روایت

استقبال از سالگرد شهادت حاج قاسم با #مرد_میدان


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، بنیاد «مکتب حاج قاسم» با شعار «مرد میدان» به استقبال سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی می‌رود.

بنیاد حفظ و نشر آثار شهید سلیمانی اعلام کرده است که با شعار #مرد_میدان به استقبال روایت‌های مردم ایران از سیره شخصی مدیریتی و رشادت‌ها و بن‌بست‌شکنی‌های حاج قاسم خواهد رفت.

در اطلاعیه این بنیاد آمده است: بنیاد «مکتب حاج قاسم» با بهره‌گیری از رهنمود و عنایت حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در دیدار اخیر از ملت بزرگ ایران و مستعضفان جهان دعوت میکند تا آنچنان که در روز‌های شهادت این فرمانده مجاهد مخلص قدم در صحنه گذاشتند، در این روز‌های اولین سالگرد نیز پرچم راه و هدف شهید عزیزمان را برافراشته نگه دارند؛ او که قهرمان عزیز ملت نمیشد مگر با تمسک به راز اخلاص در راه حضرت حق؛ او که مرد میدان خدمت بود؛ مرد میدان شجاعت بود، مرد میدان اطاعت از ولایت بود و مرد میدان مجاهدت بود در برابر خصم مردم و امت؛ او که خطاب به جبهه کفر و استکبار و ارهاب و تکفیر گفت «مرد این میدان ما هستیم برای شما»؛ آری روز‌ها میگذرد و همچنان مرد این میدان تو هستی برای ما؛ حاج قاسم…

این بنیاد همچنین نشان #مرد_میدان، ویژه محصولات پویشی اولین سالگرد شهید سلیمانی را منتشر کرد.

استقبال از سالگرد شهادت حاج قاسم با #مرد_میدان

استقبال از سالگرد شهادت حاج قاسم با #مرد_میدان

استقبال از سالگرد شهادت حاج قاسم با #مرد_میدان

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

استقبال از سالگرد شهادت حاج قاسم با #مرد_میدان بیشتر بخوانید »

خطبه خوانی . . سخن امیرالمومنین(ع) هنگامی که ایشان را از کشته شدن ناگهانی توسط ابن ملجم تر…


?️خطبه خوانی?️
.
.
?️سخن امیرالمومنین(ع) هنگامی که ایشان را از کشته شدن ناگهانی توسط ابن ملجم ترساندند.
.
.
لَا تُقَاتِلُوا الْخَوَارِجَ بَعْدِی فَلَیْسَ مَنْ طَلَبَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ کمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَکهُ .

.
.



منبع

nahjolbalaghe_hekmat@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

خطبه خوانی . . سخن امیرالمومنین(ع) هنگامی که ایشان را از کشته شدن ناگهانی توسط ابن ملجم تر… بیشتر بخوانید »

"لطفا بیشتر لخت نشو..."

"لطفا بیشتر لخت نشو…"


ایشان آقای آقامیری است. خانمی در توئیتر نکته ای نوشته بود که از جهت سواد رسانه قابل تامل است. آن خانوم خطاب به جناب آقامیری نوشته بود “فهمیدیم مثل مائید لطفا بیشتر لخت نشو”
آدم ها را همیشه از جهت رفتار ملون شان تحلیل کرده ایم. اینکه رفتار فلانی برای محبوبیت و منبرش ممبرسازی است. مثلا همین آقای آقامیری عزیز مدتی پیش با خانومی رقاصه به لایو نشست و برایش تصنیف روحوضی می خواند. نمی دانم شاید به این دلیل که بعد محبوبیت بیشتر روی طرفدارها اثر اخلاقی و چه و چه بگذارد. 
اما اینبار به سبک دیگری به موضوع توجه کنیم. اینبار از زاویه مخاطب به مساله نگاه کنید. اینکه چه اتفاقی می افتد که من و شما بازیگرهای عرصه رسانه و سیاست را باور می کنیم؟ دقیقا امثال ایشان با لخت شدن چه می کنند؟ چه فرآیندی در ذهن من و شما می گذرد که پروسه فریب کامل می شود و ما این افراد را فالو و به سمت شان کشش پیدا می کنیم؟
سواد رسانه ی اینجاست. 
لطفا نگوئید لخت شدن روی شما بی تاثیر است. بله درست است؛ احتمالا بخش قابل اعتنایی از مخاطبان این متن از شومن ها تاثیر نمی گیرند. اما از بازیگران دیگری با ژانرهای عدالت خواهی و آرمان خواهی هم تاثیر نمی گیرند؟ مثلا از خود رابین هود پندارها؟
این تاثیر چه نوع اثری است؟ 
ماجرا ساده است. شما چون خودتان را دوست دارید، هرکس که شما را تائید کند رهبرتان می شود. نمی شود؟ لطفا صادق باشید.
من وشما در رسانه ها و لابه لای این همه انبوه مطالب دنبال چه می گردیم؟ حقیقت؟ شوخی نکنید. اجازه دهید از ناخوداگاه تان خبر دهم. شما دنبال حقیقت نیستید. شما دنبال هرآنچه هستید که تائیدتان کند. بگوید شما درست فکر می کنید. درست زندگی می کنید. اصلا تحلیلی می خوانید که شما را تائید کند. کمکتان بکنم؟ به حلقه کسانی که در توئیتر و اینستاگرام فالو کردید و به ترکیب گروه های مشترک تلگرامی تان مراجعه کنید. نکته مشترک همه آنها چیست؟ مثل هم بودن. شبیه هم هستید. همدیگر را تائید می کنید. همین. 
این گارد رسانه ای من و شماست که عده ای را به هوس می اندازد، خریدار هیجان و کاسب لایک های تان شوند. این افراد چه بسا خلوت شان با جلوت شان متفاوت باشد. از هویت شان هم می گذرند تا باتائیدتان، کاسب توجهات شما باشند. بنابراین حرفی نمی زنند که حق باشد، حرفی می زنند که شما دوست داشته باشید. اما بیائید یک بار از این افراد عبور کنیم. چه شد که اجازه دادیم فریب مان دهند؟
حالا صادقانه نظرتان چیست؟ بهتر نبود بجای نقد خودمان، آقای آقامیری را نقد می کردم؟

محسن مهدیان

پایان پیام

 





منبع خبر

"لطفا بیشتر لخت نشو…" بیشتر بخوانید »

قماربازان اینستاگرام چطور کلاه‌برداری می‌کنند؟

قماربازان اینستاگرام چطور کلاه‌برداری می‌کنند؟


گروه جامعه خبرگزاری فارس: سایت های شرط بندی در بستر اینستاگرام با قدرت هر چه تمام عرض اندام می کند و گردانندگان آنها با جنجال های ساختگی هر روز پر فالوئرتر می شوند،عملیات فریب قماربازان که  نتیجه داد، هر شب هزاران جوان با رویای یک شبه پولدار شدن، حساب بانکی خود را به قمار آنلاین می سپارند و وارد سایت های شرط بندی می شوند.اینجاست که بازی کلاهبرداران با پول مردم شروع می شود و  با شگردهای مختلف، موجودی تازه واردان را به جیب می زنند.نتیجه این سناریوی خطرناک به جز خروج میلیاردی ارز از کشورکه شبکه بانکی باید پاسخگوی آن باشد و به جز فساد و بی بند و باری و قاچاق دختران، افزایش پرونده مالباختگان سایت های شرط بندی  و به خاک سیاه نشانده شدن هزاران خانواده ایران است. 

در این گزارش با مالباختگان سایت های شرط بندی گفت و گو کردیم. هر چه تا الان در خصوص سایت های شرط بندی و کلاهبرداری هایشان گفتیم را کنار بگذارید و روایت های قربانیان این سایت ها و مالباخته ها را بشنوید تا وقاحت قماربازان اینستاگرامی برایتان بیشتر مسجل شود. از پیرمردی که به امید زندگی بهتر به ترکیه مهاجرت کرد و آنجا طعمه باند پولشویی سایت های شرط بندی شد تا روایت پسر جوان در آستانه ازدواجی که کلاهبرداران سایت های شرط بندی دار و ندارش را بالا کشیدند و ماجرای تلخ راننده تاکسی و سایت قمار. 

                قبل از خواندن گزارش دو فیلم ارسالی از مالباخته های سایت های شرط بندی را تماشا کنید 

توضیح فیلم اول:نمونه ای از دزدی یکی از سایت های شرط بندی از حساب کاربر، وسط بازی موجودی79 میلیون تومانی کاربر صفر می شود. 

توضیح فیلم دوم:اکانت حساب کاربری یکی از اعضای سایت با موجودی17 میلیون تومان مسدود می شود و امکان برداشت وجود ندارد.

*روایت اول؛ وقتی آقای حضرات به وام 11 میلیونی راننده تاکسی رحم نمی کند  

پرونده مالباختگان سایت های شرط بندی هزار رنگ است. کاربران  با خیال خوش وارد سایت می شوند و با شارژ حساب در درگاه های ناامن بانکی، اطلاعات حسابشان را دو دستی تقدیم هکرها و قماربازان می کنند. روایت پسر راننده تاکسی و وسوسه قمار او هم شنیدنی است؛

«هر وقت موتور جست و جوی اینستاگرام را باز می کردم، پویان مختاری را می دیدم و تبلیغ های رنگارنگ سایت شرط بندی اش. کار درست و حسابی نداشتم. پدرم راننده تاکسی بود. صبح ها او روی ماشین کار می کرد و بعداظهرها من. وسوسه شدم. با مشخصات پدرم آی دی ساختم وعضو سایت شرط بندی پویان مختاری شدم. شماره کارت پدرم را وارد کردم و دو هفته بازی کردم. یکی دو برد سبک هم داشتم ، پولش را هم برایم ریختند. اما فقط می خواستند اعتمادم را جلب کنم. من  حسابی فریب خورده بودم. در این فکر بودم که چطور پدرم را راضی کنم تا وامی را که از تاکسیرانی گرفته به من بدهد تا با آن شرط بندی کنم،اما غافل از اینکه هکرهای سایت شرط بندی پویان مختاری اجازه ندادند از پدرم اجازه بگیرم. خودشان زحمت برداشت از حساب را کشیده بودند و حساب پدرم راهک کردند. حالا من ماندم و شرمندگی و دفترچه اقساط پرداخت نشده ای که آقای حضرات وامش را  مثل آب خوردن  بالا کشید.»

*روایت دوم؛ دام سایت های شرط بندی برای پیرمرد62 ساله در ترکیه 

اگر فریب نمایش قماربازان اینستاگرامی را بخورید، قافیه را باخته اید! این از خدا بی خبران کوچک و بزرگ سرشان نمی شود، آنقدر که به پیرمرد62 ساله در دیار غربت هم رحم نکردند و بلایی بر سرش آوردند که حالا در دهه هفتم عمرش و بعد از یک عمر زندگی با آبرو  پایش به دادگاه ها باز شده و مانده با بدهی 100 میلیونی و ده ها شاکی  چه کند! نکته تلخ روایت اینجاست که پیرمرد، اصلا نمی دانست سایت شرط بندی چیست واز دنیای قماربازان آنلاین هم خبری نداشت.

«این چند ماه به اندازه چند سال پیر شدم. همه چیز از دو سال قبل شروع شد. بازنشست شده بودم. یکی از دوستانم در ترکیه زندگی می کرد و به من گفت دست زن و بچه را بگیر و چند صباح باقیمانده را در این کشور بگذران. گفت بیا اینجا کار و کاسبی راه بیندازیم و با هم شریک شویم. سرتان را درد نیاورم که اشتباه من از همین نقطه شروع شد. چند ماه طول کشید تا مقدمات رفتن فراهم شد. بماند که همان جاهم ورشکست شدم ودار و ندارم را از دست دادم.  به ترکیه رفتیم و خانه ای اجاره کردیم و با شراکت همان دوست قدیمی یک مغازه فروش لوازم خانگی دست دوم در یکی از محله های ایرانی نشین ترکیه راه انداختیم. چند ماه گذشت.»

بی گناهم اما از همه استان های ایران شاکی دارم

صدای رنجور پیرمرد را وقتی می شنویم که  ورشکستگی در ترکیه هم به مشکلاتش اضافه شده است و حالا با این سن و سال یک پایش دادگاه اصفهان است و یک پایش دادگاه اهواز. ده ها پرونده شکایتی دارد. بی گناه و بی خبراز همه جا!

روایت این کلاه برداری از زبان آقای قنبری شنیدنی است؛« یک روز جوانی ایرانی در ترکیه به مغازه آمد و از من خرید کرد. خوشتیپ و برازنده بود. از در دوستی وارد شد و ادعا کرد چند سال است به ترکیه آمده و حسابی کار و بارش گرفته است. از نگرانی من برای اقامت که با خبر شد گفت شما جای پدرم هستید و کمکتان می کنم. از پاسپورت و مدارکتان کپی بگیرید و امضا کنید و به من بدهید، برایتان در ترکیه اقامت می گیرم.من از همه جا بی خبر با خوشحالی مدارک خودم و خانواده را به او دادم .گذشت تا چند روز بعد، دوباره جوانک به مغازه آمد و گفت به زودی موضوع اقامت تان حل می شود. گفت خواهشی دارم. کارت بانکی ایرانی من مسدود شده، یکی از دوستانم قرار است 100 میلیون برایم حواله کند، به هر کسی نمی شود اعتماد کرد. می شود کارت بانکی تان را یک شبه به من امانت بدهید؟ من هم یکی از کارت های بانکی ام را دو دستی تقدیمش کردم و گفت فردا برایت می آورم. نمی دانستم با این ندانم کاری و اعتماد بیجا باید جوابگوی پول از دست رفته ده ها نفر شوم.

هکرها و کلاهبرداران سایت های شرط بندی همان شب به حساب ده ها کاربر سایت شرط بندی در شهرهای مختلف کشور دستبرد زده بودند و حسابشان را هک کرده و پول همه این بخت برگشته ها را به حساب من ریخته بودند. این دزدی شبانه از حساب کاربران سایت های شرط بندی در عرض سه ساعت اتفاق افتاده بود. از کارت من برای دزدی استفاده و 100 میلیون پول را به آن واریز کرده بودند. وقتی متوجه این اتفاق شدم که چند روز بعد همسرم که در ایران بود با من تماس گرفت و با دلهره گفت چکار کردی ؟ از پلیس فتا آمدند در خانه مان. گفتند همسرتان حساب مردم را هک کرده! موجودی من صفر شده بود و هکرها همان شب 100 میلیون را از کارتم برداشت کرده بودند و من هیچ سندی برای اثبات بی گناهی ام نداشتم.»

 

ماجرای هکرها، پیرزن اهوازی، کارت یارانه و قمار 

پیرمرد بخت برگشته وقتی به ایران برگشت تازه فهمید ماجرا از کجا آب می خورد. در حین مصاحبه کم مانده بود از شدت ناراحتی و غصه گریه کند. صدایش به جایی نمی رسد، چون مدرکی برای اثبات ادعایش ندارد و می گوید:« بعد از این ماجرا تازه فهمیدم آن جوان از خدا بی خبر، از دار و دسته سایت های شرط بندی بود و کارش پیدا کردن حساب های اجاره ای برای پولشویی این سایت ها.

 وقتی برای رسیدگی به شکایت هایی که از من شده بود به پلیس فتا احضار شدم دلم خیلی گرفت.همه کسانی که از من به جرم هک کردن حسابشان شکایت کرده بودند، با رویای پولدار شدن عضو سایت های شرط بندی شده و با این سایت ها سر و سری داشتند.

جالب است اینکه یکی از شاکی ها پیرزن اهوازی اهل امیدیه بود. نوه اش کارت بانکی یارانه او را بدون اجازه برداشته بود و در یکی از سایت های شرط بندی عضو شده بود. اما هکرهای سایت از خجالت نوه و مادربزرگ درآمده و موجودی حساب را یکجا شخم زده بودند.

حالا تصور کنید من در برابر این پیرزن چه باید می کردم؟ حدود 6 ماه است که به خاطر یک ندانم کاری و سوء استفاده شیادان سایت شرط بندی در برابر ده ها شاکی قرار گرفته ام. هیچ سند و مدرکی هم ندارم که ثابت کنم من هم مالباخته ام. نکته جالب تر ماجرا آنجاست که 100 میلیونی که از حساب های مختلف هک شده و به کارت بانکی من واریز شده بود، دو ساعت بعد در ترکیه با یک تراکنش از حسابم برداشت شده است.درست در همان زمان من هنوز ترکیه بودم و نمی توانم ثابت کنم بی گناهم. حالا یکی یکی در حال راضی کردن شاکی ها هستم و باید تاوان بدهم.» 

*روایت سوم: چرا قماربازارن اینستاگرامی هر روز لاکچری تر می شوند؟/نسخه ای از یک کلاهبرداری ترکیبی

زندگی لاکچری که اینستاگرامرهای قمارباز هر روز با یک پست آن را در چشم فالوئرها فرو می کنند با زور بازو وعرق جبین به دست نیامده،خون ملت را در شیشه می کنند و هر روز پولدارتر از قبل می شوند.

روایت «ش. احمدی»؛ یکی دیگر از مالباختگان، ترکیبی از همه روش های کلاهبرداری در سایت های قمار آنلاین است. سرمایه زندگی این جوان در کمتر از یک ماه  دود شد و به جیب صاحبان سایت های شرط بندی رفت تا خرج یکی دو پست رنگین شاخ های قمارباز اینستاگرام در بیاید و زنجیر طلای گردنشان ضخیم تر شود؛

«بیو پیج را بکش بالا تا خوشبخت شوی. فریب خوردم. فریب همین پست ها و تبلیغات. نه فقط من که سه رفیقم هم همین بلا سرشان آمد. آنها حاضر به مصاحبه نشدند اما من آنچه بر سرم آمد را روی دایره می ریزم. پدرم سرمایه ای به من داده بود و با آن کسب و کاری راه انداخته بودم.خودم هم از نوجوانی درس خواندم و کار کرده بودم. کاسب بودم اما از سر کنجکاوی عضو سایت های شرط بندی شدم آن هم نه یک سایت. در سه سایت عضو شدم، اولش برای تفریح وسرگرمی. دور هم با رفیقانم جمع می شدیم و در سایت پویان مختاری، ساشا سبحانی و میلاد حاتمی عضو شدیم تا ببینیم کدام یک از سایت ها بهتر برد می دهد.از 100 هزار تومان شروع کردم به شارژ کردن حساب ها. اولش برای این سرگرمی و کنجکاوی خیلی زود تبدیل شد به یک اعتیاد  ویرانگر.

اول معتاد قمارت می‌کنند بعد دار و ندارت را بالا می‌کشند

شگرد سایت های شرط بندی این است که وقتی شخصی برای اولین بار و با رقم پایین عضو سایت شود، با رقم های پایین چند بار به کاربر برد می دهد تا اعتمادش جلب شود و از نظر روانشناسی او را معتاد  قمار می کند. وقتی طرف اعتماد کرد و برای به دست آوردن پول بیشتر، حساب را با مبلغ بالا شارژ کرد آن وقت است که او را به خاک سیاه می نشاند. این را شروین می گوید و ادامه می دهد:«کازینو آنلاین را طوری دستکاری می کنند که تو ببازی.البته وقتی هم برنده می شوی مثل آب خوردن پولت را بالا می کشند و نمی توانی برداشت کنی.

من اوایل شبی دو میلیون حسابم را شارژ می کردم. یک شب بازی را بردم و موجودی را به 5 میلیون تومان رساندم. وقتی خواستم یک میلیون از این مبلغ را برداشت کنم دیدم موجودی حسابم در سایت صفر شده است. اگر کسی این گزارش را خواند و ادعا کرد که من دروغ می گویم، مدارکم را رو می کنم. اسکرین شات گرفتم از مرحله به مرحله. به ادمین سایت پیام دادم و پرسیدم چرا حسابم صفر شده. نوشت حتما قواعد بازی را رعایت نکردی. به همین راحتی!

130 میلیون باختم و 70 میلیون باقیمانده حسابم را هک کردند

فکر می کردم بعد از این اتفاق حتما نقره داغ شده و از سایت شرط بندی بیرون آمده است.اما پلان اصلی روایت شروین احمدی و ماجرای کلاهبرداری قماربازان، تازه از اینجا شروع می شود. «شروین» می گوید:« بدون تعارف بگویم. من معتاد قمار شده بودم.با اینکه دیدم پولم را در سایت بالا کشیدند اما کوتاه نیامدم و باز هم بازی کردم. تا جایی پیش رفتم که در یک هفته 130 میلیون تومان پولم را در سایت از دست دادم و باختم.

خانواده ام متوجه ماجرا شدند و  اوضاع خانه بهم ریخت. خودم هم خسته شده بودم. این باخت سنگین حالم را حسابی بد کرده بود و همان شب تصمیم گرفتم دور سایت شرط بندی را  برای همیشه خط بکشم. صبح با صدای پیامک گوشی از خواب بیدار شدم و با دیدن اس ام اس برداشت 70 میلیون تومان از حسابم شوکه شدم. ساعت 6 صبح، هکرهای سایت شرط بندی دار و ندارم را بالا کشیدند.»

انتهای پیام/





منبع خبر

قماربازان اینستاگرام چطور کلاه‌برداری می‌کنند؟ بیشتر بخوانید »

بیائید گول نخوریم!

بیائید گول نخوریم!


ماجرای بنیاد سردار قلب ها و پاسخ دخترشان را تاکجا مطلعید؟ پاسخ سازمان برنامه را هم خواندید؟ بعید است. دوران توضیح و تصحیح و تکذیب گذشته است. 
سخنان سردار فدوی را درباره سبک ترور دانشمندهسته ای خواندید؟ 
دو نمونه را ذکر می کنم و رد می شوم. مهم سوادرسانه است و هشدار نسبت به موارد مشابه. ضدانقلاب روی هیجان های ناشی از جهل ما حساب ویژه باز کرده است.
روایت زینب خانم
نوشتند بنیاد سردارمان، 8 میلیارد بودجه می گیرد و آنهم در نهایت بدست زینب خانم می رسد. 
ضدانقلاب هجمه کرد. عده ای هم با ژست آرمانخواهی گفتند و نوشتند و زمین دادند. دختر حاج قاسم توضیح داد که ما بی خبریم. اصلا درخواست بودجه ندادیم. ماجرا تمام نشد. در ادامه عده ای از سر تلقی توطئه آمیز بودن همه رویدادها در جمهوری اسلامی نوشتند: اگر دختر سردار خبر ندارد پس کاسه ای زیر نیم کاسه است. دولت سرخود بودجه داده است تا ضدانقلاب دست بگیرد و ارزش ها هو شود. اما بالاخره سازمان برنامه توضیح داد. کل ماجرا هیچ و پوچ بود. این بودجه تکرار بودجه سال قبل سپاه است که به نام بنیاد وشهید هسته ای ردیف خورده است. 
اما روایت سردار فدوی
شهید فخرمان که ترور شد، عده ای قصه هالیوودی ساختند که آی چه نشسته اید که 12 نفر تروریست بودند و حداقل 50 نفر عقب تر نشسته بودند و برنامه ریزی می کردند و سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور خواب بوده است. همین قصه خیالی را هم بهانه کردند و بجای لعن کردن تروریست ها به “آقای جمهوری اسلامی” طعنه زدند.
یک رسانه نوشت که اصلا تروریستی در صحنه نبوده است و همه چی الکترونیکی مدیریت شده است. اما تکذیب کردند. همزبان با ضدانقلاب گفتند که این رسانه خواسته ضعف ها را بپوشاند. شمخانی خبر را تائید کرد. امروز هم جناب فدوی. توضیح داد که رگبار نیسان ماهواره ای هدایت شده است. 
نتیجه اینکه گول نخوریم
رسانه اهریمن چه می کند؟
«فریب غافلگیرانه» با انتشار اطلاعات ترکیبی و درست و نادرست. البته این سناریو نمی گیرد مگر با «توزیع گسترده» و لایک وریشیر های دوست و دشمن. با انگیزه های مغرضانه و آرمانخواهانه یک روایت را «تکرار» می کنند و در نهایت «تکثر روایت» برای مخاطب عادی، «قطعیت» می سازد. 
چه باید کرد؟
هر لایک مان را در این جنگ تمام عیار ذهنی و تروریستی دشمن باید در قبر و قیامت پاسخگو باشیم؛ هر لایک. ریشیر که بماند. تولید محتوا که هیچ. 
قبل از هیجان زده شدن حتما و حتما اول سراغ منابع معتبر رویم. دیر موضع گرفتن بهتر از موضع دشمن گرفتن است. 
و مهمتر اینکه هر موضوع فرعی را در نسبت یک موضوع اصلی ببینیم و تحلیل کنیم و اگرنه ندید خطا زدیم و لاغیر.

محسن مهدیان

پایان پیام





منبع خبر

بیائید گول نخوریم! بیشتر بخوانید »