روایتگری دفاع مقدس

تصاویر/ همایش انجمن راویان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس استان قم

تصاویر/ همایش انجمن راویان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس استان قم


دفاع مقدس قم”>
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

تصاویر/ همایش انجمن راویان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس استان قم بیشتر بخوانید »

تصاویر/ نشست خاطره‌گویی عملیات بیت‌المقدس در قم

تصاویر/ نشست خاطره‌گویی عملیات بیت‌المقدس در قم


این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تصاویر/ نشست خاطره‌گویی عملیات بیت‌المقدس در قم بیشتر بخوانید »

همایش استانی روایان دفاع مقدس برگزار شد

همایش استانی روایان دفاع مقدس برگزار شد


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از کرمان، «اکبر کردی» معاونت حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمان پیش از امروز در جمع خبرنگاران در همایش استانی روایان دفاع مقدس اظهار داشت: یکی از  کارهایی که در مرکز حفظ و نشر ارزش‌های دفاع مقدس انجام می‌شود، برگزاری همایش برای روایان دوران دفاع مقدس است و امروز به مناسبت سالروز عملیات مرصاد این همایش در محل موزه دفاع مقدس برگزار کرده‌ایم.

معاونت حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمان در خصوص هدف از برگزاری این همایش ابراز کرد: به منظور سند اعتلای بسیج که مقام معظم رهبری تأیید کرده‌اند و برخی مأموریت‌ها را بر دوش مرکز حفظ آثار و روایان دفاع مقدس گذاشته‌اند، امروز دور هم جمع شده‌ایم تا مطالب را مرور کنیم و برای چشم‌انداز تحقق سند اعتلای بسیج تصمیم بگیریم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

همایش استانی روایان دفاع مقدس برگزار شد بیشتر بخوانید »

گمشده ای که در بیمارستان پیدا شد

روایتی از فاجعه بمباران حلبچه


«محترم شيخه‌پور» روایتگر پرستار بیمارستان طالقانی کرمانشاه در دوران دفاع مقدس در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در خصوص گمشده ای که در بیمارستان طالقانی پیدا شد اظهار داشت: بیست و هشت اسفند سال ۱۳۶۶ بود که  شهر حلبچه توسط صدام بمباران شیمیایی شد و هزاران کودک و زن و مرد کشته شدند. آن زمان من به عنوان پرستار در بخش اورژانس بیمارستان طالقانی کار می‎کردم.

وی افزود: در یکی از آن شب‎ ها، پیرمرد نابینایی را تحویل گرفتم که خیلی لاغر و ناتوان بود. معصومیت خاصی درچهره‌اش موج می‌زد که محاسن سفیدش آن را دو چندان کرده بود. من زبانش را نمی‎ فهمیدم و کلمات وجمله‎ هایش برایم ناآشنا بود. فقط از آه و ناله‎‌های حزینش می‎ فهمیدم که چقدر غمگین است. دکتر او را ویزیت کرد؛ با وجود آزمایش‏های متعددی که از بدنش انجام دادیم، متوجه شدیم که مشکل جسمی ندارد. او فقط آرام آرام گریه می‎کرد و بدون هیچ اذیت و بهانه‎ گیری روی تختش دراز می‏ کشید. تنها کاری که از دستمان می‌آمد این بود برایش سرم غذایی وصل کنیم تا بنیه‏ اش تقویت شود. از این‌که هیچ‌کس حرف‌هایش را نمی‎ فهمید ناراحت بودیم.

این بانوی روایتگر پرستار گفت: چند روزی گذشت تا این‌که یکی از همکاران بخش ارتوپدی به طور اتفاقی به اتاقش آمد و ما مشکل را به او گفتیم. گفت: «احتمالاً لهجه‎ اش مخصوص منطقه حلبچه است؛ در بخش ما، خانم جوانی اهل حلبچه بستری است که شاید زبان او را بفهمد.»

شیخه پور افزود: تصمیم گرفتیم آن دختر را از بخش اورژانس به اتاق پیرمرد منتقل کنیم. چون پاهایش شکسته بود و به پایش وزنه آویزان بود با احتیاط آن را داخل آسانسور گذاشتیم و خیلی آرام کنار تخت پیرمرد آوردیم. از قبل به دختر موضوع را گفته بودیم. دختر در حالی که نیم‏ خیز می‏شد تا با پیرمرد حرف بزند، ناگهان فریاد زد و با صدای بلند شروع کرد به گریه کردن! صدای ضجه ‏هایش دلمان را آتش می‌‏زد!

پیرمرد با شنیدن صدای دختر جوان انگار جان تازه‏ای گرفت! به سختی از روی تخت بلند شد و با دست‎های لرزان، صورت دختر را لمس کرد و او را بوسید، این صحنه آن‌قدر تکان دهنده بود که بیماران و پرستارانی که توی اتاق بودند با پدر و دختر اشک می‎ریختند. آن دختر کسی نبود جز عزیز گم شده پیرمرد که بعد از بمباران حلبچه و آواره شدن‎شان او را گم کرده بود.

انتهای پیام/  

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایتی از فاجعه بمباران حلبچه بیشتر بخوانید »

چرا روایت‌های «شهید آوینی» از دفاع مقدس ماندگار شد؟

چرا روایت‌های «شهید آوینی» از دفاع مقدس ماندگار شد؟


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، هنوز هم با شنیدن کلمه «روایت» ناخواسته اسم برنامه «روایت فتح» در سال‌های ۱۳۶۴ به ذهنمان متبادر می‌شود. مگر آن روزها روایت برای ما معنای دیگر می‌توانست داشته باشد به‌ غیر از جبهه و جنگ و شهادت و صدای «سیدمرتضی آوینی»؟ وقتی صدای خمپاره و انفجار، موسیقی متن بود، روایت سیدمرتضی آوینی چنان روی مستند می‌غلتید که گمان می‌کردی تو هم در جبهه حضور داری.

روایت فتح، برگرفته از مصاحبه‌های جذاب با سربازان و فرماندهان جبهه بود. حالا هم با شنیدن نام روایت فتح، بعید است چهره «سیدمرتضی آوینی» جوان خوش‌ذوق و زاده شهرری، یادمان نیاید. جوانی که در کوچه «پاچنار» شهرری در خانه معروف پدربزرگش به نام «خانه سیدها» به دنیا آمد و بالیدن گرفت. حیاط خانه‌شان فقط ۲۰۰ قدم تا صحن و سرای حرم حضرت عبدالعظیم (ع) فاصله داشت.

کامران، بعدها «مرتضی» شد. اوهیچ‌وقت فکرش را هم نمی‌کرد یک روزی همه داشته‌ها و منیّت‌هایش را در قالب مقاله‌ها و نظریه‌ها، اشعار و. . . در یک گونی بریزد و بسوزاند و همراه با گروه جهادی‌های تلویزیون روانه جبهه جنگ شود تا مستند جنگ بسازد و بشود اولین روایتگر مشهور جنگ. هزاران جوان دیگر دنباله‌رو او شوند و بعد از چند سال همین برنامه مستند روایت فتح سیدمرتضی بشود «بنیاد فرهنگی روایت فتح» و ده‌ها شاخه جدید پیدا کند.

شهید سیدمرتضی آوینی جوینده‌ای جذاب بود که اکسیر انقلاب اسلامی او را متحول و مسیر زندگیش را به صراط مستقیم هدایت کرد و به مدد عرفان و ادبیات به حقیقت رسید. او با مداد و متن و مستند و خط و خبر و خبرنگار انس گرفت و روایتگر فتح فاتحان و تبیین رزم رزم آوران دفاع مقدس و راوی روزهای روشنایی این دوران شد.

آوینی در کسوت یک خبرنگار خبره، مستندساز متدین، کارگردانی کوشا و نویسنده ای نواندیش با نگارش مقالات معتبر، تدوین کتاب های موثر و تهیه مستندهایی مفید و ماندگار در بلندای آسمان دوران دفاع مقدس قرار گرفت و همدم ستارگان سربدار شد. وی چون غواص دریای مواج انقلاب اسلامی و مست می و محراب و معبود با کشتی فکر و سلاح قلم، درّ دوستی خدا را یافت و ردای روایت رزمندگان پوشید. مسلمانی مصمم و بدون ادعا و سینه ‌ی فاقد کینه که با بال عمل از آزمایش الهی بدر آمد تا صف صادقان از کاذبان جدا شود .

شهید آوینی صدای صداقت بود و فریاد فرهیختگی و فرصت عمر را مغتنم شمرد و در معیار بندگی با اخلاص حاج قاسم، فرزانگی دکتر چمران ، مظلومیت شهید حججی و بلندپروازی شهید بابایی نمره قبولی گرفت. آوینی سربازی است که در مدرسه حضرت روح الله (ره) مشق عاشقی فرا گرفت و خود به تنهایی یک سپاه شد و در مصاف با شیطان نفس با رمز شهادت به پیروزی رسید و همچون نسیمی طرب انگیز و باران بهاری گل لبخند به باغ لب های ما می بارد و می کارد و می رویاند.

هرچند انقلاب اسلامی و امنیت آن مدیون فروغ رُخ و نور دیده همه شهیدان است و بدهکار ایثارگران و گذر و نظر این شب شکنان دشمن سوز است، اما باید آگاه باشیم که حقایق و افتخارات امروز دفاع مقدس ملت ایران مرهون زبان گویا، فکر خلاق و کلام ماندگار شهید سید مرتضی آوینی است که با چشم یقین و دست دوستی ، قصه پرغصه شجاعت ها و مظلومیت های هشت سال جنگ تحمیلی را در اوج لطافت و کمال امانت در دفتر دوران ثبت کرد و تاریخ این دفاع جانانه را از چاه ویل تحریف نجات داد.

در هنگامه‌ای که حرامیان و منادیان آیات اغفال در لباس روبهان ریاکار و آئینه داران جهالت مرزهای زمینی و دریایی و هوایی ایران بزرگ را مورد تهاجم قرار داده و قصد غلبه بر نهضت نورانی ما را داشتند، این سیدالشهدای قلم بعنوان یک الگوی قرآنی و اسوه اخلاقی با تکیه بر معنویت و معارف دینی و چون طبیبی دوار و با دامنی از گُل آرامش و اتقان، ناگفته‌های میادین مرگ و مردانگی و شور و شعور و شیدایی را تبیین و شکیبایی و تاب آوری رزم جویان خاکی پوش را تقویت و تمشیت می‌کرد.

هرچند این سرباز مخلص انقلاب اسلامی بیستم فروردین ماه سال ۷۲ هنگام انجام وظیفه و روایت فتح و صلابت رزمندگان اسلام در اثر انفجار مین در جبهه فکه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به رفیقان و همراهان شهیدش پیوست‌ اما روحیات معنوی و اثرگذاری او به قدری بود با گذشت سالها از شهادت وی رهبر معظم انقلاب اسلامی در اوج بحران کروا به موضوع روایتگری این شهید بزرگوار اشاره می‌کند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ارتباط تصویری با ستاد ملی مبارزه با کرونا، با اشاره به لزوم ثبت افتخاراتی که ملت ایران در جریان مبارزه با ویروس کرونا خلق شد فرمودند: «کاش کسانی بتوانند مثل شهید آوینی این جهاد عظیم و عمومی را روایت کنند؛ همچنان ‌که شهید آوینی با آن بیان شیرین و زیبا و اثرگذارِ خودش توانست جزئیّات جبهه را برای ما روایت بکند و آن را ماندگار بکند. کاش کسانی بتوانند این کار را بکنند.»

شاید دلیل آرزوی رهبر انقلاب این باشد که ما دقیقاً در یک عرصه‌ جهادی جدیدی قرار گرفتیم و اطرافمان از انسان‌های ایثارگر و از جان گذشته‌ پر است و دارند در این جبهه‌ جدید انجام وظیفه می‌کنند. پس این جهاد روایت‌گر خاص خودش را می‌طلبد. یعنی کسی که از حجاب ظاهر عبور کند و بتواند تحولات درونی انسان‌ها را نشان بدهد. لاجرم او باید انسان مهذّب و خودساخته‌ای باشد که به دو زینت صبر و تقوا آراسته است. که شرط این سلوک است و روایتش مورد عنایت خدا خواهد بود و شایستگی این روایت را پیدا می‌کند.

انتهای پیام/۳۶۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا روایت‌های «شهید آوینی» از دفاع مقدس ماندگار شد؟ بیشتر بخوانید »