صورت مبهم، مغشوش یا مشکوک سخن بگویند.

ثانیاً:
حفظ سازمان‌ها و گسترش آن‌ها برای در بر گرفتن سازمان‌های دیگر که قادر به همراهی ما باشند.

زیرا همکاری مشترک کلید تحقق اهداف سازمانی والا به شمار می‌رود و وحدت و همبستگی را بین افراد سازمان‌ها و موسسات محقق می‌کند و در ساخت آینده‌ای روشن سهیم هست که بر ارزش‌های وحدت و همبستگی استوار هست.

برای حفظ انسجام، دوری از اختلافات فرقه‌ای، مذهبی و ایدئولوژیک، و برای تضمین تداوم موفقیت و جلوگیری از منازعاتی که ممکن هست به شکست و فروپاشی منجر شود، لازم هست با یک روحیه تیمی واحد با هم عهد کنیم که پیروز شویم، اختلاف نظر‌ها را بپذیریم و به دنبال محقق کردن منافع عمومی باشیم.

 قدرت ما در وحدت ماست، قدرتی که نباید دست کم گرفته شود، و با یکپارچه سازی توانایی‌ها و مهارت‌ها به سوی تحقق اهداف مشترکمان پیش می‌رویم. وحدت پایه و اساس موفقیت و ثبات دائمی هست و باید برای رسیدن به اوج دستاورد‌ها و پیشرفت‌های مطلوب تلاش کنیم. به همین منظور، باید سازمان‌های متعدد را به صورت استراتژیک متحد و ادغام کرد تا با شرایط جدید سازگار شوند. علاوه بر این، می‌توان سازماندهی و طراحی سازمان‌های جدید را انجام داد.

ما باید همواره به دنبال افزایش همبستگی و به اشتراک‌گذاری افکار و مهارت‌ها برای دستیابی به اهداف مشترکمان باشیم، زیرا وحدت اساس موفقیت و ثبات دائمی هست و باید در این مسیر بیشتر تلاش کنیم.

ثالثاً:
ما به ایجاد شبکه‌هایی بین جوانان نیاز داریم.

رابعاً:
تثبیت نشانه و الگوی ممتاز: اسامی همچون نصرالله و سید هاشم، امروز اسامی برجسته‌ای شده‌اند و باید جوانان را به سمت این نشانه‌های ممتاز سوق داد. از طریق تکرار این اسامی در سخنرانی‌ها و همایش‌ها و سازمان‌ها و شبکه‌ها می‌توان به این هدف دست یافت. تا دشمن صهیونیستی و آمریکایی بداند مقاومت در برابر غصب و ظلم ادامه خواهد داشت تا هدف مطلوب محقق شود.

ایجاد نشانه ممتاز مقاومت به این معناست که هویتی فعال و همیشگی برای مجموعه‌های مقاومت ایجاد شود. این امر مستلزم توجه به ارزش‌های فرهنگی، تاریخی و ملی و تقویت این هویت از طریق ارائه مبانی، محصولات و خدمات مقاومت به جامعه هست. مهمترین موضوع در نشانه و الگوی فرهنگی ممتاز، برقراری ارتباط مستمر و صادقانه با مخاطبان به منظور ایجاد یک دایره از اعتبار و اعتماد هست.

در برخی موارد، این فعالیت‌ها به منظور حفظ اهداف میراث مقاومت و توسعه آن انجام می‌شود تا بتوان مقاومت موجود را به نسل‌های آینده منتقل کرد و مقاومت به شکلی بارز در جامعه شناخته شود.

الگوی ممتاز در زمینه‌های مقاومت، ابزاری قدرتمند برای حفظ هویت و میراث مقاومت در جامعه هست. این امر مستلزم استفاده بیشتر از هنر، ادبیات، تاریخ و سنتهاست. با استفاده از داستان‌های مقاومت و شجاعت و ارزش‌های اصیل آن می‌توان تصویر زنده از مقاومت و تمدن جدید به امت واحده ارائه کرد.

همکاری بین محققان و نخبگان و هنرمندان محور مقاومت، ایجاد همبستگی اجتماعی کرده و سطح آگاهی را بالا می‌برد و به انتقال مفاهیم مقاومت از نسلی به نسل دیگر کمک می‌کند.

الگوی ممتاز مقاومت پلی بین گذشته و حال و آینده و ارتباطی ناگسستنی بین ارزش‌های قدیم و نوآوری‌های امروزی، ایجاد می‌کند و امروز نشانه ممتاز مقاومت، نام سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین هستند.

درود و سلام خداوند و بندگان صالحش بر این مبارزان نیک‌کردار و بر پیکارجویان شجاع و فداکاری که در این اواخر به شهادت رسیدند. با احترام ویژه به شما و آخرین دعای ما این هست: سپاس و ستایش برای پروردگار جهانیان.

مجاهد بزرگ و رهبر پیشگام مقاومت در منطقه، سید حسن نصرالله (رحمت خدا بر او باد) اکنون در اوج افتخار هست. جسم مقدس او در سرزمین پاک جهاد فی سبیل الله آرام میگیرد و روح و منش او هر روز تابش بیشتری خواهد داشت. ان شاءالله، او راه را برای پیروانش روشن خواهد کرد.

دشمن بداند که مقاومت در برابر غصب و ستم پایانی نخواهد داشت و تا تحقق هدف مطلوب ادامه خواهد یافت، ان شاءالله.

همان‌طور که نام نیک و چهره نورانی، مرجع عالی‌قدر سید هاشم صفی‌الدین (رضوان خدا بر او باد) همواره در تاریخ این منطقه می‌درخشد. او همواره یار و مددکار رهبری مقاومت در لبنان بوده هست و هرگز از رهبری مقاومت جدا نخواهد شد.

درود و سلام خداوند و بندگان صالحش بر این مبارزان نیک‌کردار و بر پیکارجویان شجاع و فداکاری که در این اواخر به شهادت رسیدند. با احترام ویژه به شما‌ای فرزندان عزیز و‌ای جوانان دلاور لبنان.

انتهای پیام/

 

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: ترور رهبران مقاومت، هرچند ممکن هست به طور موقت تأثیراتی در فعالیت‌ها و عملکرد گروه‌های مقاومت داشته باشد، اما هیچگاه تغییری اساسی در معادلات میدانی ایجاد نمی‌کند. بر همین اساس هم مشاهده می‌کنیم که جنبش حماس همچنان زنده و پویا بوده و ابتکار میدانی را در دست دارد؛ ابتکار میدانی که در جریان تبادل اسرا به بهترین شکل ممکن خودش را نشان داده هست.

اما اگر بخواهیم بی‌تاثیر بودن ترور رهبران مقاومت را در آینده گروه‌های مقاومت و همچنین عملکرد گروه‌های مقاومت مورد بحث و بررسی قرار بدهیم باید موئلفه‌های بسیار مهمی همچون «ساختار سازمانی مقاومت»، «ایدئولوژی و انگیزه‌ها»، «تغییر تاکتیک‌ها، نه استراتژی»، «تأثیر محدود بر میدان» و «تجربه تاریخی» را در این موضوع لحاظ کرده و اثرات آن را مورد بررسی و کنکاش قرار بدهیم.

نخستین موئلفه، «ساختار سازمانی مقاومت» هست. گروه‌های مقاومت معمولاً ساختاری غیرمتمرکز و شبکه‌ای دارند. ترور یک رهبر لزوماً به معنای تضعیف کل سازمان نیست، زیرا جایگزین‌ها و ساختار‌های تصمیم‌گیری جایگزین به سرعت فعال می‌شوند.

نمونه آن را در جریان جنگ غزه و ترور و به شهادت رساندن رهبران حماس و همچنین حزب‌الله لبنان به خوبی مشاهده کردیم که پس از ترور و به شهادت رساندن «اسماعیل هنیه» در تهران و همچنین «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله لبنان در ضاحیه جنوبی بیروت شاهد تاثیر کم و محدودی در فعالیت‌ها و عملیات‌های این گروه‌های مقاومت بودیم.

موئله دوم، «ایدئولوژی و انگیزه‌ها» هست. گروه‌های مقاومت در منطقه معمولاً بر پایه ایدئولوژی‌ها و اهداف بلندمدت شکل می‌گیرند. از این روی ترور رهبران نه تنها انگیزه نیرو‌های مقاومت را کاهش نمی‌دهد، بلکه عزم و تصمیم آنها را برای مبارزه و مقاومت تقویت کرده و باعث افزایش حمایت مردمی یا جذب نیرو‌های جدید می‌شود.

سومین موئلفه، «تغییر تاکتیک‌ها، نه استراتژی» هست. ترور رهبران ممکن هست تاکتیک‌های گروه‌های مقاومت را تغییر دهد، اما استراتژی اصلی و کلی آنها معمولاً ثابت می‌ماند. بر همین اساس، مشاهده می‌کنیم که نیرو‌های مقاومت‌ها به جای تکیه بر افراد، غالبا بر اهداف و آرمان‌های جمعی متمرکز هستند.

موئلفه چهارم، «تأثیر محدود بر میدان» هست. ترور رهبران مقاومت اصولا نمی‌تواند فعالیت‌ها و اقدامات گروه‌های مقاومت را در میدان نبرد تحت تاثیر خود قرار بدهد. زیرا در صحنه‌های میدانی، عوامل دیگری همانند توازن قوا، منابع، حمایت‌های خارجی و شرایط محلی نقش تعیین‌کننده‌تری دارند. در نتیجه ترور رهبران لزوماً هیچگاه نمی‌تواند این عوامل را تغییر بدهد.

پنجمین موئلفه «تجربه تاریخی» هست. تاریخ نشان داده هست که ترور رهبران گروه‌های مقاومت نتوانسته هست به طور کامل به آنها آسیب جدی وارد کند. ضمن اینکه، در بسیاری از موارد، این اقدامات حتی باعث تقویت روحیه مبارزه و مقاومت شده هست.

موضوع مهم و قابل توجه دیگر این هست که جنبش‌های مقاومت معمولاً دارای ساختار‌های جانشین‌پذیری قوی هستند. ترور یک رهبر لزوماً به معنای پایان جنبش نیست، زیرا رهبران جدید به سرعت جایگزین می‌شوند. این رهبران جدید اغلب از تجربه و مشروعیت کافی برخوردار هستند و می‌توانند به سرعت کنترل اوضاع را به دست بگیرند.

از طرف دیگر، مسئله بسیار مهمی که باید آن را مدنظر داشت تأثیرات کوتاه‌مدت ترور رهبران مقاومت هست. زیرا اگرچه این قبیل اقدامات امکان دارد که در کوتاه‌مدت تأثیرات روانی و سیاسی داشته باشد، اما این تأثیرات معمولاً موقتی هستند. در بسیاری از موارد، این اقدامات باعث افزایش نفرت از دشمن و تقویت روحیه مبارزه در میان نیرو‌های مقاومت و حامیان آنها می‌شود.

در پایان باید گفت که ترور رهبران مقاومت ممکن هست یک اقدام تاکتیکی باشد، اما به تنهایی قادر به تغییر معادلات استراتژیک یا میدانی نیست. زیرا تقریبا تمامی گروه‌‎‎های مقاومت در منطقه به جای اینکه بر افراد تکیه داشته باشند، غالبا بر اهداف و آرمان‌های جمعی خودشان متمرکز هستند.

انتهای پیام/ ۱۳۴

به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، «محمدکاظم آل صادق» سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق در مراسم یادبود پنجمین سالگرد شهادت رهبران مقاومت در بغداد، اظهار داشت: نتانیاهو در دادگاه‌ها حاضر می‌شود تا از خودش در برابر اتهامات فسادی که بر او وارد هست دفاع کند؛ او تلاش می‌کند تا رژیم صهیونیستی را سر پا نگه دارد، اما نمی‌تواند.

وی گفت: این باعث تعجب هست که برخی حاکمان عرب هیچ کاری نمی‌کنند، اما می‌بینیم که برخی از حاکمان کشور‌های اروپایی از خودشان غیرت نشان می‌دهند. در خصوص سوریه باید این توضیح را بدهیم که جمهوری اسلامی ایران وارد سوریه نشده مگر اینکه مردم سوریه خواستند و این مسئله با درخواست رسمی دولت سوریه صورت گرفت که به منظور مقابله با داعش هم بود.

سفیر ایران در عراق تصریح کرد: ما به صلح و امنیت در سوریه ایمان داریم و خواستار صلح و امنیت در منطقه و به خصوص در کشور‌های همسایه هستیم. ما از حاکمیت سوریه و تمامیت ارضی آن دفاع می‌کنیم و خواستار پایان اشغالگری رژیم صهیونیستی در آن کشور هستیم تا یک حکومت فراگیر در آنجا شکل بگیرد که نماینده تمامی جریانات و مردم سوریه باشد.

آل‌صادق افزود: عراق امروز شاهد یک رشد اقتصادی و عمرانی هست که بشارت‌دهنده آینده‌ای بهتر برای آن هست. امروز وحدت امنیتی و گسترش نیرو‌های امنیتی و نظامی از جمله حشد شعبی که یک تجربه خوب از رویارویی با داعش را دارد، یک اتفاق مثبت هست.

وی با بیان اینکه همه نیرو‌ها خواستار دفاع از عراق و حاکمیت آن هستند، گفت: از مرجعیت بزرگ آیت الله سیستانی گرفته تا جریانات سیاسی، عشایر با غیرت، گروه‌های مقاومت از جمله حشد شعبی، سنی‌ها، کُرد‌ها ایزدی‌ها و همگی دست در دست هم خواستار افزایش قدرت عراق هستند.

سفیر ایران در عراق بیان کرد: این موضوع مهمی هست خون شهیدان ابومهدی المهندس و حاج قاسم سلیمانی که هر دو نماد وحدت بین دو ملت هم هستند مورد ارج قرار بگیرد. خاورمیانه جدید بر اساس اراده مردم منطقه ایجاد می‌شود نه بر اساس خواسته نتانیاهو. مردم منطقه خواستار نابودی رژیم صهیونیستی هستند و هرگونه سازش با این رژیم خطای راهبردی به حساب می‌آید خنجری بر گُرده مردم فلسطین به حساب می‌آید.

انتهای پیام/ 381