رهبر انقلاب

پیام رهبر انقلاب به جوانان عراق

پیام رهبر انقلاب به جوانان عراق


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، به نقل از کانال تلگرامی السیاسه نیوز عراق، مقام معظم رهبری در پیامی، جوانان عراق را مورد خطاب قرار دادند.

در این نامه که به تاریخ دوم بهمن ۱۳۹۹ نوشته شده، آمده است:

«به جوانان عزیز عراقی؛ شما را دوست دارم و برایتان دعا می‌کنم و از خداوند متعال برای شما موفقیت و رستگاری و سعادت دنیا و آخرت و ثبات قدم در صراط مستقیم را مسألت دارم.»

در ادامه این نامه آمده است: « به شما مژده آینده‌ای درخشان برای عراق را می‌دهم، آینده‌ای که به دستان و به همت و اراده والای شما بستگی دارد.»

«و لا حول و لا قوه الا بالله. سید علی خامنه‌ای.»

 

انتهای پیام/





منبع خبر

پیام رهبر انقلاب به جوانان عراق بیشتر بخوانید »

روایتی از آخرین ساعات حکومت پهلوی/ سجده طولانی امام (ره) پیش از شکستن حکومت نظامی


روایتی از آخرین ساعات حکومت پهلوی/ سجده طولانی امام و شکستن حکومت نظامیبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، روز‌های منتهی به ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ روز‌های مهمی برای تاریخ انقلاب اسلامی بود، در این روز رادیو‌ اعلام کرد انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده است و عملا نظام پادشاهی ایران پس از قرن‌‎ها سرنگون شد، در ادامه خاطره چندتن از مبارزان انقلابی از شب و روز ۲۲ بهمن را می‎خوانید.

شهید شیخ فضل الله محلاتی در خاطرات خود از شب ۲۲ بهمن تعریف کرد: از جریانات تاریخی، همان جریان شب ۲۲ بهمن بود. وقتی که دولت بختیار آخرین رمق‌هایش را طی می‌کرد این‌ها تصمیم گرفتند که حکومت نظامی اعلام کنند و شب هر جوری که می‌توانند مردم را بزنند و بکشند آن شب دولت اعلام کرد، هرکس از ساعت چهار بعد از ظهر از منزل بیرون بیاید به او تیر می‌زنیم.

بعد از اعلام حکومت نظامی ما آمدیم به امام عرض کردیم: تکلیف چیست؟ بعضی از آقایان هم نظرشان این بود که فعلاً مردم بروند توی خانه و فردا صبح بیایند راهپیمایی کنند. امام فوری فرمودند: بروید با بلندگو توی خیابان‌ها به مردم اعلام کنید تمام مردم باید ساعت چهار بعد از ظهر بیایند توی خیابا‌ن‌ها. این اعلام امام عجیب بود. عکس آن که حکومت نظامی اعلام کرده بود. از تصمیم‌های تاریخی و سرنوشت‌ساز امام همان تصمیم بود، اگر آن تصمیم نبود و آن شب حکومت نظامی بود، خدا می‌داند که چه می‌شد. بعدش ما هم رفتیم با بلندگو اعلام کردیم که امام می‌فرمایند که همه بیایند توی خیابانها، و همه آمدند توی خیابان‌ها و آن شب غوغا بود.

مرحوم حاج «احمد قدیریان» در خاطرات خود از روز‌های انقلاب به خاطره شهید بهشتی از شب ۲۲ بهمن اشاره کرد و گفت: شهید بهشتی تعریف کرد: «من رفتم و یک لنگه در اتاق امام را که دو لنگه‌ای بود آرام باز کردم، دیدم امام، عمامه بر سرشان نیست. عرقچین هم بر سر ایشان نیست. عبا هم ندارند، ولی روی زمین افتاده‌اند و سجده میکنند. در حال سجده هستند و سجده هم طولانی بود.» آقایان گفتند: خوب، صبر می‌کنیم. صبر کردیم و چند دقیقه‌ای گذشت. ده دقیقه یا یک ربع بعد، مجدداً در را باز کردم و رفتم داخل، دیدم امام گریه می‌کنند و شانه‌هایشان میلرزد. امام در سجده گویا گریه می‌کردند. من که این صحنه را دیدم، ناراحت شدم و عقب عقب آمدم و در را بستم. به آقایان گفتم که امام باز در سجده هستند، منقلب شده‌اند و گریه می‌کنند.

۱۰ دقیقه بعد، امام بیرون آمدند و فرمودند که آقای بهشتی، آقای مطهری به ملت بگویید که ما حکومت نظامی را قبول نداریم. این حکومت نظامی درست نیست و مردم به خیابان‌ها بریزند. آقایان پایین آمدند و به تمام ستاد‌ها اطلاع دادند. ستاد‌هایی که در همه جا زده شده بود و مقر مرکزی آن ستاد‌ها در مدرسه رفاه قرار داشت، تلفن زدند و نیز مینی‌بوس‌هایی که روی آن بلندگو نصب کرده بودند در شهر راه افتادند و اعلام کردند که حکومت نظامی لغو است و مردم در خیابان‌ها بریزند.

وقتی که امام این تدبیر را به خرج دادند، مرحوم آیت‌الله طالقانی از آن طرف ناراحت بودند که مردم به خیابان‌ها بریزند؛ چرا که اگر بیایند همه را می‌کشند؛ بعد که پیام امام را برای آقای طالقانی بردند، آقای طالقانی فرمودند که اگر امام فرمودند عیب ندارد. امام درست می‌فرماید، هر چه امام می‌فرماید عمل کنید.

رهبر معظم انقلاب نیز در خاطره خود از روز ۲۲ بهمن گفته است: روز بیست ودوم بهمن در راه بازگشت از کارخانه بودم که شنیدم رادیو گفت: صدای انقلاب اسلامی ایران، ماشین را نگه داشتم، از ماشین آمدم پایین، روی زمین خیابان افتادم زمین و سجده کردم. به قدری برای من عجیب بود این حادثه! اگرچه بعد از آمدن امام، خب، معلوم بود که حادثه اتفاق افتاده، اما اینکه از صدای ایران، از فرستنده رسمی کشور این صدا به گوش من برسد، این برای من یک چیز اصلاً باورنکردنی بود؛ و این حرف خنده‌آور را هم به شما بگویم که تا مدت‌ها، شاید تا چند هفته، دائماً این فکر و این شک برای من پیش می‌آمد که من نکند خواب باشم! و کاری می‌کردم که اگر خوابم، از خواب بیدار بشوم؛ دیدم نه خیر، از خواب بیدار نمی‌شوم و معلوم شد که نه خیر، بیداری است و واضح‌ترین و جدی‌ترین و اصیل‌ترین حوادث بیداری دوران عمر ما هم هست.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روایتی از آخرین ساعات حکومت پهلوی/ سجده طولانی امام (ره) پیش از شکستن حکومت نظامی بیشتر بخوانید »

درباره مأموریت قالیباف در سفر روسیه

درباره مأموریت قالیباف در سفر روسیه


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرگزاری فارس، مهدی محمدی در کانال شخصی خود نوشت:

۱/ آقای قالیباف در سفر به روسیه حامل پیام مکتوب مهم، تاریخی و‌دوران ساز رهبر انقلاب برای رییس جمهور روسیه است. این نخستین بار در تاریخ روابط دوجانبه است که رهبر معظم انقلاب متنی مکتوب و رسمی حاوی نکات راهبردی تقریبا بی‌سابقه برای آقای پوتین ارسال می کنند. 

۲/ تاکید بر اینکه پیام باید دقیقا در همین زمان، بدون تاخیر و توسط آقای قالیباف به روس‌ها منتقل شود، در عالی‌ترین سطح انجام شده و همه موضوعات دیگر را به حاشیه تبدیل کرده است. 

۳/ دیدار با آقای پوتین به دلیل پروتکل‌های کرونایی خاص کرملین تا این لحظه نهایی نشده ولی آنچه بر آن تاکید بوده این است که پیام باید در همین زمان خاص منتقل شود بدون توجه به اینکه ملاقاتی با آقای پوتین قطعی شده یا نه؛ والا عقب انداختن این سفر مطلقا کار دشواری نبود.

۴/ طبیعی است کسانی که با همه توان پیگیری کردند تا این سفر منتفی شود، یا پیامی داده نشود، یا پیام را فردی به جز آقای قالیباف منتقل کند و اکنون هم مانده‌اند که ماجرا چیست و چرا هر چه زدند به در بسته خوردند، عصبی و پریشان باشند. اما این حاشیه‌ها قادر به آسیب زدن به این ماموریت تاریخی نخواهد بود.

۵/ محمدباقر قالیباف آنگونه که من در این یک سال گذشته شناخته‌ام سرباز فداکار رهبر انقلاب است و وقتی پای ماموریت در میان باشد، به ظواهری که دیگران آن را همه چیز خود می‌دانند بی‌اعتناست. 

۶/ در این ماه‌ها بارها این موضوع خود را به اشکال گوناگون نشان داده که نقطه اوج آن قانون اقدام راهبردی برای لغو‌تحریم‌ها بود. آن قانون را هم خیلی‌ها نه باور داشتند و نه عملی می‌دانستند اما می‌بینیم که اکنون در حال تغییر مسیر تاریخ راهبردی کشور است.

۷/ سفر روسیه با هدف گفت‌وگویی راهبردی درباره مسائلی فوق العاده مهم و پیچیده توسط فردی انجام می‌شود که امین و فرستاده خاص رهبر انقلاب است. این سفر با تعاملاتی دیگر با چین و اروپا تکمیل خواهد شد و ان‌شاء‌الله خیر و عزت کشور را در پی خواهد داشت.

انتهای پیام/





منبع خبر

درباره مأموریت قالیباف در سفر روسیه بیشتر بخوانید »

روایتی از آخرین ساعات حکومت پهلوی/ سجده طولانی امام و تصمیم بر شکستن حکومت نظامی


روایتی از آخرین ساعات حکومت پهلوی/ سجده طولانی امام و شکستن حکومت نظامیبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، روز‌های منتهی به ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ روز‌های مهمی برای تاریخ انقلاب اسلامی بود، در این روز رادیو‌ اعلام کرد انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده است و عملا نظام پادشاهی ایران پس از قرن‌‎ها سرنگون شد، در ادامه خاطره چندتن از مبارزان انقلابی از شب و روز ۲۲ بهمن را می‎خوانید.

شهید شیخ فضل الله محلاتی در خاطرات خود از شب ۲۲ بهمن تعریف کرد: از جریانات تاریخی، همان جریان شب ۲۲ بهمن بود. وقتی که دولت بختیار آخرین رمق‌هایش را طی می‌کرد این‌ها تصمیم گرفتند که حکومت نظامی اعلام کنند و شب هر جوری که می‌توانند مردم را بزنند و بکشند آن شب دولت اعلام کرد، هرکس از ساعت چهار بعد از ظهر از منزل بیرون بیاید به او تیر می‌زنیم.

بعد از اعلام حکومت نظامی ما آمدیم به امام عرض کردیم: تکلیف چیست؟ بعضی از آقایان هم نظرشان این بود که فعلاً مردم بروند توی خانه و فردا صبح بیایند راهپیمایی کنند. امام فوری فرمودند: بروید با بلندگو توی خیابان‌ها به مردم اعلام کنید تمام مردم باید ساعت چهار بعد از ظهر بیایند توی خیابا‌ن‌ها. این اعلام امام عجیب بود. عکس آن که حکومت نظامی اعلام کرده بود. از تصمیم‌های تاریخی و سرنوشت‌ساز امام همان تصمیم بود، اگر آن تصمیم نبود و آن شب حکومت نظامی بود، خدا می‌داند که چه می‌شد. بعدش ما هم رفتیم با بلندگو اعلام کردیم که امام می‌فرمایند که همه بیایند توی خیابانها، و همه آمدند توی خیابان‌ها و آن شب غوغا بود.

احمد قدیریان در خاطرات خود از روز‌های انقلاب به خاطره شهید بهشتی از شب ۲۲ بهمن اشاره کرد و گفت: شهید بهشتی تعریف کرد: «من رفتم و یک لنگه در اتاق امام را که دو لنگه‌ای بود آرام باز کردم، دیدم امام، عمامه بر سرشان نیست. عرقچین هم بر سر ایشان نیست. عبا هم ندارند، ولی روی زمین افتاده‌اند و سجده میکنند. در حال سجده هستند و سجده هم طولانی بود.» آقایان گفتند: خوب، صبر می‌کنیم. صبر کردیم و چند دقیقه‌ای گذشت. ده دقیقه یا یک ربع بعد، مجدداً در را باز کردم و رفتم داخل، دیدم امام گریه می‌کنند و شانه‌هایشان میلرزد. امام در سجده گویا گریه می‌کردند. من که این صحنه را دیدم، ناراحت شدم و عقب عقب آمدم و در را بستم. به آقایان گفتم که امام باز در سجده هستند، منقلب شده‌اند و گریه می‌کنند.

۱۰ دقیقه بعد، امام بیرون آمدند و فرمودند که آقای بهشتی، آقای مطهری به ملت بگویید که ما حکومت نظامی را قبول نداریم. این حکومت نظامی درست نیست و مردم به خیابان‌ها بریزند. آقایان پایین آمدند و به تمام ستاد‌ها اطلاع دادند. ستاد‌هایی که در همه جا زده شده بود و مقر مرکزی آن ستاد‌ها در مدرسه رفاه قرار داشت، تلفن زدند و نیز مینی‌بوس‌هایی که روی آن بلندگو نصب کرده بودند در شهر راه افتادند و اعلام کردند که حکومت نظامی لغو است و مردم در خیابان‌ها بریزند.

وقتی که امام این تدبیر را به خرج دادند، مرحوم آیت‌الله طالقانی از آن طرف ناراحت بودند که مردم به خیابان‌ها بریزند؛ چرا که اگر بیایند همه را می‌کشند؛ بعد که پیام امام را برای آقای طالقانی بردند، آقای طالقانی فرمودند که اگر امام فرمودند عیب ندارد. امام درست می‌فرماید، هر چه امام می‌فرماید عمل کنید.

رهبر معظم انقلاب نیز در خاطره خود از روز ۲۲ بهمن گفته است: روز بیست ودوم بهمن در راه بازگشت از کارخانه بودم که شنیدم رادیو گفت: صدای انقلاب اسلامی ایران، ماشین را نگه داشتم، از ماشین آمدم پایین، روی زمین خیابان افتادم زمین و سجده کردم. به قدری برای من عجیب بود این حادثه! اگرچه بعد از آمدن امام، خب، معلوم بود که حادثه اتفاق افتاده، اما اینکه از صدای ایران، از فرستنده رسمی کشور این صدا به گوش من برسد، این برای من یک چیز اصلاً باورنکردنی بود؛ و این حرف خنده‌آور را هم به شما بگویم که تا مدت‌ها، شاید تا چند هفته، دائماً این فکر و این شک برای من پیش می‌آمد که من نکند خواب باشم! و کاری می‌کردم که اگر خوابم، از خواب بیدار بشوم؛ دیدم نه خیر، از خواب بیدار نمی‌شوم و معلوم شد که نه خیر، بیداری است و واضح‌ترین و جدی‌ترین و اصیل‌ترین حوادث بیداری دوران عمر ما هم هست.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روایتی از آخرین ساعات حکومت پهلوی/ سجده طولانی امام و تصمیم بر شکستن حکومت نظامی بیشتر بخوانید »

روایتی از آخرین ساعات حکومت پهلوی/ سجده طولانی امام و تصمیم بر شکستن حکومت نظامی


روایتی از آخرین ساعات حکومت پهلوی/ سجده طولانی امام و شکستن حکومت نظامیبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، روز‌های منتهی به ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ روز‌های مهمی برای تاریخ انقلاب اسلامی بود، در این روز رادیو‌ اعلام کرد انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده است و عملا نظام پادشاهی ایران پس از قرن‌‎ها سرنگون شد، در ادامه خاطره چندتن از مبارزان انقلابی از شب و روز ۲۲ بهمن را می‎خوانید.

شهید شیخ فضل الله محلاتی در خاطرات خود از شب ۲۲ بهمن تعریف کرد: از جریانات تاریخی، همان جریان شب ۲۲ بهمن بود. وقتی که دولت بختیار آخرین رمق‌هایش را طی می‌کرد این‌ها تصمیم گرفتند که حکومت نظامی اعلام کنند و شب هر جوری که می‌توانند مردم را بزنند و بکشند آن شب دولت اعلام کرد، هرکس از ساعت چهار بعد از ظهر از منزل بیرون بیاید به او تیر می‌زنیم.

بعد از اعلام حکومت نظامی ما آمدیم به امام عرض کردیم: تکلیف چیست؟ بعضی از آقایان هم نظرشان این بود که فعلاً مردم بروند توی خانه و فردا صبح بیایند راهپیمایی کنند. امام فوری فرمودند: بروید با بلندگو توی خیابان‌ها به مردم اعلام کنید تمام مردم باید ساعت چهار بعد از ظهر بیایند توی خیابا‌ن‌ها. این اعلام امام عجیب بود. عکس آن که حکومت نظامی اعلام کرده بود. از تصمیم‌های تاریخی و سرنوشت‌ساز امام همان تصمیم بود، اگر آن تصمیم نبود و آن شب حکومت نظامی بود، خدا می‌داند که چه می‌شد. بعدش ما هم رفتیم با بلندگو اعلام کردیم که امام می‌فرمایند که همه بیایند توی خیابانها، و همه آمدند توی خیابان‌ها و آن شب غوغا بود.

احمد قدیریان در خاطرات خود از روز‌های انقلاب به خاطره شهید بهشتی از شب ۲۲ بهمن اشاره کرد و گفت: شهید بهشتی تعریف کرد: «من رفتم و یک لنگه در اتاق امام را که دو لنگه‌ای بود آرام باز کردم، دیدم امام، عمامه بر سرشان نیست. عرقچین هم بر سر ایشان نیست. عبا هم ندارند، ولی روی زمین افتاده‌اند و سجده میکنند. در حال سجده هستند و سجده هم طولانی بود.» آقایان گفتند: خوب، صبر می‌کنیم. صبر کردیم و چند دقیقه‌ای گذشت. ده دقیقه یا یک ربع بعد، مجدداً در را باز کردم و رفتم داخل، دیدم امام گریه می‌کنند و شانه‌هایشان میلرزد. امام در سجده گویا گریه می‌کردند. من که این صحنه را دیدم، ناراحت شدم و عقب عقب آمدم و در را بستم. به آقایان گفتم که امام باز در سجده هستند، منقلب شده‌اند و گریه می‌کنند.

۱۰ دقیقه بعد، امام بیرون آمدند و فرمودند که آقای بهشتی، آقای مطهری به ملت بگویید که ما حکومت نظامی را قبول نداریم. این حکومت نظامی درست نیست و مردم به خیابان‌ها بریزند. آقایان پایین آمدند و به تمام ستاد‌ها اطلاع دادند. ستاد‌هایی که در همه جا زده شده بود و مقر مرکزی آن ستاد‌ها در مدرسه رفاه قرار داشت، تلفن زدند و نیز مینی‌بوس‌هایی که روی آن بلندگو نصب کرده بودند در شهر راه افتادند و اعلام کردند که حکومت نظامی لغو است و مردم در خیابان‌ها بریزند.

وقتی که امام این تدبیر را به خرج دادند، مرحوم آیت‌الله طالقانی از آن طرف ناراحت بودند که مردم به خیابان‌ها بریزند؛ چرا که اگر بیایند همه را می‌کشند؛ بعد که پیام امام را برای آقای طالقانی بردند، آقای طالقانی فرمودند که اگر امام فرمودند عیب ندارد. امام درست می‌فرماید، هر چه امام می‌فرماید عمل کنید.

رهبر معظم انقلاب نیز در خاطره خود از روز ۲۲ بهمن گفته است: روز بیست ودوم بهمن در راه بازگشت از کارخانه بودم که شنیدم رادیو گفت: صدای انقلاب اسلامی ایران، ماشین را نگه داشتم، از ماشین آمدم پایین، روی زمین خیابان افتادم زمین و سجده کردم. به قدری برای من عجیب بود این حادثه! اگرچه بعد از آمدن امام، خب، معلوم بود که حادثه اتفاق افتاده، اما اینکه از صدای ایران، از فرستنده رسمی کشور این صدا به گوش من برسد، این برای من یک چیز اصلاً باورنکردنی بود؛ و این حرف خنده‌آور را هم به شما بگویم که تا مدت‌ها، شاید تا چند هفته، دائماً این فکر و این شک برای من پیش می‌آمد که من نکند خواب باشم! و کاری می‌کردم که اگر خوابم، از خواب بیدار بشوم؛ دیدم نه خیر، از خواب بیدار نمی‌شوم و معلوم شد که نه خیر، بیداری است و واضح‌ترین و جدی‌ترین و اصیل‌ترین حوادث بیداری دوران عمر ما هم هست.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روایتی از آخرین ساعات حکومت پهلوی/ سجده طولانی امام و تصمیم بر شکستن حکومت نظامی بیشتر بخوانید »